درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

دشمن امام، دشمن همه شیعیان

اگر کسی شیعه ی واقعی امام زمان (عجل الله فرجه) باشد، قطعا به این اعتقاد بنیادین شیعه باور دارد که: «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم» (1). حال اگر خود را شیعه می دانیم، وظیفه داریم دوست و دشمن اماممان را بشناسیم و تکالیفی که در ارتباط با دوستان و دشمنان ایشان بر عهده داریم را بدانیم.

در این دنیایی که سپاه کفر و شیطان همگی تلاش می کنند تا اهداف خودشان را به ثمر برسانند و از هیچ تلاشی برای نابودی مخالفان خود دریغ نمی کنند، کوچک شمردن دشمن و چشم بستن به روی کارهایش، جاهلانه ترین کاری است که می شود کرد. اینکه دشمنان اماممان در این دنیا چه کارهایی می کنند و از چه ابزارها و امکاناتی بهره می برند را می توانید در این ویژه نامه بخوانید. و اینکه اهمیت دوست و دشمن شناسی چقدر است، در بحث ما نمی گنجد، اما اینکه بعد از شناخت دشمنان

اماممان چه وظایفی داریم را در این مطلب با نگاهی به آیات قرآن بررسی کوتاهی خواهیم کرد.

راهکارهای قرآن برای مقابله با دشمن
قرآن کریم راههای متعددی را برای مبارزه با دشمنان ارائه نموده است که در اینجا تنها به تعدادی از آنها اشاره می کنیم.
1. ایمان، پیشرفته ترین سلاح: از منظر قرآن مؤمنان برای مقابله با دشمنان، باید ابتدا ایمان خود را آنقدر افزایش دهند تا در برابر دشمن و سختیهای مبارزه با او، خودشان را حفظ کنند و از راه دین خارج نشوند. شرط پیروزی این است که در صف مؤمنان باشند و گرنه راه برای نفوذ دشمن باز خواهد ماند. یاد خدا، ایمان، صبر، استقامت، پرهیزگاری، توکل و یقین به وعده های الهی است که قدرت معنوی بی اندازه ای به انسان می دهد. قرآن در این باره می فرماید: «(اما) اگر (در برابر آنها) استقامت و پرهیزگارى پیشه کنید، نقشه هاى(خائنانه) آنها به شما زیانى نمى رساند.» (2)

در آیه دیگری نیز می فرماید: «و اگر مردمى که در شهرها و آبادی ها زندگى دارند ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند برکات آسمان و زمین را بر آنها مى‏‌گشاییم.» (3)

2. افزایش قدرت نظامی: درست است که اسلام بیشتر به معنویات توجه دارد و راه ساختن یک زندگی مادی خوب را، داشتن ایمان قوی و حفظ اخلاقیات می داند، اما راهکارهای بسیار دقیقی هم برای ساختن زندگی مادی داده است. مثلا برای مقابله با دشمنان، تنها ایمان و دعا کردن را کافی نمی داند و مسلمان را کسی می داند که در همه ی زمینه ها فعال و با درایت باشد. اسلام به مؤمنان برای قوی شدن در برابر دشمنان دستور می دهد تا خود را تجهیز نمایند و همواره در حال آماده باش باشند: «در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانایى دارید از نیرو آماده سازید.»(4)

3. ممنوعیت دوستی با بیگانگان:
اسلام دینی است که به دوستی اهمیت زیادی می دهد و یکی از معیارهای شناخت افراد را دوستانشان می داند. به همین خاطر است که ارتباط با مشرکان و کفار در جهت رفع نیازهای اضطراری مانعی ندارد، اما دوستی و تکیه کردن به آنان، برای جوامع دینی ممنوع است. به عبارت دیگر، سطح روابط نباید در حد دوستی و اتحاد با آنان باشد؛ زیرا این عمل باعث می شود تا آنان بر مؤمنان مسلط شده و بر اعتقادات آنان و فرزندانشان تأثیر منفی بگذارند. با ارتباط نداشتن به طور طبیعی دشمنان نیز چنین تسلطی را از دست خواهند داد: «اى کسانى که ایمان آورده اید، افرادى که آئین شما را به باد استهزاء و بازى می گیرند، از اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیه گاه خود انتخاب نکنید.»(5)

4. جهاد و مبارزه: امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «آن که در دشمنی زیاده روی کند گناه کرده است، و کسى که در دشمنی کوتاهى ورزد بر او ستم خواهد شد، و آن که بی دلیل دشمنی نماید توانایی تقوا ندارد.»(6) سستی در برابر دشمنی که از هر فرصتی برای ضربه زدن استفاده می کند باعث نابودی دین و مؤمنان خواهد بود. به همین خاطر است که خداوند متعال جهاد را یکی از واجبات مهم قرار داد و فرمود: «اى پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سخت گیر.» (7)

درست است که به فرموده ی امام علی (ع)، در برخورد با دشمن نباید زیاده روی کرد، اما آسان گرفتن و ساده انگاری هم باعث می شود تا دشمن به راحتی پیش آید و هر نقشه ای دارد پیاده سازد. اگر دوست ائمه (ع) بودن را می خواهیم، باید آن را ثابت کنیم و دشمنان ایشان را دشمن بدانیم و در برابر آنها راهکارهای مناسب به کار بندیم.

پی نوشت:
1.    فرازی از زیارت عاشورا: من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد
2.    سوره آل عمران، آیه 120.
3.    سوره اعراف، آیه 96.
4.    سوره انفال، آیه 60.
5.    سوره مائده، آیه 57.
6.    نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، ص 844، حکمت 298؛ به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث نور، نسخه 5/3.
7.    سوره توبه، آیه 73.

بی مرگی: کوبیدن جاده ی ظهور

اگر شرایط در جهان به گونه ای باشد، که خطرپذیری ظهور بالا باشد، غیبت همچنان ادامه خواهد یافت. چرا که حضرت مهدی (علیه السلام) تنها باقی مانده ی خداوند است و جهان به این یک حجت نیاز دارد. پس اگر شرایط به گونه ای باشد که به فرض با ظهور حضرت مهدی (ع) همه ی سلاح ها، حضرت را نشانه بگیرند، فرض ظهور عاقلانه نیست.
یکی از وظایف منتظران، بی آنکه نیاز به گفتنش باشد، آمادگی است. (1) آنچه در بیشتر کتب به آن پرداخته شده است، آمادگی در ابزار آلات جنگی است. با این حال نه تنها تهیه ی سلاح و آمادگی برای دفاع از جبهه ی حق، از وظایف مهم منتظران است، آمادگی به لحاظ فکری نیز تکلیف آنها به شمار می رود.

برای توضیح بیشتر این مطلب، اشاره می کنیم به عدالت حضرت امیرالمومنین (ع) که در سالهای حکومت خود داشتند. طلحه و زبیر که از یاران بسیار نزدیک حضرت بودند و در جنگهای مختلف ایشان را یاری نمودند، با تشکیل حکومت و جاری شدن عدالت ایشان، عدل را تاب نیاوردند و از دشمنان آن حضرت شدند.

عدالت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) نیز از همان نوع است. آیا ما مدعیان انتظار، می توانیم عدالت حضرت را درباره ی خودمان تاب بیاوریم؟ آیا اگر امام همه ی نمازهایمان را اشتباه بخواند و یا اموالمان را شبهه ناک، حاضریم بپذیریم و کل نمازهایمان را قضا کنیم و کل اموالمان را از دست بدهیم؟

پاسخ این سوال به واقع خیر است! چرا که اگر غیر از این بود، حتماً ظهور اتفاق می افتاد. چرا که تحقق این ادعا نشانگر اوج گرفتن و آمادگی کامل ذهنی مردم نسبت به انتظار است و در این صورت حتماً دعای از ته قلبی برای ظهور خوانده می شود و در این صورت حتماً ظهور اتفاق می افتد.

آمادگی عملی نیز از وظایف مهم است. همانطور که برشمردیم، شاید بتوانیم، تهیه ی سلاح را نیز از همین زمره بدانیم. اهمیت این آمادگی به قدری است که در بسیاری احادیث به آن امر شده است.

امام باقر (ع)، از فردی پرسیدند:

"حداکثر چقدر مرزبانی می کنید؟"

فرد پاسخ داد: چهل روز.

امام فرمودند:

"ولی مرزداری ما، مرزداری همیشگی است." (1)

این به این معناست که مسلمانان باید همیشه آماده باشند تا دشمن نتواند آنها را غافلگیر کند.

در حدیثی مشهور از امام صادق (ع) نیز آمده است:
"هر یک از شما باید برای خروج قائم (عج) سلاحی مهیا کند، هرچند یک تیر باشد..." (2)

امام خمینی (ره) دیدگاه وسیعی نسبت به انتظار فرج داشتند و درباره ی آن فرمودند:

"همه ی ما انتظار فرج داریم، و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج، قدرت  اسلام است و ما باید بکوشیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان شاء الله تهیه شود." (3)

 

پی نوشت:
1.شفیعی سروستانی، ابراهیم، معرفت امام زمان و تکلیف منتظران، صص 141- 147
2.کلینی، کافی، ج 8، ص 381، ح 576
3.نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص 320، ح 10
4.صحیفه ی نور، ج7، ص 255

بی مرگی: مهر محبوب

شخصی از امام صادق (علیه السلام) پرسید:
"ما نام شما و پدرانتان را بر فرزندانمان می گذاریم، آیا این کار سودی دارد؟"
امام صادق (ع) فرمودند:
"آری! مگر دین چیزی غیر از محبت است؟!" (1)

محبت علاقه و کششی است که در دل ایجاد می شود و جان ها را به هم سوق می دهد. پیش از شروع بحث باید بگوییم مفهوم «محبت» با «عشق» متفاوت است.

«عشق» مفهومی است که از گیاه عشقه گرفته شده است. این گیاه به دور هر درختی که می پیچد آن را خشک می کند. و یا اگر در محیطی دیگر رشد کند (مثلاً دیوار) آن محیط را بطور کامل پر می کند و مانع رشد گیاهان دیگر در آن محیط می شود. (2)

عشقی که از این مفهوم گرفته شده است، عشقی است که مانع پیشرفت عاشق و معشوق می شود و همان نوعی است که حضرت علی (علیه السلام) درباره ی آن می فرمایند: " علاقه ی زیاد چشم را کور و گوش را کر می کند".

در این نوع عشق، خودخواهی و تملک وجود دارد.

اما محبت از ریشه ی حب گرفته شده است، و حب به معنای دوستی و مودت است. (3)

محبت در مقابل واژه ی دشمنی و کینه قرار دارد. هر محّب و دوستداری مسئولیت این محبت را بر دوش می کشد. از بهترین جلوه های محبت، حبی است که انسان دل خویش را به کسانی تقدیم کند که جان و جسم خود را از آنها دارد.

خداوند به حضرت داوود (ع) فرمود:

"مرا دوست بدار و نزد خلق محبوبم گردان!"

حضرت داوود (ع) گفت:

"خدایا من تو را دوست دارم، اما چگونه تو را محبوب کنم؟"

خداوند چنین پاسخ داد:

"نعمتهایم را نزد آنان یاد کن، که هرگاه آنها را نزد ایشان یادآور شدی، مرا دوست خواهند داشت."

هر فردی با کمی تفکر در نعمتهای خداوند متعال و ارزیابی بی چیزی خود و بخشش خداوند، لااقل دِین و احترام در خود احساس می کند و این احترام با شناخت مسائل توحید کم کم رنگ محبت می گیرد و علاقه و پیوستگی و اتصالی بین خالق و مخلوق ایجاد می کند.

وقتی فردی دوستدار دیگری شد، تمام توجهش این می شود که محبوبِ آن دیگری گردد، بنابراین رنگ افکار و اعمال محبوب را به خود می گیرد. کم کم محبّ شبیه به محبوب می گردد و علائقش شبیه علائق او می شود؛ به همان چیزی فکر می کند که محبوب می اندیشد و همان کاری را می کند که محبوب می پسندد. این محبت انسان ایستا و راکد را به انسانی پویا و تلاش گر تبدیل می کند.

فایده ی محبت تا جایی است که پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) می فرمایند:

" خداوند را دوست بدارید، به جهت آنچه از نعمتهای خویش به شما می دهد، و مرا به جهت دوستی خدای دوست بدارید و اهل بیتم را به خاطر دوستی من دوست بدارید." (4)

پس از این روایت می توان نتیجه گرفت که در دین محبت به همه ی ائمه توصیه شده است. اما جالب است بدانید که علاقه به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) بطور خاص مورد سفارش قرار گرفته است.

درباره ی محبت خاصی که منتظران باید به حضرت داشته باشند عللی ذکر شده که به ذکر سه علت نقلی بسنده می کنیم: (5)

1.پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:

" هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند، در حالی که ایمانش کامل و اسلامش نیکو باشد، باید که ولایت حضرت حجت صاحب الزمان منتظر را دارا گردد..." (6)

2.چیره شدن دین و غالب گردیدن مسلمانان بر کافران و پیروزی حق بر باطل، بطور کامل در زمان ظهور حضرت مهدی (ارواحنا له الفداء) و به دست آن حضرت صورت می گیرد.

3.امام صادق (ع) به نقل از پدرانشان و آنان به نقل از پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:

" خداوند ار بین روزها، جمعه، و از ماه ها، ماه رمضان و از شبها شب قدر را برگزید و از مردم، پیغمبران را اختیار کرد و از میان پیغمبران، رسولان را و از رسولان مرا و علی را از من برگزید و از علی، حسن و حسین را اختیار فرمود و از حسین اوصیا را برگزید... و نهمین ایشان باطن ظاهر آنان است و او افضل آنها می باشد." (7)

به اعتقاد بنده، شاید نتوان عنوان وظیفه را بر محبت اطلاق کرد، اما پرفایده ترین راه حل برای حل معضل دورماندگی از امام عصر (عج) همین دوای محبت است. این محبت است که قلبها را به هم نزدیک می کند و احساس دلتنگی و رنج را در منتظرِ بیدار، زنده نگه می دارد. این احساس است که در نهایت انسان را وا می دارد برای آمدن محبوب و پایان یافتن این درد فراق دست به دعای فرج بردارد. در نهایت این محبت است که محرک انسان می شود که منتظری واقعی باشد. ان شاء الله.

 

پی نوشت:
1.مستدرک الوسائل، ص 219؛ وسائل الشیعه، ج 16، ص 171
2.دهخدا، علی اکبر، ذیل لغت عشقه
3.همان، ذیل لغت حبّ
4.شیخ صدوق، امالی، ص 219
5.حائری قزوینی، سید مهدی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، صص 67-73
6.بحارالانوار، ح 36، ص 296
7.غایة المرام، ص 188، باب 23

بی مرگی: ارتباط با علما و مراجع تقلید

در عصر غیبت، دین خدا تعطیل نمی شود. وظایف مرجعیت علمی امام بنا بر همان توقیع معروف امام زمان (عج) بر عهده ی مراجع دین است.
در این توقیع امام می فرمایند:
"وامّا الحَوادُثُ الواقعه فارجعوا فیها الی رواةِ حدیثنا، فانّهم حجتی عَلَیکم و انا حجةُ اللهِ علیهم" (1)

(و اما در رویدادهایی که در آینده پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید، زیرا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم)

قطعاً نمی توان در دوران غیبت احکام اسلام را نادیده گرفت و برای اجرای آن تنها به ظهور امام تکیه کرد. اگر اینگونه بود که فقط امام احکام دین را اجرا می کرد، آیا عدالت خدای عالی زیر سوال نمی رفت؟ آیا می شد احتیاج به شریعت و انتخاب راه درست باشد و راهنمای آن نباشد؟

ائمه ی معصومین در زمان غیبت، تکلیف ما را مشخص کرده اند و فرمان داده اند از علمای جامع الشرایط پیروی کنیم.

از جمله شرایطی که امام صادق (ع) برای مراجع ذکر کرده اند چند تاست:

1.بازدارنده ی نفس خود
2.نگهدارنده ی دین خود
3.پس زننده ی هوای نفس
4.اطاعت از اوامر مولایشان

امام صادق (ع) این صفات را ذکر می کنند و سپس یادآور می شوند که این صفات فقط در برخی از علمای شیعه یافت می شود. (2)

در اینجا خوب است به بحث «نایب عام» اشاره کنیم. در زمان غیبت صغری که مردم بطور غیر مستقیم با حضرت صاحب الامر ( ارواحنا له الفداء) ارتباط داشتند، 4 نایب به طور خاص از طرف امام انتخاب و معرفی شدند که مسئول پاسخگویی به نیازهای مردم و سوالات آنها از طریق امام زمان (ع) بودند.

وقتی در زمان غیبت کبری، امکان دیدار از بین رفت، به فرمان امام زمان (ع) مردم باید به فقهای جامع الشرایط رجوع می کردند. این مراجع با عنوان نایب عام، وظیفه ی هدایت شیعه را بر عهده گرفتند.

اما مردم در زمینه ی سیاسی و اجتماعی موظف اند، از فقیهی پیروی کنند که از سوی بزرگان دین به عنوان «ولی فقیه» انتخاب شده است.

گفتگو درباره ی مرجع تقلید، نحوه ی انتخاب آن توسط مردم، لزوم تبعیت از مرجع اعلم، نوع ولایت ولی فقیه بر مردم از مسائل مهمی است که پرداختن به آن، در این مقاله نمی گنجد و مقاله ی مفصل تری را می طلبد که ان شاء الله به زودی در خدمت شما قرار خواهد گرفت.

 

پی نوشت:

1.صدوق، محمد بن علی بن حسن، کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص 483، ح 4
2.حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 18، ص 95، ح 20

منبع: شفیعی سروستانی، ابراهیم، معرفت امام زمان و تکلیف منتظران، صص 146- 148

بی مرگی: تجدید عهد

"بر انجام واجبات صبر کنید و با دشمنانتان پایداری کنید و پیوند خود را با امام منتظرتان مستحکم نمایید." (1)


در حدیثی که خواندید، امام باقر (علیه السلام) وظایف شیعیان را در عصر غیبت برشمردند. مهمترین آنها که دیگر وظایف را هم در برمی گیرد، ایجاد ارتباطی مستحکم با امام غایب است.

نتیجه ی این ارتباط این می شود که شیعه، به خود اجازه نمی دهد که قلب امام را بشکند و در حضور او معصیت کند. در نتیجه با آمادگی تک تک افراد برای ترک گناه و انجام حسنات، جامعه به سمت ظهور پیش می رود.

برای ایجاد ارتباط وحفظ آن بهترین کار این است که عهدی با امام غایب بسته شود. در روایات زیادی به نقل  از امام صادق و امام باقر (علیهم السلام)، تجدید عهد با امام، در آغاز روز، و بعد از نمازهای واجب سفارش شده است. (2)

برای این تجدید عهد راهکارهایی وجود دارد که بهترین آنها خواندن مداوم دعای عهد است.

مضمون این دعا از اهمیت زیادی برخوردار است. در این دعا می خوانیم:

"...اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا، وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی، ‏لاَ أَحُولُ عَنْهَا وَ لاَ أَزُولُ أَبَداً، اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ، وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ، وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ، وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ، وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ، وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ ..." (3)

( بار خدایا! من در این روز و تمام دوران زندگیم، عهد و عقد و بیعتی را که از آن حضرت بر گردن دارم با او تجدید می کنم، که هرگز از آن عهد و بیعت برنگردم و بر آن پایدار بمانم.

بار خدایا! مرا از یاران آن حضرت و از مدافعان حریم او، شتابندگان در پی انجام مقاصد او و اطاعت کنندگان از دستورات و نواهی او و حمایت کنندگان از او و سبقت جویان به سوی خواسته ی او و شهید شدگان در حضور او قرار بده!)

دقت و عمل به دعای عهد، همچنین خواندن ادعیه و زیارات مخصوص امام عصر ( ارواحنا له الفداء)، زیارت مکانهای منصوب به امام ( مثل مسجد جمکران و مسجد کوفه)، این انس را روز به روز بیشتر می کند و سنخیتی بین امام و منتظر ایجاد می کند که انشاءالله گام بلندی است در آمادگی برای ظهور آن حضرت.

 

پی نوشت:

1. نعمانی، الغیبه، ص 199
2.حسینی بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج1، ص 334، ح1.
3. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، دعای عهد


منبع: شفیعی شروستانی، ابراهیم، معرفت امام زمان وتکلیف منتظران، صص 137- 141