-
اهمیت شناخت ظاهر امام
سهشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1393 01:40
اگر بین احادیث و روایات مهدوی یک جست و جوی کوتاه داشته باشیم، خواهیم دید که قسمت عمده ای از آنها مربوط است به توصیف ظاهر امام زمان (عج) و اوضاع و احوال مربوط به دوره ی ظهور و ویژگیهایی که منحصر است به ایشان. از زمان پیامبر (ص) تا پدر بزرگوار ایشان (ع)، همه ی معصومین ما سعی کرده اند که توصیفاتی از ظاهر حضرت مهدی (عج)...
-
مهدی(ع)، خزانه دار علم خدا
سهشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1393 01:36
فکر کنید چند روزیست که برای شما در زندگی خصوصیتان مشکلی پیش آمده و ذهنتان درگیر آن موضوع است. از قضا در همان ایام شما در کلاسی شرکت می کنید و بدون اینکه با استاد در رابطه با مشکلتان صحبت کرده باشید، استاد در اثناء حرف هایش، جواب سوال های ذهنی شما را می دهد و راه حل خوبی هم پیشنهاد می کند؛ حالا شما در این لحظه که فکر...
-
دانای هر زبان
سهشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1393 01:35
تصور کنید که شما جزء آن دسته از افرادی هستید که علاقه مند به رشته ی حقوق بوده اید ولی برای فرار از زبان عربی، رشته ی ریاضی را انتخاب کرده اید؛ حالا روز ظهور حضرت مهدی(ع) که سالها انتظارش را کشیده اید، فرا رسیده و در این روز امامتان با شما به عربی سخن بگویند و شما اصلاً حرف هایشان را نفهمید، چه احساسی دارید؟ به نظر شما...
-
جمال چهره ی تو، حجتِ موجّه ماست
سهشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1393 01:34
یکی از موضوعات انشای سال های نوجوانی این بود که چهره فردی را توصیف کنیم. فرقی نمی کرد این شخص کیست، مهم این بود به گونه ای توصیف کنیم که اگر فرد چشمانش رو بست بتواند با توصیفات ما فرد مورد نظر را در ذهنش تصور کند. موضوع این هفته ما هم توصیف سیمای آقایی است که تعداد افرادی معدودی او را دیده اند، برای همین شاید توصیفش و...
-
مجبورمان کن خوب شویم!
شنبه 6 اردیبهشتماه سال 1393 00:28
بارها گفته ام ببخش و باز... بعد از دو ماه بارش رحمتت به خودم که نگاه می کنم، از اختیار خودم خجالت می کشم... پای سفره ی میهمانی ات اعتراف می کنم: خودم را بهتر از هر کسی می شناسم یه همین خاطر حرف آخرم را می گویم: آخدا! ما را به جبر هم که شده سر بزیر کن خیری ندیده ایم از این اختیار ها ... و لاتکلنی الی نفسی ...(1) پی...
-
منتظرت نیستیم...سنگ صبورمن ، کجایی؟
شنبه 6 اردیبهشتماه سال 1393 00:23
می خوانیم: «غیبت» و گمان می کنیم تو غایبی. بی آنکه تأملّی در لحظه های حضور تو کنیم و لحظه های حضور خودمان... بی آنکه ببینیم دست تو را میان بیداری های جهان، بی آنکه ببینیم رد پای تو را در قلب هدایت شدگان، بی آنکه ببینیم حمایت تو را از شیعیان بی نام و نشان، بی آنکه ببینیم چهره ی تو را در چشم مشرّف شدگان، بی آنکه ببینیم...
-
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
شنبه 6 اردیبهشتماه سال 1393 00:15
حکومت حضرت مهدی(علیه السلام) تجلی قدرت خداوند است و این اراده وخواست خداست که به این بنده صالحش چنان قدرتی بدهد که تاکنون به هیچ یک از بندگانش نداده است. چه زیباست بدانیم او که می آید، چه می پوشد، در دستش چیست و با خود چه می آورد؟ براساس روایات موجود، هنگام ظهور، فرشتگان غرق شادی وسرورند. فرشته ای بالای سر حضرت...
-
جوان هزار ساله ی هاشمی
شنبه 6 اردیبهشتماه سال 1393 00:13
اگر گذر سن انسان را از دوران نوزادی تا پیری نگاه کنیم، می بینیم که پیری خیلی شبیه نوزادی است! شباهتش، هم در نداشتن مو و دندان است و هم ناتوانی و وابستگی! ولی بعضی از پیرها هستند که از نشانه های پیری، فقط سنّ بالا دارند. همین چند وقت پیش، پیرمرد 150 ساله ای را نشان می داد که از منِ جوانِ روغن نباتی خیلی سالمتر و سرحال...
-
چتری از جنس ابر
شنبه 6 اردیبهشتماه سال 1393 00:12
می خواهید یک راه آسان برای شناخت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) در بین هزاران فریبکار، به شما معرّفی کنیم؟ برای اینکه که در هنگامه ی ظهور، وسط گیر و دار بحرانهای جهان، نشانه ی بارزی برای تشخیص حضرت مهدی (عج) از اهل باطل باشد؟ راه ساده ای است: ابری بالای سر حضرت مهدی (عج) است که دائم فریاد می زند: حق با اوست! البته ما...
-
مُسکّن قلبها: مرگ نور چشم امام (ره) خمینی (ره)
شنبه 6 اردیبهشتماه سال 1393 00:06
همه مانده بودند که چطور این موضوع را به امام خمینی (ره) بگویند، همگی می خواستند بدانند که عکس العمل ایشان چه خواهد بود؟ حاج آقا مصطفی مانند بازویی قوی برای امام (ره) بود و حالا به طرز نامعلومی مرحوم شده بود. صبح، برخی از آقایان، ناراحت و افسرده به دیدن امام (ره) می روند. امام خمینی (ره) از چهره هایشان می فهمند که...
-
یاران امام زمان (عج): زنان شایسته
شنبه 6 اردیبهشتماه سال 1393 00:04
زن که به عاطفی و پر مهر است می تواند مسئولیت های بزرگی را بر دوش کشد و اثری از خود بر جای گذارد که مردانی بزرگ از انجام دادنش عاجز باشند. زنانی که شاید نامشان در صفحه های تاریخ گم شده باشد و یا در شناخت و شناسانده شدن آن ها کوتاهی ها و جفاها شده باشد. از زنان بزرگواری مانند آسیه(سلام الله علیها)، حضرت مریم(س)، هاجر(س)...
-
تابوت کودکی هایش
پنجشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1393 01:59
جنازه پسرشان را که آورده بودند چیزی جز دو سه کیلو استخوان نبود. پدر سرش را بالا گرفت و گفت: "حاج خانوم جان، غصه نخوری ها! دقیقا وزن همون روز هاییِ که خدا بمون هدیه دادش."
-
شباهت های ظهور و قیامت: نزدیک بودن
پنجشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1393 01:11
«همانا آن ها آن را دور می بینند و ما نزدیک می بینیم.» فراز پایانی و حسن ختام دعای عهد بیان کننده ی اعتقاد ما به نزدیک بودن ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. همچنان که همین مسئله با همین ادبیات در قرآن کریم هم مورد تأکید و تأیید قرار گرفته است. خداوند در سوره معارج فرموده است: «إنَّهم یَرونهُ بعیداً و...
-
میلاد حوراء
چهارشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1393 01:46
شب معراج بود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به آسمان چهارم بردند، جبرئیل اذان می گفت و میکائیل اقامه. پس به پیامبر (ص) گفتند: حرکت کن. حضرت (ص) لحظه ای درنگ کردند و فرمودند: اى جبرئیل! من جلو بیفتم در حالى که تو در حضور من هستى؟؛ او پاسخ داد: بلى، خداوند عزوجل پیامبران مرسلش را بر ملائکه ى مقربینش برتری داده است....
-
اعتبار خدا
چهارشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1393 01:44
گفت: عباس آقا با این درآمدت زندگیت می چرخه؟ گفتم: خدا رو شکر، کم وبیش می سازیم. خدا خودش می رسونه. گفت : حالا ما دیگه غریبه شدیم لو نمی دی! گفتم: نه یه خورده قناعت می کنم گاهی اوقات هم کار دیگه ایجور بشه انجام می دم، خدا بزرگه نمی ذاره دست خالی بمونم. گفت: نه. راستشو بگو. گفتم: هر وقت کم آوردم یه جوری حل شده. خدا...
-
تأمین پیرمرد نصرانی از بیتالمال
چهارشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1393 01:29
پیر مرد فرتوت و نابینایى، در حال گدایى، بر امیرمؤمنان علیبنابیطالب علیهالسلام گذشت. امام فرمود: این مرد کیست و چرا گدایى مى کند؟ جواب گفتند: "نصرانى است" امام علیهالسلام فرمود: تا آن زمان که قدرت کار کردن داشت از او کار کشیدید و اینک که پیر شده و قدرت کار کردن ندارد، از تأمین روزى وى دریغ مى ورزید؟ از...
-
مُسکّن قلبها: زن رقوب و کودک بر در بهشت
چهارشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1393 01:20
زن آرام و قرار نداشت، صدای ناله و شیونش آرامش را از همسایه ها سلب کرده بود و همه مردم شهر از جریان با خبر بودند. انصار خدمت رسول خدا (ص) آمدند و گفتند: یا رسول الله! زنی است که فرزندش را از دست داده و ما می ترسیم از فرط غصه و غم جان دهد، اگر می شود شما بیایید و آرامش کنید. پیامبر (ص) به خانه زن رفتند و شخصاً علت این...
-
دختری با تاج نورانی
چهارشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1393 01:02
و خداوند آدم و حوا را آفرید. آنان در بهشت به خود بالیدند. آدم به حوا گفت: خداوند خلقى زیباتر از ما نیافریده است. همان دم که آدم این سخن را بر زبان آورد، خداوند به جبرئیل فرمود: آدم و حوّا را به فردوس اعلى ببر. آنها وارد فردوس شدند. دختری را دیدند که روی تختی نشسته بود و تاجى از نور بر سر و دو گوشواره از نور در گوش...
-
مقام فاطمه(س) در حدیث لولاک
چهارشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1393 01:00
«لولاک یا محمد ما خلقت الأفلاک ولولا علی ما خلقتک ولولا فاطمة ما خلقتکما؛ ای محمد! اگر تو نبودی افلاک را نمی آفریدم و اگر علی نبود، تو را و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمی کردم.» (1) این سخنی است که خداوند بلند مرتبه و یکتا، در مقام حضرت زهرا(سلام الله علیها) بیان داشته است. امّا آیا این حدیث نشانگر این است که...
-
کشته اشک: الاغ زائر
جمعه 29 فروردینماه سال 1393 09:57
«شیخ محمّد حسین» (1) کمی با کناره ی پایش به الاغ فشار آورد تا از زوّار عقب نماند. با نگرانی، صف زائران را نگاه کرد که با صورتهای مضطرب، به رئیس تفتیش و پاسبانانش نگاه می کردند. هر کسی که نزدیک محلّ تفتیش می رسید، از مرکبش پیاده می شد و خورجین و بار و اثاثش را در اختیار پاسبان قرار می داد. این روزها، سفر کربلا، شده...
-
شاهرخ ضرغام؛ قصه طلا و مس
جمعه 29 فروردینماه سال 1393 09:49
اپیزود اول : صبح یکی از روزها با هم به ”کاباره پل کارون“رفتیم. به محض ورود، نگاهش به گارسون جدیدی افتاد که سر به زیر، پشت قسمت فروش قرار گرفته بود. با تعجب گفت: این کیه؟ تا حالا اینجا ندیده بودمش؟! در ظاهر، زن بسیار باحیائی بود. اما مجبور شده بود بدون حجاب به این کار مشغول شود. شاهرخ جلوی میز رفت و گفت: همشیره تا حالا...
-
تربتت روی چشم!
چهارشنبه 20 فروردینماه سال 1393 00:40
جوان عادت داشت نمازش را با مهر تربت کربلا بخواند. او نمازش تمام شد و مثل همیشه مهر را در جیبش گذاشت. مادر نگاهی به پسرش انداخت و گفت: ای بابا، پسر جان چند بار بگویم، آن مهر تربت را در جیبت نگذار، وقتی می خوابی رویش می روی و بی احترامی است، تازه ممکن است بشکند. جوان با بی اعتنایی گفت: اتفاقاً چند بار مهر های قبلی ام هم...
-
اشکت نبینم ...
چهارشنبه 20 فروردینماه سال 1393 00:28
عکس اوّل را آورد:«این پسر اولمه، محسن» عکس دوم را گذاشت روی آن: «این پسر دومم محمد هستش، ٢سال از محسن کوچیکتر بود.» عکس سوم را آورد؛ تا خواست حرفی بزند، دید شانه های امام (ره) از گریه می لرزد، عکسها را جمع کرد و زیر چادرش گذاشت و خیلی جدی گفت: «٤تا پسرامُ دادم که اشکتُ نبینم.»
-
چهره ای که خدا کشید
چهارشنبه 20 فروردینماه سال 1393 00:19
اگر تا به حال روی بوم نقاشی خطی نینداخته ای، قلمویی بیاور و رنگی؛ می خواهیم قلم به دست بگیریم و یاد بگیریم که چگونه تمام زیباییها را نقاشی کنیم. قلمو بردار، رنگ از سبز و سیاه و سرخ. بوم، فقط یکی! امروز قرار است چهرهای بکشیم! پس: قلم را به سرخی رنگ آغشته کن و دایره ای از نور بکش. دایره ای که صورتگر یک مرد باشد. نه...
-
فرزند ستارگان
چهارشنبه 20 فروردینماه سال 1393 00:16
تصور کنید که ستارگان قادر به زاد و ولد بودند! از ازدواج دو ستاره ی پرنور چه اتفاقی می افتاد؟ یک ستاره ی پرنور تر به دنیا می آمد! و این تکثیر ستاره ها در نهایت نتیجه ای نداشت جز آنکه در تمامی کهکشان ها، چیزی جز نور باقی نمی ماند. آن هم نوری که هیچ کس یارای تصوّرش را ندارد. ما در جهان کسی را می شناسیم که «فرزند ستارگان»...
-
مردی که از همه بیشتر می داند
چهارشنبه 20 فروردینماه سال 1393 00:14
یک چیز در تاریخ، همیشه مدّعیان خلافت و امامت را رسوا کرده است: نادانی! از همان زمان که در سقیفه، عدّه ای لباس خلافت را بر تن خودشان دوختند بگیرید تا همین چندی پیش که خدای کچل در خوزستان اعدام شد ! فرق بین امام حقیقی با امام دروغین همین است: امام حقیقی می گوید: «سَلونی؛ بپرسید پیش از آن که مرا از دست بدهید» (1) و امام...
-
حرف حساب: ای که پنجاه رفت و در خوابی
چهارشنبه 20 فروردینماه سال 1393 00:12
آیت الله مجتبی تهرانی می گفتند: «اگر انسان می خواهد فکر کند که این دنیا آخرش چیست، بهترین راه این است که به گذشته فکر کند. به این فکر کند که عمری که کرده است، در این مدت چه شده است؟ باقی عمرش هم همین خواهد بود دیگر! چرا غفلت می کنیم و غافلیم؟ چرا فکر مردن نیستیم. ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این چند روزه دریابی گاهی...
-
خاطره ی زیارت
دوشنبه 18 فروردینماه سال 1393 00:37
نمی دونم خودش رضاست یانه ولی به حرمت اعتکاف هایی که با هم بودیم ،اجازه میخوام یه دردی که تو سینش بود رو بنویسم. یه بار که رفته بودمشهد امام رضا(ع) از قول مردی حرف میزدکه خیلی حالشو گرفته بود...میگفت اینطور بهش گفته: اذن دخول خواندم و وارد حرم شدم. به نشان ادب دست به سینه سلامی دادم و قدم از قدم برداشتم. قدم اول، قدم...
-
یتیمان رنج نکشیده
یکشنبه 17 فروردینماه سال 1393 23:53
نود و پنج روز تنها نود و پنج روز * دنیای بی پدر را تاب آوردی... و چه بی رحمیم ما که دنیا را هزاران سال بدون پدرمان نفس می کشیم اللهم عجل لولیک الفرج...
-
مسکن قلب ها: زمینی پر از طلا
یکشنبه 17 فروردینماه سال 1393 23:45
داوود نبی (على نبینا و علیه السلام) رخت عزا بر تن کرده بود و زانوی غم در بغل داشت، آخر ناز دانه اش را تازه از دست داده بود. دائم با خودش می گفت: نعمتی بود که دادی و خود نیز گرفتی و ... خداوند عالم به سویش وحی فرستاد و از او پرسید که ای داوود فرزندت در نزد تو با چه برابر بود؟ او عرض کرد: پروردگارا! فرزندم برای من برابر...