درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

مد از نوع موبایل

«یه موبایل دیدم مدلش جدید و کیفیتش هم عالیه، امکاناتش توپ و دوربینش هم 15 مگاپیکسل، فکر نکنم هنوز مدل اون توی بازار اومده باشه بریم یه قیمت بگیریم ببینیم چند؟» این دیالوگ 2 جوان به قول خودمان عشق موبایل است که یکی از تفریحاتشان گشت و گذار در موبایل فروشی‌های شهر است.
سعید دانشجوی دانشگاه علمی کاربردی و علی هم فعلاً پشت کنکوری است، تقریباً 19 ساله است و علی عطش و اشتیاق بیشتری برای تعویض و خرید موبایل‌های گران قیمت نشان می‌دهد. او درباره علاقه مفرطش به موبایل می‌گوید: روز به روز مدل‌ها متنوع‌تر و با کیفیت‌تر می‌شوند البته این حرکت طبیعی است چون تکنولوژی هم حرکت رو به جلو دارد.

سعید که گویا در این زمینه حرفه‌ای شده است ادامه می‌دهد: رقابت سر گوشی‌های همراه بسیار زیاد شده است حرف اصلی ما در دانشگاه حول و حوش خرید موبایل می‌چرخد. هر فردی به دنبال بهترین مدل گوشی همراه است، یک جورایی دغدغه همه بچه‌ها همین شده. البته به نظرم بحث در مورد گوشی‌های همراه بهتر از کارهایی است که شاید سلامتی را به خطر بیندازد.

زمانی که بحث به تفریحات کشیده می‌شود می‌پرسم بهتر نیست به جای این وسیله به دنبال سرگرمی‌های سالم‌تر و جذاب‌تر بروید؟ سعید می‌گوید: «ای بابا سن ما دیگه برای بازی‌های بچگانه مناسب نیست در ضمن همین تلفن‌های همراه کلی بازی‌های متنوع دارند که از هزار بازی بهتر است».

وی به تکنولوژی موجود در بعضی گوشی‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: اتصال به اینترنت، گوش کردن آهنگ و ضبط صدا و بازی‌های متنوع در گوشی‌های جدید حسابی وقتمان را پر می‌کند.

زمانی داشتن موبایل آرزوی خیلی از جوانان بود، دیدن تلفن همراه در دستان بعضی جوانان وسوسه‌ای را در دیگران ایجاد می‌کرد اما حالا تنوع گوشی‌های همراه به قدری گسترش یافته که دیگر دغدغه جوانان تهیه گوشی نیست بلکه خرید بهترین و با کیفیت‌ترین گوشی آرزویشان شده است.

متاسفانه با ورود پیشرفت و تکنولوژی در کشور شاهد بروز آسیب‌های اجتماعی شده‌ایم، چشم و هم چشمی در میان جوانان، رواج انتشار عکس‌های مستهجن و غیراخلاقی، دوستی‌های پیامکی و هزاران مشکل دیگر تنها گوشه‌ای از تهدیدات این تکنولوژی نوین است.

یکی از جامعه‌شناسان با اشاره به مقوله مد و مدگرایی اظهار می‌کند: مد در واقع تغییر یک سری حالاتی است که در حال حاضر به گوشی‌های همراه نیز رخنه پیدا کرده و افراد را مورد تاثیر قرار داده است.

فرهاد طهماسبی تاثیر گرفتن دوستان از یکدیگر را مهم می‌داند و می‌افزاید: جوانان در این دوره به جای این‌که از افراد با تجربه تاثیر بگیرند بیشتر از دوستان و همسالان خود تاثیر می‌پذیرند و همین امر در وسوسه کردن آنان برای تعویض و خرید گوشی‌های همراه تاثیر بسیاری گذاشته است.

نقش موثر خانواده در کنترل جواناناز آنجایی که بیشتر جوانان پول تو جیبی خود را از پدر و مادرشان دریافت می‌کنند خانواده می‌تواند فرزندشان را از تبعات گوشی‌های همراه آگاه کند و تا حدودی بر رفتار آنان کنترل و نظارت داشته باشند.

به گفته این جامعه‌شناس خانواده‌ها می‌توانند با کنترل کردن مخارج فرزندان خود تا حدی از این آسیب اجتماعی کم کنند در عوض می‌توانند با پس‌انداز کردن پول برای آینده‌شان برنامه‌ریزی داشته باشند.

عده‌ای از کارشناسان معتقدند ظهور تکنولوژی در هر کشور در وهله اول تبعات منفی بسیاری بر جا خواهد گذاشت و متاسفانه مسئولان امر هنوز نتوانسته‌اند راهکار مفیدی برای رفع و محو آسیب‌های اجتماعی در این بخش پیدا کنند.

اکبر مولایی صاحب یکی از موبایل فروشی‌های شلوغ است؛ وی می‌گوید: اکثر گوشی‌هایی که می‌فروشم قیمت بالایی دارند و مشتری‌هایم جوانان هستند.

یک کارشناس ارشد برنامه‌ریزی آموزشی با مهم عنوان کردن آسیب‌های اجتماعی ناشی از رواج تلفن‌های همراه اظهار می‌کند: دستیابی به پیشرفت، فناوری، توسعه اجتماعی و تبادل اطلاعات در میان افراد گاهی تاثیرات و بازخوردهای منفی روی جوانان می‌گذارد که متاسفانه روز به روز شاهد افزایش آن در جامعه هستیم.

الهه پورمحمدباقر به سودجویی عده‌ای از افراد اشاره و تصریح می‌کند: فناوری در زمان حال با توجه به نیازهای افراد ایجاد شده است و در همه حال توجه به حال افراد را در اولویت قرار می‌دهد، تکنولوژی که در گوشی‌های همراه به کار رفته با توجه به نیازها و خواسته‌‌های جوانان است.

فرهنگ استفاده از تکنولوژی

مدل‌های جدید تلفن همراه با قیمت‌های سر به فلک کشیده خواب را از برخی جوانان گرفته است به نحوی که همه تلاش خود را برای دستیابی به مدل‌های جدید‌تر گوشی به کار می‌گیرند.

گرچه در حال حاضر با شرایط موجود در جامعه عدم استفاده از موبایل تا حدی غیرممکن شده است از این‌رو با این اوصاف و با استقبال زیاد افراد از این فناوری، وظیفه خانواده‌ها و کارشناسان برای آموزش و آگاه کردن جوانان برای استفاده از این وسیله ارتباطی دو چندان شده است. این موضوع در خصوص خانواده ها بسیار با اهمیت تر است.

با دعای فرج، دوران غیبت کوتاه می شود


 مَثَل ما، وقتی که بدون دعا کردن، انتظار داریم که دوران غیبت پایان پذیرد، مَثل بنی اسرائیل است و حضرت موسی (علی نبینا و علیه السلام)؛ آن وقتی که به حضرت موسی (ع) گفتند: «تو و خدایت با هم بجنگید و در این فاصله ما همینجا می نشینیم!» (1) البته خدا و رسولش در نهایت پیروز می شوند امّا هر کس کمی عاقلانه فکر کند می فهمد که اگر رسول خدا، به همره لشکری از همراهانش، کارش را پیش ببرد، رسیدن به هدف با سرعت بیشتری انجام می شود.

حالا این قصه، مثل قصه ی امروز ماست؛ فکر می کنیم امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) می آید و همه چیز را به تنهایی انجام میدهد و ما هم از دور ایشان را تشویق می کنیم و وقتی تمام ساختمان ها را تک و تنها ساختند و حکومت را برپا کردند، ما هم می رویم تا دوران سخت غیبت را در دوران خوش ظهور جبران کنیم! نخیر! امر فرج، اینگونه پیش نمی رود.

همان بنی اسرائیل –که اینقدر خون به دل پیامبران الهی کردند و می کنند- زمانی حضرت موسی (ع) را بدجوری از خدا می خواستند. آن قدر تحقیر و کارهای سخت و طاقت فرسایی که فرعون به عهده شان می گذاشت، زندگی را برایشان تنگ کرده بود که به قول معروف: «جانشان رسیده بود به دهنشان». آن وقت همگی نشستند و چهل روز با گریه و زاری فرج حجتشان را از خدا خواستند و خدا هم 170 سال از دوران غیبتشان کم کرد. (2)

حالا ما مثلاً مؤمنان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام)، باید در این قسمت از خودمان خجالت بکشیم. غیبت هیچ کدام از حجتهای خداوند به اندازه مهدی آل محمد (صلی الله علیه و آله) طول نکشیده است! تازه خدا می داند چقدر انسان واقعاً مؤمن، با دعای خالصانه ی فرج، ظهور را جلو انداخته اند و وضعمان این است: هزار و صد و هفتاد و اندی سال غیبت و دوری از امام! می شود ده قرن...

قرار نیست در مبارزه ی ظهور، باز هم حجت خدا با تکیه بر خدای قادر کاری بکند. اگر اینگونه بشود – یعنی اگر همراهی و مقبولیت مردم همراه با امام نباشد- وضع می شود مثل همان وضع گذشته ی تاریخ: خانواده ی رسول الله (ص)، در آتش می سوزند، امام گوشه نشین و تنها می شود، تابوت امام را با تیر می زنند، خاندان نبوت به اسارت برده می شوند و امام تشنه در خون می غلتد.

حرفمان این است که تا نخواهیم و دست دعا به درگاه خداوند بلند نکنیم و فرج را عاجزانه تقاضا نکنیم، دوران غیبت طولانی و طولانی تر می شود. اینکه آقای ما می آید، قطعی است ولی اینکه چه زمانی بیایند، دست ماست.

امام جعفر صادق (ع) می فرمایند: «شما اگر [برای فرج کاری] انجام دهید هرآینه خداوند بر ما فرج خواهد داد ولی اگر چنین نباشید البته این امر تا آخرین مرحله را طی خواهد کرد.» (3)

بر فرض که در این بحران اخلاقی و خون و خونریزی و فقر و بیچیزی، دارد به همه ی ما خوش می گذرد! - فرض است دیگر!- لااقل دلمان به حال مولایی بسوزد که در تنهایی و ترس از دشمنان، همواره در حال سفر اند. امامی که با تمام ناسپاسی ما، باز هم از حالمان بی خبر نیست و دعایمان می کند.

با دعای فرج، خوشبختی مان را جلو می اندازیم؛ باید برای جنگ در کنار خدا و فرستاده اش، آماده شویم. مبادا آقایمان را تنها به دهان گرگها بفرستیم...

 

پی نوشت:
1. مائده: 14
2. مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، ترجمه دوانی، علی، نشر اسلامیه، ص: 904؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور 3/5
3. بحار الانوار، ج ، ص 52، ص 131؛ به نقل از اصفهانی، محمد تقی، مکیال المکارم، نشر مسجد مقدس جمکران، ج 1، ص  428

حرف حساب: مسجد

علامه لاهیجانی انصاری، از آیت الله قاضی نقل کرده است:
«همیشه در یک مسجد نماز نخوانید. به مساجد دیگر نیز بروید. و هرجا دیدید حالی پیدا کردید، آنجا نماز بخوانید و هرجا دیدید حال پیدا نکردید، مکان خود را تغییر دهید و از این مسجد به مسجد دیگر بروید.»
 
منبع:
اسوه ی عارفان، ص 32؛ به نقل از کتاب عطش،  هیئت تحریریه موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، چاپ ششم، پاییز 85، ص 302.

بی مرگی: کوبیدن جاده ی ظهور

اگر شرایط در جهان به گونه ای باشد، که خطرپذیری ظهور بالا باشد، غیبت همچنان ادامه خواهد یافت. چرا که حضرت مهدی (علیه السلام) تنها باقی مانده ی خداوند است و جهان به این یک حجت نیاز دارد. پس اگر شرایط به گونه ای باشد که به فرض با ظهور حضرت مهدی (ع) همه ی سلاح ها، حضرت را نشانه بگیرند، فرض ظهور عاقلانه نیست.
یکی از وظایف منتظران، بی آنکه نیاز به گفتنش باشد، آمادگی است. (1) آنچه در بیشتر کتب به آن پرداخته شده است، آمادگی در ابزار آلات جنگی است. با این حال نه تنها تهیه ی سلاح و آمادگی برای دفاع از جبهه ی حق، از وظایف مهم منتظران است، آمادگی به لحاظ فکری نیز تکلیف آنها به شمار می رود.

برای توضیح بیشتر این مطلب، اشاره می کنیم به عدالت حضرت امیرالمومنین (ع) که در سالهای حکومت خود داشتند. طلحه و زبیر که از یاران بسیار نزدیک حضرت بودند و در جنگهای مختلف ایشان را یاری نمودند، با تشکیل حکومت و جاری شدن عدالت ایشان، عدل را تاب نیاوردند و از دشمنان آن حضرت شدند.

عدالت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) نیز از همان نوع است. آیا ما مدعیان انتظار، می توانیم عدالت حضرت را درباره ی خودمان تاب بیاوریم؟ آیا اگر امام همه ی نمازهایمان را اشتباه بخواند و یا اموالمان را شبهه ناک، حاضریم بپذیریم و کل نمازهایمان را قضا کنیم و کل اموالمان را از دست بدهیم؟

پاسخ این سوال به واقع خیر است! چرا که اگر غیر از این بود، حتماً ظهور اتفاق می افتاد. چرا که تحقق این ادعا نشانگر اوج گرفتن و آمادگی کامل ذهنی مردم نسبت به انتظار است و در این صورت حتماً دعای از ته قلبی برای ظهور خوانده می شود و در این صورت حتماً ظهور اتفاق می افتد.

آمادگی عملی نیز از وظایف مهم است. همانطور که برشمردیم، شاید بتوانیم، تهیه ی سلاح را نیز از همین زمره بدانیم. اهمیت این آمادگی به قدری است که در بسیاری احادیث به آن امر شده است.

امام باقر (ع)، از فردی پرسیدند:

"حداکثر چقدر مرزبانی می کنید؟"

فرد پاسخ داد: چهل روز.

امام فرمودند:

"ولی مرزداری ما، مرزداری همیشگی است." (1)

این به این معناست که مسلمانان باید همیشه آماده باشند تا دشمن نتواند آنها را غافلگیر کند.

در حدیثی مشهور از امام صادق (ع) نیز آمده است:
"هر یک از شما باید برای خروج قائم (عج) سلاحی مهیا کند، هرچند یک تیر باشد..." (2)

امام خمینی (ره) دیدگاه وسیعی نسبت به انتظار فرج داشتند و درباره ی آن فرمودند:

"همه ی ما انتظار فرج داریم، و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج، قدرت  اسلام است و ما باید بکوشیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان شاء الله تهیه شود." (3)

 

پی نوشت:
1.شفیعی سروستانی، ابراهیم، معرفت امام زمان و تکلیف منتظران، صص 141- 147
2.کلینی، کافی، ج 8، ص 381، ح 576
3.نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص 320، ح 10
4.صحیفه ی نور، ج7، ص 255

بی مرگی: مهر محبوب

شخصی از امام صادق (علیه السلام) پرسید:
"ما نام شما و پدرانتان را بر فرزندانمان می گذاریم، آیا این کار سودی دارد؟"
امام صادق (ع) فرمودند:
"آری! مگر دین چیزی غیر از محبت است؟!" (1)

محبت علاقه و کششی است که در دل ایجاد می شود و جان ها را به هم سوق می دهد. پیش از شروع بحث باید بگوییم مفهوم «محبت» با «عشق» متفاوت است.

«عشق» مفهومی است که از گیاه عشقه گرفته شده است. این گیاه به دور هر درختی که می پیچد آن را خشک می کند. و یا اگر در محیطی دیگر رشد کند (مثلاً دیوار) آن محیط را بطور کامل پر می کند و مانع رشد گیاهان دیگر در آن محیط می شود. (2)

عشقی که از این مفهوم گرفته شده است، عشقی است که مانع پیشرفت عاشق و معشوق می شود و همان نوعی است که حضرت علی (علیه السلام) درباره ی آن می فرمایند: " علاقه ی زیاد چشم را کور و گوش را کر می کند".

در این نوع عشق، خودخواهی و تملک وجود دارد.

اما محبت از ریشه ی حب گرفته شده است، و حب به معنای دوستی و مودت است. (3)

محبت در مقابل واژه ی دشمنی و کینه قرار دارد. هر محّب و دوستداری مسئولیت این محبت را بر دوش می کشد. از بهترین جلوه های محبت، حبی است که انسان دل خویش را به کسانی تقدیم کند که جان و جسم خود را از آنها دارد.

خداوند به حضرت داوود (ع) فرمود:

"مرا دوست بدار و نزد خلق محبوبم گردان!"

حضرت داوود (ع) گفت:

"خدایا من تو را دوست دارم، اما چگونه تو را محبوب کنم؟"

خداوند چنین پاسخ داد:

"نعمتهایم را نزد آنان یاد کن، که هرگاه آنها را نزد ایشان یادآور شدی، مرا دوست خواهند داشت."

هر فردی با کمی تفکر در نعمتهای خداوند متعال و ارزیابی بی چیزی خود و بخشش خداوند، لااقل دِین و احترام در خود احساس می کند و این احترام با شناخت مسائل توحید کم کم رنگ محبت می گیرد و علاقه و پیوستگی و اتصالی بین خالق و مخلوق ایجاد می کند.

وقتی فردی دوستدار دیگری شد، تمام توجهش این می شود که محبوبِ آن دیگری گردد، بنابراین رنگ افکار و اعمال محبوب را به خود می گیرد. کم کم محبّ شبیه به محبوب می گردد و علائقش شبیه علائق او می شود؛ به همان چیزی فکر می کند که محبوب می اندیشد و همان کاری را می کند که محبوب می پسندد. این محبت انسان ایستا و راکد را به انسانی پویا و تلاش گر تبدیل می کند.

فایده ی محبت تا جایی است که پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) می فرمایند:

" خداوند را دوست بدارید، به جهت آنچه از نعمتهای خویش به شما می دهد، و مرا به جهت دوستی خدای دوست بدارید و اهل بیتم را به خاطر دوستی من دوست بدارید." (4)

پس از این روایت می توان نتیجه گرفت که در دین محبت به همه ی ائمه توصیه شده است. اما جالب است بدانید که علاقه به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) بطور خاص مورد سفارش قرار گرفته است.

درباره ی محبت خاصی که منتظران باید به حضرت داشته باشند عللی ذکر شده که به ذکر سه علت نقلی بسنده می کنیم: (5)

1.پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:

" هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند، در حالی که ایمانش کامل و اسلامش نیکو باشد، باید که ولایت حضرت حجت صاحب الزمان منتظر را دارا گردد..." (6)

2.چیره شدن دین و غالب گردیدن مسلمانان بر کافران و پیروزی حق بر باطل، بطور کامل در زمان ظهور حضرت مهدی (ارواحنا له الفداء) و به دست آن حضرت صورت می گیرد.

3.امام صادق (ع) به نقل از پدرانشان و آنان به نقل از پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:

" خداوند ار بین روزها، جمعه، و از ماه ها، ماه رمضان و از شبها شب قدر را برگزید و از مردم، پیغمبران را اختیار کرد و از میان پیغمبران، رسولان را و از رسولان مرا و علی را از من برگزید و از علی، حسن و حسین را اختیار فرمود و از حسین اوصیا را برگزید... و نهمین ایشان باطن ظاهر آنان است و او افضل آنها می باشد." (7)

به اعتقاد بنده، شاید نتوان عنوان وظیفه را بر محبت اطلاق کرد، اما پرفایده ترین راه حل برای حل معضل دورماندگی از امام عصر (عج) همین دوای محبت است. این محبت است که قلبها را به هم نزدیک می کند و احساس دلتنگی و رنج را در منتظرِ بیدار، زنده نگه می دارد. این احساس است که در نهایت انسان را وا می دارد برای آمدن محبوب و پایان یافتن این درد فراق دست به دعای فرج بردارد. در نهایت این محبت است که محرک انسان می شود که منتظری واقعی باشد. ان شاء الله.

 

پی نوشت:
1.مستدرک الوسائل، ص 219؛ وسائل الشیعه، ج 16، ص 171
2.دهخدا، علی اکبر، ذیل لغت عشقه
3.همان، ذیل لغت حبّ
4.شیخ صدوق، امالی، ص 219
5.حائری قزوینی، سید مهدی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، صص 67-73
6.بحارالانوار، ح 36، ص 296
7.غایة المرام، ص 188، باب 23