روایات راجع به حضرت ولی عصر (ع) و جریانات ایام غیبت رنج بار آن حضرت و دوران ظهور سراسر نور و سرورش بسیار است. در این میان، روایات و خبرهای عینی متعددی مربوط به حضرت سیدالشهدا حسین بن علی (ع) است که ما به برخی از آنها بسنده می کنیم:
شیخ صدوق (ره) با سلسله سند نقل کرده که امام حسین (ع) فرمود:
«فِی التّاسِعِ مِن وُلدِی سُنَّهُ مِن یوسف (ع) وَ سُنَّه مِن مُوسَی بنِ عِمران (ع) وَ هُوَ قائِمُنا اَهلَ البَیت یصلِحُ الله تَبارکَ وَ تَعالی اَمرَهُ فِی لَیلَهٍ واحِدهٍ» (بحارالانوار ، ج51،ص132)
در نهمین فرزند من (مهدی) سنتی از یوسف است و سنتی از موسی بن عمران (ع) و او قائم ما اهل بیت می باشد. خداوند کار او را در ظرف یک شب اصلاح خواهد فرمود.
حضرت سید الشهدا (ع) در این روایت شریفه از چهار موضوع راجع به امام زمان سخن می گوید:
موضوع اول: اینکه در او سنتی از یوسف است، و مقصود آنست که خداوند یوسف را مستور داشته بود به طوری که او را می دیدند و نمی شناختند که او یوسف و فرزند حضرت یعقوب پیغمبر (ع) است، امام زمان (ع) نیز چنین است.
موضوع دوم: در او سنتی از حضرت موسی (ع) است. ولادت حضرت موسی مخفی صورت گرفت و بعد از مدتی از قوم خود غایب گردید، ولادت امام زمان (ع) نیز مخفیانه واقع شد و مدتی از مردم غائب بوده و خواهد بود.
موضوع سوم: او قائم ما اهل بیت است. گویا به نوعی تفاخر می کند که قائمی که در میان آل محمد (ع) پرورش می یابد و ظهور می کند نهمین فرزند من است.
موضوع چهارم: خداوند، امر او را در یک شب اصلاح می کند که ممکن است مقصود این باشد که بعد از طول مدت غیبت و گذشت سالیان محنت و مهجوری، خداوند ناگهان در یک شب اراده ی ظهور آن حضرت را خواهد نمود و با همان یک شب کار او را اصلاح خواهد فرمود. و ممکن است مقصود این باشد که چون ظهور کند، استیلای او بر جهان و قلع و قمع کردن دشمنان و بدخواهان به درازا نمی کشد و زمان زیادی نمی برد بلکه در یک شب کار او را اصلاح کرده و همه را در برابر او تسلیم و مطیع خواهد فرمود.
در نقل آمده است که عبدالرحمن بن سلیط گوید حسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام فرمود: «از ما خانواده، دوازده نفر مهدی و هدایت یافته اند که اولین آنان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) و آخرین آنها نهمین نفر از فرزندان من می باشد و اوست امامی که قیام به حق می کند. خداوند زمین را به وجود او زنده می سازد، پس از آنکه مرده بود و به وسیله ی او دین حق را بر همه ی ادیان، غالب و پیروز می گرداند، هر چند که مشرکان خوش نداشته باشند. برای او غیبتی است که مردمانی در آن از دین بر می گردند و گروه هایی هم در میان شرایط غیبت بر دین ثابت می مانند و آنان مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و بدانها گفته می شود پس این وعده ی ظهور، چه زمانی است اگر شما راست می گوئید؟ آگاه باشید کسی که در غیبت او بر اذیت ها و تکذیب دیگران صبر کند به منزله کسی است که با شمشیر، پیش روی رسول الله (ص) و به حمایت از آن حضرت بجنگد.»
این کلام شریف حضرت امام حسین (ع) درباره ی فرزند گرانقدرش حضرت مهدی (ع) نکات بسیار مهم و جالب و شنیدنی را به ما می فهماند.
اولاً: یادآور می شود که ذوات مقدسه ای که مشمول نور هدایت الهی هستند دوازده نفرند و آنان مشخص اند و آغازگرشان حضرت امیرالمؤمنین (ع) و خاتم آنان آن کسی است که در طبقه نهمین نسل حضرتش قرار دارد، و قائمی که از آل پیغمبر به گوش ها خورده، اوست.
ثانیاً: زمین که بر اثر بدی ها و فساد و شرارت ها مرده است، به یمن وجود او زنده و آباد می گردد. و دین حق در پرتو وجود نازنین او بر همه ی ادیان، پیروز می گردد و علی رغم خواسته ی مشرکان، دین اسلام، حاکم خواهد شد.
ثالثاً: از غیبت امام زمان (ع) سخن می گوید و اینکه غیبتی چنان طولانی دارد که گروه هایی بر اثر دوری از آن حضرت دچار انحراف و ارتداد گردیده و از دین خدا خارج می شوند و در همین حال، مردمی نیز ثابت قدم می مانند. ولی مورد اذیت و سرزنش منحرفین واقع می شوند که پس آن امامتان کجاست؟ اینها همه اخبار غیبی است که حضرت امام حسین (ع) در مورد مهدی موعود (ع) داده اند.
در پایان متذکر اجر و ثواب و پاداش انسان های پاک و اهل ولایت و دلدادگان امام زمان می شوند که آن آزارها و زخم زبان ها را تحمل می کنند و کمترین ضعف و فتوری در ارکان ایمان شان به وجود نمی آید.
طبق فرموده آن بزرگوار اجر و پاداش اینها اجر و پاداش کسی است که به همراه پیامبر خدا (ص) به جنگ رفته و در اردوی آن حضرت است و جلو روی آن بزرگوار، برای پیروزی اسلام، شمشیر می زند.
از بهترین توصیفاتی که راجع به حضرت امام حسین (ع) شده، توصیفی است که حضرت ولی عصر ارواحنا فداه راجع به آن حضرت کرده است؛ آنجا که در خطاب خود به جد بزرگوارش امام حسین (ع) می گویند:
«کُنتُ لِلرَّسُولِ وّلَداً وً لِلقُرآن سَنَداً وَ للاُمَّه عَضُداً وَ فِی الّاعَهِ مُجتَهِداً حافِظاَ لِلعَهد وَ المیثاق ناکِباَ عَن سُبُلِ الفُسّاق تَناوه تأوه المَجهُود طَوِیل الرُکُوع وَ السُّجُود زاهِداَ فِی الدُّنیا ژُهدَ الرّاحِل عَنها ناظِراَ بِعَین المُستَوحِشِینَ مِنها»
تو ای حسین! برای رسول خدا فرزند و برای قرآن سند و برای امت بازوئی بودی، در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پیمان حافظ و مراقب بودی، از راه فاسقان سر بر می تافتی، آه می کشیدی، آه آدمی که به رنج و زحمت افتاده، رکوع و سجود تو طولانی بود، زاهد و پارسای در دنیا بودی، زهد و اعراض کسی که از دنیا رخت برکنده است، با دیده ی وحشت زدگان بدان نگاه می کردی.

در این عبارات، بسیار جالب و روح افزا جدّ بزرگوار خود حسین (ع) را با ده عنوان وصف کرده است:
1. امام حسین (ع)، فرزند سول خدا (ص) بود، او نواده ی پیامبر اکرم به شمار می رفت، و رسول خدا او را فرزند خویشتن می خواند.
2. او سند و پشتوانه ی قرآن بود. قرآن، با اتکاء به وجود مقدس امام حسین (ع)، در جهان استقرار و گسترش یافت و هر آنچه را که قرآن کریم، در قالب الفاظ، بیان فرموده در وجود مطهر حسین (ع) رؤیت و مشاهده می شود.
3. آن حضرت بازوی امت بود، امت اسلامی با وجود حضرت حسین (ع) دارای بازویی پر توان و قدرتمند بوده و هستند و به همین دلیل می توانند همه ی قدرتهای ضد خدایی را در هم بشکنند و نابود سازند.
4. امام حسین (ع) در راه اطاعت پروردگار، سخت کوش و تلاشگر بود. دعا، نیایش، ابتهال، نماز و مناجات شبانه ی وی در تاریخ، ضبط شده و خود مایه ی اعجاب آدمی است.
5. آن بزرگوار نگهدار عهد و میثاق بود. عهد و پیمان با خداوند یا با مردم را هرگز نقض نکرد و ثابت و استوار روی پیمان خویشتن می ماند و وفا می کرد.
6. او از راه و روش فاسقان و فاجران روی گردان بود. هرگز روی به آنان نیاورد و تمایل به سوی آنان نکرد و چطور ممکن است کسی که فناء فی الله پیدا کرده به مخالفان فرمان پروردگار روی بیاورد و به آنان تمایل پیدا کند؟
7. امام حسین (ع) دردمندانه آه می کشید، چون ناله ی کسی که سخت به رنج و زحمت افتاده و بار سنگینی از غصه و اندوه در دل دارد و در سینه اش جراحتی التیام ناپذیر است.
8. رکوع ها و سجودهای طولانی داشت، مدت ها در حال رکوع و سجود می ماند و ذکر خدا می کرد. به نظر می رسد که این جمله، رمز شوق عمیق و ریشه دار آن بزرگوار به معبود و محبوب حقیقی اش خداوند متعال است و چون از خلوت با خدا و انس به ذات لایزال او لذت می برد از این رو سجده را که درست خلوت با خداست طول می داده و احساس خستگی نمی کرده اند.
9. سیدالشهداء (ع) نسبت به دنیا زاهد، بی رغبت و بی علاقه بود دنیا در نظر مبارک و خدا بین آن حضرت، جلوه و جلا و فروغ و بهایی نداشت چنان از دنیا اعراض کرده بود که گویا بکلی از آن برکنده شده و قدم در سرای ابدی و جهان آخرت گذاشته است.
10. نظر امام حسین (ع) به دنیا نظر وحشت زدگان بود. آنجا که نظر دیگران نظر خریداری و نگاه عاشقانه بود، نظر آن بزرگوار به دنیا نظر انسان وحشت زده بود و نگاهش، نگاه دل بریدگان از آن، و بالاخره او از دنیا و زرق و برق آن در فرار بود که این چیزها در چشم انسان دریا دلی چون امام حسین (ع) کمترین فروغی ندارد.
یکی از فقرات زیارت عاشورای حضرت امام حسین (ع) این جمله مبارکه است:
«وَ اَسئَلهُ اَن یبَلِّغَنِی المَقامَ المَحمُودَ لَکُم عِندَالله وَ اَن یرزُقَنِی طَلَبَ ثارِکُم مَعَ اِمامٍ هُدَی ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالحَقّ مِنکُم»
من از خداوند درخواست می کنم که مرا به مقام شایسته و ستوده ای که برای شما در نزد پروردگار است برساند و مرا نصیب کند که در رکاب امام هدایت از خاندان شما که ظهور کرده و به حق نطق می کند- حضرت مهدی موعود (ع)- خونخواهی شما نموده و انتقام خون بنا حق ریخته شما را بگیرم.
آری در زیارت مخصوص امام حسین (ع) در روز عاشورا نیز هر فصل دیگری که این زیارت شریف خوانده شود و در ضمن توسل به حضرت سیدالشهدا (ع) شخص زائر و متوسل با دنیایی از درد، غم، سوز و گداز از خدای قاضی الحاجات درخواست می کند که او را موافق بدارد تا در معیت و همراهی امام زمان ارواحنا فداه و در رکاب پرافتخار آن پیشوای جهانی بیاید و انتقام خون پاک امام حسین (ع) را از جنایتکاران بنی امیه بگیرد.
شگفت انگیز است که هم خود و هم زیارت عاشورا یادآور ارتباط بسیار قوی و نیرومند این دو حجّت بزرگ الهی اند. برنامه عاشورا و زیارت عاشورا دلدادگان امام حسین (ع) را به امام زمان متّصل ساخته و پیوند می دهند و انسان ها را از مسیر عاشورا و زیارت جانسور امام حسین (ع) و در عین سوگ و عزا و توسل به آن حضرت به سوی امام عصر متوجه می سازند.
بخش اول از سلسله مقالات سیدالشهدا(ع) در جبین امام زمان(عج):
« امام بعد ، امروز که اینجا نشستهاید ، هر کس ملاحظهی حال خود کند ،اگر میبینی هیچ نگفته و نشنیده ، دلت گرفته است و گریه بر تو مستولی شده ، و چنین حالتی در خود ملاحظه کردی بشارت باد تو را که علامت ایمان است » (1)
هر بار که این جملات حزن آور شیخ شوشتری را میخوانم ، یادم می آید که فرود آمدن اشک برای سیدالشهداء علیه السلام ، بهانه نمیخواهد و حاجتی به روضه و مصیبت خوانی ندارد . همین که نام حسین علیه السلام را میشنوی میان این اسم و غربت تناظر برقرار میکنی ، و وقتی مفهوم غربت را فهم کرده باشی و تلخکامی آن را چشیده باشی ، دیگر تو میمانی و پلکهایی مرطوب ، تو میمانی و قطرههایی سرازیر ...
هر دو غریب
زیارت ناحیه را که میشناسی ، زیارتی است که شیخ مفید در کتاب المزار از قول امام عصر علیه السلام نقل نموده . جملات جانگداز این مصیبت نامه به آشکاری نشانت میدهد که رابطه و علاقهای ناگسستنی و محکم ازجهات مختلف میان سیدالشهداء علیه السلام و واپسین فرزندش برقرار است .
امام عصر علیه السلام را « طرید الوحید الغریب »(2) - طرد شدهی تنهای غریب - خواندهاند . صاحب ما ناشناخته است ، کسی به عظمت و قدرش آگاه نیست ،کمتر کسی گاه و بیگاه دست به دامان او میشود . ولایتش عصمتش و امامتش مورد تعرض تاریک فکران قرار میگیرد .
امام عصر علیه السلام غربت زده است ،یادش از در و دیوار روزگار ما زدوده شده ، کسی سراغش را نمیجوید ،روزها و ساعتها به غفلت از او میگذرد و اندکند آنان که به رضای او اهمیت میدهند .
امام عصر علیه السلام از اهل و دیارش دور افتاده و ساکن تنهای بیابانها شده و اگر چه گاه در میان ماست ، اما با ما نیست و تنهاست و حال ، این غریب ، جد شهیدش را اینگونه میخواند:
السلام علی غریب الغرباء
السلام علی شهیدالشهداء
السلام علی المظلوم بلاناصر (3)
سلام بر غریب غریبان ،
سلام بر شهید شهیدان ،
سلام بر مظلوم بییاور ،
او و پدر بزرگوارش هر دو تنهایند ، بییاورند ،دور افتادهاند ، طرد شدهاند و ... غریب !
هر دو یتیم نواز
اگر امام ،پدر شفیق باشد و انیس دم تنهایی ، اگر صاحب الزمان ما خوب را « اب رحیم »(4) - پدر مهربان - بخواند ، وقتی دستمان به او نرسد ، چه حسی از یتیمی و بیکسی به ما دست میدهد ؟ چه دردی با دوری و بیخبری او به جانمان میافتد ؟
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند :
اشد من یتم یتیم الذی انقطع عن أبیه یتم یتیم انقطع عن إمامزمانه و لایقدر علی الوصول إلیه (5)
سختتر از یتیمی کسی که پدرش را از دست داده ، یتیمی است که از امام زمانش دور افتاده و به او دسترسی ندارد .
آری ، این یتیمی سختتر و آزار دهندهتراست ، این حس غریب بیپدر زیستن و بی پناه نفس کشیدن ، سوز بیشتری دارد ما یتیمان ، بهارمان را گم کردهایم ،طراوتمان را گشتهایم و نیافتهایم ، از گرمای نوازشش محروم شدهایم و از گرد قافلهاش وا ماندهایم . این پدر مهرورز ما نیای بزرگوارش را اینگونه میخواند :
کنت ربیع الأیتام و عصمه الأنام (6)
تو بهار یتیمان و پناهگاه مردمان بودی
امام عصر علیه السلام و اباعبدالله ، هر دو بر ما یتیمان مشفق و دلسوز و نگرانند ، و هر دو پناه بخش ما پناه جویانند، و هر دو آغوش عشق پدرانهشان به رویمان باز ! ...
هر دو کشتی نجات
کسی که غرق گرفتاری شده و با تلاطم امواج زندگی دست به گریبان است ؛ کسی که در گرداب اسیر شده و ظلمات ، هیچ سوسویی به چشمش نمیرساند، چرا پنجهاش را از میان هیاهوی امواج بیرون نمیکند تا دستگیری به نجاتش بیاید ، امام حسین و امام عصر علیهما السلام هر دو را کشتی نجات بخش دانستهاند . و مگر در زیارت این هر دو بزرگار نخواندهای ؟
السلام علیک یا سفینه النجاه (7)
پی نوشتها :
(1) مواعظ ، شیخ شوشتری
(2) کمال الدین ، باب 34 ف ح 4.
(3) بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.
(4) دعای عبرات – ربیع الأنام.
(5) مستدرک الوسائل ، ج 17 ، ص317 تا 327.
(6) بحارالانوار ، ج 101 ، ص317.
(7) بحارالانوار ، ج 101 ، ص317.
بخش دوم از سلسله مقالات سیدالشهدا(ع) در جبین امام زمان(عج):
وقتی به اوصاف برآمده از زبان امام عصر علیه السلام دربارهی امام عشق - حسین بن علی علیه السلام – بنگری ، محبت بی انتهای مهدوی را نسبت به پدر بیشتر در مییابی.
السلام علیک سلام العارف بحرمتک المخلص فی ولایتک . (1)
سلام بر تو ! سلام برکسی که مقام تو را میشناد و در دوستیش به تو خالص است .
مولای ما خود را ولی مخلص سید الشهداء علیه السلام میداند و به او میگوید که حرمت و مقامش را می شناسد و با محبت او به خدایش تقرب میجوید . امام عصر علیه السلام مصداق این فرموده است :
أحب الله من أحب حسیناً ...(2)
خدا دوست دارد دوستدار حسین را
] پدر جان![ تو وفادار به امانتها ،
دوستدار خویهای نیکو ،
صاحب کرامتهای آشکار ،
نماز شب گزار تاریکیها ....
صاحب رتبههای بلند ،
مقامهای فراوان ،
سرشتهای ستوده ،
دارای موهبتهای بسیار ،
بردبار رشید ،
توبهگر سخاوتمند ،
و دانا و استوار ] بودی [ ... (3)
عمق مصیبت بسته به معرفت
میدانی که محبت و معرفت با هم ارتباط مستقیم دارند هر چه بیشتر نیکوییهای کسی را بشناسی و از منزلتش آگاهتر باشی و والاییش برایت درک نمودنی تر باشد ، محبت به او آتشینتر و داغتر است و مگر زیر سقف گیتی کسی را در معرفت به سید الشهداء نظیر صاحب الزمان علیه السلام سراغ داری ؟ وقتی این آتش محبت سر برداشته باشد و این پیوند و وابستگی شدید قرنها بر قرار باشد ، وقتی قلب صاحب ما با هر تپش حسین حسین کند و سینهاش مالامال از عاطفه و مهر به پدر باشد ، تو فکر کن که چه حالی خواهد شد وقتی مصیبت پدر به سرش بیاید ! آن هم چه مصیبتی که :
ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الإسلام (4)
چه بزرگ است این مصیبت و اندوه آن در اسلام !
آن روز که اباعبدالله علیه السلام و فرزندان و فدائیانش ، در صحرای کربلا تشنه و تنها میجنگیدند ، بر پهنهی زمین ،همانند و هم ردیفی نداشتند . برگزیدگان و یکتایان و دست چینهای خداوند ، آن روز سر باختند، آن هم چه سرباختنی و چه به خون غلتیدنی ! پس نه آن انسانهای بیبدیل جایگزین داشتند و نه فاجعهای که بر سرشان آمد هرگز مکرر شد .
گذار امام عصر علیه السلام در مصیبت امام حسین علیه السلام
این است که داغ کربلا آه از نهاد مولای ما برآورده است و او را شب و روز به گریه و افغان وا داشته است :
] سلام بر تو [ سلام کسی که قلبش به مصیبت و سختی تو زخمی و مجروح است و اشکش در هنگام یاد کرد تو ریزان ، سلام دردمند و محزون و شیدای سیه روز ،
سلام کسی که اگر با تو در کربلا بود تو را با جانش از تیزیهای شمشیرها نگه میداشت و باقیماندهی عمرش را برای تو در معرض مرگ میانداخت و در پیش رویت کارزار می کرد و تو را در برابر آنانی که بر تو هجوم آورده و شوریده بودند یاری میکرد و روح و جسد و مال و فرزندش را فدای تو مینمود ، و روحش فدای روحت باد و خانوادهاش نگاهدار و مدافع خانوادهات .
پس اگر روزگار ولادت مرا به تاخیر انداخته و مقدرات ، مرا از یاریت دور کرده است و برای کسانی که با توکارزار کردند ستیزگر نبودم و با کسانی که با تو دشمنی کردند نجنگیدم ، پس صبح و شام برایت ناله میکنم و جای اشک برایت خون می گریم .
به خاطر حسرت بر تو واندوه به آنچه تو را گرفتار کرد و شعلهور و در سوز و گداز تا اینکه از بیقراری سختیها و مصیبتها وغصهی اندوهگینی ( به خاطر از دست دادن فرصتها ) بمیرم ... (5)
خون به جای اشک ! این نه مبالغه که واقعیت است ، این ندبه و زاری ، این افسوس و تاسف آنقدر فزونی می گیرد که سفرهی اشک برای امام زمان علیه السلام از صبح تا شام گسترده است .
او از طرفی خاطرات تلخ کربلا را مرور می کند و رنجها و سختیهای آن را به یاد می آورد و رنج میکشد ، و از سویی دیگر این تاسف جانش را میخراشد که از آن صحنهی کارزار عقب افتاده و دست تقدیر نگذاشته که آنجا خود را سپر بلای پدر کند و از حریم اودفاع نماید و عمر و مال و جان و زن و فرزند را فداییش سازد .
حسرت و افسوس عقب ماندن و داغداری و سوز صحنهها چه با قلب رئوف مولای ما می کند ؟ و چه خشمی را در جان او برآشفته می کند و چه حرارتی را به جان او تحمیل مینماید ؟
و مگر نشنیدهای :
« إن لقتل الحسین حراره فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابداً » (6)
برای شهادت حسین حرارتی سرد ناشدنی در قلبهای مومنان است .
و مگر نمیدانی که پیشانی اهل ایمان در این روزگار سر به کدامین قدم میساید ؟ پس این کورهی حرارت را خون عزیز پرده نشین ما شرر آلود میکند و آتشفشان این گداز از سینهی او نشأت میگیرد .
خواستهی امام عصر علیه السلام پس از ذکر مصائب
اینچنین است که حضرتش در قنوت پس از این زیارت ، از خدای متعال چنین میطلبد:
اللهم إنی أسئلک بحق هذا الإمام فرجاً قریباًو صبراً جمیلاً و نصراً عزیزاً (7)
خدایا ، به حق این امام - سیدالشهداء - از توگشایشی نزدیک ، صبری زیبا و پیروزی سربلند میخواهم .
امام عصر علیه السلام از خداوند برای این مصیبت صبر جمیل میطلبد . صبری که شکایت از ناشکیباییش را مولای ما به هیچ مخلوقی نمیگوید و فقط با خالقش در میان میگذارد و گشایش و فرجی نزدیک می طلبد و فتح و پیروزیی سربلند در راه انتقامش و موفقیت خونخواهیش از قاتلان پدر !
او این دعا را به من و تو نیز سفارش کرده است :
إنی لأدعو لمؤمن یذکر مصیبه جدی الشهید ثم یدعو لی بتعجیل الفرج و التأیید (8)
من برای کسی که مصیبت جدم سید الشهداء را یاد کند و سپس برای تعجیل فرج و تأیید امر من دعاکند ، دعا خواهم کرد .
خواستهی فرشتگان عزادار امام حسین علیه السلام
السلام علی من بکته ملائکه السماء (9)
وقتی امام حسین علیه السلام مظلومانه و غریب به شهادت رسید ، ضجهی فرشتگان و ناله و فریاد آنان بلند شد ، خطاب به خداوند عرضه داشتند :
بارالها ! ای سرور ما ! آیا غافلی از آنکه برگزیده و فرزند برگزیده و بهترین آفریدهی تورا کشته است ؟
خدای متعال فرمود :
«ای ملائک من آرام گیرید، قسم به عزت و شکوهم که از آنان انتقام خواهم گرفت هر چند پس از مدتی »
سپس خدای متعال از ] وجود نورانی [ ائمه علیهم السلام برای ملائک پرده برداشت ؛ فرشتگان شادمان شدند ، یکی از آن ( بزرگواران) در آن میان ایستاده بود و نماز میخواند. خدای متعال فرمود :
« با این ایستاده مرد از آنان انتقام میکشم .» (10)
پی نوشتها :
(1) بحارالانوار ، ج 98 ، ص354 ، زیارت امام حسین (ع)-مفاتیح الجنان ، زیارت امام عصر(ع) در روز جمعه.
(2) بحارالانوار ، ج 37 ، ص74.
(3) بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.
(4) زیارت عاشورا ، مفاتیح الجنان .
(5) بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.
(6) مستدرک الوسائل ، ج 10 ، ص 318.
(7) بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.
(8) مکیال المکارم ، ج 2 ، ص 46.
(9) بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.
(10)مکیال المکارم ، ج 1 ، ص 129.