درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

شباهت های ظهور و قیامت: موعود بودن

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمود: [خداوند فرمود:] سوگند به عزت و جلالم دین خود را با [اوصیا] آشکار کنم و کلمه ی خویش را بلند گردانم و هر آینه البته زمین را به آخرین آنها از لوث وجود دشمنانم پاک فرمایم و البته او را مالک و پادشاه و  فرمان فرمای مشارق و مغارب زمین فرمایم؛ برای او بادها را مسخر کنم؛ البته برای او ابرهای سرکش را رام نمایم؛ او را در آسمان بالا برم و او را با لشکر خویش یاری دهم و البته او را به ملائکه ی خویش مدد نمایم تا دعوت مرا اعلان کند و خلق را بر یگانگی و یکتایی من فراهم نماید. پادشاهی او را برقرار دارم و روزهای دنیا را میان دوستان خود تا قیامت دست به دست دهم(1).»

این تنها یک نمونه از بشارت هایی است که رسول ختمی مرتبت (ص) در مورد ظهور آخرین فرزند خود به شیعیان و جهانیان داده است.

حضرت در جای دیگری فرموده است: «چنانچه جز یک روز از دنیا باقی نماند خداوند آن روز را آنقدر طولانی خواهد ساخت تا مردی از عترت من که نامش، نام من است بیاید و زمین را پر از عدل و قسط کند همچنان که از ظلم و جور پر شده باشد(2).»

علاوه بر احادیثی که در مورد وعده ی خدا؛ یعنی ظهور مهدی آل محمد علیه السلام؛ بر زبان معصومین (ع) جاری شده است، خداوند نیز در قرآن کریم به مسئله ظهور پرداخته است. برای مثال در آیه 5 سوره قصص می فرماید: «و ما اراده کردیم بر آنانکه در زمین مستضعف شدند، منت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.»

امیرالمؤمنین(ع) در ذیل این آیه فرموده‌ است: «ایشان، آل محمد(ع) هستند. خداوند مهدی آل محمد(عج) را برمی‌انگیزاند تا توسط او مؤمنان را عزیز و دشمنان را ذلیل و زبون گرداند(3)..»

تا این قسمت مطلب متوجه شدیم که خداوند و معصومین در کلام خود به ظهور منجی و مصلح بشارت داده اند، اما نباید از این نکته غافل شد که «موعود بودن» تنها مختصّ واقعه ظهور و شخص منجی نیست، بلکه امر مهم دیگری به نام قیامت هم هست که دارای این ویژگی است. بعد از بررسی کوتاه آیات و روایات در مورد ظهور، دوباره نگاهی به آنها می اندازیم تا مطالب موجود در مورد قیامت را هم پیدا کنیم.

خداوند در آیه 4 سوره یونس می فرماید: «بازگشت همگی شما به سوی اوست که این وعده حق الهی است.»

همچنین حضرت حق در سوره فاطر فرموده است: «و هرگاه زمان وعدة آخرت  فرا رسد، شما را دسته جمعی (به صحنه رستاخیز) خواهیم آورد(4).»

با توجه به آیه ی 5 سوره فاطر که خداوند در آن فرموده است: «ای مردم! البته وعده خداوند حقیقت دارد، پس مبادا که زندگانی دنیا شما را بفریبد» می توان نتیجه گرفت که وقوع قیامت هم از وعده های الهی است و طبق فرموده ی امام جواد علیه السلام خداوند از وعده ی خود تخلف نمی کند(5).    

پی نوشت:
1.     علل الشرایع، ج 1، صص 5- 7؛ عیون اخبار رضا، ج 2، صص 237- 239؛ به نقل از عبقری الحسان، ج 1، ص 51؛
2.     تفسیر برهان،جلد 3صفحه 150 تفسیر برهان،جلد 3صفحه 150؛
3.     تفسیر صافی، ج 4، ص 80؛
4.     سوره اسراء، آیه104؛
5.     ... ظهور مهدی (علیه السلام) وعده الهی است و خداوند خلف وعده نمی کند؛ الغیبه نعمانی، ص205؛ بحارالانوار، ج52، ص250 به نقل از شش ماه پایانی، ص231.

مهندسی عصر ظهور

هر چند مدت هاست سیاستمداران جهان، فریاد می زنند که: «جمعیت در حال انفجار است و زمین منابع کافی برای تأمین احتیاجات این جمعیت را ندارد»، آیا تا به حال فکر کرده اید که این چنین هست یا نه؟
اگر چه بسیاری از مردم نگران کمبود منابع طبیعی و غذا هستند و حتی برخی سودجویان به فکر استفاده از کرات دیگر افتاده اند، باید گفت که می توان به طریقی ثابت کرد که زمین تا ابد سفره ی خویش را برای مخلوقات خدا پهن کرده است و جمع هم نمی کند. چگونه؟ تحولات زمین را می توان در 3 بخش مطالعه کرد:

1. مهندسی کشاورزی:
اگر روی نقشه ی جغرافیایی مسیر عراق تا شام را دنبال کنید، خطی کویری و خشک خواهید دید. در دوران ظهور از این مسیر کویری چیزی باقی نخواهد ماند: «زنی از عراق به شام می رود و جز بر سبزه و گیاه قدم نمی گذارد.» (1)علاوه بر آن با بارش بی امان باران، زمین پس از قرن ها تشنگی، سیراب و سرزمین های حاصلخیزی برای کشت و کار ایجاد می شود.

به دستور حضرت مهدی(عج) کانالی از کربلا به نجف می کشند تا زمین های آن منطقه مشروب شوند و با ایجاد سرزمین های مستعد کشاورزی، مردم به سکت کشت و کار روی می نهند. «گویی پیرمردی را می بینم که ظرفی از گندم بر سر دارد و می رود تا آن را به رایگان آرد نماید.» (2)
از این حدیث می توان فهمید که حضرت، با دادن امکانات رایگاه مردم به به سمت کشاورزی تشویق می کنند و مردم نیز با این کار، احتیاجات خود را برآورده می سازند.
از این طریق هیچ گرسنه ای بر زمین باقی نمی ماند، «زمین همه ی خوراکی هایش را ارزانی بشر می کند و چیزی از آن نگه نمی دارد.» (3)

2. مهندسی عمران:
ساختمان هایی که با دانش عمران و معماری امروزی ساخته می شود، از نظر شکل و تاثیر گذاری چندان مورد پسند اسلام نیست. چنانچه وقتی حضرت مهدی (عج) ظهور می کنند: «4 مسجد را تخریب می کنند و مسجد مرتفعی در زمین باقی نمی گذارند.» (4) چرا که آنها را بدعت می دانند.
علاوه بر آن برخی ساختمان ها، برای همسایگان ایجاد مزاحمت می کند و در عصر ظهور هیچ مزاحمت و ستمی روا شمرده نمی شود. بنابرانی حضرت «هر بالکنی را می شکنند» چرا که آنها غالباً بر خانه های دیگر مشرف اند و امنیت اهل خانه را بر هم میریزند. ایشان همچنین «لوله های فاضلاب و ناودان هایی که سر راه مردم قرار داده شده است را می بندند.» (5)

وقتی جهان از ابنیه ی شرک و نفاق خالی شد، جا برای ساختمان ها و مساجدی باز می شود که با نیاز مردم آن روز هماهنگ است و به نوعی معماری جدیدی محسوب می شود.

در اوین جمعه پس از ظهور، حضرت مهدی (عج) در مسجد کوفه نماز می خوانند اما مردم تقاضا می دهند که مسجدی بزرگتر ساخته شود تا همه بتوانند در نماز شرکت کنند و پاسخ می شنوند: «من در پی انجام خواسته های شما هستم.» (6)

سپس پایتخت جهان، کوفه (7)، میزبان مسجدی عظیم با هزار در می شود. این مسجد که همان مسجد کوفه ی پیشین است در مرکز شهر قرار می گیرد و کوفه در اطراف آن چنان گسترش می یابد که «شخصی برای نماز جمعه، صبح با استری تند رو به سمت مسجد حرکت می کند ولی به ادا نماز نمی رسد.» (8)
علاوه بر این ها بر روی کره ی زمین «هیچ ویرانی باقی نمی ماند مگر آنکه آباد می شود.» (9)

3. مهندسی معدن:
معادن که این روزها از رونق افتاده اند در زمان ظهور جلوه ی خاصی می یابند. پس از ظهور حضرت مهدی (عج) به برکت پاک شدن زمین از لوث ستمگران «خداوند گنج ها و معادن زمین را برایش آشکار می سازد» (10)

دو احتمال درباره ی این آشکار شدن ناگهانی می توان داد:
الف: این آشکاری، جنبه ی اعجاز داشته باشد، یعنی طلا و نقره از معادن به سطح زمین بیایند و مردم به راحتی به آنها دسترسی داشته باشند.
ب: با وسایل پیشرفته، طلا و نقره به راحتی کشف و استخراج شود.اگر حالت دوم را در نظر بگیریم، بر طبق موازین اسلامی راه هایی برای جلوگیری از انباشت ثروت های بدست آمده ی اینچینین، پیش بینی شده است. بر طبق این راهکارها، هر کس معدنی را استخراج کندد پس از پرداخت خمس آن، مالک باقیمانده ی آن می شود.  در نتیجه هزاران کارگر معدن از اقصی نقاط به سمت معادن می آیند و خمس ثروت های خالص استخارج شده، فقیری بر زمین باقی نمی گذارد. علاوه بر آن در دست چند نفر هم انباشته نمی شود چرا که بر طبق اصول اسلامی، «هر شخص حق ندارد بیش از نیاز سالانه اش از معدن استخراج کند.» بنابراین با رفع نیاز هر شخص، فرد دیگری جایگزین او می شود و راه برای باقی نیازمندان باز می ماند.

پس؛
جهان آفرینش به گونه ای تنظیم شده است که احتیاجات مخلوقات از زمان حضرت آدم (ع) تا قیامت کبری در آن تأمین شود. زمین و آسمان به نحوی خلق شده اند که انگار هر سال، با بهار، حیاتی دوباره می یابند و این حیات، تا آدمی در زمین باقی است، ادامه خواهد یافت. چرا که از خداوند رزّاق چنین برمی آید که موجودی را بدون روزی مادی و معنوی نگذارد  و «بهار» خود گواه این مدعاست...


پی نوشت:
1. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 13، ص 182
2. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص 280
3. صدر، محمد، تاریخ پس از ظهور، ص 474
4. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ص 342
5. همان
6. طوسی، محمد بن حسن، همان، ص 281
7. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ص 341
8. طوسی، محمد بن حسن، همان، ص 280
9. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ص 563
10. طبرسی، فضل بن حسن، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ص 413
منبع: صدر، محمد، تاریخ پس از ظهور، صص 460 – 490

مدیر کل...

ترسیم دولت کریمه ی حضرت مهدی (عج) و ارائه ی تصویر دقیقی از آن زمان، مشکل است. یکی از دلایلش این است که آنقدر چشم مان به بدی ها و نازیبایی ها عادت کرده که یادمان رفته، زندگی را چگونه می شود با رنگ و بوی الهی سامان داد.
از ویژگی های دولت کریمه ی حق این است که اداره امور به صورت متمرکز و به دست مدبّرانه ی حضرت صاحب الامر (ارواحنا له الفداء) انجام می شود.

اگر روزی زندگی تان در پیچ و خم ادارات دولتی، گرفتار شده باشد، می فهمید که کارمندان و رؤسای هر بخش اداری، چقدر می توانند در حل مشکلات کمک کنند یا سنگ بیندازند. یک خبر خوب! در دولت کریمه ی حضرت مهدی (عج)، خبری از ناکارآمدی و دوست و رفیق بازی در امور مردم نیست. هیچ رئیس و کارمندی در کار خود نمی ماند، چون منتخب مدیر کلّی است که اشتباه نمی کند.

در افقی وسیع تر، امروز در هیچ کجای جهان، حکومتی را نمی توان یافت که فرامین الهی در آن به طور کامل اجرا شود. در چنین حکومت هایی، حق مردم نادیده گرفته می شود و رویای «عدالت» رنگ می بازد. رؤسای دولت ها که به منبع عدالت متصل نیستند و از احکام الهی بی خبرند، چگونه می توانند جهان را به سوی تکامل پیش ببرند؟

و اماّ، دولت سبز کریمه؛ در وهله ی اول ظهور، حضرت بقیة الله (عج)، با جهانی رو به روست با قومیت ها، زبان ها، فرهنگ ها و نژادهای مختلف که همگی به دست اسلام فتح شده اند و نیازمند امیری برای اداره ی امورشان هستند. 313 نفر، که حلقه ی اصلی یاران امام را تشکیل می دهند، والیان این کشورها می شوند.

«مهدی (عج)، سیصد و اندی نفر را به همه ی مناطق دنیا گسیل می دارد و پیش از فرستادن آن ها بین شانه ها و بر سینه هایشان دست می کشد، در نتیجه در هیچ قضاوتی در نخواهند ماند...» (1)

علاوه بر این، حضرت مهدی (عج) به هر کدام از فرمانداران خویش، عهدنامه ای می دهند که در آن اصول کلی حکومت داری و حل مشکلات مردم درج شده است. عهدنامه ای شبیه به چیزی که امیرالمؤمنین (ع) به مالک اشتر داد. امّا برخی معتقدند، تسلط حضرت بر فرمانداران شان، فراتر از عهدنامه ای عادی است. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
«زمانی که قائم ظهور فرماید به هر سرزمین کسی را برای حکمرانی می فرستد و به او می گوید: "عهدنامه ات در دستت است؛ هر گاه مسئله ای برایت پیش آمد که آن را نمی دانستی و داوری برایت ممکن نبود، پس به دستت نگاه کن و مطابق آن عمل نما..."» (2)

از آنجایی که علم در زمان حضرت صاحب الامر (عج)، به منتها درجه ی پیشرفت می رسد، نمی توان تعریف دقیقی از عبارت «پس به دستت نگاه کن و مطابق آن عمل نما» ارائه داد. با این حال برخی این را معجزه ای از سوی حضرت می دانند و برخی دیگر معتقدند، این جمله اشاره به همان عهدنامه دارد. الله عالم.

این را هم باید در نظر گرفت که 313 یار اصلی حضرت مهدی (عج) از نخبگان عصر خویش اند و در دین و دیانت پیش تاز. ممکن است ارتباط آنها با حضرت در امور اداری از طرق عادی باشد و شاید از طریق معجزه صورت پذیرد. آنچه می توان به طور یقینی گفت آن است که امور جهان، تحت کنترل و نظارت حضرت مهدی (عج) است و امری خارج از محدوده ی دین انجام نمی شود.

امام صادق (ع) درباره ی فرمانداران حضرت مهدی (عج) می فرمایند:
«آنان صاحبان پرچم هایند و حاکمان خدا در زمینش...» (3)

پی نوشت:
1. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 13، ص 180
2. ابن طاووس، علی بن موسی، الملاحم و الفتن، ص 171
3. مجلسی، محمد باقر، همان، ص 185

منبع: صدر، محمد، تاریخ پس از ظهور، صص 400 – 433

شباهت های ظهور و قیامت: نزدیک بودن

«همانا آن ها آن را دور می بینند و ما نزدیک می بینیم.»
فراز پایانی و حسن ختام دعای عهد بیان کننده ی اعتقاد ما به نزدیک بودن ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه  الشریف) است. همچنان که همین مسئله با همین ادبیات در قرآن کریم هم مورد تأکید و تأیید قرار گرفته است.

خداوند در سوره معارج فرموده است: «إنَّهم یَرونهُ بعیداً و نراهُ قریباً: آنان آن روز را بعید و دور می‌دانند و‏ ما آن را ممکن و نزدیک می‌دانیم(1).»

گذشته از این آیه حتماً تا به حال بارها این شعار مسلمانان را شنیده اید: «نصرُ مِنَ الله و فتحٌ قریب». این شعار بخشی از آیه ی 31 سوره صف است: «و نعمت دیگری که دوست دارید به شما خواهد رسید و آن یاری از سوی خداوند و پیروزی نزدیک است.»

علی بن ابراهیم قمی در تفسیر خود، ذیل این آیه گفته است: «یعنی فی الدّنیا بفتحِ القائم (علیه‌السلام): مقصود پیروزی در این دنیا به سبب فتح و پیروزی حضرت قائم [است](2).»

قیامت نزدیک است
در مقالات قبلی به این موضوع پرداختیم که زمان دقیق برپایی قیامت از اسرار الهی است و فقط در حیطه ی علم الهی می گنجد، اما این موضوع باعث نمی شود که آیات قرآن و روایات معصومین (ع) در مورد زمان آن، صحبتی نکرده باشند.

چنانچه خداوند در قرآن صراحتاً بیان می کند که زمان برپایی قیامت نزدیک است: «اقْترَبَتِ الساعَهُ...: قیامت بسیار نزدیک شد..(3).»

مفسران در مورد آیات مرتبط با نزدیکی ظهور معتقدند هر حادثه‌ای که وقوع آن حتمی باشد نزدیک تلقی می‌شود به خصوص که بعد از پیامبر اکرم (ص) هیچ پیغمبری نخواهد بود و آن حضرت را پیامبر آخر الزمان می‌خوانند که دوران رسالتش به قیامت پیوسته است(4).

علامه طباطبایی در مورد آیات 6 و7 سوره معارج که در قسمت اول تأویل مهدوی آن را آوردیم، گفته اند که منظور آیه این است که کافران عذاب قیامت را دور می بینند و خداوند نزدیک(5).

 

پی نوشت:
1.       آیه 6و7؛
2.       سیمای حضرت مهدی(ع) در قرآن، 111-113؛
3.       سوره قیامت، آیه1؛
4.       مقاله شباهت های ظهور و قیامت1، سید مهدی حائری قزوینی، http://noorportal.net/180/182/200/1002.aspx؛
5.       تفسیر المیزان، ج20، ص؟

ظهور تا حکومت: حاکم جهان

حضرت مهدی (عج) از آغاز قیام خودشان تا حاکمیت بر جهان، چنین مسیری را طی می کنند:

مدینه (از ترس دشمنان)=> مکه (آغاز قیام) => مدینه (حاکمیت بر عربستان) => کوفه (فرار سفیانی و حاکمیت امام بر عراق) => سوریه (افزودن یاران) => بیت المقدس (جنگ با سفیانی و فرود عیسی مسیح (ع)) => قاره ی اروپا (حاکمیت بر جهان)

 اسلام در اروپا

مردم اروپا پس از دیدن جنگ و کشتاری 8 ماهه و شنیدن اوصاف حضرت مهدی (عج) با تردید منتظر اتفاقات بعدی هستند. در یک روز، در خلیجی در روم، مردم، چند مرد را می بینند که از آنسوی خلیج روی آب راه می روند و به سمت شهر آنها می آید. همین واقعه آنها را به فکر فرو می برد که:

«کسی که یارانش این چنین اند، خودش چیست؟!» (1)

اوضاع اروپا در آن زمان این گونه است:

مردم از حکّام فاسد و قدرت طلب خسته شده اند. بحران اخلاقی، اقتصادی، طبیعی، تکنولوژیکی و اجتماعی مردم را به ستوه آورده است و هر لحظه منتظر کسی هستند که آنها را از وضعیت وخیم شان نجات دهد.

در این زمان، آنها شاهد به هم پیوستن موج مسلمانان، اهل کتاب و آزادی خواهان در آسیا و خاورمیانه هستند و همه می دانند که امام و رهبر این موج عظیم، شکستی در کارش نیست، قدرتی بالاتر از قدرت او در زمین نیست و زمین زیر دستش رام و آسوده است. همه از مهربانی ها و سخاوت او شنیده اند و نماز روح الله و مسیح (ع) را پشت سر او دیده اند.

در این زمان، سپاه امام به سمت روم حرکت می کند و در آنجا با برخی از مردم می جنگد و چندین معجزه از ایشان دیده می شود که از آن جمله پیدا شدن 3 گنج در قسطنطنیه است. (2)

پس از سیطره ی امام به روم، دروازه ی شهرها به سمت امام گشوده می شود، مردم حکّامشان را به زیر می کشند. مردمی که از ستمگری خسته شده و در حسرت عدالت مهدوی مانده اند، بی صبرانه منتظر آمدن امام می شوند. بنابراین امام، باقی جهان را بدون خونریزی فتح می کنند.

جهان که پس از دورانی طولانی، از فتنه ها و آشوبها و بحران ها رها شده اند، برای هزاره های آرامش و محبت و عدالت آماده می شوند و جهان غرق در بوی اسلام و خدا می شود. (ان شاء الله)

 

 

پی نوشت:

1.       غیبة نعمانی، ص 172

2.       الزام الناصب، ص 224

 

منبع:

1.       صدر، محمد، تاریخ پس از ظهور

2.       سخنرانی اسماعیل شفیعی سروستانی درباره ی «نقشه ی راه ظهور»