درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

دانای هر زبان

تصور کنید که شما جزء آن دسته از افرادی هستید که علاقه مند به رشته ی حقوق بوده اید ولی برای فرار از زبان عربی، رشته ی ریاضی را انتخاب کرده اید؛ حالا روز ظهور حضرت مهدی(ع) که سالها انتظارش را کشیده اید، فرا رسیده و در این روز امامتان با شما به عربی سخن بگویند و شما اصلاً حرف هایشان را نفهمید، چه احساسی دارید؟ به نظر شما این وضعیت منطقی است؟

البته نگران نباشید و به رشته ی تحصیلیتان ادامه دهید زیرا یکی از ویژگی های خاص هر امامی این است که می تواند به  همه ی زبان ها و لهجه ها صحبت کند و آنها را متوجه شود.

امام کاظم(ع) یکی از نشانه های امام را  اینگونه بیان می کنند که امام با مردم جهان به هر زبانى می‌تواند سخن بگوید و اهل هر زبانى می‌تواند با او بدون مترجم گفتگو کند ...، همانا سخن هیچ یک از مردم بر امام پوشیده نیست و نه سـخـن پـرنـدگان و نه سخن چارپایان و نه سخن هیچ جاندارى، پس هر که این صفات را نداشته باشد، امام نیست .(1) و البته نمونه هایی وجود دارد که خود ایشان و یا امام صادق(ع) به زبان فارسی با اهالی خراسان صحبت می کردند.(2)

حضرت امام حسن عسکری (ع) به زبان های ترکی، رومی و خزری و .... سخن می گفتند و می فرمودند: «... خداوند تبارک و تعالى حجّت و خلیفه خود را که براى هدایت و سعادت بندگانش تعیین نموده است، داراى خصوصیّات و امتیازهاى ویژه اى قرار داده است، ... [آنها] علم و آشنایى به تمام لهجه ها و زبان ها، حتّى به زبان حیوانات را دارند ... ، چنانچه این امتیازها و ویژگى ها نبود، آن وقت فرقى بین آن ها و دیگر مخلوق وجود نداشت و حال آن که امام و حجّت خداوند باید در تمام جهات از دیگران برتر و والاتر باشد.»(3)

حضزت مهدی(ع)، آشنا به هر زبانی

حضرت مهدی(ع) که آخرین ذخیره ی الهی است، نیز از این قاعده مستثناء نیستند و البته مصداق این ویژگی امام زمان(ع) را می توان در داستان های تشرفات به محضر ایشان دید، برای مثال در ماجرای تشرف ملا هاشم صلواتی سدهی در راه مکه و شفای زخم های او توسط حضرت(ع) و رساندنش به همسفران، حضرت مهدی(ع) او را به زبان فارسی صدا می زنند و می فرمایند: هاشم بلند شو. ( پایت را روی پایم بگذار )، هم چنین آیت الله حاج میرزا احمد سیبویه، از شیخ حسین سامرایی که از بزرگان اهل منبر در عراق بود، نقل کردند: در ایامی که در سامرا مشرف بودم، در روز جمعه ای، طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا کردم و متوجه مقام حضرت صاحب الأمر علیه السلام شدم.

در آن حال از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمودند: «به شیعیان و دوستان بگویید که خدا را به حق عمه ام حضرت زینب (علیهاالسلام) قسم دهند، که فرج مرا نزدیک گرداند.» (بخوانید: به حق عمه ات زینب (سلام الله علیها) )

حیوان به حرف امام(ع) رام می شود

ائمه(ع) علاوه بر زبان انسان ها، سخن سایر موجودات از جمله حیوانات را هم متوجه می شوند. ماجرای شتر شیخ محمد نمونه ای از اطاعت حیوانات از امام زمان(ع) است.

حاج شیخ محمد، آن سال، پدر پیرش را هم به حج برده بود و حالا در راه برگشت، شترش سرکشی می کرد. او رو به قبله نشست و گفت: یا فـارس الـحجاز، یا ابا صالح المهدی، آیا به فریاد ما نمى رسى، تا بدانیم امامى داریم که ما را همیشه مد نظر دارد و به فریادمان مى رسد؟

در همان لحظه جوانی خوش سیما نزد آنان آمد و گفت چه شده؟، شیخ محمد شتر را نشان داد و گفت: شتر من خوابیده است و ما در این صحرا مانده ایم , نمى دانم مرا به خانه مى رساند یا نه؟
جوان سمت شتر رفت و پایش را بر زانوهاى آن گذاشت و سر خود را سمت گوشش برد. ناگهان شتر حـرکـت کـرد، به طورى که نزدیک بود از جا بپرد. جوان دستش را بر سر آن حیوان گذاشت، حیوان آرام شـد. بـعد روى به شیخ محمد کرد و سه مرتبه گفت: نترس تو را مى رساند.

مدتی گذشت. شتر آنها را تا مقابل قبر میثم تمار در کوفه آورد و در آن جا روى زمین خوابید. شیخ محمد کوفی، یاد کار آن جوان در بیابان افتاد و نزدیک گوش شتر رفت و آهسته به او گفت: بنا بود که تو ما را به منزلمان برسانى. شتر تا این حرف را شنید، فوراً حرکت کرد و آنها را تا خانه رسانید.

پی نوشت:
1.               اصول کافى جلد 2 صفحه 38 روایة 7
2.                      امام صادق قطب الدین راوندی، سعید بن عبد اللّٰه، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 753، مؤسسه امام مهدی(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 47، ص 119، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
3.                الکافی، ج‏1، ص509 ، حدیث 11، (ط - الإسلامیه)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد