ما همه تشنه شدیم و تو فقط آب شدی
پسر کوچک سلطان که خود ارباب شدی
شاد کردی دل بابای خودت را وقتی
خنده ای کردی و در دست پدر خواب شدی
تار مهر پدرت را بنوازم، وقتی
تو در آن گوشهی دل، ماندی و مضراب شدی
می روم مشهد و در دور حرم می گردم
آشکار است که محبوب ترین باب شدی
بخشی از شعر سیّد مجتبی ربیع نتاج