درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

امید و انتظار؛ جان مایه تعالی بشری در عصر آخر

بهار، فصل امید و انتظار است.و فصل رویش و زایش، فصل تکاپو و تلاش برای شکفتن و نو دمیدن.
و مقوله امید و انتظار هم در منظومه و منشور تربیتی خانواده های مسلمان نقشی بی بدیل و غیر قابل انکار دارد.

امید و انتظار به جهت معنا و ارتباط ماهیتی و معنایی، تعاملی تنگاتنگ با هم دارند و به نوعی می توان گفت یک «همپوشانی» میان آنها برقرار است.

البته مفهوم «انتظار»، تنها زمانی تبدیل به یک عنصر «محرک» و فعال کننده می شود که از بن مایه های «معرفت»ی درستی برخوردار باشد و بتواند نقشی مثبت و موثر در تکاپو و حرکت فردی و اجتماعی انسان ایفا کند.

انتظار به عبارتی زنده نگهداشتن روح و روحیه «مقاومت» و حرکت در بطن جامعه و فرد است و از «رخوت» و نخوت و حسرت و عسرت در میان افراد اجتماع جلوگیری می کند.

و این دقیقا همان اتفاقی است که در فصل بهار در رویش و زایش طبیعت رخ می دهد و نماد و نشانه ای می شود بهر انسان تا از آن درس گیرد و در رویش و تغییر و تبدل روحی اش به سمت خیزش و به بار نشستن نهال معرفت و معنویت در باغ وجودش که دنیایی است بزرگ و ناشناخته به کار بندد.

این شناخت آنقدر مهم و جدی و حیاتی است که به عنوان مقدمه و لازمة شناخت خداوند از آن یاد می شود.

در هر جامعه ای و بر اساس مبنای فکری و عقبه اندیشگی و ماهیت مکتب منتشر در آن و نیز نوع ایدئولوژی حاکم، نوعی از انتظار مورد ترویج و تبلیغ قرار می گیرد اما با این حال می توان دید که در بستر اجتماعی و منویات فکری و آیین های مختلف و متنوعی که در جوامع گوناگون دیده می شود، عنصر «منجی» و انسان الهی آخر الزمانی، نقشی بی بدیل و قطعی دارد.

و حتی با مطالعه اسطوره ها و آیین های ربانی و ادیان آسمانی و حتی رویکردهای معنوی و معرفتی زمینی نیز می توان وجه و ردی از این منجی خواهی و انتظار آخرالزمانی را دریافت.

حقیقت آن است که برگذشته از میزان حقیقت و نسبت بهره مندی مکاتب و ادیان مختلف از بحث منجی آخرالزمان و ربط و گرایشش به حقیقت الهی و آسمانی وجود نازنین حضرت حجت(عج)، این تدارک معنا و شمایل گوناگون آن، گویای «نیاز» بشر امروز به ماهیت و مفهومی تحت عنوان «منجی» است که گاه حتی در نمونه های سطحی و غیرحقیقی اش هم ظهور و بروز می یابد.

که البته به همان میزان که این مابه ازای عینی و بیرونی از حقیقت منجی، خارج از محدوده معرفت حقیقی و دین آسمانی و آموزه های عرفانی باشد به همان میزان هم انحراف آمیز و مسخ کننده و مالیخولیایی خواهد بود و تأثیر مخرب و منفی بر مخاطبش خواهد گذاشت.

دقیقا برخلاف اثربخشی رو به پیشرفت و مهیج و محرکِ مفهوم و مابه ازای عینیِ حقیقی از منجی آخرالزمان که در دین مبین اسلام در حقیقت حضرت امام زمان (عج) ظهور و بروزی جدی می یابد.

امید به ظهور حضرت حجت در دین اسلام و مکتب تشیع در واقع یک پتانسیل قدرتمند و توان بالقوه حقیقی و عمیق برای ادامه بالندگی در مسیر زندگی انسان مسلمان است که بتواند برای آینده خود افقی واقعی و امیدبخش و البته حقیقی و نه تخیلی صرف، تدارک ببیند و در معرض آسیب های متنوع و پیچیده آخرالزمان خود را مصون بدارد.

پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و اله و سلّم) فرمودند :

آنگاه امیر امیران، کشنده کافران، پادشاه منتظر، که در غیبتش همگان دچار حیرت می شوند، ظهور می کند. او نهمین فرزند توست ای حسین!، در میان دو رکن (رکن و مقام) ظاهر می شود و بر انس و جنّ چیره می گردد، ریشۀ پستی و انحراف را از روی زمین بر می کَند. خوشا به حال مؤمنانی که عصر او را درک کنند و دولت حق را دریابند و آن روزگار مبارک را ببینند و یاران باوفای او را ملاقات کنند.

(بشارة الاسلام ص 279 - الملاحم و الفتن ص 66،125 - ینابیع المودة ج 3 ص 88 .)

آری؛ امید به ظهور حضرت حجت در دین اسلام و مکتب تشیع در واقع یک پتانسیل قدرتمند و توان بالقوه حقیقی و عمیق برای ادامه بالندگی در مسیر زندگی انسان مسلمان است که بتواند برای آینده خود افقی واقعی و امیدبخش و البته حقیقی و نه تخیلی صرف، تدارک ببیند و در معرض آسیب های متنوع و پیچیده آخرالزمان خود را مصون بدارد.

آسیب هایی که در مضمون روایات و احادیث از آنها به آتشی یادشده که مومن باید آنرا همچون ذغالی گداخته در کف دست نگهدارد و حفظ دین به چنین امر سختی تشبیه گردیده است.

امام عسکری (علیه السّلام) فرمودند :

به خدا سوگند آنچنان از دیده ها غایب می شود که از هلاکت نجات نمی یابد، جز کسی که خدا او را در اعتقاد بر امامت او ثابت و استوار نگه دارد. و او را برای دعا به تعجیل فرجش موفّق بدارد.

و امام صادق (علیه السّلام) نیز فرمودند :

برای مردم روزگاری فرا می رسد که همگان دچار تب و لرز می گردند، علم و دانش در آن ایّام درهم پیچیده شود، آن سان که مار در لانه ی خود به دور خود می پیچد. در آن هنگام، ستاره ی آنها طلوع می کند.

گفته شد : مراد از تب و لرز چیست ؟  فرمودند : روزهای فترت (یعنی روزگار غیبت امام عصر (علیه السّلام) و عدم حضور ایشان)، که همگان دچار ضعف و سستی می گردند. در آن ایّام بر عقاید خود استوار باشید، تا خداوند ستاره ی شما را ظاهر گرداند.

(بشارة الاسلام ص 154 – بحار الانوار ج 52 ص 134 – غیبت نعمانی ص 82.)

تأمل در مقوله امید و انتظار خاصه در پیوند با معارف ایمانی و مفاهیم آسمانی مکتب تشیع، فرصت مغتنمی است تا روند و رهیافت تربیتی نسل امروز در رکن رکین خانواده مورد بررسی و مداقه ای جدی و به روز قرار گرفته و مؤلفه ها و مقدورات و ممکنات و آسیب هایش شناخته شود و رفع کاستی ها و جبران عقب ماندگی ها و ناراستی هایش مطمح نظر و محل توجه قرارگیرد.

نیاز بشر امروز به «منجی» و احتیاج او به تأمین درست و فطری و اصولی و معرفت اندیشانه «امید» و «آرزو» و «آرمان» باید در منظومه مهدویت و اتمسفر «انتظار مصلح» مطرح و تدارک دیده شود تا از آسیب های روزافزون معنویت های کاذب و عرفانهای دروغین در امان بماند.

لازمه رسیدن به چنین امری اولا شناخت جامع و مانعی از شخصیت و منظومه وجودی حضرت امام زمان (عج) و به تبع آن، درک رابطه میان انسان مسلمان با ایشان از جهت وظایف فردی و اجتماعی و البته به تناسب و توازن و موازات این دو، حفظ روحیه امید و آرمان خواهی و حق طلبی به مدد حس انتظار و عقل منتظر و تدین مهدویت پناه است که با رجوع به فرامین ائمه اطهار و دستورات مبین مکتب حقه تشیع جعفری جامه عمل خواهد پوشید.

امام عصر (علیه السّلام ) فرمودند :

اگر شیعیان ما – که خداوند آنها را به طاعت خود موفّق بدارد – دلهایشان در وفا کردن به پیمان قدیم، یکی شود، هرگز سعادت دیدار ما از آنها به تأخیر نمی افتد، و سعادت پشتیبانی ما از آنها در سوق دادنشان به متن واقع و حقِّ معرفت به تعجیل می افتد، ما را چیزی جز اعمال نکوهیده آنها محبوس نمی سازد، که اعمال آنها به ما می رسد و ما را اندوهگین می سازد، که ما چنین انتظاری از آنها نداشتیم. از خدا یاری می طلبیم که یاری او ما را بس است و او بهترین وکیل است.

(ارشاد شیخ مفید ص 10 مقدمه – بحار الانوار ج 53 ص 177 – الزام الناصب ص 136 .)

صدقه برای سلامتی امام عصر (عج)

یکى از اعمالى که سید بن طاووس، رحمة الله علیه، به آن بسیار اهمیت مى‏داد، صدقه براى حفظ وجود مقدس امام زمان، بوده است چون یکى از تکالیف زمان غیبت، صدقه دادن ‏براى حفظ وجود مبارک امام زمان، است.
به طور کلى صدقه آثارى دارد، یکى اینکه صدقه نشانگر صداقت ایمان مؤمن است که با انجام آن نشان مى‏دهد تا چه حد در  ایمان و خداپرستى صادق است. همچنین  از این طریق نیازمندیهاى مؤمنان رفع مى‏گردد و رفاه عمومى به وجود مى‏آید.  صدقه یکى از عوامل سازندگى انسان نیز هست چنانکه قرآن مى‏فرماید: «خُذ مِن اَموالِهِم صَدَقَةً تُطهِرُهُم و تُزَکِیهِم بها.1» اى رسول ما! تو از مؤمنان صدقات را دریافت کن تا بدان صدقات نفس آنها را پاک و پاکیزه سازى.

مؤمن صدقه را باید یا براى فایده و نیتی که در نظر دارد بدهد و یا براى حفظ نفس خود و یا محبوب و عزیزى که بسیار نزد او گرامى است. چه محبوبى بالاتر از امام زمان، که اصلاح بسیارى از امور دینى و آخرتمان بستگى به وجود و سلامتى آن حضرت دارد. این مسأله به صورت عقلی و نقلی ثابت شده است  که هیچ شخصى عزیزتر و گرامیتر از امام زمان نیست، بلکه آن حضرت  باید محبوبتر از نفس خودمان باشد و اگر چنین اعتقادى نداشته باشیم در ایمان و معرفتمان نسبت ‏به آن حضرت ضعف و وجود دارد.
لذا سیدبن طاووس، رحمة الله علیه، به فرزند خود سفارش مى‏فرماید که: «ابتدا کن به صدقه دادن براى آن حضرت قبل از اینکه براى خود و عزیزانت صدقه بدهى».

باید توجه داشت که آن حضرت هیچ احتیاجى به صدقه و دعاى ما ندارد بلکه از نشانه های  بندگى ما  و اداى بعضى از حقوق بزرگ آن حضرت است و خود یک نوع اظهار محبت و دوستى به امام  است، و این عمل راهی است براى جلب رضاى پروردگار و برطرف شدن حاجتها و دفع بلا. بنابراین آثار صدقه به انفاق کنندگان آن مى‏رسد مخصوصا اگر انفاق براى اظهار محبت و دعا براى وجود مقدس امام، علیه السلام، باشد.


یا مهدی
روزهایی که در مدرسه علمیه بعثت‏ زندگی می کردم طلبه‏اى که نزد من مورد اطمینان بود، راجع به صدقه دادن براى وجود مقدس امام زمان،  مى‏گفت: شبى از حرم حضرت رضا، علیه‏السلام، به طرف مدرسه مى‏آمدم، در آن شب براى امام زمانم بسیار دعا کردم و از دوری اش  اشک ریختم، در وقت‏برگشتن از حرم به بازار سرشور رسیدم که فقیرى جلوى مرا گرفت و از من چیزى خواست،  هرچه دست در جیب لباسهایم کردم چیزى بجز یک پنج ریالی پیدا نکردم.  آن را با آنکه کم بود با شرمندگى به آن فقیر دادم و نیت کردم که این صدقه براى حفظ وجود مقدس امام زمانم باشد.

فرداى آن شب هنگامى که براى حضور در درس به بازار سرشور رسیدم یکى از کسبه که قبلا مرا مى‏شناخت تا چشمش به من افتاد مرا با صداى بلند صدا زد، وقتى که نزد او رفتم گفت: دیشب چه عملى انجام دادى؟!

گفتم: مگر چه شده است؟

گفت: دیشب در عالم رؤیا دیدم حضرت بقیة‏الله، ارواحنا فداه، سوار بر اسب سفید رنگى هستند و وارد بازار سرشور شدند و جمعیتى پشت‏سر آن حضرت در حرکت‏بودند که فرمودند: آمده‏ام جزاى فلان طلبه را بدهم (و اسم تو را بردند)! با شنیدن این خبر دلم شکست و متوجه محبت و مهربانى امام زمان شدم و گفتم دیشب من براى آن حضرت صدقه ناچیزى دادم.
و همچنین سید بن طاووس، رحمة‏الله‏علیه، در کتاب « «امان‏الاخطار» در ضمن دعایى که براى صدقه دادن در وقت‏ سفر ذکر مى‏کند مى‏نویسد: اَللهُمَ اِنَّ هَذِهِ لَکَ وَ مِنکَ وَ هِىَ صَدَقَةٌ عَن مَولانا المهدی، عجل‏الله‏ فرجه، وَ صَلِّ عَلَیهِ بَینَ اَسفارِهِ و حَرکاتِه و سَکَناتِه فِى ساعاتِ لََیلِه وَ نَهارِه وَ صَدقَهٌ عَمَّا یَعنِیهِ اَمرَهُ وَ مَالا یَعنیهِ وَ مَا یُضمِنه و ما یُخلِفُه.

خدایا! این (صدقه) از آن تو و براى توست و صدقه‏اى براى سلامتى مولایمان م‏ح‏م‏د، عجل‏الله‏تعالى‏فرجه‏الشریف، مى‏باشد، و بر او درود بفرست آن هنگام که در سفر است و در تمام حرکتها و استراحت هایش، در تمامى اوقات شب و روزش و صدقه‏اى است‏ براى هرچه که متعلق به اوست.

یکى از علما مى‏فرمود: چه در هنگام سفر و چه در هنگام حضر، وقتى که صدقه براى وجود مقدس امام زمان، مى‏دهید این دعا - دعاى فوق - را بخوانید.



پی نوشت:
1. سوره توبه (9)، آیه ‏103.

منبع: امام زمان و سید بن طاووس. سید جعفر رفیعى

منتظران حقیقی شبی را بدون انتظار به صبح نمی رسند

انتظار در دوران غیبت مهدی(عج) به حق جلوه ویژه ای دارد. منتظران حقیقی این دوران هیچ شبی بدون انتظار به صبح نرسانده اند، انتظار تاآنجا که شمشیر بر زیر بستر می نهادند تا اگر فردا روز ظهور باشدبه یاری مولا بشتابند.

از آن زمان که پیامبر(ص) سخن از جهانی شدن آیین توحید به دست حضرت مهدی(عج) به میان آورد و نوید غلبه اسلام بر تمامی ادیان را به مسلمانان داد و بهترین عبادت را انتظار فرج اسلام و مسلمانان به حساب آورد(1) مسلمانان دیده انتظار به راه دولت کریمه ای دوختند که در آن اسلام و اسلامیان عزیز می یباند و کفر و نفاق به ذلت و زبونی گرفتار می آیند.(2)

در دوران پس از پیامبر(ص) نیز، هر زمان که فتنه خلفای جور شدت می گرفت، پیشوای معصوم(ع) کوشیدند تا با انگیزش انتظار، امید را در دل های ستمدیدگان زنده نگه دارند و شور مقاومت و مبارزه را در وجودشان برانگیزانند.
چنانکه امیرمومنان علی(ع) به اصحاب خویش می فرمود: "انتظروا الفرج ولا تیأسوا من روح الله، فان احب الاعمال الی الله عزوجل انتظار الفرج(الی ان قال: الاخذ بامرنا معنا غدا فی حظیرة القدس و المنتظر لامرنا کالمتشحط بدمه فی سبیل الله(3)
چشم انتظار فرج باشید و از یاری و رحمت خدا ناامید نشوید. به یقین محبوب ترین کارها در نزد خدا انتظار فرج است.(تا آنجا که فرمود: کسی که به امر ولایت ما چنگ زند، ردای قیامت در روضه رضوان با ما خواهد بود و کسی که در انتظار امر ما به سر ببرد، مانند کسی است که در راه خدا به خون غلطیده باشد.)

تاکید بر امر انتظار فرج از طرف پیشوایان دین، تا آنجا بود که بسیاری از اصحاب، شرایط موجود زمان خود را برای حصول فرج کافی دانسته، امام آن دوران را به عنوان صاحب الامر می پنداشتد و در این باره از او سوال می کردند.
چنین توهمی در ده ها روایت، ازجمله روایت شعیب بن ابی حمزه در برابر امام صادق(ع) و ریان بن الصلت در برابر امام رضا(ع) مطرح شد که می پرسد: أنت صاحب الامر؟(4)

و نیز در همان زمان ها، کسانی که از موالیان اهل بیت(ع) بودند که بر سنت انتظار فرج آنچنان پافشاری می کردند که به ترک کسب و کارشان می انجامید، به طور نمونه می توان از شخصی به نام عبدالحمید واسطی نام برد که خدکت امام محمد باقر(ع) می رسد و می گوید: "اصلحک الله، لقد ترکنا اسواقنا انتظارا لهذا الامر، خدا امرت را اصلاح کند، ما به خاطر انتشار این امر، کار و کسب خویش در بازارها را رها کرده ایم".

امام باقر(ع) به عنوان تایید و تصدیق موضع منتظرانه او می فرماید: (یا عبدالحمید! اتری من حبس نفسه علی الله عزوجل، لایجعل الله له مخرجا؟ بی، والله لیجعلن له مخرجا، (2) ای عبدالحمید! آیا به نظر تو کسی که خودش را وقف برای خدای عزوجل نموده باشد، خداوند برایش فرج. گشایشی حاصل نمی فرماید؟ چرا، به خدا سوگند که حتما برای او گشایش و رهایی قرار می دهد.)

سنت انتظار در دوران غیبت حضرت مهدی(عج) به حق جلوه ای ویژه ای دارد. منتظران حقیقی این دوران، هیچ شبی را بدون حالت انتظار به صبح نرسانده اند، انتظار تا آنجا که شمشیر بر زیر بستر خود می نهادند تا اگر فردا روز ظهور باشد، بی درنگ به یاری مولایشان بشتابند.

پی نوشت ها:
1.ینابیع المودة:ص494 و 495
2.دعای افتتاح
3.منتخب الاثر، فصل 10، باب2، ص498
4.منتخب الاثر، ص221 و 249 و سایر ابواب
5.کمال الدین:ج25، باب 55، ص644
برگرفته از کتاب: امامت، غیبت، ظهور

راه امام خمینی(ره) طریق نجات از ظلمات آخرالزمانی

با تقویت فرهنگ انتظار، نه‌تنها انقلاب اسلامی از غرب‌زدگیِ داخلی آزاد می‌شود، بلکه روحیه‌ عبور از غرب، در تمام مردم جهان به وجود می‌آید. به شرطی که راه امام خمینی(ره) که همان راه واقعی انتظار است، گشوده بماند. 

اولین برکت انتظار فرج، وقتی خواهد بود که انسانِ منتظر بفهمد چه نوع ظلمتی جلوی ظهور نورانی امام را گرفته و موجب شده که امام همچنان در غیبت باقی بمانند. انسان‌ها باید در گره‌زدن جانِ خود به خدا نقشی فعّال داشته باشند و این کار با کمک امامی معصوم که واسطه‌ بین انسان‌ها و خداوند است، انجام می‌گیرد[1] و در این حالت است که انتظار با تمام شور و حرارت شروع می‌شود و انسان‌ها از جهان مادی و ماشینی‌شده فاصله می‌گیرند؛ زیرا "ساکنان جهان ماشینی، با همه چیز مثل ماشین رفتار می‌کنند، آنان طبیعت را سرد و بی‌عاطفه می‌یابند و خودشان هم مثل آن می‌شوند."[2]

کسی که با فرهنگ انتظار آشنا باشد، ظلمات زمانه بر او حاکم نمی‌شود؛ چنین کسی بدون آن‌که به غاری پناه ببرد، در جامعه به وظیفه‌ خود مشغول است و در عین حال، مواظب است که گرد و غبارِ ظلمانی آخرالزمان بر او ننشیند. زیرا او می‌داند که از یک طرف، خداوند چه شرایطی را با حاکمیت امام معصوم، برای بشریت رقم خواهد زد و از طرف دیگر، می‌بیند که با غیبت امام معصوم علیهم السلام چگونه باطل، جای حق را گرفته است. چنین انسانی می‌تواند خودآگاهی و دل‌آگاهی لازم را به مردم زمانه خود نیز بدهد تا بفهمند چگونه گرفتار ظلمات زمانه شده‌اند و راه برون‌رفت از این شرایط چیست.

رمز ورود به فرهنگ انتظار


انسانی که منور به نور بصیرت شد، می‌داند که مشکل اصلی کدام است و چه نوع زندگی را باید مدّ نظر انسان‌ها قرار دهد. در آن صورت است که معلوم می‌شود اشکال اساسیِ وضع موجود جهان چیست و چرا مشکلاتی مثل بیکاری و مواد مخدّر گریبان بشریت را گرفته و چرا هرچه تلاش می‌شود هیچ راهی برای برون‌رفت از آنها پیدا نمی‌شود. اگر به خوبی روشن شد که ظلمات آخرالزمان به چه معنی است، آن افق نورانی شروع به طلوع می‌کند و انسان وارد فرهنگ انتظار می‌شود و چنین حالتی یقیناً به ظهور حضرت صاحب‌الأمر عجل الله تعالی فرجه الشریف ختم خواهد شد؛ چون انتظار، به معنی حقیقی آن، پدیدار شده است.

اگر مشکلات اصلی بشر امروز، صِرف بیکاری و فساد جوانان و مواد مخدّر و امثال اینها باشد که هر انسان معمولی هم می‌تواند آنها را به عنوان یک مشکل بفهمد و برای رفع آنها تلاش کند و خواستار جامعه‌ای خالی از آنها باشد. ولی آن چیزی که اولیای الهی می‌فهمند و منتظر آن هستند، چیز دیگری است، بسیار بالاتر از این‌ نوع خواسته‌ها. در همین رابطه، باید آن حجابی که روح ایمان را در صدر اسلام پوشانده بشناسیم تا به آن نحو که مقام معظم رهبری ترسیم کردند، وارد فرهنگ انتظار شویم و بفهمیم که چرا ائمه(ع) تلاش کردند تا "اسلام را به همان مسیری که پیغمبر(ص) پیش‌بینی کرده بودند، برگردانند".[3]

فرهنگ غرب، ظلمت نهایی آخرالزمان

از آخرین پیام رسمی امام خمینی(‌ره) در تاریخ 2/1/1368 چنین برداشت می‌شود که آن ظلمت نهایی که در آخرالزمان رخ می‌نماید، خود را در فرهنگ غربِ استکباری نشان داده و همه ظلماتِ ممکن را به صحنه آورده و این غیر از ظلمی است که محمدعلی‌شاه و یا مظفرالدین‌شاه انجام دادند. نه آن ظلم‌ها، ظلم آخرالزمانی بود و نه مقابله با آنها به اسم فرهنگ انتظار و عزم برای زمینه سازی حاکمیت حضرت ولی عصر(عج) انجام شد. به همین جهت، ملاحظه فرمودید که با رفع ظلم قاجار، رضاخان و سلسله پهلوی ظهور کرد و اکثریت جامعه، در ابتدای امر، نتوانستند متوجه ظلمات او شوند، زیرا با فرهنگ انتظار به مقابله با سلسله قاجار نرفته بودند.

امام خمینی(ره) به ما نشان دادند، طاغوتی که باید با تمام وجود با آن مقابله کنیم و حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) را جایگزین آن نماییم، در فرهنگ غرب ظهور کرده و آن نورِ حقیقی هم که باید با این ظلمت درگیر شود، در دست ما است. ایشان در همین رابطه می‌فرمایند: "انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت‌حجت(عج) است.[4]

رسالت اصلی انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی به یک انقلاب جهانی نظر دارد که توسط صاحب الامر(عج) به وقوع می‌پیوندد و به تعبیر حضرت صادق(ع): "إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها؛[5] هنگامی که قائم ما قیام کند، زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود و تاریکی یکسره از بین می‌رود." لازمه‌ این قیام، انقلابی است که تمام مناسبات فرهنگ استکباری را در هم بریزد.

از آن‌جایی که انقلاب اسلامی ایران، نقطه‌ شروع انقلاب حضرت مهدی(عج) است، باید با همان روش حضرت بقیّه‌الله(عج) با فرهنگ استکباری روبه‌رو شود؛ یعنی نفی فرهنگ کفر و نه مدارا با آن. چون بنا به فرمایش حضرت امام خمینی(ره) باید به ایجاد حکومت جهانی اسلام فکر کنیم و این با مدارا با فرهنگ کفر ممکن نیست. ایشان می‌فرمایند: "باید دولت جمهوری اسلامی تمام سعی و توان خود را در اداره‌ هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند."[6] همچنین ایشان در سخن هشدار گونه‌ای خطاب به مسئولان فرمودند: "مسائل اقتصادی و مادی، اگر لحظه‌ای مسئولین را از وظیفه‌ای که بر عهده دارند، منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد."[7]

پس غفلت از مقابله با جهان استکباری، اولاً خطری بزرگ پیش می‌آورد و بُعد روحی و تربیتی جامعه را از حماسی‌بودن به خوشگذرانی و رفاه‌طلبی تغییر می‌دهد؛ ثانیاً خیانتی عظیم محسوب می‌شود، چون در حقیقت، پشت کردن به هدف اصلی انقلاب اسلامی است. زیرا با شروع انقلاب اسلامی، شرایط برای کنار زدن پرده‌ای که بین ما و امام زمان(عج) قرار دارد. به‌خوبی فراهم شده است، به همین علت باید فعالیت‌ها را در نفی ظلماتِ روح استکباری و ایجاد حکومت جهانی اسلام شروع کرد و این به معنی درگیری نظامی با جهان استکبار نیست، بلکه کافی است با روحیه‌ انتظار، چشم‌ها را به چیزی بالاتر از آنچه غربِ استکباری، زندگی می‌نامد، بدوزیم و این راه ظلمانی را نفی کنیم که این بزرگ‌ترین قدم و سخت‌ترین آن است و کم هزینه هم نیست.

آثار توجه به رهنمودهای حضرت امام(ره)
به خوبی روشن است که هر اندازه به امام خمینی(ره) و رهنمودهای او نزدیک شویم، حجاب بین خود و امام عصر(عج) را کم کرده‌ایم و به دنبال آن، جامعه از پرتو انوار حضرت صاحب‌الامر(عج) در جای‌جای زندگیِ فردی و اجتماعی‌ بهره‌مند، و زمینه‌ ظهور فراهم‌تر خواهد شد. در مقابل، هر اندازه که از امام خمینی‌ و راهی که جلوی ما گشوده است دور شویم، حجاب بین خود و حضرت صاحب‌الامر(عج) را بیشتر خواهیم کرد.

ملاحظه فرمودید که در هشت‌سال دفاع مقدس، چگونه نور وجود حضرت امام زمان(عج) به نحوی خاص احساس می‌شد، ولی همین‌که به اسم و برای سازندگی و اصلاحات و غیره به ظلمات فرهنگ غرب نزدیک شدیم غیبت ایشان شدیدتر شد. نور ظهور امام زمان(عج) مثل نور خداوند است؛ خداوند جلوه‌ای می‌کند، اگر قلب آماده باشد جلوه‌ای دیگر می‌نماید، باز اگر قلب آماده‌تر شود، جلوه‌ بیشتری می‌کند، تا آن‌جا که إن‌شاءالله قلب انسان محل ظهور نهایی انوار خداوند می‌شود. ظهور و فرج حضرت صاحب الامر(عج) نیز نهایتی دارد که وقوعش در آخرالزمان است، اما نوع ارتباط‌ها و شرایط اجتماع، ظهور را شدت و ضعف می‌بخشد.

راه انتظار، راه حقیقی امام(ره)

امام خمینی(ره) روشن کرده است که برای کنار زدن پرده‌ غیبت، باید جانانه به صحنه آمد؛ چون اولاً انقلابی به وقوع پیوسته که سبک و سیاقش، مهدوی است و ثانیاً باید به فکر حکومت جهانی باشیم و در این راه بدانیم که "شکستن فرهنگ شرق و غرب، بی‌شهادت میسّر نیست."[8] و این است معنی انتظاری که تقدیر شیعه را تا اوج کمال، رقم می‌زند. ایشان تأکید می‌کرد که فرهنگی وجود دارد که حجاب نور مهدی(عج) شده و باید با آن مقابله کرد و شاخصه‌ آن ضد قدسی‌بودن آن است؛ چه در جلوه‌ مارکسیسم به سرکردگی شوروی سابق و چه در جلوه‌ لیبرالیسم به سرکردگی آمریکا.

فرهنگ غربی، نور مهدی(عج) را در حجاب نگه داشته و ذهن مردم جهان را با انواع برنامه‌های شیطانی در کنترل خود قرار داده است تا هرگز به حاکمیت امام معصوم فکر نکنند، اگر هم می‌خواهند معنویت را در زندگی خود وارد کنند، باید حاکمیت آمریکا را در دهکده‌ جهانی بپذیرند، رجوع به حضرت مهدی(عج) تمام این حجاب‌ها را پس می‌زند و تاریخ را تا حاکمیت امام معصوم جلو می‌برد.

بسیار مشکل است که آدم متوجه شود روح این مسلمانِِ نماز خوان، همان روح فرهنگ غربی است و مانع ظهور نور حضرت مهدی(عج) شده، مگر این که جایگاه حضرت مهدی(عج) را درست بشناسیم و خود را در انتظار او نگه‌ داریم و با حاکمیت لیبرال دموکراسی غربی همه‌چیز را تمام‌شده ندانیم. در چنین شرایطی می‌توان ‌فهمید که هرکس اسلامی را تبلیغ کرد که سر سازش با غرب داشت، تبلیغ او نه در فرهنگ انتظار جای می‌گیرد و نه نسبتی با انقلاب اسلامی دارد؛ چرا که حضرت امام خمینی(ره) شاخصه‌ انقلاب را مقابله با فرهنگ غربی تعیین فرمودند، زیرا فرهنگ مُدارا با کفر، به کفر رسمیت می‌بخشد و این کار یک نوع کنار آمدن با شیطان است.

فرهنگ انتظار، طریق مبارزه با جنگ نرم

با تقویت فرهنگ انتظار، نه‌تنها انقلاب اسلامی از غرب‌زدگیِ داخلی آزاد می‌شود، بلکه روحیه‌ عبور از غرب، در تمام مردم جهان به وجود می‌آید به شرطی که راه امام خمینی(ره) ـ که همان راه واقعی انتظار است ـ گشوده بماند و در آن صورت است که ملت ما از جنگ نرمی که دشمن ایجاد کرده به‌خوبی می‌گذرد و دشمن را به صورتی فوق العاده مأیوس می‌کند. اگر می‌خواهید دختران و پسران و همسرانتان برایتان بمانند و دشمن، آن‌ها را از شما نگیرد، باید با رویکردِ عبور از غرب به خط امام رحمه الله و اهداف انقلاب اسلامی نظر نمایید تا شما نیز شامل این روایت باشید که رسول خدا(ص) فرمودند: "اَفْضَلُ الْعِبادَةِ، اِنتظارُ الْفَرَجِ؛[9] برترین عبادت، انتظار فرج است."

حضرت روح الله(ره) به ما پیام داده است که امروز، خدا ما را مسئول کرده ‌است که راه ظهور حضرت را بگشاییم، همان‌طور که به عهده‌ امام زمان(عج)، این وظیفه را گذاشته که در اولین فرصت که زمینه آماده شد ظهور کند. به تعبیر ایشان: "امروز خداوند ما را مسئول کرده است. نباید غفلت نمود. امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال و حرکت انقلاب را بر پا داشت".[10]

حاصل سخن
در حال حاضر، جز راه امام خمینی(ره) برای ورود به اردوگاه منتظران مهدی(عج) راهی در میان نیست و تا راه امام خمینی(ره) را درست نفهمیم و در آن پرورش نیابیم، هیچ ورودی در فرهنگ انتظار نداشته‌ایم. اگر فرهنگ انتظار را درست بشناسیم و خود را وارد چنین فرهنگی کنیم، به خوبی احساس می‌کنیم که از همه‌ جهات، تغییر کرده‌ایم، اعم از روحیه حماسی که در ما پیدا می‌شود و یا اندیشه عمیقی که در معارف اسلامی پیدا می‌کنیم. زیرا با فرهنگ انتظار می‌توان از حجاب ظلمانی آخرالزمان عبور کرد و با زندگی دیگری آشنا شد، یعنی زندگی در کنار حضرت مهدی(عج) و در کنار رسول خدا(ص)، اما اگر وارد چنین انتظاری نشویم، ظلمات آخرالزمانی با ظاهر دینی‌اش ما را می‌فریبد، چنان چه پیامبر(ص) می‌فرمایند: "زمانی بر امت من پیش می‌آید که از قرآن جز نقش آن، و از اسلام جز نام آن باقی نمی‌ماند. مسلمان نامیده می‌شوند، درحالی که بیش از همة مردمان از آن دورند. مساجدشان آباد است، ولی از هدایت خالی است."[11]



پی نوشت:
[1]. امام صادق(ع)، "نحن فیما بینکم و بین الله حجاب". همان، ج‏2، ص 95.
[2]. علم جهان و علم جان، پروفسور ویلیام چیتیک، ص 106.
[3]. مقام معظم رهبری. عید غدیر 1384.
[4]. 2/1/68.
[5]. الإرشاد، ج ‏2، ص 381.
[6]. 2/1/1368.
[7]. صحیفه امام، ج 21، ص 328.
[8]. صحیفه امام، ج21، ص327.
[9]. کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 287.
[10]. صحیفه‌ امام، ج 21، ص 325.
[11]. ثواب الأعمال، ص 253.

شیعیان مخلص در هر زمان منتظر ظهور و قیام

جابربن عبدالله انصاری از رسول خدا(ص) پرسید: آیا شیعیان در غیبت حضرت قائم(عج) از وجود او بهره مند می شوند؟ فرمود: آری! سوگند به خدایی که مرا به پیامبری برانگیخت، آنها از او بهره مند می شوند و از نور ولایت او در دوران غیبت اش کسب نور می کنند، همچنان که مردم از خورشید در پس پرده ابر بهره می برند.(1)

سوال درباره چگونگی استفاده بردن از امام غائب(عج)، هم در زمان پیامبر(ص) و هم در زمان امامان بزرگوار(ع) و هم در زمان غیبت صغری، توسط شیعیان تکرار شده و مضمون حدیث فوق، در اکثر آنها به عنوان پاسخ ذکر شده است. چنانکه خود امام زمان(ع) فرمود: "و امّا وَجه الإنتِفاع بی فی غَیبَتی فکالإنتِفاع بالشَمس إذا غَیَّبَها عَنِ الأبصار السَّحاب"(2)، اما چگونگی بهره بردن از من در دوران غیبتم مانند بهره بردن از خورشید است در زمانی که ابرها آن را از دیدگان مردم می پوشانند.

علامه مجلسی در وجه تشبیه امام غائب به خورشید در پس ابر، مواردی را ذکر می کند:

1-نور وجود و علم و هدایت، به واسطه آن حضرت(ع) به خلائق می رسد، چنان که در اخبار متعدد روایت شده که او و سایر اهل بیت(ع) علت ایجاد خلق هستند و به برکت آنان است که علوم و معارف بر مردم آشکار شده و بلاها رفع می شود.

2-چنانکه مردم از خورشید در پس ابر استفاده می برند و با این همه به خاطر بهره بدن بیشتر هر لحظه انتظار بر طرف شدن ابرها را دارند، شیعیان مخلص در هر زمان منتظر ظهور و قیام او هستند.

3-منکر وجود حضرت مهدی(ع)، با این همه آثاری که در غیبت از او ظاهر می شود، مثل انکارکننده وجود خورشید در پس پرده ابر است.

4.چنانکه نهان شدن خورشید در پس ابرها گاهی بهتر از اشکار شدن آن است، می توان گفت: در دوران غیبت برای شیعه، پنهان ماندن آن حضرت مفیدتر و بهتر است.

پی نوشت:

1.بحارالانوار، ج52، ص93
2.همان:حدیث7
برگرفته از کتاب امامت، غیبت ، ظهور