درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

جفای تهرانی ها در حق سید الکریم

فرزند مرحوم آیت‌الله بهجت (ره) نقل می ‌کردند:
آیت‏الله بهجت به زیارت حرم مطهر حضرت عبدالعظیم الحسنی (علیه السلام)، اصرار داشتند و می ‎فرمودند: «اهل تهران اگر هفته ‏ای یک مرتبه به زیارت ایشان نروند، جفا کرده‎ اند.»

ایشان وقتی می خواستند به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شوند و نیز در بازگشت از حرم مطهر رضوی، اصرار داشتند از سر راه باید حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام برویم.

یک بار اتفاق افتاد که ما در راه بازگشت از مشهد نزدیک ساعت 12 شب به تهران رسیدیم، نیمه ‎شب بود. درِ حرم بسته بود؛ ولی ایشان فرمودند: «اثاث را می ‎گذاریم پشت در حرم، همین جا می ‎مانیم تا در حرم باز شود»، ایشان پشت در حرم می‎ ماندند و می ‎گفتند: «به‎هر نحوی هست نباید محروم شویم.»
 
منبع:رجا نیوز

هدیه عروسی به سلیقه سیدالکریم(ع)

طلبه ی سیّدی، پس از آنکه مقطعی از درسش را در نجف به پایان برد به تهران آمد و مقدّمات ازدواجش فراهم شد و به خواستگاری رفت.
مسائل مطابق سلیقه ی طرفین طی شد؛ جز اینکه پدر دختر شرطی را برای داماد مطرح کرد تا پس از تحقّق آن دختر به خانه بخت برود.
شرط پدر دختر تهیه ی این اقلام بود: یک جفت گوشواره، 4 عدد النگو، 2 عدد پیراهن، 2 قواره چادری و 2 جفت کفش.

اگر چه درخواست خانواده ی عروس چندان سخت و چشمگیر نبود، امّا برای آن عالم بزرگوار تهیه همین قدر هم مقدور نبود. ایشان ناامید از انجام شرط، عازم قم شدند؛ امّا قبل از حرکت به سمت قم به قصد زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) در شهرری توقّف کرد.

آن عالم بزرگوار قبل از آنکه به حرم مشرّف شود، دقایقی را در حیاط صحن و مقابل ایوان ایستاد. تمام حواسش به شرطی بود که از عهده ی انجام آن برنیامده بود. در این لحظه کاملاً متوجّه سیدالکریم(ع) شد و مشکل را با آن حضرت در میان نهاد. در حالتی دل شکسته زار زار می گریست و برای آنکه کسی متوّجه نشود، عبایش را روی صورتش گرفته بود.

چند لحظه بعد، کسی دست روی شانه اش گذاشت و آرام به او گفت: «آقا، بسته تان را بردارید تا خدای نکرده کسی آن را نبرد!» سیّد ناراحت از اینکه او را از چنین حالی بیرون آورده اند، مکثی کرد و بعد چشمش را به طرفی که مرد اشاره می کرد برگرداند. بسته ای جلوی پایش بود! ابتدا اعتنا نکرد؛ امّا، بلافاصله طنین صدایی را که لحظاتی قبل او را متوجّه این بسته کرده بود در ذهنش نشست. نگاه جستجو گرش کسی را نیافت. بسته را باز کرد. درون بسته این اشیاء به طور مرتّب چیده شده بود : 2 جفت کفش زنانه، 2 قواره چادری، 2 عدد پیراهن، 4 عدد النگوی طلا و یک جفت گوشواره.

این طلبه کسی نیست، جز مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی از علماء فقید و مراجع تقلید عظام که پس از این کرامت نیز «خادم افتخاری» آستان مقدّس حضرت عبدالعظیم (ع)شده و تا آخر عمر شریفشان این مدال خادمی را به سینه داشتند و ایشان در سال 1369 دعوت حق را لبیک گفتند.

سوگند خداوند به حیات محمّد(صلی الله علیه وآله) و اثرات و برکات صلوات

زید بن حارثه گفت: از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) درباره صلوات پرسیدم، فرمود: بر من صلوات بفرستید و مجدّانه دعا کنید و بگویید: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِ مُحَمَّدٍ.»

 

سوگند خداوند به حیات محمّد(صلی الله علیه وآله)

(( لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفی‏ سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ))؛[1]«(ای پیامبر) به حیات تو سوگند، بی تردید آنان در مستی خویش، سرگردان اند.»

در سراسر قرآن مجید، خداوند، تنها به حیات و جان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) سوگند یاد کرده است و به جان هیچ کس دیگر، سوگند نخورده است و این، اوج عزّت و گرانقدری حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله) را در نزد خداوند متعال، آشکار می سازد.

خداوند متعال، برای نشان دادن عظمت رسول اعظم(صلی الله علیه وآله) این سوگند را خورده است.[2]

سوگند، همان گونه که دانشمندان ادبیّات گفته اند، بالاترین شکل تأکید است.[3] من می گویم: چرا خدا به جان او سوگند نخورد؟ مگر وی نخستین پدیده هستی نیست؟[4] مگر خداوند، درباره او نگفت: اگر نبودی ستاره ها را و سیّاره ها را نمی آفریدم؟[5] مگر کسی یا چیزی بزرگ تر و گرانبهاتر از او وجود دارد؟

مکّه و شرف پذیری از رسول خدا(صلی الله علیه وآله)

(( لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ * وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ))؛[6]«سوگند به این شهر، در حالی که تو در این شهر مقیمی.»

مقصود، شهر مکّه است. حضرت علامه طباطبایی(رحمه الله) گفته اند: معنای آیه، چنین است: سوگند به این شهر در حالی که تو در آن، اقامت گزیده ای و در این سخن،  هشداری است به اینکه شرافتمندی مکّه،  به اقامت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در آن است و شرف دارد چون پیامبر(صلی الله علیه وآله) در آنجا به دنیا آمده و در آنجا زیسته است.[7]

صلوات بر محمّد(صلی الله علیه وآله)

(( إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً))؛[8]«محقّقاً  خداوند و فرشتگانش بر پیامبر، درود می فرستند ای مؤمنان بر او درود بفرستید و در برابرش کاملاً تسلیم باشید.»

این آیه کریمه، عظمت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) را نشان می دهد؛ زیرا با تأکید می گوید: خداوند و فرشتگانش، مستمراً بر او درود می فرستند و از سوی دیگر به مؤمنان، فرمان می دهد شما نیز چنین کنید.»

در آیه دیگری ثمره صلوات خداوند و فرشتگان، بیان شده است:

(( هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیماً))؛[9]«او کسی است که بر شما درود و رحمت می فرستد و فرشتگان او برای شما تقاضای رحمت می کنند تا خداوند، شما را از تیرگی ها به سوی نور بکشاند و خداوند، پیوسته بر مؤمنان رحیم است.»

برکت های صلوات بر محمّد(صلی الله علیه وآله)

«وَقَالَ: إِذَا کَانَتْ لَکَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ ص ثُمَّ سَلْ حَاجَتَکَ فَإِنَّ اللَّهَ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ یُسْأَلَ حَاجَتَیْنِ فَیَقْضِیَ إِحْدَاهُمَا وَ یَمْنَعَ الْأُخْرَى؛[10]هرگاه تو را به خدای سبحان، نیاز است، در آغاز بر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) درود فرست. سپس حاجت خود بخواه که خدا بزرگوارتر از آن است که از او دو حاجت خواهند، یکی را برآرد و دیگری را باز دارد.»[11]

در روایت دیگری آمده است: «عَنْ زِیْدِ بْنِ حَارِثَة قَالَ: سَألْتُ رَسُولُ اللهِ(صلی الله علیه وآله) عَنِ الصَّلاَةُ عَلَیْهِ فَقَالَ(صلی الله علیه وآله) صَلُّوا عَلَیَّ وَاجْتَهِدُوا فِی الدُّعَاءِ وَقُولُوا اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِ مُحَمَّدٍ.»[12]

زید بن حارثه گفت: از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) درباره صلوات پرسیدم، فرمود: بر من صلوات بفرستید و مجدّانه دعا کنید و بگویید: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِ مُحَمَّدٍ.»

اضافه می کنم خداوند متعال، علاوه بر صلوات بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) سلام هم گفته است و (( سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلینَ))[13]او را فرا می گیرد.

پی نوشت:

[1]. حجر/ 72.
[2]. نگاه کنید به الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج‏4، ص‏55 و المیزان، ج‏12، ص‏185.
[3]. المیزان، ج‏1، ص‏225.
[4]. بحار الانوار، علامه مجلسی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، بی‏تا، ج‏54، ص‏170، ح‏117.
[5]. همان، ج‏15، ص‏28.
[6]. بلد/ 1 و 2.
[7]. المیزان، ج‏20، ص‏289. (مرحوم علامه طباطبایی در جلد ششم المیزان از ص109 ـ 208 بحث بسیار آموزنده‏ای درباره سوگند در معارف اسلامی ارائه کرده‏ اند.)
[8]. احزاب / 56.
[9]. همان/ 43.
[10]. نهج البلاغه، حکمت 361.
[11]. این ترجمه از آقای دکتر سیّد جعفر شهیدی است.
[12]. المُسْتَطْرَف فِی کُلِّ فَنٍ مُسْتَظْرَفْ، ج‏2، ص‏614.
[13]. صافّات/ 181.

دعای امام علی علیه‌السلام در طلب باران

بارخدایا! از تو بارانى درشت و تندبار مى خواهیم تا آنها را که مرده‌اند زنده سازى و آنچه را که از دست رفته است تدارک فرمایى.

 

امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام:‌
بار خدایا، کوه‌هاى ما از خشکى شکافته و زمین ما تیره شده. ستورانمان تشنه‌اند و در آغل‌هاى خود سرگشته‌اند. همانند مادران فرزند مرده مى‌نالند. از آمد و شدهاى بیهوده به چراگاه‌ها ملول شده‌اند و از اشتیاق به آبشخورها به ستوه آمده‌اند. (بار خدایا، ترحم فرماى به ناله گوسفندان و شوق ماده شتران به آبشخورها.)
بار خدایا، ترحم فرماى به سرگشتگى آنها، آنگاه که در راه می‌روند و به ناله‌هایشان، آنگاه که به آغلهایشان در مى‌آیند.
بارخدایا، بیرون آمده ایم به سوى تو، هنگامى که خشکسالى چونان اشترى لاغر بر سر ما آمده . و ابرهاى باران‌زاى نه بدان گونه‌اند که مى نمایند.

اى خداوند، تویى امید دردمندان و چاره ساز خواهندگان، در هنگامى که مردمان نومید شده‌اند و ابر، باران خود را باز داشته و چرندگان هلاک شده‌اند تو را مى خوانیم.

بار خدایا که ما را به اعمالمان مؤاخذه نفرمایى و به گناهانمان مگیرى، رحمت خود را با ابرهاى بارنده‌ات و بهار پربارانت و روییدنیهاى شادى افزایت بر ما ارزانى دار.
از تو بارانى درشت و تندبار مى خواهیم تا آنها را که مرده اند زنده سازى و آنچه را که از دست رفته است تدارک فرمایى.

اى خداوند، بارانى از تو مى خواهیم جانبخش و سیراب کننده که همه را دربر گیرد و به همه جاى برسد. بارانى پاکیزه ، برکت دهنده ، گوارا و پر نعمت ، که گیاهش بسیار بود و شاخه هایش پربار و برگهایش تر و تازه که بدان بندگان ناتوانت را تن و توش دهى و بلاد مرده ات را زنده گردانى.

بار خدایا، بارانى عطا کن تا زمینهاى بلند پر علف شوند و در زمینهاى پست آب روان گردد و پیرامون ما سبز و خرم شود و میوه هایمان فراوان گردد و ستورانمان به راحت رسند و مردمان دور از ما نیز از آن تمتع برند و صحراها و مزارع آفتاب زده ، از آن بهره مند گردند....


متن حدیث:

اللَّهُمَّ قَدِ انْصَاحَتْ جِبَالُنَا، وَ اغْبَرَّتْ اءَرْضُنَا، وَ هامَتْ دَوابُّنا، وَ تَحَیَّرَتْ فِی مَرَابِضِها، وَ عَجَّتْ عَجِیجَ الثَّکالَى عَلَى اءَوْلادِها، وَ مَلَّتِ التَّرَدُّدَ فِی مَراتِعِهَا، وَ الْحَنِینَ إ لى مَوارِدِها.
اللَّهُمَّ فَارْحَمْ اءَنِینَ الْآنَّةِ، وَ حَنِینَ الْحَانَّةِ.
اللَّهُمَّ فَارْحَمْ حَیْرَتَها فِی مَذاهِبِها، وَ اءَنِینَها فِی مَوَالِجِها.
اللَّهُمَّ خَرَجْنا إِلَیْکَ حِینَ اعْتَکَرَتْ عَلَیْنا حَدابِیرُ السِّنِینَ، وَ اءَخْلَفَتْنا مَخایِلُ الْجُودِ، فَکُنْتَ الرَّجَاءَ لِلْمُبْتَئِسِ، وَ الْبَلاغَ لِلْمُلْتَمِسِ، نَدْعُوکَ حِینَ قَنِطَ الْاءَنامُ، وَ مُنِعَ الْغَمامُ، وَ هَلَکَ السَّوامُ، اءَلا تُؤ اخِذَنا بِاءَعْمالِنا، وَ لا تَأْخُذَنا بِذُنُوبِنا، وَ انْشُرْ عَلَیْنا رَحْمَتَکَ بِالسَّحابِ الْمُنْبَعِقِ، وَ الرَّبِیعِ الْمُغْدِقِ، وَ النَّباتِ الْمُونِقِ، سَحّا وَابِلاً، تُحْیِی بِهِ ما قَدْ ماتَ، وَ تَرُدُّ بِهِ ما قَدْ فاتَ.
اللَّهُمَّ سُقْیا مِنْکَ، مُحْیِیَةً، مُرْوِیَةً، تَامَّةً، عَامَّةً، طَیِّبَةً، مُبَارَکَةً، هَنِیئَةً، مَرِیئَةً مَرِیعَةً، زاکِیا نَبْتُها، ثامِرا فَرْعُها، نَاضِرا وَرَقُها، تُنْعِشُ بِهَا الضَّعِیفَ مِنْ عِبَادِکَ، وَ تُحْیِی بِهَا الْمَیِّتَ مِنْ بِلاَدِکَ.
اللَّهُمَّ سُقْیا مِنْکَ تُعْشِبُ بِهَا نِجَادُنَا، وَ تَجْرِی بِها وِهَادُنَا، وَ یُخْصِبُ بِها جَنَابُنا، وَ تُقْبِلُ بِها ثِمارُنا، وَ تَعِیشُ بِها مَواشِینا، وَ تَنْدَى بِها اءَقَاصِینا، وَ تَسْتَعِینُ بِها ضَواحِینا، مِنْ بَرَکاتِکَ الْواسِعَةِ، وَ عَطایاکَ الْجَزِیلَةِ عَلَى بَرِیَّتِکَ الْمُرْمِلَةِ، وَ وَحْشِکَ الْمُهْمَلَةِ....


«نهج البلاغه، خطبه114»

چرا ایرانی‌ها را می‌کشند؟

مخالفان جبهه ایران-سوریه تلاش می کنند ادامه حکمرانی اسد برای تهران، هزینه‌زا باشد و این هزینه آفرینی را از بخش‌های مختلف دیپلماتیک تا اقدامات عملی در قالب کشتن شهروندان و مقامات ایرانی در منطقه واقعیت ببخشند.

 

در هفته‌های اخیر در جدیدترین اقدام تروریستی علیه ایران، یکی از دیپلمات‌های ایرانی در یمن به دست افراد مسلح ناشناس کشته شد. مهاجمان قصد ربودن وی را داشتند که در پی مقاومت سرسختانه‌اش، او را به ضرب گلوله کشتند.

قبل از این هم یکی دیگر از دیپلمات‌های ایرانی در یمن به دست مهاجمان ناشناس ربوده شده بود و تلاش‌ها برای آزادی وی به سرانجام نرسیده است.

علاوه بر این دو شهروند ایرانی، حملات تروریستی علیه شهروندان ایرانی در لبنان و عراق نیز روی داده است. قبل از آن هم، مرزبانان ایرانی در شرق کشور هدف حملات مسلحانه شماری از مهاجمان قرار گرفته و به شهادت رسیدند.

با نگاهی به این اتفاقات می‌توان دریافت که چند ماهی است مرحله جدیدی از عملیا‌ت‌های تروریستی و قتل شهروندان ایرانی در منطقه آغاز شده است. این موج کشتار، ایرانیان را بدون تمایز میان یک نظامی و غیرنظامی، مقام مسؤول یا شهروند عادی هدف قرار می دهد.

مهمترین عملیا‌ت‌های تروریستی علیه شهروندان ایرانی در منطقه در ماه های اخیر به این شرح است:

- ربودن نور احمد نیکبخت کارمند سفارت ایران در صنعا (تیر ماه 1392)

- کشتار 17 مرزبان ایرانی در شهر سراوان در شرق ایران ( آبان ماه 1392)

- حمله تروریستی به سفارت ایران در بیروت و کشتن 6 ایرانی در این حادثه از جمله رایزن فرهنگی ایرانی ( آبان ماه 1392)

- کشته شدن 15 تکنسین ایرانی در عراق در حمله گروه‌های تروریستی ناشناس (آذرماه 1392)

- قتل علی‌اصغر سیدی دیپلمات ایرانی در یمن (دی ماه 1392)

اما راز این موج از عملیات‌های تروریستی علیه شهروندان ایرانی چیست؟ دلیل این موضوع را می‌توان افزایش هزینه‌های ادامه حکومت بشار اسد رئیس جمهوری سوریه دانست.

از چند ماه پیش تاکنون روند درگیری و جنگ داخلی در سوریه به سمت پیشروی و موفقیت‌های ارتش سوریه در کنار از میان رفتن احتمالات سقوط یا کناره‌گیری بشار اسد از قدرت می‌رود.

بر اساس شرایط موجود نیز هیچ مانعی در مقابل ادامه حکمرانی اسد وجود ندارد و بشار تا اطلاع ثانوی در کاخ ریاست جمهوری در دمشق خواهد بود.

بر اساس چنین وضعیتی، فعالیت‌های مسلحانه و فشارهای دیپلماتیک نتوانسته اند حکومت اسد را متلاشی کنند. همچنین گزینه حمله نظامی خارجی برای سرنگونی حکومت سوریه هم از میان رفته است.

در چنین شرایطی، مخالفان جبهه ایران-سوریه تلاش می کنند ادامه حکمرانی اسد برای تهران، هزینه‌زا باشد و این هزینه آفرینی را از بخش‌های مختلف دیپلماتیک (مخالفت با توافق هسته‌ای ژنو – مخالفت با حضور ایران در مذاکرات ژنو -2) تا اقدامات عملی در قالب کشتن شهروندان و مقامات ایرانی در منطقه واقعیت ببخشند.

اکنون در منطقه دو جناح ایرانی و سعودی، در برابر هم صف آرایی کرده‌اند و کشتارهای اخیر تلاشی است از سوی جناح مقابل برای تغییر موازنه.