درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

پرونده ویژه فیلم "ظهور بسیار نزدیک است"- قسمت سوم (تحلیلها و مقا

محققان مهدویت و حتی پژوهشگاه تخصصی مهدویت این مستند را رد کرده‌اند. جالب اینکه حامیان این مستند پس از رد این مستند توسط یکی از محققان مهدویت که کتاب‌های ارزنده‌ای در این زمینه دارد به دروغگویی و دروغ‌سازی علیه ایشان روی آورده‌اند و بافته‌اند که ایشان گفته است مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) شیعه نیست. در حالی‌که خود دفتر ایشان نقل مستند را از ایشان تکذیب کرده‌اند. البته ریزشیادان برای بقای خود به دروغ نیاز دارند.

 

  • تحلیلها و مقالات

شیادان و مستند "ظهور نزدیک است" 
عصر شیعه؛محققان مهدویت و حتی پژوهشگاه تخصصی مهدویت این مستند را رد کرده‌اند. جالب اینکه حامیان این مستند پس از رد این مستند توسط یکی از محققان مهدویت که کتاب‌های ارزنده‌ای در این زمینه دارد به دروغگویی و دروغ‌سازی علیه ایشان روی آورده‌اند و بافته‌اند که ایشان گفته است مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) شیعه نیست. در حالی‌که خود دفتر ایشان نقل مستند را از ایشان تکذیب کرده‌اند. البته ریزشیادان برای بقای خود به دروغ نیاز دارند.



بستر و پیامد های منفی مستند «ظهور نزدیک است»

  مستند «ظهور بسیار نزدیک است» این روزها به طور گسترده در جامعه پخش شده است؛ محققان مهدویت و اندیشمندان به رد این مستند پرداخته اند. این یادداشت نگاهی به بسترها و پیامدهای این مستند دارد.

انتظار فرج، اشتیاقی است در دل هر شیعه و حتی هر انسان. از سوی دیگر معنویت و عقیده، بستری مناسب برای شیادی است. هرجا سخن از معنویت بوده است، همواره بساط شیادی و دامگستری دروغگویان پهن بوده است. مردم به معنویت و دین محبت و عشق می‌ورزند، دسته‌ای از محبت و شوق مردم ساده‌دل سوء استفاده می‌کنند و این محبت و شور فریب آنان را راحت‌تر می‌کند.

 مهدویت، یکی از مسایلی است که همواره هدف شیادان بوده است. از ادعاهای فراوان امام مهدی بودن، تا ادعاهای باب بودن و ادعاهای رابطه داشتن. این ادعاها باید متناسب با شخصیت مدعی باشد، هر کسی نمی‌تواند ادعای مهدویت کند، مگر این‌که پیش از آن چهره‌ای معنوی از خود نشان داده باشد “

یکی از مسایلی است که همواره هدف شیادان بوده است. از ادعاهای فراوان امام مهدی بودن، تا ادعاهای باب بودن و ادعاهای رابطه داشتن. این ادعاها باید متناسب با شخصیت مدعی باشد، هر کسی نمی‌تواند ادعای مهدویت کند، مگر اینکه پیش از آن چهره‌ای معنوی از خود نشان داده باشد و به ترفندهای مختلف برای خود کرامت‌سازی کرده باشد. ادعای ارتباط نیاز به بستر ادعای مهدویت ندارد. می‌تواند در عین گناهکاری با ساختن یک داستان باورپذیر خود را بعنوان یک راه‌یافته به دیدار حضرت معرفی کند. فقط باید داستانش باورپذیر باشد.

شیادان پی منافع خود هستند، از مریدپروری تا درآمدهای اقتصادی. شیادان با توجه به بنیه خود شیادی می‌کنند. یک ناشناخته تازه از راه رسیده نمی‌تواند یک روزه خود را باب و نایب امام معرفی کند. بگذارید شیادان بی‌مایه را ریزشیاد بنامیم. ریز شیادان ادعا نمی‌کنند خود راه‌یافته‌اند یا بابند، بلکه در بسیاری مواقع صرفاً حکایت‌گرند. فقط یک راوی خود را جا می‌زنند

” علاوه بر رد تک‌تک ادعاهای این مستند، روایات عمده که وقت‌گذاران را تکذیب می‌کند و دروغگو می‌خواند بر علیه این مستند است. برای نمونه می‌توان به روایت بسیار مشهور «کذب الوقاتون» اشاره کرد “

که ما خود هیچ نیستیم ولی می‌دانیم فلان فرد به دیدار آقا رفته است یا فلان فرد آن خبر را داد.

ریزشیادان هیچ‌گاه ادعایی را درباره خود مطرح نمی‌کنند. فقط خبر می‌دهند. خبرهای‌شان آمیخته‌ای از راست و دروغ است. خبرهای دروغشان هم رگه‌هایی از حقیقت دارد، اما حقیقت تحریف شده. اگر این‌گونه نباشد باورپذیر نیست. مطمئن باشید کسی که می‌خواهد خبری درباره‌ ظهور بدهد مجبور است خبری جعلی از آیت الله العظمی بهجت(ره) نقل کند. واضح است چرا. ایشان یک فرد معنوی است و نقل قول از ایشان بسیار باورپذیر است. حتی اگر بعدا دفتر ایشان آن خبر را تکذیب کند، باز باورپذیر است.

مستندی به گونه‌ای گسترده منتشر شده است و در آن ادعاهای فراوان سستی مطرح شده است و دروغ‌های پی‌درپی گفته شده است. روایاتی که گفته شده است
” چه اتفاقی می‌افتد بعد از یک مدت یا حتی بعد از چند سال که همین مردم عادی که این مستند و امثال آن را باور کرده‌اند و دیده‌اند هیچ اتفاقی نیافتاد. آیا ویرانی اعتقاد به مهدویت و دین را در پی ندارد. فراموش نکنید مخاطب ما مردم عادی هستند که دارای فکر عرفی هستند “

یا ضعیف و جعلی‌اند و یا اصلا وجود ندارند. مثلاً روایات شعیب ابن صالح روایات ضعیفی است و اینکه وی از ری قیام می‌کند اصلاً وجود ندارد. نقلیاتی که از دیگران است، ساختگی است، مانند آن‌چه از مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) نقل شده است. و در تارنمای (سایت) ایشان در بخش شایعات تکذیب شده است. و دست آخر بر فرض صحت روایات و نقلیات شان، مصداق‌یابی آن به هیچ وجه قابل قبول نیست.

محققان مهدویت و حتی پژوهشگاه تخصصی مهدویت این مستند را رد کرده‌اند. [اینجا و اینجا] جالب اینکه حامیان این مستند پس از رد این مستند توسط یکی از محققان مهدویت که کتاب‌های ارزنده‌ای در این زمینه دارد به دروغگویی و دروغ‌سازی علیه ایشان روی آورده‌اند و بافته‌اند که ایشان گفته است مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) شیعه نیست. در حالی‌که خود دفتر ایشان نقل مستند را از ایشان تکذیب کرده‌اند. [اینجا] البته ریزشیادان برای بقای خود به دروغ نیاز دارند.

” کسی که می‌خواهد خبری درباره‌ ظهور بدهد مجبور است خبری جعلی از آیت الله العظمی بهجت(ره) نقل کند. واضح است چرا. ایشان یک فرد معنوی است و نقل قول از ایشان بسیار باورپذیر است. حتی اگر بعدا دفتر ایشان آن خبر را تکذیب کند، باز باورپذیر است “

بر رد تک‌تک ادعاهای این مستند، روایات عمده که وقت‌گذاران را تکذیب می‌کند و دروغگو می‌خواند بر علیه این مستند است. برای نمونه می‌توان به روایت بسیار مشهور «کذب الوقاتون» اشاره کرد یا این خبر که در الغیبة شیخ طوسی و کتاب الغیبة نعمانی و دیگر مصادر نقل شده است « أخبرنا علی بن أحمد، عن عبید الله بن موسى العباسی، عن یعقوب بن یزید، عن محمد بن أبی عمیر، عن عبد الله بن بکیر، عن محمد بن مسلم، قال: " قال أبو عبد الله ( علیه السلام ) : یا محمد، من أخبرک عنا توقیتا فلا تهابن أن تکذبه، فإنا لا نوقت لأحد وقتا " » امام صادق علیه السلام فرمودند: « ای محمد! هر کس به تو خبر وقت ظهور ما را داد، هیچ ابایی از تکذیبش نداشته باش، زیرا ما برای هیچ‌کس وقت را نمی‌گوییم».

چرا باید علیه این مستند و امثال آن موضع گرفت. مخاطب اصلی این مستند و این موضع‌گیری نه سازندگان این مستندند که ریزشیادانی
” ریزشیادان هیچ‌گاه ادعایی را درباره خود مطرح نمی‌کنند. فقط خبر می‌دهند. خبرهای‌شان آمیخته‌ای از راست و دروغ است. خبرهای دروغشان هم رگه‌هایی از حقیقت دارد، اما حقیقت تحریف شده “

بیش نیستند و نه حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف که صدها ادعا از این باب به ساحت قدسشان هیچ خللی ایجاد نمی‌کند، بلکه مردم عادی ساده‌دلند که به خاطر محبت‌شان به حضرت و اشتیاقشان به ظهور این ادعاها را باور می‌کنند. چه اتفاقی می‌افتد بعد از یک مدت یا حتی بعد از چند سال که همین مردم عادی که این مستند و امثال آن را باور کرده‌اند و دیده‌اند هیچ اتفاقی نیافتاد. آیا ویرانی اعتقاد به مهدویت و دین را در پی ندارد. فراموش نکنید مخاطب ما مردم عادی هستند که دارای فکر عرفی هستند. یک فرد تحصیل‌کرده می‌تواند از این دروغ گذر کند و به دینش پایبند بماند. اما از یک فرد عادی که به راحتی این مستند را باور کرده است، انتظار نداشته باشید وقتی که دروغ بودن آن آشکار شود از عقیده خود دست نکشد. اگر می‌خواهید آموزه مهدویت زنده بماند، لطفاً جلوی این اعمال را بگیرید.

  • و برخی نقدها و پاسخها:

10دلیل برردشعیب بودن احمدی نژاد    
اگربه روایات مهدویت ونوشته های بسیاری از محققین توجه کنیم میبینیم که بسیاری از روایات می باشد که در گذرتاریخ بسیاری از افرادازآن احادیث برداشتهای نادرست وحتی بعضا سوءاستفاده هایی درراستای اهدافشان داشته اندمثلا روایات مهدویت ونام امام عصر(ع)که فرقه کیسانیه از آن استفاده کردندسیدحسنی ها بوده اند که خود یا طرفدارانشان دست به تطبیق زده اندوبرخی افرادساده لوح نیز ازاین طریق به انحراف کشیده شده اندیا حتی طرفداران ابو مسلم خراسانی وبنی عباس ازازروایات پرچمهای سیاه وخراسانی به نفع منافع خوداستفاده کردند وبسیاری رادر شک وشبهه وحتی انحراف کشاندند که هیچ کدام مورد تاییدائمه معصوم ما نبوده است.

مادراین مقاله سعی داریم اگر مورد رضایت حضرت(عج)واقع شودبا یک انحراف دیگر که یا برخی را به شبهه ویا عده ای رابه نامیدی پس از وقوع می کشاندمبارزه کنیم. جوانان عزیزی که عاشقانه برای امام زمان(عج) می نویسندیا بعضا اینگونه انحرافات را در وبلاگهایشان می گذارندونمی دانندچه خطری برای امت شیعه است بدانند امام صادق علیه السلام فرمودند:

دلیل اول
اصل استعاری نبودن نام شعیب است

شعیب را اابتداءًبایداسم حقیقی بدانیم نه مستعاری در حالی که در بسیاری از سایتهایی که آمده اند ومطرح کردند شعیب رانام مستعاری گرفتند اصل در روایات عدم استعاره ومعنایی به غیر معنای ظاهری میباشدمگر دلیلی بر استعاره ای بودن قول معصوم داشته باشیم که در مطالب آنهادلیلی بیان نشده که منظور امام معصوم(ع)استعاره ای بودن نام شعیب باشد.

روایت هیچگاه تصریح نکرده که نام مستعار او شعیب بن صالح است بلکه بالعکس قریب به یقین با توجه به روایات متعدد میتوان گفت نام واقعی اوشعیب است .
وبا یک سرچ در اینترنت خواهید دید که نام شعیب در کشورهای همجوار مثل افغانستان یک نام متداول میباشدکه حتی اشخاص بلند پایه نیز از اسم استفاده میکنند:
دیگر فکر نمی کنم نیازی به توضیح باشدیا بحث درباره دلایلی که آنها آوردندبراینکه مردمی بودن آقای احمدی نژاددلیل بر شعیب بودن اوست چراکه این دلایل در تایید نام مستعاری که آنها فرض گرفته اند واصلا نام مستعاری در لسان روایات نشان داده نمی شود.

البته این بیان که شعیب نام مستعار باشدبه دلیل لفظ یقال له امکانش تقویت میشود

دلیل دوم
خروج شعیب مخفیانه است

و یخرج شعیب بن صالح مستخفیا 1
وخروج میکندشعیب بن صالح درحالی که می خواهد مخفیانه باشد.
لفظ مستخفیا در این حدیث کاملا مشخص میکند که همواره خود را پنهان کرده تا کسی اورا نبیند
یکی دیگر از دلایلی مهمی که بررد شعیب بودن آقای احمدی نژاددر لسان روایات است مخفیانه بودن خروج شعیب بن صالح میباشد که در روایتی دیگر داریم که از واژه مختفیا استفاده کرده است

و یخرج شعیب بن صالح مختفیا الی بیت المقدس 2
خروج میکند شعیب بن صالح درحالی که مخفی میباشد .

البته میتوان طور دیگر گفت که شعیب مخفیانه قیام وخروجش را آغارز میکندوهدفش برای خروج وقیام بیت المقدس است همانطور که  در مقاله یمانی که یمانی موعود نیست گفتیم  امام زمان (عج) نیز قیام خودش را مخفیانه آغاز می کندودر این مدت که قیامشان مخفیانه است با یاران خاص مثل شعیب وخراسانی ویمانی موعود در ارتباط است تا برنامه های پیروزی را با آنها در میان بگذارد

وقال علی علیه السلام، ولابد من رحى تطحن، فاذا قامت على قطبها وثبتت على ساقها، بعث الله علیها عبدا عسفا، خاملا أصله، یکون النصر معه...3
امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: ناچار باید آسیائى بگردش درآید، وهمین که کاملا بگردش افتاد وپا برجا شد خداوند بنده ى خدمتگذار فرمانبردارى را که در راه خدا بسیار سخت گیر وگمنام است

که آقای  سید اسدالله هاشمی شهیدی‏ نویسنده کتاب زمینه ‏سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج)تصریح میکند که او گمنام میباشد
در عبارت عربى متن (عبدا عسفا) آمده بود که ما آنرا به بنده ى خدمتگذار وفرمانبردار ترجمه نمودیم، به کتابهاى لغت مراجعه فرمائید، در هر صورت مراد از این بنده سختگیر غیرمشهور، بحسب ظاهر، همان شعیب بن صالح است که کسى او را نمى شناسد ویا به او توجهى ندارد ویا اینکه در بین مردم معروف نیست.

دلیل سوم
سن کم داشتن شعیب بن صالح

ازدلایلی که تاکیدشده ولی متاسفانه عزیزان فراموش کردند که آن را باز کنند سن کم داشتن است که با صراحت در احادیث براین موضوع تاکید شده است که حدیث السن بودن شعیب بن صالح می باشد.

قبل از اینکه این دلیل را بیان کنیم لازم است مقداری درباره کلمه حدث توضیح بدهیم که حدث یعنی آغاز یک چیزی وآغازعمررا نیز به همین دلیل حدث میگویند امام صادق (ع)میفرمایند که برای تلیغ اسلام سراغ نوجوانان بروید چون آماده تر هستند

بادروا احداثکم بالحدیث قبل ان یسبقکم الیهم المرجئه.

احادیث اسلامی را به نوجوانان خود بیاموزید و در انجام این وظیفه تربیتی تسریع نمایید، پیش از آن که مخالفین گمراه بر شما پیشی گیرند و سخنان نادرست خود را در ضمیر پاک آنان جای دهند و گمراهشان سازند.

علیک بالاحداث فانهم اسرع الی کل خیر
تمام توجه قلبی خود را به جوان معطوف دار  و نیروی خویشتن را در راه هدایت آنان به کار انداز، زیرا جوانان زودتر حق را می پذیرند و سریعتر به هر خیر صلاحی می گرایند4
حالا درروایات پیرامون شعیب میفرمایندکه او حدیث السن است

یخرج علی لواء المهدی غلام حدیث السن خفیف اللحیة 5
در حدیثی که کم بودن ریش شعیب را گفته در همان حدیث بیان کرده که او حدیث السن است یعنی سن جوانی ونزدیک میانسالی کمتر از 40 سال است  درحالی که آقای احمدی نژاد هم اکنون 55سال دارد وبه این شخص هیچگاه حدیث السن نمی گویند.

دلیل چهارم
اول کشته شدن عوف سلمی در دمشق بعد خروج شعیب

وعن حذلم بن بشیر، قال: قلت لعلیّ بن الحسین (علیه السلام): صف لی خروج المهدی، وعرّفنی دلائله وعلاماته، فقال: یکون قبل خروجه رجل یقال له عوف السلمی بأرض الجزیرة، ویکون مأواه بکریت، وقتله بمسجد دمشق، ثمّ یکون خروج شعیب بن صالح من سمرقند، ثمّ یخرج السفیانی الملعون من الوادی الیابس، وهو من ولد عتبة بن أبی سفیان، فإذا ظهر السفیانی اختفی المهدی، ثمّ یخرج بعد ذلک 6

قبل از قیام مهدی علیه السلام مردی در سرزمین جزیره خروج خواهد کرد به نام عوف سلمی. قرارگاه او در تکریت است وقتلش در مسجد دمشق. سپس خروج شعیب بن صالح در سمرقند خواهد بود. بعد از او، خروج سفیانی ملعون از بیابان یابس (خشک) می باشد .

عوف سلمی که در برخی از سایتها او را با صدام تطبیق کردند کسی است که در دمشق کشته میشود در حالی که صدام در بغداد اعدام شدواگر هم صدام زنده باشد وباز هم خروج کند که بعید است باید در دمشق کشته شود وبعد از او شعیب خروج میکندوبرخی عوف رابا رفیق حریری تطبیق کردند که این هم به نظر نمی رسد چرا که او در بیروت کشته شده است نه در دمشق والا باید در واااروایت می گفت در شام کشته می شودکه متاسفانه تطبیقات ناصحیح محققان را از ارائه یک تحقیق درست منحرف میکندومسجد دمشق مسجد امویان میباشد

که البته مشخص نیست او حاکم عراق است یاسوریه ولی در مسجداموی دمشق ترور میشود
ولی آن چیزی که ثابت است که در حدیث با حرف ثم مشخص شده خروج شعیب بعد از عوف سلمی میباشد در حالی که هنوز این اتفاق نیفتاده است

دلیل پنجم
شعیب بن صالح قبل ازخراسانی خروج می کند

این دلیل یکی از دلایل محکم ومتقنی است که متاسفانه مغفول مانده است ونشان می دهد کسانی که نظریه هارا مطرح می کنندخوب در احادیث غوطه ور نمی شوند وتنها برخی روایات را گرفته ویا جمع بین روایات نمی کنند.

تخرج رایة سوداء لبنی العباس، ثمّ تخرج من خراسان اُخری سوداء، قلانسهم سود، وثیابهم بیض، علی مقدّمتهم رجل یقال له: شعیب ابن صالح، أو صالح بن شعیب من تمیم، یهزمون أصحاب السفیانی حتّی ینزل بیت المقدس، یوطّئ للمهدی (علیه السلام) سلطانه، یمدّ إلیه ثلاثمائة من الشام، یکون بین خروجه وبین أن یسلّم الامر للمهدی (علیه السلام) اثنان وسبعون شهر7

پرچم سیاهی از بنی عباس آشکار می شود. سپس پرچم سیاه دیگری از خراسان بیرون می آید که صاحبان آن پرچم ها کلاه سیاه و لباس سفید بر تن دارند و جلودارشان مردی از بنی تمیم به نام شعیب بن صالح است.لشکریان سفیانیرا درهم می کوبندتاواردقدس میشوندزمینه سازی برای امامشان دارند300نفرازشام به سوی انان می آیند قیام او تا واگذاری حکومت به مهدی 72 ماه طول می کشد .

دراین روایت کاملا می گید خروج شعیب 72 ماه قبل از ظهور است درحالی که خروج خراسانی:
خروج الثلاثة الخراسانی و السفیانی و الیمانی فی سنة واحدة فی شهر واحد فی یوم واحد ، و لیس فیها رایة بأهدى من رایة الیمانی یهدی إلى الحق8
سفیانی و یمانی و خراسانی در یک روز و یک ماه و در سال ظهور می کنند . پرچمی از پرچم یمانی به هدایت نزدیک تر نیست.

خراسانی ویمانی وسفیانی دریک سال ودر یک ماه است
خروج السفیانی و الیمانی و الخراسانی فی سنة واحدة و فی شهر واحد فی یوم واحد و نظام کنظام الخرز یتبع بعضه بعضا فیکون البأس من کل وجه ، ویل لمن ناواهم . و لیس فی الرایات أهدى من رایة الیمانی هی رایة هدى لأنه یدعو إلى صاحبکم 9

خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است که ترتیب آن ها به سان رشته ای از مهره است که پی در پی واقع شده باشد. پریشانی و سختی از هر سو سر بر می دارد. وای بر کسی که با آن ها به مخالفت برخیزد. در میان درفش ها درفشی هدایت کننده تر از درفش یمانی یافت نمی شود؛ چرا که درفش حق است و شما را به سوی  صاحبتان هدایت می کند.

السفیانی من المحتوم ... فاذا ملک الکور الخمس ملک تسعة‌ اشهر10
سفیانی از علائم حتمی است ... چون مناطق پنج گانه را تصرف کرد نه ماه حکومت می‌کند.»

حرکت  سفیانی از آغاز تا پایان  پانزده ماه بیشتر طول نمی‌کشد از امام صادق(ع) در حدیث معتبری چنین روایت شده است.
«من اول خروجه الی آخره خمسة عشر شهرا ستة اشهر یقاتل فیها11

از ابتدای حرکت او تا آخر کارش پانزده ماه به طول می‌انجامد شش ماه آن را به جنگ می‌پردازد.
البته با توجه به اینکه مقداری ازحکومت سفیانی در زمان امام زمان (عج) است بالاخره کل حکومت سفیانی72 ماه طول نمی کشد خروج شعیب قبل از خروج خراسانی است

دلیل ششم
برهان سبروتقسیم

خروج شعیب لاجرم باید دلیل شرعی داشته باشدکه این دلیل شرعی را بایدازیکی از راههای زیر به دست آورد

1-خودمجتهدباشد که احمدی نژادمجتهد نیست
2-ازمجتهدی جامع الشرایط اجازه بگیرد
3-از خود امام اجازه داشته باشد(لازمه آن این است که امام ظهور کرده باشد ومخفی شده باشد که این ممکن نیست چون او قبل ازظهور امام حتی مخفی یعنی زمان خروج سفیانی خروج کرده

تنها می ماندگزینه دوم که اجازه از مجتهد جامع الشرایط که همان سید خراسانی است که بعد از او خروج می کند
واین گزینه نیزبه دودسته تقسیم میشود

1-ازسیدخراسانی:که این گزینه اگرسیخراسانی را آیت الله خامنه ای بدانیم که بعضامی گویند چون کسانی که شعیب بن صالح راسردارسید خراسانی معرفی کردنداحمدی نژاد راسردارآیت الله خامنه ای میدانندواین گزینه امکان ندارد زیرادرنظام جمهوری اسلامی ایران سیستم طوری است که رییس جمهور نمیتواندخروج کند بدون اجازه رهبری آنهم تقریبا4 سال زودتر.

2-غیرسیدخراسانی:لازمه انتخاب این گزینه این است که سیدخراسانی وشعیب بن صالح را ازهم جدابدانیم که این براساس روایات امکانش قوی است چون درروایات اورا فرمانده ارتش مشرق وصاحبان پرچمهای سیاه میداند میداندکه احتمال داردسیدحسنی که درگیلان قیام میکندباشدکه درکتا ب بحارج53 ص35 ومختصربصائرالدرجات

روی فی مختصر بصائر الدرجات فی حدیث الظهور عن الحسین بن حمدان بإسناده عن المفضّل بن عمر، عن أبی عبد الله (علیه السلام) عند ذکره لخروج الحسنی الفتی الصبیح من الدیلم، وأنّه تجیبه کنوز الله بالطالقان، وهی الرجال کزبر الحدید، وفیه: «لکأنّی أنظر إلیهم علی البراذین الشهب، بأیدیهم الحراب، یتعاوون شوقاً إلی الحرب کما تتعاوی الذئاب، أمیرهم رجل من بنی تمیم یقال له شعیب بن صالح... ثمّ یسیر ـ أی الحسنی ـ بتلک الرایات کلّها حتّی یرد الکوفة، وقد جمع بها أکثر أهل الأرض یجعلها له معقلاً...» الحدیث.

نکته بسیارمهم

اماخراسانی کسی است که قبل از شعیب بن صالح هیچ منصب وحکومتی نداردوخانه خود نشسته است وبعد ازچند سال سکوت وجلوس درخانه وسکوت قیام میکند(آنهم با اجازه امام زمان(عج)که گفتیم بعد ازخروج سفیانی ظهور میکند ولی مخفی است وباخواص ویاران درارتباط است)وبه شعیب می پیوندد یا شعیب به اومی پیونددوباهم متحد می شوند درتاییداین سخن روایتی می آوریم که نشان میدهدسید خراسانی تاقبل از خروج سکوت کرده ونشسته وزمانی که سفیانی قصد کوفه داردوامام زمان ظهور کرده ومخفی است می گوید حالا توبه کرده وخیری در نشستن مانیست

فبینما هم علی ذلک اذ أقبلت خیل الیمانی و الخراسانی یستبقان کأنهما فرسی رهان، شعث غبر جرد أصلاب نواطی و أقداح اذا نظرت أحدهم برجله باطنه، فیقول لا خیر فی مجلسنا بعد یومنا هذا، اللهم فانا التائبون، و هم الأبدال الذین وصفهم الله فی کتابه العزیز «ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین» و نظرائهم من آل محمد صلی الله علیه و آله.12

پس در این میان که لشکریان سفیانی، در کوفه مشغول قتل و غارت هستند ناگهان لشکریان «یمانی» و خراسانی مانند دو اسبی که مسابقه می‏دهند از راه می‏رسند، و آن دو لشکر عبارآلود، پراکنده و مو پریشان، جوانانی هستند از اصلاب خالص در عرق تشیع که هیچگونه غل و غشی در وجودشان راه ندارد، اسلحه‏های خود را به دوش افکنده و برای ورود به کوفه آن چنان مسابقه می‏دهند که هرگاه به کف پای هر کدام از آنان نظر بیفکنی می‏بینی که مانند تیر تراشیده خود را برای کشتن و نابودی دشمن، سخت آماده و مهیا کرده‏اند.می‏گویند: بعد از این خیر و فایده‏ای در نشستن نیست، ماندن ما (در خانه) دیگر سودی ندارد، و هم می‏گویند: بار خدایا ما توبه کنندگانیم بسوی تو، و ایشانند آن «ابدال» و مردمان بی‏نظیری که از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم هستند. و خداوند در کتاب عزیز آسمانی خود در وصف ایشان فرموده است «ان اله یحب التوابین و یحب المتطهرین 13  یعنی: خداوند توبه‏کنندگان و کسانی که خود را پاک و پاکیزه کرده‏اند، دوست می‏دارد.(ترجمه اسدالله شهیدی در کتاب زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی عج)

دلیل هفتم
تاکیدبرسمرقندی بودن وی

یکی دیگر ازدلایلی که نمی توان آقای احمدی نژاد راشعیب دانست تاکید روایات برسمرقندی بودن شعیب است که روایات نشان میدهد وی از سمرقند برمیخیزدوتاشهرری وحتی عراق هم می رود

«یکون خروج شعیب بن صالح من سمرقند»14
«شعیب بن صالح از سمرقند خروج می‏کند».
فبیناهم کذلک اذ یخرج علیهم السمرقندی من خراسان مع الرایات السود15

در این میان که آنها درگیر جنگ و نبرد هستند، به ناگاه سمرقندی با پرچمهای سیاه از خراسان علیه آنها خروج می‏کند.

شما دراین روایت اگر توجه داشته باشیدحتی بانام سمرقندی برآن تاکید شده است مثل برخی روایات دیگر مثلا گفته اندشامی یا یمنی یا خراسانی یا حتی مصری ومغربی
سمرقند شهری در آسیای میانه، واقع در جمهوری تازه به استقلال رسیده ازبکستان است. ابواسماعیل ابراهیم بن ناصر بن طباطبا، شمار بسیاری از فرزندان امام حسن و امام حسین (ع) را ذکر می کند که به این شهر مهاجرت کرده اند.16

پس دروایت بنگریم متوجه میشویم خروج شعیب از سمرقند بوده درحال حاضر سمرقند یکی از شهرهای ازبکستان که در گذشته جز خراسان بوده است می باشدواز دیرباز مرکزبسیاری از شیعیان بوده است وهم اکنون حوزه های علمیه شیعه نیزدرآن دایرمیباشد خود من چند نفرازشیعیان آنجا راکه برای زیارت حرم امام رضا آمده بودند دیدم وباآنهاسخن گفتم.

دراین لینک میتوانیدببینید که حوزه علمیه سمرقندجز حوزه های شیعیان جهان است

البته چون دروایات ودلایل گذشته گفتیم سمرقندی مخفیانه خروج میکند احتمال دارد تا شهرری خروجش مخفی باشد ودرری ازکنارضریح حضرت عبدالعظیم حسنی قیام خودش را آغاز کندمانند روایاتی که درباره حضرت مسیح است که برخی روایات می گویددرمکه با امام زمان(عج)بیعت میکند وبه زمین نازل میشود وبرخی روایات میگوید در بیت المقدس که جمع روایات میشودکه بعد ازاینکه در مکه با حضرت قائم(عج)بیعت کرده وبه زمین نازل شده در بیت المقدس خودش رامعرفی میکندوقیامش را نمایان کرده وبین امام زمان(عج)ورومی هاوغربی هاقرارداد صلح میبندد.

سه حالت بیشترندارد

1-درسمرقندمتولدشده وازشهرری خروج می کند.
2- درطالقان افغانستان متولدودرسمرقندرشدواز ری خروج میکند
3-درطالقان افغانستان متولد شده باتوجه به جنگ افغانستان اجدادیه خودش به سمرقند که درشمال افغانستان است هجرت کرده ودرآنجا خروج میکندالبته مخفیانه

که نظرسوم محتمل تر میباشد ولی درهر صورت شعیب بن صالح آقای احمدی نژادنیست

اشاره داشته باشیم به اینکه خراسان گذشته پهنای وسیعی بگفته‏ی «یاقوت حموی» در زمان «بلاذری» متوفای سال 279 هجری بمراتب وسیعتر، بزرگتر، پهناورتر و پرجمعیت‏تر از زمان خود او بوده تا جائی که حتی بیشتر شهرهای افغانستان،ترکمنستان؛تاجیکستان،ازبکستان ، قزاقستان وبسیاری ازشهرهای دیگررا شامل میشده (مانندشهرهای بلخ ، بخارا،طالقان و سمرقند ، جوزجان و ...) همه‏ی آنها جزء سرزمین خراسان بوده است.
ازآنجاکه سفیانی قصد ماوراءالنهررا میکندیقینااهل ماوراءالنهربرای دفاع خودراآماده میکنند

قلمروبنی عباس
قلمروبنی امیه
قلمروخوارزمشاهیان
روایتی ازامیرالمومنین درکتاب ناسخ التواریخ نیز آمده:
خداوند نیکی دهد اهل سمرقند را

دلیل هشتم
کوسج بودن شعیب

بزرگترین مغلطه ای که درمقاله شعیب بودن احمدی نژادصورت گرفته است کوسج بودن اوراخفیف اللحیه یعنی کم بودن ریش او بیان کردند درحالی که خفیف اللحیه را باید به کوسج بودن بیان کنیم یعنی اگرروایات که به دوصورت آمده اگر جمع کنیم درکل کسی که کوسج است شعیب است .

رجل ربعة اسمر، مولی لبنی تمیم، کوسج17
حالا کوسج کیست؟
کوسج درعربی به دومعنای اصلی آمده است :
1-کسی که اصلا ریش نداردحالا یا ژنتیکی درنیاورده ویا جوانی است که درحال درآوردن محاسن میباشداین بیشتر به خصوصیانت روایی درباره شعیب میخورد چرا که قبلا گفتیم او حدیث السن است واین خصلت بیشتر به کسانی که از نژاد آسیای مرکزی وماوراءالنهر هستندمنطبق می باشد تا نژاد ایرانی وعربی.

یخرج علی لواء المهدی غلام حدیث السن خفیف اللحیة 5
در حدیثی که کم بودن ریش شعیب را گفته در همان حدیث بیان کرده که او حدیث السن است یعنی سن جوانی این یک قرینه بزرگ براینکه او جوانی می باشد که هنوزمحاسنش خوب درنیامده است .

درعربی گویند : کسج الرجل ؛ ای لم ینبت له لحیة یعنی کسی که هنوزمحاسنش درنیامده باشد (از اقرب الموارد)18
2- کسی است که ریش او بر زنخ باشد نه بر رخسارها19
یعنی محاسن اوزیرچانه اش میباشد طبیعتاتقریبا به قول معروف پروفسوری البته باز هم تاکید بکنم پروفسوری نکنه باز فردا کسی بیاد ریش پرو فسوری بزنه وبگه من شعیب بن صالحم .

البته به معانی کسی که دندانهایش ناقص است یا کسی که درنده باشد هم آمده که بعید به نظر میرسد.
امکان بسیار دارددرکشورهای آسیای مرکزی نیز انقلابهای مردمی صورت بگیرد.

اسلام کریموف در ۲۳ ژوئن ۱۹۸۹ قدرت را به دست آورد.
جمعیت: ۲۷٫۸۶ میلیون
جمعیت زیر ۲۰ سال: ۱۳٫۹ میلیون
۵۰ درصد از مردم تاکنون رهبری به جز اسلام کریموف ندیده اند.
حکومتهایی که احتمال انقلابهای مردمی زیاد است

دلیل نهم
جغرافیای محل تولد شعیب بن صالح وخروج او از بین نیزارها

امام علی(علیه السلام) می فرماید:
هنگامی که ... لشکرهای خراسان به حرکت درآیندو شعیب بن صالح تمیمی از دل تالقان بیرون آید(20)
امام علی(علیه السلام) در سخنی دیگر، ضمن اشاره به جغرافیای طبیعی محلّ زندگی شعیب، گویا می خواهد این جوانمرد گمنام را به شیری که از بیشه خارج می شود، تشبیه کند:
ثم یخرج شعیب بن صالح من بین قصب و اجام فهو اعور المخلد فالعجب کل العجب ما بین جمادی و رجب مما یحل بأرض الجزائر و عندها یظهر المفقود من بین التل یکون صاحب النصر فیواقعه فی ذلک الیوم (21)

... سپس بیرون می آید شعیب بن صالح از میان نی و بیشه ها...
جالب است بدانید، تالقان افغانستان منطقه ای آبخیز و مرطوب بوده و پُر از تالاب و  نیزار است که در سالهای اخیر مردم آنجا بسیاری از این تالابها و نیزارها را برای کاشت برنج به زمینهای کشاورزی تبدیل کرده اند.

درحدیثی اززراره مشخص میشود که آجام یعنی بیشه و زارنیستان
فى حدیث زرارة عن ابى جعفر (ع) : ... قلت: البیض فى الآجام ؟ قال : «ما استوى طرفاه فلا تأکل وما اختلف طرفاه فکل»: زراره گوید از امام باقر (ع) راجع به تخم پرندهاى که در بیشه و نیستانها دیده مىشود پرسیدم، فرمود: آن تخم را که دو طرفش مانند یکدیگرند مخور، و آن را که دو سویش از یکدیگر تفاوت دارند بخور .22
که آجام یعنی نیستان نه شالی زار چون پرنده در شالی زار لانه نمی کند

تالُقان یا تالِقان مرکز ولایت (استان) تَخار کشور افغانستان است.این شهر بعد از سال ۱۹۵۸ میلادی به سرعت رشد کرد. جاده ارتباطی آن به خان آباد است. از سال ۱۸۴۰ به بعد تالقان، از شهر کندوز و امام صاحب، پررونق ترین میدان های خرید و فروش را در قطغن داشته است.در سفرنامه مارکوپولو، از این شهر به عنوان مرکز غلات افغانستان یاد شده است.

در سال ۱۹۵۸ شهر جدید در زمین های شرق شهر قدیمی احداث شد. همچنین تالقان در سال ۱۹۶۳ به مرکز ادارات ایالت تخار تبدیل شد.
البته روستایی هم دراستان گیلان ودربخش فومن با این نام است که شایدبتوان براین حدیث وحدیث خروج سید حسنی گیلانی تطبیق کرد ولی درهرحال احمدی نژاد نیست.

دلیل دهم
شعیب اعور(انحراف درچشم) است

ثم یخرج شعیب بن صالح من بین قصب و اجام فهو اعور المخلد فالعجب کل العجب ما بین جمادی و رجب مما یحل بأرض الجزائر و عندها یظهر المفقود من بین التل یکون صاحب النصر فیواقعه فی ذلک الیوم 23

البته این نشانه دربسیاری ازازافرادجامعه دیده میشودویک مشکلی است که از دورتن خردسالی دربرخی ازافراددیده میشود.
اعور عیب زیاد مهمی نیست که در بسیاری از افرادسرشناس هم دیده میشود.
البته معنای دیگری هم برای اعور هست که به معنای کور هم میباشد که بعید به نظر میرسد.
والله اعلم
روح الله رستمیان قم
روزجمعه 20 اسفند1389

پی نوشتها

1-فرائدفوائدالفکرفی الامام المهدی المنتظر ص126
2-الفتن لوحه 88
3- بحار الانوار، ج 52 ص 233، 232 وغیبت نعمانى، ص 257. 256.
4- اصول کافی ،ج 6 ،ص 27
5-الفتن ص247
6-غیبة شیخ طوسی ص 270
7-ملاحم والفتن ص52 والمهدی المنتظرج2 ص281
8- الارشاد: شیخ مفید، ص339  بحارالانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص210
9- کتاب الغیبه: نعمانی، ص135* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص271* الزام الناصب: حائری، ص184* بشاره الاسلام: کاظمی، ص93* بحارالانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص210 و 232* منتخب الاثر: صافی، ص456
10 - نعمانی، الغیبة، ص 216
11-همان
12-بحارالانوار ج 52 ص272 وبشارة الاسلام ص 57
13-سوره بقره آیه 222
14-بحارالانوارج52ص213   وبشارة الاسلام ص86
15-کشف الحق ص169 ح28
16- سید علیرضا سید کباری، حوزه های علمیه شیعه در گستره جهان، تهران، امیر کبیر، 1378ص 732
17-عقدالدرر130 ملاحم والفتن ص 51
18- مرحوم دهخداومعین رجوع شود به کوسج
19- همان
20- مشارق الأنوار، ص 266، خطبۀ افتخار.
21-إلزام الناصب، ج 2، ص 160
22- بحار:ج65ص182  ،

فقهای شیعه نایبان عام مهدی(عج) در عصر غیبت

22/12/1389 
 امیر پور صالحی از نویسندگان به نام معاصر در مقاله ای با عنوان قائم موعود(عج) و مدعیان مهدویت به بیان مطالبی در مورد امام زمان(عج) در منابع اهل سنت و شیعه و همچنین مدعیان دروغین مهدویت پرداخته است.

پژوهشگر پژوهشکده تخصصی مهدویت:
ائمه اطهار(ع) به شدت «وقاتون» ظهور را تکذیب می‌کردند
پژوهشگر پژوهشکده مهدویت در مورد تعیین وقت برای ظهور گفت: ائمه اطهار(ع) کسانی که تعیین وقت ظهور می‌کردند را، کاذب معرفی می‌نمودند.

نکاتی در مورد فیلم مستند «ظهور بسیار نزدیک است»
مشرق: سال گذشته همزمان با تشدید فضاسازی ها و بحران های سیاسی و امنیتی دشمنان نظام و ضدانقلاب، یک گروه فرهنگی غیررسمی با عنوان "مبشران ظهور" فعالیت خود را آغاز کرد.این گروه که از اواسط سال 1388 فعالیت های خود را از طریق ارسال ایمیل های گروهی به مردم آغاز کرده بود، روز دوازدهم اسفند سال گذشته، فعالیت خود را بطور آشکار کلید زد و اقدام به تاسیس وبلاگی کرد که به دلیل طرح مسائل انحرافی و تعیین وقت برای ظهور امام عصر(عج) از سوی نهادهای مربوطه فیلتر شد.

فعالان این گروه که به نظر می رسد از سوی محافل خاصی مورد حمایت قرار دارند، اعتقاد دارند که ظهور امام عصر(عج) قطعاً در دوره جاری انجام می شود و علائم و اسامی مطرح شده درباره آستانه ظهور از جمله سفیانی، یمانی، خراسانی، شعیب بن صالح و غیره، همه و همه، بدون استثناء منطبق بر شخصیت های معاصر هستند.

اعضای این گروه، به قدری برای این فرضیات، استحکام قائلند که هر کس نظری را بر خلاف آنان بگوید نظر او را قاطعانه رد می کنند و دلایلی برای انحرافش ذکر می کنند.
این در حالی است که در وادی نشانه های ظهور، به جز شورش سفیانی و بعضاً قیام یمانی از یمن، هیچ علامت قطعی دیگری وجود ندارد و حتی طبق روایتی از امام جواد(ع)، درباره خروج سفیانی که از مهم ترین علائم قطعیه ظهور امام زمان(عج) است، نیز امکان تغییر تقدیر الهی و بداء وجود دارد.از سوی دیگر، توقیت (تعیین وقت) برای ظهور امام عصر(عج) از سوی اهل بیت(ع) مورد نهی شدید واقع و تأکید شده که کسی جز خداوند عالم، از این موضوع اطلاع ندارد.این گروه، پس از گسترش فعالیت های خود و جمع آوری مبالغی برای هزینه کرد نشر عقاید خود از طریق سایت و توزیع سی دی، اقدام به ارتباط گیری با سازمان ها و نهادهای مختلف کرد.

البته این بدان معنا نیست که تمامی احتمالات درباره علائم ظهور، نادرست باشد اما قطعی دانستن علائم و شخصیت هایی که این ادعاها بر آنها منطبق می شود، انحراف از جریان اصیل مهدویت به شمار می آید.موضوع ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اولین و اصلی‌ترین و به عبارت دقیق‌تر تنها مسأله مهم فرا روی جامعه انسانی و به ویژه مسمانان و بالاخص شیعیان است. امری که حیات انسانی مردم به آن وابسته است. امید و آرزوی آینده‌ای روشن با آمدن او، انسان‌ها را زنده نگه داشته و با فرهنگ انتظار است که زندگی ما معنا پیدا کرده است.

موضوع مهدویت و فرهنگ انتظار که در کلمات پیشوایان دین از آن سخن به میان آمده است مجموعه‌ای کامل از باورها و رفتارهای لازم برای یک حرکت صحیح به سمت مقصد نهایی که همان آمادگی برای ظهور است را در درون خود دارد تا هر کس که خواهان آمدن اوست بتواند به درستی و بر اساس رضایت ولی خدا در مسیر آمادگی برای تحقق ظهور گام بردارد.وما امیدوار هستیم که این دوران زیبا و شکوهمند در زمان ما اتفاق بیافتد، و بخاطر همین اولین دعای ما ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد.

اما هر از چند گاه، موجی انحرافی فضای فکری و رفتاری مردم را دچار تشویش کرده و با ایجاد برخی انتظارات و توقعات کاذب، آسیب جدی به حرکت مردم در مسیر آمادگی فکری و روحی برای ظهور وارد می‌کند. که تهیه و توزیع اینگونه سی‌دی‌ها که حاوی تطبیق‌هایی است از آن نمونه است.بر اهل علم و نظر لازم است با موضع‌گیری درست و تبیین مباحث، این فضای مسموم را از بین برده و آرامش فکری و رفتاری را به مردم بازگردانند.

الف . نکات راهبردی
1. در مکتب گران‌سنگ و بی بدیل شیعه و تفکر ناب مهدویت، محکمات و مسلماتی وجود دارد که مردم با تأسی و عمل به آن‌ها، از هر تأویل و توجیه و حدس و گمان‌های نابه‌جا، بی نیاز می‌شوند. از جمله آن‌ها لزوم تبعیت علماء در عصر غیبت و ولی فقیه در صورت تشکیل حکومت اسلامی در این دوران است. لزوم تبعیت در امور متعدد از جمله حوادث واقعه را شامل می‌شود. بنابراین بر همه ما لازم است در جهت‌گیری‌ها و اظهار نظرها، توجه به علما داشته باشیم و همراه آنان حرکت کنیم نه جلوتر؛ و در هر موضع‌گیری نظرات آنان را جویا شده و عمل کنیم. علمایی که عمل به دین و وظیفه دینی را سرلوحه رفتار خود قرار داده‌اند؛ آنانی که مخالفت با هوای نفس را نصب العین قرار داده‌اند و رغبتی به دنیا و لذات زودگذر آن ندارند.

همچنین در معارف بلند شیعه، وظایف افراد در قالب فرهنگ انتظار به روشنی بیان شده است که جهت‌گیری کلی آن زمینه‌سازی برای ظهور در قالب دستورات دین تحت سرپرستی علما و ولی فقیه است و لذا معنا ندارد که انسان، وارد فعالیت‌های به اصطلاح تحلیلی بدون پشتوانه شود و کسانی که شایستگی برای اظهار نظر ندارند سخنانی را مطرح کرده و جهت حرکت مردم را دچار انحراف کنند.

2. مباحث مهدویت مانند سایر معارف دینی از پشتوانه عقلی و نقلی برخوردار است و معارف نقلی نیز شامل آیات قرآن و روایات می‌باشد. همانگونه که در سایر معارف دینی، برخی روایات ضعیف و غیر قابل استناد وجود دارد و علما با جُهد علمی خود، اینگونه احادیث را از احادیث صحیح جدا می‌کنند، در بحث مهدویت نیز، روایات ضعیف و غیر قابل اعتبار وجود دارد که باید پالایش شود و کسی حق ندارد این روایات را بدون توجه به ضعف سند و اشکال در محتوا و متن دست مایه حرف‌های خود قرار دهد و فضای فکری جامعه را دچار تشویش کند.

3. از کارهای بسیار مهمی که فقها در راستای فهم صحیح معارف و احکام دین انجام می‌دهند بررسی سند روایات می‌باشد که به علت اهمیت آن، علم رجال شکل گرفت، و هیچ فقیهی به خود اجازه نمی‌دهد بدون توجه به سند، روایتی را پذیرفته و بر طبق آن فتوا دهد. بر این اساس، آیا می‌توان پذیرفت که علم رجال در احکام فرعی رعایت شود ولی در مباحث مهمی مانند مباحث مهدویت که عموم مردم به آن حساسیت داشته و واکنش نشان می‌دهند فراموش شود؟ و عده‌ای غیر متخصص به خود اجازه دهند با استفاده از هر حدیثی هر چند ضعیف، با عقاید و احساسات مردم بازی کنند؟

4. علامت ظهور با توجه به روایات به علایم حتمی و غیر حتمی تقسیم می‌شوند. معنای علامت غیر حتمی نیز از خود روایت روشن است که یعنی عدم تحقق آن امکان دارد. وقتی خود ائمه علامتی را غیر حتمی معرفی می‌کنند دلیلی ندارد این گونه علایم پررنگ نشان داده شود و به گونه‌ای ارائه شود که باید باشد و اکنون هست.

5. از معضلاتی که فرهنگ ناب مهدویت را دچار آسیب می‌کند بحث «تطبیق» است. یعنی مطابقت دادن علایم با حوادث خارجی. تطبیق قطعی تقریباً غیر ممکن است زیرا ما علم کافی نداریم. تطبیق احتمالی ممکن است آن هم توسط افرادی که متخصص در فن بوده و جوانب کار را کاملاً می‌سنجند. مرجع در اینگونه امور، علمای راستین هستند که اظهار نظر آن‌ها مورد توجه است.

مگر این امور از حوادث واقعه نیستند (و اما الحوادث الواقعه) و نباید طبق دستور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به علما رجوع کرد؟ چگونه عده‌ای ناآشنا به معارف مهدوی به خود اجازه می‌دهند کلام امام زمان را زیر پا گذاشته و مرز علما را بشکنند و هرچه خواستند بگویند؟

6. رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنه‌ای شخصیتی بی بدیل در زمان کنونی است که در قله علم و عمل، تقوا و درایت، شجاعت و زمان‌شناسی بوده و در هر زمان که لازم باشد آنچه را مورد نیاز مردم است تذکر می‌دهند. کمالات ایشان برای همگان روشن است و برای بیان عظمت و بزرگی ایشان هیچ نیازی نیست تا بخواهیم او را بر کسی تطبیق دهیم (اگر باعث منقصت و کوچکی ایشان نشود) ما به ایشان کمال ارادت را داشته و امر ایشان را مطاع دانسته و وجوب تبعیت و اطاعت از ایشان را لازم می‌دانیم و بهترین تعبیر را برای ایشان به این عنوان «روحی له الفداء» بکار می‌گیریم. مردم ایران این رهبر عظیم الشأن را به خاطر ویژگی‌های خودش دوست دارند و علما برای ایشان کمال احترام را قائلند.

7. به نظر می‌آید تطبیق برخی افرادی که در روایات از آنان یاد شده به برخی شخصیت‌هایی که در زمان حاضر وجود دارند منشاأ آمریکایی و اسرائیلی دارد و آنان بودن که اینگونه تطبیق‌ها را ابتدا مطرح کردند. و برخی افراد در جامعه ما نیز از روی بی دقتی به آن دامن زدند. لازم است کمی تأمل شود. آیا این کار نوعی علامت‌سازی نیست؟
باید توجه داشت برخی افراطیون مسیحی و یهودی که از آنان صهیونیسم مسیحی یاد می‌شود اینگونه تلقین می‌کنند که ما باید زمینه را برای آمدن مسیح موعود فراهم کنیم. ما باید جنگ آرماگدون را ایجاد کنیم تا او بیاید زیرا آمدن مسیح موعود متوقف بر آمدن اوست. آیا آنچه برخی افراد در کشور ما انجام می‌دهند به نوعی حرکت در مسیر خواست دشمنان نیست.

ب. تأملی گذرا به محتوای این فیلم مستند
در این فیلم به گونه‌ای القا شده است که گویا محتوای آن بر اساس نظر کارشناسان و محققین متعدد عرصه مهدویت است و از پشتوانه روایی فراوان و احادیث صحیح برخوردار است.

لازم است اشاره شود که مستندات اصلی این فیلم کتب و روایات ذیل است:
ـ الزام الناصب: این کتاب که توسط یکی از معاصرین نوشته شده است از منابع معتبر روایات مهدویت شمرده نمی‌شود. روایاتی در آن وجود دارد که در کتب معتبر و علما گذشته نبوده است. البته ما نویسنده آن را محترم دانسته و با حسن ظن می‌گوییم احتمالاً ایشان در صدد جمع مطالبی در مورد امام مهدی بودند و متناسب با شرایط زمان خود می خواستند آنچه را در اختیار دارند مکتوب کنند تا اهل فن در مورد آن‌ها تأمل کنند.

ـ عصر ظهور: این کتاب که حالت تحلیلی دارد توسط یکی از نویسندگان و کارشناسان عرصه مهدویت نگاشته شده است. خود ایشان در بخش‌های متعددی از کتاب تصریح به ضعف روایات از حیث سند و متن دارند و در موارد متعددی با کلمه «والله العالم» خواسته‌اند بگویند این مطلب فقط یک فرضیه است، با توجه به روایات هر چند ضعیف.
ـ خطبة البیان: علما و محققین متعددی که این حدیث را مورد بررسی قرار داده‌اند آن را از حیث سند ضعیف و بی اعتبار می‌دانند. فقط محتوای ابتدای روایت را که در مورد شخصیت امام علی علیه السلام است با توجه به عقل و سایر روایات معتبر، صحیح می دانند. هر چند اینان نیز نمی‌گویند این حرف‌ها مستند به امام علی علیه السلام است.

اکثر مطالب این فیلم مستند، بر اساس روایات ضعیف و یا بدون پشتوانه روایی است. یعنی بخشی از مطالب مستند به روایات ضعیف است و بخشی نیز اصلاً مستند روایی ندارد و هیچ حدیثی حتی حدیث ضعیف و غیر معتبر نیز به آن اشاره نکرده است.اکنون مناسب است در مورد شخصیت‌هایی که در روایات از آنان یاد شده به صورت گذرا نکاتی را مطرح کنیم.

1. شعیب بن صالح
با مسامحه می‌توان گفت که در کتب شیعه، در شش روایت این نام آمده و از فردی به نام شعیب یاد شده است. اولاً سند همه روایت‌ها ضعیف است و دو روایت نیز اصلا به امام معصوم نمی‌رسد. ثانیاً هیچ ارتباطی بین شعیب با خراسانی نیست. در یک روایت فقط آمده که قبل از این امر (قیام) چند نفر هستند: سفیانی، یمانی، مروانی، شعیب بن صالح. در یک روایت خروج او از سمرقند و قبل از خروج سفیانی است و در روایتی خروج امام و حضور شعیب در مقدمه لشگر ایشان است و در یک روایت حضور او در عراق قبل از قیام امام مطرح شده و اینکه در عراق به امام ملحق می‌شود. به علاوه اگر بپذیریم وجود فردی به نام شعیب در روایات ذکر شده از علایم حتمی نیست.

2. یمانی
علامت یمانی از علایم حتمی بوده و حدیث صحیح دارد. حدیث صحیح در مورد یمانی فقط دو نکته را دارد: 1ـ اصل قیام و خروج او در برابر سفیانی 2ـ بر حق و هدایت بودن او. در هیچ روایتی از تعدد یمانی سخنی مطرح نیست و از روایات چنین مطلبی قابل استفاده نیست. با توجه به روایت ضعیف، خروج او از یمن است. در روایات ما اسمی از نصر برای او نیامده است. در روایتی از اهل سنت نام نصر آمده آن هم به صورت لقب یعنی به او نصر می‌گویند زیرا نصر خدا برای اوست و در همین روایت اشاره شده نام او سعید است.

3. عبدالله
که به پادشان عربستان تطبیق داده شده است. این فقط یک روایت است منقول از امام صادق، که مبهم است یعنی حضرت فرموده است: من یضمن لی موت عبدالله اضمن له القائم. منظور از عبدالله کیست؟

4. رَوح الله
که مستند به یک روایت است با مراجعه به روایت روشن می‌شود که کلام پیامبردر وصف شیعیان امام علی علی السلام است.
حضرت ابتدا اشاره دارند آنان بر منابری از نور هستند و صورتشان نورانی و لباسشان از نور است. بعد می‌فرمایند: هم قوم تحابوا بِرَوْح الله علی غیر انساب و لا اموال اولئک شیعتک و انت امامهم یا علی. مرحوم مجلسی در ذیل حدیث می‌گوید: رَوْح الله یعنی به رحمت خدا و اینکه حبّ آنان نسبت به یکدیگر به خاطر خدا است نه به خاطر مال و نَسَب و سایر امو دنیوی. (بحارالانوار، ج65، ص139)

5. خراسانی
در تعدادی از روایات اشاره به خراسانی شده است. با توجه به روایات اشاره به خروج این فرد در روایات مورد پذیرش است. اما اولاً از علایم حتمی نیست. ثانیاً مدح خاصی از او نشده است. یعنی در روایات نیامده که انسانی وارسته، عالم و ... هست که به خاطر امام زمان و امر ایشان قیام می‌کند و برای زمینه‌سازی ظهور حرکت می‌کند. بله می‌تواند مدح کلی نسبت به او را فهیمد زیرا به امام ملحق می‌شود.

البته باید توجه داشت روایاتی که در مورد جزئیات امر خراسانی صحبت کرده‌اند ضعیف هستند.

نکته قابل توجه دقت اینکه در روایات (بنا بر پذیرش سند) پرچم یمانی دارای بهترین و کامل‌ترین هدایت مطرح شده است و تهیه‌کنندگان این مستند نیز به آن اشاره دارند. آیا اینان می‌خواهند فعالیت جناب سید حسن نصرالله و حرکت و حرف‌های او را هدایت کننده‌تر از رهبر معظم انقلاب معرفی کنند؟ در حالی که آقای سید حسن نصرالله خود را سرباز این رهبر می‌داند و ما به روشنی شاهدیم که مقام معظم رهبری بهترین فرد در امر مدیریت و هدایت جامعه انسانی است. و یا می‌گویند حسین الحوئی از رهبران جهادی یمن برتر از رهبر است؟ آیا واقعاً تهیه کنندگان این فیلم به دنبال معرفی شخص خاصی به هر قیمتی نیستند؟

6. سفیانی
با تأمل در روایات سفیانی می‌توان پذیرفت که ائمه از خروج فردی به نام سفیانی نام برده‌آند. اما جزئیات حرکت او مستند به روایت ضعیف و بی‌اعتبار است و نمی‌توان بر اساس آن ادعایی کرد. و تطبیق آن بر فرد خاص به شکلی که در فیلم آمد با این پشتوانه ضعیف واقعاً محل تأمل است.
در آخر باز هم لازم است اشاره شود که بر ما لازم است توجه به کلام علما و اطاعت از ولی فقیه و حرکت در مسیر زمینه‌سازی با پالایش درونی خود با تطهیر نفس و تلاش برای ایجاد آمادگی عمومی تحت سرپرستی و هدایت ولی فقیه و علمای بزرگوار باشیم.
مهدی یوسفیان- معاون پژوهش مرکز تخصصی مهدویت /مشرق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد