امام زمان(عج)-تخریب بقیع
دارم دلی از امید و غم مالامال
در آتشم از ماتم هشت شوّال
اما به تو و ظهور تو دل بستم
بازآی که برپا شود این صحن امسال
***
با آمدنت اگر قیامت برپاست
تیغ تو بلای جان وهابی هاست
در مقدمت ای منتقم آل الله
این گنبدِ ریخته، به پا خواهد خاست
یوسف رحیمی
ادله ی وقوع رجعت (رجعت در روایات)
2- رجعت در روایات
روایات در یک تقسیمبندی به «واحد» و «متواتر» تقسیم میشوند. منظور از خبر واحد روایتی است که به سر حدّ یقین نرسیده باشد، در حالیکه مراد از خبر متواتر روایتی است که در اثر کثرت نقل آن یقینی شده و جای هیچ گونه ابهامی در آن وجود نداشته باشد. پس از روشن شدن این دو اصطلاح، باید گفت که اخبار و روایاتی که از ائمهی معصومین(علیهم السلام) در موضوع رجعت نقل شده آنقدر فراوان است که به طور قطعی میتوان متواتر بودن آنها را پذیرفت. در اینباره اظهار نظر برخی کارشناسان احادیث را مرور میکنیم:
1- مرحوم مجلسی میگوید: «اگر مثل این روایات (روایات رجعت) متواتر نباشد پس در چه چیزی میتوان ادعای تواتر نمود.»1
2- مرحوم علّامه طباطبایی میفرماید: «همانا روایات رجعت، متواتر معنوی است و اگر بعضی از این روایات، قابل خدشه و مناقشه هم باشد، ضرری به تواتر آنها نمیرساند.»2
3- مرحوم شیخ حر عاملی مینویسد:« هیچ شکی نیست که احادیث رجعت به حد تواتر معنوی رسیدهاست، زیرا موجب یقین هستند؛ برای هر کسی که قلب خویش را از هر شبههای و تقییدی پاک کند.»3
4- محدث جزایری در شرح تهذیب ادعا کرده که 620 حدیث پیرامون رجعت دیدهاست.4
برای آشنایی اجمالی و مختصر با روایات، لازم است که آنها را دستهبندی کرده و مفاد هردسته را اجمالاً بررسی کنیم:
الف) روایاتی که رجعت را به عنوان یک عقیدهی حق و لازم در ردیف سایر معارف و اعتقادات اسلام ذکر میکند. به بعضی از این روایات در بحث «اهمیّت رجعت» اشاره شد.
ب) روایاتی که آیات مربوط به «رجعت» را تفسیر میکنند. علامه مجلسی بیش از 125 آیه را همراه با روایت ذکر نمودهاند.
ج) روایاتی است که رجعت کنندگان را معرفی میکند. مرحوم شیخ حر عاملی بیش از 170 روایت را در این زمینه گردآوری کرده است که ذکر آنها در محدودهی این درس نمیگنجد.
پی نوشت ها:
1. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 123 .
2. طباطبایی، المیزان، ج 2، ص 107 .
3. حر عاملی، الایقاظ، ص 33 .
4. قزوینی خراسانی، بیان الفرقان، ج 5، ص 288 .
ویژگیهای رجعت و رجعت کنندگان
از میان روایات فراوان میتوان این مطالب را درباره رجعت بیان کرد.
1. رجعت از روزهای بزرگ و مهم عالم است که از آن در قرآن به «ایام الله» (= روزهای خدا) یاد شده است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«ایام الله سه روز است: روز قیام قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) روز رجعت و روز قیامت.1 »
2. اعتقاد به رجعت از نشانههای شیعیان اهل بیت(علیه السلام) است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«از ما نیست کسی که به رجعت ما ایمان نداشته باشد.»2
3. رجعت برای همه مردم نیست بلکه مخصوص مؤمنان خالص و کفار و منافقان خالص است.3
4. از جمله مؤمنان رجعت کننده، پیامبران و امامان معصوم(علیه السلام) هستند و اولین امامی که در زمان رجعت و پس از امام مهدی(علیه السلام) حکومت عدل جهانی را برعهده میگیرد، حضرت امام حسین(علیه السلام) است که سالهای بسیار حکومت خواهد کرد.4
5. برای همه مومنان و منتظران واقعی ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که پیش از ظهور آن عزیز از دنیا رفتند امکان رجعت به دنیا و یاری آن امام وجود دارد.
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که هر کس چهل بامداد خدا را با (دعای) عهد بخواند از یاوران قائم، خواهد بود و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خداوند او را از قبرش بیرون آورد (و قائم(علیه السلام) را یاری دهد)5...
6. کفار و منافقان هرگز به میل و اراد? خود به دنیا باز نمیگردند بلکه از روی اجبار به رجعت تن میدهند ولی رجعت مؤمنین اختیاری به نظر میرسد. امام صادق(علیه السلام) میفرماید: هنگامی که حضرت مهدی(علیه السلام) قیام کند مأمورین الهی در قبر با اشخاص مؤمن تماس میگیرند و به آنها میگویند: ای بند? خدا! مولایت ظهور کرده است اگر میخواهی به او بپیوندی آزاد هستی و اگر میخواهی در نعمتهای الهی (برزخی) متنعم بمانی باز هم آزاد هستی. 6
رجعتکنندگان
براساس روایات، گروه پیامبران(علیهم السلام)، امامان معصوم(علیهم السلام)، مؤمنان خالص و نیز کفار خالص، جزء کسانی اند که در زمان رجعت، به این دنیا باز میگردند.
1. رجعت پیامبران و امامان(علیهم السلام)
روایات مربوط به انبیاء(علیهم السلام)
الف) روایاتی که بطور عام از بازگشت پیامبران و ائمه (علیهم السلام) سخن به میان آورده اند مثل کلام امام صادق(علیه السلام) در تفسیر إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا?آیه وَیوْمَ یقُومُ الْأَشْهَادُ. حضرت فرمود: به خدا سوگندد این آیه در زمان رجعت عملی خواهند شد آیا نمیدانید که پیامبران(علیهم السلام) در دنیا یاری نشدند و کشته شدند و نیز ائمه(علیهم السلام) کشته شدند اما این یاری و پیروزی در رجعت تحقق خواهند یافت.7
ب) روایاتی که با ذکر عدد، رجعت انبیاء را یاد آور شده است. امام صادق(علیه السلام) میفرماید: هنگامی که امام حسین(علیه السلام) همراه با یاران شهیدش رجعت میکنند، هفتاد نفر از پیامبران نیز با او رجعت مینمایند چنانکه با موسی بن عمران هفتاد نفر از پیامبران همراه بودند.8
ج) روایاتی که بطور خاص از رجعت بعضی از پیامبران و امامان(علیهم السلام) با ذکر نام آنان، سخن به میان آوردهاند.
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «همانا دانیال و یونس(علیهما السلام) هر دو در زمان رجعت امیرالمؤمین(علیه السلام) به دنیا باز میگردند و اقرار به رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) مینمایند و همراه آنان هفتاد نفر برانگیخته میشوند.»9
امام زین العابدین(علیه السلام) میفرماید: «یرجع الیکم بینکم و امیرالمؤمنین و الائمه10؛ پیامبر شما و امیرالمؤمنین و امامان معصوم(علیه السلام) به سوی شما مجدداً باز میگردد. در مورد اینکه اولین فرد رجعت کننده کیست؟»
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «اول من یرجع الی الدنیا الحسین بن علی11؛ اولین کسی که به دنیا باز میگردد حسین بن علی(علیه السلام) است.»
د) روایاتی که از بازگشت افراد صالح از امتهای گذشته و امت اسلام، خبر دادهاند. براساس این روایات از میان امتهای پیشین رجعت اصحاب کهف و مؤمن آلفرعون نام برده شده است. همچنین از میان اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه(علیهم السلام) افرادی مثل: سلمان فارسی، مقدار، مالک اشتر، ابو دجانه انصاری، مفضل بن عمر، عبدالله بن شریک عامری، اسماعیل بن جعفر(علیه السلام)، حارث، عقیل، جبیر و... نام برده شده است.12
پی نوشت ها:
1. بحارالانوار، ج53، ص 63، ح53.
2. همان، ص92، ح101.
3. بحارالانوار، ج53، ص 39، ح1.
4. همان، ص 46 ، ح19.
5. ر. ک به مفاتیح الجنان، دعای عهد.
6. بحارالانوار، ج53، ص 95.
7. معجم احادیث الامام المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ج5، ص384.
8. همان، ج3، ص89.
9. بحارالانوار، ج53، ص62.
10. معجم احادیث الامام المهدی، ج5، ص327.
11. بحارالانوار، ج5، ص90.
12. الشیعة والرجعة، ج1، ص158، چشم اندازی به حکومت حضرت مهدی(علیه السلام)، ص95.
آثار رجعت در زندگی معتقدان
1- امید و حرکت
اعتقاد به رجعت و بازگشت به دنیا در زمان دولت کریمه، نقش مهمی را در نشاط دینی و امید به حضور در حکومت جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) ایفا میکند. زیرا ممکن است افرادی که تمام عمر خود را در انتظار ظهور ایشان سپری کردهاند، دچار یأس شوند! اما اگر شرایط بازگشت آنها به دنیا و حضور در محضر آخرین امام فراهم باشد، در امیدواری ایشان نقش به سزایی خواهد داشت.
2- ایجاد روحیهی استقامت برای مؤمنان
انسانی که آینده را روشن ببیند به راحتی میتواند مشکلات زودگذر را تحمل کرده و استقامت کند، لذا ائمهی اطهار(علیهم السلام) مؤمنان را به صبر و بردباری دعوت نموده، با وعدهی رجعت در زندگی در سایهی دولت کریمهی اهلبیت(علیهم السلام) آنان را امیدوار میکردند. امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا اصحابشـان را با رجعت تسلّی داده و به صبر و بردباری امر نمودند. در زیارتنامههای ائمهی اطهار(علیهم السلام) و دعاها، این امر بسیار مشهود است و سفارش به خواندن آنها، ما را به این هدف راهنمایی میکند.
3- تسکین دل مؤمنان
آنان که دلشان از ظلم ظالمان در طول تاریخ پر از درد شدهاست، با رجعت و انتقام تسکین و التیام پیدا میکند.1 زیرا انسان مظلوم وقتی با چشم خود ببیند که انتقامش گرفته شده دردهایش بهبود پیدا میکند. اگرچه در قیامت از ظالمان به طور کامل انتقام گرفته خواهدشد.
مَولایَ، فَإن أدرِکنی المَوتُ، قبلَ ظهورِکَ ... أن یجعَلَ لی کَرَّةً فی ظُهورِکَ وَ رَجعَةً فی ایّامکَ
إن شاء الله
پی نوشت ها:
1- بحارالانوار، ج 53، ص44
ادلهی وقوع رجعت (رجعت در قرآن)
1- رجعت در قرآن
مرحوم شیخ حرّ عاملی بیش از 60 آیه1و مرحوم طبرسی بیش از 70 آیه2 را بر رجعت منطبق و تفسیر نمودهاند. این آیات در ابتدا به دو دسته تقسیم میشوند:
الف) آیاتی که بر وقوع رجعت در امتهای گذشته دلالت میکند.
ب) آیاتی که از تحقق رجعت در آینده قبل از قیامت خبر میدهد.
الف) رجعت در امّتهای پیشین
از?در دهها حدیث از رسول اکرم طریق شیعه و سنی نقل شده که ایشان فرمودند: «آنچه در امتهای پیشین واقع شده همانگونه در امت من نیز واقع خواهد شد.»3 در زیر به بیان آیاتی که به رجعت در امّتهای پیشین اشاره دارد، میپردازیم:
آیهی اول: ثُمَّ بَعَثنا مِن? ؛4 آنگاه شما را پس از مرگتان برانگیختیم تا شاید?بعد مَوتکم لعلّکم تشکرون ?سپاسگزار باشید.
این آیه در مورد هفتاد نفر از برگزیدگان قوم حضرت موسی (علیه السلام) است که حضرت موسی (علیه السلام) آنها را با خود به طور سینا برد تا بر جریان مکالمهاش با خدا و گرفتن الواح از جانب خدا شاهد باشند و در نتیجه بنیاسرائیل صدور الـواح را از جانب خدا تکذیب نکنند. چون به طور رسیدند و مکالمهی لَن نؤمنَ لَکَ حتّی?حضرت موسی (علیه السلام) را با خدا مشاهده کردند، گفتند: ؛5 «ای موسی، ما به تو ایمان نمیآوریم مگر اینکه خداوند را?نَرَی اللهَ جَهرَةً آشکارا به ما بنمایانی»، هر چه حضرت موسی (علیه السلام) آنها را از این خواستهی جاهلانه منع کرد، آنها بر خواهش خود اصرار ورزیدند تا سرانجام صاعقه آمد و همهی آنها را نابود کرد. حضرت موسی (علیه السلام) عرضه داشت: «بار پروردگارا! اگر این هفتاد نفر زنده نشوند، من چگونه به سوی قوم بروم؟ آنها مرا به قتل متّهم خواهند کرد.» خداوند بر او منت نهاد و آنها را زنده کرد و همراه حضرت موسی (علیه السلام) به سوی خانه و کاشانهی خود بازگشتند.
در مورد سرگذشت این هفتاد نفر هیچ اختلافی نیست و تصریح قرآن است که آنها در اثر صاعقه جان سپردند و به درخواست حضرت موسی (علیه السلام) از نو زنده شدند که معنای «رجعت» چیزی جز زنده شدن پس از مرگ نیست. در این آیه، قرآن کریم تعبیر «مرگ» را به کار برده تا تصور نشود که آنها مثلاً به خواب رفته بودند و یا از هوش رفته بودند، بلکه صریحاً میفرماید: «شما را پس از مرگتان برانگیختیم».
حضرت علی (علیه السلام) در مناظره با عبدالله بن ابی بکر یشکری - اولین انکار کنندهی رجعت- برای اثبات رجعت فرمودند:
«این هفتاد نفر ـ برگزیدگان حضرت موسی ـ پس ازمرگ، زنده شدند و به خانههای خود بازگشتند، آنگاه مدتی زندگی کردند، غذا خوردند، ازدواج کردند، صاحب اولاد شدند و پس از فرا رسیدن اجلشان از دنیا رفتند.»6
آیهی دوم: ألَم تَرَ إلی الذین خَرَجوا مِن? دیارهم و هم أُلُوفٌ حَذَرَ الموتِ، فقال لهم اللهُ موتوا، ثُمَّ أحیاهم، إنَّ ؛7 آیا ندیدی آنان?اللهَ لذو فضلٍ علی النّاسِ وَلَکِنَّ أکثَرَ النّاسِ لا یشکُرون را که از بیم مرگ از خانههای خود بیرون رفتند و آنها هزاران تن بودند پس خداوند به آنها گفت بمیرید. سپس آنها را زنده کرد، بیگمان خدا بر مردم صاحب فضل است ولی ?بسیاری از مردم سپاسگزاری نمیکنند.
این آیه در مورد قومی است که از ترس بیماری از وطن خود گریختند و خداوند آنها را مدتی طولانی بمیراند و به سبب دعای یکی از پیامبران به نام «حزقیل» همهی آنها را زنده کرد و روزگاری زندگی کردند و به اجل طبیعی از دنیا رفتند.8
آیهی سوم: وَکَذلِکَ بَعَثنا هُم? لِیَتَسائَلُوا بَینهم، قال قائِلٌ مِنهُم کَم لَبِثتم قَالُوا یَوماً أو بعضَ ؛9 اینچنین آنان را برانگیختیم تا از?یَومٍ قَالُوا ربُّکُم أعلَمُ بما لَبِثتُم یکدیگر بپرسند. یکی از آنها گفت چقدر درنگ کردهاید؟ گفتند: یک روز یا قسمتی از یک ?روز. گفتند: پروردگارتان داناتر است که چه قدر درنگ کردهاید.
این آیه در مورد اصحاب کهف است که مدت 309 سال در غاری به سر بردند. داستان اصحاب کهف از شگفتیهای تاریخ است و خود گواه روشنی از قدرت بینهایت حضرت احدیت و سند زندهای بر امکان بازگشت انسان به این جهان است.
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند:
«گروه بسیاری از مردگان به این جهان بازگشتهاند که اصحاب کهف از آنها هستند. مدّت 309 سال خدا آنها را بمیراند و سپس آنها را در زمان قومی که رستاخیز را نمیپذیرفتند برانگیخت تا حجت بر آنها تمام شود.»10
ب) وقوع رجعت در آینده (قبل از قیامت)
در زیر به چند نمونه از این آیات اشاره میکنیم:
آیهی اول: و یوم نحشُرُ مِن کلِّ أُمّةٍ فَوجاً مِمَّن? ؛11 به یاد آور روزی را که از هر امت یک گروه از?یُکَذِّبِ بِآیاتنا فَهم یوزَعون ?کسانی که آیات ما را تکذیب میکردند، محشور میکنیم پس آنها نگه داشته میشوند.
این آیه یکی از روشنترین آیات قرآن است که بر رجعت دلالت میکند، زیرا مراد از حشر در آیه، حشر عمومی و قیامت کبری نیست. در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) آمده است آن حضرت با اشاره به این آیه فرمودند:
«ای حماد! مردم از این آیه چه دریافت میکنند؟ عرض کرد: حشر قیامت را. حضرت فرمودند: اینگونه نیست. این آیه مربوط به رجعت است. آیا خداوند در قیامت گروهی را محشور و بقیهی مردم را رها و حَشَرناهُم فَلَم?میکند؟ حشر قیامت در آیهی 47 سورهی کهف بیان شده است: »?؛12 همه را محشور میکنیم، حتی یک نفررا رها نمیکنیم.?نُغادِر منهم أحداً
همچنین کلمهی «فوجاً» در آیه دلالت بر حشر گروهی از مردم میکند نه همهی مردم.13
آیهی دوم: إنّ الّذی فَرَضَ عَلیکَ القُرآنَ لَرَآدُّک إلی? ؛14 به راستی خداوندی که قرآن را بر تو فرض گردانید، تو را به جایگاهت?معاد ?بازگرداند.
از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که «منظور از این آیه عالم رجعت است».15
ابوخالد کابلی از امام سجاد (علیه السلام) روایت میکند که در تفسیر این آیه فرمودند:
، امیر مؤمنان (علیه السلام) و?«رسول اکرم امامان(علیهم السلام) به سوی شما بازمیگردند.»16
آیهی سوم: إنّا? لننصُرُ رُسُلَنا وَ الّذینَ امَنوا فی الْحَیوةِ الدُّنیا وَ یَوْمَ یَقُومُ ؛17 همانا ما فرستادگان خویش و مؤمنان را در دنیا، آن روزی که شاهدان?الْاَشْهادُ اقامه شوند، یاری خواهیم کرد.
این آیه یادآوری میکند، وعدهی الهی بر آن تعلق گرفته است که همهی انبیا و مؤمنان را در همین دنیا یاری خواهد کرد. این یاری و نصرت تاکنون به طور کامل تحقّق نیافته است و از طرفی خداوند هرگز خلف وعده نمیکند. پس در آینده زمانی فرا میرسد که نصرت خداوند به طور تام و کامل شامل حال انبیا و ائمهی اطهار(علیهم السلام) خواهد شد. امام باقر (علیه السلام) در تفسیر این آیه میفرمایند:
«حسین بن علی (علیه السلام) از آنهاست. او هنوز یاری نشده است. آری قاتلان او کشته شدند ولی هنوز انتقام او گرفته نشده است.»18
از طرفی، لفظ نصرت در جایی به کار میرود که دو گروه مشغول مخاصمه باشند و بعد شخصی یا گروهی یکی از طرفهای مخاصمه را کمک کند تا بر طرف مقابل چیره شود و طبیعی است که چنین معنایی با رجعت سازگاری دارد. امام صادق (علیه السلام) میفرمایند:
«وَالله ذلکَ فِی الرَّجَعْةِ اَما عَلِمتَ انَّ اَنبیاءَ اللهِ کَثیرٌ لَمْ یُنْصَرُوا فِی الدّنیا وَ قُتِلُوا و الأئِمَةُ مِنْ بَعدِهِمْ قُتِلوُا وَ لَمْ یُنْصَروا ذلِکَ فِی الرَّجْعَةِِ»؛19 «به خدا سوگند این (آیه) دربارهی رجعت است. مگر نمیدانید که پیامبران بسیاری و امامان بعد از ایشان هم در دنیا یاری نشدند و کشته شدند. این آیه در رجعت محقّق خواهد شد.»
آیهی چهارم: و إذا وقع القَولُ عَلیهم? أخرَجنا لهم دابّةً مِن الارض تُکَلِّمُهُم أنَّ النّاسَ کانوا بِآیاتنا ؛20 چون سخن بر آنها فرود آید، از زمین جنبندهای برایشان بیرون?لایَوقِنون میآوریم که با آنها سخن گوید به درستی که مردم به آیههای ما یقین ندارند.
امام رضا (علیه السلام) در تفسیر آیهی فوق فرمودند:
«دابة الأرض علی بن ابیطالب (علیه السلام) است.»21
نقل?امام صادق (علیه السلام) از رسول اکرم میکنند که در شب معراج گفته شد:
«ای محمد! علی اول است، زیرا او نخستین امامی است که پیمان مرا پذیرفتهاست. علی آخر است، زیرا او آخرین امامی است که روحش را قبض میکنیم. او همان «دابّه» است که با مردم سخن میگوید.»22
خود وجود مقدس امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز در بیانات خویش میفرمایند:
«إنّی دابّة الله الّتی تُکَلِّمُ النّاس»؛23 «من همان دابهای هستم که با مردم سخن میگویم.»
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند:
در مسجد النبی?«رسول خدا به سراغ علی (علیه السلام) آمدند. ایشان را در حال استراحت دیدند. خطاب به وی فرمودند: قُم یا دابة الله! فَقالَ رجلٌ من اصحابِه: یا رسولَ الله! انسَمیُّ بعضُنا بعضاً بهذا الاسم؟ فقال: لا والله ما هُوُ الّا لَه خاصّةِ وَ هُوَ دابّة التی ذَکَرَها فی کتابه و اذَا وَقَعَ القَولُ ...؛24 بلند شو ای دابة الله ! مردی با شنیدن این لقب گفت: ای پیامبر خدا! ما نیز میتوانیم با این لقب یکدیگر را صدا بزنیم؟ فرمودند: نه این لقب مخصوص علی (علیه السلام) است که خداوند در قرآن به وی مرحمت فرموده و سپس آیهی مذکور را قرائت کرد، آنگاه به علی (علیه السلام) فرمود: در آخر الزمان خداوند تو را از زمین به صورت زیبایی خارج میکند و وسیلهای در اختیار تو قرار میدهد تا به آن وسیله، دشمنان را علامت گذاری.»
پی نوشت ها:
1. حر عاملی، الایقاظ، ص 97 و 72 .
2. طبسی، الشیعه و الرجعه، ج 2 .
3. حر عاملی، الایقاظ ص 41 و 99 / علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 53، ص 59 .
4. بقره (2)، 56 .
5. بقره (2)، 55 .
6. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 53، صص73 و 129 .
7. بقره (2)، 243 .
8. طباطبایی، المیزان، ج 2، ص283 / تفسیر برهان، ج 1، ص234 .
9. کهف (18)، 19 .
10. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 53، ص 129 / کاشانی، تفسیر صافی،ج 3، ص 237 .
11. نمل/ 83
12. بحارالانوار، ج 52، ص 326/ تفسیر برهان، سید هاشم بحرانی، ج 3، ص 210
13. فوج به معنای دسته و گروهی است که از جایی به جایی دیگر به سرعت حرکت و عبور میکنند. (مفردات راغب، مادهی فوج) .
14. قصص (28)، 85 .
15. مستدرک سفینه، ج 4، ص 120 .
16. تفسیر برهان، ج 3، ص 239ریال نورالثقلین، ج 4، ص144 .
17. غافر (40)، 51 .
18. قولویه، کامل الزیارات، ص 63 / فخر رازی، تفسیر برهان، ج 4، ص 101 .
19. حائریی یزدی، الزام الناصب، ج 2، ص 338 .
20. نمل (8)، 82 .
21. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج1، ص 579 / علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 39، ص 242 .
22. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 40، ص 38 .
23. کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 197 .
24. طباطبایی، المیزان، ج 15، ص 445 / علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج 53، ص 52 .