درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

آنهایی که مهدی نبودند ....

یکی از مهمترین آسیب ها و چالش هایی که در مبحث انتظار با آن رو به رو هستیم مدعیان دروغینی هستند که گاهی سر بر می آورند و خود را امام زمان(عج)، فرزند، همسر یا یکی از یاران خاص او جا می‌زنند، مدعیان مهدویت تا حدود 50 نفر بلکه بیشتر شمرده شده است اما هریک دارای عوامل و انگیزه‌های متفاوتی بوده‌اند: بعضی به انگیزه ریاست طلبی و مقام، بعضی به طمع منافع مالی شیعه و بعضی به تحریک استعمارگران و دسیسه‌های سیاسی، روی کار آمده اند.

از سوی دیگر باید توجه خاصی نیز به پیروان این افراد داشت. کسانی که با جهل خود و عدم شناخت درست از امام زمان خود، دچار مرگ جاهلی قبل از اینکه بمیرند شده اند و به دلایل مختلفی به تبعیت و باور کورکورانه این افراد اقدام کرده اند.

1. کوته فکری و عدم بصیرت کافی نسبت به دین؛
2. انحرافات اخلاقی؛
3. انحرافات سیاسی؛
4. وارد شدن افراد کم دانش‌ و بی ‌دانش به عرصه مهدویت؛
5. مشکلات روحی و روانی، عقده خود کم‌ بینی؛
6. توهم و خیال‌ پردازی؛
7. هوی و هوس و خواسته‌ های دنیوی و جاه و مقام؛
8. سکوت اندیشه ‌ورزان و علما؛
9. مشکلات سیاسی، اقتصادی؛
10. عدم معرفت نسبت به جایگاه و شأن امام(ع) و جانشینی ایشان.

مهمترین دلایلی هستند که می توان برای جهل مردم در گرایش به این مدعیان بر شمرد.
مدعیان در طول تاریخ بسیار بوده اند و حتی برخی از آنها در زمان زندگی ائمه اطهار علیهم السلام ادعای خود را مطرح کردند.
کسانی چون محمد نفس زکیه و مهدی عباسی، کسانی بودند که در دوران عباسی خود را مهدی موعود معرفی کردند.

بعد از آنها نیز کسانی بودند که حتی حکومت تشکیل دادند و هواداران بسیاری داشتند. کسانی چون عبدالله بن میمون از بزرگان فرقه اسماعیلیه در خوزستان ، عبیدالله المهدی(فاطمیون) که موسس فرقه فاطمی در کشور مغرب بود از این دسته هستند.

حتی بودند تعدادی از یاران امام حسن عسکری (ع) که به دروغ ادعای نیابت حضرت حجت را داشتند. افرادی چون حسن شریعی و محمد بن نصیر نمیری و احمد بن هلال عبرتائی از این دسته بودند که مورد لعن امام نیز قرار گرفتند.

در سده های اخیر نیز تعداد کسانی که ادعای مهدویت یا نیابت یا وابستگی به حضرت حجت داشته اند کم نبوده اند که در ادامه به معرفی چند تن از این مدعیان دروغین می پردازیم.

محمد بن احمد بن عبدالله سودانی
از میان دراویش به خواری و خفت رانده شد همین برای او عقده و انگیزه ادعای مهدویت شد، در زمان آشفتگی محیط و فشار حکام ستمگر انگلیسی و مصری، مردم سودان مستعد انقلاب بودند لذا او ادعای خود را سر داد، این بود که به محض ندای قائمیت او، در آغاز قرن 14 در مدت کوتاهی عامه مردم سودان به دورش جمع شدند، نهضت او بنام مهدویّن سودان، عنوان گرفت.

غلام احمد قادیانی (قادیانیه، احمدیه)
در حدود سال 1249قمری در قادیان از شهرهای پنجاب پاکستان متولد گردید پیروانش در شهر وی و منطقه پنجاب، کشمیر، بمبئی و دیگر شهرهای آن و رنگبار زیاد شدند. او که ادعای مهدویت داشت مدتی در دستگاه انگلیسی‌ها خدمت می کرد. خود را مجدد اسلام در قرن 14 نامید، سپس خود را مهدی موعود و مسیح معهود خواند.

سیدعلی شیرازی (بابیت)
در ایران در سال 1262قمری یکی از شاگران سیدکاظم رشتی به نام سیدعلی محمد خود را نماینده امام زمان دانست، و پس از این‌که گروهی به او گرویدند، دعوی مهدویت کرد، علماء با ادعای پوچ او مخالفت نمودند و در مناظره درمانده شد لذا توبه کرد و آزاد شد اما بار دیگر دعوتش را ادامه داد و سپس دستگیر و اعدام شد. پیروانش با حمایت سفرای روسیه و انگستان در گوشه و کنار کشور شورش ضد دولتی به راه انداختند اما این شورش‌ها با هوشیاری مردم سرکوب گردید.

میرزا حسینعلی بهاء (بهایی‌گری)
(متوفای 1892میلادی) ادعا کرد که نه تنها مهدی یا امام غائب بلکه پیامبر است. او یکی از شاگردان علی محمد شیرازی بوده است، قوانین اسلام را از دور خارج کرد و نهایتاً حاکمان ایران او را تبعید کردند و نهایتاً در فلسطین ساکن شد. او پرورش یافته دست استعمار پیر روس و انگیس بودند که برای فرقه ‌سازی و ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی دست بکار شدند.

مهدی کُرد
یکی دیگر از مدعیان مهدویت است، در قرن 11 زمان سلطان محمد چهارم، پادشاه عثمانی، جوانی یهودی بنام اسحاق خود را منجی یهود خواند، عده ‌ای از یهودیان اطرافش را گرفتند در همین وقت پسر یکی از شیوخ کردستان خود را مهدی اسلامی خواند، و چندین هزار کرد را به دور خود جمع نمود به دستور سلطان عثمانی هر دو را گرفته به دربار فرستادند، آنها با دیدن عظمت دستگاه توبه کردند و از ندیمان او شدند.

محمد بن عبدالله قحطانی (عربستان)
در سال 1979میلادی، در عربستان ادعا کرد که همان مهدی است و با چند صد نفر از پیروان خود در تلاشی نافرجام اقدام به تصرف مسجد بزرگ مکه نمود و سپس سرکوب شد.

احمد الحسن الیمانی
این‌ بار نیز فردی تحت عنوان فرقه‌ای انحرافی به عنوان «انصار المهدی» در حال بیعت گرفتن از مردم با یمانی از طریق شبکه‌های ارتباطی در اقصی نقاط عالم است، جریانی که تحت عنوان «أحمد الحسن الیمانی وصی و فرستاده امام زمان(عج)» فعالیت می‌کند. این فرقه در اواخر سال‌های حاکمیت صدام ظهور کرد. پس از سقوط صدام، احمد الحسن الیمانی با کمک برخی بازمانده‌های رژیم بعثی، تشکیلات وسیعی را در مناطقی همچون نجف، کربلا، ناصریه و بصره به راه انداخت.
 
به هر حال نیاز به ظهور یک منجی و نجات بشر شاید از جمله مهمترین مواردی است که باعث می شود جامعه با جهل به سمت این افراد گرایش پیدا کند. برای درمان هریک از اینها باید تلاش کرد و با بیدار کردن جامعه و ایجاد فضایی برای اندیشیدن صحیح و بالا بردن فرهنگ مطالعه و تحقیق و معرفی فرصت‌ طلبان و بر ملاء کردن نیات سوء آنها می ‌توان امیدوار بود که باب این گونه فرصت طلبی ها بسته شود
 
منابع:
آسیب شناسی سیاسی اجتماعی فرهنگ انتظار، شعبان‌علی رزاقی
http://www.mahdaviat-conference.com/vdcd2z0k6yt0k.a2y.html
فرزند دروغین امام زمان را بهتر بشناسیم، خبرگزاری فارس، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910724000843

قربانی کردن انسانها در آیینهای رازآلود

مقدمه:
این مقاله گذاری است بر مسئله ای به نام قربانی کردن انسان. مسئله ای که بسیاری نه قادر به تصور آنند و نه قادر به درک آن و نه قادر به قبول وجود ابعاد آن. اما متأسفانه این یک واقعیت است. واقعیتی تاریخی که نه تنها از شدت آن در گذشته کاسته نشده است، بلکه سیر صعودی عظیمی نیز به خود گرفته و در این دنیای مدرن در وسعتی عظیم در حال وقوع است.

حقیقت این است که فرقه های رازآلود و مناسک پر رمز و رازشان هنوز به همان قدرتمندی گذشته باستانیشان وجود دارد. در دنیایی که توده مردم به مادی بینی همه چیز، بریدن از یکدیگر، ذوب شدن در فردگرایی، خود بینی و خود خواهی، بریدن از دین و خداوند، مسخره کردن و خرافات نامیدن هرگونه مناسک دینی تشویق می شوند ؛ چه توضیحی برای این فرقه های رازآلود دارید؟

آیا فکر می کنید که قربانی کردن انسان ها برای خدایان و ریختن خون برای احضار شیاطین و جنیان فقط برای گذشته بوده است؟
خیر امروزه هم این کار خیلی شیطانی تر آن هم توسط داعیه داران تمدن و پیشرفت و تکنولوژی رخ داده است

در ادامه به  توضیح دو جریان که پیوسته و در ادامه هم هستند، پرداخته شده است.

مروری بر باستان:
عمده مورخان می دانند و اذعان می کنند که قربانی انسان ها در گذشته در بسیاری از ادیان و فرق رواج داشته است.
معابد آلوده به خون" آزتک ها" گواهی بر این مدعاست. تا همین دوران مدرن ما هندوان هر ساله برای خدای مادر" کالی" و" شیوا" انسان قربانی می کردند و همیشه این باور در هندوییسم بوده است که شیوا از گوشت انسان تغذیه می کند.آن ها هر جمعه در معبد" شیوا" یک کورک مذکر قربانی می کردند. الهه مادر هندوها ( کالی ) را باگردنبندی از جمجمه های انسان و دست های بریده شده نشان می دادند.

در متون تاریخ باستان می خوانیم که قربانی کردن انسان جزئی مهم از آیین های بابلیان بوده و کاهنین بابلی می بایست مقداری گوشت قربانیان را می خوردند.

محبوب ترین قربانی برای این خدایان ( شیاطین و جنیان ) در تمامی این فرقه های شیطان پرستی باستانی، کودکان بودند. در یکی از تل های باستان شناسی در نزدیکی تونس یکی دیگر از مراکز پرستش "بعل" 6000 خمره پیدا کردند که همگی پر از بقایای سوخته نوزادها بودند. 

ساحران باستان باور داشتند که هر موجود زنده ای، انباری از انرژی است که کمیت آن به اندازه سلامتی آن موجود و کیفیت آن بسته به شخصیت ذهنی و روحی اوست. هنگام مرگ این انرژی ناگهان آزاد می شود. برای بهترین عمل روحانی، فرد می بایست؛ قربانی انتخاب کند که دارای عظیم ترین و خالص ترین نیرو است. برای همین فرزند ذکور (پسر) با معصومیت کامل و هوش بالا، بهترین و مناسب ترین قربانی است. کودکان قربانی شده عمدتا در چالی به نام تفت سوزانده می شدند. موسیقی و طبل نواخته می شد تا صدای کودک در هیاهو خفه شود. بعضی اوقات کودکان را در دستان بت بزرگی از بعل یا مولوخ به صورت مجسمه گاو، گذاشته می شدند و کوره ای از آتش در زیر آن می سوخت. عاملین این عمل وحشیانه، شعله های آتش را رها کرده تا کودک در دستان بت بزرگ بسوزد.

بنی اسرائیل و یهود:
در کتاب مقدس و در بسیاری از فصول آن به حرمت قربانی کردن فرزندان اشاره شده است. برای مثال در سفر لاویان (20:2) چنین آمده است:
" باز هم به بنی اسرائیل می گویم: هرکس چه بنی اسرائیل و چه دیگران که تخمش ( فرزندش ) را به مولوخ دهد همانا مجازات او مرگ است و من رویم را از او خواهم گرداند."

و در نهایت در کتاب دوم پادشاهان ( 17: 16) به تمرد آن ها از دستورات اشاره می کند:
" آن ها بر تمامی فرامین خداوند پشت کرده و دو گوساله از فلز ساختند. ابلیسکی ملعون ساخته و به پرستش بعل و شیاطین پرداختند. آ نها حتی دختران و پسران خود را در آتش قربانی می کردند. آن ها با پیشگویان به مذاکره مشغول شدند و از سحر و جادو استفاده کردند و خود را به شیطان فروختند."

و بعد خاخام های شیطان پرست در بابل، تلمود را نوشتند و بر خلاف تورات در آن چنین نوشته شد:
" کسی که تخمش (فرزندش) را به مولوخ دهد، مجازات نخواهد شد."
اما بعد گذشت سال ها، چیزی که در این میان برای بعضی ها عجیب به نظر برسد، لغتی ست که یهودیان از آن به عنوان بیان عمل قربانی کردن انسان استفاده می کردند." هولوکاست".

"هولوکاست" در اصل لغتی است یهودی که بیانگر عمل قربانی انسان برای خدایش است. دیکشنری وبستر نسخه سال 1954 چنین می گوید:
" هولوکاست، عرضه قربانی ست که کل آن توسط آتش خورده می شود."

هرل روم می گوید:
" هولوکاست، لغتی بسیار جالب است که معنی تحت اللفظی آن قربانی سوخته است. و یهودیان می خواهند که هنگام شنیدن این لغت ؛ درباره ادعای قربانیان سوخته شده در جنگ جهانی دوم فکر کنید. اما داستان در حقیقت مربوط به خدایی باستانی به نام مولوخ است که می خواستند، بچه ها را زنده در معبد بزرگش بسوزانند."

این آیین و این کارهای کثیف که بیشتر در میان افراد ظاهرا یهودی، دیده می شود، هیچ ربطی به دین یهود ندارد. این اعمال و مناسک کثیف، ریشه در کابالا، تلمود و سنت های شفاهی خاخام ها دارد و کسی که به این متون و داستان ها، به عنوان جزئی از دین و مقدس نکاه کند؛ مورد اتهام است. هرجا نامی از یهودیان در این گونه مسائل می شود، منظور پیروان حضرت موسی (ع) نیست، بلکه شیطان پرستانی ست که از مکتب کابالا و جادوگری پیروی می کنند. شیطان پرستی حقیقتا سابقه ای باستانی دارد و در پشت چهره و نام بسیاری از خدایان، اسطوره ها و عرفان های به ظاهر معصوم باستانی پنهان است. درک این حقیقت خیلی از معماها و تناقص ها را حل خواهد کرد ؛ که چطور عده ای همانند ریگان، کلینتون، بوش، بلر و اوباما و نمونه های شرقی آن ها عمیقا خود را معتقد و با ایمان به خدا جلوه می دهند و در عین حال اعمال و رفتارشان چیز دیگری می گوید. داستان ما، داستان این گرگ صفتان است که با زبان علم و پیشرفت تکنولوژی، جوانان سراسر جهان را فریب داده و به سمت زندگی نکبت بار و پر تعفن می برند و در این راه، از روانشناسان، جامعه علمی و دانشگاهی و کلیه رسانه ها خصوصا صنعت هالیوود و صنعت موزیک بهره کافی را می برند و با آن ظاهر متمدنانه و شیک پوش خود، توانسته اند آن چهره کریه و شیطانی و بی رحم خود را بپوشانند.

بسیاری از کشور ها و تمدن ها در طول تاریخ، قربانی کردن انسان ها را توسط فرقه های رازآلود گزارش داده اند. تقریبا از تمامی کشورهایی مانند: رومانی، روسیه، فرانسه، مصر، آمریکا، اردن، سوریه، ایتالیا، اسپانیا، استرالیا و پرتغال و... گزارش هایی دال بر انجام قربانی کردن انسان ها توسط این شیطان پرستان یهودی نما داده اند. گویا پایانی برای این خواب خرگوشی در این سرزمین عجایب نیست. مسئله  زمانی از این بدتر می شود که، گزارشات و شواهد بسیاری دیگری نشان می دهد که بسیاری از کودکان عمدا و با چنین اهدافی و در این فرقه ها بدینا می آیند. در واقع آن ها طی مراسم های جنسی خاص آئینی که جزء کلیدی از این فرق هستند، نطفه هایشان بسته می شده، متولد می شوند و بدون هیچ ثبت و شناسایی رسمی تا سن مورد نیاز بزرگ شده و در نهایت برای مراسم قربانی مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین بسیاری از کوکان بی سرپرست و یتیم که تحت عنوان کفالت دولت و مراکز بهزیستی دولتی و خصوصی هستند، گاها برای این امور مورد استفاده قرار می گیرند.

تعریف ما از شیطان پرستان همیشه افرادی با ظاهری زشت و زننده و با انواع و اقسام میخ و زیور آلات در سرشان بوده است ؛ درحالیکه هیچ لزومی ندارد، آن ها با ظواهری زشت و ترسناک باشند. بلکه برعکس، در عصر آخرالزمان، می طلبد ؛ همه چیز وارونه و برعکس باشد و بالطبع، چهره های پلید و شیطانی، بایستی زیبا جلوه داده شود تا کسی از آن ها گریزان نشود.  به یاد داشته باشیم که در این میان، دعوا بر سر سیاست و کشورگشایی های ظاهری نیست، بلکه دعوا بر سر خدا باوران و شیطان پرستانی است که لباس سیاست پوشیده اند تا به اهداف مادی و دنیای مادی خود تحقق ببخشند.

و در نهایت عاقبت برای بندگانی است که برتری نمی جویند و وعده حق است، که باطل نابود شدنی است.

پی نوشت:
برگرفته از مجموعه مستندات دیدنی، قربانی کردن انسان در آیین های رازآلود.  مؤسسه فرهنگی موعود عصر (عج)
www.bidari-andishe.blogfa.com

نگاه دار: مدعی از نوع دیگر!

یکی از مسائلی که در زمان همه ی امامان (ع) ما وجود داشت، مسئله ی بسیار مهم مدعیان دروغین بود. زمانی که امامان (ع) زنده بودند، برخی ادعای بابیت آنها را داشتند.

بابیت یعنی، فرد باب، مبلغ امام است و از طرف او مامور اجرای احکام الهی است.

اگر امامی به شهادت می رسید نیز مدعیانی پیدا می شدند و آن امام (ع) را باقی می خواندند و می گفتند که امام هرگز نمی میرد و مردم را فریب می دادند که: این امام به شهادت نرسیده است بلکه مانند حضرت عیسی (ع) بازمی گردد. و یا فرزند بزرگ آن امام را بدون آنکه نظر امام معصوم (ع) را بدانند به پیشوایی خویش برمی گزیدند.

به همین علت امام صادق (ع) زمانی که فرزند بزرگشان از دنیا رفت او را به همه ی مردم نشان داد و چندین شاهد بر بستر مرگ او حاضر کرد تا مردم دچار انحراف نشوند.

پس از غیبت صغری (عج) مدعیان شکل تازه ای به خود گرفتند و آنچه امروز شاهد آن هستیم ادعای پیغمبری، نیابت، بابیت و ادعای منجی بودن است.

در هر حال مشکل ادعا سازها از مشکلات زمان امام هادی (ع) نیز بود. امام هادی (ع) در نامه های مختلفی به سوالاتی از این دست پاسخ داده اند که می تواند راه گشای اکنون ما نیز باشد:

1.پاسخ نامه ی محمد بن عیسی که گفته بود فردی ادعا دارد امام، خداست و او باب اوست و از طرف او احکام را عوض کرده است.

پاسخ امام علی النقی (علیه السلام):

«ابن حسکة دروغ می‌گوید. لعنت خدا بر او باد! من او را از دوستان و پیروان خود نمی‌دانم. او را چه شده است؟ خدا لعنتش کند! سوگند به خدا، خداوند محمد(ص) و پیامبران پیش از او را جز به آئین یکتاپرستی و امر به نماز و زکات و حج و ولایت نفرستاده و محمد(ص) جز به سوی خدای یکتای بی‌همتا دعوت نکرده است. ما جانشینان او نیز بندگان خداییم و به او شرک نمی‌ورزیم. اگر او را اطاعت کنیم، مشمول رحمت او خواهیم بود و چنانچه از فرمانش سرپیچی کنیم گرفتار کیفرش خواهیم شد. ما بر خدا حجتی نداریم، بلکه خداست که بر ما و بر تمامی آفریده‌هایش حجّت دارد.

من از کسی که چنین سخنانی می‌گوید، بیزاری می‌جویم و از چنین گفتاری به خدا پناه می‌برم. شما نیز از آنان دوری کنید و آنان را در فشار و سختی قرار دهید و چنانچه به یکی از آنها دسترسی پیدا کردید، سرش را با سنگ بشکنید» (1)

2.پاسخ نامه  ی عبیدی:
«من از فهری (محمد بن نصیر) و حسن بن محمد بن بابای قمی تبرّی می‌جویم. تو هم از آنان به دور باش. من تو و همه شیعیانم را از آنها برحذر می‌دارم و آنان را لعنت می‌کنم. خدا آنها را لعنت کند! اینان به نام ما به معاش و زندگی خود می‌رسند، فتنه‌گر و آزار دهنده‌اند. خدا آنها را عذاب کند و وارونه غرق در فتنه سازد. ابن بابا گمان می‌کند که من او را به عنوان پیامبر مبعوث کردم و او باب من است. خدا او را لعنت کند! شیطان او را مسخَّر و گمراه کرده است. هر کس سخنان او را بپذیرد، ملعون است.

ای محمد (عبیدی)!

اگر قدرت یافتی، سر او را با سنگ بشکن! او مرا آزار داده است؛ خداوند در دنیا و آخرت او را معذب سازد» (2)

پی نوشت:
1.رجال کشی، شیخ طوسی، مؤسسه آل البیت، ج2، ص804
2. همان؛ به نقل از مجله ی کوثر، شماره ی 70

بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)

استعمارگران براى گسترش دامنه و حوزه قدرت خویش در سرزمین‌هاى اسلامى، همیشه اسلام ـ به ویژه شیعه ـ را مانع مهم دستیابی به اهداف خود یافته‌اند؛ از همین رو با بدعتگذاری و بنیان نهادن فرقه‌های ضاله و مذاهب ساختگی در برابر فرهنگ اصیل شیعی، زمینه سازی رشد و ترویج آن‌ها را در رأس برنامههای شیطانی خود قرار دادند. تأسیس مذهب قادیانی در پاکستان، بابیت و بهائیت در ایران، و وهابیت در عربستان، نمونه‌هایی از آن فرقه‌ها و جریانات دینی است.



چکیده

استعمار برای سلطه بر کشورهای اسلامی از روش‌های متعدد بهره می‌جوید؛ گاهی با حضور فیزیکی و گاهی از طریق سوء استفاده از باورهای اعتقادی مردم همان کشور؛ همانند اینکه در عراق از اعتقاد مردم به مهدویت استفاده کرد و فردی به نام احمد الحسن را به میدان فرستاد تا ادعا کند یمانی است. در این مقاله، پس از بررسی روایاتی که دربارة یمانی وارد شده، و نیز مرور ادعاها و اعتقاداتِ احمد الحسن، تناقضات ادعاها و اعتقادات او با روایات بیان شده و ایرادات اساسی این حرکت، تبیین شده است. در پایان، بر اساس روایات، بهترین راه سعادت در زمان غیبت، مراجعه به علمای ربّانی معرفی شده است.

کلید واژه‌ها: یمانی، احمد الحسن، استعمار، بعثی، علائم.

ادامه مطلب ...

انهدام شبکه انحرافی عرفان حلقه در شیراز

انهدام شبکه انحرافی عرفان حلقه، در شیراز، کشف مواد مخدر در شهرستان مهر و... از مهمترین اخبار امروز پلیس فارس است.

 


به گزارش خبرگزاری مهر، فرمانده انتظامی فارس از شناسایی و انهدام یک شبکه انحرافی با عنوان "عرفان حلقه" در شیراز توسط پلیس اطلاعات و امنیت عمومی این استان خبر داد.

سردار سیروس سجادیان در تشریح این خبر گفت: ماموران پلیس اطلاعات و امنیت عمومی فارس از طریق گزارش های مردمی از فعالیت غیر قانونی فردی تحت عنوان "فرادرمانی" و تبلیغ فرقه انحرافی "عرفان حلقه" در شهر شیراز مطلع شدند.

وی بیان کرد: ماموران پس از تحقیقات لازم،‌ با انجام یک سری اقدامات اطلاعاتی و پلیسی،‌ ضمن هماهنگی با مقام قضایی تمامی اعضاء و افرادی که در این رابطه، تحت عنوان مربی در شهر شیراز اقدام به برگزاری کلاس های غیر قانونی می کردند را شناسایی کردند.

فرمانده انتظامی فارس افزود: پس از شناسایی اعضای این شبکه انحرافی، ماموران موفق شدند در یک عملیات منظم ۲۶ نفر از اعضاء و افراد شاخص گروه را دستگیر و در این عملیات، مقادیر قابل توجهی کتب، سی دی و جزوات غیر قانونی را کشف کنند.

سردار "سجادیان" اظهار کرد: عوامل اصلی این فرقه انحرافی، پس از طی دوره های آموزشی، تحت عنوان مربی به صورت هرمی اقدام به عضو گیری و برگزاری کلاس های غیر قانونی کرده و از این طریق با گسترش فعالیت های خود به سرمایه های کلانی دست می یافتند.

وی تصریح کرد: عدم رعایت شئونات اسلامی در کلاس های درس و بویژه در ارتباط بین اعضاء، موجب بروز مشکلات اخلاقی و متلاشی شدن بنیان خانواده برخی از اعضاء و فعالان شبکه شده است.

فرمانده انتظامی فارس گفت: رد آیات قرآن با دید به اصطلاح علمی، سوء استفاده از آیات قرآن به نفع ادعاهای انحرافی،تمسخر ظهور امام زمان (عج) و نفی مهدویت، اهانت به ائمه(ع) و ارزش قائل شدن برای دشمنان اهل بیت، شرک دانستن زیارت قبور ائمه(ع)، رد توسل به معصومین، معصوم ندانستن امامان و مخالفت با تشیع، شیطان پرستی علنی و خالق خواندن شیطان، التقاط ماتریالیسم، ادعای اتصال به روح القدس و خداوند از جمله انحرافات این فرقه است.

سردار سجادیان بیان کرد: سرکرده این فرقه انحرافی قبل از این در تهران دستگیر و هم اکنون در زندان بسر می برد.

وی اشاره به اینکه عناصر این فرقه با سوء استفاده از مشکلات مردم و بویژه بیماران و تحت عنوان "درمانگری" اقدام به فعالیت می کردند، ‌از مردم خواست مواظب فعالیت اینگونه افراد که با انگیزه های مادی و بعضا" اخلاقی قصد سوء استفاده از شهروندان را دارند باشند.


کشف مواد مخدر درشهرستان مهر

فرمانده انتظامی شهرستان مهر استان فارس، از کشف دو کیلوگرم تریاک از یک دستگاه خودرو پژو ۴۰۵ در آن شهرستان خبر داد.

سرهنگ شیخی در تشریح این خبر گفت: ماموران مبارزه با موادمخدر شهرستان مهر هنگام کنترل خودروهای عبوری در محورهای مواصلاتی این شهرستان به یک دستگاه خودرو ۴۰۵ مشکوک شدند.

وی ادامه داد: ماموران پس از متوقف کردن خودرو، در بازرسی از آن مقدار ۲ کیلو گرم حشیش و۱۰ گرم تریاک کشف کردند.

فرمانده انتظامی شهرستان مهر افزود: دراین رابطه دو نفر دستگیر و تحویل مقامات قضائی شدند.


دستگیری خرده فروشان مواد مخدر درمرودشت

فرمانده انتظامی شهرستان مرودشت استان فارس از شناسایی و دستگیری هفت خرده فروش موادمخدر وکشف مقادیری مواد مخدر از آنها طی در آن شهرستان خبر داد.

سرهنگ علی شیبانیان در تشریح این خبر گفت: در راستای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی، ماموران انتظامی شهرستان مرودشت، با انجام یک سری اقدامات اطلاعاتی افرادی را که در این شهرستان اقدام به خرید و فروش موادمخدر می کردند شناسایی کردند.

وی ادامه داد: ماموران در ادامه تحقیقات با شناسائی محل سکونت این افراد و نحوه فعالیت آنان با هماهنگی مرجع قضائی در اقدامی غافلگیرانه ضمن بازرسی از پنج منزل، هفت خرده فروش موادمخدر را دستگیر کردند.

فرمانده انتظامی شهرستان مرودشت افزود: در بازرسی از منازل متهمان ۲۳گرم هروئین، ۸۰ سانت شیشه، ۹۵گرم تریاک، ۱۸ گرم سوخته تریاک، ۳ گرم ماری جوانا، یک حقه وافور، دو دستگاه ترازوی توزین مواد مخدر و مبلغ ۲۷۵ هزار تومان وجه نقد ناشی از فروش موادمخدر کشف شد.

سرهنگ شیبانیان گفت: دراین راستا یک دستگاه خودروسواری ویک دستگاه موتورسیکلت متعلق به خرده فروشان موادمخدر توقیف شد.