درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

سرزمینهای درگیر در واقعه ظهور: قم و طالقان

در ادامه مطلب قبل که به طور کلی به روایات مربوط به ایران به عنوان یکی از سرزمین های درگیر در واقعه ظهور و مردمان فارس، پرداختیم، در این مطلب به احادیث مربوط به شهرهایی مانند قم و طالقان خوهیم پرداخت.
بررسی محتوای روایات که همگی با ادبیات مشترک پرده از واقعیتی بزرگ بر می دارند و از واقعه ای در آینده خبر می دهند، نشان می دهد که بر 4 موضوع محوری تکیه شده است:

1.خیزش مردی از شرق(قم)
2. نهضتی بزرگ و اجتماعی
3. نقش آفرینی در زمینه سازی ظهور
4 دعوت به سوی حق

انگیزه قیام کنندگان دعوت  به حق است و همین انگیزه، واقعه را تبدیل به نهضتی زمینه ساز برای ورود به عصر ظهور و همراهی با امام زمان(ع) می کند. دعوت جهانی امام مهدی، نهضتی است سیاسی،جهانی و نظامی.

قم در آخرالزماندر روایات زیادی از ائمه اطهار(ع) اشاراتی به شهر قم شده است. برای مثال:
عفان بصری از امام صادق(ع) نقل می کند: امام(ع) به من فرمودند: «آیا میدانی چرا این شهر را قم می نامند؟» عرض کردم: خدا و رسولش آگاه ترند. امام(ع) فرمودند: «زیرا اهل قم اطراف قائم آل محمد گرد آمده و با او قیام نمایند و در کنار او ثابت قدم مانده و او را یاری کنند.»(1)

همچنین در روایت دیگری، امام صادق(ع) می فرمایند:
«به زودی کوفه از مومنان خالی می شود و علم از آن می گریزد و پنهان می شود، آن گونه که مار در سوراخش پنهان می گردد. سپس علم در شهری به نام قم ظاهر می گردد و شهر قم کانون علم و فضل می شود و چنان دنیا را به حقایق آشنا می سازد که در روی زمین مستضعفی در دین باقی نماند، حتی زنان در پرده و چنین زمانی نزدیک ظهور قائم آل محمد (ص) است . سپس خداوند قم و اهل آن را قائم مقام حجت خدا قرار می دهد که اگر چنین نشود زمین اهل خودش را فرو می برد و حجتی باقی نمی ماند. آن گاه علم (علوم اسلامی) از قم به تمام دنیا می رسد و مشرق و مغرب عالم را فرا می گیرد و حجت خدا بر خلق تمام می گردد زیرا در تمام روی کره زمین کسی باقی نمی ماند که دین و علم به او ابلاغ نشده باشد. آن گاه امام زمان (عج)  ظاهر می شود.»(2)  

پاره های آهنهم چنین امام موسی کاظم(ع) درباره شهر قم فرمودند:
«مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق فرا می‌خواند. گروهی مانند پاره‌های آهن، همراه او جمع می‌شوند که بادهای تند، آنان را منحرف نمی‌کند. از نبرد، خسته نمی‌شوند و نمی‌ترسند و بر خداوند توکل می‌کنند و عاقبت برای اهل تقوا است.»(3)

طالقان در روایات درباره ی شهر طالقان از گنج ها و خزینه هایی یاد شده است که منظور از آنها، مردمان آن شهر هستند. آنها، افرادی با ایمان و زاهدند و خواهان خون سید الشهداء هستند.(4)

روایت مشهوری از حضرت امیرالمؤمنین (ع) در توصیف اهل طالقان وجود دارد که ایشان فرمودند: «خوشا به حال طالقان! که برای خدا در آن گنج‌هایی است، ولی نه از طلا و نقره، بلکه مردانی است که خدا را به حقّ شناخته‌اند، آنها یاوران حضرت مهدی(ع) در آخرالزّمان هستند.»(5)

همچنین، آیت‌الله مولی نظر علی طالقانی در کتابش «کاشف الأسرار»  احادیثی را از امام صادق(ع) در مورد طالقان نقل کرده، از جمله حدیث مفصلی که «جوان حسنی از دیلم خروج می‌کند و گنج‌های طالقان او را مدد می‌کنند».
 
و در حدیث دیگری از حضرت صادق(ع) می‌فرماید: «گویا جوانان اهل طالقان را  به منزلة خزینه‌ها می‌بینم که حربه‌ها به دست گرفته و به اسب‌های سفید سوار شده و از بسیاری شوق به سوی جنگ و جهاد مانند گرگان صدا می‌کنند. سردارشان مردی باشد از قبیله تیمی یا تمیمی، که او را شعیب بن صالح گویند، پس امام حسین(ع) در میانشان روی می‌آورد، در حالتی که روی مبارکش مانند دایرة قمر می‌باشد و پی قتل ظالمان می‌افتد».

ایرانیان در آخرالزماندر وقت یاد کردن از این خطه، روایات گاه اشاره به طالقان دارند و گاه قم که در بالا به آن اشاره کردیم اما گاهی این مردمان اهالی  فارس یا اهالی مشرق معرفی شده اند.
بهره ایرانیان از ولایتمداری و پایمردیشان در طریق امامت و ولایت، آنان را به مرتبه ای می رساند که پیامبر درباره شان چنین می فرماید: «در بین مردم، مردم فارس بیشترین سهم را از اسلام دارند»(6) و در جایی دیگر می فرمایند: «ایرانیان خویشاوندان ما اهل بیتند.»(7)

امام صادق نیز فرمودند: «مردم خراسان، بزرگان ما، مردم قم، یاران ما و مردم کوفه، حامیان استوار ما هستند.»(8)

در روایت  بلندی که عبدالله بن مسعود از قول پیامبر نقل کرده، ارتباط میان قیام زمینه سازان و پیوستن آن قیام با نهضت مقدس حضرت مهدی  آشکار می شود:
«به زودی بعد از من، اهل بیتم در شهرها پراکنده و آواره می شوند.»

این پراکندگی در زمان حضرت علی بن موسی الرضا و مهاجرت امامزادگان به ایران به نقطه اوج خود رسید. سپس به پیروزی نهضت مشرق زمینیان و پیوند خوردنشان به پیشوایی اهل بیت، یعنی حضرت مهدی(ع) اشاره می کنند و می فرمایند: «آنها درفش های هدایتند و آن را به دست مردی از اهل بیت من می سپارند که نام او هم نام من و نام پدرش نام پدر من است. او حاکم زمین گردد و آن را پر از عدل و داد می کند آنگونه که از جور و ستم پر شده است.»(9)

پی نوشت:
1.     بحارالانوار،ج60، ص216
2.     صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر(ع)، ص433
3.     عصر ظهور، ص214
4.     بحارالانوار، ج53، ص307
5.     بحارالانوار، ج15، ص87
6.     کنز الاعمال، ج2، ص303
7.     همان
8.     بحار الانوار، ج57، صص214-217
9.     همان، ج51، ص83

آخرین صبا

آخرین نشانه های ظهور: امام صادق (ع) فرمود:
خمسُ قَبلَ قیامِ مِنَ العلاماتِ:  الصَّیحَِة ُ و السُفیانی، و الخَسفُ بالبَیداءَ و خُروجُ الیمانی ُ و قَتلُ نفس ِ الزَّکیَّةِ.
پنج نشانه پیش از قیام قائم (ع) خواهد بود: صیحه وسفیانی و فرورفتن در بیابان و قیام یمانی و شهادت نفس زکیه.


 2- قیام یمانی
امام صادق (ع) فرمودند:
خروجُ الثلاثة ِ : السفیانیّ و الخراسانیُّ و الیمانیُّ فی سنةٍ واحدةٍ فی شهرٍ واحدٍ، فی یومٍ واحدٍ...
قیام سه نفر: سفیانی و سید خراسانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز است، و هیچ کدام به مانند پرچم یمانی بر حق نیست ، چرا که به حقیقت دعوت می کند.

3- صیحه ی آسمانی در بیست و سوم ماه رمضان
امام باقر (ع) فرمودند:
یُنادی مُنادٍ مِنَ السَّماء اَوَّلَ النَّهار ِ اَلا اِنَّ الحَقَّ مَََعَ آلِ علیٍّ و شیعتهِ...
یک منادی از آسمان در ابتدای روز ندا در می دهد که حق با آل علی و شیعیانش است وسپس شیطان در انتهای روز بانگ می زند که حق با عثمان و پیروانش است و اهل باطل در آن زمان دچار تردید می شوند.
 
چه کسانی ندای واقعی را اجابت می کنند؟
 
امام ششم (ع) فرمودند:
یُنادی و مُنادٍ مِن السَّماء: اِنَّ فُلاناً هو اَمیرُ و یُنادی مُنادٍ: اِنَّ علیّاً وشیعَتَهُ هم الفائزونَ. قُلتُ: فَمن یُقاتِلُ المَهدیَ بعدَ هذا؟ فقال رَجُلٌ من ...
یک منادی از آسمان ندا می دهد که فلانی امیر است و یک منادی ندا می دهد که علی و شیعیانش رستگارند. راوی می گوید پرسیدم: پس از آن چه کسی با حضرت مهدی می جنگد؟ فرمودند: مردی از بنی امیه (سفیانی)؛ و شیطانهم ندا می دهد که فلانی و شیعیانش رستگارانند. راوی می پرسد: چه کسانی راستگویان و دروغگویان را از هم تمیز می دهد؟ فرمودند: کسانی که احادیث ما را روایت می کنند  از هم تمیز می دهند آن هم پیش از آنکه اتفاقی بیفتد و می دانند که ایشان بر حق و راستگویند.
 
4- شهادت نفس زکیه
 
امام صادق (ع) می فرمایند:
یُقتَلُ المَظلومُ بیثربٍ و یُقـتَلُ اِبنُ غَمِّه فی حَرَمٍ.
مظلوم در یثرب و پسر عمویش در حرم (مکه) به شهادت می رسد.

فاصله میان شهادت نفس زکیه و ظهور
امام پنجم (ع) می فرمایند:
لَیسَ بَینَ القیامِ قائم ِ و قَتلِ نفس...
میان قیام قائم و شهادت نفس زکیه بیش از 15 شب فاصله نخواهد افتاد.
 
پایان حکومت دیگران
حضرت علی (ع) فرمودند:
اَلا اخبِرُکُم بآخر ِ مُلکِ بَنی فلان ٍ؟...
آیا شما را به نهایت حکومت بنی فلان خبر بدهم؟ کشتن نفس حرام در روز حرام و در دیار حرام. قسم به آنکه دانه را شکافت و انسان را آفرید بیش از پانزده شب حکومت نخواهند کرد.
 
5- فرو رفتن سپاه در بیابان
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
یُبعَثُ الی مَکَّةَ جَیشٌ من الشام ِ...
سپاهی از شامیان به سوی مکه گسیل داشته می شود وقتی به بیداء (بیابانی میان مکه و مدینه) می رسند توسط زمین بلعیده می شوند.
 
دو باقیمانده از سپاه شوم سفیانی
 امام باقر (ع) فرمودند:
یُخسَفُ بِهِم فلا یَنجو منهم الّا رجلان ِ...
همگی به جز دو نفر که از قبیله ی بنی کلب هستند به زمین فرو می روند نام آن دو وبر و وبیر است و چهره هایشان به پشت برگردانیده می شود.

آخرین صبا

آنگاه که از سر انگشتان ظلم، خون آخرین عاشقانت می چکد... تو می آیی و تا آخرین اهریمن پیش هیبتت به زانو می افتند.
تو می آیی و تا آخرین روز حیات می مانی... .
آخرین صبا:

1- آخرین نشانه های ظهور
2- آخـــــریــــــــن امـــــیـــد
3- آخریــن پادشـــــاه جهان.

 آخرین نشانه های ظهور:
 امام صادق (ع) فرمود:
خمسُ قَبلَ قیامِ مِنَ العلاماتِ:  الصَّیحَِة ُ و السُفیانی، و الخَسفُ بالبَیداءَ و خُروجُ الیمانی ُ و قَتلُ نفس ِ الزَّکیَّةِ.
پنج نشانه پیش از قیام قائم (ع) خواهد بود: صیحه و سفیانی و فرورفتن در بیابان و قیام یمانی و شهادت نفس زکیه.
 
1-   شورش سفیانی :

مدت حکومت
 امام صادق (ع) فرمودند:
اَلسّفیانیُهِ من المَحتوم ِ و خُروجُهِ فی رجَبٍ، فاذا مَلَکَ الکَورَ الخَمسَ مَلَکَ تِسعَة َ اَشهُرٍ و لم یزیدَ عَلَیها یَوماً.
سفیانی از نشانه های حتمی است و در ماه رجب شورش میکند. وقتی بر مناطق پنج گانه سیطره یافت دقیقاً نه ماه که حتی یک روز هم بیشتر نمی شود، حکومت خواهد کرد.
 
همزمانی شورش سفیانی با قیام حضرت مهدی (ع)
امام باقر(ع) فرمودند:
السفیانیُ و القائمُ فی سنةٍ واحدةٍ.
(شورش) سفیانی و (قیام) قائم در یک سال اتفاق می افتد.
 
ویژگیهای سفیانی
حضرت علی (ع) فرمودند:
یَخرُجُ اِبنُ آکِلَةِ الاکباد ِ من الوادیَ الیابِس، و هو رجُلٌ َربعَة ٌ، وحشَ اوجهُ ضخم الهامَّةِ...
فرزند هند جگر خوار از دره ی خشک و بی آب و علف شورش  می کند. او مردی است با قامت متوسط، چهره ی زشت و کریه منظر، چهارشانه و درشت هیکل که در چهره اش آثار آبله دیده می شود و ظاهرش یک چشم به نظر می رسد. نامش عثمان و نام پدرش عنبسه و از فرزندان ابوسفیان است که شورش او تا جایی ادامه پیدا می کند که وارد حجاز شود.
 
سفیانی کافیست
امام باقر (ع) فرمودند:
الَستُم تَرَونَ اعدائکم یِقتَلونَ فی معاصی الله ِ و یَقتُلُ بعضُهُم بعضاً علی الدنیا دونَکُم و انتم فی بیوتِکم آمِنونَ فی عُزلَةٍ عنهم و کفی بالسفیانی نَقمَةٍ لکم...
آیا نمی بینید دشمنان شما در معاصی خداوند کشته می شوند بدون آنکه شما حضور داشته باشید. در حالیکه شما با آرامش و امنیت در گوشه ی خا نه هایتان تشسته باشید. برخی از آنها برخی دیگر را بر روی زمین می کشند؟ سفیانی عذاب مناسبی برای دشمنان شما و نشانه ای برای خودتان است. آن فاسق وقتی [در رجب] سر به شورش برداشت شما اگر یک یا دو ماه (ماه رمضان) پس از هر شورش او از خود حرکتی نشان ندهید به مشکلی بر نخواهید خورد تا اینکه بسیاری از خلق منهای شما (شیعیان) کشته شوند.
 
کشتار دسته جمعی عالمان دینی
امیر المومنان علی (ع) می فرمایند:
و یکونَ قَتلُ سبعین من الصالحینَ (علماء الدین) و علی راسِهِم رَجُلٌ عظیمَ القَدر ِ یُحرقُهُ...
هفتاد نفر از صالحان (عالمان دینی) کشته می شوند که سر دسته ی آنان مرد با منزلتی است که سفیانی او را می سوزاند و خاکسترش را میان جلولاء و خانقین بر باد می دهد و این پس از آن است که در کوفه چهار هزار نفر کشته شده اند.
 
شیعه کشی فاجعه آمیز در عراق
امام صادق (ع) می فرمایند:
 کانّی بِالسُّفیانی اَو بِصاحِب السفیانی ِّ قد طرح رَحلَهُ فی رُحبَتِکم بالکوفةِ فنادی منادیهِ: مَن جاءَ بِراس ِ شیعَةِ علیٍّ فَلَه الفُ دِرهَم ٍ فیثبُّ الجارُ...
گویا با سفیانی یا رفیق او هست که در ک.چه هایتان در کوفه رحل اقانت افکنده و منادیش بانگ می زند: که هر کس سر شیعه ی علی را بیاورد هزار درهم می گیرد. همسایه به همسایه اش هجوم می برد و می گوید این هم از آنهاست و گردنش را می زند و هزار درهم می گیرد. فرمانروایی بر شما در آن زمان تنها از آن زنا زادگان است. گویا که به صاحب روبند می نگرم که به سوی شما می آیدو شما را می شناسد و شما او را نمی شناسید یک به یک مردان شما را دچار می کند چرا که او زنا زاده ای بیش نیست.
 
هتک حرمت ها در مدینه
امام صادق فرمودند:
یَبعَثُ السفیانی عسگراً الی مدینةِ فَیخرِبونَها و یَهدَمونَ القَبرَ الشریفَ و تروثُ بِغالِهم فی مسجد رسولُ الله ِ (ص).
سفیانی سپاهی به مدینه می فرستد که آن را ویران می کنند و قبر شریف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را منهدم کرده و حیواناتشان در مسجد النبی (ص) سرگین می اندازند!


لازم به ذکر است سفیانی پس از فرو رفتن سپاهش در بیابان  از شام به کوفه ی می گریزد و  وقتی حضرت به کوفه می رسند آن ملعون به شام برمی گردد و امام (ع) لشگری به دنبال وی می فرستند و او را در صخره ی بیت المقدس به قتل می رسانند و سر نحس او را بریده و روح پلید او را وارد جهمنم می گردانند. 

کدام یک از نشانه‌های ظهور واقع شده است؟

یکی از آسیب‌های جدی مباحث مهدویت، تطبیق است؛ لذا تطبیق علائم ظهور بر حوادث و وقایع و ادعا کردن تحقق علائم به صورت قطعی، نه تنها قابل پذیرش و دفاع نیست، بلکه تولید آسیب‌ نیز می‌کند.

 

یکی از آسیب‌های جدی مباحث مهدویت، تطبیق است. تطبیق علایم ظهور بر حوادث، وقایع و ادعا کردن تحقق علایم به صورت قطعی، نه تنها قابل پذیرش و دفاع نیست، بلکه تولید آسیب‌ می‌کند.

معارف عمیق مهدویت ضامن سلامت و سعادت جامعه و فرد فرد انسان‌هاست، اعتقاد به بشارت‌های پیامبران گذشته و ائمه دین(ع) افراد با انگیزه و پرتوانی را در جامعه می‌تواند پرورش دهد، باور به حضور امامی ناظر بر اعمال، از جنبه فردی موجب پاک نگاه داشتن روح و پیراستن اعمال از زشتی‌هاست و از جنبه اجتماعی باعث هم‌دلی مؤمنان و ایستادگی در برابر ظالمان می‌شود، کارکرد وسیع و عمیق آموزه‌های مهدوی، جذابیت خاص موضوع را نشان می‌دهد، به همین دلیل، قشرهای مختلف جامعه پرسش‌های بسیاری در این موضوع دارند که لزوم پاسخگویی صحیح به آن‌ها از راهی مطمئن بر کسی پوشیده نیست.

پژوهشکده مهدویت در کتاب "مهدویت، پرسش‌ها و پاسخ‌ها" به برخی از شبهات این‌گونه پاسخ می‌دهد:

علایم ظهور چیست؟

علائم ظهور، نشانه‌هایی است که قبل از ظهور امام زمان(عج) به وقوع می‌پیوندد و از نزدیک شدن و حتمی بودن ظهور خبر می‌دهد و مایه امید مؤمنان و ترس و وحشت کافران می‌شود.


فرق بین علایم و شرایط ظهور چیست؟

شرایط ظهور وابستگی تام و تمام به ظهور امام مهدی(عج) دارد، ولی علائم ظهور فقط نشانه و اعلام نزدیک بودن ظهور است، برای ظهور امام باید شرایط جمع باشد، اما در علایم چنین مسئله‌ای لازم نیست، برای مثال یکی از شریط تحقق نماز، دخول وقت است تا وقت نماز نشود، نمی‌شود نماز خواند، همچنین یکی از نشانه‌های وقت نماز، اذانی است که از رادیو پخش می‌شود، لذا نماز خواندن متوقف بر پخش اذان نیست، بلکه صدای اذان نشانه داخل شدن وقت است، بنابراین ممکن است اذان گفته نشود ولی وقت داخل شده باشد و می‌توان نماز خواند.

ثانیاً برای امر ظهور باید همه شرایط جمع باشد، برخلاف علایم که ظهور متوقف بر پدیدار شدن همه علائم و حضور همه نیست؛ مثلاً برای خواندن نماز باید همه شرایط از قبیل وقت، قبله، طهارت و ... با هم وجود داشته باشد.

ثالثاً ما نسبت به شرایط ظهور مکلف هستیم و باید زمینه‌های تحقق آن را مهیا سازیم، ولی نسبت به ظهور علایم و ایجاد آنها وظیفه نداریم.


آیا علائم ظهور بداءپذیر است؟

روایات، علائم ظهور را به دو قسم حتمی و غیرحتمی تقسیم کرده‌اند، بنابراین بداء در علایم غیرحتمی واقع می‌شود، اما در علایم حتمی نظرات مختلف است:

1. علایم حتمی بداپذیر نیست:

شیخ طوسی و برخی دیگر معتقدند علایم حتمی مورد بداء و تجدید نظر الهی واقع نمی‌شوند؛ زیرا در روایات به حتمی تصریح دارد و براساس فهم عرفی رخ دادن آن قطعی است؛ علاوه بر آن که اگر این علایم همه بداء بپذیرد، برخلاف ظواهر است و نتیجه این سخنان لغو بودن تقسیم‌بندی به حتمی و غیرحتمی است.

2. علایم حتمی بداءپذیر است:

مرحوم نوری و برخی دیگر معتقدند در علایم حتمی نیز بداء حاصل می‌شود؛ زیرا محتوم در روایات به معنای تغییرناپذیری نیست، بلکه چه بسا مراد مرتبه‌ای است از تأکید که در آن منافاتی با تغییر در مرحله‌ای از انجام وجود آن ندارد؛ ضمن آنکه اگر قائل به بداء نباشیم، مقصود این است که دست خدا در این باره بسته شده باشد و همچنین روایاتی که احتمال ظهور را همیشه و یا ناگهانی بیان می‌کند، مشخص می‌کند که احتمال بداء در این علایم وجود دارد.

البته برخی هم قائل به تفصیل هستند و بداء را در اصل علایم حتمی قائل نیستند، اما در کیفیت آن قائل هستند؛ مثلاً می‌گویند سفیانی محتوم است و حتماً می‌آید، اما شاید کیفیتش بداء بپذیرد و تغییر کند.


کدام یک از نشانه‌های ظهور واقع شده است؟

یکی از آسیب‌های جدی مباحث مهدویت، تطبیق است؛ لذا تطبیق علائم ظهور بر حوادث و وقایع و ادعا کردن تحقق علائم به صورت قطعی، نه تنها قابل پذیرش و دفاع نیست، بلکه تولید آسیب‌ نیز می‌کند.

چندی پیش شخصی ادعا کرد که از علائم ظهور فقط 5 نشانه که حتمی هستند باقی مانده است که موجب نارضایتی و نگرانی فراوان شد تا جایی که برخی به تأمل، نقدی بر آن نوشتند.

بنابراین این سؤال با توجه به تطبیق، قابلیت پاسخ صریح و روشن ندارد؛ زیرا هیچ عالمی علم ندارد که این حادثه واقعاً همان علامت ظهور باشد، مثل روایت کشته شدن عبدالله که برخی آن را به پادشاه فعلی عربستان تطبیق داده‌اند و تطبیق آن هیچ‌گاه صحیح نیست. مثلا علامه مجلسی در ذیل روایتی می‌نویسد: این روایت که متن آن تغییر یافته و اشتباه دارد، سند آن به بدترین خلق خدا یعنی عمر‌بن ‌سعد می‌رسد، من آن را ذکر کردم تا دانسته شود همه حضرت مهدی(عج) را قبول دارند.

ضمن آنکه برخی از علامت‌ها نشانه برای فرج و گشایش مؤمنان و یا خبر از یک اتفاق و واقعه است و ربطی به ظهور حضرت ندارد؛ مانند وقوع گرمای شدید یا روایات رایات سود که به بنی عباس اشاره دارد.

منبع: آینده روشن

از 313 نفر یاران امام زمان (عج) چند نفر زن هستند ؟

پاسخ :

این که چند نفر از یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، زن هستند ، دقیقاً مشخص نیست و حتی این که زنی در میان یاران خاص آن حضرت باشد ، مورد تردید است ؛ چرا که بیشتر روایاتی که در بارۀ عدد یاران حضرت در کتاب‌های معتبر شیعه وارد شده است ، همگی آن‌ها را مرد ذکر کرده‌اند ؛ حتی روایاتی که نام یاران حضرت را برده‌اند ، نام هیچ زنی در میان آن‌ها دیده نمی‌شود ؛ مثلاً محمد ابراهیم نعمانی در کتاب معتبر الغیبة و مرحوم شیخ مفید رحمت الله علیه در الإختصاص روایتی را با این سند نقل می‌کنند :

أخبرنا أحمد بن محمد بن سعید ، عن هؤلاء الرجال الأربعة ، عن ابن محبوب . وأخبرنا محمد بن یعقوب الکلینی أبو جعفر ، قال : حدثنی علی بن إبراهیم بن هاشم ، عن أبیه . قال : وحدثنی محمد بن عمران ، قال : حدثنا أحمد بن محمد بن عیسى ، قال : وحدثنا علی بن محمد وغیره ، عن سهل بن زیاد ، جمیعا ، عن الحسن بن محبوب . قال : وحدثنا عبد الواحد بن عبد الله الموصلی ، عن أبی علی أحمد بن محمد بن أبی ناشر ، عن أحمد بن هلال ، عن الحسن بن محبوب ، عن عمرو بن أبی المقدام ، عن جابر بن یزید الجعفی ، قال : " قال أبو جعفر محمد بن علی الباقر ( علیه السلام ) : یا جابر ، الزم الأرض ولا تحرک یدا ولا رجلا حتى ترى علامات أذکرها لک إن أدرکتها ... . فیجمع الله علیه أصحابه ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلا ، ویجمعهم الله له على غیر میعاد قزعا کقزع الخریف .

... خداوند 313 نفر مرد از اصحاب آن حضرت را جمع می‌کند ؛ بی آنکه قبلا وعده داده باشند ، آمدنشان همچون ابرهای پاییزی است که با حرکات تند می آیند .

کتاب الغیبة ، محمد بن إبراهیم النعمانی ، ص 288 – 291 و الاختصاص ، الشیخ المفید ، ص 257 و ... .

این روایت از نظر سندی هیچ مشکلی ندارد ، در بسیاری از کتاب‌های شیعه نقل شده و روایتی است کاملاً معتبر . و روایات بسیار دیگری با همین مضمون که نقل همگی آن‌ها فرصت بیشتری می‌طلبد .

اما از آن طرف روایت دیگری را مرحوم عیاشی در تفسیر خود نقل کرده است که می‌گوید پنجاه نفر از یاران حضرت مهدی زن هستند :

عن جابر الجعفی عن أبی جعفر علیه السلام یقول : الزم الأرض لا تحرکن یدک ولا رجلک ابدا حتى ترى علامات اذکرها لک فی سنة ... ویجیئ والله ثلاثمائة وبضعة عشر رجلا فیهم خمسون امرأة یجتمعون بمکة على غیر میعاد قزعا کقزع الخریف ...

سوگند به خدا سیصد و اندی نفر مرد می آیند و در میان شان پنجاه نفر زن هستند در مکه اجتماع می‌کنند بی آن که قبلا وعده داده باشند ، آمدن شان همچون ابرهای پاییزی است که با حرکات تند می آیند .

تفسیر العیاشی ، محمد بن مسعود العیاشی ، ج 1 ، ص 64 – 66 .

از آن‌جایی که سند روایت ، تا جابر بن عبد الله جعفی ، ذکر نشده است ، نمی‌شود به آن استناد کرد .

از این رو ، این که تعدادی از یاران حضرت مهدی از بانوان باشند ، قطعی نیست .

موفق باشید


گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)