درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

فروپاشی بنیان خانواده در غرب یا ایران؟

صبح پنجم بهمن(شنبه)، در رادیو جوان یکی از کسانی که با عنوان "استاد حوزه و دانشگاه" معرفی شد، می گفت -و چند بار هم تکرار کرد- که نظام خانواده در غرب دچار از هم گسیختگی شده است ولی خوشبختانه در ایران، از هم گسیخته نیست. (نقل به مضمون)



واقعیت مطلب این است که خانواده در غرب ، همانند دهه های گذشته ، جایگاه مستحکم و سابق خود را ندارد و این، حتی نگرانی اندیشمندان غربی را هم برانگیخته است. زندگی مشترک یک رئیس جمهور با کسی جز همسرش ، چیزی است که در دهه های نه چندان دور ، کسی در غرب تصورش را هم نمی کرد ولی اینک رئیس جمهور فرانسه به جای همسر، با شریک جنسی اش زندگی می کند که البته اخیراً کاشف به عمل آمد که به او نیز خیانت کرده و با یک هنرپیشه رابطه داشته است!

اما نکته ای که به ما مربوط می شود چیست؟ گیریم که در فرانسه و آلمان و اسپانیا و آمریکا و ... خانواده ها مضمحل شده اند و فرض کنیم که آن جوامع غرق در منجلاب فساد و تباهی اند ؛ آیا استناد به این که آنها مشکل دارند و اغراق در این خصوص ، می تواند نافی مشکلات بسیار بزرگ خود ما باشد؟

به عنوان مثال، طلاق یکی از شاخصه هایی است که می توان با استناد به آن، وضعیت کلی خانواده در کشورها را سنجید.
به همین منظور ، سه کشور اصلی اروپا که به تروئیکای اروپا معروف هستند را در نظر می گیریم. فرانسه، حدود 66 میلیون نفر جمعیت دارد و در سال گذشته ، حدود 133 هزار طلاق در آن به ثبت رسید.

در آلمان 82 میلیونی، حدود 190 هزار طلاق به وقوع پیوسته است. انگلیس 60 میلیونی هم 144 هزار طلاق در سال دارد و ... . قطعاً این ها ، آمارهای بالایی هستند و وضعیت نیز "تکان دهنده" است اما بد نیست بدانید که در ایران خودمان هم آمار ، کما بیش با این کشورها -با اندکی بالا و پایین- مشابه و "تکان دهنده" است به گونه ای که در ایران 77 میلیونی ، سال گذشته 150هزار و 324 طلاق به وقوع پیوسته است.

همان طور که می بینید، به نسبت جمعیت ، ایران و سه کشور اصلی اروپا تفاوت چندان معنی داری در میزان طلاق با یکدیگر ندارند و خانواده های ایرانی، همانند خانواده های اروپایی در معرض فروپاشی اند.

شاید گفته شود که تعداد ازدواج در غرب پایین آمده ، یا خیلی ها در غرب به صورت روابط خارج از ازدواج با یکدیگر زندگی می کنند و لذا جدایی آنها ثبت نمی شود و نظایر این ها.
این ها ، البته سخنان درستی هستند ولی مگر در همین ایران خودمان ، آمار ازدواج افولی نیست؟ یا در سال های اخیر ، روابط خارج از ازدواج رو به رشد نبوده است؟

وانگهی ما در این بحث، درباره شاخص طلاق صحبت می کنیم که مربوط به خانواده های رسمی است و همان گونه که می بینید، هم به صورت مطلق و هم به صورت نسبی - بر مبنای تعداد جمعیت - آمار طلاق در ایران، نزدیک است به کشورهای اروپایی که جمعیتی نزدیک به ایران دارند.

جالب این که در سال های اخیر ، در برخی کشورهای غربی از جمله فرانسه طلاق روند نزولی دارد به طوری که تعداد طلاق ها در سال 2005 در فرانسه ، بیش از 155 هزار مورد بود ، در سال 2006 این رقم به 139 هزار کاهش یافته و نهایتاً به 133 هزار مورد در سال رسیده است.

اما در ایران برخلاف فرانسه ، طی سال های اخیر ، آمار طلاق رو به رشد بوده است؛ ببینید:

سال85 : 94039 طلاق
سال 86: 99852
سال 87: 110510
سال 88: 125747
سال 89: 137200
سال 90: 142841
سال 91: 150324
اگر اوضاع همین طور پیش برود ، بعید نیست به زودی از اروپایی ها هم سبقت بگیریم و عبرتی برای آنان شویم!

همچنین این را هم باید در نظر بگیریم که طلاق در ایران ، هم محدودیت های قانونی دارد و هم موانع عرفی. به همین دلیل است که خیلی ها موفق به جدایی نمی شوند (مانند زنانی که می خواهند از شوهرانشان جدا شوند ولی نمی توانند) و بسیاری هم به دلیل فضای فرهنگی جدا نمی شوند و ترجیح می دهند بسوزند و بسازند (مانند بسیاری از خانواده های سنتی به ویژه در مناطق روستایی).

بنابراین اگر در ایران هم ، از این موانع کاسته شود بعید نیست آمار طلاق از اروپا هم بیشتر شود چه آن که طلاق در غرب با موانع کمتر قانونی و فرهنگی مواجه است.
حال بگذریم از طلاق های عاطفی که قابلیت ثبت ندارند و این پدیده در ایران بیداد می کند.

مخلص کلام این که باید از بالیدن به خود فارغ شویم، فحش دادن به غرب هر چند می تواند برای برخی افراد تسکین بخش باشد و دلشان را خوش کند که آنها دارند فرو می پاشند، اما دردی از ما دوا نمی کند و تنها باعث می شود انرژی و نیرویی که باید صرف شناسایی و حل مشکلات خودمان کنیم، در پرداختن به نقاط ضعف غرب و بزرگنمایی آنها هدر دهیم.

این که بنیان های خانواده در غرب فرو می ریزد یا خیر ، اصولاً به خود آنها مربوط است ؛ آنچه باید دغدغه ما باشد این که بی هیچ تعارفی باید بپذیریم که بنیان های خانواده در ایران به شدت در حال فروپاشی است.

بنابراین بهتر است کسانی که این سو و آن سو به عنوان استادان حوزه و دانشگاه معرفی می شوند به جای تکرار عبارت نخ نما شده "فروپاشی بنیان خانواده در غرب" به عبارت " فروپاشی بنیان خانواده در ایران" ، بیندیشند و از آن علمی که به استنادش "استاد" خوانده می شوند برای حل مشکلات خودمان استفاه کنند و الا تکرار مکررات هنری نیست که بدان افتخار کرد.


منبع: عصر ایران: http://www.asriran.com/fa/news/315266/فروپاشی-بنیان-خانواده-ها-در-غرب-یا-ایران

ادامه ی نسل و وصیت آدم

فرزند هابیل، پس از کشته شدن پدر به دنیا آمد. از آنجایی که حضرت آدم علاقه ی زیادی به پسرش هابیل داشت، نام نوهی خود را نیز هابیل گذاشت و او را هابیل بن هابیل صدا می کرد.

مدتی بعد، خداوند بزرگ از سر لطف و رحمت خود، فرزند پسر دیگری به پیامبرش هدیه داد که او را «هبه الله: عطیه ی خدا» نامیدند. این پسر بعدها با نام شیث نبی شناخته شد. حضرت شیث بزرگ شد و ازدواج کرد. حاصل ازدواج ایشان، دختری بود که خداوند به او عطا نمود.

وقتی نوهی حضرت آدم به سن ازدواج رسید، پیامبر خدا او را به ازدواج هابیل بن هابیل که پسرعموی او بود، درآورد.

به این ترتیب بود که نسل آدم از آن روز تا به امروز ادامه یافت.

حضرت آدم حدود 930 سال عمر کرد که حاصل آن هزاران فرزند و نواده بود. خداوند در سال های آخر عمر پیامبرش به ایشان دستور داد تا اسم اعظم، آنچه خدا از اسماء به او آموخته است، همه ی گنجینه ی نبوّت و آنچه مردم به آن نیاز دارند را به فرزندش شیث بیاموزد و به او دستور دهد که برای حفظ جان خود تقیّه کند.

پیامبر خدا هنگام مرگ فرزندان و نوادگان خود را جمع کرد و به آن ها فرمود: «ای فرزندان من! هبه الله، شیث، برترین فرزندان من است و من از طرف خدا او را وصی خود نمودم. به همین دلیل آنچه از سوی خدا به من تعلیم داده شده، همه را به شیث میآموزم تا مطابق شریعت من حکم کند که او حجّت خدا بر خلق است.

از او اطاعت کنید و سرپیچی نکنید که وصی و جانشین و نماینده ی من در میان شماست.»

بنا بر دستور حضرت آدم صندوقی ساخته شد، صحایف آسمانی در آن گذاشته و کلید آن تحویل حضرت شیث شد.

یکی از مهم ترین وصیّت های حضرت آدم به فرزندش این بود: «...بدان که از نسل تو پیامبری پدیدار می شود که خاتم پیامبران خداست. این وصیّت را به وصیّ خود بگو و او هم به وصیّ خود نسل به نسل بگوید تا زمانی که آن حضرت ظاهر گردد.»



منبع: قصه های قرآن، محمّد محمّدی اشتهاردی، نشر کتاب یوسف سال 1381 ص65 تا 67.

تصاویر مدافع ایرانی حرم در سوریه

ـ شهید حسین نصرتی (محمودرضا بیضایی) از نیروهای ایرانی و مدافع حرم حضرت زینب (س) که ظهر روز میلاد نبی مکرم اسلام در دمشق به شهادت رسید.

عفو بین الملل کشتار مسلمانان آفریقای مرکزی را تایید کرد

عفو بین الملل در تازه ترین گزارش خود اعلام کرد، زنان، کودکان و سالخوردگان مسلمان در قتل عام و جنایات اخیر آفریقای مرکزی کشته شده اند.

عفو بین الملل ضمن اشاره به کشتار مسلمانان بی دفاع در جریان خشونت های خونین اخیر در آفریقای مرکزی افزود، شواهد تازه ای وجود دارد که نشان می دهد 6 کودک، 5 زن و 3 پیرمرد در بین 50  مسلمان کشته شده در دو حمله جداگانه در شهر بانگوی پایتخت آفریقای مرکزی هستند.

بر اساس این گزارش کم سن و سال ترین قربانیان خشونت های اخیر خونین آفریقای مرکزی دو دختر 7 و 18 ماهه بوده اند. مسن ترین این مسلمانان کشته شده نیز 70 سال سن داشته است. عفو بین الملل از جامعه بین المللی خواسته است تا از مسلمانان در برابر حملات مرگبار و خونین حمایت و دفاع کند.

یک مقام ارشد عفو بین الملل در این باره تاکید کرد، نیروهای پاسدار صلح بین المللی قادر به حمایت از جامعه مسلمانان در برابر خشونت های خونین آفریقای مرکزی نیستند. تعداد زیادی از مردم در برابر حملات شبه نظامیان مسیحی حمایت نمی شوند و این در شرایطی است که حملات شبه نظامیان مسیحی به مسلمانان در موارد زیادی قابل پیش بینی است.

روز گذشته ژوزف کالیته وزیر سابق بهداشت آفریقای مرکزی که یک مسلمان بود در شهر بانگوی کشته شد. کشتار مسلمانان آفریقای مرکزی در حالی است که بیش از 6600 نیروی پاسدار صلح آفریقایی و فرانسوی در این کشور مستقر شده اند. اتحادیه اروپا نیز به تازگی با استقرار 500 نیروی نظامی خود در آفریقای مرکزی موافقت کرده است.خشونت های داخلی موجب شده تاکنون بیش از یک میلیون نفر در آفریقای مرکزی آواره و بی خانمان شوند. سازمان ملل تعداد قربانیان درگیری های اخیر در این کشور را بیش از 2 هزار نفر اعلام کرده است.

حمایت نخبگان عراقی از مبارزه دولت با تروریسم

کربلای معلی، العالم - نخبگان سیاسی، فرهنگی و عشایری عراق در نشستی مشترک، از اقدامات ارتش و دولت این کشور در مبارزه با تروریسم در استان الانبار اعلام حمایت کردند.

نخبگان عراقی روز شنبه با حضور در همایشی در کربلای معلا، حمایت خود را از تلاش های دولت و ارتش عراق در مبارزه با تروریسم اعلام و تاکید کردند: پدیده شوم عراق یا همان تروریسم، از سوی برخی کشورهای منطقه که از پیشرفت های سیاسی عراق ناخرسندند، پشتیبانی می شود.

"عماد محمد حسین" مدیر موسسه "آشتی ملی" کربلا در گفت وگو با شبکه خبری العالم گفت: برخی کشورهای منطقه و مخصوصا همسایگان عراق با آغاز فرایند سیاسی در این کشور آن را به طور قاطع رد و ناخشنودی خود را از این روند ابراز کردند و آز همان ابتدا با کمک به تروریست ها در عراق آتش این پدیده شوم را زبانه دار کردند، اما با تصمیم شجاعانه دولت مالکی در مبارزه با تروریسم، کشورهای مذکور از رسیدن به اهداف شوم خود بازماندند.

"ابومحمد" یکی از شیوخ عشایر عراق نیز گفت: به دشمنان می گوییم که زمان هرگز به عقب باز نمی گردد و هرکس که اندیشه ضربه زدن به عراق را در سر بپروراند، با سر به زمین خواهد خورد.

مردم کربلا تا کنون از صدها شهروندی که از ترس اقدامات گروهک تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) و القاعده از شهرهای فلوجه والانبار به این شهر مقدس پناه برده اند، با آغوش باز و به رایگان پذیرایی کرده و در ادامه نیز شیوخ عشایر این شهر برای پذیرایی از اهالی الانبار و فلوجه تا پایان عملیات نظامی ارتش عراق در آنجا و نابودی کامل نیروهای القاعده و داعش اعلام آمادگی کرده اند.

"ابومجاهد" مسؤول دفتر نخست وزیرعراق هم در حاشیه این گردهمایی به خبرنگار العالم گفت: عراق برای مبارزه با گروهک تروریستی داعش و القاعده و سایر تروریست ها، چیزهای با ارزش را فدا می کند.

"ابوناصر" یکی از شیوخ عشایرعراق هم اظهار داشت: درِ خانه عشایر به روی اهالی الانبار باز است و مشکل آنها مشکل ماست و خانه ما متعلق به آنهاست.

شرکت کنندگان در این گردهمایی ضمن قدردانی از تلاش های دولت نوری مالکی برای مبارزه با تروریست ها خواهان بازخواست کشورهایی شدند که با حمایت های خود پای گروهک داعش را به عراق باز کرده و از این گروه با کمک های مالی و لجستیکی حمایت می کنند.