درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

نقش زنان در انقلاب مهدی (ع)

نقش زنان در انقلاب جهانی مهدی (ع)

چرا همواره در مورد یاران مهدی (ع) از مردان سخن به میان آمده ، آیا زنان در این راستا هیچ نقشی ندارند ؟
اینکه بیشتر از مردان سخن به میان می آید ، از این رو است که در آغاز قیام ، بیشتر مسأله جهاد و جنگ و دفاع ، مطرح است ، که طبعاً مردان در میدانها هستند ، ولی بانوان در پشت جبهه به تلاش و حمایت از راه مهدی (ع) می پردازند .
در مورد 313 نفر یاران مخصوص حضرت مهدی (ع) اتفاقاً در بعضی از روایات ، شرکت زنان نیز مطرح شده از جمله امام باقر (ع) فرمود :
... و یحیئی والله ثلاث ماه و بضعه عضر رجلاً فیهم خمسون امرئه یجتمعون بمکه علی غیر میعاد قزعاً کقزع الخریف:
‹‹سوگند به خدا سیصد و اندی نفر مردمی آیند ، در میانشان پنجاه نفر زن هستند ، در مکه اجتماع می کنند ، بی آنکه قبلاً وعده داده باشند ، آمدنشان همانند ابرهای پاییزی است.›› (که با حرکات تند می آیند و در آن مرکز جمع می شوند). (بحارالانوار، ج52 ، ص223- اعیان الشیعه ، ج2 ، ص84.)
و از مفضل نقل شده : امام صادق (ع) فرمود : ‹‹سیزده زن همراه مهدی (ع) هست.››
عرض کردم : ‹‹این بانوان برای چه در کنار مهدی (ع) هستند؟››
فرمود : ‹‹اینها مجروحان را مداوا می کنند ، و از بیماران جنگی ، پرستاری می نمایند ، چنانکه زنان در عصر پیامبر (ع) همراه آن حضرت ، در جنگها این کارها را برعهده می گرفتند.›› (اثباه الهداه، ج7،ص150 و 171.)


این عده از زن و مرد ، با توجه به قیام جهانی حضرت مهدی (ع) بسیار اندک هستند ؟

این یاران ، در آغاز کار به حضرت مهدی (ع) می پیوندند ، سپس روز بروز و مرحله به مرحله بر یاران آن حضرت می افزاید . به عبارت روشنتر : این افراد ، یاران ویژه هستند که هسته مرکزی و اعضای اصلی مقر حکومت جهانی آن حضرت را تشکیل می دهند ، مثلاً در روایتی آمده : ‹‹360 مرد کامل الهی در بین حجرالاسود و مقام ابراهیم (ع) با امام قائم (ع) بیعت می کنند ، و آنها وزیران او هستند که بار سنگین مسوولیتهای کشور جهانی را اداره می نمایند.››
و نیز فرمود : ‹‹در جریان فتح و آزاد سازی روم ، هفتاد هزار نفر از یاران مهدی (ع) تکبیر گویان ، شرکت دارند ، همزمان با غرش تکبیر اول آنها ، یک سوم روم فتح می شود ، و همزمان با غرش تکبیر دوم آنها ، یک سوم دیگر روم ، و همزمان با غرش تکبیر سوم آنها ، همه روم ، آزاد می گردد.››
و یا در نقل دیگر از امام باقر (ع) نقل شده که فرمود : ‹‹هفتاد هزار نفر از افراد راستین و خالص از اهل کوفه به حمایت امام عصر (ع) بر می خیزند.›› (بحارالانوار ، ج52،ص390)

چرا مهدویت ؟

قرن هاست که میلیون ها دل بی قرار و عاشق، چشم به راه آمدن انسانی بزرگ و الهی از خاندان پیامبر اسلام اند، تا با آمدنش جهان به سامان برسد و عدالت جهانی حاکم شود.
آن شخصیت موعود را به نام «امام زمان» و «حضرت مهدی»(عج)می شناسیم.
راستی ... او کیست؟ کجاست؟ چرا از چشم ها پنهان است؟ چه میکند و کی خواهد آمد؟ وقتی بیاید، جهان و مردمان چگونه خواهند شد؟ او چطور خواهد توانست دنیا را اصلاح کند؟ یاران او کیستند و نیروی او چیست و از کجاست؟ در این همه سال، چرا غایب است؟ آیا می توان او را دید و دیدنش چه شرایطی لازم دارد؟ آیا تا به حال کسی او را دیده است؟ چهره ی دوست داشتنی او چگونه است؟ پس از آمدن او دنیا چه خواهد شد، آیا به آخر می رسد؟ یاران او چه کسانی و چند نفرند و آیا ما هم می توانیم از یاوران او باشیم؟ آیا غیر از مسلمانان، کسان دیگری هم هستند که منتظر یک «مصلح جهانی» باشند؟
این ها و سؤال های بی شمار دیگر ، در اذهان پیروان و منتظران است.

 


پس ما باید او را بهتر بشناسیم تا بتوانیم او را بهتر و بیشتر دوست داشته باشیم. او انسانی برتر از انسان های معمولی است. او ذخیره ی خدا برای نجات بشریت است. پس ویژگی های او هم با دیگران متفاوت است. اینکه خدا می خواهد روزی، جهان را به عدالت، و مردم را به سعادت کامل برساند، وعده ی درستی است و این خواسته ی خدا نیز به دست او انجام خواهد گرفت.
«معرفت» او ما را به «محبت» او می کشاند، و محبت و علاقه به او ، ما را در مسیر «اطاعت» وهمراهی و همسویی با او قرار می دهد.
به این صورت بهتر میتوانیم خدا را عبادت کنیم و مسلمانی خویش را نشان دهیم ، زیرا که خداوند بزرگ ، پیامبران و امامان-علیهم السلام- را سرمشق و الگوی ما قرار داده است. امروز، الگوی زنده و کامل برای هدایت و کمال، حضرت مهدی(عج) می باشد. شناخت او و کسب رضای او، ما را به رضای پروردگارمان می رساند. «امام شناسی» برای ما یک تکلیف است و عمل طبق خواسته ی امام، تکلیفی دیگر.

بازهم ، جمعه است و روز انتظار
بازهم ، حرف دل به یاد یار
از تو گفتن، ای امید عصرها
مثل شعر تازه ای سرودن است
ما در ابتدای جاده ی امید ایستاده ایم
چشم و گوشمان به انتظار یک صداست،
یک صدای آشنا
دل، جدا ز یاد تو
آشیانه ای خراب و بی صفاست
یاد سبز و روح بخش تو
یاد لطف بی نهایت خداست
کوچه ی باغ سینه ام،
ای گل محمدی به عطر نامت آشناست
آن که در پی تو نیست، کیست؟
آن که بی بهانه ی تو زنده است، در کجاست؟

فرزند موعود

سال ها قبل از تولد فرزند موعود «قائم آل محمد»سخنان زیادی گفته و نقل می شد. از زمان پیامبر خدا(ص) و از زبان او، درباره ی کسی سخن گفته می شد که از نسل اوست و در آینده به دنیا خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت.
این پیشگوئی، از سویی مؤمنان و پیروان حق و ستمدیدگان تاریخ را خوشحال و امیدوار می ساخت و به آینده ای بهتر و روشن تر نوید می داد ، از سوی دیگر ستمگران و قدرت های باطل و زورگویان را نگران می ساخت. امامان دیگر که جانشین حضرت محمد(ص) بودند ، هر کدام در زمان خود و به نوبه ی خود ، مژده ی آمدنش را می دادند و درباره ی ویژگی های او و انتظار و وظیفه ی مردم در این مدت و خصوصیات دوران حکومت جهانی او سخن می گفتند. این سخنان نورانی، مجموعه ای از احادیث را تشکیل می داد که دهان به دهان و سینه به سینه نقل می شد و راویان ، آنها را در کتاب ها و دست نوشته های خویش ثبت می کردند. در روایات، از او به عنوان «قائم آل محمد»یاد می شد.(1)


 

ولی آن قائم که بود و این لقب بر کدام یک از امامان تطبیق می کرد؟
گاهی از بعضی امامان سؤال می کردند: آیا شما قائم هستید؟ می فرمودند: همه ی ما قائمیم، ولی آن قائمی که وعده ی آمدنش داده شده ، آخرین امام و نهمین فرزند از نسل حسین بن علی(ع) است و خداوند به دست او جهان را اصلاح ، همه ی ستم ها را نابود کرده و عدالت را در همه ی گیتی حکمفرما خواهد ساخت.(2)
با این حساب پیش بینی می شد که در میان مشتاقان و دوستدارانش ، دشمنانی در کمین هم داشته باشند ، تا اگربه دنیا آمد، نابودش سازند. همان گونه که مژده ی ظهورحضرت موسی(ع) برای نجات قوم بنی اسرائیل ،قدرت های فرعونی را هراسان کرده بود و برای پیشگیری از پیدایش و تولد او ، فرعون چه نقشه ها که نکشید وچه نوزادان پسر را که نکشت.(3)
ولی تدبیر و برنامه ی خدا، بر خواسته و نقشه ی فرعون چیره شد و موسی(ع) پنهانی به دنیا آمد و بزرگ شد و به پیامبری رسید و قوم ستمدیده ی بنی اسرائیل را نجات داد و فرعونیان در رود نیل غرق شدند، تا عبرتی برای ستمگران باشند.(4)
خلفای عباسی امامان شیعیان را زیر نظر داشتند، چون می دانستند که آن «موعود» از نسل اینان خواهد بود؛ به خصوص از زمان امام هادی (ع) و امام عسکری(ع) کنترل و مراقبت شدیدتر شد. هم امام هادی و هم امام عسکری(ع) به اجبار در سامرا در یک منطقه ی نظامی به سر می بردند، تا بیشتر زیر نظر نیروهای دستگاه خلافت باشند.
چون امام حسن عسکری(ع) در عَسکر(لشکر) تحت نظر بودند، به این نام مشهور شدند.
از آن جا که خدا می خواست، تولد این نوزاد موعود نیز، معجزه آسا انجام گرفت و از گزند دشمنان محفوظ ماند.
آمدی با مژده ای شیرین بوی گل در آسمان پیچید
میده ات دل های غمگین را شور و شوق تازه ای بخشید(5)

 پی نوشتها : 
(1) به عنوان نمونه : کلینی، کافی، ج۱، ص۳۹۷ .
(2) به عنوان نمونه : مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۲۲۶ .
(3) سوره مبارکه قصص ، آیه ی ۴ .
(4) سوره مبارکه قصص ، آیه ی ۴۰ .
(5) شعر از علی اصغر سید آبادی .

امام مهدی (عج) در غدیر

امام مهدی (عج) در غدیر

در خطبه غدیر (سخنرانی پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم در معرفی امام علی علیه السلام) به حضرت بقیه الله الاعظم، توجه خاصی شده است.

خبر دادن از مهدی موعود برای آن مردمی که قبول ولایت امیر المؤمنین علیه السلام برایشان سنگین بود، بیانگر آینده نگری اسلام و برنامه بلندمدت دین الهی برای مسلمین است. اگرچه برخی با آنکه آن روز با علی بن ابی طالب علیه السلام بیعت کردند؛ پیمان شکسنتد. ولی حقایق در طول زمان برای نسل‌ها روشن گشت، و از‌ آنجا که کارها به دست خداوند است، روزی امر اهل بیت علیهم السلام ظاهر خواهد شد. آن روز، جهان به دست جانشینان واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سپرده می‌شود و انتقام آنچه در طول قرنها بر ایشان رفته است، گرفته خواهد شد.

لازم به ذکر است که اعلام این مطالب در غدیر، یک پیشگویی و اخبار از غیب نیز به شمار می‌آید.

در خطبه غدیر، 25 جمله درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  آمده است که آنها را تحت 6 عنوان می‌توان خلاصه کرد:

الف: بشارت به آمدن او: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این باره می‌فرماید: «او کسی است که همه پیشینیان به آمدن او بشارت داده‌اند.»(خطبه غدیر؛ احتجاج طبرسی، ج1، ص66.)

ب: خاتمیت او: یعنی امامت در امامان تعیین شده، اتصال دارد و منقطع نمی­گردد تا زمانی که به دست خاتم و آخرین آنان که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  است، برسد.

ج: مقام و منزلت او: در این باره دو جهت ذکر شده است:

1. فضائل و مناقب او:

- او «انتخاب شده خداوند» و «هدایت یافته» و «کمک شده» است.

- نور از جانب خداوند در او قرار داده شده و نوری نیست مگر با او، و حقی نیست جز با او.

2. مقام و شأن اجتماعی او:

- او ولی خدا در زمین و حکم کننده خدا در میان خلق است.

- کارها به او سپرده شده و او امین خداوند بر سِرّ و آشکار الهی است.

- او یاری کننده دین خدا است.

- او هر صاحب فضلی را به قدر فضلش و هر صاحب جهلی را به قدر جهلش نشانه می‌دهد.

د: علم او: این مسأله را نیز از دو بعد می­توان در خطبه غدیر به دست آورد:

1. او وارث هر علمی است و علمش به همه چیز احاطه دارد.

2. علم او به دریای عمیق علم الهی اتصال دارد.

هـ: قیام او: در دو مورد از خطبه غدیر، کلمه «القائم المهدی» بکار رفته و بعد از آن به قدرت مطلقه و تمام عیار حضرت بقیه الله الأعظم ـ ارواحنا فداه ـ اشاره شده که از جانب الهی به او عطا گردیده است و هیچ قدرتی طاقت برابری با او را ندارد.

 

 

 

این موضوع از سه جنبه مطرح شده است:

1. کسی بر او غالب یا علیه او کمک نمی شود و او همه قلعه‌های محکم را فتح می‌کند.

2. او بر همه ادیان و بر همه گروه‌های شرک غالب می‌شود و آنان را هدایت می‌کند و یا (متعصبان را) نابود می­کند.

3. خداوند همه آبادی‌ها و شهرهای جهان را تحت تصرف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در می‌آورد.

و: انتقام او: در قسمتی از خطبه غدیر به این مسأله تصریح شده است که اگر چه حق اهل بیت علیهم السلام و شیعیانشان در طول تاریخ توسط ظالمین پایمال شده است، ولی منتقمی خواهد آمد و گذشته از عذاب اُخروی، در همین جهان دل دوستان را با گرفتن انتقام از دشمنان، مسرور خواهد کرد. این نکته در قالب سه جمله آمده است:

1. او حق خداوند و هر حق را که به اهل بیت علیهم السلام مرتبط شود، خواهد گرفت.

2. او انتقام هر خون به ناحق ریخته اولیاء خدا را خواهد گرفت.

3. او از تمام ظالمان عالم، انتقام خواهد گرفت.

در بخش ششم خطبه نیز سه موضوع ذکر شده است:

1. نورانیت ونسل نورانی حضرت: آنجا که می‌فرماید: «نور از طرف خداوند در من، و سپس در علی علیه السلام و نسل او تا مهدی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف  قرار داده شده است».

2. گرفتن حقوق اهل بیت به دست حضرت، آنجا که می‌فرماید: «مهدی، حق خداوند و هر حقّی را که برای ماست خواهد گرفت».

3. اختیار مطلق زمین به دست حضرت، آنجا که می‌فرماید: «هیچ سرزمین آبادی نیست مگر آنکه خداوند تا روز قیامت اهل آن را به خاطر تکذیبشان هلاک می‌کند، و آن را در اختیار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  قرار می‌دهد».

در بخش هشتم خطبه سه موضوع دیگر ذکر شده است:

1. خاتمیت آن حضرت، آنجا که می‌فرماید: «خاتم امامان مهدی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ، از ما است».

2. غلبه او بر همه ادیان، آنجا که می‌فرماید: «اوست غالب بر ادیان، منتقم از ظالمین فاتح قلعه ها، غالب بر مشرکین، منتقم خونهای به ناحق ریخته، کمک کننده دین خدا، سرچشمه گرفته از دریایی عمیق، نشانه دهنده به افراد در حد خودشان، وارث علوم محکم کننده آیات الهی».

3. بشارت به او، آنجا که می‌فرماید: «اوست که کارها به دست او سپرده شده و گذشتگان به او بشارت داده‌اند، و او ست حجت باقی خداوند، و ولی او در زمین و امانتدار او بر سرّ و آشکار».

 

امام مهدی (عج) در قرآن

امام مهدی (عج) در قرآن

اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق و عدالت بر باطل و ستم و برپایی تمام ارزش‌های انسانی به دست مبارک «مهدی» اندیشه­ای است که همه گروه‌های مسلمان‏، آن را باور دارند؛ زیرا ریشه در قرآن کریم دارد؛ اما چرا نام «مهدی» در قرآن نیامده است؟ آیا اگر نام او می­آمد، باور مردم به او عمیق‌تر نمی­شد؟ برای پاسخ به این سؤال، روش­های قرآن مجید را در معرفی انسان‌های خوب و وارسته بیان می‌کنیم. قرآن برای شناساندن این افراد، از سه راه استفاده کرده است:

راه اول

معرفی با اسم: نخستین راه شناساندن، آوردن اسم شخصیت مورد نظر است؛ مانند: (و ما محمد الا رسول)(1) یا (واذکر فی الکتاب مریم)(2)

راه دوم

معرفی با عدد: شیوه دوم، بیان تعداد افراد خاص است. قرآن نقبای بنی اسرائیل را با عدد می­شناساند؛ مانند: (و بعثنا منهم اثنی عشر نقیبا)(3)

راه سوم

معرفی با ویژگی و صفت: شناساندن با ویژگی‌های فرد، بهترین راه معرفی است، زیرا راه را بر سودجویان می­بندد. نام جعلی درست کردن آسان است؛ ولی ویژگی­های هر فرد، مخصوص او است. همچنین قرآن، از افرادی نام می برد که با آن که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم را کاملاً با نام می شناختند؛ ولی باز او را انکار می‌کردند. قرآن کریم، اهل بیت را در آیه­های تطهیر، مباهله، ولایت(4) و... با این روش معرفی کرده است. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز در قرآن با این روش شناسانده شده است.  اینک بررسی چند آیه از آیات مهدویت:

آیه اول: آیا می­توان زنده بودن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را از قرآن استفاده کرد؟

برخی آیه­های قرآن کریم، وجود امام و حجت را بر روی زمین می­رسانند. یکی از این آیات، آیه چهارم سوره قدر است:

(تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر)

در شب قدر فرشتگان و روح با اجازه پروردگارشان برای هر امری فرود می آیند.

فعل «تنزّل» مضارع است و استمرار و تداوم را می­رساند؛ پس هر سال، شب قدر دارد. در شب قدر، فرشتگان و روح نازل می­شوند. از طرفی هر انسان، توانایی پذیرش فرشتگان -به ویژه روح که برتر از فرشتگان است- را ندارد و باید انسانی در مرتبه پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم باشد تا این قابلیت را دارا باشد. اما هم اکنون در شب قدر، فرشتگان و روح بر چه کسی نازل می­شوند؟ امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:

«شب قدر، در هر سال است و امر سال در آن شب نازل می­شود. برای این امر، والیانی پس از رسول خدا وجود دارد».

ابن عباس پرسید: «اینان چه کسانی هستند؟» فرمود: «من و یازده نفر از نسل و فرزندان من.»(5)

آیه دوم: اگر بخواهیم ویژگی‌های عصر ظهور مهدی امت را به بهترین شکل بیان کنیم، آیه­ای بهتر از آیه 55 سوره نور نمی­یابیم. در این آیه، خداوند به مؤمنان صالح وعده می­دهد و وعده او حق و یقینی است.(6) اما این وعده چیست؟ بهتر است آیه را بخوانیم و وعده های الهی را در آن ببینیم.

(وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنّهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدونی لا یشرکون بی شیئا)

خداوند، به مؤمنان درستکار شما وعده داده است آنان را در زمین جانشین می­کند؛ همچنان که گروهی از پیشینیان را جانشین کرده و دینی که برایشان می­پسندد، بگستراند و بعد از بیمناکیشان به آنان امنیت می­بخشد که آن زمان، من را می­پرستند و چیزی را شریکم قرار نمی‌دهند.

 

 

 

وعده­های خداوند به مؤمنان صالح

تمام زمین را در اختیارشان می­گذارد؛ همانند حکومت‌های صالحان گذشته؛ چون نوح و داود و سلیمان.

دین آنان را در تمام زمین برتری و گسترش می­دهد؛ دینی که خداوند برای انسان‌ها پسندیده است؛ یعنی اسلام همراه با ولایت اهل بیت «علیهم السلام» که جریان غدیر و آیه‌های مربوط به آن، آن را می­رساند.

امنیت و آرامش را جایگزین ترس و وحشت مؤمنان درستکار قرار می­دهد. البته امنیت کامل، زمانی حاصل می­شود که سراسر زمین در اختیار مؤمنان با تقوا باشد و دشمن قابل توجهی مقابل آنان نباشد.

نتیجه این حکومت، از میان رفتن جلوه­های شرک و نفاق و پرستش خدای یکتا است. در پرتو آن، برکت از آسمان و زمین آشکار می‌شود و همگان در رفاه و آسایش قرار می­گیرند.

رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم در ذیل این آیه فرمود:

وقتی قائم ما قیام کند، زمین را پر از عدل و داد می­کند، پس از آن که لبریز از ظلم و ستم شده باشد و فرمود:

خوشا به حال صبرپیشگان در پنهانی او و خوشا به حال یاری‌کنندگانش در قیام او.(7)

نکته مهم، این که وعده خدا، حق و تخلف ناپذیر است؛ ولی جهانی‌شدن آیین الهی تا کنون اتفاق نیفتاده است؛ به همین سبب مفسر بزرگ قرآن، مرحوم طبرسی رحمه الله در تفسیر این آیه می‌گوید:

چون گسترش دین در سراسر زمین و جهانگیر شدن آیین، از گذشته تا کنون پدیدار نشده است، به یقین، این امر در آینده اتفاق خواهد افتاد؛ زیرا جهانی شدن دین اسلام، وعده‌ای الهی است و وعده خدا، تخلف‌پذیر نیست.(8)

امام سجاد علیه السلام پس از تلاوت آیه فوق فرمود:

به خدا سوگند! اینان شیعیان ما هستند. خداوند به دست مردی از ما، این کار را در حق آنان خواهد کرد و آن مرد، مهدی این امت است و او همان کسی است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم (درباره او) فرموده است: «اگر از عمر دنیا جز یک روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی کند تا مردی از خاندان من حاکم جهان گردد. نام او هم نام من است. او زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد همان گونه که از ظلم و ستم لبریز شده باشد.»(9)

بررسی آیات دیگر را به مجال دیگر واگذاشته و در پایان، یادآور می‌شویم، اهل سنت نیز روایاتی آورده‌اند که آیاتی از قرآن را درباره حضرت مهدی(عج) و حکومت جهانی آن حضرت می‌داند؛ برای نمونه فخر رازی در ذیل آیه‌3 سوره‌ بقره، از مصادیق «غیب»، مهدی آل محمد(عج) را می‌داند که باید به آن ایمان داشت.(10)

 

پی نوشتها:

(1) سوره آل عمران، آیه 144.

(2) سوره مریم، آیه 16.

(3) سوره مائده آیه 12.

(4) سوره احزاب آیه 32؛ سوره آل عمران آیه 61؛ سوره مائده آیه 55.

(5) اصول کافی، ج1،ص 532، ح11.

(6) در بیش از بیست آیه قرآن، حق بودن وعده‌های خداوند و تخلف ناپذیر بودنشان بیان شده است.

(7) بحارالانوار، ج 36، ص 304، باب 41، ح 144.

(8) مجمع البیان، ج7، ص152.

(9) همان.

(10) تفسیر فخررازی.