درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

پرونده ویژه فیلم "ظهور بسیار نزدیک است"- قسمت سوم (تحلیلها و مقا

محققان مهدویت و حتی پژوهشگاه تخصصی مهدویت این مستند را رد کرده‌اند. جالب اینکه حامیان این مستند پس از رد این مستند توسط یکی از محققان مهدویت که کتاب‌های ارزنده‌ای در این زمینه دارد به دروغگویی و دروغ‌سازی علیه ایشان روی آورده‌اند و بافته‌اند که ایشان گفته است مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) شیعه نیست. در حالی‌که خود دفتر ایشان نقل مستند را از ایشان تکذیب کرده‌اند. البته ریزشیادان برای بقای خود به دروغ نیاز دارند.

 

  • تحلیلها و مقالات

شیادان و مستند "ظهور نزدیک است" 
عصر شیعه؛محققان مهدویت و حتی پژوهشگاه تخصصی مهدویت این مستند را رد کرده‌اند. جالب اینکه حامیان این مستند پس از رد این مستند توسط یکی از محققان مهدویت که کتاب‌های ارزنده‌ای در این زمینه دارد به دروغگویی و دروغ‌سازی علیه ایشان روی آورده‌اند و بافته‌اند که ایشان گفته است مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) شیعه نیست. در حالی‌که خود دفتر ایشان نقل مستند را از ایشان تکذیب کرده‌اند. البته ریزشیادان برای بقای خود به دروغ نیاز دارند.



بستر و پیامد های منفی مستند «ظهور نزدیک است»

  مستند «ظهور بسیار نزدیک است» این روزها به طور گسترده در جامعه پخش شده است؛ محققان مهدویت و اندیشمندان به رد این مستند پرداخته اند. این یادداشت نگاهی به بسترها و پیامدهای این مستند دارد.

انتظار فرج، اشتیاقی است در دل هر شیعه و حتی هر انسان. از سوی دیگر معنویت و عقیده، بستری مناسب برای شیادی است. هرجا سخن از معنویت بوده است، همواره بساط شیادی و دامگستری دروغگویان پهن بوده است. مردم به معنویت و دین محبت و عشق می‌ورزند، دسته‌ای از محبت و شوق مردم ساده‌دل سوء استفاده می‌کنند و این محبت و شور فریب آنان را راحت‌تر می‌کند.

 مهدویت، یکی از مسایلی است که همواره هدف شیادان بوده است. از ادعاهای فراوان امام مهدی بودن، تا ادعاهای باب بودن و ادعاهای رابطه داشتن. این ادعاها باید متناسب با شخصیت مدعی باشد، هر کسی نمی‌تواند ادعای مهدویت کند، مگر این‌که پیش از آن چهره‌ای معنوی از خود نشان داده باشد “

یکی از مسایلی است که همواره هدف شیادان بوده است. از ادعاهای فراوان امام مهدی بودن، تا ادعاهای باب بودن و ادعاهای رابطه داشتن. این ادعاها باید متناسب با شخصیت مدعی باشد، هر کسی نمی‌تواند ادعای مهدویت کند، مگر اینکه پیش از آن چهره‌ای معنوی از خود نشان داده باشد و به ترفندهای مختلف برای خود کرامت‌سازی کرده باشد. ادعای ارتباط نیاز به بستر ادعای مهدویت ندارد. می‌تواند در عین گناهکاری با ساختن یک داستان باورپذیر خود را بعنوان یک راه‌یافته به دیدار حضرت معرفی کند. فقط باید داستانش باورپذیر باشد.

شیادان پی منافع خود هستند، از مریدپروری تا درآمدهای اقتصادی. شیادان با توجه به بنیه خود شیادی می‌کنند. یک ناشناخته تازه از راه رسیده نمی‌تواند یک روزه خود را باب و نایب امام معرفی کند. بگذارید شیادان بی‌مایه را ریزشیاد بنامیم. ریز شیادان ادعا نمی‌کنند خود راه‌یافته‌اند یا بابند، بلکه در بسیاری مواقع صرفاً حکایت‌گرند. فقط یک راوی خود را جا می‌زنند

” علاوه بر رد تک‌تک ادعاهای این مستند، روایات عمده که وقت‌گذاران را تکذیب می‌کند و دروغگو می‌خواند بر علیه این مستند است. برای نمونه می‌توان به روایت بسیار مشهور «کذب الوقاتون» اشاره کرد “

که ما خود هیچ نیستیم ولی می‌دانیم فلان فرد به دیدار آقا رفته است یا فلان فرد آن خبر را داد.

ریزشیادان هیچ‌گاه ادعایی را درباره خود مطرح نمی‌کنند. فقط خبر می‌دهند. خبرهای‌شان آمیخته‌ای از راست و دروغ است. خبرهای دروغشان هم رگه‌هایی از حقیقت دارد، اما حقیقت تحریف شده. اگر این‌گونه نباشد باورپذیر نیست. مطمئن باشید کسی که می‌خواهد خبری درباره‌ ظهور بدهد مجبور است خبری جعلی از آیت الله العظمی بهجت(ره) نقل کند. واضح است چرا. ایشان یک فرد معنوی است و نقل قول از ایشان بسیار باورپذیر است. حتی اگر بعدا دفتر ایشان آن خبر را تکذیب کند، باز باورپذیر است.

مستندی به گونه‌ای گسترده منتشر شده است و در آن ادعاهای فراوان سستی مطرح شده است و دروغ‌های پی‌درپی گفته شده است. روایاتی که گفته شده است
” چه اتفاقی می‌افتد بعد از یک مدت یا حتی بعد از چند سال که همین مردم عادی که این مستند و امثال آن را باور کرده‌اند و دیده‌اند هیچ اتفاقی نیافتاد. آیا ویرانی اعتقاد به مهدویت و دین را در پی ندارد. فراموش نکنید مخاطب ما مردم عادی هستند که دارای فکر عرفی هستند “

یا ضعیف و جعلی‌اند و یا اصلا وجود ندارند. مثلاً روایات شعیب ابن صالح روایات ضعیفی است و اینکه وی از ری قیام می‌کند اصلاً وجود ندارد. نقلیاتی که از دیگران است، ساختگی است، مانند آن‌چه از مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) نقل شده است. و در تارنمای (سایت) ایشان در بخش شایعات تکذیب شده است. و دست آخر بر فرض صحت روایات و نقلیات شان، مصداق‌یابی آن به هیچ وجه قابل قبول نیست.

محققان مهدویت و حتی پژوهشگاه تخصصی مهدویت این مستند را رد کرده‌اند. [اینجا و اینجا] جالب اینکه حامیان این مستند پس از رد این مستند توسط یکی از محققان مهدویت که کتاب‌های ارزنده‌ای در این زمینه دارد به دروغگویی و دروغ‌سازی علیه ایشان روی آورده‌اند و بافته‌اند که ایشان گفته است مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) شیعه نیست. در حالی‌که خود دفتر ایشان نقل مستند را از ایشان تکذیب کرده‌اند. [اینجا] البته ریزشیادان برای بقای خود به دروغ نیاز دارند.

” کسی که می‌خواهد خبری درباره‌ ظهور بدهد مجبور است خبری جعلی از آیت الله العظمی بهجت(ره) نقل کند. واضح است چرا. ایشان یک فرد معنوی است و نقل قول از ایشان بسیار باورپذیر است. حتی اگر بعدا دفتر ایشان آن خبر را تکذیب کند، باز باورپذیر است “

بر رد تک‌تک ادعاهای این مستند، روایات عمده که وقت‌گذاران را تکذیب می‌کند و دروغگو می‌خواند بر علیه این مستند است. برای نمونه می‌توان به روایت بسیار مشهور «کذب الوقاتون» اشاره کرد یا این خبر که در الغیبة شیخ طوسی و کتاب الغیبة نعمانی و دیگر مصادر نقل شده است « أخبرنا علی بن أحمد، عن عبید الله بن موسى العباسی، عن یعقوب بن یزید، عن محمد بن أبی عمیر، عن عبد الله بن بکیر، عن محمد بن مسلم، قال: " قال أبو عبد الله ( علیه السلام ) : یا محمد، من أخبرک عنا توقیتا فلا تهابن أن تکذبه، فإنا لا نوقت لأحد وقتا " » امام صادق علیه السلام فرمودند: « ای محمد! هر کس به تو خبر وقت ظهور ما را داد، هیچ ابایی از تکذیبش نداشته باش، زیرا ما برای هیچ‌کس وقت را نمی‌گوییم».

چرا باید علیه این مستند و امثال آن موضع گرفت. مخاطب اصلی این مستند و این موضع‌گیری نه سازندگان این مستندند که ریزشیادانی
” ریزشیادان هیچ‌گاه ادعایی را درباره خود مطرح نمی‌کنند. فقط خبر می‌دهند. خبرهای‌شان آمیخته‌ای از راست و دروغ است. خبرهای دروغشان هم رگه‌هایی از حقیقت دارد، اما حقیقت تحریف شده “

بیش نیستند و نه حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف که صدها ادعا از این باب به ساحت قدسشان هیچ خللی ایجاد نمی‌کند، بلکه مردم عادی ساده‌دلند که به خاطر محبت‌شان به حضرت و اشتیاقشان به ظهور این ادعاها را باور می‌کنند. چه اتفاقی می‌افتد بعد از یک مدت یا حتی بعد از چند سال که همین مردم عادی که این مستند و امثال آن را باور کرده‌اند و دیده‌اند هیچ اتفاقی نیافتاد. آیا ویرانی اعتقاد به مهدویت و دین را در پی ندارد. فراموش نکنید مخاطب ما مردم عادی هستند که دارای فکر عرفی هستند. یک فرد تحصیل‌کرده می‌تواند از این دروغ گذر کند و به دینش پایبند بماند. اما از یک فرد عادی که به راحتی این مستند را باور کرده است، انتظار نداشته باشید وقتی که دروغ بودن آن آشکار شود از عقیده خود دست نکشد. اگر می‌خواهید آموزه مهدویت زنده بماند، لطفاً جلوی این اعمال را بگیرید.

  • و برخی نقدها و پاسخها:

10دلیل برردشعیب بودن احمدی نژاد    
اگربه روایات مهدویت ونوشته های بسیاری از محققین توجه کنیم میبینیم که بسیاری از روایات می باشد که در گذرتاریخ بسیاری از افرادازآن احادیث برداشتهای نادرست وحتی بعضا سوءاستفاده هایی درراستای اهدافشان داشته اندمثلا روایات مهدویت ونام امام عصر(ع)که فرقه کیسانیه از آن استفاده کردندسیدحسنی ها بوده اند که خود یا طرفدارانشان دست به تطبیق زده اندوبرخی افرادساده لوح نیز ازاین طریق به انحراف کشیده شده اندیا حتی طرفداران ابو مسلم خراسانی وبنی عباس ازازروایات پرچمهای سیاه وخراسانی به نفع منافع خوداستفاده کردند وبسیاری رادر شک وشبهه وحتی انحراف کشاندند که هیچ کدام مورد تاییدائمه معصوم ما نبوده است.

مادراین مقاله سعی داریم اگر مورد رضایت حضرت(عج)واقع شودبا یک انحراف دیگر که یا برخی را به شبهه ویا عده ای رابه نامیدی پس از وقوع می کشاندمبارزه کنیم. جوانان عزیزی که عاشقانه برای امام زمان(عج) می نویسندیا بعضا اینگونه انحرافات را در وبلاگهایشان می گذارندونمی دانندچه خطری برای امت شیعه است بدانند امام صادق علیه السلام فرمودند:

دلیل اول
اصل استعاری نبودن نام شعیب است

شعیب را اابتداءًبایداسم حقیقی بدانیم نه مستعاری در حالی که در بسیاری از سایتهایی که آمده اند ومطرح کردند شعیب رانام مستعاری گرفتند اصل در روایات عدم استعاره ومعنایی به غیر معنای ظاهری میباشدمگر دلیلی بر استعاره ای بودن قول معصوم داشته باشیم که در مطالب آنهادلیلی بیان نشده که منظور امام معصوم(ع)استعاره ای بودن نام شعیب باشد.

روایت هیچگاه تصریح نکرده که نام مستعار او شعیب بن صالح است بلکه بالعکس قریب به یقین با توجه به روایات متعدد میتوان گفت نام واقعی اوشعیب است .
وبا یک سرچ در اینترنت خواهید دید که نام شعیب در کشورهای همجوار مثل افغانستان یک نام متداول میباشدکه حتی اشخاص بلند پایه نیز از اسم استفاده میکنند:
دیگر فکر نمی کنم نیازی به توضیح باشدیا بحث درباره دلایلی که آنها آوردندبراینکه مردمی بودن آقای احمدی نژاددلیل بر شعیب بودن اوست چراکه این دلایل در تایید نام مستعاری که آنها فرض گرفته اند واصلا نام مستعاری در لسان روایات نشان داده نمی شود.

البته این بیان که شعیب نام مستعار باشدبه دلیل لفظ یقال له امکانش تقویت میشود

دلیل دوم
خروج شعیب مخفیانه است

و یخرج شعیب بن صالح مستخفیا 1
وخروج میکندشعیب بن صالح درحالی که می خواهد مخفیانه باشد.
لفظ مستخفیا در این حدیث کاملا مشخص میکند که همواره خود را پنهان کرده تا کسی اورا نبیند
یکی دیگر از دلایلی مهمی که بررد شعیب بودن آقای احمدی نژاددر لسان روایات است مخفیانه بودن خروج شعیب بن صالح میباشد که در روایتی دیگر داریم که از واژه مختفیا استفاده کرده است

و یخرج شعیب بن صالح مختفیا الی بیت المقدس 2
خروج میکند شعیب بن صالح درحالی که مخفی میباشد .

البته میتوان طور دیگر گفت که شعیب مخفیانه قیام وخروجش را آغارز میکندوهدفش برای خروج وقیام بیت المقدس است همانطور که  در مقاله یمانی که یمانی موعود نیست گفتیم  امام زمان (عج) نیز قیام خودش را مخفیانه آغاز می کندودر این مدت که قیامشان مخفیانه است با یاران خاص مثل شعیب وخراسانی ویمانی موعود در ارتباط است تا برنامه های پیروزی را با آنها در میان بگذارد

وقال علی علیه السلام، ولابد من رحى تطحن، فاذا قامت على قطبها وثبتت على ساقها، بعث الله علیها عبدا عسفا، خاملا أصله، یکون النصر معه...3
امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: ناچار باید آسیائى بگردش درآید، وهمین که کاملا بگردش افتاد وپا برجا شد خداوند بنده ى خدمتگذار فرمانبردارى را که در راه خدا بسیار سخت گیر وگمنام است

که آقای  سید اسدالله هاشمی شهیدی‏ نویسنده کتاب زمینه ‏سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج)تصریح میکند که او گمنام میباشد
در عبارت عربى متن (عبدا عسفا) آمده بود که ما آنرا به بنده ى خدمتگذار وفرمانبردار ترجمه نمودیم، به کتابهاى لغت مراجعه فرمائید، در هر صورت مراد از این بنده سختگیر غیرمشهور، بحسب ظاهر، همان شعیب بن صالح است که کسى او را نمى شناسد ویا به او توجهى ندارد ویا اینکه در بین مردم معروف نیست.

دلیل سوم
سن کم داشتن شعیب بن صالح

ازدلایلی که تاکیدشده ولی متاسفانه عزیزان فراموش کردند که آن را باز کنند سن کم داشتن است که با صراحت در احادیث براین موضوع تاکید شده است که حدیث السن بودن شعیب بن صالح می باشد.

قبل از اینکه این دلیل را بیان کنیم لازم است مقداری درباره کلمه حدث توضیح بدهیم که حدث یعنی آغاز یک چیزی وآغازعمررا نیز به همین دلیل حدث میگویند امام صادق (ع)میفرمایند که برای تلیغ اسلام سراغ نوجوانان بروید چون آماده تر هستند

بادروا احداثکم بالحدیث قبل ان یسبقکم الیهم المرجئه.

احادیث اسلامی را به نوجوانان خود بیاموزید و در انجام این وظیفه تربیتی تسریع نمایید، پیش از آن که مخالفین گمراه بر شما پیشی گیرند و سخنان نادرست خود را در ضمیر پاک آنان جای دهند و گمراهشان سازند.

علیک بالاحداث فانهم اسرع الی کل خیر
تمام توجه قلبی خود را به جوان معطوف دار  و نیروی خویشتن را در راه هدایت آنان به کار انداز، زیرا جوانان زودتر حق را می پذیرند و سریعتر به هر خیر صلاحی می گرایند4
حالا درروایات پیرامون شعیب میفرمایندکه او حدیث السن است

یخرج علی لواء المهدی غلام حدیث السن خفیف اللحیة 5
در حدیثی که کم بودن ریش شعیب را گفته در همان حدیث بیان کرده که او حدیث السن است یعنی سن جوانی ونزدیک میانسالی کمتر از 40 سال است  درحالی که آقای احمدی نژاد هم اکنون 55سال دارد وبه این شخص هیچگاه حدیث السن نمی گویند.

دلیل چهارم
اول کشته شدن عوف سلمی در دمشق بعد خروج شعیب

وعن حذلم بن بشیر، قال: قلت لعلیّ بن الحسین (علیه السلام): صف لی خروج المهدی، وعرّفنی دلائله وعلاماته، فقال: یکون قبل خروجه رجل یقال له عوف السلمی بأرض الجزیرة، ویکون مأواه بکریت، وقتله بمسجد دمشق، ثمّ یکون خروج شعیب بن صالح من سمرقند، ثمّ یخرج السفیانی الملعون من الوادی الیابس، وهو من ولد عتبة بن أبی سفیان، فإذا ظهر السفیانی اختفی المهدی، ثمّ یخرج بعد ذلک 6

قبل از قیام مهدی علیه السلام مردی در سرزمین جزیره خروج خواهد کرد به نام عوف سلمی. قرارگاه او در تکریت است وقتلش در مسجد دمشق. سپس خروج شعیب بن صالح در سمرقند خواهد بود. بعد از او، خروج سفیانی ملعون از بیابان یابس (خشک) می باشد .

عوف سلمی که در برخی از سایتها او را با صدام تطبیق کردند کسی است که در دمشق کشته میشود در حالی که صدام در بغداد اعدام شدواگر هم صدام زنده باشد وباز هم خروج کند که بعید است باید در دمشق کشته شود وبعد از او شعیب خروج میکندوبرخی عوف رابا رفیق حریری تطبیق کردند که این هم به نظر نمی رسد چرا که او در بیروت کشته شده است نه در دمشق والا باید در واااروایت می گفت در شام کشته می شودکه متاسفانه تطبیقات ناصحیح محققان را از ارائه یک تحقیق درست منحرف میکندومسجد دمشق مسجد امویان میباشد

که البته مشخص نیست او حاکم عراق است یاسوریه ولی در مسجداموی دمشق ترور میشود
ولی آن چیزی که ثابت است که در حدیث با حرف ثم مشخص شده خروج شعیب بعد از عوف سلمی میباشد در حالی که هنوز این اتفاق نیفتاده است

دلیل پنجم
شعیب بن صالح قبل ازخراسانی خروج می کند

این دلیل یکی از دلایل محکم ومتقنی است که متاسفانه مغفول مانده است ونشان می دهد کسانی که نظریه هارا مطرح می کنندخوب در احادیث غوطه ور نمی شوند وتنها برخی روایات را گرفته ویا جمع بین روایات نمی کنند.

تخرج رایة سوداء لبنی العباس، ثمّ تخرج من خراسان اُخری سوداء، قلانسهم سود، وثیابهم بیض، علی مقدّمتهم رجل یقال له: شعیب ابن صالح، أو صالح بن شعیب من تمیم، یهزمون أصحاب السفیانی حتّی ینزل بیت المقدس، یوطّئ للمهدی (علیه السلام) سلطانه، یمدّ إلیه ثلاثمائة من الشام، یکون بین خروجه وبین أن یسلّم الامر للمهدی (علیه السلام) اثنان وسبعون شهر7

پرچم سیاهی از بنی عباس آشکار می شود. سپس پرچم سیاه دیگری از خراسان بیرون می آید که صاحبان آن پرچم ها کلاه سیاه و لباس سفید بر تن دارند و جلودارشان مردی از بنی تمیم به نام شعیب بن صالح است.لشکریان سفیانیرا درهم می کوبندتاواردقدس میشوندزمینه سازی برای امامشان دارند300نفرازشام به سوی انان می آیند قیام او تا واگذاری حکومت به مهدی 72 ماه طول می کشد .

دراین روایت کاملا می گید خروج شعیب 72 ماه قبل از ظهور است درحالی که خروج خراسانی:
خروج الثلاثة الخراسانی و السفیانی و الیمانی فی سنة واحدة فی شهر واحد فی یوم واحد ، و لیس فیها رایة بأهدى من رایة الیمانی یهدی إلى الحق8
سفیانی و یمانی و خراسانی در یک روز و یک ماه و در سال ظهور می کنند . پرچمی از پرچم یمانی به هدایت نزدیک تر نیست.

خراسانی ویمانی وسفیانی دریک سال ودر یک ماه است
خروج السفیانی و الیمانی و الخراسانی فی سنة واحدة و فی شهر واحد فی یوم واحد و نظام کنظام الخرز یتبع بعضه بعضا فیکون البأس من کل وجه ، ویل لمن ناواهم . و لیس فی الرایات أهدى من رایة الیمانی هی رایة هدى لأنه یدعو إلى صاحبکم 9

خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است که ترتیب آن ها به سان رشته ای از مهره است که پی در پی واقع شده باشد. پریشانی و سختی از هر سو سر بر می دارد. وای بر کسی که با آن ها به مخالفت برخیزد. در میان درفش ها درفشی هدایت کننده تر از درفش یمانی یافت نمی شود؛ چرا که درفش حق است و شما را به سوی  صاحبتان هدایت می کند.

السفیانی من المحتوم ... فاذا ملک الکور الخمس ملک تسعة‌ اشهر10
سفیانی از علائم حتمی است ... چون مناطق پنج گانه را تصرف کرد نه ماه حکومت می‌کند.»

حرکت  سفیانی از آغاز تا پایان  پانزده ماه بیشتر طول نمی‌کشد از امام صادق(ع) در حدیث معتبری چنین روایت شده است.
«من اول خروجه الی آخره خمسة عشر شهرا ستة اشهر یقاتل فیها11

از ابتدای حرکت او تا آخر کارش پانزده ماه به طول می‌انجامد شش ماه آن را به جنگ می‌پردازد.
البته با توجه به اینکه مقداری ازحکومت سفیانی در زمان امام زمان (عج) است بالاخره کل حکومت سفیانی72 ماه طول نمی کشد خروج شعیب قبل از خروج خراسانی است

دلیل ششم
برهان سبروتقسیم

خروج شعیب لاجرم باید دلیل شرعی داشته باشدکه این دلیل شرعی را بایدازیکی از راههای زیر به دست آورد

1-خودمجتهدباشد که احمدی نژادمجتهد نیست
2-ازمجتهدی جامع الشرایط اجازه بگیرد
3-از خود امام اجازه داشته باشد(لازمه آن این است که امام ظهور کرده باشد ومخفی شده باشد که این ممکن نیست چون او قبل ازظهور امام حتی مخفی یعنی زمان خروج سفیانی خروج کرده

تنها می ماندگزینه دوم که اجازه از مجتهد جامع الشرایط که همان سید خراسانی است که بعد از او خروج می کند
واین گزینه نیزبه دودسته تقسیم میشود

1-ازسیدخراسانی:که این گزینه اگرسیخراسانی را آیت الله خامنه ای بدانیم که بعضامی گویند چون کسانی که شعیب بن صالح راسردارسید خراسانی معرفی کردنداحمدی نژاد راسردارآیت الله خامنه ای میدانندواین گزینه امکان ندارد زیرادرنظام جمهوری اسلامی ایران سیستم طوری است که رییس جمهور نمیتواندخروج کند بدون اجازه رهبری آنهم تقریبا4 سال زودتر.

2-غیرسیدخراسانی:لازمه انتخاب این گزینه این است که سیدخراسانی وشعیب بن صالح را ازهم جدابدانیم که این براساس روایات امکانش قوی است چون درروایات اورا فرمانده ارتش مشرق وصاحبان پرچمهای سیاه میداند میداندکه احتمال داردسیدحسنی که درگیلان قیام میکندباشدکه درکتا ب بحارج53 ص35 ومختصربصائرالدرجات

روی فی مختصر بصائر الدرجات فی حدیث الظهور عن الحسین بن حمدان بإسناده عن المفضّل بن عمر، عن أبی عبد الله (علیه السلام) عند ذکره لخروج الحسنی الفتی الصبیح من الدیلم، وأنّه تجیبه کنوز الله بالطالقان، وهی الرجال کزبر الحدید، وفیه: «لکأنّی أنظر إلیهم علی البراذین الشهب، بأیدیهم الحراب، یتعاوون شوقاً إلی الحرب کما تتعاوی الذئاب، أمیرهم رجل من بنی تمیم یقال له شعیب بن صالح... ثمّ یسیر ـ أی الحسنی ـ بتلک الرایات کلّها حتّی یرد الکوفة، وقد جمع بها أکثر أهل الأرض یجعلها له معقلاً...» الحدیث.

نکته بسیارمهم

اماخراسانی کسی است که قبل از شعیب بن صالح هیچ منصب وحکومتی نداردوخانه خود نشسته است وبعد ازچند سال سکوت وجلوس درخانه وسکوت قیام میکند(آنهم با اجازه امام زمان(عج)که گفتیم بعد ازخروج سفیانی ظهور میکند ولی مخفی است وباخواص ویاران درارتباط است)وبه شعیب می پیوندد یا شعیب به اومی پیونددوباهم متحد می شوند درتاییداین سخن روایتی می آوریم که نشان میدهدسید خراسانی تاقبل از خروج سکوت کرده ونشسته وزمانی که سفیانی قصد کوفه داردوامام زمان ظهور کرده ومخفی است می گوید حالا توبه کرده وخیری در نشستن مانیست

فبینما هم علی ذلک اذ أقبلت خیل الیمانی و الخراسانی یستبقان کأنهما فرسی رهان، شعث غبر جرد أصلاب نواطی و أقداح اذا نظرت أحدهم برجله باطنه، فیقول لا خیر فی مجلسنا بعد یومنا هذا، اللهم فانا التائبون، و هم الأبدال الذین وصفهم الله فی کتابه العزیز «ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین» و نظرائهم من آل محمد صلی الله علیه و آله.12

پس در این میان که لشکریان سفیانی، در کوفه مشغول قتل و غارت هستند ناگهان لشکریان «یمانی» و خراسانی مانند دو اسبی که مسابقه می‏دهند از راه می‏رسند، و آن دو لشکر عبارآلود، پراکنده و مو پریشان، جوانانی هستند از اصلاب خالص در عرق تشیع که هیچگونه غل و غشی در وجودشان راه ندارد، اسلحه‏های خود را به دوش افکنده و برای ورود به کوفه آن چنان مسابقه می‏دهند که هرگاه به کف پای هر کدام از آنان نظر بیفکنی می‏بینی که مانند تیر تراشیده خود را برای کشتن و نابودی دشمن، سخت آماده و مهیا کرده‏اند.می‏گویند: بعد از این خیر و فایده‏ای در نشستن نیست، ماندن ما (در خانه) دیگر سودی ندارد، و هم می‏گویند: بار خدایا ما توبه کنندگانیم بسوی تو، و ایشانند آن «ابدال» و مردمان بی‏نظیری که از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم هستند. و خداوند در کتاب عزیز آسمانی خود در وصف ایشان فرموده است «ان اله یحب التوابین و یحب المتطهرین 13  یعنی: خداوند توبه‏کنندگان و کسانی که خود را پاک و پاکیزه کرده‏اند، دوست می‏دارد.(ترجمه اسدالله شهیدی در کتاب زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی عج)

دلیل هفتم
تاکیدبرسمرقندی بودن وی

یکی دیگر ازدلایلی که نمی توان آقای احمدی نژاد راشعیب دانست تاکید روایات برسمرقندی بودن شعیب است که روایات نشان میدهد وی از سمرقند برمیخیزدوتاشهرری وحتی عراق هم می رود

«یکون خروج شعیب بن صالح من سمرقند»14
«شعیب بن صالح از سمرقند خروج می‏کند».
فبیناهم کذلک اذ یخرج علیهم السمرقندی من خراسان مع الرایات السود15

در این میان که آنها درگیر جنگ و نبرد هستند، به ناگاه سمرقندی با پرچمهای سیاه از خراسان علیه آنها خروج می‏کند.

شما دراین روایت اگر توجه داشته باشیدحتی بانام سمرقندی برآن تاکید شده است مثل برخی روایات دیگر مثلا گفته اندشامی یا یمنی یا خراسانی یا حتی مصری ومغربی
سمرقند شهری در آسیای میانه، واقع در جمهوری تازه به استقلال رسیده ازبکستان است. ابواسماعیل ابراهیم بن ناصر بن طباطبا، شمار بسیاری از فرزندان امام حسن و امام حسین (ع) را ذکر می کند که به این شهر مهاجرت کرده اند.16

پس دروایت بنگریم متوجه میشویم خروج شعیب از سمرقند بوده درحال حاضر سمرقند یکی از شهرهای ازبکستان که در گذشته جز خراسان بوده است می باشدواز دیرباز مرکزبسیاری از شیعیان بوده است وهم اکنون حوزه های علمیه شیعه نیزدرآن دایرمیباشد خود من چند نفرازشیعیان آنجا راکه برای زیارت حرم امام رضا آمده بودند دیدم وباآنهاسخن گفتم.

دراین لینک میتوانیدببینید که حوزه علمیه سمرقندجز حوزه های شیعیان جهان است

البته چون دروایات ودلایل گذشته گفتیم سمرقندی مخفیانه خروج میکند احتمال دارد تا شهرری خروجش مخفی باشد ودرری ازکنارضریح حضرت عبدالعظیم حسنی قیام خودش را آغاز کندمانند روایاتی که درباره حضرت مسیح است که برخی روایات می گویددرمکه با امام زمان(عج)بیعت میکند وبه زمین نازل میشود وبرخی روایات میگوید در بیت المقدس که جمع روایات میشودکه بعد ازاینکه در مکه با حضرت قائم(عج)بیعت کرده وبه زمین نازل شده در بیت المقدس خودش رامعرفی میکندوقیامش را نمایان کرده وبین امام زمان(عج)ورومی هاوغربی هاقرارداد صلح میبندد.

سه حالت بیشترندارد

1-درسمرقندمتولدشده وازشهرری خروج می کند.
2- درطالقان افغانستان متولدودرسمرقندرشدواز ری خروج میکند
3-درطالقان افغانستان متولد شده باتوجه به جنگ افغانستان اجدادیه خودش به سمرقند که درشمال افغانستان است هجرت کرده ودرآنجا خروج میکندالبته مخفیانه

که نظرسوم محتمل تر میباشد ولی درهر صورت شعیب بن صالح آقای احمدی نژادنیست

اشاره داشته باشیم به اینکه خراسان گذشته پهنای وسیعی بگفته‏ی «یاقوت حموی» در زمان «بلاذری» متوفای سال 279 هجری بمراتب وسیعتر، بزرگتر، پهناورتر و پرجمعیت‏تر از زمان خود او بوده تا جائی که حتی بیشتر شهرهای افغانستان،ترکمنستان؛تاجیکستان،ازبکستان ، قزاقستان وبسیاری ازشهرهای دیگررا شامل میشده (مانندشهرهای بلخ ، بخارا،طالقان و سمرقند ، جوزجان و ...) همه‏ی آنها جزء سرزمین خراسان بوده است.
ازآنجاکه سفیانی قصد ماوراءالنهررا میکندیقینااهل ماوراءالنهربرای دفاع خودراآماده میکنند

قلمروبنی عباس
قلمروبنی امیه
قلمروخوارزمشاهیان
روایتی ازامیرالمومنین درکتاب ناسخ التواریخ نیز آمده:
خداوند نیکی دهد اهل سمرقند را

دلیل هشتم
کوسج بودن شعیب

بزرگترین مغلطه ای که درمقاله شعیب بودن احمدی نژادصورت گرفته است کوسج بودن اوراخفیف اللحیه یعنی کم بودن ریش او بیان کردند درحالی که خفیف اللحیه را باید به کوسج بودن بیان کنیم یعنی اگرروایات که به دوصورت آمده اگر جمع کنیم درکل کسی که کوسج است شعیب است .

رجل ربعة اسمر، مولی لبنی تمیم، کوسج17
حالا کوسج کیست؟
کوسج درعربی به دومعنای اصلی آمده است :
1-کسی که اصلا ریش نداردحالا یا ژنتیکی درنیاورده ویا جوانی است که درحال درآوردن محاسن میباشداین بیشتر به خصوصیانت روایی درباره شعیب میخورد چرا که قبلا گفتیم او حدیث السن است واین خصلت بیشتر به کسانی که از نژاد آسیای مرکزی وماوراءالنهر هستندمنطبق می باشد تا نژاد ایرانی وعربی.

یخرج علی لواء المهدی غلام حدیث السن خفیف اللحیة 5
در حدیثی که کم بودن ریش شعیب را گفته در همان حدیث بیان کرده که او حدیث السن است یعنی سن جوانی این یک قرینه بزرگ براینکه او جوانی می باشد که هنوزمحاسنش خوب درنیامده است .

درعربی گویند : کسج الرجل ؛ ای لم ینبت له لحیة یعنی کسی که هنوزمحاسنش درنیامده باشد (از اقرب الموارد)18
2- کسی است که ریش او بر زنخ باشد نه بر رخسارها19
یعنی محاسن اوزیرچانه اش میباشد طبیعتاتقریبا به قول معروف پروفسوری البته باز هم تاکید بکنم پروفسوری نکنه باز فردا کسی بیاد ریش پرو فسوری بزنه وبگه من شعیب بن صالحم .

البته به معانی کسی که دندانهایش ناقص است یا کسی که درنده باشد هم آمده که بعید به نظر میرسد.
امکان بسیار دارددرکشورهای آسیای مرکزی نیز انقلابهای مردمی صورت بگیرد.

اسلام کریموف در ۲۳ ژوئن ۱۹۸۹ قدرت را به دست آورد.
جمعیت: ۲۷٫۸۶ میلیون
جمعیت زیر ۲۰ سال: ۱۳٫۹ میلیون
۵۰ درصد از مردم تاکنون رهبری به جز اسلام کریموف ندیده اند.
حکومتهایی که احتمال انقلابهای مردمی زیاد است

دلیل نهم
جغرافیای محل تولد شعیب بن صالح وخروج او از بین نیزارها

امام علی(علیه السلام) می فرماید:
هنگامی که ... لشکرهای خراسان به حرکت درآیندو شعیب بن صالح تمیمی از دل تالقان بیرون آید(20)
امام علی(علیه السلام) در سخنی دیگر، ضمن اشاره به جغرافیای طبیعی محلّ زندگی شعیب، گویا می خواهد این جوانمرد گمنام را به شیری که از بیشه خارج می شود، تشبیه کند:
ثم یخرج شعیب بن صالح من بین قصب و اجام فهو اعور المخلد فالعجب کل العجب ما بین جمادی و رجب مما یحل بأرض الجزائر و عندها یظهر المفقود من بین التل یکون صاحب النصر فیواقعه فی ذلک الیوم (21)

... سپس بیرون می آید شعیب بن صالح از میان نی و بیشه ها...
جالب است بدانید، تالقان افغانستان منطقه ای آبخیز و مرطوب بوده و پُر از تالاب و  نیزار است که در سالهای اخیر مردم آنجا بسیاری از این تالابها و نیزارها را برای کاشت برنج به زمینهای کشاورزی تبدیل کرده اند.

درحدیثی اززراره مشخص میشود که آجام یعنی بیشه و زارنیستان
فى حدیث زرارة عن ابى جعفر (ع) : ... قلت: البیض فى الآجام ؟ قال : «ما استوى طرفاه فلا تأکل وما اختلف طرفاه فکل»: زراره گوید از امام باقر (ع) راجع به تخم پرندهاى که در بیشه و نیستانها دیده مىشود پرسیدم، فرمود: آن تخم را که دو طرفش مانند یکدیگرند مخور، و آن را که دو سویش از یکدیگر تفاوت دارند بخور .22
که آجام یعنی نیستان نه شالی زار چون پرنده در شالی زار لانه نمی کند

تالُقان یا تالِقان مرکز ولایت (استان) تَخار کشور افغانستان است.این شهر بعد از سال ۱۹۵۸ میلادی به سرعت رشد کرد. جاده ارتباطی آن به خان آباد است. از سال ۱۸۴۰ به بعد تالقان، از شهر کندوز و امام صاحب، پررونق ترین میدان های خرید و فروش را در قطغن داشته است.در سفرنامه مارکوپولو، از این شهر به عنوان مرکز غلات افغانستان یاد شده است.

در سال ۱۹۵۸ شهر جدید در زمین های شرق شهر قدیمی احداث شد. همچنین تالقان در سال ۱۹۶۳ به مرکز ادارات ایالت تخار تبدیل شد.
البته روستایی هم دراستان گیلان ودربخش فومن با این نام است که شایدبتوان براین حدیث وحدیث خروج سید حسنی گیلانی تطبیق کرد ولی درهرحال احمدی نژاد نیست.

دلیل دهم
شعیب اعور(انحراف درچشم) است

ثم یخرج شعیب بن صالح من بین قصب و اجام فهو اعور المخلد فالعجب کل العجب ما بین جمادی و رجب مما یحل بأرض الجزائر و عندها یظهر المفقود من بین التل یکون صاحب النصر فیواقعه فی ذلک الیوم 23

البته این نشانه دربسیاری ازازافرادجامعه دیده میشودویک مشکلی است که از دورتن خردسالی دربرخی ازافراددیده میشود.
اعور عیب زیاد مهمی نیست که در بسیاری از افرادسرشناس هم دیده میشود.
البته معنای دیگری هم برای اعور هست که به معنای کور هم میباشد که بعید به نظر میرسد.
والله اعلم
روح الله رستمیان قم
روزجمعه 20 اسفند1389

پی نوشتها

1-فرائدفوائدالفکرفی الامام المهدی المنتظر ص126
2-الفتن لوحه 88
3- بحار الانوار، ج 52 ص 233، 232 وغیبت نعمانى، ص 257. 256.
4- اصول کافی ،ج 6 ،ص 27
5-الفتن ص247
6-غیبة شیخ طوسی ص 270
7-ملاحم والفتن ص52 والمهدی المنتظرج2 ص281
8- الارشاد: شیخ مفید، ص339  بحارالانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص210
9- کتاب الغیبه: نعمانی، ص135* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص271* الزام الناصب: حائری، ص184* بشاره الاسلام: کاظمی، ص93* بحارالانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص210 و 232* منتخب الاثر: صافی، ص456
10 - نعمانی، الغیبة، ص 216
11-همان
12-بحارالانوار ج 52 ص272 وبشارة الاسلام ص 57
13-سوره بقره آیه 222
14-بحارالانوارج52ص213   وبشارة الاسلام ص86
15-کشف الحق ص169 ح28
16- سید علیرضا سید کباری، حوزه های علمیه شیعه در گستره جهان، تهران، امیر کبیر، 1378ص 732
17-عقدالدرر130 ملاحم والفتن ص 51
18- مرحوم دهخداومعین رجوع شود به کوسج
19- همان
20- مشارق الأنوار، ص 266، خطبۀ افتخار.
21-إلزام الناصب، ج 2، ص 160
22- بحار:ج65ص182  ،

فقهای شیعه نایبان عام مهدی(عج) در عصر غیبت

22/12/1389 
 امیر پور صالحی از نویسندگان به نام معاصر در مقاله ای با عنوان قائم موعود(عج) و مدعیان مهدویت به بیان مطالبی در مورد امام زمان(عج) در منابع اهل سنت و شیعه و همچنین مدعیان دروغین مهدویت پرداخته است.

پژوهشگر پژوهشکده تخصصی مهدویت:
ائمه اطهار(ع) به شدت «وقاتون» ظهور را تکذیب می‌کردند
پژوهشگر پژوهشکده مهدویت در مورد تعیین وقت برای ظهور گفت: ائمه اطهار(ع) کسانی که تعیین وقت ظهور می‌کردند را، کاذب معرفی می‌نمودند.

نکاتی در مورد فیلم مستند «ظهور بسیار نزدیک است»
مشرق: سال گذشته همزمان با تشدید فضاسازی ها و بحران های سیاسی و امنیتی دشمنان نظام و ضدانقلاب، یک گروه فرهنگی غیررسمی با عنوان "مبشران ظهور" فعالیت خود را آغاز کرد.این گروه که از اواسط سال 1388 فعالیت های خود را از طریق ارسال ایمیل های گروهی به مردم آغاز کرده بود، روز دوازدهم اسفند سال گذشته، فعالیت خود را بطور آشکار کلید زد و اقدام به تاسیس وبلاگی کرد که به دلیل طرح مسائل انحرافی و تعیین وقت برای ظهور امام عصر(عج) از سوی نهادهای مربوطه فیلتر شد.

فعالان این گروه که به نظر می رسد از سوی محافل خاصی مورد حمایت قرار دارند، اعتقاد دارند که ظهور امام عصر(عج) قطعاً در دوره جاری انجام می شود و علائم و اسامی مطرح شده درباره آستانه ظهور از جمله سفیانی، یمانی، خراسانی، شعیب بن صالح و غیره، همه و همه، بدون استثناء منطبق بر شخصیت های معاصر هستند.

اعضای این گروه، به قدری برای این فرضیات، استحکام قائلند که هر کس نظری را بر خلاف آنان بگوید نظر او را قاطعانه رد می کنند و دلایلی برای انحرافش ذکر می کنند.
این در حالی است که در وادی نشانه های ظهور، به جز شورش سفیانی و بعضاً قیام یمانی از یمن، هیچ علامت قطعی دیگری وجود ندارد و حتی طبق روایتی از امام جواد(ع)، درباره خروج سفیانی که از مهم ترین علائم قطعیه ظهور امام زمان(عج) است، نیز امکان تغییر تقدیر الهی و بداء وجود دارد.از سوی دیگر، توقیت (تعیین وقت) برای ظهور امام عصر(عج) از سوی اهل بیت(ع) مورد نهی شدید واقع و تأکید شده که کسی جز خداوند عالم، از این موضوع اطلاع ندارد.این گروه، پس از گسترش فعالیت های خود و جمع آوری مبالغی برای هزینه کرد نشر عقاید خود از طریق سایت و توزیع سی دی، اقدام به ارتباط گیری با سازمان ها و نهادهای مختلف کرد.

البته این بدان معنا نیست که تمامی احتمالات درباره علائم ظهور، نادرست باشد اما قطعی دانستن علائم و شخصیت هایی که این ادعاها بر آنها منطبق می شود، انحراف از جریان اصیل مهدویت به شمار می آید.موضوع ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اولین و اصلی‌ترین و به عبارت دقیق‌تر تنها مسأله مهم فرا روی جامعه انسانی و به ویژه مسمانان و بالاخص شیعیان است. امری که حیات انسانی مردم به آن وابسته است. امید و آرزوی آینده‌ای روشن با آمدن او، انسان‌ها را زنده نگه داشته و با فرهنگ انتظار است که زندگی ما معنا پیدا کرده است.

موضوع مهدویت و فرهنگ انتظار که در کلمات پیشوایان دین از آن سخن به میان آمده است مجموعه‌ای کامل از باورها و رفتارهای لازم برای یک حرکت صحیح به سمت مقصد نهایی که همان آمادگی برای ظهور است را در درون خود دارد تا هر کس که خواهان آمدن اوست بتواند به درستی و بر اساس رضایت ولی خدا در مسیر آمادگی برای تحقق ظهور گام بردارد.وما امیدوار هستیم که این دوران زیبا و شکوهمند در زمان ما اتفاق بیافتد، و بخاطر همین اولین دعای ما ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد.

اما هر از چند گاه، موجی انحرافی فضای فکری و رفتاری مردم را دچار تشویش کرده و با ایجاد برخی انتظارات و توقعات کاذب، آسیب جدی به حرکت مردم در مسیر آمادگی فکری و روحی برای ظهور وارد می‌کند. که تهیه و توزیع اینگونه سی‌دی‌ها که حاوی تطبیق‌هایی است از آن نمونه است.بر اهل علم و نظر لازم است با موضع‌گیری درست و تبیین مباحث، این فضای مسموم را از بین برده و آرامش فکری و رفتاری را به مردم بازگردانند.

الف . نکات راهبردی
1. در مکتب گران‌سنگ و بی بدیل شیعه و تفکر ناب مهدویت، محکمات و مسلماتی وجود دارد که مردم با تأسی و عمل به آن‌ها، از هر تأویل و توجیه و حدس و گمان‌های نابه‌جا، بی نیاز می‌شوند. از جمله آن‌ها لزوم تبعیت علماء در عصر غیبت و ولی فقیه در صورت تشکیل حکومت اسلامی در این دوران است. لزوم تبعیت در امور متعدد از جمله حوادث واقعه را شامل می‌شود. بنابراین بر همه ما لازم است در جهت‌گیری‌ها و اظهار نظرها، توجه به علما داشته باشیم و همراه آنان حرکت کنیم نه جلوتر؛ و در هر موضع‌گیری نظرات آنان را جویا شده و عمل کنیم. علمایی که عمل به دین و وظیفه دینی را سرلوحه رفتار خود قرار داده‌اند؛ آنانی که مخالفت با هوای نفس را نصب العین قرار داده‌اند و رغبتی به دنیا و لذات زودگذر آن ندارند.

همچنین در معارف بلند شیعه، وظایف افراد در قالب فرهنگ انتظار به روشنی بیان شده است که جهت‌گیری کلی آن زمینه‌سازی برای ظهور در قالب دستورات دین تحت سرپرستی علما و ولی فقیه است و لذا معنا ندارد که انسان، وارد فعالیت‌های به اصطلاح تحلیلی بدون پشتوانه شود و کسانی که شایستگی برای اظهار نظر ندارند سخنانی را مطرح کرده و جهت حرکت مردم را دچار انحراف کنند.

2. مباحث مهدویت مانند سایر معارف دینی از پشتوانه عقلی و نقلی برخوردار است و معارف نقلی نیز شامل آیات قرآن و روایات می‌باشد. همانگونه که در سایر معارف دینی، برخی روایات ضعیف و غیر قابل استناد وجود دارد و علما با جُهد علمی خود، اینگونه احادیث را از احادیث صحیح جدا می‌کنند، در بحث مهدویت نیز، روایات ضعیف و غیر قابل اعتبار وجود دارد که باید پالایش شود و کسی حق ندارد این روایات را بدون توجه به ضعف سند و اشکال در محتوا و متن دست مایه حرف‌های خود قرار دهد و فضای فکری جامعه را دچار تشویش کند.

3. از کارهای بسیار مهمی که فقها در راستای فهم صحیح معارف و احکام دین انجام می‌دهند بررسی سند روایات می‌باشد که به علت اهمیت آن، علم رجال شکل گرفت، و هیچ فقیهی به خود اجازه نمی‌دهد بدون توجه به سند، روایتی را پذیرفته و بر طبق آن فتوا دهد. بر این اساس، آیا می‌توان پذیرفت که علم رجال در احکام فرعی رعایت شود ولی در مباحث مهمی مانند مباحث مهدویت که عموم مردم به آن حساسیت داشته و واکنش نشان می‌دهند فراموش شود؟ و عده‌ای غیر متخصص به خود اجازه دهند با استفاده از هر حدیثی هر چند ضعیف، با عقاید و احساسات مردم بازی کنند؟

4. علامت ظهور با توجه به روایات به علایم حتمی و غیر حتمی تقسیم می‌شوند. معنای علامت غیر حتمی نیز از خود روایت روشن است که یعنی عدم تحقق آن امکان دارد. وقتی خود ائمه علامتی را غیر حتمی معرفی می‌کنند دلیلی ندارد این گونه علایم پررنگ نشان داده شود و به گونه‌ای ارائه شود که باید باشد و اکنون هست.

5. از معضلاتی که فرهنگ ناب مهدویت را دچار آسیب می‌کند بحث «تطبیق» است. یعنی مطابقت دادن علایم با حوادث خارجی. تطبیق قطعی تقریباً غیر ممکن است زیرا ما علم کافی نداریم. تطبیق احتمالی ممکن است آن هم توسط افرادی که متخصص در فن بوده و جوانب کار را کاملاً می‌سنجند. مرجع در اینگونه امور، علمای راستین هستند که اظهار نظر آن‌ها مورد توجه است.

مگر این امور از حوادث واقعه نیستند (و اما الحوادث الواقعه) و نباید طبق دستور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به علما رجوع کرد؟ چگونه عده‌ای ناآشنا به معارف مهدوی به خود اجازه می‌دهند کلام امام زمان را زیر پا گذاشته و مرز علما را بشکنند و هرچه خواستند بگویند؟

6. رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنه‌ای شخصیتی بی بدیل در زمان کنونی است که در قله علم و عمل، تقوا و درایت، شجاعت و زمان‌شناسی بوده و در هر زمان که لازم باشد آنچه را مورد نیاز مردم است تذکر می‌دهند. کمالات ایشان برای همگان روشن است و برای بیان عظمت و بزرگی ایشان هیچ نیازی نیست تا بخواهیم او را بر کسی تطبیق دهیم (اگر باعث منقصت و کوچکی ایشان نشود) ما به ایشان کمال ارادت را داشته و امر ایشان را مطاع دانسته و وجوب تبعیت و اطاعت از ایشان را لازم می‌دانیم و بهترین تعبیر را برای ایشان به این عنوان «روحی له الفداء» بکار می‌گیریم. مردم ایران این رهبر عظیم الشأن را به خاطر ویژگی‌های خودش دوست دارند و علما برای ایشان کمال احترام را قائلند.

7. به نظر می‌آید تطبیق برخی افرادی که در روایات از آنان یاد شده به برخی شخصیت‌هایی که در زمان حاضر وجود دارند منشاأ آمریکایی و اسرائیلی دارد و آنان بودن که اینگونه تطبیق‌ها را ابتدا مطرح کردند. و برخی افراد در جامعه ما نیز از روی بی دقتی به آن دامن زدند. لازم است کمی تأمل شود. آیا این کار نوعی علامت‌سازی نیست؟
باید توجه داشت برخی افراطیون مسیحی و یهودی که از آنان صهیونیسم مسیحی یاد می‌شود اینگونه تلقین می‌کنند که ما باید زمینه را برای آمدن مسیح موعود فراهم کنیم. ما باید جنگ آرماگدون را ایجاد کنیم تا او بیاید زیرا آمدن مسیح موعود متوقف بر آمدن اوست. آیا آنچه برخی افراد در کشور ما انجام می‌دهند به نوعی حرکت در مسیر خواست دشمنان نیست.

ب. تأملی گذرا به محتوای این فیلم مستند
در این فیلم به گونه‌ای القا شده است که گویا محتوای آن بر اساس نظر کارشناسان و محققین متعدد عرصه مهدویت است و از پشتوانه روایی فراوان و احادیث صحیح برخوردار است.

لازم است اشاره شود که مستندات اصلی این فیلم کتب و روایات ذیل است:
ـ الزام الناصب: این کتاب که توسط یکی از معاصرین نوشته شده است از منابع معتبر روایات مهدویت شمرده نمی‌شود. روایاتی در آن وجود دارد که در کتب معتبر و علما گذشته نبوده است. البته ما نویسنده آن را محترم دانسته و با حسن ظن می‌گوییم احتمالاً ایشان در صدد جمع مطالبی در مورد امام مهدی بودند و متناسب با شرایط زمان خود می خواستند آنچه را در اختیار دارند مکتوب کنند تا اهل فن در مورد آن‌ها تأمل کنند.

ـ عصر ظهور: این کتاب که حالت تحلیلی دارد توسط یکی از نویسندگان و کارشناسان عرصه مهدویت نگاشته شده است. خود ایشان در بخش‌های متعددی از کتاب تصریح به ضعف روایات از حیث سند و متن دارند و در موارد متعددی با کلمه «والله العالم» خواسته‌اند بگویند این مطلب فقط یک فرضیه است، با توجه به روایات هر چند ضعیف.
ـ خطبة البیان: علما و محققین متعددی که این حدیث را مورد بررسی قرار داده‌اند آن را از حیث سند ضعیف و بی اعتبار می‌دانند. فقط محتوای ابتدای روایت را که در مورد شخصیت امام علی علیه السلام است با توجه به عقل و سایر روایات معتبر، صحیح می دانند. هر چند اینان نیز نمی‌گویند این حرف‌ها مستند به امام علی علیه السلام است.

اکثر مطالب این فیلم مستند، بر اساس روایات ضعیف و یا بدون پشتوانه روایی است. یعنی بخشی از مطالب مستند به روایات ضعیف است و بخشی نیز اصلاً مستند روایی ندارد و هیچ حدیثی حتی حدیث ضعیف و غیر معتبر نیز به آن اشاره نکرده است.اکنون مناسب است در مورد شخصیت‌هایی که در روایات از آنان یاد شده به صورت گذرا نکاتی را مطرح کنیم.

1. شعیب بن صالح
با مسامحه می‌توان گفت که در کتب شیعه، در شش روایت این نام آمده و از فردی به نام شعیب یاد شده است. اولاً سند همه روایت‌ها ضعیف است و دو روایت نیز اصلا به امام معصوم نمی‌رسد. ثانیاً هیچ ارتباطی بین شعیب با خراسانی نیست. در یک روایت فقط آمده که قبل از این امر (قیام) چند نفر هستند: سفیانی، یمانی، مروانی، شعیب بن صالح. در یک روایت خروج او از سمرقند و قبل از خروج سفیانی است و در روایتی خروج امام و حضور شعیب در مقدمه لشگر ایشان است و در یک روایت حضور او در عراق قبل از قیام امام مطرح شده و اینکه در عراق به امام ملحق می‌شود. به علاوه اگر بپذیریم وجود فردی به نام شعیب در روایات ذکر شده از علایم حتمی نیست.

2. یمانی
علامت یمانی از علایم حتمی بوده و حدیث صحیح دارد. حدیث صحیح در مورد یمانی فقط دو نکته را دارد: 1ـ اصل قیام و خروج او در برابر سفیانی 2ـ بر حق و هدایت بودن او. در هیچ روایتی از تعدد یمانی سخنی مطرح نیست و از روایات چنین مطلبی قابل استفاده نیست. با توجه به روایت ضعیف، خروج او از یمن است. در روایات ما اسمی از نصر برای او نیامده است. در روایتی از اهل سنت نام نصر آمده آن هم به صورت لقب یعنی به او نصر می‌گویند زیرا نصر خدا برای اوست و در همین روایت اشاره شده نام او سعید است.

3. عبدالله
که به پادشان عربستان تطبیق داده شده است. این فقط یک روایت است منقول از امام صادق، که مبهم است یعنی حضرت فرموده است: من یضمن لی موت عبدالله اضمن له القائم. منظور از عبدالله کیست؟

4. رَوح الله
که مستند به یک روایت است با مراجعه به روایت روشن می‌شود که کلام پیامبردر وصف شیعیان امام علی علی السلام است.
حضرت ابتدا اشاره دارند آنان بر منابری از نور هستند و صورتشان نورانی و لباسشان از نور است. بعد می‌فرمایند: هم قوم تحابوا بِرَوْح الله علی غیر انساب و لا اموال اولئک شیعتک و انت امامهم یا علی. مرحوم مجلسی در ذیل حدیث می‌گوید: رَوْح الله یعنی به رحمت خدا و اینکه حبّ آنان نسبت به یکدیگر به خاطر خدا است نه به خاطر مال و نَسَب و سایر امو دنیوی. (بحارالانوار، ج65، ص139)

5. خراسانی
در تعدادی از روایات اشاره به خراسانی شده است. با توجه به روایات اشاره به خروج این فرد در روایات مورد پذیرش است. اما اولاً از علایم حتمی نیست. ثانیاً مدح خاصی از او نشده است. یعنی در روایات نیامده که انسانی وارسته، عالم و ... هست که به خاطر امام زمان و امر ایشان قیام می‌کند و برای زمینه‌سازی ظهور حرکت می‌کند. بله می‌تواند مدح کلی نسبت به او را فهیمد زیرا به امام ملحق می‌شود.

البته باید توجه داشت روایاتی که در مورد جزئیات امر خراسانی صحبت کرده‌اند ضعیف هستند.

نکته قابل توجه دقت اینکه در روایات (بنا بر پذیرش سند) پرچم یمانی دارای بهترین و کامل‌ترین هدایت مطرح شده است و تهیه‌کنندگان این مستند نیز به آن اشاره دارند. آیا اینان می‌خواهند فعالیت جناب سید حسن نصرالله و حرکت و حرف‌های او را هدایت کننده‌تر از رهبر معظم انقلاب معرفی کنند؟ در حالی که آقای سید حسن نصرالله خود را سرباز این رهبر می‌داند و ما به روشنی شاهدیم که مقام معظم رهبری بهترین فرد در امر مدیریت و هدایت جامعه انسانی است. و یا می‌گویند حسین الحوئی از رهبران جهادی یمن برتر از رهبر است؟ آیا واقعاً تهیه کنندگان این فیلم به دنبال معرفی شخص خاصی به هر قیمتی نیستند؟

6. سفیانی
با تأمل در روایات سفیانی می‌توان پذیرفت که ائمه از خروج فردی به نام سفیانی نام برده‌آند. اما جزئیات حرکت او مستند به روایت ضعیف و بی‌اعتبار است و نمی‌توان بر اساس آن ادعایی کرد. و تطبیق آن بر فرد خاص به شکلی که در فیلم آمد با این پشتوانه ضعیف واقعاً محل تأمل است.
در آخر باز هم لازم است اشاره شود که بر ما لازم است توجه به کلام علما و اطاعت از ولی فقیه و حرکت در مسیر زمینه‌سازی با پالایش درونی خود با تطهیر نفس و تلاش برای ایجاد آمادگی عمومی تحت سرپرستی و هدایت ولی فقیه و علمای بزرگوار باشیم.
مهدی یوسفیان- معاون پژوهش مرکز تخصصی مهدویت /مشرق

پرونده ویژه فیلم "ظهور بسیار نزدیک است"- قسمت چهارم

معاون پژوهش مرکز تخصصی مهدویت با اشاره به نرم‌افزار «ظهور بسیار نزدیک است»، گفت: برخی مباحث مهدویت به صورت غیرصحیح به مردم القا می‌شود و اشتهای غیرواقعی و کاذبی نسبت به ظهور امام زمان(عج) در ذهن مردم ایجاد می‌کند که اگر تصحیح نشود، به انحراف‌های بزرگی می‌انجامد.

 

  • هفته پایان سال89

تأملی در مورد فیلم مستند «ظهور بسیار نزدیک است»


  
آینده روشن؛آنچه انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساند موج خروشان مردمی بود که پیروی از فقیه عادل و نایب عام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را وظیفه شرعی خود دانسته و به پا خاستند؛ فقیهی که باور داشت این انقلاب، زمینه ساز ظهور خواهد بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل عظیم الشأن، دنیای مرده انسانی حیات دوباره ای پیدا کرد؛ حیاتی که بر پایه ارزش های انسانی و رهایی از بندهای مادیت و حیوانیت بود. این انقلاب که در آن آرمان خواهی و آزادگی موج می زد افق روشنی از آینده پر طراوت و سرشار از زیبایی و معنویت را در برابر دیدگان انسان ها قرار داد تا دوباره بذر امید در دل ها جوانه زند و آدمی روزهای خوشی را که خدامحوری و عدالت خواهی حرف اول را می زند، به آرزو بنشیند.

آنچه انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساند موج خروشان مردمی بود که پیروی از فقیه عادل و نایب عام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را وظیفه شرعی خود دانسته و به پا خاستند؛ فقیهی که باور داشت این انقلاب، زمینه ساز ظهور خواهد بود. در این راستا، امام راحل، معمار بزرگ انقلاب و بنیانگذار این نظام الهی فرمود:
ما با خواست خدا، دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشور‌های اسلامی می‌شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور انقلاب راستین و بیان احکام محمدی(ص) است، به سیطره و سلطه و ظلم جهان‌خواران خاتمه می‌دهیم و به یاری خدا، راه را برای ظهور منجی و مصلح کل و امامت مطلق حق، امام زمان(عج) هموار می‌کنیم.

امام خمینی در بخشی دیگر، انقلاب ایران را شروع انقلاب حضرت مهدی(عج) می‌داند:
انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم‌داری حضرت حجت(عج) است که خداوند، به همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.

مقام معظم رهبری نیز فرمود:
… اولین قدم برای حاکمیت اسلام و برای نزدیک شدن ملت‌های مسلمان به عهد ظهور مهدی موعود(عج) به وسیله ملت ایران برداشته شده است و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است.

ایشان رابطه این دو انقلاب را به اینگونه تبیین می‌فرماید:
انقلاب ما، در راه آن هدفی که امام زمان(عج) برای تأمین آن هدف مبعوث می‌شود و ظاهر می‌شود یک مقدمه لازم و یک گام بزرگ بوده [است]. ما اگر این گام بزرگ را برنمی‌داشتیم، یقیناً ظهور ولی عصر(عج) به عقب می‌افتاد. شما مردم ایران و مادران شهید داده و پدران داغدار و افرادی که در طول این مبارزه زحمت کشیده‌اند، بدانید و شما ‌ای امام بزرگوار امت! بدانید ـ که بهتر از ما می‌دانید. ـ شما موجب پیشرفت حرکت انسانیت به سوی سر منزل تاریخ و موجب تسریع در ظهور ولی عصر(عج) شدید. شما یک قدم، این بار را به منزل نزدیک‌تر کردید.

موضوع ظهور امام مهدی(عج) اولین و اصلی‌ترین و به عبارت دقیق‌تر تنها مسأله مهم فرا روی جامعه انسانی و به ویژه مسلمانان و بالاخص شیعیان است. امری که حیات انسانی مردم به آن وابسته است. امید و آرزوی آینده‌ای روشن با آمدن او، انسان‌ها را زنده نگه داشته – دورانی که هر انسانی خواهان درک آن است و اصلی ترین آرزویش حضور در آن دوران نورانی می باشد- و با فرهنگ انتظار است که زندگی معنا پیدا کرده است.

موضوع مهدویت و فرهنگ انتظار که در کلمات پیشوایان دین از آن سخن به میان آمده است مجموعه‌ای کامل از باورها و رفتارهای لازم برای یک حرکت صحیح به سمت مقصد نهایی که همان آمادگی برای ظهور است را در درون خود دارد تا هر کس که خواهان آمدن اوست بتواند به درستی و بر اساس رضایت ولی خدا در مسیر آمادگی برای تحقق ظهور گام بردارد.

اما هر از چند گاه، موجی انحرافی فضای فکری و رفتاری مشتاقان امام زمان(عج) را دچار تشویش کرده و با ایجاد برخی انتظارات و توقعات کاذب، آسیب جدی به حرکت مردم در مسیر آمادگی فکری و روحی برای ظهور وارد می‌کند. تهیه و توزیع سی‌دی‌هایی که دربردارنده تطبیق بعضی علایم بر برخی شخصیت ها است از آن نمونه است. و بر اهل علم و نظر لازم است با موضع‌گیری درست و تبیین مباحث، این فضای مسموم را از بین برده و آرامش فکری و رفتاری را به مردم بازگردانند.
این نوشته حاصل نظر جمعی از پژوهشگران عرصه مهدویت در مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم می‌باشد که به صورت خلاصه ارائه می‌شود، و از دو بخش تشکیل شده است.

الف. نکات راهبردی
۱. توجه به محکمات دین
در مکتب گران‌سنگ و بی بدیل شیعه و تفکر ناب مهدویت، محکمات و مسلماتی وجود دارد که مردم با تأسی و عمل به آن‌ها، از تأویل و توجیه و حدس و گمان‌های نابه‌جا، بی نیاز می‌شوند. از جمله آن‌ها لزوم تبعیت از علماء در عصر غیبت و ولیّ فقیه در صورت تشکیل حکومت اسلامی، در این دوران است. لزوم تبعیت، امور متعدد به ویژه حوادث اجتماعی را شامل می‌شود. بنابراین بر همه ما لازم است در جهت‌گیری‌ها و اظهار نظرها، توجه به علما داشته باشیم و همراه آنان حرکت کنیم نه جلوتر؛ و در هر موضع‌گیری، نظرات آنان را جویا شده و عمل کنیم. علمایی که عمل به دین و وظیفه دینی را سرلوحه رفتار خود قرار داده‌اند؛ آنانی که مخالفت با هوای نفس را نصب العین قرار داده و رغبتی به دنیا و لذات زودگذر آن ندارند.

همچنین در معارف بلند شیعه، وظایف افراد در قالب فرهنگ انتظار به روشنی بیان شده است که جهت‌گیری کلی آن، زمینه‌سازی برای ظهور در قالب دستورات دین، تحت سرپرستی علما و ولیّ فقیه است؛ لذا معنا ندارد که انسان، وارد فعالیت‌های به اصطلاح تحلیلی بدون پشتوانه شود و کسانی که شایستگی برای اظهار نظر ندارند سخنانی را مطرح کرده و جهت حرکت مردم را دچار انحراف کنند.

۲. توجه به منابع روایی و اعتبار روایات....

تحلیل معاون پژوهش مرکز تخصصی مهدویت در خصوص نرم افزار «ظهور بسیار نزدیک است»

  
معاون پژوهش مرکز تخصصی مهدویت با اشاره به نرم‌افزار «ظهور بسیار نزدیک است»، گفت: برخی مباحث مهدویت به صورت غیرصحیح به مردم القا می‌شود و اشتهای غیرواقعی و کاذبی نسبت به ظهور امام زمان(عج) در ذهن مردم ایجاد می‌کند که اگر تصحیح نشود، به انحراف‌های بزرگی می‌انجامد.

به گزارش آینده روشن،حجت‌الاسلام مهدی یوسفیان، معاون پژوهش مرکز تخصصی مهدویت در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا با اشاره به نرم‌افزار «ظهور بسیار نزدیک است»، گفت: برخی مباحث مهدویت به صورت غیرصحیح و با تطبیق‌های خاص به مردم القا می‌شود و اشتهای غیرواقعی و کاذبی نسبت به ظهور امام زمان(عج) در ذهن مردم ایجاد می‌کند که اگر تصحیح نشود، به انحراف‌های بزرگی می‌انجامد.

این استاد سطح عالی حوزه علمیه قم با بیان این‌که انسان فهمیده باید در همه مقوله‌های مربوط به زندگی سراغ کارشناس و متخصصی برود که حرفش مستند و دارای پایه و اساس است، افزود: مردم در مسائل دینی از دیرزمان به سراغ علما و مراجع می‌رفتند و مباحث مبتلابه را با این افراد در میان می‌گذاشته‌اند.
وی با بیان این‌که علما به ما یاد داده‌اند که اگر فردی با یک مسأله دینی روبرو شد که برای پاسخ به آن چند مطلب مختلف گفته شده است، باید به سراغ افراد دیگر رفته و دایره تحقیقاتش را بیشتر کند، اظهار داشت: نظرها قابل نقد و بررسی است؛ این‌گونه نیست که اگر عالمی سخنی گفت، دیگر کسی حق سخن در موضوع مطرح شده را نداشته باشد.

حجت‌الاسلام یوسفیان به شاهد مثالی برای توضیح مطلب فوق اشاره کرد و بیان داشت: درس خارج مراجع تقلید محفل نقد و بررسی نظریه‌های علما است؛ نظریه یک عالم دینی در یک فضای علمی رد و نظری دیگر پذیرفته می‌شود و این امر در دانشگاه‌ها هم به این منوال است.

معاون پژوهش مرکز تخصصی مهدویت با بیان این‌که معتقدیم تلاش امام راحل در دوران حیات و رهبر معظم انقلاب در دوران کنونی بر این امر استوار است که مردم به سمت تعالی و معنویت حرکت کنند و انقلاب اسلامی ایران به انقلاب جهانی حضرت ولی عصر(عج) متصل شود، تصریح کرد: لازمه حرکت در مسیر صحیح، گوش فرا دادن به فرمان ولایت فقیه و علما است.

وی، عمل به سفارش‌های بزرگان دین را برای جلوگیری از هر انحرافی ضروری دانست و اضافه کرد: به جای این‌که جو جامعه را ناآرام کنیم، سخن امام زمان(عج) را که فرمودند «و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم» نصب العین خود قرار دهیم و در شرایط حساس کنونی به سراغ علما برویم.

حجت‌الاسلام یوسفیان در ادامه با بیان این‌که در مسیر صحیح حرکت کنیم و گوش به فرمان ولایت فقیه و علما باشیم، خاطرنشان کرد: به امر امام زمان(عج)، آنچه را علمای دین برای ما برنامه‌ریزی می‌کنند عمل کنیم و از این بزرگان جلوتر یا عقب‌تر حرکت نکنیم.

این کارشناس مباحث مهدویت مباحث مهدویت را یک مسأله دینی مانند همه اصول و فروع دین که نیاز به تخصص و کار کارشناسی دارد، دانست و افزود: امامت از اصول دین و امام مهدی(ع) ادامه امامت و اصول دین است، هرکسی حق ندارد در این زمینه سخن بگوید و حرف علما را هرگونه که دوست داشت برای مردم تفسیر کند.

وی برخی مطالب ارائه شده پیرامون ظهور را زمینه‌ساز انحراف در مسأله ظهور دانست و با اشاره به صحت برخی روایات پیرامون علائم ظهور، گفت:سفیانی یکی از علائم ظهور است که چند ماه قبل از ظهور در منطقه خاورمیانه خروج می‌کند و خروج وی به کشتار و خونریزی هم منجر می‌شود اما این‌که بخواهیم سفیانی را با تحلیل‌های خاص به فرد خاصی نسبت دهیم و آن هم به روایاتی استناد کنیم که از لحاظ سندی مشکل دارد، صحیح نیست.

در نرم‌افزار «ظهور بسیار نزدیک است» تناقض‌هایی در محتوای روایات نقل شده دیده می‌شود
حجت‌الاسلام یوسفیان با بیان این‌که تناقض‌هایی در محتوای روایات نقل شده در نرم‌افزار «ظهور بسیار نزدیک است» دیده می‌شود، ابراز داشت: علما در طول سالیان سال این اندازه شفاف و جزئی وارد بحث نشده‌اند؛ چراکه بسیاری از مباحث را به سبب روایات متناقض نمی‌توان به صورت عریان در اختیار مردم گذاشت.

وی با اشاره به این‌که نرم‌افزار یاد شده از چند اثر دیگر اقتباس شده که یکی از آن‌ها، کتاب «الزام الناصر» از مرحوم آیت‌الله حائری است، گفت: کتاب «الزام الناصر» در مجامع علمی به عنوان یک کتاب معتبر پذیرفته شده نیست.

معاون پژوهش مرکز تخصصی مهدویت، کتاب «عصر ظهور» حجت‌الاسلام والمسلمین کورانی را از دیگر منابع این نرم‌افزار عنوان کرد و افزود: حجت‌الاسلام والمسلمین کورانی در مقدمه چاپ پنجم می‌نویسند هدف از تدوین این کتاب ارائه یک سیمای کلی از دوران ظهور است و صحیح یا ناصحیح بودن روایات، مدنظرم نبوده است.

وی با بیان این‌که حجت‌الاسلام والمسلمین کورانی در بخش‌های مختلف اثر خود، دائماً تذکر می‌دهند که این روایات سندش صحیح نیست و مستنداش ضعیف است، تصریح کرد: چگونه می‌توان با استفاده از کتاب عصر ظهور، تجزیه و تحلیل یک عالمی را حرف اول در مباحث مهدویت قرار داد. حجت‌الاسلام یوسفیان با اشاره به استفاده نرم‌افزار «ظهور بسیار نزدیک است» از کتاب «خطبةالبیان»، یادآور شد: علما سنداً کتاب خطبةالبیان را تضعیف می‌کنند و بسیاری از محتوای مطالبش را قبول ندارند؛ آیا می‌توان براساس این پشتوانه ضعیف مطالبی را ارائه کرد.

وی با بیان این‌که یمانی پیش از ظهور امام زمان قیام می‌کند، اما این اصل مسلم را جزئی می‌کنیم و بر یک فرد خاص تطبیق می‌دهیم و دیگر به لوازم این تطبیق توجهی نداریم، ابراز داشت: برخی روایات دارای سند ضعیف را در کنار مطالبی دیگر قرار می‌دهند که هیچ پشتوانه روایی ندارد و مطالب را به صورت گزینشی برای القای نظر خود، مطرح می‌کنند.

این استاد حوزه علمیه قم با اشاره به قیام سیدخراسانی، گفت: سید خراسانی که چند ماه قبل از ظهور امام زمان(ع) قیام می‌کند، اگرچه جزو علامت‌های ظهور است، اما از علامت‌های اصلی ذکر نشده و محدوده قیام نیز اصلاً مشخص نیست که برخی آن را به رهبر معظم انقلاب نسبت می‌دهند در حالی که آقا هم به این سخن‌ها راضی نیستند.

وظیفه شیعه آماده شدن برای ظهور و فراهم آوردن زمینه ظهور است.
بنیاد فرهنگی حضرت مهدی علیه السلام
 معاون پژوهش موسسه آینده روشن با اشاره به اینکه جزمی بیان کردن علائم ظهور و تطبیق به افراد مشخص یک آسیب جدی است، اظهار داشت: در برخی روایات در ذکر نشانه های ظهور علامت هایی برای افراد ذکر شده است که در تطبیق این صفات بر اشخاص تنها می توانیم یک احتمال را بیان کنیم.

حجت‌الاسلام جواد جعفری، معاون پژوهش موسسه آینده روشن با اظهار تاسف از انتشار مستند «ظهور بسیار نزدیک است»، بیان داشت: در این رابطه باید بحث و بررسی شود که در زمان غیبت تا چه اندازه باید علائم ظهور مورد مطالعه و توجه قرار گیرد و چه وظیفه‌ای نسبت به شناخت علائم ظهور داریم و ائمه معصومین(ع) نسبت به شناخت آن تا چه اندازه تاکید دارند.

وی ادامه داد: بعد از مطالعه این کلیات، باید بحث تطبیق علامات نقل شده در روایت بر افراد را مورد مدافه فرار دهیم و اینکه چه معیارهایی برای تطبیق صحیح وجود دارد.
حجت الاسلام جعفری اظهار داشت: ما معتقدیم در دوران غیبت امام زمان (عج) وظیفه شیعه آماده شدن برای ظهور و فراهم آوردن زمینه ظهور است.

وی با بیان اینکه علائم ظهور به دو دسته روشن و مبرهن و غیر واضح تقسیم می شود، گفت: بحث تطبیق تنها در دسته اول روایات قابل جریان است.

وی با اشاره به اینکه جزمی بیان کردن علائم ظهور و تطبیق به افراد مشخص یک آسیب جدی است، اظهار داشت: در برخی روایات در ذکر نشانه های ظهور علامت هایی برای افراد ذکر شده است که در تطبیق این صفات بر اشخاص تنها می توانیم یک احتمال را بیان کنیم.

این اندیشمند حوزوی بیان داشت: پرهیز از تطبیق های نادرست به معنای نفی نزدیک بودن یا دور بودن ظهور امام نیست و باید بین این مطالب تفکیک قائل شویم.
وی گفت: سید خراسانی در روایات فردی جوان معرفی شده است که در این نرم افزار بر مقام معظم رهبری که در حدود هشتاد سال عمر شریفشان است تطبیق شده است.

این محقق عرصه مهدویت ابراز داشت: در روایات بیان شده است که بر دست سید خراسانی یک خال وجود دارد که در این نرم افزار به خلل تعبیر شده است که عدول از ملاک های ترجمه صحیح است.

وی با اظهار تاسف از استناد بخشی به سخن مقام معظم رهبری در نرم افزار «ظهور بسیار نزدیک است»، گفت: حذف کلام «این شروع راه است» و نقل کلام «ظهور نزدیک است» جفا به کلام بزرگان است.

حجت الاسلام جعفری بیان داشت: در این نرم افزار به اوصاف شعیب بن صالح تکیه شده است در حالی که دراین مورد مطلب قابل اعتنایی در روایات شیعه و اهل سنت نداریم با این حال شعیب بن صالح در این نرم افزار بر دکتر محمود احمدی نژاد، رییس جمهور پرتلاش و محبوب ایران تطبیق شده است.

این محقق علوم اسلامی بیان داشت: در این مستند اظهار شده که شعیب از ری قیام خواهد کرد در حالی که پیرامون این مطلب حتی یک روایت هم نداریم.

وی با اشاره به اینکه حداکثر مطلبی که در این باره وجود دارد، سخنان شخصی حسن بصری است، گفت: این مطلب علاوه بر اینکه سخن معصوم نیست و قابلیت استناد ندارد، در کتب اهل سنت نقل شده ضمن این که اهل سنت درباره وی داوری به ضعف کرده اند.

این محقق عرصه مهدویت بیان شد: بسیاری از حدیث شناسان اهل سنت تعبیر ضعیف را در مورد این روایات به کار برده‌اند.
وی اظهار داشت: اوصاف بیان شده شعیب بن صالح منتسب به سفیان کلبی و در کتاب فتن ابن حماد است که راوی و کتاب هر دو ضعیف هستند.

وی با انتقاد از اینکه تعبیر مجموعه روایات در این مستند به کار رفته است در حالی که روایت قابل اعتنایی در این مطلب وجود ندارد، بیان داشت: توسل به استعاره در اسامی از دیگر ضعف های این مجموعه است که شعیب را به معنای مردمی گرفته اند و ابن صالح را هم به معنای پسر فردی پرهیزگار عنوان کرده اند.

این محقق علوم انسانی با بیان اینکه مطالب این مستند یا دلیل ندارد و یا دلیل معتبر ندارد، گفت: در کتاب غیبت شیخ طوسی که از بزرگان شیعه است محل خروج شعیب سمرقند معرفی شده است.

وی بیان داشت: بحث های ما سیاسی نیست و می خواهیم جلوی این تفسیر ها و تحلیل های نادرست را بگیریم.

وی با اشاره به اینکه مرکز تخصصی مهدویت برای برگزاری مناظره آمادگی کامل را دارد، گفت: ما گفته ایم که افراد مورد نظر خود را برای انجام مناظره معرفی کنید و پشتوانه فکری و تحصیلات او را بیان کنید تا ما در همان سطح فردی را معرفی کنیم.

این محقق علوم اسلامی گفت: ما با روی گشاده از مناظره استقبال می کنیم و سوال ما هم این است که استنادات شما در این مطلب چیست؟
این استاد حوزه علمیه قم در پایان با پرهیز دادن از کارهای نسنجیده در عرصه مهدویت بیان داشت: ضروری است تا در مقوله مهدویت با مطالب متقن و منابع معتبر سخن گفته شود .

انتقاد رییس اداره سیاسی سپاه به فیلم در نشریه رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی


سردار یدالله جوانی رییس اداره سیاسی سپاه پاسداران 23 اسفندماه در هفته نامه صبح صادق ارگان سیاسی سپاه  ضمن یادداشتی نوشت:
کذب الوقاتون

شیعه با انتظار ظهور قائم آل محمد(عج) به زندگی، کار و تلاش در راه تحقق حاکمیت الهی معنی بخشیده و بر همین اساس، شیعه واقعی، شیعه منتظر است. منتظر واقعی کسی است که خود را آماده ظهور کرده و به دلیل همان انتظار، ظهور را نزدیک بداند. در واقع میزان آمادگی برای ظهور با میزان باور به نزدیک بودن ظهور قابل سنجش است. بنا بر چنین اعتقادی، شیعیان منتظر بسیار علاقه مند به پیگیری علائم، نشانه ها و زمان ظهور هستند و در این راستا از ناحیه هر کسی مطلبی منتشر گردد بلافاصله در بین شیعیان نقل به نقل شده و شایع می شود. تطبیق حوادث و رخدادها با آنچه در روایات به عنوان نشانه های ظهور و یا وقایع حتمی قبل از ظهور آمده، نمونه ای از اقداماتی است که بعضاً انجام می گیرد و کم و کیف این تطبیق پیامدهای خاص خود را به دنبال دارد. اخیراً گروهی به صورت حرفه ای نسبت به تولید یک CD و انتشار آن با عنوان «ظهور بسیار نزدیک است» اقدام نموده و به دلیل علاقه مندی مردم به مباحث مهدویت و به ویژه ظهور، محتوای این CD در کمترین زمان اذهان بسیاری را به خود مشغول ساخته و همگان به دنبال درستی یا نادرستی آن هستند. در این CD با صراحت، شخصیت هایی که در روایات از آنان نام برده شده، با شخصیت هایی که هم اکنون وجود دارند تطبیق داده شده و با اشاره به برخی وقایع رخ داده و در حال وقوع، چنین نتیجه گیری شده که در عصر ظهور قرار داریم. تطبیق مقام معظم رهبری با سید خراسانی، سیدحسن نصرالله با سیدیمانی، احمدی نژاد با شعیب بن صالح و ملک عبدالله پادشاه اردن با سفیانی و تحلیل حوادث جاری، در این مطلب تولید شده به گونه ای است که تهیه کنندگان می خواهند شنونده و بیننده را به این جمع بندی برسانند که در آستانه ظهور قرار داریم و به همین زودی آن حادثه عظیم وعده داده شده الهی به وقوع می پیوندد. صرف نظر از اینکه تهیه کنندگان چه کسانی هستند و با چه انگیزه هایی نسبت به این کار اقدام نموده اند، ذکر چند نکته در این خصوص ضروری به نظر می رسد:
1- همه ما باید ضمن آماده ساختن خود برای ظهور و فراهم کردن زمینه ها و بسترهای آن، برای نزدیک شدن فرج آقا و مولای مان دعا کنیم چرا که انتظار ظهور و طلب نزدیک شدن آن از افضل عبادات است.

2- به طور قطع تطبیق جزمی و قطعی اشخاص حاضر با آنچه در روایات به عنوان علائم قطعی ظهور آمده کار درستی نمی باشد.

3- تعیین وقت ظهور با تطبیق جزمی و قطعی، نه تنها درست نیست بلکه ائمه معصومین (علیهم السلام) شیعیان را از این کار پرهیز داده اند. روایات متعددی وجود دارد که تصریح دارد زمان ظهور از اسراری است که جز خداوند هیچ کس از آن مطلع نیست. بر همین مبنا حضرت امام صادق(ع) در پاسخ به سوالی در خصوص فرمان ظهور فرمودند: «ما اهل بیتی نیستیم که وقت گذاری کنیم با اینکه پیغمبر(ص) فرمود: کذب الوقاتون» و یا اینکه از حضرت امام باقر (ع) در خصوص زمان ظهور سوال کردند، آن حضرت سه بار فرمودند: «کذب الوقاتون» یعنی تعیین کنندگان وقت دروغ گفته اند.
4- کسانی که از روی خلوص و عشق و علاقه به چنین اقداماتی و یا ترویج آن دست می زنند، لحظه ای تصور کنند که اگر این تطبیق جزمی و قطعی آنان با گذر زمان مشخص گردید که درست نبوده، چه پیامدهایی به لحاظ اعتقادی و روحی و روانی این کار به دنبال خواهد داشت، قطعاً در کار خود تجدیدنظر می کنند.

پاسخ مبشران به این نقدها از این قرار بود:
پاسخی مختصر به نقدها و تخریبهای صورت گرفته در باب فیلم مستند
(نویسنده : حجت الاسلام محسن آشتیانی مسئول موسسه نگین سبز علوی) چندیست که مستندی به نام " ظهور بسیار نزدیک است " توسط گروهی از جوانان مومن و انقلابی و معتقد به ولایت فقیه تهیه شده و با کمال ناباوری مشاهده کردیم در سطح وسیعی به صورت خودجوش و مردمی در مراکز های مذهبی تکثیر شده و دست به دست در بین مردم میگردد .

چندیست که مستندی به نام " ظهور بسیار نزدیک است " توسط گروهی از جوانان مومن و انقلابی و معتقد به ولایت فقیه تهیه شده و با کمال ناباوری مشاهده کردیم در سطح وسیعی به صورت خودجوش و مردمی در مراکز های مذهبی تکثیر شده و دست به دست در بین مردم میگردد .

این فیلم مستند در زمانی منتشر شد که هنوز اتفاقات و تحولات کشورهای عربی آغاز نشده بود و بسیاری از بینندگان فیلم با کمال ناباوری مشاهده کردند که " بیداری اسلامی" که در کشورهای عربی- اسلامی با شدت آغاز شده است انعکاس فریاد زمینه سازی ظهور هست که در فیلم مستند نیز مورد اشاره قرار گرفته است
این فیلم با سرعت تمام اکثریت خواص و عوام ملت ایران را تحت تاثیر قرار داده است و آنها را به فکر و تامل وا داشته است و در هر کوچه و خیابانی صحبت از این فیلم و محتوای آن میباشد

در محدوده زمانی بعد از انتشار فیلم ، برخی از محافل ناجوانمردانه دست به تخریب فیلم و تهمت در مورد سازندگان و مباحث فیلم زدند که اکثرا تخریبهایی سیاسی بود که در جایگاهی نیستند که وقت با ارزش منتظران ظهور در جواب  گویی به این عده تلف شود اما برخی محافل علمی نقد و انتقاد هایی هر چند ضعیف نسبت به محتوای این فیلم داشتند  که با تشکر از حساسیت آنها نسبت به مباحث"مهدویت" که نکند تجربیات تلخ گذشته تکرار شود و عده ای ناامید شوند ، لازم میدانم برای رفع ابهام به وجود آمده مطالبی را به اظهار علاقه مندان و منتقدان برسانم:

1-  قطع نظر از گفته های بزرگانی همچون امام خمینی (ره) و آیت الله بهجت که خود به تنهایی یقین آور میباشد و این را میدانیم که امام خمینی نه سخنی بی مربوط و نه بیهوده گویی میکردند و نه جایی ثبت شده است که ایشان  مبالغه آمیز حرف  بزنند و  وقتی از چنین شخصیتی سخنی در باب این که ( انقلاب را به دست امام زمان میرسانیم) و یا ( برای سه ماموریت آمدم و سومین آنها دادن پرچم به دست صاحب زمان است) که در مستند مذکور نیز ذکر شده است حجت را بر ما تمام میکند مگر آن که منتقدین مدعی باشند که  سواد و علمشان بیشتر از امام خمینی(ره) میباشد !

با این وصف ما ملاک اصلی را روایات میدانیم و بیان بزرگان را موید میدانیم ولی سئوال این است : این همه روایات که در باره شخصیت های ظهور آمده است که  هیچ کس حق ورود به این مسئله را نداشته باشد؟و فقط برای این آمده است که در کتابها ذکر شود و خاک بخورد؟

2-در یکی از نقدها به این مستند ، سعی می شود منابع روایی  استفاده شده زیر سئوال برود  و حتی اکثر روایات مربوط به شخصیت های سفیانی و  خراسانی و  شعیب ابن صالح ضعیف السند خوانده می شود!

اما مگر مهمترین منابع شیعه اثنی عشری برای به دست آوردن روایات دسته اول ظهور و شناسایی آنان چه منابعی هستند؟

مهم ترین منابع مربوط به این بحث همان منابع مربوط به حضرت مهدی علیه السلام و غیبت اوست.

از این جمله سه کتاب کهن شیعه: الغیبه نعمانی (متوفای 360ق)، کمال الدین شیخ صدوق (متوفای 381ق) و الغیبه شیخ طوسی (متوفای 460ق) است. تقریبا هسته ی اصلی همه روایات ظهور و علائم را همین سه کتاب تشکیل می دهند؛ به خصوص که هر یک فصلی از کتاب خود را به نشانه های ظهور اختصاص داده اند.

سهم کتاب نعمانی در این موضوع بیشتر است، چون دو باب را به آن اختصاص داده، و در یکی از همه ی نشانه ها سخن گفته و 68 روایت نقل می کند و در باب دیگر به روایات «سفیانی» پرداخته است.

و همچنین در ارتباط با این که برخی منتقدین گفته بودند که منابع روایی این مستند بر پایه کتابهای متاخرین میباشد که نمیتوان زیاد روی آن حساب باز کرد باید در جواب گفت برای مثال کتاب عصر ظهور نوشته علامه کورانی که مکررا در مستند مذکور به کار رفته است با این که جزء کتابهای متاخرین هست اما منابع اصلی این کتاب ارزشمند، عبارتند از کمال الدین شیخ صدوق که از قدما میباشند و برای بیش از هزار سال قبل و همچنین نسخه خطی ابن حماد که قدیمی ترین نسخه و کتاب اهل سنت میباشد و بیش از هزار و دویست سال قدمت دارد.

یکی از انتقاداتی که نگارنده را به تعجب انداخت که یکی از به اصطلاح پژوهشگران مهدویت به موضوع  سید خراسانی  وارد کرده است که با جملات کلی مثل " در روایت مدح خاصی از خراسانی نشده است" و یا " او انسان وارسته و عالمی نیست!" و "خراسانی به خاطر امام زمان قیام نمیکند" و " او برای زمینه سازی ظهور حرکت نمیکند" و "روایات در مورد سید خراسانی ضعیف هستند!" این موضوع را رد کرده بود و اثبات سید خراسانی بودن برای آیت الله خامنه ای را تنقیص مقام برای ایشان به حساب آورده است!

گوینده این جملات غیر علمی قطعا میداند که شیخ طوسی(ره) که دو کتاب از کتب اربعه شیعه دوازده امامی متعلق به این شخصیت گرانقدر میباشد ، در کتاب  (( الغیبه)) خود که  سابقه اش به قرن 5 ه-ق برمیگردد در روایتی قوی سند از امام صادق (ع) نقل میکند:

(( آگاه باشید که ( آنها) سپاه خراسانی ، یاران حضرت مهدی(عج) هستند و زمینه سلطنت جهانی او را فراهم میکنند)) (262)
هر چند همین یک روایت برای ابطال فرضیات مورد نظر کفایت میکند اما برای یقین بیشتر به این موضوع به چند مورد از روایات قوی السند در کتب معتبر ((شیعه)) و چند مورد از روایات معتبر اهل سنت اشاره میکنیم:

تجلیل از خراسانی در روایات محکم شیعه:
1-  هنگامی که پرچم های سیاه از خراسان به راه افتاد به سویش بشتابید ولو با سینه خیز رفتن بر روی برفها باشد ، که صاحبان آن پرچم ها  طرفداران حق هستند ، آنها حق را مطالبه می کنند ولی به آنها داده نمی شود ، نبرد می کنند و پیروز می شوند ، آنچه می خواستند به آنها داده نمی شود ، نبرد می کنند و پیروز می شوند آنچه می خواستند به آنها داده می شود ولی آنها دیگر نمی پذیرند ، گویی با چشم خود می بینم که شمشیرها را حمایل کرده اند ، و پیش می تازند تا پرچم ها را به مهدی(ع) تسلیم  کنند ، آگاه باش که آنها یاران مهدی اند و زمینه سلطنت جهانی او را فراهم می سازند ، دلهای آنها چون قطعات آهن است ، هنگامی که پرچم های سیاه را مشاهده کردید که از سوی مشرق به حرکت درآمده فارسیان را گرامی بدارید که دولت ما در میان آنها می باشد. غیبت شیخ طوسی ص 262

2-رسول اللَّه(ص): اى جعفر آیا نمى‏خواهى تو را بشارت دهم؟ آیا تو را باخبر نسازم؟ عرض کرد: چرا یا رسول اللَّه، آن حضرت فرمود: چند لحظه پیش جبرئیل نزد من بود و به من خبر داد کسى که آن پرچم را به قائم مى‏سپارد از نسل تو است، آیا مى‏دانى او کیست؟ عرض کرد: نه، فرمود: او همان کسى است که صورتش چون دینار است و دندانهایش چون شانه منظم و شمشیرش چون شعله آتش است، با خوارى داخل کوه مى‏شود و با عزّت از آن بیرون مى‏آید، و جبرئیل و میکائیل او را در میان مى‏گیرند.
غیبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 350

3- و خروج رجلٍ من ولد الحسین ابن علی
مردی از اولاد حسین پیش از ظهور حضرت مهدی قیام و انقلاب خواهد نمود
کمال الدین و اتمام النعمه، شیخ صدوق، با تحقیق علی اکبر غفاری، چ اسلامی، ج 1، ص 283.

4-فرمانده آنها مردی از تمیم بنام شعیب بن صالح است ، بزرگ و کوچک شمشیر به دست گرفته و وارد کارزار می شوند ، سید حسنی (حسینی) که صورتش چون ماه تابان است در این نبرد شمشیر می زند. ، بحارالانوار ج 53 ص 15 و 35

تجلیل از خراسانی  در روایات محکم اهل سنت:
1-سفیانى دستور کشتار اهل کوفه و مدینه را مى دهد . در همین وقت پرچم هاى سیاه از خراسان مى آیند . فرمانده کل ، جوانى(جوانمردی) از بنى هاشم است که در دست راستش خالى دارد . خدا کار و راهش را آسان و هموار مى کند . در «تخوم» خراسان نبردى خواهد داشت . سید هاشمى روانه رى مى شود و مردى از بنى تمیم را براى جنگ با امویان به طرف اصطخر مى فرستد که به او شعیب بن صالح مى گویند . سفیانى، مهدى و هاشمى در منطقه « بیضاى اصطخر » به هم مى رسند . چنان نبردى میانشان رخ مى دهد که خون تا ساق اسب ها مى رسد ! ابن حماد /86

2-امیرمؤمنان(ع) می‌فرمایند: «سفیانی و صاحبان پرچم‌های سیاه با یکدیگر روبرو می‌شوند در حالی که میان آنان جوانی(جوانمردی) از بنی‌هاشم است که در کف دست راستش، خال (خلل)است و در پیشاپیش لشکریان او، شخصی از قبیلة بنی تمیم به نام شعیب بن صالح قرار دارد».
ابن حماد، فتن، ص 86.

با توجه به این روایات که در مدح و تجلیل از سید خراسانی وجود دارد عجیب است که به راحتی چنین نسبتهایی داده میشود و این نشان از بی اطلاعی و کم اطلاعی منتقد محترم دارد

حتمی بودن قیام سفیانی
یکی دیگر از نقدها بر فیلم این بود که سفیانی بسیاری از روایاتش ضعیف هست و حتی امکان بداء در سفیانی نیز وجود دارد! و برای اثبات این امر خودشان به روایت ضعیف سندی از امام جواد(ع) درمورد احتمال بداء در نشانه سفیانی پرداختند! که قابل تامل هست

بعد از این توضیح مختصر، به تحقیق در نشانه حتمی ظهور، سفیانی می پردازیم.
در روایات به حتمی بودن خروج سفیانی اشاره شده است؛ این مطلب در روایات متعدد و معتبری با تعابیر مختلفی چون: «محتوم»، «لابدّ‌‌منه»، «حتم من الله»،«لابدّ ان یکون»، «لایکون قائم إلا بسفیانی» و «خمس قبل قیام القائم»... بیان شده است.

امام سجاد علیه‌السلام در حدیث معتبری فرموده¬اند:
«... إنّ أمر القائم حتم من الله و أمر السفیانی حتم من الله و لایکون قائم إلا بسفیانی»
... قیام قائم از ناحیۀ خداوند قطعی است و خروج سفیانی نیز قطعی است. هرگز قیام قائم بدون سفیانی نخواهد بود.

از جمله در روایتی از امام صادق ع نقل شده است:
السُّفْیَانِیُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِی رَجَب‏.
سفیانی از علایم حتمی است و قیام او در ماه رجب خواهد بود.

و نیز امام باقر علیه‌السلام در تفسیر آیه ﴿ثم قضی اجلا و اجل مسمی عنده﴾ فرمودند:
«أنهما أجلان: أجل محتوم و اجل موقوف. فقال له حمران: ما المحتوم؟ قال: الذی لایکون غیره. قال: و ما الموقوف؟ قال: الذی لله فیه المشیۀ. قال حمران: انی لارجو أن یکون أجل السفیانی من الموقوف! فقال أبوجعفرعلیه‌السلام: لا والله أنه لمن المحتوم».

آنهادو اجل‌اند: اجل محتوم و تغییرناپذیر و اجل موقوف و مشروط. حمران پرسید: اجل محتوم چیست؟ فرمود: اجلی که جز آن نخواهد شد. حمران عرض کرد: اجل موقوف و مشروط چیست؟ فرمود: آنچه اراده خداوند در آن راه دارد و قابل تقدیم و تاخیر و برطرف شدن است. حمران عرض کرد: امیدوارم قیام سفیانی از علایم موقوف و مشروطی باشد که بدا در آن راه دارد! امام فرمودند: به خدا سوگند که چنین نیست، او از علایم حتمی است.

در این روایت، امام علیه‌السلام اجل مسمّا را به اجل محتوم تفسیر کرده اند، و سپس سفیانی را جزو محتوم ها دانسته‌اند.
و نیز در حدیث دیگری فرموده اند:
«إن من الامور أمورا موقوفة و ُامورا محتومة. و أن السفیانی من المحتوم الذی لابدّمنه»؛
برخی از امور موقوف و مشروط اند و برخی محتوم و تغییر ناپذیر، و سفیانی از علایم حتمی است که بی¬تردید رخ خواهد داد.

و در روایتی از امام صادق ع نقل شده است:
مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِی لَا بُدَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ قَبْلِ قِیَامِ الْقَائِمِ خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ وَ خَسْفٌ بِالْبَیْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ وَ الْمُنَادِی مِنَ السَّمَاء.
از حتمیاتی که پیش از قیام قائم خواهند بود: شورش سفیانی، فرورفتن در بیداء، قتل نفس زکیه، و ندای آسمانی است.

و نیز در روایات، سفیانی در کنار نشانه های حتمی ظهور قائم قرار گرفته و منحصر شده است. از جمله در روایتی از امام صادق ع نقل شده است:
خَمْسٌ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ ع الْیَمَانِیُّ وَ السُّفْیَانِیُّ وَ الْمُنَادِی یُنَادِی مِنَ السَّمَاءِ وَ خَسْفٌ بِالْبَیْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّة.
پیش از قیام قائم پنج نشانه است: خروج یمانی، سفیانی؛ نداء آسمانی، خسف بیداء، قتل نفس زکیه.

تنها اشکالی که به این نظریه است مستند به روایتی در الغیبه نعمانی می‌باشد که متن روایت چنین است:
«عن أبی هاشم داود بن القاسم الجعفری قال: کنا عند أبی جعفر محمد بن علی الرضا علیه‌السلام فجری ذکر السفیانی و ما جاء فی الروایۀ من أنَّ أمره من المحتوم. فقلت لأبی جعفر علیه‌السلام: هل یبدولله فی المحتوم؟ قال: نعم. قلنا له: فنخاف أن یبدولله فی القائم، فقال: أنّ القائم من المیعاد والله لایخلف المیعاد»؛

ابوهاشم می گوید: نزد امام جواد علیه‌السلام بودیم. از سفیانی و روایاتی که بر آن اساس قیام او حتمی خواهد بود، سخن به میان آمد. به حضرت عرض کردم: آیا خداوند در حتمی ها هم بدا روا می دارد؟ فرمود: آری. عرض کردیم: می ترسیم در ظهور قائم نیز بدا روا دارد! فرمود: قیام قائم علیه‌السلام از وعده های الهی است و خداوند خلف وعده نمی کند.

در پاسخ می‌توان گفت:
سند روایت یاد شده، ضعیف است. بنابراین، با روایات متعدد و معتبری که بر حتمی بودن و تغییر ناپذیری قیام سفیانی دلالت دارند، قدرت تعارض نخواهد داشت.
این روایت، خبر واحد است، و روایاتی که قیام سفیانی را از علایم حتمی می دانند، مستفیض و بلکه نزدیک به تواتر هستند.

و همانطور که گفته شد، از تقابل میان علایم موقوف و حتمی که در برخی از روایات آمده، برمی‌آید که سفیانی از دایره علایم موقوف، خارج است. بنابراین، حمل محتوم بر آنچه احتمال بدا در آن راه دارد، وارد کردن علایم محتوم به دایره علایم موقوف است که بر خلاف ظاهر روایات است. بلکه نتیجه این سخن، لغو بودن تقسیم بندی علایم به حتمی و غیر حتمی است.

نبرد سفیانی با ایرانیان زمینه ساز ظهور
پس از کشتارهاى سپاه سفیانى در نجف و شهادت علما و صالحان و مؤمنان و خراب کردن مقبره شریف حضرت على(ع) و اسیر کردن زنان نجف و تاراج اموالشان، جنگ را تا منطقه اصطخر در ایران مى‏کشاند.

سید خراسانى از مؤمنان ایران براى نجات اهل عراق یارى مى‏طلبد. در پى آن سپاهى پر توان و مستعد جمع مى‏شوند که پیشاپیش آنها شعیب ‏بن صالح حرکت مى‏کند. در منطقه اصطخر ایران سپاه خراسانى (صاحبان پرچم سیاه) با سپاه سفیانى مقابله مى‏کند و جنگى عظیم رخ مى‏دهد. پرچمهاى سیاه پیروز گشته و سپاه سفیانى درهم مى‏شکند که این اولین شکست سفیانى پس از آن همه پیروزى‏هاى پى درپى و سریعش درگذشته است. پس از آن مردم به حضرت مهدى(ع) دل بسته و چشم انتظار دیدارش گشته و به جست‏وجویش مى‏پردازند.

ارتباط شعیب با خراسانی
در مورد یکی دیگر از نقدها درمورد این که شعیب کلا وجود ندارد و دارای اسنادی ضعیف هست و با  خراسانی هم ارتباطی ندارد د مورد قابل ذکر است:
1-     شعیب بن صالح یکی از نشانه های سید خراسانی در روایات هست که با عبارت (بین یدیه شعیب) آمده است و نشان از ارتباط آن هست

2-     درمورد وجود کلی شعیب و اینکه شخصیتی مثبت هست به ذکر یک روایت قوی السند از عمار یاسر بسنده میکنیم:
عمار یاسر می گوید از معصوم شنیدم : شعیب بن صالح زیر لوای مهدی(عج) خواهد بود ( نسخه الفتن .صفحه 36 مترجم: محمد جواد نجفی )

و در آخر خطاب به برخی محافل عرض میکنیم که حجم 1200 نشانه ظهور که در روایات ذکر شده است آیا صرفا باید پنهان بماند؟ پس طبق نظر منتقدین چه زمانی ؟ توسط چه کسانی؟ و توسط چه نهاد علمی؟ باید این نشانه های ظهور تفسیر بشود؟ آیا در هر عصر و زمانی وقتی هیچ کسی حق ورود به این مباحث را نداشته باشد پس تکلیف چیست؟

آیا طبق قاعده اصولی((مقدمات حکمت)) شارع مقدس اسلام ، امورات را مهمل و مجمل بیان کرده است یا حتی ریز ترین نشانه ی ظهور را هم تببین کرده است؟ برای چه کسی بیان شده است؟
پس لازم است افراد به خود بیایند و بیش از این ظهور حضرت صاحب(عج) را به عقب نیندازند

آیا واقعا بیش از هزار و اندی سال غیبت کبری دوران کمی هست که ما هنوز اندر خم یک کوچه هستیم؟ و اسیر واژه ها و هوس ها هستیم؟
قابل توجه هست وقتی که به آمار گوگل توجه میکنیم در بخش زبان فارسی تا اکنون حدود  94 هزار صفحه و همچنین حدود چند هزار صفحه اینترنتی به زبان لاتین و همچنین بیش از 1600 صفحه اینترنتی به زبان عربی اینترنتی به بحث و بررسی پیرامون سید خراسانی بودن آیت الله خامنه ای پرداخته اند.

آیا این حجم بالای ده ها هزار سایتی به زبان های مختلف گویای فهم مشترک کاربران و مخاطبان به طور یکسان نیست و همچنین 130 هزار سیات عربی و فارسی وقتی واژه ( شعیب بن صالح) را وارد میکنیم یک فهم مشترک را می بینیم!
آیا این فهم مشترک را یک گروه و یا چند نفر ایجاد کرده است؟ یا الهام  الهی بوده است که به ذهن افراد خطور کرده است؟
آیا به راستی رهبر فرزانه انقلاب وقتی پرچم انقلاب اسلامی را به دست صاحب اصلی آن سپرد برخی شرمنده نخواهند شد؟
والعاقبه المتقین

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا حجه بن الحسن (عج)
برخواستن موج بشارت و تخریبهای پیش رو
(حجت الاسلام کیانی نسب (از اعضای مبشران ظهور))
با فرا گیر شدن نام و یاد قطب عالم امکان حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) و آشکار شدن علائم ظهور موفور السرور ایشان و پیچیده شدن زمزمه قریب الوقوع بودن این اتفاق مقدس و ایجاد امید توسط فیلم مستند «ظهور بسیار نزدیک است» متاَََسفانه شاهد صف بندی عده ای در مقابل این موج عظیم هستیم که بدون هیچ دلیل متقن و محکمی سبب ایجاد تردید در قلوب منتظرین و تفرقه در صفوف آنها میشوند.

تا جایی که روز گذشته در رادیو صدای فضیلت و فطرت (معارف) برنامه تا جمعه ظهور شنیدیم که کارشناس محترم این  برنامه ضمن بی اعتبار شمردن ثمره تحقیق محققین کتب الزام الناصب و عصرظهور و ضعیف السند خواندن خیلی روایات مهدوی سعی در القای این معنا داشت که کسانی که با تفکر در روایات و تحلیل وقایع روز اقدام به ایجاد امید در دلهای منتظران میکنند تفکراتشان منشا صهیونیستی یا مسیحیان تندرو را دارد که البته ضمن زشت بودن این برخورد از جانب این رادیو که مدعی است صدای فطرت را منعکس میکند و عدول  از مسئولیت ذاتی خود و سرپوش نهادن به ندای فطرت سبب تردید در روایات منقول از ائمه علیهم السلام شد .

گم شدن در اخبار علائم الظهور به قیمت دوری از واقعیات تا جائی پیش می رود که بزرگترین و اصلی ترین نشانه های ظهور، نفی و کتمان گشته و پرچمداران قیام امام مهدی علیه اسلام رمی به دروغ و غلو و انحراف می شوند.

عدالت، ظلم تلقی شده و علم اخلاق محور و تقوا بنیان، جهل و واپسگرائی قلمداد میگردد. دریوزگیهای سیاسی و منفعت طلبانه، حجاب ضخیمی بر سر راه دیدن طبقات یاوران مهدوی خواهد شد و در حالیکه اهل کتاب و مذاهب مختلف به جریانهای الهی ظهور اعتماد کرده و با پیروی از منویات آنها قلوب و جوامع خویش را مُهیای پذیرش ولی الله الاعظم مینمایند، گمشدگان اخباری زده بر طبل دوری ظهور کوفته و فراهم نبودن شرایط آرمانی و ماورائی بودن اتفاقات منتهی به قیام نهائی امام مهدی علیه السلام را تبلیغ و ترویج میکنند.

تعصب، جمود، ترس و قعود ، محصول اخباری زدگی و دوری از تفکر است که منکر ایجاد زمینه سازی برای ظهور و بلکه از عوامل فسادآفرینی در آخرالزمان بوده و تا خروج بر ولی الله به پیش خواهد رفت پس نباید و نمیتوان ظهور عدالت و برپائی حکومت جهانی اسلام را در لابلای کتب جست و جو کرد و بجای برنامه ریزی و تمهید برای تحقق وعده الهی، تسبیح گرداند و به ذکر و توسل اکتفا نمود ، بلکه  جهاد در همه شؤونات فردی و جمعی از اصول متقن و لوازم یاری دین خداست که هدایت الهی را جلب مینماید و چون ولی خدا هادی امت است پس برای ظهور او باید بپاخاست و بدینوسیله انتظار و آمادگی برای نجات خواهی و ظهور شریفش را فریاد کشید .

دور از ذهن نخواهد بود کسانیکه به لزوم سازماندهی تمهیدات ظهور ایمان ندارند همه اتفاقات جاری منطقه ای و جهانی را تصادفی قلمداد نموده یا در نظریات جامعه شناسان ملحد غربی بدنبال علل و عوامل آن بگردند و این فعالیتها را از جانب دشمن قلمداد کنند.

اینها آنقدر در قشری گرائی خویش باقی مانده اند که قلبشان مرده و چشم باطنشان کور گشته است ، لذا همانگونه که امرشریف ظهور را وهم آلود و خیالپردازانه می انگارند، تمهید و ممهدان را هم ندیده میگیرند در حالیکه همه اتفاقات جاری منطقه ای و جهانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر جریانهای مهدوی بوده است و بی پاسخ ماندن این سوال که رهبری انقلابهای اسلامی اخیر بر عهده کیست؟ نشانگر عدم باور به جریانهای موثر مهدوی از سوی طراحان چنین سوالاتی ست و در مقابل نیز هر سختی و بلائی که بر دوش مستضعفان و محرومان و مسلمانان مظلوم جهان تحمیل میشود بیانگر نفوذ جریانهای یهودی و اثرگذاری شیطانی آنهاست
بیایید گوش به فرمان امین امام زمان ، حضرت امام خامنه ای باشیم تا گمراه نشویم که ایشان دائما لبهای مبارکشان مترنم به این کلام است که ظهور بسیار نزدیک است
و با نگاهی دیگر به مقوله مهدویت هم سبب نجات خویش هم نجاتبخش باشیم نه . . .

روز 26 اسفند مطلبی از حجت الاسلام جواد جعفری منتشر شد:
دلایل متقن دکتر جعفری درباره کذب بودن مستند «ظهور نزدیک است»
  حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر جواد جعفری، از استادان حوزه علمیه و عضو هیات علمی موسسه آینده روشن (پژوهشکده مهدیت) در نشستی تخصصی در مدرسه فیضیه قم با بیان دلایل متقن به رد فیلم مستند «ظهور نزدیک است» پرداخت.

گزارشگر : فرشاد براتی کهریز سنگی
به گزارش آینده روشن، متن کامل این سخنرانی به شرح ذیل می باشد:
اولین نکته ای که در این سی دی وجود دارد و به ذهن می آید، کسانی که زحمت تولید این سی دی (لوح فشرده) را کشیدند خواستند بگویند که ظهور در چند سال آینده قطعا اتفاق می افتد، بنابراین برای اینکه بزرگان را با خودشان همراه کنند، برخی از کلمات مقام معظم رهبری را در اول سی دی آورده اند و برای اینکه به مقصود خودشان برسند قسمتی از پیام مقام معظم رهبری را حذف کرده اند، به نظر من اگر کسی بخواهد از روی صدق حقیقتی را اثبات کند، دست به چنین کاری نمی زند.

آنها از مقام معظم رهبری نقل کرده اند که ایشان فرموده اند: «من با اطمینان کامل می گویم تحقق کامل وعده الهی برای تمدن نوین اسلامی در راه است» این جمله را وقتی کسی گوش می کند با خود می گوید که مقام معظم رهبری نیز می گویند که آقا دارد می آید.

اما اگر ما اصل پیام مقام معظم رهبری را با این جمله که در مستند آمده مقایسه کنیم تفاوت های آشکاری را مشاهده می کنیم، ایشان می فرمایند: «اسلام با بیداری مسلمانان و بازیافت هویت خویش و با مطرح شدن اندیشه توحیدی و منطق عدالت و معنویت دور تازه ای از شکوفایی و عزت خویش را آغاز کرده است، کسانی که در گذشته ای نه چندان دور آیه یاس می خواندند امروز سر بر افراشتن اسلام و تجدید حیات قرآن و اسلام و متقابلا ضعف و زوال تدریجی آن مهاجمان را به چشم می بینند و با زبان و دل تصدیق می کنند.» پس ایشان می فرمایند ۱- بیداری شروع شده است و بعد می فرمایند «من با اطمینان کامل می گویم این هنوز آغاز کار است و تحقق کامل وعده الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآنی و تمدن نوین اسلامی در راه است»، بعد ایشان آیه «وعدالله الذین آمنوا منکم ...» را می آورند و می فرمایند: «نشانه این وعده تخلف‌ناپذیر در اولین و مهم ترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بنای بلند آوازه نظام اسلامی بود ...». ایشان در ادامه می گویند: «احساس هویت، و تشخص در اقلیت های مسلمان در بیشتر کشورهای غربی همه و همه نشانه های آشکار پیروزی و اسلام در هماوردی با دشمنان در این قرن یعنی قرن پانزدهم هجری است، این هنوز آغاز راه است، ملت های مسلمان هنوز گردنه های دشواری بر سر راه دارند، عبور از این گردنه ها نیز جز با ایمان و اخلاص، جز با امید و جهاد جز با بصیرت و صبر میسر نخواهد گشت، با یاس و منفی بافی با بی تفاوتی و بی همتی با بی صبری و شتابزدگی با بدگمانی به صدق وعده الهی این راه طی نخواهد شد»، اگر کسی بگوید مقام معظم رهبری می گویند که من با اطمینان کامل می گویم که وعده الهی در راه است با اینکه الان خواندیم که آقا دارند که این آغاز راه است و گردنه های دشواری در راه است؛ دو حرف کاملا متفاوت است.

آنها این کلام رهبری را که می فرمایند «در آغاز راه هستیم» را حذف کرده اند و این کل معنا را متفاوت کرده است.
نکته دوم این سی دی در رابطه با مساله عبدالله حاکم عربستان است، در رابطه با این مساله من یک نکته را از یکی از کتب قدیمی عرض می کنم، در کتاب عدد الاقویه (ص۷۷) برادر بزرگ علامه حلی جناب علی بن یوسف که حدود ۷۰۰ سال پیش نوشته است، آمده که الان علامات زیادی با هم جمع شدند و همه این نشانه ها در یک زمان به تحقق رسیده است، این دقیقا اظهار نظر یکی از بزرگان دین ماست، اما شما می بینید که ۷۰۰ سال گذشت و اتفاقی نیفتاد.

می خواهم بگویم کسانی که به این راحتی می گویند این عبدالله همان عبدالله است، یعنی ما می توانیم به این سادگی تطبیق بکنیم؟ ایشان می گوید از علامت ها تعداد زیادی ظاهر شده است مانند خراب شدن دیوار مسجد کوفه و کشتن اهل مصر امیر خود را و از بین رفتن حکومت بنی عباس به دست مردی که از سمتی آمد که حکومتشان از همان سمت شروع شده بود و مرگ عبدالله آخرین حاکم بنی عباس و خراب شدن شامات و کشیده شدن پل از طرف کرخه به بغداد. از این تطبیق ها در گذشته هم شده و هنوز اتفاقی نیفتاده است، اگر بحث احتمال است ما هم امید داریم، این موارد که ما می گوییم به این معنا نیست که ما بگوییم امام حالا حالاها نمی آیند این حرف ها چیست؟ حالا هزار یا ۱۰ هزار سالی به تاخیر می افتد؛ چه کسی این ها را گفته است؟ اصلا مطابق روایات ما باید صبح و شام انتظار ظهور را داشته باشیم، اما چه کسی گفته کسی که ظهور را نزدیک می داند باید اسم روی این و آن بگذارد اگر من می خواهم امید داشته باشم به اینکه این علم را مقام معظم رهبری به دست امام زمان (عج) می دهند حتما باید اسم روی ایشان بگذارم؟ این را چه کسی گفته است؟ من بعنوان یک شیعه که باید صبح و شام منتظر ظهور باشم امید دارم که ان شاءالله مقام معظم رهبری کسی هستند که علم را به دست امام زمان(عج) می دهند، اما اگر من بخواهم اسم روی ایشان بگذارم که این آقای فلانی است؛ نیاز به دلیل دارد. تمام حرف ما این است، نه اینکه ما بخواهیم بگوییم آقا حالا حالاها نمی آیند.

یکی دیگر از مسایلی که در این مستند بیان شده این است که در آخرالزمان گروهی می آیند و دور روح الله جمع می شوند، این روایت می گوید که در آخرالزمان گروهی می آیند که به واسطه روح الله دل هاشان به هم نزدیک می شود؛ خودش هم در آنجا نشانی این روایت را نشان داده، این روایت در بحار الانوار جلد ۶۵، صفحه ۱۳۹ است، متن این روایت که عبدالله بن شریک از امام باقر(ع) نقل می کند این چنین است: پیامبر(ص) می فرمایند که در یمین عرش الهی قومی هستند که منبرهایی از نور دارند، صورتشان نورانی است، لباسشان نورانی است، بعد از پیامبر(ص) می پرسند که این ها چه کسانی هستند که این طور منبر نورانی، لباس نورانی، صورت نورانی دارند؟ پیامبر(ص) در جواب می فرمایند: یا علی اینها کسانی هستند که به روح الهی همدیگر را دوست دارند.

نکته اولی که در این روایت مشخص شد این است که در این روایت دلالتی بر آخرالزمان وجود ندارد، نکته بعدی این است که ما می خواهیم بدانیم این روایت چه می گوید، در حدیث شناسی یکی از کارهایی که می کنند برای دریافت منظور روایت این است که به روایات مشابه مراجعه می کنند و آنها را با هم مقایسه می کنند، اتفاقا این روایت روایتی است که شیعه و سنی آن را نقل کرده اند، از جمله منابع سنی که به نقل این حدیث پرداخته سنن ابی داوود است، در شیعه معتبرترین کتاب ما کتاب کافی مرحوم کلینی است، در جلد دوم این کتاب در صفحه ۱۲۴ بابی را دارد مرحوم کلینی با نام باب الحب فی الله و البغض فی الله، در این باب دو حدیث چهارم و هفتم همین موضوع را بیان می کند، که حدیث هفتم از امام باقر(ع) است که از پیامبر(ص) نقل می کنند که می فرمایند: اینها که این طور نورانی هستند روز قیامت و در یمین عرش الهی هستند، اینها کیستند؟ اینها کسانی هستند که دوست داشتنشان در راه خدا بود، برای خدا کسی را دوست می داشتند نه برای مالی، فامیلی، خوب پس مبنای این حدیث که تحابوا بروح الله یعنی چی؟ با توجه به روایات مشابه که سنی و شیعه آن را نقل کردند منظور از روح الله اسم نیست، وقتی ما می گوییم مهدویت خاستگاه اجتهادی دارد، الان در حوزه علمیه سطح سه مهدویت دارد، الان دارند دوره دکترای مهدویت را تعریف می کنند، چرا ما باید فکر کنیم که یک نفر اگر یک کتاب در مورد مهدویت خواند می تواند متخصص مهدویت بشود؟

حدیث مهدویت آنقدر ساده است که هرکسی به خودش جرات بدهد در مورد این موضوع اظهار نظر بکنند، بنابراین این روح الله اسم نیست، همان طوری که علامه مجلسی هم در ذیل این حدیثی که نقل کرده فرموده است که این روح الله یعنی اینکه اینها به خاطر خدا با همدیگر دوستی بکنند، بنابراین انتساب این حدیث به امام راحل که عکس امام را نشان می دهد بعد انتساب می کند، هیچ دلیلی ندارد، حالا ان شاءالله دوستانی که این مستند را درست کردند تذکری می دهند در رابطه با این موضوع، که چرا این حدیث به این گونه بیان شده است؟

در رابطه با موضوع دیگری که هست، اینها در این مستند تصریح می کنند که خلل دست راست مقام معظم رهبری از نشانه های ظهور است، ما می گوییم که اصل سید خراسانی از علایم ظهور است، منتهی اینکه چه اوصافی دارد این موضوع در احادیث شیعی نیامده است، بنابراین نمی توانیم به آنها اعتماد بکنیم، ولی علاوه بر اینکه ما اعتماد بکنیم یا نه، در هیچ روایتی خلل نیامده است، هر چه روایت داریم خال را نشانه عنوان کرده اند، آقایانی که این مستند را درست کردید، چطوری شما خال را خلل می کنید، به چه ملاکی روایت را شما تحریف می کنید؟ روایتی را که انسان می خواهد معنا بکند، باید یک منبع و اطلاعات دقیقی داشته باشد.

ما باید یا معتقد باشیم که بحث روایی هست، یعنی ما برای ادعاهایمان و آنچه درست کرده ایم، دلیل روایی داریم، یا به گفته این دوست عزیزمان -یکی از جوان های حاضر در جلسه- می گوییم حدیث چی است، واقعیت خارجی را ببینید. بله کسی این را بگوید ما قبول داریم، ولی شما چرا می گویید که روایات این را می گویند، اگر شما می خواهید بگویید روایات این را می گویند باید دلیل داشته باشید، یک موقع طرف می آید استدلال می کند که بله فلانی دجال است، برای این ادعایش هم حدیث نمی خواند، این فرد خودش می داند ما به او کاری نداریم، اما اگر کسی بخواهد بگوید که مجموع روایات این را می گوید، مجموع روایات فلان منظوری دارند، ما می گوییم آقا صبر کن یکی از روایات که این را می گوید درست بکن بعد به مجموع روایات برسیم.

بنابر این اینکه شما بدون دلیل خال را خلل بکنید تحریف کردن روایت است، اگر من و شما بتوانیم روایات را این طوری عوض بکنیم که سنگ روی سنگ بند نمی شود، نکته بعدی این است که بر فرض قبول می کنیم خلل است، شما می خواهید با یک خلل سید خراسانی بودن مقام معظم رهبری را ثابت کنید، این حدیث کجاست، یعنی از لحاظ حدیثی در کجا گفته که دست راست ایشان خلل دارد، فتن ابن حماد گفته، حضرت استاد (اشاره به سخنان آیت الله نجم الدین طبسی، از استادان برجسته حوزه علمیه و محقق مهدوی در این جلسه) در رابطه با فتن ابن حماد گفتند، من یک نشانی می دهم که شما خودتان فقط بروید و ببینید، الان روی تارنمای (سایت) این عزیزان نوشته که کتاب محکم اهل سنت، می خواهم بگویم آقایانی که می گویید ما کارشناس داریم، ما روایات را بلد هستیم، این مرکز تخصصی بی‌سواد است، می گویم شما دلیل بیاور، این فتن ابن حماد را چه کسی گفته محکم و معتبر، این کتاب آقای بسطوی است، بسطوی دکترای خود را از دانشگاه مدینه گرفته است، وهابی درجه یک است، در کتابش المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الاثار الصحیحه در رابطه با فتن ابن حماد در صفحه ۱۲۰ تحقیق کرده است، اول خود ابن حماد را از رجالیون اهل تسنن نقل می کند که

۱ - وی کثیر الوهم (یخطئ کثیرا) است، این ها را وی از بزرگان اهل سنت روایت کرده که در مورد وی سخن گفته اند.
۲ – در مورد محتوای کتاب از بزرگانشان نقل می کند «له احادیث منکره فی الملاحم انفردبها).
۳ – نسبت کتاب به مولف مشکوک است و من همه مسوولیت را نمی توانم بپذیرم.
۴ – در مورد راوی این کتاب می گوید دو راوی دارد هر دو ضعیف هستند (عبدالرحمن بن حاتم مرادی و فضل بن محمد شعرانی) بنابراین خود مولف خود کتاب نسبت کتاب به مولف راوی کتاب همه ضعیف است از اینرو وی در آخرش می گوید که از نظر ما مواردی که ابن حماد آورده است دلیل و حجت نیست، آن وقت من شیعه رهبرم را با این طور احادیثی باید ثابت بکنم؟!

این چه کاری است که شما می خواهید سید خراسانی بودن مقام معظم رهبری را با حدیثی که حتی اهل تسنن هم قبولش ندارند، اثبات کنید؟
در یزد -اشاره به سخنرانی انجام شده در شهرستان یزد- در بحث توقیت بودیم، اینها در سی دی یک نماهنگ از آقای حاجتی امام جمعه موقت اهواز بخش می کنند؛ تماس گرفتیم از ایشان در مورد صدق این موضوع بپرسیم گفتند کربلا هستند، یک طبقه رفتیم بالاتر، تماس گرفتیم با آقای ری شهری، آقای حاجتی نقل می کند که آقای ری شهری به من گفتند که مقام معظم رهبری به ایشان فرموده اند که کسی آمده به مقام معظم رهبری گفته است که در زمان رهبری تو آقا ظهور خواهد کرد، یعنی کسی به مقام معظم رهبری این را گفته و مقام معظم رهبری به آقای ری شهری گفته و ایشان هم به آقای حاجتی گفته اند، ما تماس گرفتیم با آقای ری شهری، ایشان فرمودند این حرف کذب محض است، نه مقام معظم رهبری به من چیزی گفته اند و نه من چیزی به کسی گفته ام، اصلا مقام معظم رهبری در رابطه با ظهور به من چیزی نگفته اند که من بخواهم شک کنم به کسی چیزی گفته ام یا نه.

خب بنابراین ما گفتیم استنادی که اینها می کنند، راوی مطلب که می گوید من نگفته ام، خود آقای حاجتی هم که کربلا تشریف دارند، به هر حال من این نماهنگ را که نشان دادم گفتم آقایان این مصداق بارز تعیین وقت است، یعنی کسی بیاید با قطعیت بگوید در زمان رهبری مقام معظم رهبری امام زمان(عج) ظهور می کنند، هیچ شک و شبهه ای نیست که تعیین وقت کرده است.

بعد شروع کردم روایات تعیین وقت را خواندم، محمد بن مسلم که از یاران طراز اول اهل بیت(س) است، امام صادق(ع) به ایشان فرمودند: یا محمد هر کس آمد از طرف ما به تو خبری داد از وقت ظهور، شما را هیچ ترسی نسبت به تکذیب کردن وی نگیرد، حتی اگر آمد و گفت که از طرف من این حرف زده شده است به خاطر اینکه ما اهل بیت برای هیچ کس تعیین وقت نمی کنیم.

روایات عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام (غیبت نعمانی ص۲۸۹ ح۳) می گوید که خدا ابا دارد مگر اینکه تخلف کند از وقت، وقت تعیین کنندگان (غیبت نعمانی ص۲۸۹ ح۴) یعنی اگر کسی گفت در این وقت، خدا ابا دارد حرف این درست دربیاید و حتما دروغش را ثابت می کند، همچنین ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل می کند امام(ع) فرمودند که ما اهل بیت هیچ گاه تعیین وقت نمی کنیم؛ دلیل این تعیین وقت نکردن را هم مستند کردند به پیامبر(ص) زیرا که ایشان فرمودند: کذب الوقاتون (غیبت نعمانی ص۲۸۹ ح۶) بنابراین وقتی پیامبر(ص) دروغگو خواندند دیگر ما اهل بیت که وصی رسول الله هستیم هیچ گاه تعیین وقت نمی کنیم.

من این احادیث را خواندم بعد گفتم آقایان اگر کسی بخواهد احادیثی را که این طوری صریح و محکم است را بخواهد کنار بگذارد و بگوید که می گویند پیران امام زمان(عج) را می بینند، اگر کسی این حدیث ها را کنار بگذارد و این حرف ها را بزند چه معنایی می دهد؟ معنایش این می شود که من پشت می کنم به این احادیث و از شیعه بودنم دست بر می دارم، آمدند و فردای همان روز گفتند که در سایت نوشته اند دکتر جعفری گفته که آقای بهجت باید تکذیب شود آیا این سخن ما این را می رساند؟ واقعا برخی نویسندگان هوش سرشاری دارند.

من سه نکته می گویم بعد شما قضاوت کنید، اولا مگر آقای بهجت حکم کردند، آیا حضرت آیت الله العظمی بهجت فرمودند: پیرها امام زمان(عج) را می بینند؟ اگر چنین حکمی کردند بله شامل آقای بهجت هم می شود، اما آیا این کار را کرده است؟ من می گویم این سایت رسمی ایشان است، توی اینترنت الان هم هست که گفته اند ما از معظم له پرسیدیم که می گویند شما تا به حال به جوان ها بشارت می دادید بعد از آن الان دارید به پیرها هم بشارت می دهید، آیا این حرف درست است؟

می گوید آقا فرمودند که من دم محراب بودم یک آقایی آمد پیش من و به من گفت که من امام زمان(عج) را دیدم، به من این طور گفتند که تو می بینی پیرتر از تو هم می بینند، خود سایت آقا می گوید که اولا آقای بهجت حکمی نکردند، اینکه می گویند آقای بهجت گفته اند که پیرها امام زمان(عج) را می بینند این دروغ است، آقای بهجت حکمی نکردند، نقل قول کردند، نقل قول با حکم فرق می کند، شما آقایان همه مساله می دانید، کذب بر ائمه اطهار(س) روزه را باطل می کند، نقل قولش چطور؟ بنابراین خود دفتر ایشان می گوید که ایشان نقل قول کردند و به طور مستقیم چنین حرفی را نزده اند.

نکته دوم، آیا ایشان پخش کردند، کذب الوقاتون یعنی اینکه کسی بیاید و بلند شود و بگوید که آقا دارد می آید، همین کاری که آقایان سازنده سی دی کردند، آقای بهجت در همین سایت رسمیشان فرموده که اگر این مساله لزومی داشت، من به شاگردانم می گفتم، یعنی آقای بهجت این مساله را که یکی آمده یک چیزی به ایشان گفته را حتی به شاگردانشان هم نگفته اند، پس بنابراین ایشان پخش کننده این مساله نیستند، بزرگانی من می شناسم که خودشان رفته اند پرسیده اند و نزدیکان ایشان تکذیب کردند، بنابراین آقای بهجت خودشان پخش نکرده اند.

نکته سوم هم در رابطه با آیت الله ناصری است که این آقایان می گویند که اگر ایشان نگفته اند پس آیت الله ناصری چه چیزی را نقل می کنند؟ ببینید آقایان این غیر از این مساله است، یک موقع است کسی که در مقام آیت الله ناصری است و همه چیز در دستش است، حرمت توقیت را می داند، مساله بدا را می داند، علائم الظهور را می داند و ... آمده است از آقای بهجت می پرسند که آقا مبشراتی دارید؟ اینجا وقتی آقای بهجت به ایشان می گویند این از باب وصف دوست و سخن دوست است، می خواهند با هم یک چیزی بگویند که حال خوشی پیدا بکنند، مثل اینکه میرزای قمی وقتی می رسد خدمت سید بحرالعلوم می گوید که امام را دیدید؟ خب سید بحرالعلوم یک چیزی را برایش بیان می کند، آیا این مجوز این می شود که من ملاقات گرایی را ترویج کنم، من بیایم کتاب چاپ بکنم و هر کسی هم اعتراض کرد که چرا این طور دیدار را رواج می دهی بگویم سید بحرالعلوم برای میرزای قمی نقل کرده اند، این چه استدلالی است؟ حالا آقای ناصری هم در یک جلسه ای بوده اند، چه طوری بوده، خواسته بگوید که این حرف ها هم هست، خود آقای ناصری می گویند که من راضی نبودم این را کلیپش کنند.

پاسخ به چند تهمت ، نقد و مغالطه مرکز مهدویت
در طول دو هفته گذشته شاهد بودیم که نمایندگان مرکز تخصصی مهدویت به طرق مختلف سعی در تخریب تهیه کنندگاه فیلم مستند نموده اند
(1. حذف کلام مقام معظم رهبری
2. اظافه کردن آخر الزمان به حدیث پیامبر
3. عوض کردن خال به خلل
4. نحیل در کدوم حدیث آمده در مورد شعیب )
و آنها را به جعل فرمایشات ولی امر مسلمین متهم کرده و با این بهانه سعی کرده اند کل مستند را مخدوش جلوه دهند ، لذا توضیحات زیر به طور مختصر تقدیم می گردد :
1- در مورد حذف  و جعل فرمایش ولی امر مسلمین :
این یک اتهام نارواست ، در دنیای خبر هیچ وقت کل صحبت را نقل نمی کنند و چکیده و محتوا را بعنوان تیتر یا جان مطلب ذکر می کنند.
جالب است که بعد از صحبت آقا در پیام حج 87 ، در صبح فردایش برخی نشریات مثل روزنامه قدس یا هفته نامه پژواک قم و همچنین ویژه نامه بشارت ظهور به انعکاس همان مطلب بصورت تیتر وار پرداختند.

2- در مورد آخرالزمان و حدیث روح الله :
اولا که بنا به فرموده بزرگان آخرالزمان از زمان بعثت حضرت رسول(ص) آغاز شده است و اطلاق این کلمه بر حدیث چیز عجیبی نیست
ثانیا با دقت در این حدیث :
سپس حضرت علی (ع) فرمودند: ای پیامبر خدا، آنها چه کسانی هستند؟ پس ایشان فرمودند: آنها قومی هستند که به واسطه ی روح الله به یکدیگر محبت می ورزند (دلهایشان به هم نزدیک می شود)، درحالی که هیچ نسب یا اموال مشترکی ندارند؛ آنها شیعه ی تو هستند و تو امامشان هستی ای علی. »
سبک و سیاق حدیث نشان می دهد که صحبت از بشارتی است در آینده و قومی که در آینده خواهند آمد ، می باشد و اطلاق کلمه " اخرالزمان " بی مورد نبوده است.

3- در مورد خال و خلل در دست سیدخراسانی:
برخی معتقد به وجود خال(نشانه) در دست سید خراسانی هستند و برخی مانند استاد پناهیان این کلمه را خلل می داند ، ما هر دو وجه را آوردیم یعنی هم خال و هم خلل تا مطلب جامع باشد
ضمن اینکه نکته ای مهم وجود دارد و آن این است که ممکن است خال و خلل در طول 14 قرن گذشته در کتابت تغییر کرده باشد ، اگر دقت کنید می بینید فرق بین خال و خلل در کتابت تنها فاصله ای کوچک بین الف و لام است که می تواند در طول چند قرن و در کتابتهای مختلف این تغییر بوجود آمده باشد در هر حال ما در فیلم مستند هم خال را آوردیم و هم خلل را که هر دو بر مقام معظم رهبری منطبق است .

4- صفت " نحیل" در مورد شعیب :
نظر محققینی مانند علامه کورانی و شادی فقیه را در مورد این صفت شعیب ببینید :
نسخه عربی کتاب عصر ظهور / علامه کورانی
نظر شادی فقیه در مورد نحیل بودن شعیب بن صالح
 اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

نماینده حوثی‌های یمن : تحولات سوریه تحمیل الگوی وهابی است/ الگوی

احمد یحیى محمد الماخذی» نماینده گروه الحوثی در صنعاء، در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در یمن، اعلام کرد که آمریکا یمن را به بازی گرفته و هنوز هیچ اصلاحاتی در کشورش انجام نشده است.

وی ایران را مناسبترین الگو برای کشورش دانست و اعلام کرد که در یمن نیز به شیوه ایران حرکت خواهند کرد.

الماخذی یکی از راه‌های پیشرفت یمن را کنار زدن قیمومیت عربستان سعودی بر یمن دانست و اعلام کرد که عوض کردن دید سابق یمن به ایران در زمان عبدالله صالح، مستلزم این امر است.

الماخذی در خصوص سوریه نیز اعلام کرد: آنچه در سوریه می‌گذرد، توطئه‌ای کثیف از جانب اسرائیل، آمریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت است. زیرا سوریه مانعی در راه خدمت به اسرائیل است. وظیفه ما ایستادن کنار دولت سوریه و ملت آن است. آنچه در سوریه در جریان است هدف گرفتن مقاومت اسلامی است که اسرائیل را به هراس انداخته است.



متن گفت‌وگو را در ذیل می‌خوانید:

فارس: اصلاحات را در سیستم چطور ارزیابی می‌کنید؟

الماخذی: ما بعد از کناره‌گیری عبدالله صالح [دیکتاتور یمن] هیچ اصلاحی در سیستم سیاسی، حزبی و حقوقی ندیدیم. بلکه وضع به دلیل دنباله‌روی از توافق‌های [شورای همکاری] خلیج [فارس] بدتر شدو هیج تحول یا اصلاحی رخ نداد. اصلاحی که از خارج وارد شد، اشغالگری آمریکا بود. امروز آمریکاست که یمن را به بازی گرفته است. در سایه دولتی که انقلاب را در مقابل مشتی منصب فروخت، هر طور که دلشان بخواهد می‌روند و می‌آیند.

فارس: برای تقویت امنیت یمن چه می‌توان کرد و چطور می‌توان توسعه فراگیر و بازسازی کشور را شروع کرد؟

الماخذی: این کار را می‌توان از طریق تحویل دادن افسران و سران متهم به مسائل فساد و مشکلات مشابه به دادگاه انجام داد تا امنیت برقرار شود. همینطور انفصال خدمتی آنان تا اینکه [قدرت] در خدمت مردم باشد نه اشخاص. آبادانی کشور هم جز با اتحاد جریان‌های مختلف و آحاد جامعه و یکپارچه کردن تلاش‌ها امکان‌پذیر نیست. اگر امکانات کشور در خدمت منافع خارجی و اشخاص خاصی در داخل کشور باشد این امر کاملا مردود است زیرا دیگر کار بر یک شخص در قدرت معنایی ندارد.

فارس: نقش قدرت‌ها و کشورهای موثر در یمن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ ارزیابی من این است که این کشورها در خدمت منافع خود هستند و به منافع یمن یا منطقه یا جهان نگاه نمی‌کنند.

الماخذی: این کشورها در اندیشه تاراج ثروت یمن و گماردن مزدوران جدید خود هستند تا در خدمت آنان باشند و منافع آنان را در یمن و منطقه حفظ کنند. برای همین آنچه امروز از جانب جبهه صهیونیستی آمریکایی در منطقه عربی اتفاق می‌افتد تلاشی است برای بازتولید دولت‌هایی سیاسی است که با منافع آمریکا هماهنگ باشد و اهداف آن را محقق کند. بدون شک فریاد مردم مقال این تلاش‌ها ساکت نخواهد شدو امروز دیگر مزدوران و خائنان را قبول نخواهند کرد و بار دیگر قربانی قیمومیت‌های بیگانه نمی‌شوند. بیداری اسلامی ما ادامه دارد و متوقف نمی‌شود.

فارس: الگوی سیاسی مناسب یمن چیست؟ با توجه به همه شاخص‌های اجتماعی، سیاسی، ملی مذهبی در کشوری مانند یمن. نظام فدرال، یکپارچه یا اسلامی یا غیر از این؟

الماخذی: الگوی مناسب همزیستی سیاسی عقیدتی اسلامی است. به طور کاملا خلاصه چیزی است که عبدالملک الحوثی در پیش گرفته و کافی وشافی است برای آنچه ما می‌خواهیم. آنچه ما می‌خواهیم بنای کشوری اسلامی است. ما به شیوه جمهوری اسلامی ایران حرکت خواهیم کرد که امروز الگویی برای ساخت کشوری قدرتمند است. آرمان ما این است که از تجربه ایران استفاده کنیم که توانست در مقابل دشمنان بایستد و کاملا مستقل بماند از تولیدات دشمنان برای همین الگوی ایرانی مناسب‌ترین الگو برای ساخت کشور قدرتمند و بزرگی است که مقالل طوفان دشمنان ایستادگی می‌کند.

فارس: آیا مناسبات یمن و ایران در مسیر صحیح خود قرار دارد؟ انتقادات شما چیست؟ برای بهبود مناسبات و تقویت آن چه پیشنهادی دارید؟

الماخذی: از نظر ما به دلیل رژیم سابق که همه دوستان را از دست داد، روابط ایران و یمن در مسیر درست خود نیست. تقویت مناسبات با ایران برای ما یک امر واجب است. زیرا ایران ظلم را رد و از مقامت‌های عربی علیه اشغالگر حمایت می‌کند. همین برای برقراری روابط سیاسی و اقتصادی-اجتماعی با ایران کافی است و البته نه با غیر آن. به امید خدا ما جوانان انقلاب همه تلاش خود را می‌کنیم که مسیر این مناسبات تصحیح شود. مناسباتی که برای ما [دستاورد] بسیار بسیار دارد چه در جوانب علمی چه در جوانب اقتصادی. سیاستمداران در یمن نیز نباید به نگاه رژیم سابق به ایران بنگرند و این امر ممکن نمی‌شود مگر با کنار زدن قیمومیت عربستان سعودی.

فارس: آیا دولت یمن در تحقق اصلاحات و تقویت امنیت کشور موفق شد؟ کجا اشتباه کردند و کجا موفق بود؟ برای حل مشکلات و بهبود کار دولت چه پیشنهادی می‌کنید؟

الماخذی: دولت در تحقق اصلاحات موفق نبود و ما چیز ملموسی در عمل لمس نکردیم. در خصوص اشتباهات، باید گفت که دولت مسئله جنوب را اولویت نداد و حق آنان از قدرت را سلب کرد. همینطور مسئله تعز و صعده و دیگر شهرها زیرا یمن برای همه یمنی‌هاست نه حزبی معین. دولت بیشتر شبیه نوزادی نارس و غیرکامل بود. این دولت دولت حذف است که با همان شیوه رژیم سابق روی کار آمد و اگر اینطور ادامه بدهد موفق نخواهد شد. برای بهبود کار دولت پیشنهاد می‌کنم که ادبیات [سیاسی] باید برای همه مردم باشد و همه ما در خدمت یمن و وطن باشیم.

فارس: نقش عربستان و قطر و آمریکا را در یمن چگونه می‌بینید؟

الماخذی: نقش اینها به طور خاص کاملا در خدمت منافع آمریکا و اسرائیل و در کل در خدمت عربستان است؛ کشوری که هویت عربی و اسلام را مقابل حفظ تاج و تخت شاهی فروخت و اکنون چیزی تا فروپاشی‌اش نمانده است. این نقش‌هایی که اینها ایفا می‌کنند دیگر برای همه آشکار و روشن شده و از روز روشن‌تر است. ملت‌ها دیگر فهمیده‌اند و تا زمانیکه ملت در صحنه، پایدار، ‌ایستاده است این طرح‌ها راه به جایی نخواهد برد.

فارس: نظر شما درباره تحولات سوریه چیست؟ چه پیشنهادی برای خروج سوریه از بحران دارید؟

الماخذی: آنچه در سوریه می‌گذرد، توطئه‌ای کثیف از جانب اسرائیل، آمریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت است. زیرا سوریه مانعی در راه خدمت به اسرائیل است این نظر من است. وظیفه ما ایستادن کنار دولت سوریه و ملت آن است. آنچه در سوریه در جریان است هدف گرفتن مقاومت اسلامی است که اسرائیل را به هراس انداخته است. تحولات سوریه تلاشی برای تحمیل الگوی وهابی و تبدیل سوریه به امارتی وابسته به عربستان است. برای حل بحران سوریه پیشنهاد می‌کنم که با این آشوب ساختگی با قدرت مقابله شود تا خاموش شود.

نظریه‌پرداز هتاک: به اسلام توهین مستقیم نکنید!

یکی از بانیان اهانت و هتاکی علیه ارزشهای دینی در خارج کشور، نسبت به اثر معکوس این رفتارها در ملت ایران هشدار داد.

به گزارش کیهان، سروش در جمع گروهی از هم طیفان خود در دانشگاه IIT گفته است: سالهای اخیر دغدغه من این بوده تا به برخی ایرانیان خارج از کشور که تمام کوشش خود را صرف مبارزه با اسلام می کنند بگویم این اقدام از جنبه سیاسی نتیجه بخش نیست و سبب موفقیت نخواهد شد.

وی می افزاید: «شاید بتوان گفت به اندازه ای که در این چندین سال- در بیرون از ایران- حملات موهن به اسلام شده، در طول تاریخ به هیچ دینی اینگونه حمله و توهین نشده است. چه الفاظ و حملات رکیک، چه برخی موارد که ظاهرا نقد است، اما زخمی بر دل و اعتقاد مسلمانان است.»

وی این حملات را «سوء تدبیر» و «سوء سیاست» و بی نتیجه خواند و تصریح کرد: «اگر فردا دوستان قصد بازگشت به کشور را داشته باشند، چگونه می توانند با مردمی که به اعتقادشان توهین کرده اند، رو در رو شوند. حتی از جنبه سیاسی نیز، حمله کنندگان و توهین کنندگان به اعتقادات مردم، باید بیندیشند که عملشان سوء تدبیری بیش نیست و بهتر است که با مردم از رهگذر دوستی و عدم رنجاندن برخورد کرد و وارد شد.»

سروش با اشاره به حملات رو به گسترش برخی افراد به مقدسات و همزمان تلویزیون ها و سایت های متعددی که توهین به اعتقادات مردم و تمسخر مسلمانان را سرلوحه کار قرار داده اند، تاکید کرد: «با این وجود، یک تلویزیون تاسیس نشده است که به اندیشه های سکولار حمله و توهین کند.»

سروش که خود یکی از مستخدمان سازمان های زیرمجموعه ناتوی فرهنگی در زمینه ترویج سکولاریسم محسوب می شود، پیش از این هشدار داده بود برخلاف ژست پیشین، سکولاریسم غرب گارد ستیزه جو با اسلام در پیش گرفته چرا که فرضیه زوال ادیان اشتباه درآمده و اسلام با بیشترین استقبال در اروپا و آمریکا مواجه شده است.

هشدار سروش نسبت به نتایج منفی و معکوس حمله به ارزش های اسلامی برای جریان های ضدانقلاب در حالی است که نامبرده بارها ضمن تحریف اصول اسلامی و ترویج برخی اسرائیلیات، از اهانت به اصل دین و پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) نیز دریغ نکرده است. وی ادعا می کند قرآن مجید، وحی الهی نیست بلکه خطورات شاعرانه به قلب پیامبر(ص) و تجربه شخصی ایشان است(!) تردیدافکنی سروش در امامت و مهدویت و سپس اهانت به ساحت مرجعیت و فقاهت ادامه این روند هتاکی بوده است حال آن که به تعبیر رسول اکرم(ص) فقها حصون و دژهای حفاظت از اسلام هستند. سروش چندی پیش با جسارت به مرحوم آیت الله مشکینی، ایشان و اندیشه فقها را با طالبانیگری مقایسه کرد!

سروش از جمله ارتزاق کنندگان و مزدبگیران مراکزی چون شورای روابط خارجی آمریکاست.

نماز یک امام جماعت شیعه در مسجدالحرام

هر چند این روزها مکه مکرمه و بیت‌الله الحرام در محاصره وهابیون سعودی است، اما زمانی نه چندان دور، «علامه شرف‌الدین» رهبر شیعیان لبنان در مسجدالحرام نماز خوانده بود.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، در 29 ربیع الاول سال 1366 هجری قمری «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» به همت آیت‌الله العظمی بروجردی و شیخ محمد شلتوت تشکیل شد تا سرآغازی برای دستیابی به اتحاد جهان اسلام باشد. اکنون و پس از گذشت کم‌تر از 7 دهه، برخی دیدگاه‌های متحجرانه مانع از تحقق این اتحاد شده است.

امروز مکه مکرمه و بیت‌الله الحرام در محاصره وهابیون سعودی است، وهابیونی که نه تنها به عقاید شیعیان احترام نمی‌گذارند بلکه اهل سنتی که با عقاید آنان مخالف باشند را تکفیر می‌کنند.

تصویری که در زیر مشاهده می‌شود متعلق به سال 1340 هجری قمری است که در جریان آن نماز جماعت حرم مکی به امامت مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین عاملی اقامه شده است.

 

اقامه نماز علامه شرف‌الدین در مسجدالحرام

ماجرا از این قرار بود که علامه شرف‌الدین در سال 1340 هجرى قمرى آماده‏ سفر حج شد و از بیروت با یک کشتى همراه با تنى چند از یارانش به سوى خانه‏ خدا حرکت کرد. حج آن سال به خاطر حضور شرف‏الدین یکى از باشکوه‏ترین مراسم حجى بود که تا آن روزگار مکه به یاد داشت. او در غبارروبى و عطر افشانى خانه‏ کعبه همراه «ملک حسین» (پادشاه وقت عربستان) شرکت کرد و به خواست او نماز جماعت را در مسجد الحرام اقامه نمود. این نخستین نماز جماعتى بود که در مسجد الحرام به امامت یک عالم شیعى برگزار مى‏شد و همه‏ مسلمانان اعم از شیعه و سنى پشت سر او نماز خواندند.

علاّمه شرف الدین رهبر شیعیان لبنان بود که در سال 1290 هجری در شهر کاظمین به دنیا آمد و تلاش‌ها و مبارزات بسیاری در راه شیعیان مبذول داشت و در سال 1377 هجری قمری درگذشت.

وی کسی بود که شخصا از امام موسی صدر برای رهبری و زعامت شیعیان لبنان دعوت کرد.