مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری از استادش، مرحوم آیت الله سیّدمحمّد فشارکی نقل میکند که به هنگام شیوع وبا در «سامرّاء» ایشان فرمود:من حکم کردم بر زنان و مردان از شیعیان سامرّاء که زیارت عاشورا بخوانند و ثواب آن را هدیه نمایند به روح مطهّر حضرت نرجس خاتون، والده ماجده حضرت حجّت(ع) و او را در نزد فرزندش شفیع قرار دهند تا ایشان نیز در نزد خداوند شفاعت نمایند و من ضامن میشوم که هرکس این عمل را انجام دهد، مبتلا به بیماری وبا نشود. همه شیعیان به این حکم عمل کردند و هیچ کس مبتلا به وبا نشد.
••• مطمئنترین و نزدیکترین راه برای اجابت دعا
همه امامان، کشتی نجاتند؛ لیکن کشتی امام حسین(ع) سریعتر است.
همه
ائمّه(ع) مشعل هدایتند؛ ولی مشعل اباعبدالله الحسین(ع) پرفروغتر است. همه
اولیای الهی درهای رحمت پروردگارند؛ امّا درِ رحمت امام حسین(ع) فراختر
است.
همه شهیدان راه حقّ شفابخشند؛ لیکن شفابخشیِ امام حسین(ع) گستردهتر است.
همه پیشوایان الهی اعجازگرند؛ ولی معجزات امام حسین(ع) همگانیتر است.
امام حسین(ع) هرچه داشت، در طبق اخلاص نهاد و همه را یکجا، در راه خدا داد.
خدا
نیز به او پاداشی فراخور خداوندیاش عطا فرمود: شفا در تربت او، استجابت
دعا تحت قبّه او و دوای هر دردی را در گروی یک نگاه او قرار داد.
یکی از وسایل مهم و مجرّب برای توسّل به حضرت سیّدالشّهداء(ع)، «زیارت عاشورا» است.
زیارت
عاشورا و مداومت بر آن، بسیار سهل و آسان است. هر کسی در هر مکان و در هر
زمانی میتواند با دلی پاک و نیّتی صادق به درگاه او روی آورد و این زیارت
را طبق دستور امام(ع) بخواند و مشکلش را حل شده بیابد.
چقدر فراوانند
کسانی که اولاددار نمیشدند، با زیارت عاشورا صاحب اولاد شدند! به بیماری
سخت و کمرشکنی چون سرطان مبتلا بودند، از برکت زیارت عاشورا بهبودی یافتند!
سرپناهی نداشتند و در پرتوی زیارت عاشورا صاحب خانه و کاشانه شدند!
وه چقدر بسیارند کسانی که یک عمر از درد هجران سوختند، با زیارت عاشورا به کعبه مقصود و قبله موعود رسیدند!
••• آثار معجزهآسای زیارت عاشورا
آثار معجزهآسای زیارت عاشورا در این صفحات نمیگنجد؛ ولی به حکمِ
آب دریا را اگر نتوان کشیـد
به قدر تشنگی باید چشید
به نمی از یمِ بیکران آن اشاره میکنیم:
1.
مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری از استادش، مرحوم آیت الله
سیّدمحمّد فشارکی نقل میکند که به هنگام شیوع وبا در «سامرّاء» ایشان
فرمود:
من حکم کردم بر زنان و مردان از شیعیان سامرّاء که زیارت عاشورا
بخوانند و ثواب آن را هدیه نمایند به روح مطهّر حضرت نرجس خاتون، والده
ماجده حضرت حجّت(ع) و او را در نزد فرزندش شفیع قرار دهند تا ایشان نیز در
نزد خداوند شفاعت نمایند و من ضامن میشوم که هرکس این عمل را انجام دهد،
مبتلا به بیماری وبا نشود.
همه شیعیان به این حکم عمل کردند و هیچ کس مبتلا به وبا نشد.
این
مطلب به قدری روشن بود که سنّیها از روی شرمساری، مردههای خود را شبانه
دفن میکردند و به «حرم مطهّر عسکریّین(ع)» میآمدند و میگفتند:
ما به شما درود میفرستیم؛ آنگونه که شیعیان میفرستند.1
2.
در عهد زعامت مرحوم آیت الله حاج سیّدمحمّد حجّت کوهکمری، قحطی و گرانی
سختی پدید آمد. آن مرحوم به چهل نفر از طلّاب مهذّب و متدیّن دستور داد که
به «مسجد جمکران» مشرّف شوند و در پشتبام مسجد به صورت دستهجمعی، زیارت
عاشورا را با صد سلام و صد لعن و «دعای علقمه» را بخوانند. آنگاه به حضرت
موسیبن جعفر(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت علیاصغر(ع) متوسّل شوند، رفع
گرانی و نزول باران را از خداوند بخواهند.
چهل تن از طلبه فاضل و متدیّن
به امر مرجعیّت اعلای تشیّع به میعادگاه عاشقان شرفیاب شدند؛ زیارت عاشورا
را طبق دستور آن مرجع آگاه انجام دادند و مسجد جمکران را به قصد «قم» ترک
کردند. هنوز به دِه «جمکران» نرسیده بودند که بارانِ رحمت سیلآسا فرو ریخت
و طلّاب، ناچار شدند که لباسهای خود را در آورند، کفشهای خود را به دست
بگیرند و از میان سیلابها عبور کنند.2
3. داستان همسرِ صالحه استاد
اشرف حدّاد را همه شنیدهاند که به زیارت عاشورا مداومت داشت. در شب اوّل
رحتلش، سه بار امام حسین(ع) به دیدارش تشریففرما شدند و در بار سوم، امر
فرمودند که عذاب را از اهل آن قبرستان بردارند.3
4. سیّد احمد رشتی
هنگامی که از قافله عقب ماند و از زندگی دست شست، توسّل فراوان نمود.
سرانجام به محضر کعبه دلها تشرّف یافت. حجّت خدا بعد از فرمان نماز شب و
«جامعه کبیره» فرمود:
«شما چرا عاشورا نمیخوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا.»4
5.
مرحوم میرزا ابراهیم محلّاتی، عموی محروم آیتالله حاج شیخ بهاءالدّین
محلّاتی، در شب 24 صفر 1336 ه .ق. در «شیراز» رحلت کرد. در همان شب مرحوم
شیخ مشکور در «نجف اشرف» حضرت عزرائیل(ع) را در رؤیا دید و از او پرسید: از
کجا تشریف میآورید؟ فرمود: از شیراز، از قبض روح میرزا ابراهیم محلّاتی
میآیم.
از وضع آن مرحوم در عالم برزخ پرسید؛ فرمود: در بهترین حالت است. خداوند هزار فرشته موکّل فرموده که از او اطاعت کنند.
پرسید: از کجا ایشان به این مقام رسیدهاند؟ فرمود: او سی سال تمام بر زیارت عاشورا مداومت داشت.
شیخ
مشکور خوابش را برای میرزا محمّدتقی شیرازی نقل کرد. او به شدّت گریه
نمود. گفت: خواب است. فرمود: بلی؛ ولیکن خوابِ شیخ مشکور است.
فردای آن روز، تلگرافی از شیراز رسید و صادقه بودن رؤیای شیخ مشکور بر همگان ثابت شد.5
6.
مرحوم شیخ صدرا بادکوبهای که بر زیارت عاشورا مداومت داشت، در 11 شعبان
1392ه .ق. درگذشت. پس از بیست و سه سال هنگامیکه قبر شریفش در موقع
تخریب «وادی السّلام» توسط رژیم عفلقی شکافته شد، پیکر پاکش، تر و تازه
پدیدار گردید.6
7. مرحوم حاج شیخ حسن فرید که داستان سامرّاء را از
مرحوم حائری شنیده بود، به گرفتاری سختی مبتلا میشود. از روز اوّل محرّم
شروع به خواندن زیارت عاشورا میکند. روز هشتم از برکت آن زیارت، به صورت
خارق العادّهای مشکلش حل میشود.7
8. بانویی که تا بیست سال بعد از ازدواج، اولاددار نمیشد، با مداومت بر زیارت عاشورا ـ به مدّت چهل روز ـ صاحب فرزند شد.8
9. مرحوم آقا نجفی اصفهانی مینویسد:
دو چلّه زیارت عاشورا جهت مطالب مشروع خواندم و نتیجه گرفتم.9
10.
مرحوم حاج شیخ عبدالنّبی عراقی که کتاب ارزشمندی در کیفیت مداومت بر زیارت
عاشورا نوشته، انگیزه نگارش این کتاب را برآورده شدن حاجتی به برکت زیارت
عاشورا معرفی میکند که به نظر ایشان محال عادی بوده است.
در شیوهای که
ایشان بیان فرموده، سه روز روزه گرفته میشود، روز سوم غسل زیارت کرده، به
صحرا رفته، به خواندن زیارت عاشورا پرداخته میشود.10
••• کیفیّت ختم زیارت عاشورا
امّا
بهترین کیفیّت زیارت عاشورا بر اساس روایتی که شیخ طوسی(ره) در «مصباح
المتهجّد» و ابن قولویه در «کامل الزّیارات» از امامصادق(ع) نقل کردهاند،
به قرار زیر است:
1. غسل زیارت کردن در اوّل روز؛
2. رفتن به صحرا یا محلّی مرتفع؛
3. اشاره کردن به سوی «کربلا»؛
4. لعن فراوان بر قاتلان امام حسین(ع) نمودن؛
5. تکبیر گفتن؛
6. زیارت «امینالله» یا زیارت ششم امیرالمؤمنین(ع) را خواندن؛
7. دو رکعت نماز زیارت به جای آوردن؛11
8. زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام خواندن؛
9. دو رکعت نماز زیارت به جای آوردن؛
10. دعای علقمه خواندن.
امام
صادق(ع) تضمین کرده است که هر کس این زیارت را به این کیفیّت بخواند،
زیارتش قبول، سعیاش مشکور، دعایش مستجاب، حاجتش روا و سلامش به محضر
سیّدالشّهداء(ع) واصل گردد. آنگاه پس از آنکه پاداش زیارت عاشورا را هزار
هزار حج، هزار هزار عمره و هزار هزار جهاد در محضر رسول خدا(ص) بیان
میکنند، میفرمایند:
«اگر بتوانی در همه عمر، همه روزه این زیارت را بخوانی، انجام بده، که همه این پاداشها از آنِ تو خواهد بود.»
و
در پایان میفرمایند: «هرگاه تو را حاجتی پیش آید، این زیارت را با این
دعا بخوان و به این وسیله به سوی خدا توجّه کن که البتّه حاجتت برآورده
میشود و بیگمان خداوند خلف وعده نمیکند.»12
با توجّه به نکات یاد
شده، بر همه ما لازم است که مشکلات خود را با توسّل به ائمّه اطهار(ع) و به
خصوص از رهگذرِ مداومت بر زیارت عاشورا حل کنیم و از فیوضات بیکران این
زیارت غفلت نکنیم.
••• راه آســـان
صحیحترین،
معتبرترین، کاملترین و جامعترین کیفیّت ختم زیارت عاشورا همان است که از
مصباح المتهجّد شیخ طوسی(ره) نقل کردیم؛ امّا برای کسانی که میخواهند همه
روزه توفیق ختم زیارت عاشورا پیدا کنند، ولی زمان آنها برای چنین کاری کفاف
نمیدهد، راه آسانی هست که صاحب کتاب «الصّدف المشحون» با سلسله اسنادش از
امام هادی(ع) روایت کرده است. بر اساس این نقل، میتوان جمله لعن را
یکبار خوانده، فقط جمله «اللّهمّ العنهم جمیعاً» را صد بار گفت.
همچنین
جمله سلام را یک بار خوانده، فقط جمله «السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ
عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى أَوْلَادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى
أَصْحَابِ الْحُسَیْن» را صد بار گفت.13
آیت الله شبستری نیز این متن را از شیخ طوسی(ره) نقل کرده و شرح داده که صاحب «الذّریعه» نیز به آن اشاره نموده است.14
••• آداب ختـــم
همه ختومات از جمله ختم زیارت عاشورا آدابی دارند که رعایت آنها شایسته است:
1. با وضو باشد؛
2. رو به قبله باشد؛
3. با توجّه کامل انجام پذیرد؛
4. به قصد قربت باشد؛
5. به دور از هر گونه ریا و تظاهر انجام پذیرد؛
6. در صورت امکان در اماکن مقدّسه و مشاهد مشرّفه انجام شود؛
7. در صورت امکان، در ساعت معیّن انجام شود؛
8. در صورت امکان، در مکان معیّن انجام پذیرد؛
9. بدون تکلّم در وسط باشد؛
10. با تن پاک، جامه نظیف، به دور از لقمه شبههناک باشد.
در مورد ختم زیارت عاشورا، علاوه بر آداب یاد شده، رعایت چند نکته دیگر مناسب است:
1. غسل زیارت کرده باشد؛
2. رو به سوی کربلا باشد؛
3. در صحرا، پشت بام، جای مرتفع، زیر آسمان باشد؛
4. متن زیارت را با صد لعن، صد سلام و سجده انجام دهد؛
5. قبلاً زیارت امین الله یا زیارت ششم امیرمؤمنان(ع) را بخواند؛
6. دو رکعت نماز زیارت به جا آورد؛
7. دعای علقمه را بخواند؛
8. بر قاتلان امام حسین(ع) لعنت فراوان کند؛
9. آن را به نیّت تعجیل در امر فرج انجام دهد؛
10. برای تعجیل در امر فرج دعا کند و حدّاقل بگوید:
«اللَّهُمَّ
رَبَّ الْحُسَیْنِ اشْفِ صَدْرَ الْحُسَیْنِ وَ اطْلُبْ بِثَارِهِ
اللَّهُمَّ انْتَقِمْ مِمَّنْ قَتَلَهُ وَ أَعَانَ عَلَیْه»15
پینوشتها:
1. این داستان به خطّ مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری در نزد نگارنده موجود است.
2. این داستان را به نقل از شاهدان عینی در کتاب «کریمه اهل بیت»، ص 481 آوردیم.
3. این واقعه را صاحب «شفاء الصّدور» در ج 1، ص 126 با سند معتبر نقل کرده است.
4. این تشرّف و این فرمان را مرحوم نوری در نجم الثّاقب، ص 342 بدون واسطه از سیّد احمد رشتی نقل کرده است.
5.
شرح حال آن فقید سعید در کتاب «مردی بزرگ از خطّه فارس» به تفصیل آمده و
این داستان در منابع فراوان، از جمله «داستانهای شگفت»، ص 344 آمده است.
6. مشروح این داستان را در کتاب «اجساد جاویدان»، ص 355 آوردیم.
7. داستانهای شگفت، ص 458.
8. زیارت عاشورا و آثار شگفت، ص 32.
9. سیاحت شرق، ص 380.
10. نگارنده گوید: شیخ طوسی سه روز روزه را در زیارت وارث نقل فرموده است. [مصباح المتهجّد، ص 717].
11. شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص 781.
12. شیروانی، الصّدف المشحون، ص 199.
13. شبستری، اللّؤلؤ النضید، ص 140.
14. آقا بزرگ طهرانی، الذّریعه، ج 15، ص 29.
15. کفعمی، البلد الأمین، ص 280
مِراء، یعنی «خرده گیری و اشکال گرفتن از کلام دیگران،
برای اینکه نقص کلام آنها آشکار شود» (1) و معمولا با انگیزه ی برتری جویی و
خودنمایی علمی پدید می آید به این معنا که فرد در گفت و گو با دیگری به
ایراد و اعتراض از سخنان او می پردازد تا هوش و دقت و زیرکی خود را نشان
دهد. امام صادق (علیه السلام) درباره ی مراء می فرمایند:
«مراء دردی
بسیار سخت است و ویژگی بدتر از آن در انسان نیست. مراء خلق و خوی شیطان و
خویشاوند اوست؛ پس هیچ کس در هیچ حالی مراء نمی کند مگر آنکه از خودش و
دیگران ناآگاه و از حقایق دین محروم باشد.» (2)
اگر تا امروز اهل
بگو مگو کردن بودیم و در هر بحثی، همین عادت مراء را داشتیم، وقتش رسیده
است تا فکری به حال خودمان کنیم و این اخلاق شیطانی را کنار بگذاریم. درست
است که یک دفعه نمی شود عادات زشت را رها کرد، اما تمرین و پایداری، حتما
نتیجه بخش خواهد بود، ان شاالله.
اولین کاری که لازم است بکنیم، این
است که دست از خودبزرگ بینی برداریم! سعی کنیم بیشتر بدانیم و کمتر ادعای
دانش و همه چیزفهمی! کنیم و کمتر اظهار نظر کنیم. زیرا هر چقدر خودمان را
بالا بدانیم، بیشتر وسوسه می شویم تا از کلام دیگران اشکال بگیریم تا نقص
کلام آنها را آشکار کنیم.
دومین راهکار این است که گفتار و رفتارمان
را مثبت کنیم، به این صورت که سعی کنیم همیشه یا دیگران را تأیید کنیم یا
حتی اگر حرفی خلاف اعتقادات ما می زنند، بگومگو نکنیم. در واقع مثل آدمهایی
نباشیم که همیشه مخالف اند و تا دیگران اظهارنظری می کنند، سریع او را
ضایع می کنند و از حرف او ایراد می گیرند؛ زیرا پیامبر گرامی اسلام (صل
الله علیه و آله) می فرمایند: «پرهیزکارترین مردم آن است که خرده گیری از
سخن دیگران را ترک کند، اگرچه حق با او باشد.»(3)
راهکار دیگر هم
این است که به عواقب کاری که می کنیم فکر کنیم. معمولا افرادی که با دیگران
زیاد بگومگو می کنند و مدام در حال خرده گیری از حرفها و نظریات دیگران
هستند، آدمهای محبوبی نیستند. امیرالمومنین علی (علیه السلام) در این باره
می فرمایند: «میوه و ثمره ی مراء، دشمنی بسیار است.»(4)
البته ذکر
یک نکته در اینجا ضروری است و آن هم اینکه سه مفهوم «مراء»، «جدال» و
«خصومت» بسیار به هم نزدیک هستند و تا حدودی هم پوشانی دارند. در اینجا
برای جلوگیری از اشتباه، تعریف این دو مورد را هم بیان می کنیم.
جدال،
در علم اخلاق به معنی پیکار لفظی جهت چیره شدن بر طرف مقابل و ساکت کردن
اوست. خصومت هم به معنی پیکار لفظی با دیگران به قصد به دست آوردن مال یا
استیفای حق (به دست آوردن حق) است. در حقیقت هر سه ی اینها پیکارهای لفظی
هستند با انگیزه های مختلف و این نیت ما است که تفاوت اینها را معلوم می
کند.
در هر شرایطی و به هر نیتی، بگومگو کردن با دیگران عملی است که
در دین ما به شدت مورد نکوهش واقع شده؛ برای مثال امام رضا (ع) به نقل از
امام علی (ع) می فرمایند: «خداوند کسانی را که در دین او جدال می کنند لعنت
می کند. آنان در زبان پیامبر خدا نیز لعنت شدگانند.»(5)
اما گاهی، همین
مجادله کردن، در دین پسندیده و مورد پذیرش است. اگر می خواهید با انواع
جدال و نوع مثبت آن آشنا شوید، قسمت بعدی این مطلب را مطالعه کنید.
پی نوشت:
1.
آیت الله مجتبی تهرانی، کتاب اخلاق الهی، ج 4، مباحث قوه ی شهویه 3، آفات
زبان (بخش یکم)، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه ی اسلامی، ص
166.
2. محدث نوری، مستدرک الوسایل، ج 9، ص 73، ح 10243؛ به نقل از
آیت الله مجتبی تهرانی، کتاب اخلاق الهی، ج 4، مباحث قوه ی شهویه 3، آفات
زبان (بخش یکم)، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه ی اسلامی، ص 167.
3. محدث نوری: مستدرک الوسایل، ج 9، ص 75، ح 10247، به نقل از مجتبی تهرانی ص 165.
4.
آیت الله مجتبی تهرانی، کتاب اخلاق الهی، ج 4، مباحث قوه ی شهویه 3، آفات
زبان (بخش یکم)، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه ی اسلامی، ص
173.
5. علامه مجلسی: بحارالانوار، ج 2، ص 129، ح 13؛ به نقل از همان، ص 190.