درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

افشای طرح ترور مالکی با همکاری ترکیه وعربستان

یک رادیو اروپایی از نگرانی غربی‌ها از همکاری دستگاه‌های اطلاعاتی ترکیه و برخی کشورهای حوزه خلیج‌فارس با مخالفان نخست‌وزیر عراق و وجود طرحی برای ترور وی خبر داد.

به گزارش موعود ، از نگرانی اروپایی‌ها از مشارکت برخی کشورهای منطقه و موافقت آنها با پیشنهاد برخی معارضان «نوری المالکی» نخست‌وزیر عراق برای در اختیار گرفتن تجارب و امکانات آنها برای ترور مالکی ابراز نگرانی کردند.

به گزارش پایگاه خبری «نهرین»، غربی‌ها اعلام می‌کنند که در صورت اجرایی شدن این عملیات، یک جنگ داخلی در عراق آغاز خواهد شد.رادیو اوستن در گزارشی به نقل از منابع آگاه دیپلماتیک در اتحادیه اروپا اعلام کرد: تظاهرات‌ها و اعتراض‌ها در الانبار، موصل و ترکیت که دارای اکثریت سنی است، در چارچوب محلی و داخلی عراق خارج و به بخشی از درگیری‌ها در‌ منطقه‌ تبدیل شده است. عربستان، ترکیه و قطر نیز امکانات و حمایت‌های زیادی را برای به حرکت در آوردن اهل تسنن در عراق و سقوط بغداد خرج کرده‌اند. و این طرح آنها مشابه طرح طائفه‌ای به راه افتاده در سوریه است.

بنا بر این گزارش، سرویس‌های اطلاعاتی اروپایی، اطلاعاتی را از سوی قطری‌های و ترک‌ها رصد کرده‌اند که موجب بروز این نگرانی شده است. بر اساس این اطلاعات، برخی طرف‌های دخیل در تظاهرات‌های عراق و همپیمان با کشورهای حوزه خلیج فارس و ترکیه از این کشورها خواسته‌اند تا با حمایت اطلاعاتی و تجهیزاتی خود به آنها کمک کنند تا طرح ترور مالکی را کلید بزنند. آنچه که در این میان موجب نگرانی شده است، متقاعدشدن کشورهای منطقه‌ای مخالف مالکی به این پیشنهاد است. به ویژه که مالکی در رد دخالت‌های ترکیه و قطر بسیار قاطعانه برخورد می‌کند.

در این گزارش آمده است: کشورهای غربی در حال اعمال فشار بر قطری‌ها و ترکها و حتی سعودی‌ها هستند تا مبادا وارد این عملیات جنون‌آمیز و غیرمسئولانه شوند زیرا پیامدهای خطرناکی را برای کشورهای منطقه به ویژه ترکیه و عربستان خواهد داشت.

منبع: فارس به نقل از رادیو اروپایی اوستن

اعزام جوانان بیکار عرب به سوریه بعنوان تروریست

یک خبرنگار عراقی در گزارشی از گروه‌های مسلح و تروریستی در سوریه در گزارشی تأکید کرد، تشکیل یک "گردان" در سوریه کار بسیار ساده‌ای است که تنها برای آغاز به یک نیرو با 3 تا 4 هزار دلار سرمایه نیاز دارد.

به گزارش موعود به نقل از العالم، "غیث عبدالاحد" خبرنگار عراقی که در ماه‌های گذشته بین گروه‌های مسلح و تروریستی در سوریه به گشت و گذار پرداخته و برای تهیه گزارش با عناصر آنها گفت وگو کرده است؛ در مقاله‌ای در یک نشریه انگلیسی تحولات اخیر سوریه را بررسی کرد.

بسیاری از گروه‌های مسلح در سوریه تنها توسط یک فرد تاسیس شده اند، که این فرد با یک پشتیبان و حامی مالی در ارتباط است؛ عناصر آنها نیز از خویشاوندان و افراد قبیله موسسان این گروه‌ها، تأمین می‌شود. عناصر مسلح از نبردی به نبرد دیگری می روند زیرا تشنه دستیابی به پول، نبرد و غنایم بیشتر هستند .. این گروه‌ها یا به صورت رسمی عضو "ارتش آزاد" هستند یا ترجیح می دهند که بگویند عضو این گروه هستند.

وی در خصوص مراحل تشکیل یک "گردان" (گروهک تروریستی) در سوریه گفت: تشکیل یک گردان به پنج گام نیاز دارد، نخست نیازمند عناصر شبه نظامی است که این افراد را از میان جوانان بی کار داخلی یا عناصر خارجی جذب می کنند. دوم اینکه آنها سلاح مورد نیاز خود را از قاچاقچیان عراقی، ترک و سوریه تهیه می کنند؛ استفاده از افراد آشنا به رایانه نیز برای انتشار تصاویر ویدیویی ماموریت ها و همچنین جلب حمایت‌های مالی خارجی مثل سوری های خارج از کشور یا شیوخ ثروتمند کشورهای حاشیه خلیج فارس، عنصر سوم تشکیل اینگونه گردانها است. چهارمین گام دریافت ایدئولوژی، و در نهایت پنجمین گام تأمین پول است که برای راه اندازی یک گردان به 3 تا 4 هزار دلار در ماه نیاز است.

رهبر ارتش آزاد: دستور مستقیم کشتار شیعیان عراق صادر شد

الشمالی گفت: برخی از تروریست های ارتش آزاد دستور مستقیم از مقر مرکزی در عربستان سعودی برای رفتن به عراق و کمک به مخالفان دولت عراق در الانبار دریافت کردند، و از طریق اربیل وارد خاک عراق شدند.

به گزارش موعود" طارق ابو حذیفه الشمالی" سخنگوی گروه تروریستی ارتش آزاد؛ اعلام کرد: ما نیمی از نیروهای خود را برای مبارزه با رهبری شیعه به عراق اعزام کردیم، زیرا آنها سنی ها را مورد ظلم و ستم قرار می دهند!
الشمالی افزود: برخی از تروریست های ارتش آزاد دستور مستقیم از مقر مرکزی در عربستان سعودی برای رفتن به عراق و کمک به مخالفان دولت عراق در الانبار دریافت کردند، و از طریق اربیل وارد خاک عراق شدند.
وی هم چنین فاش کرد: ما دستور مستقیم کشتار شیعیان و اخراج آنها از عراق را داریم، به خصوص پیروان جبهه صدر و حکیم که اکثریت شیعیان عراق را تشکیل می دهند.
طارق الشمالی در پایان گفت: ما با اجرای نقشه ای قصد داریم مالکی را محاکمه نظامی کنیم تا عبرتی برای دیگران باشد!.

منبع: شیعه نیوز

یأجوج و مأجوج که بودند؟

درباره اینکه ذوالقرنین چه کسی بوده نظرات متعددی وجود دارد ،اما در روایات پیامبر(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام) آمده:" او پیامبر نبود بلکه بنده صالحى بود."

یکی از داستان های جالب قرآنی، داستان یاجوج و ماجوج و مواجه  ذوالقرنین با آنهاست.

در دو جای قرآن از یاجوج و ماجوج نام برده شده است. در آیه96 انبیاء و در انتهای سوره کهف که در باره ذوالقرنین و سفرهایش سخن گفته می شود. "حَتَّى إِذا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلاً . قالُوا یا ذَاالْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلى‏ أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا"((و هم چنان به راه خود ادامه داد) تا به میان دو کوه رسید، و در آنجا گروهى غیر از آن دو را یافت که هیچ سخنى را نمى‏فهمیدند. (آن گروه به او) گفتند اى ذو القرنین یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد مى‏کنند آیا ممکن است ما هزینه‏اى براى تو قرار دهیم که میان ما و آنها سدى ایجاد کنى.)(93 و 94 کهف)

ذوالقرنین به سرزمینی می رسد که مردمش در سطح پایینی از تمدن بودند و در سخن گفتن(یا فهم و درک سخن) که یکی از نشانه های تمدن است ضعیف و عقب مانده بودند و بین دو کوه زندگی می کردند، این مردم از دست اقوام یاجوج و ماجوج در رنج و عذاب بودند که از پشت کوه ها به آنها حمله می کردند و آنها را غارت می کردند.

مردم این سرزمین به ذوالقرنین پیشنهاد کردند که مالى را از ایشان بگیرد و میان آنان و یاجوج و ماجوج سدى ببندد که مانع از تجاوز آنان بشود. ذوالقرنین پیشنهاد آنها را پذیرفت و به آنها گفت: " آنچه را خدا در اختیار من گذارده بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد مى‏کنید) مرا با نیرویى یارى کنید، تا میان شما و آنها سد محکمى ایجاد کنم."(95 کهف)

سپس از آنها خواست یاریش کنند."قطعات بزرگ آهن براى من بیاورید (و آنها را به روى هم چیند) تا کاملا میان دو کوه را پوشانید، سپس گفت (آتش در اطراف آن بیافروزید و) در آتش بدمید، (آنها دمیدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد، گفت (اکنون) مس ذوب شده براى من بیاورید تا به روى آن بریزم.(سرانجام آن چنان سد نیرومندى ساخت) که آنها قادر نبودند از آن بالا روند و نمى‏توانستند نقبى در آن ایجاد کنند."(96 و 97 کهف)

پس از بنای سد، ذوالقرنین گفت: "این از رحمت پروردگار من است اما هنگامى که وعده پروردگارم فرا رسد آن را در هم مى‏کوبد و وعده پروردگارم حق است."

این سد خود رحمتى از پروردگار بود، یعنى نعمت و سپرى بود که خداوند با آن اقوامى از مردم را از شر یاجوج و ماجوج حفظ فرموده و وقتی وعده خدا رسد آن را در هم می کوبد و منظور از وعده، وعده‏اى است که پروردگار در خصوص آن سد داده بوده که به زودى یعنى در نزدیکى‏هاى قیامت آن را خرد مى‏کند، در این صورت وعده مزبور پیشگویى خدا بوده که ذو القرنین آن را خبر داده و یا همان وعده‏اى است که خداى تعالى در باره قیام قیامت داده است و گفته شده شکسته شدن سد ذوالقرنین از نشانه های قیامت است.

درباره اینکه ذوالقرنین چه کسی بوده نظرات متعددی وجود دارد ،اما در روایات پیامبر(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام) آمده:" او پیامبر نبود بلکه بنده صالحى بود."

و درباره اینکه این دو قوم یاجوج و ماجوج که بودند نیز نظرات زیادی وجود دارد.

در برخی روایات آمده که از نژاد ترک از اولاد یافث بن نوح بودند، و در زمین فساد مى‏کردند. ذو القرنین سدى را که ساخت براى همین بود که راه رخنه آنان را ببندد.

در بعضى روایات دیگر آمده که این قوم از نظر نیروى جسمى و شجاعت به حدى بوده‏اند که از هیچ حیوان و یا درنده و یا انسانى نمى‏گذشتند مگر آنکه آن را پاره پاره کرده مى‏خوردند. و نیز از هیچ کشت و زرع و یا درختى نمى‏گذشتند مگر آنکه همه را مى‏چریدند، و از هیچ نهرى برنمى‏خورند مگر آنکه آب آن را مى‏خوردند و آن را خشک مى‏کردند.

و نیز روایت شده که سه طائفه بوده‏اند، یک طائفه مانند ارز بوده‏اند که درختى است بلند. طائفه دیگر طول و عرضشان یکسان بوده و از هر طرف چهار زرع بوده‏اند، و طائفه سوم که از آن دو طائفه شدیدتر و قوى‏تر بودند هر یک دو لاله گوش داشته‏اند که یکى از آنها را تشک و دیگرى را لحاف خود مى‏کرده، یکى لباس تابستانى و دیگرى لباس زمستانى آنها بوده اولى پشت و رویش داراى پرهایى ریز بوده و آن دیگرى پشت و رویش کرک بوده است. بدنى سفت و سخت داشته‏اند. کرک و پشم بدنشان بدنهایشان را مى‏پوشانده.

و روایت شده که قامت هر یک از آنها یک وجب و یا دو وجب و یا سه وجب بوده است.

و همچنین در روایات آمده که یاجوج یک قوم و ماجوج قومى دیگر و امتى دیگر بوده‏اند، و هر یک از آنها چهار صد هزار امت و فامیل بوده‏اند، و به همین جهت جز خدا کسى از عدد آنها خبر نداشته.

در تورات در کتاب "حزقیل" فصل سى و هشتم و فصل سى و نهم، و در کتاب رۆیاى "یوحنا" فصل بیستم از آنها به عنوان "گوگ" و "ماگوگ" یاد شده است که معرب آن یاجوج و ماجوج مى‏باشد.

به گفته علامه طباطبائى در "المیزان" از مجموع گفته‏هاى تورات استفاده مى‏شود که ماجوج یا یاجوج و ماجوج، گروه یا گروه‏هاى بزرگى بودند که در دوردست‏ترین نقطه شمال آسیا زندگى داشتند و مردمى جنگجو و غارتگر بودند.

کدام حدیث از امیرالمؤمنین (ع) بر سنگ قبر مستشرق آلمانی نقش بسته

آنه ماری شیمل یکی از معدود مستشرقانی بود که بسیاری از وجوه تاریخ اسلام را با انصاف نگریسته است به گونه ای که برخی او را عاشق جهان تلقی می کنند. عاشقی که هزینه عشق خود به جهان اسلام را نیز پرداخته است.


شیمل در هفتم آوریل ۱۹۲۲ در ارفورت آلمان در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. خواندن یک داستان عربی در کودکی جرقه ای شد که زندگی آینده او را رقم زد. در سن پانزده سالگی عاشقانه زبان عربی را آموخت در سال۱۹۴۶ در دانشگاه ماربورگ به درجه استادی رسید، اما به خاطر اینکه دختری جوان بود نه در ماربورگ بلکه در دانشگاه آنکارا و به زبان ترکی مشغول تدریس شد. او علاوه بر ترکی، عربی، فارسی، اردو و بیشتر زبان های هند و اروپایی را آموخت. در سال ۱۹۵۱ بار دیگر در تاریخ ادیان دکتری گرفت و در سال ۱۹۶۱ به عنوان استاد دانشگاه بن منصوب شد. وی در هاروارد، کمبریج و دانشگاه های ترکیه، ایران، پاکستان و افغانستان نیز تدریس داشته است. بی نظیر بوتو نخست وزیر مقتول پاکستان یکی از شاگردان وی به شمار می رود.

شمیل و سلمان رشدی

شیمل جایزه های متعددی را در طول حیات علمی خود دریافت کرد. جایزه سالیانه صلح که هر ساله پیش از نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت به اندیشمندان و متفکران آلمانی اهدا می شود در سال ۱۹۹۵ به شیمل اختصاص یافت.

مصاحبه گر تلویزیون پس از دریافت این جایزه به سراغ شیمل آمد و از او پیرامون سلمان رشدی سؤال کرد. شیمل در پاسخ به این پرسش به قول معروف بر خلاف جهت آب شنا کرد، و شجاعانه طرف جهان اسلام ایستاد، با آنکه فضای اروپا به گونه ای دیگر با این مسئله برخورد می کرد.

وی کارهای سلمان رشدی را نوشته هایی سطحی که برای خوش آمد غرب نوشته شده اند تلقی کرد. شیمل اظهار داشت که سلمان رشدی با کتاب زشتش احساس مسلمانان و حتی خود او را آزده است. پس از این مصاحبه تلویزیونی بود که مدافعان سلمان رشدی یورش خود علیه این بانوی منصف را آغاز کردند. لودگر لوتکهاوس در تاریخ ۱۱ می ۱۹۹۵ طی مقاله ای در روزنامه SUED – DEUTSCHE ZEITUNG سخت بانوی شرق شناس را مورد هجمه قرار داد پس از او گیرنوت روته استاد دانشگاه هامبورگ طی مقاله ای در روزنامه DIE ZEIT به تاریخ دوازه می ۱۹۹۵خواستار پس گرفتن جایزه صلح از شیمل شد. شیمل طی مصاحبه ای با مجله اشپیگل که در ۲۲ می ۱۹۹۵ منتشر شد اظهار داشت: من با نگارش۸۰ کتاب تلاش کردم تا تصویری صحیح از اسلام را به خواننده اروپایی منتقل سازم، من این را یک فعالیت سیاسی قلمداد می کردم، من زندگیم را مصروف ایجاد تفاهم میان غرب و شرق کردم. در این بین البته کسانی همچون پروفسور اشتفان فیلد رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه بن از شیمل دفاع کرد. رئیس جمهوری سابق آلمان رومان هرتزوک نیز در مراسم گرامیداشت شیمل گفت: اگر شیمل نبود آلمانی ها نمی فهمیدند تصویری که از اسلام به آن ها ارائه می شود صحیح نمی باشد.

وی آثار بسیاری پیرامون اسلام به نگارش درآورد که یکی از آخرین نوشته هایش در سال ۲۰۰۲ به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم اختصاص یافت. وی این کتاب را با اقتباس از لفظ شهادت دوم شهادتین .. وان محمدا رسول الله نام نهاد و در صدر کتاب رباعی ای به زبان اردو از یک شاعر هندو می آورد با این مضمون: شاید کافر باشم شاید هم مومن که علم این امر تنها نزد خداوند است، اما می خواهم خود را چونان بنده ای پاکباز نذر کنم، نذر آقای بزرگ شهر، محمد رسول الله… شیمل به جهت این اندیشه ها مورد بسیار مورد هجوم قرار می گرفت اما در پاسخ می گفت که من وی را دوست می دارم.

سرانجام آنه ماری شیمل در سال ۲۰۰۳ در سن بیشتر از هشتاد سال وفات یافت. یک استاد میهمان عرب زبان در دانشگاه بن به نام محمد ابوالفضل بدران می نویسد که وقتی خبر وفات شیمل را دریافت کردم به یاد روزی افتادم که وی مرا به خانه خود دعوت کرد، خانه ای که پر بود از نشانه های شرقی و اسلامی. وقتی شیمل چای و خرما برای من آورده بود از وی پرسیدم چگونه تمام این حمله های رسانه ای را تحمل می کنی؟ وی لبخندی زد و گفت من به این هجمه های رسانه ای اهمیت نمی دهم چرا که این ها از روی کینه می نویسند، و فرد کینه توز زیبایی را نمی بیند، اما من درباره دوستی و حق می نویسم، من دوستدار جهان اسلام هستم و تا لحظه مرگ دوستدار آن خواهم ماند.

شیمل و صحیفه سجادیه

شمیل در جایی پیرامون ادعیه اسلامی به ویژه صحیفه سجادیه می گوید: من خود همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامی را از اصل عربی آن می‏خوانم و به ترجمه‏ای مراجعه نمی‏کنم. من خودم بخشی کوچک از کتاب صحیفه سجادیه را به آلمانی ترجمه و منتشر کرده‏ام، قریب هفت سال پیش وقتی مشغول ترجمه دعای رؤیت هلال ماه رمضان و دعای وداع با آن ماه بودم، مادرم در بیمارستان بستری بود و من که به او سر می‏زدم پس از آنکه او به خواب می‏رفت در گوشه‏ای از آن اتاق به کار پاکنویس کردن ترجمه‏ها مشغول می‏شدم. اتاق مادرم دو تختی بود. در تخت دیگر خانمی بسیار فاضله بستری بود که کاتولیکی مؤمن و راسخ العقیده و حتی متعصب بود. وقتی فهمید که من دعاهای اسلامی را ترجمه می‏کنم، دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسه خودمان کمبودی داریم که تو به ادعیه اسلامی روی آوردی!؟ وقتی کتابم چاپ شد یک نسخه برای او فرستادم. یک ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعا آن را می‏خوانم. وی می افزاید: ” ]امام[ زین‏العابدین ]ع[ برای بسیاری از مردم جهان غرب کارساز است.

سنگ قبر شیمل

جالب است که بر روی سنگ قبر آن ماری شیمل با خط زیبای نستعلیق این کلمه نورانی از امیر المؤمنین نقش بسته است که: الناس نیام فاذا ماتوا انتبهو (مردم خوابند و وقتی می میرند بیدار خواهند شد.