درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

با دعای فرج، دوران غیبت کوتاه می شود


 مَثَل ما، وقتی که بدون دعا کردن، انتظار داریم که دوران غیبت پایان پذیرد، مَثل بنی اسرائیل است و حضرت موسی (علی نبینا و علیه السلام)؛ آن وقتی که به حضرت موسی (ع) گفتند: «تو و خدایت با هم بجنگید و در این فاصله ما همینجا می نشینیم!» (1) البته خدا و رسولش در نهایت پیروز می شوند امّا هر کس کمی عاقلانه فکر کند می فهمد که اگر رسول خدا، به همره لشکری از همراهانش، کارش را پیش ببرد، رسیدن به هدف با سرعت بیشتری انجام می شود.

حالا این قصه، مثل قصه ی امروز ماست؛ فکر می کنیم امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) می آید و همه چیز را به تنهایی انجام میدهد و ما هم از دور ایشان را تشویق می کنیم و وقتی تمام ساختمان ها را تک و تنها ساختند و حکومت را برپا کردند، ما هم می رویم تا دوران سخت غیبت را در دوران خوش ظهور جبران کنیم! نخیر! امر فرج، اینگونه پیش نمی رود.

همان بنی اسرائیل –که اینقدر خون به دل پیامبران الهی کردند و می کنند- زمانی حضرت موسی (ع) را بدجوری از خدا می خواستند. آن قدر تحقیر و کارهای سخت و طاقت فرسایی که فرعون به عهده شان می گذاشت، زندگی را برایشان تنگ کرده بود که به قول معروف: «جانشان رسیده بود به دهنشان». آن وقت همگی نشستند و چهل روز با گریه و زاری فرج حجتشان را از خدا خواستند و خدا هم 170 سال از دوران غیبتشان کم کرد. (2)

حالا ما مثلاً مؤمنان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام)، باید در این قسمت از خودمان خجالت بکشیم. غیبت هیچ کدام از حجتهای خداوند به اندازه مهدی آل محمد (صلی الله علیه و آله) طول نکشیده است! تازه خدا می داند چقدر انسان واقعاً مؤمن، با دعای خالصانه ی فرج، ظهور را جلو انداخته اند و وضعمان این است: هزار و صد و هفتاد و اندی سال غیبت و دوری از امام! می شود ده قرن...

قرار نیست در مبارزه ی ظهور، باز هم حجت خدا با تکیه بر خدای قادر کاری بکند. اگر اینگونه بشود – یعنی اگر همراهی و مقبولیت مردم همراه با امام نباشد- وضع می شود مثل همان وضع گذشته ی تاریخ: خانواده ی رسول الله (ص)، در آتش می سوزند، امام گوشه نشین و تنها می شود، تابوت امام را با تیر می زنند، خاندان نبوت به اسارت برده می شوند و امام تشنه در خون می غلتد.

حرفمان این است که تا نخواهیم و دست دعا به درگاه خداوند بلند نکنیم و فرج را عاجزانه تقاضا نکنیم، دوران غیبت طولانی و طولانی تر می شود. اینکه آقای ما می آید، قطعی است ولی اینکه چه زمانی بیایند، دست ماست.

امام جعفر صادق (ع) می فرمایند: «شما اگر [برای فرج کاری] انجام دهید هرآینه خداوند بر ما فرج خواهد داد ولی اگر چنین نباشید البته این امر تا آخرین مرحله را طی خواهد کرد.» (3)

بر فرض که در این بحران اخلاقی و خون و خونریزی و فقر و بیچیزی، دارد به همه ی ما خوش می گذرد! - فرض است دیگر!- لااقل دلمان به حال مولایی بسوزد که در تنهایی و ترس از دشمنان، همواره در حال سفر اند. امامی که با تمام ناسپاسی ما، باز هم از حالمان بی خبر نیست و دعایمان می کند.

با دعای فرج، خوشبختی مان را جلو می اندازیم؛ باید برای جنگ در کنار خدا و فرستاده اش، آماده شویم. مبادا آقایمان را تنها به دهان گرگها بفرستیم...

 

پی نوشت:
1. مائده: 14
2. مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، ترجمه دوانی، علی، نشر اسلامیه، ص: 904؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور 3/5
3. بحار الانوار، ج ، ص 52، ص 131؛ به نقل از اصفهانی، محمد تقی، مکیال المکارم، نشر مسجد مقدس جمکران، ج 1، ص  428

نظرات 2 + ارسال نظر
محقق پنج‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:57 ب.ظ

مولای من:
... وقتـی نـــــــــباشی ...
... فرقـی نمـیکند کــه شنـــبه است یا ســـه شنبه ...
... تمام روز ها جمــــــــعه است و زندگــــی تعطیل ...

فدک شنبه 27 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:46 ب.ظ

صبرم از کاسه دگر لبریز است
اگر این جمعه “نیاید” چه کنم ؟
آنقدر من خجل از کار خودم
اگر این جمعه “بیاید” چه کنم ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد