رجعت از جمله امور اعتقادی است که با روایات صحیح 1 و
متواتر 2 به اثبات رسیده و با صراحت میتوان گفت در مورد هیچ یک از معارف
دینی به اندازة رجعت، روایات صریح و روشن وارد نشده است.
علامه مجلسی پس از نقل نزدیک به دویست روایت دربارة رجعت مینویسد:
چگونه
ممکن است کسی که به حقانیت ائمه اطهار(ع) ایمان دارد، در چیزی تردید کند
که به صورت متواتر در نزدیک به دویست روایت صریح از آنها نقل شده است.
روایاتی که چهل و اندی از بزرگان مورد اعتماد و علمای اعلام در افزون بر
پنجاه مورد از تألیفهای خود، آنها را آوردهاند، بزرگانی چون ثقة الاسلام
کلینی، محمد بن بابویه (شیخ صدوق)، ابو جعفر طوسی (شیخ طوسی)، سید مرتضی،
نجاشی، کشّی، علی بن ابراهیم، سلیم هلالی، شیخ مفید و... .3
شیخ حر عاملی نیز در کتاب خود پس از آنکه بیش از 170 روایت در این باره نقل میکند، مینویسد:
اینها
بخشی از حدیثهایی است که من در این زمان ـ با وجود کمی فرصت برای
جستوجوی کامل و کمبود کتابهای مورد نیاز در این زمینه ـ بدانها دست
یافتم. بیتردید این احادیث از حد تواتر معنوی فراتر است. احادیثی که در
دیگر ابواب این کتاب آمده و خواهد آمد نیز بر این موضوع دلالت دارد. عقل
محال میداند که بگوییم تمام راویان این احادیث به اتفاق اقدام به
دروغگویی و نسبت ناروا کردهاند یا اینکه همه این احادیث جعل شدهاند، یا
این که روایاتی که در این زمینه به ما نرسیده بیش از روایاتی است که به ما
رسیده است. کاش میدانستم کدام عاقل است که همه راویان این موضوع را
دروغگو میپندارند؛ گواهی همه بزرگانی که در کتابهای معتبر خود بر درستی
این روایات گواهی دادهاند، رد میکنند و روایتهایی صریحی را که در این
زمینه وارد شدهاند تأویل میکنند. در حالی که این روایات از روایاتی که در
زمینه تعیین هر یک از امامان وارد شده است، بیشتر و از نظر دلالت صریحتر و
واضحتر است. در هیچ یک از مسائل راجع به اصول و فروع [دین] به اندازه این
موضوع، دلایل، آیات و روایات یافت نمیشود. 4
روایاتی
را که در اثبات رجعت به آنها استدلال شده است، به دو دسته میتوان تقسیم
کرد: نخست، روایاتی که به صراحت از رجعت سخن گفتهاند و دوم، روایاتی که به
همانندی رویدادهایی که در امتهایی پیشین رخ داده با رویدادهایی که در امت
اسلام رخ خواهد داد، اشاره کردهاند و از آنها استفاده میشود که چون در
امتهای گذشته بازگشت به دنیا روی داده است، این رویداد در امت اسلام هم
اتفاق خواهد افتاد.
در اینجا به نمونههایی از هر یک از دو دسته روایات اشاره میکنیم:
الف) روایاتی که به صراحت از رجعت سخن گفتهاند: برخی از روایاتی که دربارة رجعت از پیشوایان دین نقل شده، به شرح زیر است:
1. امام صادق(ع) در روایتی، ظهور قائم(ع)، رجعت و رستاخیز را در یک راستا و از مصداقهای روزهای خدا دانسته است و میفرماید:
روزهای خدا سه تایند: روزی که قائم به پا میخیزد، روز رجعت و روز رستاخیز.5
2. آن حضرت در روایت دیگری کسانی را که به رجعت ایمان ندارند، از خود طرد میکند و میفرماید:
کسی که به رجعت ما اعتقاد ندارد از ما [اهل بیت] نیست. 6
3.
در حدیث دیگری که علامه مجلسی آن را از کتاب صفات الشیعه شیخ صدوق نقل
میکند، امام صادق(ع)، ایمان به رجعت را یکی از شروط هفتگانه ایمان
دانسته است و میفرماید:
هر کس به هفت چیز اقرار کند، از اهل ایمان خواهد بود. آن حضرت، یکی از هفت چیز را ایمان به رجعت برشمرد.7
4.
در روایتی مشابه که در همین کتاب از امام رضا(ع) نقل شده است، آن حضرت،
ایمان به یگانگی خدا، ایمان به رجعت و ایمان به روز جزا را از ویژگیهای
شیعیان اهل بیت(ع) بر شمرده است و میفرماید:
هر کس به یگانگی خدا... و
رجعت اقرار کند... و به معراج و سؤال و جواب در قبر و... جزا و حساب [روز
قیامت] ایمان داشته باشد، مؤمن راستین و از شیعیان ما خاندان است.8
ب)
روایاتی که به همانندی امت اسلام با امتهای پیشین اشاره کردهاند: عالمان
و محدثان شیعه افزون بر این دسته از روایات که در آنها به صراحت از رجعت
یاد شده است، به دستهای دیگر از روایات نیز برای اثبات رجعت استدلال
کردهاند.
در این دسته از روایات که معمولاً
از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است، بر این نکته تأکید شده که همه آنچه در
امتهای پیشین رخ داده است، بیهیچ کم و کاست، در امت اسلام هم رخ خواهد
داد. از آنجا که آیات قرآن، اخبار و گزارشهای تاریخی از وقوع رجعت در
امتهای پیشین خبر دادهاند، با توجه به این روایات میتوان گفت که در امت
اسلام هم رجعت رخ خواهد داد.
بنابراین، شیوه
استدلال به اینگونه روایات چنین خواهد بود: چون پیامبر اکرم(ص)
فرمودهاند همه حوادثی که در امتهای پیشین روی داده است، بدون کمترین
تفاوت در امت اسلام هم رخ خواهد داد و ما میدانیم که در امتهای پیشین
رجعت رخ داده است، نتیجه میگیریم که در امت اسلام هم رجعت واقع خواهد شد. 9
برخی از این گونه روایات به شرح زیر است:
1. امام صادق(ع) از پدرش و او از پدرانش نقل میکند که رسول خدا(ص) فرمود:
همه آنچه در امتهای پیشین رخ داده است، بیهیچ کم کاست در این امت هم واقع میشود.10
2. امام رضا (ع) در پاسخ مأمون که از ایشان درباره رجعت پرسیده بود، به همین روایت پیامبر استدلال میکند و میفرماید:
همانا
رجعت حق است و در امتهای پیشین رخ داده است و قرآن نیز از وقوع آن خبر
میدهد. رسول خدا ـ درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد ـ نیز فرمود: در
میان این امت نیز همه آنچه در امتهای پیشین رخ داده است بیهیچ تفاوت رخ
خواهد داد.11
یادآوری این نکته ضروری است که
احادیث یادشده در مقام بیان قانونی عام و فراگیر بوده و با استناد به آنها
میتوان بر وقوع حوادثی مشابه با رویدادهایی که در امتهای پیشین رخ داده
است، در امت اسلام استدلال کرد. مگر آنکه نسبت به حادثة خاصی، دلیل قطعی بر
مشابهت نداشتن این امت با امتهای گذشته در دست باشد. مثلاً در امتهای
گذشته، عذابهای جمعی و گروهی (مانند مسخ) 12 به وقوع پیوسته و قرآن شریف
برخی از این عذابها را گزارش کرده است، ولی بنا به تصریح قرآن، در پرتو
وجود پیامبر گرامی در میان امت اسلامی و نیز به برکت استغفار در پیشگاه
خدا، اینگونه عذابها از این امت برداشته شده است:
[ولی]
تا تو در میان آنها هستی، خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند و تا آنان
طلب آمرزش میکنند، خدا عذاب کننده ایشان نخواهد بود.13
بنابراین،
قانون یادشده جز در مواردی که دلیل قطعی بر تخصیص آن داریم، به قوت و
استواری خود باقی است. از آنجا که بازگشت به دنیا در امتهای گذشته روی
داده است و در این امت نیز دلیل بر نفی آن نداریم، با استناد به این قانون
میتوانیم اصل رجعت را اثبات کنیم. گذشته از اینکه دلایل و شواهدی نیز بر
قطعی بودن آن در دست است. 14
دعاها
و زیارتهای نقل شده از معصومان(ع)، مجموعهای ارزشمند از معارف اسلامی
به شمار میآیند و بسیاری از آموزههای ناب اسلامی را میتوان از دل آنها
به دست آورد. یکی از آموزههای مهم مکتب تشیع که در دعاها و زیارت نامههای
مأثور به آن توجه شده، موضوع رجعت یا بازگشت به دنیاست.
1.
در ابتدای «دعای عهد» که از امام صادق(ع) روایت شده، به صراحت به موضوع
بازگشت به دنیا در عصر ظهور اشاره و تأکید شده است که هر کس چهل روز این
دعا را بخواند، از رجعتکنندگان خواهد بود:
هر
کس چهل بامداد، خدا را با این دعا بخواند، از یاوران قائم ما خواهد بود.
پس اگر پیش از [ظهور] قائم از دنیا برود، خدای تعالی او را از قبرش خارج
میسازد [تا قائم را یاری دهد]. 15
در ادامه
این دعا نیز دعاکننده از خداوند میخواهد که اگر مرگ بین او و امام
مهدی(ع) فاصله انداخت، او را زنده سازد تا بتواند، یاری دهنده آن حضرت
باشد.
بار خدایا، اگر مرگی که آن را بر تمام
بندگانت قضای حتمی قرار دادهای، میان من و او جدایی افکند، مرا از قبرم
برانگیز در حالیکه کفنم را تنپوش خود قرار دادهام، شمشیرم را از نیام
برکشیدهام، نیزهام را به دست گرفتهام و دعوتکنندهای را که در شهر و
صحرا بانگ میآورد، لبیک میگویم.16
2. در
زیارت جامعه کبیره که از امام هادی(ع) روایت شده است و یکی از جامعترین،
پرمحتواترین زیارتهای ائمه به شمار میآید، در موارد متعددی از رجعت سخن
به میان آمده است. از جمله در بخشی از این زیارت میخوانیم:
و من... به [جایگاه شما] اقرار میکنم به بازگشت شما ایمان دارم، رجعت شما را تصدیق میکنم و امر شما را انتظار میکشم. 17
در بخشی دیگر از همین زیارت چنین آمده است:
خداوند
تا زمانی که زندهام پیوسته مرا بر [پذیرش] سرپرستی شما، دوستی شما و دین
شما پایدار بدارد... و مرا از کسانی قرار دهد که از شما پیروی میکنند، راه
شما را میپویند، به هدایت شما راهبری میشوند، در شمار شما محشور
میشوند، در رجعت شما [به دنیا] باز میگردند، در دولت شما حاکمیت مییابند
و هنگام بازگشت شما اقتدار پیدا میکنند. 18
3. در زیارت «آل یاسین» که از ناحیه مقدسه امام عصر(ع) نقل شده است، خطاب به ائمه معصومین(ع) چنین میخوانیم:
...
رجعت شما [امامان] حق است و هیچ تردیدی در آن نیست. روزی که ایمان کسی که
پیش از آن ایمان نیاورده یا به هنگام ایمان کار نیکی انجام نداده است، برای
او سودی نخواهد داشت. 19
در ادعیه و زیارتهای زیر نیز میتوان آثار اعتقاد به رجعت را مشاهده کرد:
زیارت اربعین امام حسین(ع)؛ 20
زیارتی دیگر از زیارتهای امام حسین(ع)؛ 21
زیارت حضرت ابوالفضل(ع)؛ 22
زیارت رجبیه؛ 23
دعای روز سوم شعبان؛ 24
زیارت حضرت قائم(ع) در سرداب مقدس؛ 25
دعای روز دحوالارض و... . 26
پینوشتها: 1.
علمای شیعی از قرن ششم به بعد برخیشرط حجیّت را عدالت راویها و برخی
وثاقت آنان دانستهاند که بر اساس همین عقیده روایات را به چهار قسم تقسیم
میکنند: صحیح، حسن، موثق و ضعیف. «روایت صحیح» در نظر امامیّه آن است که
از نظر سند به وسیله راویان عادل و امامی مذهب به معصوم اتصال پیدا کند.
«روایت حسن» آن است که به وسیله راوی امامی و خوش نام به امام برسد،
بیآنکه تصریح به عدالت، و وثاقت آنها شده باشد. «روایت موثّق» آن است که
توسط راوی غیرامامی ولی ثقه و قابل اعتماد، به امام برسد. «روایت ضعیف» آن
است که شروط سهگانه فوق را نداشته باشد. (ناصر مکارم شیرازی با همکاری
جمعی از اساتید و محققان حوزه علمیه قم، دایرة المعارف فقه مقارن، چاپ اول،
قم، مؤسسـ[ الامام علی بن ابی طالب(ع)، 1385، ج 1، ص 175).
2. بر اثر
فاصله زمانی میان اکثر امّت اسلامی با حضرات معصمین(ع)، روایات، توسط
واسطههای متعددی به آنان میرسد و هر چه فاصله میان مردم و معصوم بیشتر
شود، واسطهها بیشتر خواهند بود. اصطلاحاً به هر واسطهای طبقه میگویند.
«خبر متواتر» آن است که در هر یک از طبقات، گروهی وجود داشته باشند که
تبانی آنان بر کذب و جعل خبر عادتاً امکانپذیر نباشد و لذا تواتر یقین آور
است.
تواتر بر سه قسم است: اوّل: «تواتر لفظی» و آن عبارت است از
خبری که تمام راویان آن با الفاظ یکسان، از آن خبر دهند. دوم: «تواتر
معنوی» که همه از مدلول تضمّنی یا التزامی واحدی خبر میدهند. سوم: «تواتر
اجمالی» که عبارت است از اطمینان به صدور یکی از خبرها به نحو اجمال، بدون
این که آن خبر مشخص باشد هر چند آن اخبار اشتراکی در محتوا نداشته باشند.
(همان، ص 173)
3. بحارالانوار، ج 53، صص 122 و 123.
4. الإیقاظ من الهجعـ[ بالبرهان علی الرجعـ[، صص 391 و 392.
5. بحارالانوار، ج 53، ص 63، ح 53.
6. همان، ص 92، ح 101.
7. همان، ص 121، ح 161.
8. همان.
9. ر.ک: الإعتقادات، مندرج در مجموعه مصنفات الشیخ المفید، ج 5، ص 62.
10. کمال الدین و تمام النعمـ[، ج 2، ص 576؛ بحارالأنوار، ج 28، ص 10، ح 15.
11. بحارالأنوار، ج 53، ص 59، ح 45.
12. ر.ک: سورة بقره (2)، آیة 65 و سورة اعراف (7)، آیة 166.
13. ر.ک: سورة انفال (8) و آیة 33.
14. رجعت از دیدگاه عقل، قرآن، حدیث، صص 47 و 48.
15. بحارالأنوار، ج 53، ص 95، ح 111؛ ج 102، ص 111.
16. همان.
17. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 373؛ مفاتیحالجنان.
18. بحارالانوار، ج 53، ص 92، ح 99.
19. بحارالأنوار، ج 99، ص 82؛ مفاتیح الجنان.
20. بحارالانوار، ج 53، ص 92، ح 100.
21. همان، ص 94، ح 104.
22. همان، ح 105.
23. همان، ح 106.
24. همان، ح 107.
25. همان، ص 95، ح 108.
26. همان، ص 99، ح 118. برای مطالعه بیشتر در این باره ر.ک: الإیقاظ من الهجعـ[ بالبرهان علی الرجعـ[، صص 319-301.