درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

بررسی گروه‌های مذهبی غیرمتداول و نوظهور در جهان غرب-1


برای جلوگیری از گرایش مردم تشنة حقیقت و معنویت در غرب، به دین اسلام، پس از جنگ جهانی دوم و به ویژه در ربع قرن گذشته، نزدیک به 2500 گروه غیراصیل با عنوان گروه‌های مذهبی در آمریکا و اروپا به وجود آمده است.5 بیشتر این گروه‌ها تحت عنوان معنویت و رستگاری، پیروان خود را به انجام کارهای مبتذل و غیراخلاقی، وادار ساخته‌اند و در حقیقت، در مسیر حفظ و امتداد اباحه‌گری و سکولاریسم، گام برداشته‌

 اشاره:
جهان غرب از قرن 17میلادی و حتی پیش از آن، از دورة «رنسانس» به این سو، در جهت غیردینی کردن نگاه و نگرش مردم و سست کردن علایق دینی در زندگی روزمرة آنان تلاش کرده است. غرب در این دوران به نام «اومانیسم» و «فردگرایی» (Individualism) به طور کامل درصدد مخالفت با استیلای دین برآمد. پس از جنگ جهانی دوم و خصوصاً از دهة 1960 به این سو، گروه‌های مذهبی غیرمتداول بسیاری، خارج از چهارچوب ادیان رایج، در غرب، ایجاد شده است که هدف آنها سکولاریزه کردن دین می‌باشد؛ هرچند پایه‌گذاران این جنبش‌ها خود را به عنوان معلمان روحانی و دینی معرفی کرده‌اند. در این مقاله، نویسندة محترم به بررسی علل پیدایش، اعتقادات، و دیگر ویژگی‌های برجستة گروه‌های فوق پرداخته است که آنها را با هم می‌خوانیم.

این گروه‌ها را گاه، کشیش‌هایی که از یک کلیسای سنتی، گسسته و به دنبال ایجاد و راه‌اندازی «ادیان» خاصی برای خودشان بوده‌اند، تأسیس نموده‌اند. بروز این پدیده در غرب، تا حد زیادی، برخاسته از ترویج مرموزات و کارهایی غریبه، همچون سحر و جادو بوده که از سوی کلیساهای قدیمی نیز تحریم شده است و طی دهه‌های اخیر مجدداً رشد یافته است. طرفداران سحر و جادو در آمریکا و اروپا، ادیان پیش از مسیحیت اروپا، همچون «سلت‌ها» (Celts) و «درویدها» (Druids) را ترویج می‌کنند. مروجان این آیین‌ها، که به عنوان «جنبش‌های جدید دینی» (New Religious Movements) به خصوص در آمریکا، کانادا و اروپای شمالی معروف شده‌اند، با تضعیف ادیان سنتی در این کشورها نفوذ می‌کنند.1 در آمریکا و اروپا از این آیین‌های جدید با عنوان گروه‌های مذهبی بیگانه و غیررایج یاد می‌کنند. تنها در انگلستان، بعداز جنگ جهانی دوم تا سال 1987 بیش از 400 گروه از این نوع گروه‌ها به‌وجود آمده است که تعداد آنها در ایالات متحده، بیش از انگلستان می‌باشد.2
رهبران این گروه‌ها ترویج می‌کنند که هیچ کتاب مقدسی، در جهان، ابدی نیست، و انسان این شایستگی را دارد که دین جدیدی را خلق نماید. از نگاه آنها، روش‌های عقلی، مانع کشف و حصول حقایق دینی می‌باشد و رستگاری بشر، با کنارگذاردن روش‌های عقلی و پیروی مطلق از پایه‌گذاران این فرقه‌ها حاصل خواهد گردید. این فرقه‌های مذهبی بر محور شخصیت رهبران و مؤسسان خود استوارند و از این رو بیشتر آنها با مرگ بنیانگذارانشان، محو و نابود می‌گردند.3
اکثر بنیانگذاران این گروه‌ها ترویج می‌کنند که انسان با پیروی مطلق از آنان، می‌تواند «خدا» شود. بیشتر بنیانگذاران این گروه‌ها از ایجاد تحولات نهایی در هزارة سوم سخن می‌گویند و اینچنین تبلیغ می‌کنند که دنیا به پایان خود رسیده است و آنان منجی جامعة بشری در آخرالزمان هستند و انسانیت با پیروی از آنها به رستگاری خواهد رسید.4

علل پیدایش این گروه‌ها
امروزه، در غرب، نسبت به گذشته، رویکرد به دین، رشد قابل توجهی یافته است و این اتفاق عمدتاً برخاسته از درهم شکستن و فرو ریختن بسیاری از ایدئولوژی‌های ذهنی جهان غرب است که متأثر از تفکرات قرون 18 و 19  در اروپا، سربرداشته و جایگاه دین را در تمدن مدرن غرب، گرفته بود. آن ایدئولوژی‌ها به تدریج، رنگ باخت و خطر و قدرت تخریبیشان، به طرز بی‌سابقه‌ای هویدا گشت.
امروزه در جهان غرب، با برچیده شدن بساط مکاتب فلسفی مدرن (Philosophical Modern Schools) که تحت شالوده‌شکنی و  پست مدرنیسم (Post-Modernism Deconstructionalism) و منهدم ساختن همة ساختارهای معنایی موجود از پیش، مکتب‌های فلسفی جدید غرب را به پایان خود رسانده است. بیشتر فلاسفة معاصر غربی، معتقدند که دوران مشغلة فلسفی، به آن معنایی که تاکنون در غرب، فهمیده می‌شد، پایان یافته و دیگر مکاتب فلسفة جدید نمی‌توانند گرهی از کار غرب و انسان‌های تشنه و نیازمند هدایت معنوی در آن سامان بگشایند.
تمدن غرب، برای مردم جهان، تناقضات بی‌شماری را پدید آورده است که ایجاد انواع بی‌عدالتی‌ها در جوامع و تخریب محیط‌زیست از آن جمله است. زندگی، برای جوانان، در غرب، معنای خود را از دست داده است و آنان را به بیراهة لذت‌های آنی جسمانی از طریق روابط غیرانسانی و یا استفادة مدام از مواد مخدر و یا خشونت و جنایت کشانده است.
از این‌رو، پس از جنگ جهانی دوم، به ویژه، در ربع قرن گذشته، جنبشی آمریکایی و اروپایی، با هدف کسب تجارت روحانی و معرفت دینی به وجود آمده است. قدرت‌های سکولار در جهان غرب که تاکنون، با عنوان «تجدد» و رنسانس، با دین مبارزه می‌کردند و در همین راستا به ایجاد اومانیسم، لیبرالیسم و فردگرایی دست زدند، احساس خطر کردند که ساکنان غرب برای رهایی خود به دین مبین اسلام گرایش پیدا می‌کنند، چرا که درون مسیحیت معنویتی وجود ندارد و مسیحیت در مقابل هجوم گرایش‌های دنیاگرایانة سکولار عقب‌نشینی کرد. و حتی آموزه‌های مسیحیت که اساس تلقی دینی آن را تشکیل می‌دهد، براثر اصلاحات و نوسازی به وجود آمده در آن، به تدریج به آموزه‌هایی غیردینی تبدیل شده است.
برای جلوگیری از گرایش مردم تشنة حقیقت و معنویت در غرب، به دین اسلام، پس از جنگ جهانی دوم و به ویژه در ربع قرن گذشته، نزدیک به 2500 گروه غیراصیل با عنوان گروه‌های مذهبی در آمریکا و اروپا به وجود آمده است.5 بیشتر این گروه‌ها تحت عنوان معنویت و رستگاری، پیروان خود را به انجام کارهای مبتذل و غیراخلاقی، وادار ساخته‌اند و در حقیقت، در مسیر حفظ و امتداد اباحه‌گری و سکولاریسم، گام برداشته‌اند.
در همین راستا، در ربع قرن گذشته، افرادی از هند، به نام «گورو» (Guru) تبلیغاتی گسترده را در آمریکا و اروپا انجام داده‌اند و تحت عنوان ترویج عرفان «هندویسم» پیروانی را به سوی خود جذب کرده‌اند. همچنین تعدادی از مرشدهای «صوفیه» نیز از کشورهای اسلامی، به ترویج تعالیم افراطی صوفیانه در غرب پرداخته‌اند، که آنان نیز از سوی دولت‌ها و رسانه‌های گروهی آن مورد حمایت قرار گرفته‌اند. قدرت‌های استعماری و استعمارگران جدید برای جلوگیری از نفوذ اسلام در جهان غرب، از این گروه‌ها بهره گرفته‌اند، زیرا اسلام، امروز، سریع‌ترین رشد را در میان سایر ادیان در جهان غرب، آفریقا و دیگر نقاط شناخته شدة جهان دارد.
همان‌طور که بیان شد، گروه‌های مذهبی مذکور بنیان‌های اعتقادی و رفتاری خود را، به اشکال گوناگون از ادیان بزرگ اقتباس کرده‌اند و آنرا به شکل تحریف شده‌ای، عرضه می‌دارند. به این گروه‌ها در انگلیس «میکس پیک» (Mixpick) یا مختلط گفته می‌شود، که ویژگی‌های نسبی‌گرایی، هیچ انگاری، شالوده‌شکنی، فردگرایی، سکولاریسم و اباحی‌گری را، که حاکم بر جوامع مدرن غرب می‌باشد، با پوششی از مسائل معنوی و عرفانی معرفی کرده و آنرا به عنوان معنویت فردگرا و یک مذهب خصوصی، عرضه می‌کنند.6
طالع‌بینی، جادوگری، غیب‌گویی، ورزش‌هایی معنوی ارتباط با ارواح و موجودات سایر سیارات، روش‌های درمانی و معالجة بیماری‌ها با داروهای طبیعی یا اعمال با مواد بلورین، کارکردهای این گروه‌های غیرمتداول مذهبی را شکل می‌دهد.7
این گروه‌ها شماری از مؤسسات فرهنگی و تجاری را در جهان غرب تأسیس کرده، کتب و مجلات متعددی را منتشر می‌کنند. بیشتر این گروه‌ها با مرگ بنیانگذاران آنها منقرض می‌گردند و با گذشت زمان تضعیف و محو می‌شوند. تمامی افعال و مناسک ظاهراً مذهبی آنها در جهان غرب توسط روان‌شناسان و جامعه‌شناسان برجسته و علمای مسیحیت شدیداً تکذیب و ابطال گردیده است.بیشتر رهبران این گروه‌ها وابسته به تشکیلات فراماسون‌ها «لژهای فراماسونری»8 (Fereemasons) هستند.
برطبق آمار، در جهان 33700 فراماسون وجود دارد. پیش از دهة 1980 فراماسون‌ها این ایده را ترویج می‌کردند که: «خدا مرده است.» اما در ربع قرن گذشته و با آغاز جنبش احیای دینی در سراسر جهان، فراماسون‌ها، که با صهیونیست‌ها و به خصوص با گروهی مرموز از آنها با نام «قباله» (Kabbaleh) (یا کابالا) رابطه‌ای نزدیک دارند، در راستای اهداف گروه‌های مذهبی مذکور، این ایده را تبلیغ می‌کنند که: پیروان این گروه‌ها با اطاعت از رهبرانشان می‌توانند خدا شوند.9 عقاید این گروه‌ها، درون خود، دارای رموز و اسراری است، و آنان جوانان 18 تا 25 ساله را هدف تبلیغات سازمان یافتة خود قرار می‌دهند.

ویژگی‌های برجستة این گروه‌ها
چنان‌که یاد شد، در یک ربع قرن گذشته، نزدیک به 2500 گروه از این گروه‌های غیرمتداول به نام دین در ایالات متحدة آمریکا و اروپا به سرعت به وجود آمدند. این گروه‌ها تغییراتی اساسی در اعتقاداتشان به وجود آوردند تا خود را با فرهنگ حاکم بر جامعة غربی کاملاً تطبیق نمایند. روش این گروه‌ها آن است که اعضای خود را ـ که بیشتر از جوانان جذب می‌نمایند ـ زیر نفوذ روانی رهبر و شست‌وشوی مغزی (Brain-Washing) گروه قرار می‌دهند. پس از جذب کامل اعضا، از آنان خواستار پول می‌شوند و حتی آنان‌را به منظور جمع‌آوری اعانه (کمک) به استخدام خود درمی‌آورند. از آنجا که شمار اعضای این گروه‌ها خیلی محدود است، میان آنها روابط و تعامل عاطفی به وجود می‌آید، و اکثراً وجود روابط نامشروع در بین اعضای این گروه‌ها گزارش شده است.
این گروه‌ها با توزیع مجلات، کتب، نوارهای سمعی و بصری و ایراد سخنرانی در هتل‌ها و مراکز شهری از ایدة خود ـ که مسائل مادی و روانی را تشکیل می‌دهد ـ با روش‌های متعدد درمانی ترویج می‌کنند.10 گفتنی است این گروه‌ها مسائل روانی و درمانی را که با واقعیت قطعی علوم پزشکی و روان‌شناسی ناسازگار است، به عنوان حقیقت علمی القا می‌کنند، که نتایج زیانبار و معکوسی برای اعضای آنها در پی‌داشته است.11
بیشتر این گروه‌ها به باورهای مذهبی تمدن‌های قدیم جهان، به ویژه دوران فراعنة مصر توجه خاص دارند و در کشورهای اروپا و آمریکا که کلیسا و مسیحیت در آنها تضعیف شده است، نفوذ می‌کنند.12 این گروه‌های بیگانه فرهنگ حاکم بر جوامع غربی را منعکس می‌نمایند و بدین‌سبب نتوانسته‌اند حتی با تبلیغات گستردة خود، تأثیری در جوامع غربی داشته باشند.13 گروه‌های مزبور به دلیل در اختیار نداشتن معیارهای معین و به خاطر ویژگی‌ التقاطی آن همواره از درون خود تجزیه و شاخه شاخه می‌گردند. این گروه‌ها فقط به خواهش‌های فردی توجه دارند و مسائل و تحولات اجتماعی را کاملاً نفی می‌کنند.14 پروفسور برایان ویلسون، استاد برجستة جامعه‌شناسی دانشگاه آکسفورد انگلستان، که مطالعاتی گسترده دربارة گروه‌های بیگانه دینی انجام داده است، این گروه‌ها را مظهر فردگرایی، اصالت فایده و تضادهای درونی می‌داند.15
پروفسور استیو بروس، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه ابردین اسکاتلند بریتانیا، که آثاری دربارة سکولاریسم در جهان غرب نوشته است، اظهار می‌دارد که این گروه‌ها اعتقاداتی روشن و مشخص ندارند و در حاشیه جوامع غربی قرارگرفته، ابعاد جوامع سکولار معاصر غربی را تأویل معنوی می‌نمایند.16
بیشتر رهبران این گروه‌ها قبلاً عضو یکی از این گروه‌ها بودند.17 بنیانگذاران و رهبران این گروه‌ها بر پیروان خود تسلط و کنترل مطلق دارند و خود و پیروانشان را خیر مطلق و دیگران را گمراه و شر مطلق معرفی می‌کنند.18
دهة 1960 در جوامع غربی را دهة اباحی‌گری و «هیپی» (Hippie) می‌نامند و از اوایل دهة 1970 اکثر اعضای سابق هیپی‌ها، که به دلیل اباحی‌گری و تضعیف روابط خانوادگی در جوامع غربی، از جامعه گسسته بودند، عضو این گروه‌های نوظهور دینی شدند و با عضویت در این گروه‌ها احساس عضویت در یک خانوادة مصنوعی را پیدا کردند. علاوه بر اینها افرادی که مبتلا به شرابخواری و استفاده از مواد مخدر و سرخورده از زندگی خانوادگی و محصول خانواده‌های متلاشی شدة طلاق هستند، نیز عضویت در این گروه‌های غیرمتداول دینی را می‌پذیرند.19 از ویژگی‌های این گروه‌ها آن است که رهبرانشان این عقیده را ترویج می‌نمایند که پیروان آنها از ارتکاب گناه و خلاف نباید در خود هیچ‌گونه احساس حقارت و ندامت کنند و برای جذب جوانان در رده‌بندی تشکیلاتی گروه‌هایشان از زنان بهره‌می‌گیرند.
در جوامع غربی، زن در رسانه‌های عمومی برای فروش کالا به عنوان یک ابزار استفاده می‌شود و گروه‌های غیرمتداول دینی هم برای جذب جوانان از وجود زن استفاده می‌نمایند. بعضی از این گروه‌ها ـ که فقط جادوگری را ترویج می‌کنند ـ اکثر زنانی را که طرفدارا نظریة «فمینیسم» می‌باشند، جذب می‌کنند. و پیروان این گروه‌ها را «زنان جادوگر» (witchcraft) می‌نامند. آنان عمل جادوگری را برای زنان «فمینیسم معنوی» (Spiritual Feminism) می‌خوانند،20 و این عقیده توسط یک نویسندة انگلیسی به نام جرالد گارنر (1964 ـ 1884 م) در اواخر دهة 1940 ترویج گردید؛ وی یک فراماسون بود و در موضوع جادوگری دو کتاب با عنوان جادوگری امروز21 و  سایه‌ها22 را تألیف نمود. فراماسون‌ها برای مبارزه با دین همیشه از خرافات به عنوان جنبه‌های معنوی ترویج نموده‌اند و در این زمینه «باشگاه آتش جهنم» را در قرن هیجدهم میلادی در سراسر انگلستان تاسیس کرده بودند که در آن، اعمال منافی عفت توسط اعضای آن صورت می‌گرفت.23

حیدر رضا ضابط


پی‌نوشت:
٭برگرفته از سایت نویسنده.
1. Hunt. Stephen. J, Alternative Religions, p.32.
2. Suthertand. stewart and others, the world’s Religion, pp.709ـ809.
3. Alternative Religions, pp.732ـ832.
4. Hal. John, Apocalypse Observied, pp.31ـ41.
5. Cresswell. J, Wilson. B, New Religious Movements: Challenge and Response, p.61.
6. Wuthnow. R, Christianity in the twentyـFirst Century, pp.93ـ104.
7.  Alternative Religions, pp.2,4,6,41,331.
8. لژ به محل تشکیل جلسات فرماسونری گفته می‌شود.
9. Schuster. Simon, Malachi. Martin, the keys of this Blood, p.915.
10. Alternative Religions, p.531.
11. Bruce.s, Cathedral to Cult, p.522.
12. Bainbridge. w, the sociology of Religious Movements, p.193.
13. Barker. Eileen, New Religious Movements, p.51.
14. Alternative Religions, p.41.
15. Wilson. Brayan, Contemporary Transformations of Religion, p.69.
16. Catedral to Cults, p.54.
17. Alternative Religions, p.22.
18. Jbid, p.42.
19. Christianity in the twenty-First Century, pp.93-104.
20. Alternative Religions, p.99.
21. Witchcraft to day.
22. Harun. Yahya, Global Freemasonry, pp. 161ـ551.

تخریب الاقصی با زلزله مصنوعی

رییس دادگاه عالی شرعی قدس درباره نقشه رژیم اشغالگر جهت تخریب مسجد الاقصی با زلزله مصنوعی هشدار داد.

به گزارش شبکه العالم، "یوسف ادعیس" تأکید کرد: الاقصی به دلیل تهدیدهای رژیم اشغالگر و شهرک نشینان، وارد مرحله ای بسیار خطرناک شده است.
وی افزود: ریزش ها و ترک های مکرر منازل شهروندان در بخش قدیمی شهر قدس و فرو ریختن بخشهایی از مسجد عین سلوان، و ایجاد تفریح گاه های توراتی در بخش جنوبی مسجد الاقصی، مقدمه ای برای نابودی کامل مسجد الاقصی است.
ادعیس گفت: تحرکات و فعالیتهای محرمانه و فشرده ای در این روزها بین سران صهیونیستی و خاخام ها برای هماهنگی با دستگاه نظامی صهیونیستی جهت برنامه ریزی تخریب کامل مسجد الاقصی درجریان است.
ادعیس هشدار داد: رژیم اشغالگر تصمیم دارد با ایجاد زلزله ای مصنوعی مسجد الاقصی را ویران کند، بویژه آنکه این رژیم اکنون اطراف پایه های اصلی این مسجد را تخلیه کرده، و تونلهایی زیر این مسجد حفر کرده است.

نماز جمعه باید روز شنبه اقامه شود!

بر اساس توصیه "کمیته دولتی امور دینی" جمهوری آذربایجان، نمازهای جمعه در مساجد، باید روز شنبه اقامه شود.

به گزارش فارس به نقل از منابع محلی، توصیه اخیر "کمیته دولتی امور دینی" جمهوری آذربایجان به دینداران، نارضایتی مجدد بین دینداران و حکومت آذربایجان را می‌تواند بیش از پیش عمیق‌تر کند. بر اساس توصیه کمیته مزبور، نمازهای جمعه خوانده شده در مساجد، باید روز شنبه خوانده شود.

علت این توصیه اینگونه توجیه می‌شود که چون روز جمعه، روز کاری در آذربایجان می‌باشد، برگزاری نماز جمعه در آهنگ کارها مانع ایجاد می‌کند.

کمیته دولتی برای تحقق این توصیه، دست به اقدامات عملی نیز زده است. بدینگونه که هفته پیش به "مسجد مشهدی داداش" یادداشت ویژه فرستاده است.

این یادداشت ویژه در خصوص خودداری از برپایی نماز جمعه در خارج از مسجد می‌باشد.

به گفته حاج شاهین حسنلی، امام جماعت این مسجد، هر هفته 2000 تا 2500 نفر در نماز جمعه مسجد مشهدی داداش شرکت می‌کنند.

گوندوز اسماعیل اف مدیر شعبه نهادهای دینی کمیته دولتی امور دینی آذربایجان در مصاحبه با خبرگزاری آپای این کشور می‌گوید، نمازگزاران باید نماز را در داخل مسجد بجا بیاورند.

این توصیه به هیچ وجه با واقعیات تطابق ندارد. دست کم، نام جمعه روی این نماز است. توصیه به برپایی آن در روز شنبه یا از بی سوادی توصیه کنندگان آن خبر می‌دهد و یا اقدامی است در جهت تعمیق بحران ایجاد شده در زمینه مسائل دینی در جامعه، چرا که در این اواخر بازداشت دینداران، تخریب مساجد و ممنوعیت ایجاد شده برای حجاب، باعث عصبانیت دینداران شده است.

اجبار دینداران به برپایی نماز جمعه در روز شنبه به معنای این است که حکومت آذربایجان در صدد رویارویی با دینداران است، چرا که راه دیگری برای دینداران باقی نمی‌ماند.

بیش از 90 درصد جمعیت جمهوری آذربایجان را مسلمانان تشکیل می‌دهند اما مدتی است که دولت باکو با نزدیکی بیشتر به صهیونیست‌ها، اسلام ستیزی در این کشور را در پیش گرفته و تلاش دارد با از بین بردن مساجد و بازداشت دینداران این کشور، به مقابله با اسلام برخیزد که این موضوع واکنش تند مسلمانان را در پی داشته است.

داستانى عجیب از مال حرام‏

على بن ابى حمزه مى‏گوید:

دوستى داشتم که در دستگاه بنى امیه نویسنده بود، از من خواست از حضرت‏ صادق علیه السلام براى او وقت ملاقات بگیرم، حضرت اجازه داد. چون وارد شد سلام کرد و نشست و عرضه داشت: فدایت شوم، در ادارات بنى امیه نویسنده بودم و از اینرو مال فراوانى به دست آوردم.

حضرت فرمود: اگر بنى امیه کسى را نمى‏یافتند تا در تمام امور به آنان کمک دهد، امر مال و غنیمت و مسئله جنگ و امور سیاسى و اجتماعى، قدرت غارت کردن حق ما را نداشتند، اگر مردم آنان را رها مى‏کردند چیزى جز آنچه در دست داشتند، نمى‏یافتند.

جوان عرض کرد: فدایت شوم راهى براى خروج از مال حرام جهت من هست؟

فرمود: اگر راهنمایى کنم مى‏پذیرى؟ عرضه داشت: آرى، فرمود: از آنچه از این راه به دست آورده‏اى بیرون شو، اگر صاحبان مال را مى‏شناسى به آنان برگردان، اگر نمى‏شناسى از جانب آنان صدقه بده، در این صورت من بهشت را براى تو ضامنم!

جوان زمانى طولانى سکوت کرد و سر به زیر انداخت، سپس گفت: فدایت شوم، انجام دادم.

او با ما به کوفه برگشت، چیزى نبود جز این‏که از آن جدا شد حتى از لباس ضرورى بدنش، ما براى او لباس تهیه کردیم و مختصر نفقه‏اى به او مى‏رساندیم.

چیزى نگذشت که مریض شد، به عیادتش رفتیم، در یکى از عیادت‏ها او را به حال احتضار دیدم، چشم گشود و گفت: اى على بن ابى حمزه! به خدا قسم! امام صادق علیه السلام به عهدش وفا کرد!

این را گفت و چشم از جهان بست. چون به خدمت امام رسیدم به من نگریست و فرمود: عهدم را نسبت به دوستت وفا کردم، گفتم: فدایت شوم، راست مى‏گویى، او این مسئله را به وقت مرگش به من خبر داد. «۱» در هر صورت از مال حرام به هر صورت که هست بپرهیزیم، زیرا مال حرام‏ باعث تاریکى باطن و غضب حضرت حق و دور افتادن از رحمت دوست و در بسیارى از مراحل، علت بطلان قطعى واجبات مانند نماز و طواف حج است.

منبع : پایگاه عرفان

بین‌الحرمین کربلا دو طبقه می‌شود

رئیس ستاد بازسازی عتبات و عالیات از دو طبقه شدن بین الحرمین خبر داد و گفت: عملیات احداث بیمارستان ۱۲۰ تخت خوابی فوق تخصصی در کربلا به اتمام رسیده و سال آینده به بهره برداری می‌رسد.

حسین پلارک در همایش سراسری ستاد بازسازی عتبات و عالیات که صبح دوشنبه برگزار شد افزود: ستاد برنامه های ویژه ای در خصوص ترمیم و بازسازی حرم، صحن، سنگ، گنبد و ... عتبات و عالیات در شهرهای مختلف عراق دارد که برای هر کدام از آنها طرح های زیادی ارائه شده است.
وی از نظام مند شدن موضوع جمع آوری نذورات مردم در مباحث مالی خبر داد و گفت: با توجه به اینکه مردم دغدغه زیادی در این خصوص دارند به همین دلیل قرار است از سال آینده جمع آوری نذورات مردم شفاف سازی و در یک سیستم مالی نظام مند جمع بندی شود.
رئیس ستاد بازسازی عتبات و عالیات در خصوص برنامه های این ستاد گفت: تا پایان نیمه اول سال ۹۱ برنامه های ستاد وارد فاز جدیدی می شود که توسعه عظیم حرم حضرت امیر المومنین که مربوط به صحن حضرت زهرا می شود یکی از آنهاست.
به گفته وی، طراحی و توسعه صحن حضرت زهرا ۴ ماه است که آغاز شده و در یک برنامه پنجساله به اتمام خواهد رسید. همچنین تا پایان سال ۹۲ یعنی طی دو سال آینده اسکلت این طرح به پایان می رسد.
وی در مورد دو طبقه کردن بین الحرمین گفت: در این خصوص در آستانه انعقاد قرارداد هستیم که به زودی وارد فاز عملیاتی خواهیم شد.
پلارک در مورد توسعه حرم امامین جوادین در کاظمین گفت: با توجه به تعداد زیاد زائران قصد داریم با دو طبقه کردن صحن حرم و همچنین افزودن یک صحن به حرم فضای کافی برای زیارت زائران در اختیار آنها قرار دهیم.
پلارک تاکید کرد: عملیات طراحی و مشاوره این طرح به اتمام رسیده و به زودی آماده مرحله اجرا می شود.
رئیس ستاد بازسازی عتبات و عالیات با اشاره به اینکه ساخت ضریح امام حسین به اتمام رسیده است، گفت: احداث ضریح به پایان رسیده و هم اکنون در حال رفع ریزه کاری های آن هستیم به طوری که این ضریح آماده انتقال است و به زودی به عراق منتقل می شود.
پلارک افزود: برای برنامه های سه سال آینده که در کاظمین و شهرهای دیگر در دست اقدام داریم ۱۵۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته ایم که برای اتمام پروژه ها هزینه خواهد شد.
وی گفت: در سال ۹۰ نیز ۸۵ میلیارد تومان بر اساس برنامه ریزی های انجام شده و آماده جذب مشارکت بیشتری نیز از سوی مردم هستیم.
وی به ساخت زائرسرای سید الشهدا در کربلا با ظرفیت ۸۰ اتاق اقامتی اشاره کرد و گفت: این زائرسرا از یک ماه پیش آماده افتتاح بوده اما به دلیل مشکلات عراقی ها در فروردین ماه سال آینده رسما افتتاح خواهد شد.
پلارک ظرفیت این زائرسرا را ۶ هزار نفر عنوان کرد و گفت: در داخل این زائرسرا درمانگاه و ۴۰۰ سرویس بهداشتی نیز وجود دارد.
وی از احداث یک بیمارستان ۱۲۰ تختخوابی فوق تخصصی در کربلا خبر داد و گفت: پزشکان متخصص از ایران هر ۱۵ روز یکبار به کربلا اعزام می شوند و این بیمارستان سال آینده به بهره برداری می رسد.