درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

طوطیای چشم جوان

جنگ و جبهه، کوچک و بزرگ، پیر و جوان نمی شناسد، همگی حاضرند تا از آنچه که به آن تعدی شده دفاع کنند. معمولا  جوانترها برای جنگیدن و اسلحه به دست گرفتن در اولویت هستند و پیران برای جمع و جور کردن آن جوانک ها بکار گرفته می شوند.

قوای جوانی، انگیزه ها، شور و اشتیاق برای دویدن و دفاع کردن برای سپاهی که می خواهد بر بی عدالتی ها بتازد لازم است؛ ولی لازمه این تاختن،  بینش و تجربه ای است که تنها در دنیا دیده ها و سرد و گرم چشیده های روزگار دیده می شود.

 هر دو نیرو مانند دو بالی هستند که در سپاه امام غائبمان(عج) برای پریدن و رسیدن به مقصد نهایی و برپایی جکومت اسلامی و چیره شدن بر دشمنان ضرورت دارد.

یکی از ویژگی هایی که برای سپاه یاران امام زمان(علیه السلام) نام برده می شود، جوان بودن نیروهای ایشان و تعداد کم پیران است. که این تعداد کم را به سرمه چشم و یا نمک در غذا تشبیه کرده اند. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) می فرمایند:

"یاران قائم همه جوان هستند. در میان آن ها پیرمرد یافت نمی شود مگر مانند سرمه در چشم و نمک در طعام، که کمتر از هر ماده ای در طعام، نمک آن است."(1)
 این تشبیه بیانگر آن است که همین پیران بسیار اندک، مؤمن ترین و مخلص ترین یاران امام(ع) و دارای بینشی بسیار وسیع می باشند که حضورشان در آن جمع جوان ضروری است.

این ترکیب نیروی انسانی با ویژگی های روحی آدمی تناسب دارد؛ زیرا جوان به طور طبیعی اراده اش نیرومندتر از پیر است و از سویی دیگر پیر به لحاظ رشد فکری و تجارب برتر از جوان. و یک سپاه پیشرو به هر دو گروه نیازمند است؛ اما به نیروی تازه نفس و با انگیزه تر، نیازمندتر.

 

پی نوشت:
1. غیبت نعمانی، ص 170، منتخب الاثر، ص 484.

منابع:
تاریخ پس از ظهور، نویسنده: شهید سید محمد صدر، ترجمه حسن سجادی پور، انتشارات موعود عصر(عج)، تهران سال 1389، چاپ سوم، فصل چهارم، ویژگی یاران امام زمان(ع)، ص 254.
یاران امام زمان(علیه السلام)؛ مجموعه روایات مهدوی، گروه پژوهش مؤسسه فرهنگی موعود، انتشارات موعود عصر(عج)، تهران سال 1390، چاپ دوم، ص 37.

ملیت یاران امام زمان(علیه السلام)

وقتی صحبت از یاران سیصد و سیزده نفری امام زمان(علیه السلام) می شود، نام افرادی که تاریخ ساز هستند به چشم می خورد. اصحاب کهف، یوشع بن نون، مالک اشتر، مقداد، سلمان و ابودجانه انصاری(1) در این زمره قرار دارند. اما آیا تا به  حال فکر کرده اید که مابقی این یاران چه کسانی و از کجا هستند؟

این که سایر یارانی که امام(ع) را همراهی می کنند، مانند رازی سر به مهر است و تا قیام ایشان مشخص نخواهد شد از یک سو، از سوی دیگر ملیت این یاران در احادیث مختلفی از ائمه معصومین(علیهم السلام) ذکر شده است. در حدیثی طولانی از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) به ملیت دویست و چهل نفر از یاران حضرت حجت(عج) اشاره شده است. (2)و نام بسیاری از شهر ها و کشورهای آشنا را در آن خواهید دید و البته  در کنار همان شهرهای نام آشنا شهرهایی را خواهید دید که حتی یک بار هم اسمشان به گوشتان نخورده است.

از بصره آغاز می شود و یکی پس از دیگری نام یاران و ملیت و قومیت آن ها ذکر می شود.
بصره، شام، کاشان، طالقان، شیراز، آبادان، کرمان،نیشابور،قزوین،ری،قم، بحرین، کربلا، نجف، مدینه، حلب، انطاکیه، مصر، بیت المقدس،حبش، بلخ، بغداد،موصل،  قادسیه، ارمنستان،مرو، عاره( عانه)، لونجه، سیراف، خوفخ، رملیه(رمیله)، بالس، عکه(عکا)، ساده، سنجار، انبار،حلاط، دنیا،بدواغیر، شرخیس و سیلان و ده ها شهر و قومیت دیگر در این حدیث نام برده می شود. از بین ملیت های ذکر شده در این احادیث، در مورد بعضی از شهر ها به طور خاص احادیثی مجزا آمده است.

بصرهرسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) می فرمایند:
"نخستین آن ها(یاران) از بصره و آخرین آن ها از یمانه خواهد بود."(3)

کوفه
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:
"آنگاه مردی از تبار او( امام زمان(ع)) برمی خیزد و چنین سخن آغاز می کند: ای مردمان! او خواسته و گمشده شماست(که سال ها دنبالش می گشتید) اینک به طرف شما آمده، شما را به سوی آن چه پیامبر اکرم(ص) فرا خوانده، دعوت می کند. برخی از حاضران در صدد کشتن آن حضرت برمی آیند؛ که سیصد و اندی نفری به دفاع از او بر می خیزند و از او حمایت می کنند که پنجاه نفرشان اهل کوفه هستند و بقیه از اطراف و اکناف جهان که همدیگر را نمی شناسند و بدون وعده قبلی گرد آمده اند."(4)

مصر، شامات و عراق
رسول خدا(ص) می فرمایند:
"نجبا از مصر، مؤمنان از شامات و گروه هایی از عراق بیرون می آیند که رهبان(رهروان) شب و شیران روز هستند. دل هایشان چون فولاد سخت است. در میان رکن و مقام با او بیعت می کنند."(5)

طالقان
امیرالمؤمنین علی(ع)، امام صادق(ع) و امام محمد باقر(علیه السلام)  می فرمایند:
"خوشا به حال طالقان! که برای خدا در آن گنج هایی است؛ ولی نه از طلا و نقره. بلکه مردانی است که خدا را به حق شناخته اند و آن ها یاران حضرت مهدی(عج) در آخرالزمان هستند."(6)
 
امام محمدباقر(علیه السلام) می فرمایند:
" امت معدوده، همان اصحاب مهدی در آخرالزمان می باشند که شمارشان به تعداد اصحاب بدر، سیصد و سیزده نفر است. همگی در یک زمان مانند ابرهای پراکنده پاییزی گردهم می آیند."(7)
 
برای اطلاعات بیشتر، پیشنهاد می کنیم که به سری مقالات "سرزمین های درگیر " مراجعه فرمایید.

****
 
پی نوشت
1. ابودجانه انصاری یا ابی دجانه (سماک بن خرشه انصاری خزرجی) از یاران پیامبر اسلام(ص) و از یاران امیرالمؤمنین علی(علیه اسلام) که به شجاعت مشهور بود، و در همه جنگ‌ها همراه پیامبر شرکت کرد، و در جنگ بر علیه مسیلمه کشته شد.
2.الملاحم و الفتن، ابوالقاسم الحسنی الحسینی، علی بن موسی(ابن طاووس)، چاپ سوم، نجف، الحیدریة، 1383 ه ق، ص 119 به بعد.
3.  همان، ص 119. بشارة الاسلام، ص 221.
4. الزام الناصب، ص 226. بحارالانوار، ج 52، ص 306.
5. اختصاص مفید، ص 208. بحارالانوار، ج52، ص 304.
6. بحارالانوار، ج 51، ص 87. منتخب الاثر، ص 484.
7. . القندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ص 509


منابع:
تاریخ پس از ظهور، نویسنده: شهید سید محمد صدر، ترجمه حسن سجادی پور، انتشارات موعود عصر(عج)، تهران سال 1389، چاپ سوم، فصل چهارم، ویژگی یاران امام زمان(ع)، ص 225 به بعد.
یاران امام زمان(علیه السلام)؛ مجموعه روایات مهدوی، گروه پژوهش مؤسسه فرهنگی موعود، انتشارات موعود عصر(عج)، تهران سال 1390، چاپ دوم.

تعداد یاران امام

میلیون ها میلیون آدم بر روی این کره خاکی متولد می شوند، زندگی می کنند و در آخر به دست مرگ سپرده می شوند. در بین تمام این آدم های جورواجور چطور می توان گروهی را برای انجام کاری انتخاب و گلچین کرد؟ کار سختیست، قبول داریم؛  اما چطور ممکن می شود که فقط سیصد و سیزده نفر از آن ها جزء یاران خاص می شوند؟  جواب این سؤال را در یادداشت های بعدی خواهید خواند. اما در این یادداشت  کوتاه به تعداد یاران امام زمان(ع) خواهیم پرداخت و هر دسته را معرفی می کنیم...

یـاران امـام زمـان (ع) چـنـد دسـته اند.
دسته اول
یاران خاص و ستاد فرماندهی آن حـضـرت(ع) هستند که تعدادشان 313 نفر است و همان هایی هستند که قرآن کریم در آیه 8 سوره هود از آنان به عنوان امت معدوده  یاد می کند.

"وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَیقُولُنَّ مَا یحْبِسُهُ أَلَا یوْمَ یأْتِیهِمْ لَیسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یسْتَهْزِئُونَ"

"و ما اگر عذاب آنها را تا مدتى اندک و معین تأخیر بیندازیم حتماً به عنوان مسخره مى گویند: علت بازداشتن عذاب چیست؟ آگاه باشید که روزى که قرار است بیاید خواهد آمد و از ایشان بر نخواهد گشت، و ایشان را همان عذابى که به آن استهزاء مى کردند فرا می گیرد."

امام محمد باقر و امام جعفر صادق(علیهم السلام) در تفسیر این آیه می فرمایند:
"امت معدوده، همان اصحاب مهدی در آخرالزمان می باشند که شمارشان به تعداد اصحاب بدر، سیصد و سیزده نفر است. همگی در یک زمان مانند ابرهای پراکنده پاییزی گردهم می آیند."(1)

هـرگاه زمان ظهور برسد، خداوند این افراد را در اندک زمانی در مکّه ظاهر می کند و بدون حضور اینان قیام مهدی (ع ) شروع نمی شود.

امیرالمؤمنین علی (علیه اسلام) می فرمایند:
"او( حضرت مهدی(عج)) در آخر الزمان، زمانی که اگر کسی نام خدا را ببرد، کشته خواهد شد؛ ظهور خواهد کرد و خداوند گروهی(یاران) پراکنده همچون ابرهارا برایش جمع می کند و دل هایشان را با یکدیگر الفت می دهد. آن ها نه از کسی هراس دارند و نه به کسی دل خوش اند، تعداد آن ها به شمار اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در جنگ بدر می باشد که کسی بر آن ها پیشی نگرفته و نخواهد گرفت، و نیز به تعداد اصحاب طالوت که به همراه او از نهر عبورکردند..."(2)

دسـتـه دوم
پس از جمع شدن پرچمداران و ستاد فرماندهی،  این دسته به یاری آن ها مـی آیـنـد. طـبـق روایـات 10 یـا 12 هـزار نـفـرنـد. وقـتـی ایـن حـلقـه کامل شود، حرکت و قیام؛ آغاز می شود.

امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:
"سیصدو سیزده نفر به حضورش می رسند و بیعت می کنند. او در مکه می ماند تا آن که شمار یارانش به ده هزار نفر برسد؛ سپس از آنجا به مدینه بروند."(3)

دسته سوم
مؤ منانی هستند که پس از شروع قیام به آنان می پیوندند و لحظه به لحظه بر تعداد آنان افزوده می شود.

قابل ذکر است که این دسته بندی فوق، ناشی از عوامل زیر است:
الف. میزان خلوص و معرفت یاران به حضرت حجت(ع)
ب. اهمیت و جایگاه خود یاران
ج. کارهایی که به هر دسته سپرده می شود.  قاعدتا کارهای مهمتر و کلیدی تر به یارانی که معرفت و شناخت بیشتری نسبت به امام عصر(عج) دارند سپرده می شود.
د. نحوه ورود آن ها به مکه. در روایات و احادیث آمده است که یاران خاص امام یعنی همان 313 نفر، با طی الارض و یا راه هایی شبیه آن وارد مکه می شوند.
 
******
یاران امام زمان(عج)، مجموعه یادداشت هایی است که به ویژگی های یاران آن امام(ع) می پردازد.

پی نوشت:
1. القندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ص 509
2. الحاکم النیشابوری، صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج، ج 4، ص 554.
3. المفید؛ محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ص 343.
منبع: تاریخ پس از ظهور، نویسنده: شهید سید محمد صدر، ترجمه حسن سجادی پور، انتشارات موعود عصر(عج)، تهران سال 1389، چاپ سوم، فصل چهارم، ویژگی یاران امام زمان(ع)، ص 225 به بعد.

یاران امام زمان (عج): قهرمانان واقعی

نمی دانم چند سالت هست که این متن را می خوانی؛ اما به سن ما که قد می دهد، شما را نمی دانم ؟ هر ساله در کتاب های ادبیاتمان شعر هایی از حماسه سرایی های حکیم بزرگ ایران فردوسی داشتیم. شعر هایی که در وصف قهرمانانش آن  چنان اغراق می کرد که گاهی احساس می کردی این قهرمانان نباید انسان باشند بلکه موجوداتی اسطوره ای و یا غول پیکرند که فقط شبیه انسان هستند. شعر هایی که قهرمانانش را پیل تنان، یلان میدان، شیران خشمگین درنده، مردانی جنگی و پولادی ترین مردان کوه افکن توصیف می کند. چه نقشی از این افراد و چه تصوری از کارهایشان در اعماق ذهنتان شکل می گیرد؟

آیا این چنین مردانی با هم چنین اوصافی وجود دارد یا فقط به دوران فردوسی و اشعار او خلاصه می شود؟
اگر فکر می کنید این مردان برای قصه ها و داستان های داخل شاهنامه است، باید بگوییم، خیر. این گونه نیست. زمانی فرا می رسد که مردانی با این صفات بر گرد آقایمان می آیند و زمام امور را به اذن خداوند و ایشان به دست می گیرند. اینان حلقه ای از یاران امام زمان(علیه السلام) هستند. اینان مردان نیکو صفت و نیکو سرشت آخر الزمانی هستند که این چنین در کلام امام زین العابدین(علیه السلام) توصیف شده اند:

"به یک نفر در آن زمان نیروی چهل مرد داده می شود و دل او را از قطعه فولاد سخت تر می شود. اگر به کوه های آهن روی آورد آن ها را قطعه قطعه می کند. شمشیر های خود را از پیکار باز نمی دارند جز هنگامی خدای تبارک و تعالی از آن ها خشنود باشد."(1)

 
پی نوشت
1. منتخب الاثر، ص 486. الزام الناصب، صص 22 و 139.
یاران امام زمان(علیه السلام)؛ مجموعه روایات مهدوی، گروه پژوهش مؤسسه فرهنگی موعود، انتشارات موعود عصر(عج)، تهران سال 1390، چاپ دوم، ص 49.

عاشق که باشی و دلتنگ...



عاشق که باشی و دلتنگ دست تو در عشق بند است

از کعبه هم می گریزی ترسا و صنعان ندارد

عاشق که باشی و دلتنگ دست دلت می نویسد

بی شک خدایت دخیل است، دست تو جریان ندارد!

چون قلب رکن یمانی قلب تو را می شکافد

در سنگ، گل می نشاند کاری به باران ندارد

او خاک را می شکافد تا اینکه زمزم بجوشد

پیمانه در دست هاجر نقش بیابان ندارد


عاشق که باشی و دلتنگ حرفت به دل می نشیند

مقبول طبعش می افتد، موسی و چوپان ندارد



هنوز دلتنگم..


پ ن