درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

عزیز دلم...

اشکام داره اروم اروم ...

میبینی چطور حرف دلشو راحت میزنه...

خیلی ساده و بی الایش...

اصلا مقدمه چینی بلد نیست...



دلتنگم ...

کاش مادر هم میتونست دستاشو بالا بیاره و دعا کنه...

امام زمان(عج)-حضرت زینب(س)- اربعین(علی اصغر انصاریان)

ای مظهر صفات خدا أیها العزیز

ای امتداد نور هدی أیها العزیز

ای که کریم هستی و از نسل ذو الکرام

پر کن دو دست خالی ما أیها العزیز

یک نَظرة رحیمة بینداز بر دلم

تا مس شود شبیه طلا أیها العزیز

در انتظار آمدنت پیر گشته ایم

این جمعه هم گذشت، بیا أیها العزیز

همراه کاروان که به مقتل رسیده اند

ما را ببر به کرب و بلا أیها العزیز

چندین هزار سال تو خون گریه می کنی

از داغ زینب و أسرا أیها العزیز

امشب در این حسینیه داریم شور و شین

گوئیم زیر لب همه، لبیک یا حسین

زینب رسیده است برادر کنار تو

این بار در بغل بگرفته مزار تو

مُلحق بر آن مُقَطّعُ الأعضاء می شود

امروز یا حسین سر زخم دار تو

یک اربعین برای همه جان فدا شدم

حالا کبود آمده ام در جوار تو

تو از عطش، من از اثر تازیانه ها

چشمم شده شبیه همان چشم تار تو

داغ فراق موی سرم را سفید کرد

تا که خدا خداست منم داغدار تو

دنبال قبر کودک خود هستی ای رباب؟

بر سینۀ حسین بود شیرخوار تو

یک سال پیشِ یار تو می مانی ای رباب

ای کاش سایبان نشود بر تو آفتاب

ما را ز کینۀ علی و آل می زدند

دیدی به روی نی به چه منوال می زدند

دنیا پرست بوده و با وعدۀ یزید

ما را برای سیم و زر و مال می زدند

از بهر تسلیت به دل داغ دارمان

ما را کنار کشتۀ گودال می زدند

وقتی که دختران ز غمت سینه می زدند

وقتی کبوتران حرم بال می زدند...

...نامحرمان به کعب نی و تازیانه ها

پیش پدر به پیکر اطفال می زدند

غیرت نداشتند که در عصر واقعه

ما را برای غارت خلخال می زدند

دیگر مپرس کوفه و آزار شام را

دیگر مپرس رفتن بازار شام را

  

ادامه مطلب ...

امام زمان (عج)-مناجاتی(محسن نصرالهی)

پرده نشین دوره ی غیبت ظهور کن

تنها طلایه دار امامت ظهور کن

در این زمانِ ظلمت و تاریکی جهان

ای مه جبین راه هدایت ظهور کن

تکیه بزن به خانه ی کعبه وَ بعد از آن...

با صوت دلربایی رحمت ظهور کن

در مسجد الحرام، نمازی اقامه کن

محراب آستان عبادت ظهور کن

شمشیر حق بگیر و زمین را اداره کن

ای دست پر توانِ عدالت ظهور کن

والاترین و پاک ترین مرد روزگار

ای آیه های مصحف عصمت ظهور کن

دستی بکش به روی سر این ضعیف ها

ای صاحب مقام ولایت ظهور کن

محتاج گفته های خدا گونه ی توایم

تنها ترین لسان فصاحت ظهور کن

ای محترم در اوج فلک، مرجعِ ملک

ای لایق رکوع ارادت ظهور کن

خیمه نشین غصّه ی تنهایی زمین

ای ساکن قریه ی غربت ظهور کن

ای دائم البکاءِ زمان و زمین بیا

ای عالم به اوج مصیبت ظهور کن

در کربلا برای همه روضه ای بخوان

آقا برای غصّه ی جدّت ظهور کن

زینب کنار گودیِ مقتل نشسته است

خون بارِ قصّه های اسارت ظهور کن

"محسن" نشسته جمعه به جمعه در انتظار

ای وعده ی حدیث و روایت ظهور کن

ستاره طارق

ستارة طارق چیست؟
آیا ستارة طارق یکی از پنج صیحه یا ندای ذکر شده در آخرالزّمان است؟
ظهور ستارة طارق بر چه دلالت دارد و چه تأثیراتی دارد؟
آیا طارق پیش از این نیز ظاهر شده است؟
هنگام طلوع ستارة طارق چه کار باید کرد؟
آیا می‌توان تاریخ ظهور طارق را با توجّه به پیشرفت‌های علمی و فضایی پیش‌گویی کرد؟

 در احادیث و روایات عصر ظهور، دیده شدن ستاره‌ای دنباله‌دار در آسمان، مکرّر ذکر شده است. ظهور این ستارة دنباله‌دار در ادیان دیگر نیز آمده و نشانه‌ای برای آخرالزّمان است.

در روایات اسلامی نیز چندین بار از این ستارة  دنباله‌دار سخن به میان آمده و پیامبر اسلام(ص) نیز مفصّل دربارة آن در حدیثی طولانی و وصفیاتی را نموده‌اند که نشان می‌دهد موضوع از اهمّیتی خاص برخوردار است.

از نعیم بن حماد در کتاب «الفتن» آمده است:
پیامبر(ص) فرمود: «هرگاه در ماه رمضان صدای صیحه بلند شد پس در شوّال جنگ آغاز می‌گردد.» گفتیم: ای رسول خدا، صدای بلند چیست؟ فرمود: «صدای شدید فرو افتادن چیزی است در ماه رمضان، در شب جمعه‌ای، در سالی پر از زلزله‌ها که خوابیده را بیدار می‌کند، ایستاده را می‌نشاند و دختران جوان را از سراپرده‌هایشان بیرون می‌آورد. بنابراین،
هرگاه نماز صبح روز جمعه را خواندید، داخل خانه‌هایتان شوید، درها و روزنه‌ها را ببندید، خود را بپوشانید و گوش‌هایتان را بگیرید. هرگاه آن بانگ بلند را احساس کردید، برای خدا به سجده در افتید و بگویید: «سُبحان القدّوس، سُبحان القدّوس، ربّنا القدّوس». زیرا هر کس چنین کند، نجات می‌یابد و هر کس چنین نکند، نابود می‌شود.1 (این روایت از ابن مسعود هم نقل شده است.)

در روایتی دیگر از امام باقر(ع) آمده است:
«هرگاه عبّاسی به خراسان رسد، ستارة دنباله‌دار در مشرق طلوع می‏کند. نخستین بار که طلوع کرد، برای نابودی قوم نوح بود، هنگامی که خدا غرقشان کرد. [دومین بار] در زمان ابراهیم(ع)، آنگاه که او را در آتش افکندند و زمانی که خداوند فرعون و همراهانش را نابود ساخت و [سومین بار] هنگامی که یحیی پسر زکریّا کشته شد، طلوع کرد. پس هرگاه آن را دیدید، از شرّ فتنه‏ها به خدا پناه برید. طلوع این ستاره پس از گرفتن خورشید و ماه خواهد بود. سپس [بنی‏ عبّاس] درنگ نمی‏کنند (دوام نمی‌آورند) [جز زمانی کوتاه]، تا آنکه اَبْقَع در مصر آشکار شود.2

 در روایتی دیگر آمده است:
«از علایم نزدیکی ظهور: ... طلوع ستاره‌ای درخشان در سمت مشرق است که همچون ماه می‌درخشد سپس دو جانب آن خم گردد به طوری که گویی دو جانب آن می‌خواهند به همدیگر متّصل شوند. [سپس] پدید آمدن سرخی در آسمان [است] که در فضا پراکنده گردد.»3

ابو امامه نیز نقل کرده است:
رسول خدا(ص) فرمود: «... هرگاه شب نیمة رمضان شب جمعه باشد، از آسمان صدایی خواهد بود که بر اثر آن هفتاد هزار نفر بیهوش، هفتاد هزار نفر گنگ و هفتاد هزار دوشیزه، پرده‌هاشان شکافته می‌شود!» گفتند: ای رسول خدا، پس چه کسی سالم می‌ماند؟ فرمود: «کسی که در خانه‌اش بماند و به سجده پناه بَرَد و بلند تکبیر بگوید.»4

گفتنی است، حادثة یادشده، در روز جمعة نیمة رمضان سال پیش از ظهور، تقریباً هنگام طلوع خورشید یا کمی پس از آن، به وقت عربستان سعودی، رخ می‌دهد. البتّه چنین به نظر می‌رسد، اقدامات احتیاطی که پیامبر اسلام(ص) به آنها اشاره فرموده است، بیشتر متوجّه مردم مشرق زمین، خصوصاً ساکنان «خاورمیانه»، می‌شود.

شیخ مفید(ره) آورده است:
هرگاه ستاره‌ای سرخ را دیدی که آن را نمی‌شناسی و در مسیرحرکت ستارگان قرار ندارد و در آسمان از جایی به جایی دیگر می‌رود و مانند ستون است، در حالی که ستون نیست، پس بی‌گمان، چنین چیزی نشانة جنگ، بلا، کشته شدن بزرگان، زیاد شدن شرور و اندوه‌ها و آشوب در میان مردم است.5
امام باقر(ع) فرمود:
«پیش از این امر (ظهور قائم)، گرفتن ماه پنج روز مانده به پایان ماه رمضان و گرفتن خورشید در پانزدهمین روز آن رخ خواهد داد و در این هنگام، محاسبة منجّمان به هم می‌خورد.»6

در خبری دیگر از کعب الاحبار، می‌خوانیم:
نابودی بنی عبّاس هنگام آشکارشدن ستاره‌ای در دل آسمان و صدای شدید فرو افتادن چیزی از آسمان و شکافته‌شدنی است. همة اینها در ماه رمضان خواهد بود. سرخی میان پنجم تا بیستم رمضان است و صدای شدید فرو افتادن چیزی از آسمان در نیمه تا بیستم ماه می‌باشد و شکافته ‌شدن از بیستم تا بیست و چهارم خواهد بود و ستاره‌ای دیده می‌شود که مانند ماه نورافشانی می‌کند و سپس چونان مار در هم می‌پیچد تا جایی که نزدیک است دو سر آن به هم برسند و دو لرزش در شبِ پدیدآمدنِ دو فرورفتن خواهد بود و ستاره‌ای که شهابی به وسیلة او پرتاب می‌شود و از آسمان فرو می‌افتد؛ با آن صدایی شدید است تا آنکه در مشرق می‌افتد و مردم از آن دچار بلایی سخت می‌شوند. 7

ابن مسعود می‌گوید:
در ماه صفر نشانه‌ای خواهد بود و ستاره‌ای دنباله‌دار آشکار می‌گردد. 8

از امام علی(ع) دربارة تفسیر «طارق» (رونده در شب) پرسیده شد، فرمود:
«آن، زیباترین ستاره در آسمان است، در حالی که مردم نمی شناسندش...»9
باز هم در «قرآن کریم» می‌خوانیم:
«منتظر روزی باش که آسمان دودی آشکار را پدید آورد، این دود که مردم را فرا می‌گیرد، عذابی دردناک است.»10

امام باقر(ع) فرمود:
«پیش از قیام قائم (ع) مردم به وسیلة آتشی که در آسمان آشکار می‌شود و سرخی‌ای که آن را فرا می‌گیرد، از گناهانشان بازداشته می‌شوند.»11
بررسی روایات نشان می‌دهد که طلوع ستاره‌ای سرخ رنگ و سقوط شهاب سنگ یا ستارة دنباله‌دار که موجب خسف در زمین نیز می‌گردد، از علایمی است که به نزدیکی ظهور دلالت دارد. احتمال دارد این دو یکی باشند یا دو موضوع جدا از هم که سعی داریم با توجّه به یافته‌های علمی دانشمندان و سایت‌های علمی به آن بپردازیم.

برخورد شهاب سنگی بزرگ با زمین در روایات آخرالزّمان ادیان دیگر هم آمده و این فرضیه به حدّی قوی است که بر اساس آن، فیلم‌های متعدّدی هم ساخته‌اند و آن را نشانة پایان حیات کنونی بر روی زمین و شروع عصری جدید می‌دانند و زمان آن را سال 2012م. اعلام کرده‌اند.

در روایات اسلامی و قرآن کریم نیز به صراحت از آخرالزّمان و برخورد ستارگان با یکدیگر و تیره شدن خورشید و به هم خوردن نظم سیّارات و زلزله‌های شدید و آتشفشان به عنوان دلایلی برای نزدیکی قیامت یاد شده است، امّا بر اساس روایات در هنگام ظهور و قبل ازآن نیز از برخورد دنباله‌داری به زمین یاد شده که موجب کشته شدن عدّة زیادی می‌گردد ولی پایان جهان نیست و ضمن اینکه تاریخی برای آن تعیین نشده است.

در قرآن کریم سوره‌ای به نام طارق وجود دارد که به همین دلیل نام مقاله را از نام این سوره گرفته‌ایم. در این سوره به طارق قسم یاد شده و آن را ستارة ثاقب لقب داده‌اند. در تفسیر این سوره آمده است که: طارق همان ستارة دنباله‌داری است که در آخرالزّمان به زمین نزدیک می‌شود و با زمین برخورد می‌کند. منظور از طارق، رونده در شب یا کوبندة شب است، که در قرآن کریم به آن قسم یاد شده و ستارة درخشانی است که نور آن بسیار با نفوذ و زیباست. ثاقب به معنای فرو رونده و نفوذ کننده است. ظهور این ستاره دلیلی بر نزدیکی آخرالزّمان بوده و در انتهای سوره نیز به کافران هشدار داده شده است. این سوره، یکی از معجزات علمی قرآن است. قرن‌ها طول کشید تا اینکه دانشمندان دریابند اوّلین نشانه‌های حیات بر روی زمین با سقوط شهاب سنگ‌ها ظاهر شده و دانشمندان معتقدند شهاب‌هایی که از فضا می‌آیند با خود، آب، دی اکسید کربن، منواکسید کربن، واحدهای آمونیاک و گازهای یونیزه را وارد جوّ زمین می‌کنند و در اثر تغییرات جوّی بارندگی آغاز می‌گردد و زمین رویش آغاز می‌کند و این موضوع به وضوح درآیات 5ـ7 دربارة خلقت انسان و در آیات 11ـ12 به پیدایش حیات در روی زمین و بارش باران از آسمان و شکافته شدن زمین و رویش گیاهان اشاره می‌کند. در حالی که تا چند دهة قبل دانشمندان از این راز بی‌اطّلاع بودند. در آخرین آیة این سوره به نزدیکی عذاب کافران و بی اثر بودن کید آنان در مقابل آیات و نشانه‌های خداوند و مهلتی که به کافران داده شده، تأکید می‌کند.
 
آیا طارق یکی از پنج صیحه است؟
اگر در متن روایات دقّت کنیم، می‌بینیم که به چرخش این ستارة دنباله‌دار در فواصل معیّن زمانی اشاره شده و از جمله، حوادث مقارن با آن، طوفان و هلاکت قوم نوح(ع) و سپس هلاکت قوم ابراهیم(ع) (همانطور که می‌دانید قوم لوط(ع) در زمان حضرت ابراهیم(ع) می‌زیسته و حضرت لوط(ع) همان آیین ابراهیمی را در این قوم ترویج می‌نموده که با افزایش گناهان و اصرار بر آن، این قوم با یک صیحه هلاک شده‌اند.) و بار دیگر این ستارة دنباله‌دار در زمان حضرت موسی(ع) و نابودی قوم فرعون ظاهر شده و آخرین بار طبق این روایت در زمان شهادت حضرت یحیی(ع) بوده است. بنابراین می‌توان گفت که این ستاره در فواصل زمانی مختلف از نزدیکی زمین عبور و باعث پیدایش حوادثی در زمین می‌گردد. از جمله این حوادث زلزله، آتشفشان، بارندگی‌های شدید و سیل است که در نهایت منجر به مرگ عدّة زیادی از مردم خواهد شد و تأکید بر این است که آزمایشی برای مؤمنان و عذابی برای کافران است و در قرآن از آن با نام صیحه یاد شده و در روایات بالا نیز به آن صیحه اطلاق شده است.

بنابراین نتیجه می‌گیریم که طارق، ستارة دنباله‌داری است که طلوع آن عذابی برای کافران و بشارتی برای منتظران و مؤمنان بوده و از آن به صیحه تعبیر شده است.

هنگام شنیدن صیحه چه کار باید کرد؟
چنان که از روایات استنباط می‌شود این صیحه با صیحة جبرئیل امین که در شب 23 ماه مبارک رمضانِ سال ظهور است، فرق دارد و یک هفته قبل از آن می‌باشد و همان صدای عبور ستارة دنباله‌دار «طارق» است و یک هفته پس از آن صیحة جبرئیل از آسمان و به دنبال آن ندای شیطان از زمین خواهد بود.

این صیحه همراه با سقوط قسمتی از این ستارة دنباله‌دار در مشرق زمین است. زمان سقوط قسمتی از این ستاره در وقت طلوع آفتاب در روز جمعة نیمة ماه مبارک رمضان است، به طوری که خواب را بیدار می‌کند، بیدار را به ترس و وحشت می‌افکند و زنان را از سراپرده بیرون می‌آورد و صدای آن به حدّی بلند و شدید است که همة مردم آن را می‌شنوند پس از این، علایم دیگر آشکار می‌گردد. در ماه شوّال آشوب و همهمه شروع می‌شود و در ماه ذی قعده
کوس جنگ نواخته می‌شود و در ذی حجّه سرگردانی مردم و اندوختن موادّ غذایی و سفر به مناطق دیگر است و جنگ و خونریزی در «حجاز» و غارت حجّاج.

در سقوط بخشی از این ستاره، عدّة زیادی کشته شده و عدّة زیادی کر، گنگ و کور می‌گردند. در روایت رسیده از رسول خدا(ص)، از ایشان سؤال می‌شود که در آن زمان ما را به چه امر می‌فرمایید؟ و حضرت پاسخ می‌دهند: «صدقه بدهید و بر شماست نماز، تسبیح، تکبیر و قرائت قرآن در آن هنگام.» سپس پرسیده می‌شود که چه علامتی برای آن است که ( صیحه) وقت دیگری از سال نباشد؟
و حضرت می‌فرمایند: «اگر نیمة ماه مبارک رمضان گذشت و این اتّفاق نیفتاد، در آن سال ایمن هستید.»

در روایت دیگری تأکید شده که این واقعه در شب جمعه در سالی که پر از زلزله و سرماست، اتّفاق می‌افتد.
 
به هنگام طلوع این ستاره و سقوط بخشی از آن در شرق چه کار باید کرد؟

در اینجا پیامبر(ص) توصیه می‌فرمایند که برای ایمنی از این واقعه، به منزل بروید و تمام درها و پنجره‌ها را محکم ببندید و لباس ضخیم بپوشید یا خود را با پارچه یا پوشش ضخیمی بپوشانید و گوش‌های خود را محکم بگیرید (ببندید) و به تسبیح، نماز جماعت و سجدة طولانی مشغول گردید.

پرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا این نکات اشاره به وقوع جنگ یا حمله با بمب اتمی ندارد؟
در پاسخ این پرسش باید گفت: خیر، زیرا اگر از سلاح اتمی استفاده گردد، هیچ یک از امور فوق جان ما را حفظ نخواهد کرد.
پرسش دیگر اینکه آیا ممکن است این صیحه همان صوت جبرئیل(ع) باشد؟
در پاسخ باید گفت : خیر، چگونه است که پیامبر اسلام(ص) در هنگامی که جبرئیل ما را به ندایی مهم فرا می‌خواند، توصیه کند که گوش خود را بگیریم و در منزل پنهان شویم؛ در حالی که گفته شده ندای جبرئیل امین را همة مردم روی زمین می‌شنوند. ان‌شاءالله

در این روایت همچنین آمده: زمانی که احساس کردید صیحه نزدیک می‌شود، سجده کنید و بگویید: «سبحان القدّوس» و عبارت «احساس کردید» اهمّیت زیادی در درک روایت دارد و نشان می‌دهد که این صیحه تدریجی حس و شنیده می‌شود و فوراً شنیده نمی‌شود. به عبارت دیگر، این صوت از مکانی دور شنیده شده و سپس به تدریج بلندتر شده و به ما نزدیک می‌شود، به طوری که ما نزدیک شدن آن را، قبل از آنکه بر ما تأثیر بگذارد، حس می‌کنیم. به همین دلیل است که گفته شده هنگامی که «احساس کردید». اگر صوت ناگهانی بود، نیازی به انذار و هشدار نداشت. پس این صدا، صوت جبرئیل امین نمی‌تواند باشد. هنگامی که جبرئیل(ع) ندا می‌دهد، منظور همان صیحة شب 23 ماه رمضان است و همة کسانی که خداوند اراده نماید، صدای او را در یک زمان خواهند شنید و صدای او تدریجی نخواهد بود.
بنابراین بدون شک این صوت، صدای ستارة دنباله‌دار «طارق» است و همان طور که گفته شد، بخشی از آن در مشرق سقوط می‌کند و نتایجی نیز به همراه دارد: آب‌ها را آلوده می‌سازد، عدّة زیادی از قحطی و گرسنگی خواهند مُرد و صدای آن بسیار شدید و تدریجی است و ناگهانی نخواهد بود. البتّه برای کسانی که از آن آگاه باشند و در آن زمان بیدار بوده و به نماز صبح مشغول باشند. این صدا موجب ترس شدید در بین مردم خواهد شد و زمین را با امواج الکترو مغناطیسی شدید پر خواهد کرد. امواج صوتی حاصل از عبور این ستاره، ما فوق
درجة شنیداری انسان است، همانند شکسته شدن دیوار صوتی در هنگام عبور هواپیماهای سریع السّیر
و سوپر سونیک (یا سقوط بمب یا موشک یا صفیر خمپاره برای کسانی که تجربة جبهه را دارند). این امواج برای بدن ضرر دارد و از پوست و گوشت عبور می‌کند و برای همین گفته شده که به داخلی‌ترین قسمت منزل بروید و گوش خود را بگیرید و با لباسی ضخیم خود را بپوشانید تا از امواج صوتی آن در امان بمانید. زیرا ممکن است پردة گوش پاره و در اثر شدّت امواج، انسان دچار خونریزی مغزی گردد.

خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ؛12
قطعاً برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید به [هدایت] شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است.»
ببینید که چقدر پیامبر و ائمة اطهار(ع) نسبت به شیعیانشان مهربان و رئوف بوده و به آنها عنایت خاص داشته‌اند.

چرا باید در این حالت سجده کنیم؟
چرا در زمان وقوع زلزله، رعد و برق شدید،  کسوف، خسوف یا ترس از وقایع طبیعی هولناک، نماز آیات بر ما واجب می‌شود؟

علّت نماز و سجده چیست؟ می‌فرمایند: وقتی صدای صیحه را حس کردید، سجده کرده و ذکر «سبحان القدّوس سبحان القدّوس ربنّا القدّوس» را بگویید. می‌دانیم که بهترین و زیباترین حالت انسان در نزد پروردگار جهانیان، سجده است؛ امّا سجده چه ارتباطی با عبور ستارة دنباله‌دار دارد؟

حالت سجده، بهترین حالت برای جلوگیری از بیهوشی و مرگ در موقع خوف شدید است و این امر اثبات شده است. در هنگام خوف شدید تغییراتی در جسم انسان صورت می‌گیرد، مثل: عرق کردن، لرزش بدن و تغییراتی نیز در باطن جسم صورت می‌گیرد که عبارت است از: ترشّح هورمون‌های مختلف، از جمله آدرنالین، که موجب بسته شدن رگ‌های خونی و جریان خون در بدن می‌شود و خصوصاً در مناطق بالاتر بدن مثل سر، موجب می‌شود خون به مغز نرسد. میزان هورمون بستگی به میزان ترس و خوف دارد و در حالت ترس شدید، به طور کلّی مانع رسیدن خون به مغز شده که در نتیجه احساس سرگیجه و سپس بیهوشی و در نهایت سکتة مغزی و اغماء و مرگ خواهد شد. اگر انسان در این وضعیّت در حالت سجده باشد، مغز پایین‌تر از سطح قلب قرار خواهد گرفت و همین طور سایر اعضای بدن در حالت ارتفاع کمتر از قلب قرار گرفته و خون با فشار بیشتر به همة اعضای بدن و از جمله مغز می‌رسد و چون سر پایین‌تر از اعضای بدن قرار دارد، خون با فشار به مغز می‌رسد و مانع از بسته شدن رگ‌های مغز در اثر تنگی عروق خواهد شد و در نهایت مانع از بیهوشی و اغماء و مرگ مغزی می‌گردد. بنابراین تنها راه مصونیت در حالت ترس شدید، سجده است و این نماز و سجده تنها از سنّت‌های اسلامی و از معجزات پیامبر اعظم(ص) است. ضمن اینکه یاد خدا و تمرکز بر ذکر، موجب آرامش انسان می‌گردد؛ «الا بذکر الله تطمئنّ القلوب» و از ترشّح هورمون‌های اضافی در بدن جلوگیری می‌کند و جریان خون را به حالت عادّی باز می‌گرداند. هنگام سجده همچنین بارهای الکترو مغناطیسی جمع شده در بدن، دفع می‌گردد.

 همان طور که ذکر شد، نزدیک شدن ستارة دنباله‌دار با شدّت و سرعتی زیاد، امواج الکترومغناطیسی زیادی را تولید می‌کند که حالت سجده به دفع این امواج به زمین و تخلیة جسم از آن کمک می‌کند. شدّت این امواج به حدّی است که همة دستگاه‌های الکتریکی و کامپیوتری را از کار می‌اندازد.

در حالت عادّی، روزانه ما مقداری از این امواج الکترومغناطیس را از محیط دریافت می‌کنیم که بر سلول‌های جسم تأثیر گذاشته و موجب سردرد و بیماری‌های دیگر می‌گردد. تخلیة این امواج از بدن تنها با سجده بر روی زمین ممکن است و آن هم به طریق صحیح و تماس هفت نقطة بدن با زمین. به همین دلیل گفته شده، در هنگام صیحه که بیشترین امواج الکترو مغناطیس وارد فضا می‌شود، سجده کنید و این سجده باید تا زمان دور شدن این ستارة دنباله‌دار ادامه داشته باشد، زیرا تنها راه مصون ماندن از امواج شدید الکترو مغناطیس و دوری از تأثیر منفی آن بر اندام‌ها و جسم انسان است.

نکتة دیگر این است که در حالت سجده، انسان رو به قبله است و در این حالت، مدارهای مغناطیسی زمین با جسم هماهنگ شده و احساس آرامش همراه با تنظیم جریان خون در بدن اتّفاق می‌افتد و در تنظیم ضربان قلب مؤثّر است.

فواید ذکر «سبحان القدّوس، سبحان القدّوس ربنّا القدّوس»
در فواید ذکر اسماء الهی و در ذیل ذکر «القدّوس» آمده است که کسی که این ذکر را بگوید، در هنگام ادای این ذکر، احساس می‌کند که اعضاء و جوارحش تمایلی به گناه ندارند و در می‌یابد که چشمانش از نگاه حرام کراهت داشته و گوشش از شنیدن آنچه مورد غضب خدا است، روی می‌گرداند؛ زیرا این ذکر، تأثیر آشکار بر جوارح و اعضای انسان دارد و هر کس که می‌خواهد از بندگی شیطان و معصیت رها گردد، این ذکر را ورد زبان خود سازد، بدین ترتیب خدا وسوسة شیطان را از او دور می‌گرداند و این ذکر مجرّب است.

گفتن ذکر «القدّوس» 150 بار در هنگام زوال،  موجب نورانی شدن قلب و ایمن شدن از وسوسه‌های شیطان می‌گردد.
سپس گفته شده است، در هنگام آشکار شدن ستارة طارق ذکر «سبحان القدّوس سبحان القدّوس ربنّا القدّوس» را تکرار کنید. تسبیح و ذکر،  غذای روح و مایة آرامش انسان در هنگام خوف شدید است. تسبیح، غذا و دوای مؤمن است و تنها غذای جسم در هنگام سجده و نماز است همان طور که گفته شده، تسبیح، غذای فرشتگان در آسمان‌هاست. تسبیح موجب تقویت جسم است و همان طور که پیامبر اکرم(ص) به حضرت فاطمه(س)، هنگامی که از ضعف جسمی و خستگی در انجام امور منزل شکایت کردند، فرمودند: «بهترین خدمتکار و کمک برای تو را معرفی کنم ؟ وقتی به رختخواب می‌روی 33 بار سبحان الله و 33 بار الحمد لله و 34 بار الله اکبر بگو.»

علما بر این نکته اتّفاق نظر دارند که تسبیح موجب تقویت جسم و تقویت قدرت تحمّل جسم هنگام خوف و حوادث شدید می‌شود. حتّی در ماه مبارک رمضان نیز وقتی ضعف روزه بر جسم غلبه پیدا می‌کند، ذکر و یاد خدا و نماز و تلاوت قرآن نشاط خاصّی به انسان می‌دهد.

در روایتی دیگر از پیامبر اسلام(ص) داریم که می‌فرمایند: «در سه سال قحطی و گرسنگی هنگام خروج دجّال، طعام و غذای شما تسبیح و تقدیس است و این مؤمنان را کفایت می‌کند از غذا و آب و در آن روز تکبیر و تسبیح و تحمید به جای غذا، خواهد بود.»

امّا اینکه بر این موضوع تأکید شده که نماز صبح را در مسجد و به جماعت بخوانند، علّت آن مصون ماندن از وسوسه‌های شیطان است، زیرا در جماعت، انسان اعتماد به نفس بیشتری داشته و شیطان بر او مسلّط نمی‌شود و در حالت ترس و خوف شدید شیطان بر انسان مسلّط می‌گردد؛ بنابراین توصیه شده که نماز را به جماعت و در مسجد برگزار کنید و همین اتّحاد در جماعت، ایمان را در دل‌ها محکم کرده و اعتماد به نفس داده و از شدّت خوف و ترس انسان می‌کاهد. در نهایت چنانچه عمر انسان به آخر رسیده باشد، بهترین حالت لقای پروردگار، سجده است و در ادعیه آمده است که: «خدایا مرگ ما را در نماز و سجده قرار بده» و سجده برترین و زیباترین حالت عبودیّت انسان و خضوع و خشوع او به درگاه حق است.

بنابراین می‌بینیم که در روایت تأکید شده که اگر هر کسی این کارها را در موقع شنیدن صیحه انجام بدهد، مصون می‌ماند و در غیر این صورت هلاک خواهد شد.
با توجّه به اینکه نحوة مصون ماندن از ستارة «طارق»  تنها در روایات و احادیث اسلامی و شیعی آمده است، احتمال زیادی دارد که این واقعة عظیم و صیحة شدید، بسیاری از کافران را نابود گرداند یا دچار عوارض بعدی گردند، همان طور که در روایت شریف ذکر شده است.

در حدیثی دیگر از معصوم آمده که فرمودند: «در آخرالزّمان دو سوم مردم روی زمین از بین می‌روند و تنها یک سوم باقی می‌مانند»، عرض شد: تکلیف مسلمانان چه می‌شود؟ فرمودند: «آیا دوست ندارید یک سوم باقیمانده باشید؟»

این روایات و احادیث نشان می‌دهد که اطّلاع و آگاهی مسلمانان و اشتیاق شیعیان منتظر، از این احادیث و روایات و به خاطر سپردن آن و عمل به آن مانع از تلفات زیاد در بین آنها شده و آنها را از بلاها و فتنه‌های آخرالزّمان مصون نگه می‌دارد.

 شاید این سؤال برای شما پیش بیاید که آیا ستارة طارق همان سیّارة «ایکس» یا «نیبیرو» یا «آپوفیس» است که دانشمندان علوم فضایی آن را رصد کرده و احتمال برخورد آن را با زمین داده‌اند؟ و اگر چنین است، آیا با محاسبات می‌توان تاریخ ظهور را تعیین کرد و از برخورد آن با زمین جلوگیری کرد؟

اگر در سورة طارق دقّت کنیم، می‌بینیم که خداوند معلومات اندک انسان را با طرح سؤال «و ما ادریک مالطّارق» به چالش می‌کشد و به او می‌گوید: «ای انسان تو چه می‌دانی که طارق چیست؟»؛ یعنی وقتی انسان به موضوعی علم ندارد چگونه می‌تواند با آن برخورد نماید؟ پس انسان نمی‌تواند با طارق، این آیه و نشانة الهی مبارزه نماید. در آیات پایانی سوره، به صراحت عجز انسان را در مقابله با طارق بیان می‌کند و می‌فرماید: «کافران می‌خواهند مکر کنند و ما هم مکر می‌کنیم و چند صباحی به آنان مهلت داده شده است.»

بنابراین نتیجه می‌گیریم که ارادة خداوند بر این تعلّق دارد که ستارة طارق تا زمان طلوع و ظهور، همانند ظهور قائم آل محمّد(عج) مخفی و به صورت راز باقی بماند و معلومات کافران هرگز به آن راه نیابد، زیرا خداوند طارق و صیحه را عذابی برای کافران قرار داده است. (و الله اعلم و اعلی) همان گونه که تعیین تاریخ برای ظهور کاملاً غلط و مردود است و زمان ظهور را کسی جز خدا نمی‌داند. فیلم‌هایی نیز که اخیراً ساخته شده و به پایان دنیا در 2012م. و تحدیداً 21 دسامبر اشاره می‌کند، عاری از حقیقت است.

پی‌نوشت‌ها:

منبع: http://saramomeni.blogfa.com/
1. الفتن، ص۱۳۶، جزء ۳، ح ۶۱۹.
2. الفتن، ص148، جزء ۳، ح 607
3. علاّمه حلّی: نگاهی بر زندگی دوازده امام. ترجمة محمّد محمّدی اشتهاردی.
4. عقد الدّرر، صص۴۰ـ۱۳۹، ب۴، ف ۳.
5. الاختصاص، ص162.
6. الغیبـ[، ص ۲۸۰، ب ۱۴، ح ۴۶.
7. الفتن، ج ۱، ص۲۳۰، جزء۳، ح۶۴۳.
8. الفتن، ص 148، جزء 3، ذیل ح 609.
9. بحار الأنوار، ج ۵۵، ص۸۹، ب۹، ح۴.
10. سورة دخان(44)، آیات10ـ١1.
11. ارشاد، ج2، ص387.
12. سورة توبه(9)، آیة 128.

عوامل پیروزی حضرت مهدی(ع)

در ضمن بررسی ویژگی‌های حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)، این سؤال مطرح است که با وجود جهان‌خوارانِ تا دندان مسلّح و ارتش‌های عظیم و منظّم و پیچیده و سلاح‌های فوق مدرن الکترونیکی و تکنیک برتر ابرقدرت‌ها و سلاح‌های هسته‏ای و طرح‌های جنگ ستارگان و ... پیروزی جهانی ‏برای امام زمان(ع) چگونه میسّر است؟
 
 
علی اکبر حسنی
در ضمن بررسی ویژگی‌های حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)، این سؤال مطرح است که با وجود جهان‌خوارانِ تا دندان مسلّح و ارتش‌های عظیم و منظّم و پیچیده و سلاح‌های فوق مدرن الکترونیکی و تکنیک برتر ابرقدرت‌ها و سلاح‌های هسته‏ای و طرح‌های جنگ ستارگان و ... پیروزی جهانی ‏برای امام زمان(ع) چگونه میسّر است؟

اصولاً چون چنین پیروزی عظیمی، اگر محال نباشد، ممکن و آسان هم نیست، ‏باید دید زمینه و عوامل چنین پیروزی‌ای چیست و راه آن کدام است؟ در این بحث ‏به عوامل پیروزی آن حضرت در این قیام جهانی و فتح نهایی عالم توسط ایشان می‏پردازیم و با توجّه به روایات و احادیث رسیده، این عوامل را بررسی می‏کنیم.

در ضمن ‏بررسی ‏ویژگی‌های ‏یاران حضرت مهدی(ع) و خصوصیّات لشکریانش به این نکته برمی‏خوریم که آنان «منصور بالرّعب‏» هستند.

منصور بالرّعب بودن، یعنی آنکه پیروزی آن حضرت ظاهراً در سایة رعب و وحشتی است که در دل دشمنان، از او و لشکریانش ایجاد می‏شود و آنها از قدرت و پیروزی‌های او به قدری به هراس می‏افتند که توان استقامت ‏خویش را از دست می‏دهند یا تسلیم می‏شوند و سلاح‌ها را بر زمین می‏گذارند و فرار می‏کنند و این خود زمینة پیروزی و فتح بدون درگیری و خونریزی و جنگ را برای آن حضرت فراهم می‏سازد.

دشمنان آن حضرت از ترس برخورد نظامی و درگیری با امام، سلاح‌های خود را بر زمین می‏گذارند و با بلندکردن پرچم سفید، تسلیم می‏شوند و از پیشاپیش لشکر او می‏گریزند.

در تاریخ از این گونه پیروزی‌ها دیده شده که سپاهی با مشاهدة قدرت طرف مقابل متزلزل و مرعوب شده و سرانجام قبل از رسیدن لشکر، خود را تسلیم می‏کردند.

پیامبر اکرم(ص) طبق شواهد تاریخی و آیات قرآن از این موهبت ‏برخوردار بوده و در مواردی ‏صلابت و ابهّت آن حضرت و تصمیم و ارادة شکست‏ناپذیر او دل‌های دشمنان را به لرزه افکنده و آنان را پریشان ساخته است و پیش از درگیری یا به مجرّد رویارویی، شکست‏ خورده و پا به فرار نهاده یا تسلیم شده‏اند.

پیامبر اعظم(ص) در «غزوة بدر» با اقلیّتی غیر مجهّز و بسیار کم در برابر سپاهی مجهّز و چندین برابر، نه تنها ایستاد؛ بلکه به پیروزی جالبی هم رسید و این خود از مواردی است که دشمن با رعبی که در دلش از پیامبر اکرم(ص) توسط خداوند افتاد و با دادن بیش از هفتادکشته و مجروح و به جا نهادن اسیران زیاد، پا به فرار گذاشت. ابوسفیان در این باره می‏گوید: به محض ‏رساندن کاروان به مکّه به سرعت‏ به بدر مراجعه کردم ، لشکر در حال فرار بود و به هر کس می‏گفتم: بایست! می‏گفت: علی(ع) سوار بر اسب مرا تعقیب می‏کند.

در جنگ خندق پس از محاصرة مدینه توسط نیروهای قریش و احزاب و عبور عمرو بن‏ عبدود و همراهان او از خندق و رجزخوانی عمرو، اضطراب و دلهره‏ای بین مسلمانان رخ داده بود که به تعبیر قرآن «و زلزلوا زلزالاً شدیداً»1 و فریاد «متی نصرالله‏» سر می‏دادند.

آنگاه که حضرت علی(ع) عمرو را با یک ضربت از پا درآورد و پیامبر(ص) فرمود: «ضربةعلی یوم الخندق افضل من عبادة ‏الثّقلین‏» ترس و رعب عجیبی در دل دشمن افتاد و شبانه فرار کردند.

و نیز در جنگ با یهودیان بنی‏نظیر و بنی‌قریظه، ترس و نگرانی به حدّی بود که به تعبیر قرآن:

«وقذف فی قلوبهم الرعب یخربون بیوتهم بایدیهم‏و ایدی المؤمنین؛2
و در دلشان (از سپاه اسلام) ترس افکند تا به دست ‏خود و به دست مؤمنان خانه‏هایشان را ویران کردند.»

در فتح مکّه هم زمینه چنان فراهم می‏شود و به‏ گونه‏ای ‏مرعوب ‏می‏گردند که جرئت هر گونه مقاومت و رویارویی از لشکر جرّار قریش و ابوسفیان سلب می‏گردد و همه طوعاً و کرهاً تسلیم می‏شوند و شعار «لا اله الا الله وحده وحده انجز وعده و نصر عبده و اعزّ جنده و هزم ‏الاحزاب وحده‏» تحقّق می‏یابد.

باز در انقلاب اسلامی، دیدیم که دشمن با همة قوا و توان و سلاح‌های مدرن، چگونه صحنه را خالی می‏کرد، مخصوصاً در آخرین ‏روزهای پیروزی انقلاب اسلامی شاهد بودیم که در پی فرمان حضرت امام(ره) و ریختن همة مردم به خیابان‌ها با فرمان رهبر انقلاب، چگونه نیرومندترین ارتش خاورمیانه عملاً جا خالی کرد و نیروهای انقلاب پیروز شدند.
در جنگ تحمیلی هم نمونه‏هایی از این پیروزی‌ها را در فتح خرمشهر و آبادان و فتح‏المبین دیدیم که نیروی مجهّز و برتر مهاجمان، با روحیة متزلزل در اثر ترس و وحشت‏ شعار الله ‏اکبر چگونه شکست ‏خورد و تسلیم شد.

اینها نمونة کوچکی است از پیروزی که در سایة ترس و رعب در دل دشمن به وجود می‏آید.

پس بسیار روشن است که یکی از عوامل عمدة پیروزی ارتش امام زمان(ع) همان رعب است که از آوازة حضرت و تأیید و نصرت او از طرف خدا در دل دشمنان خدا و امام زمان(ع) می‏افتد و این حقیقت در لابه‌لای آیات و روایات مشهود است.

اینک آیاتی که دلالت ‏بر این گونه پیروزی‌ها دارد و می‏رساند که پیامبر(ص) در مواردی، منصور بالرّعب بوده است، از نظر شما می‏گذرانیم:
1. «سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُواْ الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَکُواْ بِاللّهِ‏؛3

به زودی در دل‌های کفّار رعب و هراس می‏افکنیم به خاطر آنکه شرک برای خدا قائل شدند.»
2.«سالقی فی قلوب الذین کفروا الرّعب فاضربوا فوق ‏الاعناق؛4

به زودی در دل‌های کافران وحشت و ترس می‏افکنیم، پس ضربه‏ها را بر بالای گردن‌ها (یعنی مغزشان) فرود آورید.» این دربارة رعبی است که در دل کفّار قریش در جنگ بدر افتاد و سبب پیروزی مسلمانان بر آنها شد.
3. «و قذف فی قلوبهم الرعب فریقا تقتلون و تاسرون فریقا؛5
در دل یهودیان رعب و وحشت افتاد که سبب فروآمدن از دژهایشان شد و شما گروهی را کشتید و گروه دیگری را به اسارت گرفتید.»

4. «فاتاهم الله من حیث لم یحتسبوا و قذف فی ‏قلوبهم ‏الرّعب؛6
پس قدرت خداوند از جایی که گمان نمی‏بردند، آمد و رعب وحشتی در دل آنان افتاد.»

در بسیاری از روایات ما همین صفت و ویژگی پیامبر(ص) برای حضرت مهدی(ع) نقل‏ شده ‏است، علاوه بر روایاتی که قبلاً اشاره شد به اینکه رعب پیشاپیش لشکر امام زمان(ع) از هر طرف می‏رود؛ یعنی از فاصلة دور، دشمن او مرعوب می‏گردد و فرار می‏کند یا تسلیم می‏شود.

امام باقر(ع) می‏فرماید: «همة سنن انبیا در امام زمان جمع است، ولی از سنّت‌های جدّش مصطفی(ص) قیام به شمشیر و منصور بالرّعب است.»
در روایت دیگری امام محمّدباقر(ع) می‏فرماید:

«قائم(ع) ما یاری شده به رعب و تأیید شده با پیروزی است. تمام زمین به تصرّف او در می‏آید و گنج‌های زمین برای او ظاهر می‏شود و سلطة او بر شرق و غرب می‏رسد.»8
4. در تفسیر آیة «اتی امرالله فلا تستعجلوه‏» آمده:10

«او همواره با سه گروه سپاه تأیید می‏شود. سپاه فرشتگان، سپاه مؤمنان مخلص و سپاه رعب و ترس.»11

هشام بن سالم از امام صادق(ع) نقل می‏کند:
«در میان شرق و غرب کسی نمی‏ماند، مگر اینکه از او می‏هراسد.»12

ابو‏بصیر از امام صادق(ع) نقل می‏کند که آن حضرت دربارة نشر و گسترش پرچم‏ حضرت ‏مهدی(ع) پس از نقل مطالبی می‏فرماید:
«رعب و وحشت یک ماه جلوتر از آن درفش و یک ماه پس از آن و یک ماه از سمت راست آن و یک ماه از سمت چپ آن حرکت می‌کند.»
پس فرمود: «ای ابامحمّد، او خشمگین و خون‌خواه خروج می‌کند و از غضب و خشم خداوند بر این مردمان ناراحت و متأسّف است.»

با توجّه به معنای لغوی رعب که همان خوف و در واقع ترس شدیدی است که کتمان آن ممکن نیست، روشن می‏شود که منصور به رعب بودن آن حضرت ممکن است ‏به این معانی باشد:

1. مردم مخالف و دشمنان، روحیة خود را ببازند و جرئت مقاومت در برابر او پیدا نکنند و از ترس لشکر مقاوم و نفوذناپذیر و شکست‏ناپذیر آن حضرت، تسلیم شوند؛

2. آوازة آن حضرت و لشکرش چنان رعب‏آور است که شهرهای دور دست که با لشکر امام به مسافت ‏یک ماه راه‏ رفتن، فاصله دارند، از هر طرف بدون درگیری و رویارویی و مقاومت تسلیم می‏گردند، چنانچه حدیث ابی بصیر گویای آن است؛

3. تمام دشمنان آن حضرت در خوف شدید به سر می‏برند و این ترس خود مقدّمة پیروزی امام و شکست دشمنان امام است.
این رعب و ترس از چند جهت ممکن است رخ دهد:

الف) از نظر اعجاز و قدرت خداوند که هراس و رعب در دل‌های دشمنان امام و ابرقدرت‌ها بیفکند و قدرت اراده و تصمیم به مقاومت را از آنان سلب نماید، نتیجه اینکه زودتر تسلیم گردند. گویی چنان از خود بی‌خود شوند و دست و پای خود را گم کنند که توان حرکت نیابند، همانند برّه در برابر شیر و ...!؛

ب) آوازة پیروزی سریع حضرت و شیوع فتح و نصرت او در سراسر بلاد و ویژگی یاران او و لشکریانش که مقاوم و شکست ناپذیرند، سبب این خوف و رعب گردد؛

ج) انتشار حرکت و قیام امام و آمادگی باطنی مردم ممکن است، سبب پیوستن مردم به امام شود و در تمامی کشورها؛ نیروها و مردم خواستار همکاری با امام زمان(ع) گردند و در نتیجه شورش‌ها و قیام‌های داخلی رخ دهد و موجب انشعاب حکومت‌ها و تقسیم و تجزیة آنان گردد و عملاً ایجاد ترس و وحشت و رعب در دل‌های حاکمان و طاغوت‌ها و قدرت‌ها شود؛

د) امام ‏زمان(ع) با احاطه‏ای که بر اسرار غیب دارد ممکن است راز و رمز آنان را قبلاً کشف و خنثی کند و منابع و ذخایر اسلحه و نیروهای انسانی آنان را نیز شناسایی کند و نقاط ضعف و آسیب‏پذیری آنان را بداند و با یک اقدام سریع، همه را وادار به تسلیم سازد و نیز کافی است که این کار را با چند دولت مقتدر انجام دهد تا بقیه حساب خویش را بدانند ...!!



پی‏نوشت‌ها:

1. سورة احزاب (33)، آیة 11.
2.سورة حشر (59)، آیة 2.
3. سورة آل عمران (3)، آیة 151.
4. سورة انفال (8)، آیة 12.
5. سورة احزاب (33)، آیة ‏23.
6. سورة حشر (59)، آیة 2.
7. مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص ‏217، ح ‏6.
8. کشف‏ الغمّه، ج‏3، ص 324؛ المحجّـ[ ‏البیضاء، ج ‏3، ص 341.
9. مجلسی، محمّدباقر، همان، ص‏191، ح 24.
10. سورة نحل (16)، آیة 1.
11. نعمانی، کتاب ‏الغیبـة، ص 128؛ مابعد الظهور، ص 535؛ ر.ک: امام مهدی من ‏المهد الی الظهور.
12. نعمانی، همان، ص 122.
13. مجلسی، محمّدباقر، همان، ص‏360، ح ‏129.