درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

حقوق همسرداری در سیره اهل بیت(ع)

حقوق همسرداری در سیره اهل بیت(ع) امام باقر علیه السلام می فرمایند:
«همان گونه که مردان دوست دارند زینت و آرایش را در زنانشان ببینند، زنان نیز دوست دارند زینت و آرایش را در مردانشان ببینند.»

امروزه یکی از مهم ترین مشکلات خانواده ها نداشتن مدیریت صحیح در زندگی است؛ بسیاری از اختلافات، چالش ها و مشاجرات که مقدمه فروپاشی خانواده هاست، ناشی از نداشتن الگویی کامل در اداره خانواده است. یکی از موضوعات مهمی که هر مؤمنی خواهان فهم آن از کلام درباره معصومین علیهم السلام است، موضوع «آیین همسرداری اسلامی» است.

حقوق همسرداری در سیره اهل بیت(ع)

یکی از موضوعات مهمی که هر مؤمنی خواهان فهم آن از کلام گوهربار معصومین علیهم السلام است، موضوع «آیین همسرداری » است . بدین منظور، بر آن شدیم تا به «آیین همسرداری در احادیث اسلامی » نظری بیفکنیم و «40 حدیث » در این زمینه را برگزینیم و با ترجمه هایی دقیق و روان همراه سازیم و با عنوان هایی زیبا و تفکر برانگیز زمینه تدبر فراهم کنیم و این نکته را نیز خاطرنشان کنیم که 20 حدیث آغازین آن ها مربوط به «اخلاق شوهر نسبت به همسر» و 20 حدیث پسین آن ها مربوط به «اخلاق زن نسبت به همسر» است.

**اخلاق شوهر نسبت به همسر

اظهار محبت بیشتر: ایمان بیشتر
1- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«کلما ازداد العبد ایمانا ازداد حبا للنسآء (1); هر چه ایمان بنده زیاد شود، محبت [وی] به زن ها نیز زیاد می شود.»

دوستدار اهل بیت (علیهم السلام) دوستدار همسر است
2- امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«کل من اشتد لنا حبا اشتد للنساء حبا (2); هر کس بیشتر دوستدار ما (خاندان عصمت و طهارت) باشد، به زن ها (همسرش) نیز بیشتر دوستی می کند.»

صفای زندگی اینجاست، اینجا
3- حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:
«فدارها علی کل حال واحسن الصحبة لها فیصفو عیشک (3); همیشه با همسرت مدارا کن، و با او به نیکی همنشینی کن تا زندگیت باصفا شود.»

از تکبر و خشونت بپرهیز
4- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«خیر الرجال من امتی الذین لایتطاولون علی اهلیهم و یحنون علیهم ولا یظلمونهم (4); بهترین مردان امت من، آن کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن و متکبر نباشند و بر آنان ترحم و نوازش کنند و به آنان آزار نرسانند.»

سیلی، هرگز!
5- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«فای رجل لطم امراته لطمة، امرالله عزوجل مالک خازن النیران فیلطمه علی حر وجهه سبعین لطمة فی نار جهنم (5); هر کس به صورت زنش سیلی بزند، خداوند به آتشبان جهنم دستور می دهد تا در آتش جهنم هفتاد سیلی بر صورت او بزند.»

من تو را دوست دارم
6- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«قول الرجل للمراة انی احبک لا یذهب من قلبها ابدا (6); این گفتار مرد به همسرش که «من تو را دوست دارم » ، هرگز از قلب زن بیرون نمی رود.»

تامین سعادت دینی و دنیایی همسر
7- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«للمراة علی زوجها ان یشبع بطنها، و یکسو ظهرها، ویعلمها الصلاة والصوم والزکاة ان کان فی مالها حق، ولاتخالفه فی ذلک (7); حق زن بر شوهرش این است که او را سیر کند، لباس بپوشاند، نماز و روزه و زکات را - اگر در مال زن حق زکاتی است - به او یاد دهد، و زن نیز در این کارها با او مخالفت نورزد.»

این هم جهاد در راه خداست
8- امام رضا علیه السلام می فرمایند:
«الکآد علی عیاله من حل کالمجاهد فی سبیل الله (8); کسی که از راه حلال برای تامین رفاه خانواده اش تلاش می کند، همچون مجاهدی است که در راه خدا جهاد می کند.»

آیا هدیه هم می خری؟
9- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«من دخل السوق فاشتری تحفة فحملها الی عیاله کان کحامل صدقة الی قوم محاویج ولیبدا بالاناث قبل الذکور فان من فرح ابنته فکانما اعتق رقبة من ولد اسماعیل ومن اقر بعین ابن فکانما بکی من خشیة الله ومن بکی من خشیة الله ادخله الله جنات النعیم (9); هر کس به بازار رود و هدیه ای برای خانواده اش بخرد و ببرد، [پاداش او ] مانند کسی است که برای نیازمندان صدقه می برد [ . و هنگامی که هدیه را به خانه می برد]، باید، قبل از پسران، به دختران بدهد، زیرا کسی که دخترش را شادمان کند، مانند کسی است که یک بنده از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده است. و هر کس [با دادن هدیه ای ] چشم پسری را روشن کند، گویا از ترس خدا گریسته است و هر کس از ترس خدا بگرید، خداوند او را داخل نعمت های بهشت کند.»

بازار و خرید گوشت
10- امام سجاد علیه السلام می فرمایند:
«لان ادخل السوق ومعی درهم ابتاع به لحما لعیالی وقد قرموا الیه احب الی من ان اعتق نسمة (10); برای من به بازار رفتن و خرید یک درهم گوشت برای خانواده ام که میل به گوشت دارند، از بنده آزاد کردن دوست داشتنی تر است.»

سوغاتی را فراموش نکن
11- امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«اذا سافر احدکم فقدم من سفره فلیات اهله بما تیسر (11); هرگاه یکی از شما به مسافرت رود و سپس از سفر برگردد، پس باید برای خانواده خود به اندازه ای که توانایی دارد سوغاتی بیاورد.»

برای او آرایش می کنی؟
12- امام باقر علیه السلام می فرمایند:
«النسآء یحببن ان یرین الرجل فی مثل ما یحب الرجل ان یری فیه النسآء من الزینة (12); همان گونه که مردان دوست دارند زینت و آرایش را در زنانشان ببینند، زنان نیز دوست دارند زینت و آرایش را در مردانشان ببینند.»

خانه را گرم نگه دار
13- امام رضا علیه السلام می فرمایند:
«بنبغی للمؤمن ان ینقص من قوت عیاله فی الشتآء ویزید فی وقودهم (13); سزاوار است که مؤمن در زمستان از خوراک خانواده اش کم کند، و بر [چوب و زغال و] وسیله گرم کننده آنان بیفزاید.»

شاد ساختن خانواده در مناسبت های فرخنده
14- راوی می گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: حق زن بر شوهرش چیست؟ حضرت فرمودند:
«. . . ولاتکون فاکهة عامة الا اطعم عیاله منها ولایدع ان یکون للعید عندهم فضل فی الطعام وان یسنی لهم فی ذلک شی ء ما لم یسن لهم فی سآئر الایام (14); . . . هر میوه ای که همه مردم از آن می خورند، باید به خانواده اش بخوراند و در روزهای عید خوراک آنان را افزایش دهد، و چیزهایی برای آنان فراهم کند که در روزهای دیگر فراهم نمی کرده است.»

تهمت و سوء ظن هرگز
15- امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«لا تقذفوا نسآءکم فان فی قذفهن ندامة طویلة وعقوبة شدیدة (15); به زنان خود تهمت نزنید [و نسبت ناروا ندهید]، زیرا در این کار، [برای شما] پشیمانی طولانی و کیفر سختی خواهد بود.»

خواب در خانه خود
16- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«هلک بذی المروة ان یبیت الرجل عن منزله بالمصر الذی فیه اهله (16); از جوانمردی دور است که [مردی] در شهری که خانواده اش هستند باشد، ولی در غیر خانه خود بخوابد.»

آداب ورود به خانه
17- امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«یسلم الرجل اذا دخل علی اهله واذا دخل یضرب بنعلیه ویتنحنح یصنع ذلک حتی یؤذنهم انه قد جآء حتی لا یری شیئا یکرهه (17); هنگامی که مرد با خانواده اش برخورد می کند، [به آنان] سلام کند و هنگام ورود با صدای کفش و با سرفه کردن، خانواده اش را از آمدن خود با خبر کند، تا اینکه چیزی نبیند که او را ناخوش آید.»

در کنار همسر نشستن
18- پیامبر عزیز اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«جلوس المرء عند عیاله احب الی الله تعالی من اعتکاف فی مسجدی هذا (18); نشستن مرد در کنار خانواده اش، نزد خدای بزرگ دوست داشتنی تر از اعتکاف [و نشستن] در این مسجد من است.»

تا کنون لقمه در دهانش گذاشته ای؟
19- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«ان الرجل لیؤجر فی رفع اللقمة الی فی امراته (19); مرد در برابر لقمه ای که در دهان زنش می گذارد پاداش می برد.»

کتک نزن، فریاد نکش!
20- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله به یکی از زنان درباره حق زن بر شوهرش می فرمایند:
«حقک علیه ان یطعمک مما یاکل ویکسوک مما یلبس ولا یلطم ولا یصیح فی وجهک (20); حق تو بر شوهرت این است که از آنچه خود می خورد به تو غذا دهد، و از آنچه خود می پوشد تو را نیز بپوشاند، و به روی تو سیلی نزند و فریاد نکشد.»

**اخلاق زن نسبت به همسر

زیور اطاعت به گردن آویز
21- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«ان للرجل حقا علی امراته اذا دعاها ترضیه واذا امرها (21) لا تعصیه ولا تجاوبه بالخلاف ولا تخالفه (22); مرد حقی بر زنش دارد [و آن حق این است که] چنانچه او را صدا زند پاسخ دهد، و هنگامی که او را دستوری دهد سرپیچی نکند و پاسخ مخالف ندهد و با او مخالفت نورزد.»

باران عشق و محبت
22- امام رضا علیه السلام می فرمایند:
«اعلم ان النسآء شتی فمنهن الغنیمة والغرامة و هی المتحببة لزوجها والعاشقة له ... (23); بدان که زنان گوناگونند، برخی از آنان دستاوردی گرانبها و تاوان [رنج های آدمی] هستند و این زن کسی است که به شوهرش محبت می کند و عاشق اوست.»

رضایت و شفاعت
23- امام باقر علیه السلام می فرمایند:
«لا شفیع للمراة انجح عند ربها من رضا زوجها (24); برای زن هیچ شفیعی نزد پروردگارش به اندازه رضایت شوهرش سودمندتر نیست.»

عطر مهر و محبت
24- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«للرجل علی المراة ان تلزم بیته وتودده وتحبه وتشفقه وتجتنب سخطه وتتبع مرضاته وتوفی بعهده ووعده (25); حق مرد بر زن این است که [زن] ملازم خانه او باشد، و به شوهرش دوستی و محبت و دلسوزی کند، و از خشم وی دوری گزیند، و آنچه را مورد رضایت اوست انجام دهد، و به پیمان و وعده وی وفادار باشد.»

سرانجام ناسپاسی
25- امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«ایما امراة قالت لزوجها: ما رایت قط من وجهک خیرا فقد حبط عملها (26); هر زنی به شوهرش بگوید: من از تو هرگز خیری ندیدم، [ثواب] کارش از بین می رود.»

لجبازی هرگز
26- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«خیر نسائکم الودود الولود المؤاتیة وشرها اللجوج (27); بهترین زنانتان زنی است که با محبت، فرزندآور و سازگار باشد، و بدترین آنان زنی است که لجباز باشد.»

خشمگین کردن شوهر هرگز
27- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«طوبی لامراة رضی عنها زوجها (28); خوشا به حال زنی که شوهرش از او راضی باشد.»

اذیت نکن
28- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«من کان له امراة تؤذیه لم یقبل الله صلاتها ولا حسنة من عملها حتی تعینه وترضیه وان صامت الدهر وقامت واعتقت الرقاب وانفقت الاموال فی سبیل الله وکانت اول من ترد النار ثم قال: وعلی الرجل مثل ذلک الوزر والعذاب اذا کان لها مؤذیا ظالما (29) ; کسی که زنی دارد که [آن زن] به او آزار می رساند، خداوند نماز و کارهای نیک زن را نمی پذیرد تا اینکه به مرد کمک و او را راضی کند، اگر چه این زن تمام عمر را روزه بگیرد و نماز بخواند و بندگان را آزاد و دارایی [اش] را در راه خدا انفاق کند . و این زن نخستین کسی است که وارد آتش جهنم می شود. سپس حضرت فرمودند: مرد نیز چنین گناه و عذابی دارد اگر زنش را آزار رساند و [به او] ستم کند.»

چگونه می توانی او را غمگین ببینی؟
29- امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«. . . سعیدة سعیدة امراة تکرم زوجها ولا تؤذیه وتطیعه فی جمیع احواله (30) ; خوشا به سعادت و خوشا به سعادت آن زنی باد که شوهرش را بزرگ دارد و به او آزار نرساند و همیشه از شوهرش فرمانبری کند.»

چشمداشت بجا و منطقی
30- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«لا یحل للمراة ان تتکلف زوجها فوق طاقته (31); برای زن جایز نیست که شوهرش را به بیش از توانایی اش مجبور کند.»

مهمان، با اجازه شوهر
31- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«ایها الناس ان لنسآءکم علیکم حقا ولکم علیهن حقا حقکم علیهن [ . . . ان ] لا یدخلن احدا تکرهونه بیوتکم الا باذنکم (32); مردم! زن های شما بر شما حقی دارند و شما هم بر آنان حقی دارید. حق شما بر آنان این است که کسی را که شما رضایت ندارید، بدون اجازه به منزلتان وارد نکنند.»

هم به استقبالش برو و هم او را بدرقه کن
32- مردی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: همسری دارم که هرگاه وارد خانه می شوم به استقبالم می آید، و چون از خانه بیرون می روم بدرقه ام می کند و زمانی که مرا اندوهگین می بیند می گوید: اگر برای رزق و روزی [و مخارج زندگی ] غصه می خوری، بدان که خداوند آن را به عهده گرفته است و اگر برای آخرت خود غصه می خوری، خدا اندوهت را زیاد کند [و بیشتر به فکر آخرت باشی . ] رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «ان لله عمالا و هذه من عماله لها نصف اجر الشهید (33) ; برای خدا کارگزارانی [در روی زمین] است و این زن یکی از کارگزاران خداست که پاداش او برابر با نیمی از پاداش شهید است.»

در این کارها نیز به او کمک کن
33- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«ایما امراة اعانت زوجها علی الحج والجهاد او طلب العلم اعطاها الله من الثواب ما یعطی امراة ایوب علیه السلام (34); هر زنی که در حج و جهاد و دانش اندوزی به شوهرش کمک کند، خداوند آن پاداشی را که به زن حضرت ایوب علیه السلام داده است، به او می دهد.»

شهری در بهشت خدا
34- امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«ما من امراة تسقی زوجها شربة من مآء الا کان خیرا لها من عبادة سنة صیام نهارها وقیام لیلها ویبنی الله لها بکل شربة تسقی زوجها مدینة فی الجنة وغفر لها ستین خطیئة (35); هر زنی که به شوهرش مقداری آب دهد، برای او بهتر از عبادت یک سال است که روزهایش روزه باشد و شب هایش عبادت کند . و خداوند به جای هر مقدار آبی که به شوهرش بنوشاند، شهری در بهشت برایش می سازد و شصت گناهش را می آمرزد.»

تامین امنیت روانی همسر
35- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«حق الرجل علی المراة انارة السراج واصلاح الطعام وان تستقبله عند باب بیتها فترحب وان تقدم الیه الطست والمندیل وان توضئه وان لاتمنعه نفسهآ الا من علة (36) ; حق مرد بر زن این است که چراغ خانه را روشن سازد; غذای مطبوع فراهم کند; و تا در خانه اش به پیشواز او برود و به او خوشامد بگوید; و تشت آب و حوله را برای او آماده کند و دست های او را بشوید; و بدون دلیل (عذر شرعی) مانع شوهر نسبت به نفس خودش نشود.»
رحمت خدا از آن کدبانویان است

36- امام صادق علیه السلام از پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله روایت می کند:
«ایما امراة دفعت من بیت زوجها شیئا من موضع الی موضع ترید به صلاحا نظر الله الیها ومن نظر الله الیه لم یعذبه (37) ; هر زنی که در خانه شوهرش چیزی را برای سامان دادن وضع خانه جابه جا کند، خداوند نظر [رحمت] به او می کند. و هر کس مورد نظر [رحمت] خدا قرار گیرد، خدا عذابش نمی کند.»

خوشبوترین عطر، زیباترین لباس، نیکوترین زینت
37- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله درباره حق شوهر بر زن می فرمایند:
«علیها ان تطیب باطیب طیبها وتلبس احسن ثیابها وتزین باحسن زینتها (38) ; بر زن است که [برای شوهرش ] خوشبوترین عطرهایش را بزند و قشنگترین لباس هایش را بپوشد، و از زیباترین زینت هایش استفاده کند.»

هنر آشپزی
38- امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«خیر نسآءکم الطیبة الریح الطیبة الطبیخ التی اذا انفقت انفقت بمعروف وان امسکت امسکت بمعروف فتلک عامل من عمال الله وعامل الله لایخیب ولایندم (39); بهترین زنان شما زنی است که دارای بویی خوش و دست پختی خوب باشد. هنگامی که خرج می کند، بجا خرج کند، و هنگامی که خرج نمی کند بجا از خرج کردن خودداری ورزد. چنین زنی کارگزاری از کارگزاران خداست و کارگزار خدا نه ناامید می شود و نه پشیمان.»

آرایش فقط برای شوهر
39- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«ان من خیر نسآءکم . . . المتبرجة من زوجها الحصان عن غیره (40) ; بهترین زنان شما آن زنی است که برای شوهرش آرایش و زینت می کند، اما از بیگانگان خود را می پوشاند.»

از تو سپاسگزارم
40- امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«خیر نسآءکم التی ان اعطیت شکرت وان منعت رضیت (41) ; بهترین زنان شما آن زنی است که چون به او چیزی داده شود، سپاسگزاری کند و اگر به او چیزی داده نشود راضی باشد .»

پی نوشت ها:

1) بحار الانوار، ج 103، ص 228 .
2) همان، ج 103، ص 227 .
3) مکارم الاخلاق، ص 218 .
4) همان، ص 216 .
5) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 250 .
6) وسائل الشیعة، ج 14، ص 10 .
7) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 243 .
8) بحارالانوار، ج 104، ص 72 .
9) وسائل الشیعة، ج 15، ص 227 .
10) همان، ج 15، ص 251 .
11) همان، ج 8، ص 337 .
12) مکارم الاخلاق، ص 80 .
13) وسائل الشیعة، ج 15، ص 249 .
14) همان، ج 15، ص 227 .
15) بحارالانوار، ج 103، ص 249 .
16) وسائل الشیعة، ج 14، ص 122 .
17) بحارالانوار، ج 76، ص 11 .
18) میزان الحکمة، ج 4، ص 287 .
19) المحجة البیضاء، ج 3، ص 70 .
20) مکارم الاخلاق، ص 218 .
21) البته دستورهای شوهر باید مخالف با موازین اسلامی نباشد .
22) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 243 .
23) همان، ج 14، ص 161 .
24) سفینة البحار، ج 1، ص 561 .
25) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 244 .
26) وسائل الشیعة، ج 14، ص 115 .
27) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 162 .
28) وسائل الشیعة، ج 14، ص 155 .
29) همان، ج 14، ص 116 .
30) بحارالانوار، ج 103، ص 252 .
31) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 242 .
32) بحارالانوار، ج 76، ص 348 .
33) وسائل الشیعه، ج 14، ص 17 .
34) همان، ص 201 .
35) وسائل الشیعة، ج 14، ص 123 .
36) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 254 .
37) وسائل الشیعة، ج 15، ص 175 .
38) الکافی، ج 5، ص 508 .
39) وسائل الشیعة، ج 14، ص 15 .
40) بحارالانوار، ج 103، ص 235 .
41) همان، ج 103، ص 239 .

سلاح اسرائیل برای شستشوی مغزی

 سینما با توجه به مخاطبان جهانی اش همواره ابزار بسیار خوبی برای پوشش اخبار و عقاید صهیونیسم، حمایت و تبلیغ مستقیم و غیر مستقیم از اسرائیل بوده است.

حضور یهودیان در صنعت سینما از دیرباز مورد بحث بوده است و اتمروزه کسی شکی در خصوص این نفوذ بر کمپانی ها بزرگ فیلم سازی و آثار تولید شده توسط آنها ندارد.

بارها گفته شده که کمپانی های سینمایی متروگلدن مایر و فاکس قرن بیستم و والت دیزنی مستقیما توسط یهودیان کنترل می شود. صنعت سینمای ایالات متحده آمریکا بنا بر اظهار نظر کارشناسان این حوزه کاملا یهودی است و یهودیان بدون هیچ رقیبی یکه تاز این عرصه هستند و هر کسی را که به آنها منتسب نیست را طرد می کند. هالیوود امروزه به عنوان آفت دنیای جدید مطرح است که در آن تمامی ارزش های اخلاقی و فضیلت انسانی قربانی شده است. تا جایی که از آن با نام « سلاح اسرائیل» برای نشر افکار فاسد صهیونیستها یاد می شود.

نباید فراموش کرد که در پروتکل 12 دانشوران صهیون بر لزوم استفاده از وسایل اطلاع رسانی و تبلیغی تاکید بسیاری شده است و سینما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست.امین مصطفی نویسنده کتاب روابط آمریکا و اسرائیل اعتقاد دارد که صهیونیست ها به پنج دلیل توجه خود را به سینمامبذول داشتند. این دلایل عبارتند از: «برتری یهود از طریق سینما، توجیه اشغال فلسطین، نشر و گسترش عقاید یهود در جهان، نشان دادن تصویری متزلزل از اعراب و ارائه تصویر همیشه پیروز از اسرائیل در خلال جنگ»

مورخ آمریکایی « نیل گابلر» بر این باور است که یهودیان بودند که هالیوود را به وجود آوردند. او می گوید: سینما و فیلم برداری را غیر یهودیان اختراع کردند اما فکر هالیوود را یهودیان شکل دادند. دارا بودن پتانسیل بالا در تصاویر با احساس، تعدادی از مهاجران یهودی را به این مسیر سوق داد که به ایجاد و تاسیس استودیوها، سیتم تولید و تئاتر روی آورند. افرادی چون آدولف زوکر(1)، ویلیام فاکس(2)، ساموئل گلدوین(3)، لوییس بی مایر(4)، کارل لیمل(5)، مارکس لو(6)، برادران وارنر(7) و تعدادی دیگر توانستند تکنولوژی غریبه ای را به صنایع عظیم میلیاردی مبدل سازند. و همچنین توانستند در کنار این منبع عظیم در آمد قدرت سیاسی وسیعی نیز به دست آورند.

در نگاه اول شاید این کمپانی ها رقیب یکدیگر به نظر برسند اما هرگاه که احساس می کنند جایگاهشان کمی متزلزل شده است به کمک هم می آیند. برای مثال کمپانی تایم وارنر در توصیف علت اساسی ادغام خود با کمپانی های دیگر اعلام کرده است: «در دهه هشتاد ما شاهد عمیق ترین تغییر و تحولات اقتصادی و سیاسی پس از جنگ جهانی دوم بوده ایم. در عین حالی که این تغییرات  انجام می پذیرفتند، جهانگیر شدن از یک پیشگویی به یک واقعیت ملموس تبدیل شد. هیچ یک از رقبای تجاری مهم تا وقتی که پایه و اساس خود را در سرزمین خود محکم و ایمن نکرده است، نخواهد توانست در دراز مدت به موفقیت برسد و حضور چشم گیری در بازارهای مهم دنیا داشته باشد.»

حضور مستقیم یهودیان بر پرده نیز به دهه 1960 بر می گردد. جایی که به واسطه حرکت گروه های کوچک قومی برای کسب حقوق شهروندی افرادی چون فیلیپ راس و شائول بلر در ادبیات به میدان آمدند و فردی چون باربارا در موسیقی پاپ ظهور کرد و افرادی چون وودی آلن و مل بروکز نیز در نمایشکمدی فعالیت خود را آغاز کردند.

هالیوود همچنین در دهه های اخیر تمرکز ویژه ای را بر مسائل قوم گرایانه و اختلافات مذهبی قرار داده است و ازین جهت در صدد حفظ منافع سیاسی خود بر می آیند. تا جایی که گلدبرگ نویسنده کتاب قدرت یهود معتقد است که قدرت هالیوود به یهودیان این امکان را می دهد که قدرت سیاسی قابل ملاحظه ای را برای خود کسب کنند و لذا این عده از اصلی ترین منابع مالی کاندیداهای دموکرات قرار گرفته اند.

در خصوص موسیقی نیز باید گفت یهودیان روسی الاصل بیشترین سهم را در موسیقی به دست گرفته اند تا جایی که عمده شرکت های موسیقی دنیا در دست این افراد قرار دارد و بیش از 80 درصد از امتیاز سروده ها و ترانه های موجود در آمریکا در اختیار آنهاست. البته ساده انگاری است که فکر کنیم 20 درصد بقیه به دست گروه های مستقل اداره می شوند، چرا که آن 20 درصد نیز به وسیله دیگر دفاتر یهودی سازماندهی و مدیریت می گردند.

هنری فورد راجع به موسیقی و نفوذ یهودیان آمریکامی گوید: « در نفوذ یهودیان آمریکا در موسیقی ایالات متحده نباید شک کرد و باید آن را به عنوان یک نفوذ جدی دانست. موسیقی پاپ یک موسیقی کاملا انحصاری یهودی است. جاز نیز یک موسیقی یهودی است که کم کم دارد به موسیقی ملی در ایالات متحده تبدیل می شود.»
 
پی نوشت:
1-      Adolph Zuker
2-      William Fox
3-      Samuel Goldwyn
4-      Louis B.Mayer
5-      Carl Leammle
6-      Marcus Loew
7-      Warner Brothers

منابع:
-لابی صهیونیسم در ایالات متحده آمریکا؛ محسن اسلامی؛1384؛ قم: نشر فقاهت؛ صص148-152
-Ford, Henry, The International Jew. Department Of Translation and Publication. Islamic Culture & Relations Prg. Tehran1997.p146
-بررسی راهکارهای انسجام بخشی به چرخه تولید، توزیع و نمایش آثار سینمایی در ایران، شهرام جعفری نژاد،(1386).پژوهشگاه فرهنگ،هنر و ارتباطات ص 39

دشمن امام، دشمن همه شیعیان

اگر کسی شیعه ی واقعی امام زمان (عجل الله فرجه) باشد، قطعا به این اعتقاد بنیادین شیعه باور دارد که: «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم» (1). حال اگر خود را شیعه می دانیم، وظیفه داریم دوست و دشمن اماممان را بشناسیم و تکالیفی که در ارتباط با دوستان و دشمنان ایشان بر عهده داریم را بدانیم.

در این دنیایی که سپاه کفر و شیطان همگی تلاش می کنند تا اهداف خودشان را به ثمر برسانند و از هیچ تلاشی برای نابودی مخالفان خود دریغ نمی کنند، کوچک شمردن دشمن و چشم بستن به روی کارهایش، جاهلانه ترین کاری است که می شود کرد. اینکه دشمنان اماممان در این دنیا چه کارهایی می کنند و از چه ابزارها و امکاناتی بهره می برند را می توانید در این ویژه نامه بخوانید. و اینکه اهمیت دوست و دشمن شناسی چقدر است، در بحث ما نمی گنجد، اما اینکه بعد از شناخت دشمنان

اماممان چه وظایفی داریم را در این مطلب با نگاهی به آیات قرآن بررسی کوتاهی خواهیم کرد.

راهکارهای قرآن برای مقابله با دشمن
قرآن کریم راههای متعددی را برای مبارزه با دشمنان ارائه نموده است که در اینجا تنها به تعدادی از آنها اشاره می کنیم.
1. ایمان، پیشرفته ترین سلاح: از منظر قرآن مؤمنان برای مقابله با دشمنان، باید ابتدا ایمان خود را آنقدر افزایش دهند تا در برابر دشمن و سختیهای مبارزه با او، خودشان را حفظ کنند و از راه دین خارج نشوند. شرط پیروزی این است که در صف مؤمنان باشند و گرنه راه برای نفوذ دشمن باز خواهد ماند. یاد خدا، ایمان، صبر، استقامت، پرهیزگاری، توکل و یقین به وعده های الهی است که قدرت معنوی بی اندازه ای به انسان می دهد. قرآن در این باره می فرماید: «(اما) اگر (در برابر آنها) استقامت و پرهیزگارى پیشه کنید، نقشه هاى(خائنانه) آنها به شما زیانى نمى رساند.» (2)

در آیه دیگری نیز می فرماید: «و اگر مردمى که در شهرها و آبادی ها زندگى دارند ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند برکات آسمان و زمین را بر آنها مى‏‌گشاییم.» (3)

2. افزایش قدرت نظامی: درست است که اسلام بیشتر به معنویات توجه دارد و راه ساختن یک زندگی مادی خوب را، داشتن ایمان قوی و حفظ اخلاقیات می داند، اما راهکارهای بسیار دقیقی هم برای ساختن زندگی مادی داده است. مثلا برای مقابله با دشمنان، تنها ایمان و دعا کردن را کافی نمی داند و مسلمان را کسی می داند که در همه ی زمینه ها فعال و با درایت باشد. اسلام به مؤمنان برای قوی شدن در برابر دشمنان دستور می دهد تا خود را تجهیز نمایند و همواره در حال آماده باش باشند: «در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانایى دارید از نیرو آماده سازید.»(4)

3. ممنوعیت دوستی با بیگانگان:
اسلام دینی است که به دوستی اهمیت زیادی می دهد و یکی از معیارهای شناخت افراد را دوستانشان می داند. به همین خاطر است که ارتباط با مشرکان و کفار در جهت رفع نیازهای اضطراری مانعی ندارد، اما دوستی و تکیه کردن به آنان، برای جوامع دینی ممنوع است. به عبارت دیگر، سطح روابط نباید در حد دوستی و اتحاد با آنان باشد؛ زیرا این عمل باعث می شود تا آنان بر مؤمنان مسلط شده و بر اعتقادات آنان و فرزندانشان تأثیر منفی بگذارند. با ارتباط نداشتن به طور طبیعی دشمنان نیز چنین تسلطی را از دست خواهند داد: «اى کسانى که ایمان آورده اید، افرادى که آئین شما را به باد استهزاء و بازى می گیرند، از اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیه گاه خود انتخاب نکنید.»(5)

4. جهاد و مبارزه: امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «آن که در دشمنی زیاده روی کند گناه کرده است، و کسى که در دشمنی کوتاهى ورزد بر او ستم خواهد شد، و آن که بی دلیل دشمنی نماید توانایی تقوا ندارد.»(6) سستی در برابر دشمنی که از هر فرصتی برای ضربه زدن استفاده می کند باعث نابودی دین و مؤمنان خواهد بود. به همین خاطر است که خداوند متعال جهاد را یکی از واجبات مهم قرار داد و فرمود: «اى پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سخت گیر.» (7)

درست است که به فرموده ی امام علی (ع)، در برخورد با دشمن نباید زیاده روی کرد، اما آسان گرفتن و ساده انگاری هم باعث می شود تا دشمن به راحتی پیش آید و هر نقشه ای دارد پیاده سازد. اگر دوست ائمه (ع) بودن را می خواهیم، باید آن را ثابت کنیم و دشمنان ایشان را دشمن بدانیم و در برابر آنها راهکارهای مناسب به کار بندیم.

پی نوشت:
1.    فرازی از زیارت عاشورا: من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد
2.    سوره آل عمران، آیه 120.
3.    سوره اعراف، آیه 96.
4.    سوره انفال، آیه 60.
5.    سوره مائده، آیه 57.
6.    نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، ص 844، حکمت 298؛ به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث نور، نسخه 5/3.
7.    سوره توبه، آیه 73.

حرف حساب: با لذت و آرامش نماز بخوانید

آیت الله احمد مجتهدی تهرانی در یکی از سخنرانی های خود می گفتند:
«یکی از کسانی که زیر سایه ی عرش الهی اند، نمازخوان های خوب هستند؛ آنهایی که نماز خوب می خوانند، تقلید صحیح، حمد درست، با حضور قلب... از نماز لذت ببرید، کیف کنید، همانطور که گرسنه از غذا لذت می برد.»



«بعضیها وقتی به رکوع می روند، هنوز بدنشان آرام نگرفته، ذکر رکوع را می گویند. این نماز درست نیست. به سجده نرسیده ذکر را می گویند. ذکر سجده را سه قسمت می کنند، هنوز پیشانی شان به زمین نرسیده می گویند «سبحانَ»، «ربی الاعلی و بحم» را در سجده می گویند، «ده» را موقع بلند شدن! نماز باید با طمأنینه باشد. بدنتان آرام که گرفت، بعد ذکر بگویید.»


منبع:
کتاب «طریق دوست: مجموعه رهنمودهای اخلاقی حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی» ، ص 56.

ما را به میزبانی صیاد، الفتی است...

اگر این فکر مثل جرقه ای به ذهنش نزده بود، شاید هیچگاه آن راز فاش نمی شد و قطعا من هم امروز آن را برای شما حکایت نمی کردم.
از سادات بزرگوار نجف بود. در جوار حرم علی ابن ابیطالب (ع) کدام دل است که آرام و قرار نگیرد. آن هم دل بی قرار کسی همچو او که سال ها کبوتر آن حرم بود.

عصرها می آمد در صحن امیرمؤمنان می نشست و برای مردم استخاره می گرفت. سر که از قرآن بر می داشت، نیت طرف را هم می گفت. عجیب بود در استخاره، و همین امر او را شهره خاص و عام کرده بود.

روزی در آن غروب گرم نجف، در میان صحن حیاط مرقد امام عدالت، علی ابن ابیطالب (ع) یک لحظه از ذهنش گذشت که خدایا زیر این آسمان کبود، آیا کسی مثل من استخاره می گیرد؟
خیال است دیگر! چه می شود؟

در همان لحظه یک زن عرب پاپتی در مقابلش مکثی کرد و با لحنی عتاب آلود گفت: سید! جمع کن این بساط استخاره را؛ نگاه تندی به او کرد و گفت برو... او هم رفت.
او رفت و این ماند در تحیر، که خدایا چطور این زن در همان آنی که من این تصور را کردم ظاهر شد و فکر مرا چنین مشوش کرد؟

از جا برخاست و از این سو به آن سو آن زن عرب بدوی را جستجو کرد. دید عجب! همکار خود اوست. جلوی یکی از حجره های داخل صحن نشسته و استخاره می گیرد. زن های دیگر هم دور و برش رفت و آمد می کنند.

پیش رفت و ایستاد و مدتی محو تماشای کار او شد. دید هر که می آید و استخاره می خواهد، چهار آنه از او می گیرد (آنه پول خرد عراقی است). آنگاه یک قبضه از تسبیح را می گیرد و چیزی به طرف می گوید.

با خود گفت من هم امتحانی کنم. ببینم در آن لحظه، احساس یا ذهن مرا خوانده است یا نه. گفتم یک استخاره هم برای من بگیر. گفت چهار آنه بریز. دست در جیب کردم، چهار آنه به او دادم و در انتظار پاسخ ایستادم.

دانه های تسبیح را که شمرد، با تعجب سر برآورد و با لهجه غلیظ عراقی گفت: آقا، می خواهی مرا امتحان کنی؟! تنم لرزید. خدایا این با یک تسبیح گلی از کجا فهمید؟
گفتم در این ماجرا سری است و من باید آن را بفهمم. گوشه ای از صحن ایستادم تا کارش تمام شد. بلند شد و از در صحن زد بیرون، من هم دنبالش رفتم. پیچید توی کوچه پس کوچه های شهر، من هم رفتم. یکدفعه ایستاد، نگاهی به پشت سر انداخت و مرا دید. مکث کردم تا جلو آمد. گفت: سید! چرا دنبال من می آیی؟ گفتم: باید رمز کار خود را به من بگویی. گفت: نمی گویم. اصرار کردم، حاضر نشد، قسمش دادم.

سر در گریبان فرو برد و قدری تامل کرد... مثل کسی که تکلیف خود را نداند! واقعا مانده بود که بگوید یا نگوید.
عاقبت گفت و گشود در آن گنج نهان را:

سال ها پیش شوهری داشتم و فرزندانی. زندگی بدی نداشتیم، می ساختیم.
روزی شوهرم از در آمد و خنده خنده گفت: فلانی، من دیگه تو رو نمی خوام. چیز غریبی نبود. خیلی ها را دیده بودم که پس از سال ها زندگی، زن و بچه را رها کرده بودند و رفته بودند سراغ زن دیگر.

گفتم چرا؟ گفت عاشق یک دختر شدم. گفتم خوب عیبی ندارد، من هم می مانم و کلفتی شماها را به عهده می گیرم. گفت باشد.

می دانستم حرفش حرف است. کاری را که بگوید، می کند. من هم در آن لحظه به چیزی جز حفظ آن زندگی فکر نمی کردم ولو به قیمت کلفتی هووی جدیدم.
او رفت و همسر تازه اش را عقد کرد و آورد در همان خانه. من هم کار می کردم. پخت و پز و شستشوی، رخت و لباس و... مدتی هم این جور گذشت. سخت بود اما می گذشت.
یک روز دیگر از راه رسید و گفت: من پول ندارم خرجی تو و بچه ها را بدهم. باید از اینجا بروید. اشک در چشمانم حلقه زد. گفتم من زن تو هستم. این ها بچه های تواند. ما کجا را داریم تا برویم؟ من با سه تا بچه قد و نیم قد چه کنم؟ از کجا خرجی بیاورم؟

حرف توی گوشش نمی رفت بی غیرت. ما را از خانه انداخت بیرون; آواره ی خیابانها شدیم، نه سر پناهی داشتیم، نه پولی که چیزی برای بچه ها تهیه کنم.
سوار ماشین شدم، آمدم کربلا، و راه حرم حضرت ابوالفضل (ع) را گرفتم. بچه ها را گوشه ای از صحن نشاندم و پناه بردم به غیرت الله، قمر بنی هاشم.

بغض راه گلویم را بسته بود. می خواستم فریاد بزنم، اما صدایم در نمی آمد، در مانده و مستاصل بودم. اما وقتی پنجره های ضریح را لابلای انگشتان خود گرفتم و فهمیدم سراغ چه کسی آمده ام، یکدفعه بغضم ترکید. گریه که چه بگویم، ضجه می زدم:

آقا! عباس تو غیرت عربی. راضی هستی من به هر کاری تن بدهم؟ سه تا بچه گرسنه توی صحن حرم تو نشسته اند.
اشک... اشک... و باز هم اشک!

چنان گریه کردم که وقتی پیش بچه هایم آمدم، خیره خیره مرا نگاه می کردند و از این حالت من در تعجب بودند.
کنار صحن خوابم برد. در عالم رؤیا حضرت ابوالفضل(ع) را دیدم که با مهربانی تسبیحی به دست من داد و گفت: با این تسبیح استخاره بگیر و برای هر استخاره چهار آنه بگیر.
گفتم: آقا من استخاره بلد نیستم. من تا حالا استخاره نگرفته ام.
گفت: تو یک قبضه تسبیح را بگیر، ما بغل گوش تو می گوییم که چه بگویی.

از خواب پریدم، دیدم همان تسبیح در مشت من است. غرق در افکار خویش بودم که زنی از راه رسید.
- شما استخاره می گیری؟
- بله
- یکی هم برای من بگیر.
- چهار آنه بریز.
... سید! چند سال است من با این تسبیح دارم زندگی می کنم. خانه گرفته ام، سر و سامانی پیدا کرده ام...
بگذریم، بالاخره از قدیم گفته اند:
گر بود در ماتمی صد نوحه گر
آه صاحب درد را باشد اثر