درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

بی مرگی: شناخت (2)

در مقاله ی قبل درباره ی شناخت و لزوم آن بحث کردیم. در این مقاله می خواهیم به مراتب شناخت بپردازیم و بفهمیم مردن  در کدام مرحله ی شناخت، مرگ جاهلی نیست.
شناخت، 4 مرتبه یا مرحله دارد.

مرتبه ی اول: مرتبه ی اول شناخت، شناخت شناسنامه ای است. به این معنا که درباره ی اسم، نسب، تولد، تاریخ و دیگر مسائل ظاهری امام بدانیم. آیا دانستن تاریخ تولد باعث نجات انسان می شود؟ معاویه از تاریخ و نسب امامان بیش از هر شخص دیگری مطلع بود، آیا این شناخت موجب نجات او شد؟

این مرتبه از شناخت هر چند در مرحله ی اول لازم است اما کافی نیست.

مرتبه ی دوم: مرحله ی دوم، آگاهی کلامی است. کلام علمی است که از اعتقادات دین دفاع می کند.

 در این مرتبه از شناخت، آگاهی درباره ی امامت، ضرورت آن، رابطه ی امامت با نبوت، رابطه ی امامت با توحید و به طور کلی درباره ی امامت و مسائل اعتقادی کلی پیرامون آن بحث می شود. برای مثال از مهمترین مسائل درباره ی امامت این است که امامت یک منصب الهی است و خداوند این منصب را برای هر که مناسب بداند او را انتخاب می کند. انتخاب امام به عهده ی مردم نیست.

هر چند این مرتبه از شناخت بهتر از مرتبه ی اول است اما این مرحله نیز دانایی ما را درباره ی امام زمانمان کامل نمی کند.

مرتبه ی سوم: آگاهی به صفات، کمالات و خلقیات امام زمان (ع) مرحله ی سوم است. صفاتی که ائمه در وجود خود به صورت تامّ و کمال یافته، داشتند و مردم را به آن دعوت می کردند. صفاتی که باعث می شد نزدیک به مکروه نروند و حرام انجام ندهند. در واقع شناخت اخلاق از امام در مرتبه ی سوم قرار می گیرد.

شناخت این صفات آسان نیست. صفات مراتبی دارند. ائمه (ع) بالاترین مرتبه از صفات را دارا بودند و این مرتبه مرحله ی تامّ است.

 برای مثال اگر یک انسان معمولی «بینا» است، عقاب مرتبه ی بینایی بالاتری در  بین موجودات دارد که در آسمان موشی را که روی زمین می خزد می بیند، و امام در مرحله ی اتمّ بینایی است. یعنی بینا به ظاهر و باطن جهان خلقت است یا به تعبیری «شاهد» است.

یا اگر حاتم طائی در میان بخشش گران جایگاه ویژه ای دارد، ائمه ی اطهار (ع) در بخشندگی تامّ و تمام هستند.

مرتبه ی چهارم: معرفت درباره ی خلقت نورانی امامان (ع) بالاترین مرحله ی شناخت و شرط نمردن در مرگ جاهلی است. در این مرحله می فهمیم برتری ائمه، نه به خاطر صفات علیا، و نه به خاطر نسب شریف است، بلکه به خاطر تقدم خلقت نورانی آنهاست.

همه ی موجودات، یک خلقت نورانی دارند و یک خلقت بر سیر تاریخ. در زمان زمینی حضرت آدم (ع) نخستین انسان است. اما این زمان زمینی حتی در کهکشان هم جایگاهی ندارد و ارواح نورانی این زمان خطی را ندارند. در زمان زمینی، خلقت، خطی است، یعنی اول حضرت آدم (ع) خلق شده، بعد نوح (ع) بعد موسی (ع) و دیگران.

 اما در خلقت نورانی مرتبه از بالا به پائین است. در این مرتبه، اول وجود نورانی پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) خلق شده است و از نور آنها باقی مردم. این نورانیت نیز مراتبی دارد.

از آنجایی که دوست نداریم هیچ کس به مرگ جاهلی بمیرد چند کتاب به شما معرفی می کنیم تا با بهره­ گیری از آنان به مراتبی از شناخت دست بیابید.

1.معرفت امام زمان و وظایف منتظران، ابراهیم شفیعی سروستانی
2.وجود حضرت مهدی (ع) در پرتو عقل و نقل، علی اصغر رضوانی
3.وابستگی جهان به امام زمان (ع)، آیة الله صافی گلپایگانی
4.ولایت کلیّه، سید حسن میرجهانی

خواندن برخی از این کتابها بسیار مشکل است، پیشنهاد می کنیم این کتب را به همین ترتیب مطالعه کنید. در ضمن خواندن کمی فلسفه و منطق را نیز توصیه می کنیم.

بی مرگی: شناخت

مقالاتی که از این به بعد با عنوان «بی مرگی» تقدیم می شود، سلسله مقالات کوتاهی است درباره ی وظایف منتظران در  دوران غیبت.

علت نامگذاری این مقالات به «بی مرگی» این بوده است که از منظر احادیث و روایات هرکسی در هر دوران باید امام خود را بشناسد والّا مانند مردم زمان جاهلیت می میرد. این نوع مرگ، یعنی مرگ در غفلت و بی خبری از امام عصر (علیه السلام) فقط مخصوص دوره و زمان ما نیست بلکه در هر دورانی مردمان آن زمان وظیفه داشته اند امام زمان خود را بشناسند.

هدف از این مقالات این است که برنامه ای پیش روی زندگیمان بگذاریم که جاهل و غافل نمیریم! این برنامه ها را ائمه ی دین (علیهم السلام) پیش روی ما قرار داده اند، پس بهترین برنامه ها و کامل ترین آنهاست. امید است با رعایت این تکالیف، حقی را که از امام بر گردن داریم بهتر ببینیم. ان شاء الله.

نخستین وظیفه و تکلیفی که در عصر غیبت بر دوش منتظران گذاشته شده است، شناخت امام زمان (ع) است. مهمترین و معروفترین حدیث در اینباره حدیثی است از پیامبر اکرم (ص) که می فرمایند:

"من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتةً جاهلیةً" (1)

(هرکس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ زمان جاهلیت مرده است)

این در حالی است که امام باقر (ع) می فرمایند:

"هر کس بمیرد و امام خود را بشناسد مانند کسى است که با مهدى منتظر (عج) در خیمه‎اش بوده است" (2)

اهمیت شناخت از این حدیث به خوبی معلوم می شود. اما باید بدانیم ضرورت شناخت امام چیست؟ یعنی اگر امام زمان را نشناسیم چه می شود؟

1.تحقق آموزه های دین:

 امام رضا (ع) در حدیثی طولانی می فرمایند:

" ... تمامیت نماز و روزه و حج و جهاد و گردآوری مالیات و صدقات و اجرای حدود الهی و حراست از احکام دین و مرزهای اسلامی، همه به دست امام است. امام حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام می کند و حدود خدا را به پا می دارد و از دین خدا دفاع می کند. او با حکمت و اندرز و حجت آشکار مردم را به راه پروردگارش فرا می خواند." (3)

این حدیث نشان می دهد، هر حکمی که در اسلام آمده و هر دستوری که از طرف خداوند متعال صادر شده، محقق نمی شود مگر به دست امام. چرا که امام است که از حدود الهی به طور کامل باخبر است و اوست که با استقرار عدالت شرایطی را فراهم می کند که احکام الهی به صورت عملی و عینی تمام و کمال اجرا شوند. حدود الهی را امام می شناسد چرا که هیچ انسانی عدل را به طور کامل در اختیار ندارد مگر امام. هیچ کس مانند امام معصوم از آموزه های دین باخبر نیست، پس تحقق عینی و عملی آموزه های دین فقط به دست امام است.

 با شناخت امام، دقت در سخنان و اعمال اوست که حدود الهی شناخته می شوند.

2.اطاعت از خدا در گرو شناخت امام:

امام باقر (ع) می فرمایند:

"همانا اگر مردی شبها به عبادت به پا خیزد و روزها روزه دارد و تمام اموالش را صدقه دهد و در تمام دوران عمرش به حج رود و امر ولایت ولی خدا را نشناسد تا از او پیروی کند و تمام اعمالش با راهنمایی او باشد، برای او از ثواب خدای جل و عزّ حقی نیست و او از اهل ایمان نمی باشد." (4)

این حدیث بسیار روشن است. شناخت ولایت امام و قبول ولایت او، شرط پذیرفته شدن طاعت الهی است، چرا که فردی که در مسیر الهی بدون راهنما قدم برمی دارد مانند کسی است که در تاریکی به دنبال مقصد می گردد و امکان انحراف او زیاد است. به قول حافظ :

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی

توجه: مقاله ی بعدی در ادامه ی بحث «شناخت» است. در مقاله ی بعدی به سطوح شناخت خواهیم پرداخت. سعی می کنیم از این به بعد هر مقاله درباره ی یک موضوع و کوتاه باشد اما به دلیل اهمیت و گستردگی موضوع شناخت این یک بار عذر ما را بپذیرید!

 

پی نوشت:

1.بحارالانوار، ج 8، ص 368، ج 32؛ به نقل از معرفت امام زمان و تکلیف منتظران، ابراهیم شفیعی سروستانی، ج1، ص 146
2.تفسیر اطیب البیان، ج 1، ص 150.
3.الکافی، ج 1، ص 200، ح 1؛ به نقل از معرفت امام زمان و تکلیف منتظران، ابراهیم شفیعی سروستانی، ج1، صص 146 - 149
4.الکافی، ج 2، ص 19، ح 5؛ به نقل از معرفت امام زمان و تکلیف منتظران، ابراهیم شفیعی سروستانی، ج1، ص 149

حرف حساب: توجیه ممنوع


آیت الله بهجت ، در مورد اینکه ما آدمها، گاهی به جای توبه، گناهانمان را توجیه می کنیم و برایشان بهانه می آوریم، می گوید:
«ما باید باب توجیه خطا و اشتباه را به روی خود ببندیم و برای هر خطا، زبان به استغفار بگشاییم و اگر قابل جبران باشد، جبران کنیم.»(1)
بنابر تعبیر قرآن کریم، ورشکسته ترین افراد کسانی هستند که کار بد می کنند و خیال می کنند که خوب است؛ یعنی کارهای خود را توجیه می کنند: «الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً: همان کسان که سعی آنان در زندگی دنیا به هدر رفته است، در حالی که می پندارند که خوب عمل می کنند.» (2)

پی نوشت:
1. در محضر بهجت، ج 1، ص 300.
2. سوره ی کهف، آیه 104.

برای فریاد، یک کلمه کافی است...

کسی می گفت:
وقتی محرم می شود،
می شود در حسینیه ها،
فریاد زد
درد را؛
اما رنج فاطمه (س)
بغضی است،
استخوان می شکند
در سکوت.
 
می گویم:

نیازی به روضه ی مداح نیست،

کرامات امام حسین (ع)

برای شیون کردن،
اشاره ای بس است؛
شرح واقعه نمی خواهد
چند کلمه کافی است:
«در»،
«نگاه علی (ع)»،
«ریسمان»،
«کوچه»؛
 
ما تا قیامت
خواهیم گریست...

یاوران حضرت مهدی

 آیا غیر از انسان‌ها، ملائکه و جنیان هم از یاوران حضرت مهدی خواهد بود؟
بله؛ غیر از 313 نفر از انسان‌های شایسته و والامقامی که از جملة یاران امام زمان هستند، گروه‌هایی از ملائکه و نیز جن حضرت مهدی(ع) را یاری خواهند کرد.


الف) طایفة ملائکه
مطابق آنچه از حضرت امام صادق(ع) نقل شده است اولین فرشته‌ای که با امام(ع) بیعت می‌کند «جبرئیل» است. «ابان‌بن‌تغلب» از حضرت صادق(ع) روایت نموده که فرمودند:
اولین کسی که با قائم(ع) بیعت می‌کند، جبرئیل است؛ که به صورت پرندة سفیدی فرود می‌آید و با آن حضرت بیعت می‌کند.سپس یک پای خود را بر بیت‌الله‌الحرام می‌گذارد و پای دیگرش را بر بیت‌المقدس و آنگاه با آواز رسا و برنده‌ای ندا می‌دهد، به نوعی که همة خلایق آن را می‌شنوند و می‌گویند:
أتی أمرالله فلا تستعجلوه.1
امر خدا در رسید، پس برای آن شتاب نکنید.

روایات متعددی وجود دارد که دلالت می‌کنند که جبرئیل و میکائیل و اسرافیل(ع) حضرت مهدی(ع) را یاری می‌کنند و این روایات از حضرات معصومین(ع) ـ از جمله حضرت رسول اکرم(ص) و حضرت امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) و حضرت جوادالأئمه(ع) صادر گردیده است. به عنوان نمونه در حدیثی از سوی حضرت امام باقر(ع) بیان شده است:
زمانی که قائم‌آل‌محمد(ص) خروج نماید، خداوند او را به وسیلة گروه‌هایی از فرشتگان نشان‌دار پشت سرهم، به صف ایستاده، مقرب فرو فرستاده شده، یاری خواهد نمود. جبرئیل پیشاپیش آن حضرت، میکائیل از سمت راست و اسرافیل سمت چپ آن حضرت خواهند بود و رعب و ترس (بر دل کافران) به فاصلة یک ماه از پیشاپیش و سمت راست و جانب چپ آن حضرت حرکت خواهند کرد در حالی که فرشتگان مقرب در کنار او باشند.2

از این روایت شریف مشخص می‌شود که خداوند متعال حضرت صاحب‌الامر(ع) را به وسیلة چهار گروه از ملائکه و همچنین به وسیلة «رعب» (ترس و بیم افکندن در دل کافران) یاری می‌فرماید. آن چهارگروه (ملائکه) عبارتند:
1. مسوّمین؛ که همان فرشتگان نشان‌دار می‌باشند و علامت و نشانة آنها عمامة سفید همراه با تحت‌الحنک است که در «جنگ بدر» نیز حاضر شدند.
2. مردفین؛ که همان فرشتگانی هستند که به صورت پیاپی برای نصرت حضرت مهدی(ع) صف می‌کشند.
3. منزلین؛ که همان فرشتگانی هستند که فرو فرستاده شده می‌باشند.
4. کرّوبّیین؛ که همان فرشتگانی هستند که به عنوان سالار فرشتگان معرفی می‌شوند. البته در بعضی از روایات تعداد این ملائکه نیز بیان شده است؛ مثلاً حضرت امام صادق(ع) فرمودند:
تعداد یاران او (امام قائم(ع)) از بین ملائکه چهل‌وشش هزار خواهد بود.
و به چند دسته تقسیم می‌شوند؛ (1) گروهی از ملائکه که در بدر حاضر بودند، (2) گروهی از ملائکه که همراه حضرت نوح در کشتی بودند، (3) گروهی از ملائکه که در آتش با ابراهیم(ع) بودند، (4) گروهی از ملائکه که با موسی ـ هنگامی که دریا برای بنی‌اسرائیل شکافته شد ـ بودند، (5) قِسم دیگر که همراه عیسی بودند، هنگامی که خداوند او را به سوی آسمان بالا برد، (6) گروهی دیگر، چهارهزار فرشته که در روز عاشورا برای یاری حضرت سیدالشهدا(ع) فرود آمدند و از آن حضرت رخصت قتال خواستند و به آنها رخصت نداد، پس بالا رفتند و فرود آمدند و از آن حضرت رخصت خواستند باز رخصت نداد و همچنان بالا می‌رفتند و فرود می‌آمدند، ولی حضرت رخصت نمی‌داد تا آنکه در همان احوال، آن حضرت به شهادت رسید؛ لذا آن ملائکه همچنان پریشان و غبارآلود نزد قبر او گریان هستند تا اینکه قائم(ع) قیام نماید. رئیس آنان ملکی است که نامش «منصور» است؛ و هیچ زیارت‌کننده‌ای نیست که امام حسین(ع) زیارت کند مگر آنکه آنان او را استقبال می‌کنند، و وداع نمی‌کند آن حضرت مگر آنکه او را مشایعت می‌کنند، و مریض نمی‌شوند هیچ زائری مگر اینکه او را عیادت می‌کنند و نمی‌میرد زائری مگر اینکه بر وی نماز می‌گذارند و برای او بعد از مردن استغفار می‌کنند و همة آنان تا هنگام قیام حضرت مهدی(ع) ـ در زمین ـ انتظار قیام قائم(ع) را می‌کشند، (7) ملائکه‌ای که به هنگام ولادت امام حسین(ع) به زیارت او آمدند.3

ب) طایفة جن
اما دربارة طایفة جن باید گفت که طبق روایات اهل‌بیت(ع) شکی نیست که آنان نیز برای نصرت امام زمان(ع) حضور خواهند یافت، اما سؤال این است که آیا حضور آنان با چشم قابل رؤیت است، یا خیر؟
در پاسخ باید گفت: جنیان در زمان ظهور حضرات ائمه(ع) به حضور آنان می‌رسیدند و از آن حضرات سؤال می‌کردند و ایشان نیز جنیان را می‌دیدند. در روایتی نقل شده است که حضرت امام صادق(ع) به مفضّل فرمودند:
مؤمنین جن، او (حضرت مهدی(ع)) را یاری خواهند نمود.
سپس ادامه دادند:
بلی، به خدا قسم با ایشان مخاطبه و تکلم می‌کنند؛ مانند اینکه شخص با اهل و عیال و حواشی خود مخاطبه می‌نماید.
و آنگاه فرمودند:
هر کجا آن حضرت برود، همراهش می‌روند و تعداد جنیان به تعداد ملائکه ـ یعنی چهل‌وشش هزار ـ خواهد بود.4

پی‌نوشت‌ها:
٭ با استفاده از کتاب: سؤال از امام مهدی(عج) در روایات، سید فخرالدین موسوی.
1. سورة نحل (16)، آیة 1.
2. لو خرج قائم‌آل‌محمد(ص) لنصره الله بالملائکه المسوّمین و المردفین و المنزلین و الکرّوبّیین یکون جبرائیل أمامه و میکائیل عن یمینه و إسرافیل فن یساره و الرّعب لیسیر مسیرة شهر أمامه و خلفه و عن یمینه و عن شماله و الملائکة المقرّبون هذاه... . النعمانی،  الغیبة، ص 234، ح 22؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 348.
3. خراسانی، محمدجواد، مهدی منتظر.
4. همان