درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

آیا امام مهدی زنده است؟

مذاهب اسلامی تقریبا بر قضیه وجود مصلحی که به امر خدا در آخر الزمان قیام می کند و از نسل رسول خدا (ص) و فرزند فاطمه (ع) است ، اتفاق نظر دارند . کتابهای آنان آکنده از احادیثی است که به تواتر برای اثبات این نکته وارد شده است . بعلاوه بسیاری از دانشمندان مسلمان کتابهایی درباره این موضوع بطور مشروح و مفصل نگاشته اند . البته ما منکر وجود عده دیگری از دانشمندان که با این عقیده مخالفند ، نیستیم . این عده درباره این احادیث می گویند : حدیثهایی که دارای غرایب است پذیرفتنی نیستند . ولی احادیث و روایاتی که در رابطه با امام مهدی (عج) عجیب و غیب تر از احادیثی که درباره امتهای گذشته و آنچه در زمان آنان رخ داده نیست . 
در اینجا باید نکته ای را متذکر شد و بدان پرداخت که مذاهب اسلام درباره آن به اختلاف پرداخته اند .
آیا امام مهدی فعلا زنده است یا اینکه در آینده به دنیا خواهد آمد؟
پیش از آنکه وارد این بحث شویم باید این نکته را یادآوری کنیم که هیچ کدام از مذاهب اسلام وجود امام مهدی (عج) را انکار نکرده اند . اما تاویل روایاتی که در این باره وارد شده تنها یک علت داشته است و آن بعید شمردن زنده بودن آن حضرت از سال 255 هجری تاکنون است .
درباره زنده بودن امام مهدی (عج) دلایل و شواهد فراوانی وجود دارد که ذیلا به پاره ای از آنها اشاره می شود :
الف- احادیث پیامبر (ص) در مورد ائمه اثنی عشر ، به تواتر نزدیک است و دانشمندان مسلمان بر صحت آنها و نیز ثقه بودن راویان آنها اجماع کرده اند . در زیر به برخی از این احادیث اشاره می کنیم :
1. از جابر بن سمره نقل است که گفت : شنیدم پیامبر اکرم می فرماید : «پس از من دوازده امیر باشند ...».
آنگاه کلمه ای گفت که من نشنیدم . پدرم گفت : آن حضرت فرمود: « ... همه آنها از قریش هستند». (صحیح بخاری، جزء چهارم، کتاب الاحکام، ص 175، چاپ مصر سال 1355 هـ)
2. رسول خدا فرمود : «پس از من دوازده امیر باشند ...».
سپس چیزی فرمود که من نفهمیدم . از کسی که پشت سرم بود سوال کردم . گفت : آن حضرت فرمود : « ... همه آنها از قریش هستند».
ترمذی گوید : این حدیث حسن و صحیح است.(صحیح ترمذی، جزء دوم، باب ما جاء فی الخلفاء، ص 45، چاپ دهلی نو سال 1342 هـ)

3. (جابر) گوید : با پدرم نزد پیامبر (ص) رفتیم . شنیدم آن حضرت می فرمود : «این امر پایان نیابد مگر اینکه دوازده خلیفه در بین آنها (مردم) بیایند ...» جابر بن سمرد گوید : سپس سخنی فرمود که بر من معلوم نشد . از پدرم پرسیدم : چه فرمود ؟ گفت : او فرمود : « ... همه از قریش هستند».( صحیح مسلم ، کتاب الماره ، باب الناس تبع لقریش و الخلافه من قریش ، ج 2 ، ص 191)
4. جابر بن سمرد گوید : شنیدم از رسول خدا که می فرمود :
«این دین تا (روی کار آمدن) دوازده خلیفه همچنان ارجمند باقی می ماند . مردم تکبیر گفتند و فریاد کشیدند ...».
آنگاه سخنی آهسته بر زبان آورد . از پدرم پرسیدم : پدر ایشان چه فرمود ؟ گفت او فرمود: « ... همه آنها از قریش هستند». (صحیح ابی داوود ، ج 2 ، کتاب المهدی ، ص 207)
5. جابر گوید : از پیامبر (ص) شنیدم که فرمود : «این امت را دوازده خلیفه باشد». (مسند احمد ، وی با این حدیث روایت دیگری را از جابر از 34 طریق نقل کرده است.)
اگر احادیثی را که در نزد فریقین صحیح است و بر این نکته تصریح کرده اند که خلفا از قریش هستند ، به آن روایاتی که مکارم و فضایل اهل بیت را بیان می کنند و خاطر نشان می سازند که آنها مثل ستارگان ، زمینیان را حفظ و هدایت می کنند بیفزاییم و تمام آنها را به احادیثی اضافه کنیم که بیان می کنند کار دین و خلافت به آنان منتهی خواهد شد و اگر حتی دو نفر در زمین باقی باشند آنها خواهند بود ، و نیز یافته ای که امام مهدی می بایست از آنها باشد و مهدی آنها ، آخرین ایشان است و اگر بدین احادیث روایتهایی را که از پیامبر اکرم نقل شده که فرمود است : «آخرین این دوازده نفر قائم امت و مهدی آن است» اضافه کنیم ، می توان گفت : امام فعلا وجود دارد چون دوازدهمین امام از ائمه (ع) است . یازدهمین امام حضرت حسن عسکری بوده به اجماع مورخان جز یک پسر از خود بر جای نگذاشته ، چنانکه اخبار آمده است ، و این پسر همان مهدی است . بنابر این او باید زنده باشد .
پیش از این گفتیم باید حجتی دائم برای مردم باشد تا به مثابه یک حلقه مردم را با پروردگار مرتبط سازد . اگر این سخن ثابت شود ، حیات امام و وجود فعلی او به عنوان رهبری برای خلق نیز ثابت شود . غیبت آن حضرت مستلزم آن نیست که از او داناتر نباشد . چون او به طبیعت ارتباط غیبی خویش با خداوند توانا و دانا می تواند ، غیرمستقیم آنچه را که مصلحت می بیند محقق سازد . چنانچه خداوند قادر باشد تواناییهای شگرفی فرشتگان مقرب خود عطا کند و آنها را از شایستگیهای بزرگ بهره مند سازد ، بر این نیز توانا خواهد بود که به پیامبر جانشین او همچون امام مهدی (عج) همین تواناییها و شایستگیها را عنایت فرماید .
اگر سنت جاری خداوند در میان بندگان این گونه باشد که برای هر کار سببی قرار دهد و کارها را با اسباب آنها به جریان اندازد چه مانعی است از پذیرش تئوری سبب قرار دادن یک از بندگان صالح و مطیع خدا ولو به صورت غیبتی برای برخی از امور ؟ چنان که ما درباره امام حجت (ع) همین عقیده را داریم .
از اینجا می توان دریافت که ایمان به امام غایب ، بخشی اساسی از ایمان به غیبت به عنوان یک کل است و کسی نمی تواند ایمان خود را بخش بخش کند . یعنی تسلیم غیبت شود . اما تایید امام حجت به غیبت را انکار کند ، یا به پشتیبانی و تایید فرشتگان از رسول خدا ایمان بیاورد امام به ممکن بودن تایید و پشتیبانی امام غایب از میان صالحان کفر بورزد .

مهدی (عج)، حجت شاهد

امام زمان (ع) با اجازه خداوند شاهد بر مردم است . شناخت مومنان از این حقیقت موجب می شود که آنها در نیکی ها از یکدیگر سقبت گیرند و به سرور خویش اقتدا کنند و حیات خویش را نسخه ای از حیات سرور و ولی امر خود قرار دهند .
از آنجا که امام حجت (ع) پیشوای زنده است و رهبری حقیقی از آن اوست ، بنابراین کسی جانشین اوست که بدو نزدیکتر باشد و بهتر به هدایت او اقتدا کند . از این رو آن حضرت به منزله میزان در انتخاب رهبری است و حتی می تواند خط الهی را که صالحان بدان گرایش دارند از خطوط پراکنده ای که راست و استوار نیستند ، جدا سازد .

شمایل و صفات امام زمان (عج)

شمایل و صفات امام زمان (عج) از نگاه معصومین:

اوصاف آن حضرت با دقت تمام از زبان پیامبر (ص) و ائمه (ع) بیان شده است . شاید فلسفه این امر بدان جهت بوده که با ذکر این اوصاف جلوی هر کسی را که قصد داشته ادعای مهدویت بکند ، بگیرند . چرا که مساله ظهور امام مهدی در آخرالزمان یکی از ضرورتهای دینی هم شده بود . و از آنجا که فراهم آمدن تمام این صفات و ویژگیها ، که در روایات اسلامی ذکر آنها رفته ، در شخص مدعی مهدویت امکان ناپذیر است بنابراین باعث می شود تا دروغ او پیش مردم فاش شود .
درباره اوصاف آن حضرت چنین آمده است :
1- رسول خدا (ص) اوصاف حضرت مهدی را چنین می فرماید : «مهدی از من است ، او بلند پیشانی است و دارای بینی باریکی است که میانش اندک برآمدگی دارد . مهدی از فرزندان من است . چهره اش چون ماه تابان است . چشمان گردی دارد . رنگش ، رنگ عربی و بدنش ، بدن اسرائیلی است . صورتش مثل دینار (گرد و سرخ) است . دندانهایش چون اره (تیز و بران) و شمشیرش چون سوزش آتش است».
2- امام علی (ع) نیز در توصیف حضرت قائم چنین می فرماید :
«مهدی دیدگانی مشکی دارد و موهایی پر پشت . او دارای چهره سرخ و پیشانی نورانی است . صاحب خال و علامت است . عالمی است غیور که اخبار گذشتگان را داراست . ساحت و درگاهش از همه شما گشاده تر و دانش او را تمام شما افزون تر و بیش تر از همه شما به جای آرنده صله رحم است . به مرغ (که در آسمان پرواز می کند) اشاره می کند و در دستش فرو می افتد ، و شاخی (خشک) در زمین می کارد ، سبز می شود و برگ می آورد».

3- امام حسین (ع) درباره اوصاف آن حضرت نیز چنین می فرماید :
«مهدی را از روی سکینت و وقاری که دارد و همچنین دانش او به حلال و حرام و نیازمندی مردم به او و بی نیازی او از مردم می شناسید».
4- امام باقر (ع) اوصاف امام مهدی را چنین بیان کرده است :
«سیاهی چشمانش تابنده و پنجه هایش قوی و زورمند است و زانوانش بزرگ و شکمش فربه است . پشت او دو خال است ، خالی به رنگ پوستش و خالی همانند خال پیامبر ، ابروانش به هم پیوسته است ، دیدگانش از کثرت شب بیداری و عبادت آشکار است ، سیاهی چشمانش تابنده است . در صورتش اثری (خالی) است ، سینه اش فراخ است ، شانه هایش را (به دو طرف بدنش) رها می کند و سر استخوانهای کتفش بزرگ و درشت است».
5- امام صادق (ع) نیز درباره اوصاف آن حضرت فرموده است :
«مهدی خوش سیما ، گندمگون است که به سرخی می زند ، ابرو کمان و نورانی است و سیاهی چشمانش بغایت سیاه است ، چشمان فراخ دارد ، بالای بینی اش برآمده است ، بینی عقابی دارد و پیشانی بلند ، او خاشع است و نازک مثل شیشه ، هیبتش مردم را می ترساند ، به مردم و دلها نزدیک است ، شیرین گفتار و خوش سیماست ، ساقهایش باریک است و بدنی نیرومند دارد ، چون بر کوه بانگ زند صخره ها از هم بپاشند و فرو ریزند ، دست بر بنده ای نمی نهد جز آنکه دلش همچون پاره های آهن (سخت و نیرومند) می گردد . نه بسیار بلند بالاست و نه بسیار کوتاه بلکه میانه قامت است ، سر گرد دارد و سینه ای فراخ ، بلند پیشانی است و ابروهایش پیوسته است ، بر گونه راستش خالی است گویا دانه مشک است که بر قطعه عنبر ساییده باشند».
6- امام رضا (ع) نیز اوصاف امام را چنین بیان کرده است :
«او شبیه من و شبیه موسی بن عمران است . هاله هایی از نور او را احاطه کرده که به پرتو قدس درخشیدن گیرد . دارای اعتدال اخلاق است و رنگی شاداب دارد . در هیبت بدنی به رسول خدا (ص) شبیه است . نشانه اش آن است که (از نظر سن) سالخورده است اما سیمای جوان دارد تا آنجا که بیننده او را چهل ساله یا کمتر می انگارد . دیگر از علایم او آن است که تا گاه مرگ و با وجود گذشت روزها و شبها ، اصلا پیر نمی شود»

منبع روایات : کتاب «یوم الخلاص» نوشته کامل سلیمان صفحات 51 تا 55

مراجع تقلید از دیدگاه امام زمان (عج)

مراجع تقلید، امانت الهی:

آقای حاج محمد علی نمازی خواه در شب فوت مرحوم آیت الله حجّت (ره) در عالم رؤیا به محضر امام زمان (ع) مشرّف می شود. حضرت به او می فرمایند: «ما ده هزار طلبه داریم، یک امانت نزد یکی از آنها داریم که امشب به یک نفر دیگر منتقل می شود. آقای نمازی خواه صبح که از خواب بر می خیزد می شنود که از بلندگوی صحن مطهر قرآن پخش می شود و اعلام می کنند آیت الله حجت (ره) به رحمت الهی رفته اند و پس از آن دوران مرجعیت آیت الله بروجردی (ره) آغاز گردید.»(1)

 

تأکید امام زمان (ع) بر فتوا دادن شیخ مفید (ره)

در زمان شیخ مفید (ره) مردی روستایی به نزد ایشان می رود و می پرسد بانویی باردار از دنیا رفته و فرزند او در شکمش زنده است. آیا او را به همان حال دفن کنیم؟ شیخ می گوید: «آری او را دفن کنید.» چون باز می گردد سواری با شتاب پیش می آید و می گوید: «شیخ می گوید شکم زن را بشکافید و فرزند را بیرون بیاورید بعد او را دفن کنید.»

پس از مدتی مطلب برای مرحوم شیخ مفید (ره) روشن می شود و می فهمد این تصحیح از ناحیه مقدس امام زمان (ع) بوده است. به همین جهت در خانه خود می نشیند و می گوید: «حال که ما در بیان احکام شرعی خطا می کنیم همان بهتر که دیگر فتوا ندهیم.» آنگاه از ناحیه مقدسه حضرت صاحب الامر (عج) توقیعی برای او صادر شد: «بر شما است فتوا دادن و بر ماست که نگذاریم شما در خطا واقع شوید.» با صدور توقیع بار دیگر شیخ مفید (ره) به مسند فتوا می نشیند.(2)

 


تشرّف آیت الله مرعشی نجفی

مرحوم آیت الله آقای نجفی مرعشی (ره) با خود عهد می کند که چهل شب چهارشنبه به نیت دیدار حضرت صاحب الامر (ع) پیاده به مسجد سهله برود. ایشان می گوید: «شاید شب چهارشنبه سی و پنجم بود که در بین راه سید عربی را دیدم در حدود دو ساعت در محضر ایشان بودم. در مورد مطالبی صحبت شد. از جمله در مورد استخاره سخن به میان آمد فرمودند: «ای سید! با تسبیح چگونه استخاره می کنی؟» گفتم: «سه مرتبه صلوات می فرستم و سه مرتبه می گویم أستَخیرُالله بِرَحمَتِهِ فِی عافِیه پس تعدادی از دانه های تسبیح را می گیرم و می شمارم اگر دو تا ماند بد است و اگر یکی ماند خوب است.» فرمودند: «این استخاره باقی مانده ای دارد که به شما نرسیده است. هر گاه یکی باقی ماند فوراً حکم به خوبی استخاره نکنید بلکه برای ترک عمل هم استخاره کنید. اگر دو تا ماند معلوم می شود استخاره اول خوب است، اما اگر یکی ماند استخاره اول میانه است.»

سپس فرمودند: «بعد از نماز صبح سوره یس، پس از نماز ظهر سوره ی نباء، بعد از نماز عصر سوره ی نوح، پس از نماز مغرب سوره واقعه و بعد از نماز عشا سوره ملک را بخوان.» آنگاه در تعریف و تمجید از کتاب شرایع الاسلام مرحوم محقق حلّی فرمودند: «تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسایل آن.» همچنین ایشان به خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن برای شیعیانی که وارث ندارند یا وارثشان یادی از آنها نمی کنند، احترام پدر و مادر، زنده باشند یا مرده و احترام به ذریه سادات تأکید فرمودند و به من گفتند: «قدر خود را به خاطر انتساب به اهل بیت (ع) بدان و شکر این نعمت را که موجب سعادت و افتخار فراوان است به جای آور.»

همچنین بر حفظ و یادگیری خطبه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (ع) در مسجد پیامبر (ص) و خطبه شقشقیه امیرالمؤمنین (ع) و خطبه علیا مخدرّه زینب کبری (ع) در مجلس یزید (علیه العنه) تأکید کردند و در خصوص تسبیح حضرت زهراء (س) و زیارت سید الشهداء (ع) از دور و نزدیک و زیارت اولاد ائمه (ع) و صالحین و علماء سفارش کردند و فرمودند بعد از نمازهای پنجگانه این دعا را بخوانید:

«اَللّهُمَّ سَرِّحنی عَنِ الهُموم وَ الغُمُوم وَ وَحشَهِ الصِّدر وَ وَسوَسَهِ الشیطان بِرَحمتکِ یا أرحَمَ الراحمین»

در پایان به خواندن قرآن و نماز شب تأکید کردند و فرمودند: «ای سید! تأسف بر اهل علمی که عقیده شان انتساب به ما است ولیکن این اعمال را انجام نمی دهند.» 

پی نوشتها :

(1)    شیفتگان حضرت ولی عصر (عج) ، ج1 ، ص198.

(2)    برکات حضرت ولی عصر (عج) ، 216.

نگرانی های مهدی (عج) از شیعیان

حجاب و عفت:

مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند. در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (ع) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است. ایشان می گوید هنگامی که وارد شدن اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم!»

بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.» (1)

 

رعایت حلال و حرام در زندگی

یکی دیگر از نگرانی های امام زمان (ع) بی توجهی مردم به حلال و حرام است. یکی از دانشمندان مدت ها در آرزوی زیارت حضرت مهدی (عج) بود، برای رسیدن به این هدف زحمت های فراوان کشید از جمله علم جفر آموخته و چلّه نشینی کرده و چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله رفته بود. اما هر چه می کوشید راه به جایی نمی برد تا به او گفتند: دیدار امام زمان (ع) برای تو ممکن نیست مگر در فلان شهر. او حدود 37 روز در آن شهر می ماند تا در بازار آهنگرها کنار دکان پیرمردی قفل ساز هنگامی به محضر امام زمان (ع) شرفیاب می شود که آن حضرت در کنار پیرمرد قفل ساز نشسته و با او گرم گرفته بودند و سخن می گفتند. در همین حال می بیند پیرزنی ناتوان و قد خمیده ،عصا زنان آمده و با دست لرزان قفلی را نشان داد و گفت: «برای رضای خدا این قفل را به مبلغ سه شاهی از من بخرید. من سه شاهی پول نیاز دارم.» پیرمرد با کمال سادگی گفت: «این قفل دو عباسی و هشت شاهی ارزش دارد، من آن را به هفت شاهی می خرم زیرا در معامله دو عباسی بیش از یک شاهی منفعت بردن بی انصافی است.» پیرزن با ناباوری گفت: «من التماس کرده ام اما هیچ کس راضی نشد این قفل را به سه شاهی از من خریداری کند.» سرانجام پیرمرد هفت شاهی پول به آن زن داد و قفل را خرید هنگامی که پیرزن رفت امام عصر (ع) به من فرمود: «آقای عزیز! دیدی؟ اینطور باشید تا ما به سراغ شما بیاییم. چلّه نشینی لازم نیست، علم جفر سودی ندارد، علم سالم داشته باشید و مسلمان باشید. در تمام این شهر من این پیرمرد را انتخاب کرده ام چون دین دارد و خدا را می شناسد، هفته ای بر او نمی گذرد مگر اینکه من به سراغ او می آیم و از او دلجویی و احوال پرسی می کنم.»(2)

 

بی توجهی شیعیان به امام زمان (ع)

مرحوم حاج محمدعلی فشندی تهرانی می گوید که در مسجد جمکران سیدی نورانی را دیدم با خود گفتم این سید در این هوای گرم تابستانی از راه رسیده و تشنه است ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد و گفتم: «آقا! شما از خدا بخواهید تا فرج امام زمان (ع) نزدیک گردد.» فرمودند: «شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند، اگر بخواهند و دعا کنند فرج ما می رسد.»(3)

 

اعمال ناپسند و بی توجهی به عرضه اعمال

در تشرّف مرحوم شیخ محمدطاهر نجفی، خادم مسجد کوفه، می فرمایند: «آیا ما شما را هر روز رعایت نمی کنیم؟ آیا اعمال شما بر ما عرضه نمی شود؟ چرا شیعیان برای فرج ما دعا نمی کنند؟»(4)

آقامیرزا محمدباقر اصفهانی می گوید که شبی در خواب گویا مولایم حضرت امام حسن مجتبی (ع) را دیدم که به من فرمودند: «روی منبرها به مردم بگویید که توبه کنید و برای فرج حضرت حجت (ع) دعا نمائید و بدانید این دعا مثل نماز میت واجب کفایی نیست بلکه مانند نمازهای یومیه بر تمام مکلفین واجب است.»(5)

در تشرّف آقا شیخ حسیم سامرایی در سرداب مقدس فرمودند: «به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم بدهند به حق عمه ام حضرت زینب (ع) که فرج را نزدیک گرداند.»(6)

در تشرّف مرحوم آیت الله حاج سید محمد- فرزند آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی (ره)- امام زمان (ع) فرمودند: «از علایم ظهور فقط علامات حتمی مانده است و چه بسا آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندد. شما برای فرج من دعا کنید.»(7)

در تشرّف دیگری که یکی از علماء به محضر امام زمان (ع) پیدا کرده بود آن حضرت فرمودند: «به آنان بگو که برای فرج من دعا کنید تا خدا مرا از زندان غیبت نجات دهد.»(8)

 

همکاری شیعیان با ظالمان و ستمگران

شیخ عبدالحسین حویزاوی می گوید مردی به نام میرزا احمد رئیس شهرداری نجف اشرف بود، او مرد متدین و خوبی بود که به اجبار او را شهردار کرده بودند. شبی در عالم رؤیا به محضر امام زمان (ع) مشرّف شدن و دیدم که رئیس شهرداری نجف نزد ایشان حاضر است حضرت با تندی به او فرمودند: «چرا داخل شغل حکومتی شدی و اسم خود را در زمره آنها محسوب داشتی؟» بعد مطلبی فرمودند که آن مرد متوجه نشد من خواستم گفته حضرت را به او بفهمانم. گفتم حضرت بقیه الله (ع) می فرمایند: وَ لا ترکَنُوا اِلی الّذین طَلَمُوا فَتَمّسکُمُ النّار؛ یعنی، به سوی ستمگران میل نکنید به آنان تکیه ننمایید که موجب می شود آتش شما را فرا گیرد.» وقتی این جمله را گفتم، حضرت رو به من کرد و فرمود: «پس تو چرا مدح می کنی؟» عرض کردم: «تقیه می کنم.» حضرت دست مبارک را به دهان گذاشتند و به عنوان انکار سخن من با تبسم فرمودند: «تقیه! تقیه! تقیه!- یعنی تو از روی خوف و تقیه مدح نمی کنی- هفت روز بیشتر از عمر تو باقی نیست فردا برو و مُهر حکومتی را رد کن.»(9)

 

تحصیل معارف از طریق غیر مشروع

امام زمان (ع) می فرماید: «طَلَبُ المَعارِف مِن غَیرِ طَریقَتِنا اَهلَ البَیتِ مُساوِقُ لِلاِنکارِنا؛ یعنی، بدست آوردن معارف جز از طریق ما خاندان پیغمبر (ص) مساوی با انکار ماست.»(10)

 

گناه شیعیان

امام زمان (ع) می فرمایند: «نادان ها و کم خردان شیعه و کسانی که به اندازه پر و بال پشه دین ندارند- با رفتار و گفتار ناشایست خود- ما را آزار می دهند.»(11) امام زمان (ع) می فرمایند: «به خدا پناه می برم از کوری بعد از بینایی و از گمراهی بعد از هدایت.»(12)

 

پرهیز از تصرف اموال معصوم (ع)

از توقیع شریفی که به وسیله ی نایب دوّم ابوجعفر محمد بن عثمان از امام عصر (ع) رسیده است، آن حضرت در مورد خمس که باید به فقیه جامع الشرایط پرداخت شود، می فرماید: «کسی که آنچه را از اموال ما در دست او است حلال می داند و بدون اجازه ما در آنها تصرف می کند، همانند تصرفی که در مال خود می کند، ملعون است و در روز قیامت از دشمنان ما محسوب می گردد.»(13)

امام زمان (ع) در توقیع شریفی می فرمایند: «هر کس در اموال مربوط به ما تصرف کند و بخورد، بدرستی که آتش را در شکم خود وارد کرده است و به زودی در آتش افروخته وارد خواهد شد.»(14)

ایشان می فرماید: «وقتی برای هیچ کس جایز نباشد که در مال دیگران بدون اجازه آنان تصرف کند چگونه این کار در مال ما جایز می شود؟»(15)

در توقیع دیگر می فرماید: «لعنت خداوند و ملائکه و تمامی مردم بر کسی که یک درهم از مال ما را حلال بداند و در آن تصرف کند.»(16)

 

پی نوشتها :

(1)    شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 3 ، ص 158.

(2)    ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 268.

(3)    شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 155.

(4)    برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ص 35.

(5)    ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 87.

(6)    ملاقات با حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 251.

(7)    شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 184.

(8)    کرامات الصالحین ، ص 174.

(9)    برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ص 361.

(10)صحیفه المهدی ، ص 334.

(11)احتجاج ، ج 2 ، ص 474.

(12)الخرائج ، ج 3 ، ص 1110.

(13)کمال الدین ، ص 520.

(14)کمال الدین ، ص 520.

(15)کمال الدین ، ص 521.

(16)نجم الثاقب ، ص 411.

 

تلفظ به نام مبارک حضرت مهدی (ع)

مطابق روایات متعدد ، از بردن نام حضرت مهدی (ع) که همنام پیامبر اسلام (ع) است نهی شده ، از این رو نام او را در نوشتن این گونه ‹‹م ح م د›› می نویسند؟ آیا نام بردن او حرام است ؟
این مسأله یک مسأله فقهی است ، بعضی از علما و فقها از بررسی روایات چنین استفاده کرده اند که در عصری (مانند غیبت صغری) که خطر و فشار بسیار بود و برای حفظ جان حضرت مهدی (ع) و دیگران نیاز به تقیه و رازپوشی بود ، امامان (ع) از بردن نام آن حضرت نهی نموده اند ، ولی در این عصر که تقیه ای در کار نیست ، بردن نام او اشکال ندارد .
بر همین اساس یکی از واسطه ها ، همین سوال را از ناحیه مقدسه نمود ، از طرف حضرت مهدی (ع) چنین پاسخ آمد :
ان دللتم علی الاسم اذا عوه، و ان عرضواالمکان دلوا علیه:
‹‹اگر آنها را به نام حضرت مهدی (ع) آگاه سازید ، آن را ظاهر می سازند ، و اگر مکانش را بشناسند بر ضد او اقدام می کنند.›› (وسائل الشیعه، ج11، ص488)
بر همین اساس ، در مواردی که تقیه و خطر جانی نبوده ، حتی خود امام حسن عسکری نام مبارک حضرت مهدی (ع) را به زبان آورده است ، از جمله روایت شده امام حسن (ع) گوسفندی را به عنوان عقیقه ، برای بعضی از اصحابش فرستاده و فرمود :
هذه من عقیقه ابنی محمد :
‹‹این گوسفند ، عقیقه فرزندم محمد (حضرت مهدی) است.›› (وسائل الشیعه، ج11، ص489)جماعتی از علمای بزرگ ، مانند : شیخ مفید ، علامه حلی، فاضل مقداد ، سیر مرتضی و محقق در کتب خود به ذکر نام مبارک حضرت مهدی تصریح کرده اند ، نظریه شیخ حر عاملی نیز همین است . علامه اربلی نیز تلفظ به نام حضرت مهدی (ع) را در آنجا که تقیه نباشد جایز می داند .