درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

اوصاف تو را به هر زبان باید گفت

امام زمان ما، همان کسی که بیش از هزار سال است در پس پرده ی غیبت نشسته اند و عمری را به انتظار گذرانده اند، آخرین ذخیره ی الهی هستند که برای مردم فرستاده شده اند. این حجت خداوند، اوصاف و ویژگیهایی دارند که در کلام معصومین ما (علیهم السلام) به آنها اشاره شده است. در این مطلب، به طور اجمالی، به  برخی از این ویژگیها اشاره می کنیم که تفصیل آنها را در سایر مطالب ویژه نامه خواهید خواند.
اوصاف ظاهری
1.    زیبایی: اولین نشانه ای که می شود در چهره ی موعود آخرالزمانمان دید، زیبایی صورتشان است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره این ویژگی ایشان فرموده اند: «مهدی طاووس اهل بهشت است که جامه هایی از نور او را در بر گرفته است.» (1)

2.    خال گونه: وجود خالی بر گونه ی راست حضرت، یکی دیگر از  نشانه های ظاهری ایشان است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «دیدگان مبارکش سرمه کشیده، محاسن مبارکش پرمو و بر گونه راست او یک خال است.» (2)

3.    قامت موزون: قدی که نه کوتاه است و نه بلند، بدنی که نه چاق است و نه لاغر، اندامی که در نهایت تناسب است، اوصافی است که هر بیننده ای را خیره می کند. امام صادق (ع) در این باره فرموده اند: «دراز قامت متکبر و کوتاه قامت چسبیده به زمین نیست، بلکه میان قامت است، سیمایی گرد، سینه ای فراخ، پیشانی ای باز و ابروانی به هم رسیده دارد...» (3)

4.    جوانی و سرزندگی: صدها سال هم که از غیبت مولای ما بگذرد، باز هم گذر زمان گرد پیری به چهره ی حضرت نمی نشاند و همین خصوصیت، نشان دیگری از ظاهر اماممان است. امام صادق (ع) فرموده اند: «از امتحانات بزرگ [خداوندی] است که صاحبشان به صورت جوانی ظاهر می شود، در حالی که آنها او را پیری کهنسال تصور می کنند.» (4)

5.    قدرت بدنی: آن آقایی که قرار است تمام دنیا را پر از عدل و داد کند، باید هم قوی باشد و مانند پدر بزرگوارش، در خیبر از جا بکند و صدایش لرزه برتن دشمن بی اندازد. امام صادق (ع) فرمود: «قائم (ع) هنگامی که ظهور می کند، در سن کهولت خواهد بود، ولی با سیمای جوانی و نیروی بدنی قوی که اگر دستش را به سوی قوی ترین درخت روی زمین بکشد، از ریشه بر می کند و اگر بر کوهها بانگ بزند، سنگهایش فرو ریزد...» (5)

6.    عطر خوش: اماممان که بیایند، از هرجا بگذرند، ردی از خودشان می گذارند و آن هم، عطری است که هرکسی آن را می پسندد و نشانی است برای شناخت ایشان. عطری که از وجود خودشان است و باد و باران آن را کم اثر نمی کند. امام رضا (ع) فرموده اند: «بوی خوش او از بوی خوش مشک معطرتر است.» (6)

اوصاف دیگری از حضرت
1.    قیام با شمشیر: از امام باقر (ع) نقل شده است: «شباهت مهدى به جدش مصطفى (ص) به خروج با شمشیر و کشتن دشمنان خدا و دشمنان رسولش و جباران و طاغوت ها است. و همانا او به توسط شمشیر و ترس نصرت و یارى خواهد شد.» (7)

2.    دعوت در مکه: از امام باقر (ع) نقل شده که فرمودنده: «همانا او به سوى مسجد الحرام به حرکت در مى آید و در آنجا کنار مقام ابراهیم چهار رکعت نماز مى گزارد و با تکیه بر حجر الاسود، حمد خدا و ثناى او را به جاى آورده و یادى نیز از پیامبر می کند و بر او درود مى فرستد. آن گاه سخنى را آغاز خواهد کرد که هرگز کسى چنین سخن نگفته است.» (8) 

3.    سخن گفتن به تمام زبانها: یکی از صفات امامان و البته امام زمان (عج)، این است که به تمام زبانها مسلط هستند.همانا سخن هیچ یک از مردم بر امام پوشیده نیست و نه سـخـن پـرنـدگان و نه سخن چارپایان و نه سخن هیچ جاندارى، پس هر که این صفات را نداشته باشد، امام نیست. (9)

4.    علم کامل: از نشانه های امام (ع) است که هر چه بپرسیم، جواب درستش را می دانند. «علم بیست و هفت حرف است، تمام آنچه پیغمبران آورده اند، دو حرف است که مردم تا به امروز جز دو حرف ندانسته ‏اند و چون قائم ما به پاخیزد بیست و پنج حرف دیگر را برآورد؛ و به ضمیمه آن دو حرف دیگر، در میان افراد بشر آشکار و پراکنده [می]سازد.» (10)

5.    بخشندگی: افراد بخشنده کم نیستند؛ اما امام ما می بخشند، بدون اینکه بشمارند. امام باقر (ع) فرموده اند: «مهدی آنقدر از اموال می بخشد که هیچ کس قبل از  آن [آنقدر] نبخشیده است.» (11)

6.    وجودی سراسر نور: امام ما، وجودشان نور است، مثل باقی ائمه (ع). از امام صادق (ع) در تفسیر آیه ی «و أشرَقَتِ الارضُ بِنورِ ربِّها» (12) (و زمین به نور پروردگارش روشن می شود.). ایشان فرمودند: «پروردگار زمین، امام زمین است» از ایشان پرسیدند: پس هرگاه ظهور کند، چه می شود؟ امام پاسخ دادند: «مردم از روشنایی خورشید و ماه بی نیاز می شوند و به نور امام بسنده می کنند.» (13)

7.    میراث دار انبیا و اوصیا: حضرت حجت (عج)، آنچه همراه دارند، میراثی است که از نیاکان پاکشان به ایشان رسیده است. پرچم، شمشیر، قرآن، انگشتری و ... که همه را یک یک از انبیا و اوصیای خدا به ارث برده اند و دلیل دیگری است بر حقانیت ایشان. شرح کامل تر این میراث را در اینجا بخوانید.

8.    آسیب نرساندن حیوانات به ایشان: امام معصوم (ع)، از شر حیوانات وحشی در امان است. تمام پرندگان و چرندگان و خزندگان، مطیع فرزندان زهرای مرضیه (سلام الله علیها) هستند و از ایشان حرف شنوی دارند. شرح  این مطلب را هم می توانید در اینجا بخوانید.

9.    ابر سفید: ابری که بالای سر حضرت است و با ایشان حرکت می کند، نشانه ی دیگری است برای امام زمانمان. از رسول اکرم (ص) روایت است که: «مهدی خروج می ‌کند و بر سر او ابر سفیدی است و از میان آن ابر یک منادی ندا سر می ‌دهد که این مهدی خلیفه و جانشین خدا است، پس از او پیروی کنید...» (14)

 
پی نوشت
1.    روزگار رهایی، کامل سلیمان، ترجمه علی اکبر مهدی پور، نشر آفاق، چاپ سوم، 1376، ج 1، ص 122؛ منتخب الاثر، صافی گلپایگانی، ص 147؛ ینابیع المودة، ج 3، ص 164؛ ر. ک: مکیال المکارم، محمد تقی موسوی اصفهانی، مؤسسة الامام المهدی، 1404 ق، ج 1، ص 67.
2.    روزگار رهایی، ج1، ص 122؛ منتخب الاثر، ص 166.
3.    بحارالانوار، ج 51، ص 3 و 19، روزگار رهایی، ج 1، ص 128.
4.    روزگار رهایی، ج 1، ص 126؛ منتخب الاثر، ص 258.
5.    روزگار رهایی، ج 1، ص 127؛ بحارالانوار، ج 52، ص 322؛ منتخب الاثر، ص 221.
6.    بحارالانوار، ج 25، ص 116.
7.    بحارالانوار ، ج 51 ، ص 218.
8.    بحارالانوار ، ج 13 ، ص 180.
9.    اصول کافى، جلد 2، صفحه 38، روایة 7.
10.    بحار الانوار، ج 52، ص 336؛ به نقل از موسوی اصفهانی، محمد تقی، مکیال المکارم، نشر مسجد مقدّس جمکران، ج 1، کشف علوم، ص 279.
11.    مکیال المکارم، ج 1، ص 51.
12.    سوره ی غافر، آیه ی 69.
13.    تفسیر القمی، ج 2، ص 253؛ به نقل از نهاوندی، علی اکبر، العبقری الحسان، نشر مسجد مقدس جمکران، ج 7، ص 354.
14.    کفایة الاثر، ص 151؛ به نقل از نهاوندی، علی اکبر، العبقری الحسان، نشر مسجد مقدّس جمکران، ج 7، ص 339.

اهمیت شناخت ظاهر امام

اگر بین احادیث و روایات مهدوی یک جست و جوی کوتاه داشته باشیم، خواهیم دید که قسمت عمده ای از آنها مربوط است به توصیف ظاهر امام زمان (عج) و اوضاع و احوال مربوط به دوره ی ظهور و ویژگیهایی که منحصر است به ایشان. از زمان پیامبر (ص) تا پدر بزرگوار ایشان (ع)، همه ی معصومین ما سعی کرده اند که توصیفاتی از ظاهر حضرت مهدی (عج) ارائه دهند. اما آیا تا به حال فکر کرده اید که دلیل این توصیفات از ظاهر ایشان چیست؟ اصلا چرا این همه تلاش برای شناساندن ظاهر حضرت (عج) به ما شده است؟ با ما باشید تا با برخی از این دلایل آشنا شویم.

ضرورت شناخت
«اگر خداوند به بنده ای هزار سال عمر بدهد و او تمام این مدت را مابین رکن و مقام و مابین قبر و منبر پیامبر (ص) –که باحرمت ترین مکانهای زمین اند- به عبادت بپردازد و سرانجام مظلومانه سرش بریده شود، [ولی] خدا را به غیر ولایت ما دیدار کند، برخدا سزاوار است که او را به رو در میان آتش جهنم بیفکند.» (1)

این جمله نیز از رسول اکرم(ص) منقول است: «قسم به کسی که جان محمد در دست اوست ... اگر بنده ای به قدر هفتاد پیامبر عمل صالح بیاورد، اما ولایت من و ولایت اهل بیتم را نداشته باشد، مورد قبول خدا واقع نمی شود.» (2)

این احادیث و روایات و امثال اینها، به خوبی اهمیت ولایت و پیروی از ائمه (ع) را نشان می دهند. تکلیفی که بر عهده ی ماست و حتی نمازمان بدون این اعتقاد، ارزشی ندارد. اما این ولایت داشتن، که این قدر ضروری است، باید با شناخت همراه باشد. شناخت که نباشد، ولایت هم بی معنی است. پس شناختن پیامبر (ص) و امامان (ع)، قدم اول در ولایت است.
حالا که باید ولی خدا را بشناسیم، پس باید همه ی اوصافش را بشناسیم، هم اوصاف ظاهری و هم اوصاف باطنی؛ زیرا نمی شود درون کسی را بشناسیم، بدون اینکه بدانیم کیست و چه خصوصیاتی دارد.

فواید دانستن اوصاف ظاهریجدای از اینکه شناخت، چه ظاهری و چه معنوی، یک ضرورت است و اگر اماممان را نشناسیم، جاهل از دنیا خواهیم رفت، این شناخت و بیان ویژگیهای ظاهری در کلام معصومان (ع)، فوایدی هم دارد، از جمله:

    اثبات حقانیت: فرض کنید کسی یک واقعه را پیش بینی کند و دقیقا همان امر اتفاق افتد. این قضیه باعث می شود که به آن فرد و گفته هایش اعتماد کنیم و او را در آن زمینه قبول داشته باشیم. یکی از فواید توصیفات معصومان (ع) ما از امام زمان (عج) هم این است که در زمان ظهور، وقتی تمام ویژگیهای گفته شده در شخص ایشان دیده می شود، حقانیت سخنان ائمه (ع) در این باره هم بر همگان روشن می شود. پیش بینی دقیقی از منجی آخرالزمان که حتی به جزئی ترین خصوصیات هم اشاره کرده است و راه را برای معاندان و بهانه های بنی اسرائیلیشان می بندد.

    شناخت مدعیان دروغین: کم نبودند کسانی که در طول این مدت، ادعای منجی بودن کرده اند و خواسته اند کیسه شان را از این راه پر کنند. اگر مردم کمی، فقط کمی از این ویژگیها آگاه بودند و می دانستند که «امام» کیست و چه خصوصیاتی دارد، هرگز فریب آنها را نمی خوردند و راه حق را به بی راهه نمی فروختند.

    مقدمه برای شناخت معنوی: دانستن ویژگیهای ظاهری هر شخصی، تا حدی ما را کمک می کند تا ویژگیهای درونی او را هم بشناسیم. وقتی هیچ تصوری از ظاهر شخصی نداشته باشیم، برایمان سخت است که با او ارتباط درونی برقرار کنیم و بخواهیم درون او را درک کنیم. وقتی یک کتاب را می خوانیم، نویسنده سعی می کند شخصیت داستان را به تصویر بکشد تا خواننده بتواند او را بهتر بفهمد و ارتباط بهتری برقرار کند. این دقیقا به این خاطر است که ما هرچه قدر تصور دقیق تری از شخص داشته باشیم، او را بهتر خواهیم شناخت.

وظیفه ای که امروز داریم، شناخت است و پیروی کردن. به امید روزی که با چشمان خودمان جمال آقایمان را ببینیم و از نورانیت گفته شده در چهره شان، نورانی شویم.

پی نوشت:
1.    امام صادق (ع)؛ بحارالانوار، ج 27، ص 179.
2.    همان، ص 172.

مهدی(ع)، خزانه دار علم خدا

فکر کنید چند روزیست که برای شما در زندگی خصوصیتان مشکلی پیش آمده و ذهنتان درگیر آن موضوع است. از قضا در همان ایام شما در کلاسی شرکت می کنید و بدون اینکه با استاد در رابطه با مشکلتان صحبت کرده باشید، استاد در اثناء حرف هایش، جواب سوال های ذهنی شما را می دهد و راه حل خوبی هم پیشنهاد می کند؛ حالا شما در این لحظه که فکر کرده اید حتماً استاد ذهن شما را خوانده، چه احساسی دارید؟ آیا از این به بعد به بزرگی این استاد و کلاس هایش معتقد می شوید؟

حالا بیایید کمی سطح فکرمان را از کلاس درس بالاتر ببریم و روزگاری را تصور کنیم که با امامی زندگی می کنیم که خزانه دار علم خداوند(1) و آگاه به غیب زمین و آسمان(2) است. به نظر شما زندگی با مردی که همه ی حاجت های ما را بی آنکه به زبان بیاوریم، می داند و می تواند با گوشه ی چشمی همه را برآورده کند، چه مزه ای دارد؟  

به قول امام صادق(ع)، ائمه(ع) هر گاه و در هر زمینه ای که بخواهند، می دانند.(3)، البته اصلاً دور از عقل نیست که امامی که هر صبح و شام اعمال ما به او عرضه می شود، با تمام نیازهای بندگان هم آشنا باشد.

با نگاهی به داستان های تشرفات به محضر حضرت مهدی(ع)، می توانیم مصادیق جالبی از علم حضرت(ع) به غیب را مشاهده کنیم که باعث تعجب اشخاص ملاقات کننده هم شده است. برای مثال در تشرف عیسی بن مهدی جوهری، که در بیابان دچار مریضی سختی شده بود و در همان حال، بی آنکه کسی بداند، هوس خرما و ماهی کرده بود، از آنجا که حضرت مهدی(ع) از افکار اشخاص با خبرند، توسط خادمشان برایش سفره ای از ماهی و شیر و خرما چیدند و هم چنین در ماجرای تامین نیازهای شیخ حیدر علی که طلبه ای ساده بود و پدرش او را به خاطر سختی های زندگی طلبگی، تحقیر می کرد، نیز می بینیم که امام (ع) از غیب خبر می دهند و به او می فرمایند: فردا صبح، خاکه برای شما می آورم. اعتقاد شما باید بیش از این ها باشد. به پدرتان بگویید، این قدر غرغر نکن، ما بی صاحب نیستیم، سپس ادامه می دهند: روی تاقچه بالای صندوقخانه، یک شمع گچی است که دو سال پیش آن را خریده ای و یادت رفته است. آن را بردار و امشب را سر کن.(اینجا را بخوانید:شما بی صاحب نیستید.)
  پی نوشت:
1.       اصول کافى، ج1، ص 273، روایة2
2.       همان، ص377
3.       همان، ص382 ،روایت1

دانای هر زبان

تصور کنید که شما جزء آن دسته از افرادی هستید که علاقه مند به رشته ی حقوق بوده اید ولی برای فرار از زبان عربی، رشته ی ریاضی را انتخاب کرده اید؛ حالا روز ظهور حضرت مهدی(ع) که سالها انتظارش را کشیده اید، فرا رسیده و در این روز امامتان با شما به عربی سخن بگویند و شما اصلاً حرف هایشان را نفهمید، چه احساسی دارید؟ به نظر شما این وضعیت منطقی است؟

البته نگران نباشید و به رشته ی تحصیلیتان ادامه دهید زیرا یکی از ویژگی های خاص هر امامی این است که می تواند به  همه ی زبان ها و لهجه ها صحبت کند و آنها را متوجه شود.

امام کاظم(ع) یکی از نشانه های امام را  اینگونه بیان می کنند که امام با مردم جهان به هر زبانى می‌تواند سخن بگوید و اهل هر زبانى می‌تواند با او بدون مترجم گفتگو کند ...، همانا سخن هیچ یک از مردم بر امام پوشیده نیست و نه سـخـن پـرنـدگان و نه سخن چارپایان و نه سخن هیچ جاندارى، پس هر که این صفات را نداشته باشد، امام نیست .(1) و البته نمونه هایی وجود دارد که خود ایشان و یا امام صادق(ع) به زبان فارسی با اهالی خراسان صحبت می کردند.(2)

حضرت امام حسن عسکری (ع) به زبان های ترکی، رومی و خزری و .... سخن می گفتند و می فرمودند: «... خداوند تبارک و تعالى حجّت و خلیفه خود را که براى هدایت و سعادت بندگانش تعیین نموده است، داراى خصوصیّات و امتیازهاى ویژه اى قرار داده است، ... [آنها] علم و آشنایى به تمام لهجه ها و زبان ها، حتّى به زبان حیوانات را دارند ... ، چنانچه این امتیازها و ویژگى ها نبود، آن وقت فرقى بین آن ها و دیگر مخلوق وجود نداشت و حال آن که امام و حجّت خداوند باید در تمام جهات از دیگران برتر و والاتر باشد.»(3)

حضزت مهدی(ع)، آشنا به هر زبانی

حضرت مهدی(ع) که آخرین ذخیره ی الهی است، نیز از این قاعده مستثناء نیستند و البته مصداق این ویژگی امام زمان(ع) را می توان در داستان های تشرفات به محضر ایشان دید، برای مثال در ماجرای تشرف ملا هاشم صلواتی سدهی در راه مکه و شفای زخم های او توسط حضرت(ع) و رساندنش به همسفران، حضرت مهدی(ع) او را به زبان فارسی صدا می زنند و می فرمایند: هاشم بلند شو. ( پایت را روی پایم بگذار )، هم چنین آیت الله حاج میرزا احمد سیبویه، از شیخ حسین سامرایی که از بزرگان اهل منبر در عراق بود، نقل کردند: در ایامی که در سامرا مشرف بودم، در روز جمعه ای، طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا کردم و متوجه مقام حضرت صاحب الأمر علیه السلام شدم.

در آن حال از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمودند: «به شیعیان و دوستان بگویید که خدا را به حق عمه ام حضرت زینب (علیهاالسلام) قسم دهند، که فرج مرا نزدیک گرداند.» (بخوانید: به حق عمه ات زینب (سلام الله علیها) )

حیوان به حرف امام(ع) رام می شود

ائمه(ع) علاوه بر زبان انسان ها، سخن سایر موجودات از جمله حیوانات را هم متوجه می شوند. ماجرای شتر شیخ محمد نمونه ای از اطاعت حیوانات از امام زمان(ع) است.

حاج شیخ محمد، آن سال، پدر پیرش را هم به حج برده بود و حالا در راه برگشت، شترش سرکشی می کرد. او رو به قبله نشست و گفت: یا فـارس الـحجاز، یا ابا صالح المهدی، آیا به فریاد ما نمى رسى، تا بدانیم امامى داریم که ما را همیشه مد نظر دارد و به فریادمان مى رسد؟

در همان لحظه جوانی خوش سیما نزد آنان آمد و گفت چه شده؟، شیخ محمد شتر را نشان داد و گفت: شتر من خوابیده است و ما در این صحرا مانده ایم , نمى دانم مرا به خانه مى رساند یا نه؟
جوان سمت شتر رفت و پایش را بر زانوهاى آن گذاشت و سر خود را سمت گوشش برد. ناگهان شتر حـرکـت کـرد، به طورى که نزدیک بود از جا بپرد. جوان دستش را بر سر آن حیوان گذاشت، حیوان آرام شـد. بـعد روى به شیخ محمد کرد و سه مرتبه گفت: نترس تو را مى رساند.

مدتی گذشت. شتر آنها را تا مقابل قبر میثم تمار در کوفه آورد و در آن جا روى زمین خوابید. شیخ محمد کوفی، یاد کار آن جوان در بیابان افتاد و نزدیک گوش شتر رفت و آهسته به او گفت: بنا بود که تو ما را به منزلمان برسانى. شتر تا این حرف را شنید، فوراً حرکت کرد و آنها را تا خانه رسانید.

پی نوشت:
1.               اصول کافى جلد 2 صفحه 38 روایة 7
2.                      امام صادق قطب الدین راوندی، سعید بن عبد اللّٰه، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 753، مؤسسه امام مهدی(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 47، ص 119، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
3.                الکافی، ج‏1، ص509 ، حدیث 11، (ط - الإسلامیه)

جمال چهره ی تو، حجتِ موجّه ماست

یکی از موضوعات انشای سال های نوجوانی این بود که چهره فردی را توصیف کنیم. فرقی نمی کرد این شخص کیست، مهم این بود به گونه ای توصیف کنیم که اگر فرد چشمانش رو بست بتواند با توصیفات ما فرد مورد نظر را در ذهنش تصور کند. موضوع این هفته ما هم توصیف سیمای آقایی است که تعداد افرادی معدودی او را دیده اند، برای همین شاید توصیفش و یا تصورش برای همه ما کمی سخت باشد. اما سعی می کنیم که به گونه ای در برابر چشمانتان به تصویر بکشیم که نه با چشم ظاهر بلکه با چشم دلتان هم ایشان را همواره زیارت کنید.

کودکی
دیری نپایید که امام حسن عسکری(علیه السلام) به شهادت رسیدند. چه کسی باید بر پیکر مبارک امام شهید نماز می خواند؟ جز پسر خردسالشان که صورتی گندم گون داشتند و موهای مجعدشان بر شانه های کودکانه شان ریخته بود کسی در خانه آن امام بزرگوار(ع) نبود. مهدی موعود(علیه السلام) طفلی بودند که هنگام نمازشان دندان های زیبای ایشان که بینشان فاصله بود در صورتشان مثل قرص ماه خود نمایی می کرد.(1)

جوانی
قد کشیدن و جوانی امام عصرمان(علیه السلام) هم دیدن دارد. مهدی موعود(ع) در پس پرده غیبت مانند هر جوان هاشمی دیگر دوران جوانی اش را می گذراندند. چشمان سیاهی  که در طبقی از نور نشسته اند و موهایی که مانند سیاهی شب بر دوش حضرت ولیعصر(ع) ریخته است و سیاهی محاسنی که زیر نور صورت مانند ماهش نشانی ندارد. امام محمد باقر(علیه السلام) از قول امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در توصیف صورت زیبای فرزندشان می فرمایند:

"او جوانی است چهار شانه، دارای صورتی زیبا، و موئی نیکو، موهای مبارکش بر شانه هایش ریخته، چهره اش آن چنان نورانی است که بر سیاهی محاسن و مویش غلبه می کند."(2)
پیشانی بلند و بینی کشیده و گونه ای برجسته، تنها برای خود نمایی یک چیز کم دارد، آن هم خالی است که چشمانمان هر بیننده ای را خیره می کند.

رسول خدا (صلّی الله علیه و اله و سلم ) می فرمایند: "بر گونه راست مهدی خالی است که گویی ستاره ای درخشان می باشد."(3) و "بر دست راست او خالی است."(4)

هنگامه ظهور
هزار و اندی سال از ولادت آخرین حجت خدا(ع) می گذرد. تصور می شود که وقتی ایشان ظهور می کنند، آثار پیری در چهره و قامتشان دیده شود ولی امام رضا(علیه السلام) در توصیف ایشان می فرمایند:

"در سن پیر و به صورت جوان است طوری که نظر کننده به آن حضرت گمان می برد که در سن چهل سالگی یا کمتر از آن است. از دیگر نشانه های آن حضرت آن است که با گذر شب ها و روزها، پیری بر ایشان راه نیابد تا زمانی که اجل آن حضرت فرا برسد."(5)

طاووسی با شکوه
حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه آله وسلم) فرمودند: "مهدی (عجل الله تعالی فرجه) طاووس اهل بهشت است."(6)

این سخن، غیر از آنکه حکایت از زیبایی بی نظیر آقای ما می کند، در روایات به این معنی نیز آمده است که: نور و روح حضرت، متمایز و زیباتر از دیگر انوار و ارواح است.
 
پی نوشت
1. موعود شناسی ص ۴۳۷
2. اربلی، کشف الغمه، بیروت، دارالاضواء، 1405ق، ج 3، ص 262
3. اربلی، همان، ص 287.
4. طبسی ، الشیعه و الرجعه، ترجمه سید محمد میرشاه ولد، قم، انصاریان، 1371، ج 1، ص 237
5. کمال الدین و اتمام النعمة، ص 652. به نقل از العبقری الحسان، علی اکبر نهاوندی، ج 7، ص 340.
6. ینابیع المودة، ص 181؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث 5/3، تولید موسسه نور