درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

وقتی یک راهزن عاشق شود...

در عیاری، حرف اول را می زد. راهزنی مشهور، که تمام مسافران و کاروانهایی که از حضورش باخبر بودند، از ترس او، مسیرشان را فرسنگها طولانی می کردند. در یکی از شهرهای خراسان به دنیا آمده بود و در راه ابیورد و سرخس، راهزنی می کرد. تمام مردم شهر از او در هراس بودند و وقتی چیزی می خواست، هرگز کسی جرأت نه گفتن به او را نداشت...

زندگی به همین ترتیب برای فضیل، پسر عیاض در گذر بود که روزی، در کنار یک چشمه، چشمش به دختر جوانی افتاد و عاشقش شد. او را تعقیب کرد و به در خانه اش رسید. بی درنگ سراغ پدر دختر رفت و به او گفت تا دخترش را آماده کند که شب، برای بردن او خواهد آمد. والدین دختر هم، مانده بودند که اگر دخترشان را ندهند، او را خواهد کشت و اگر تسلیم شوند، سیاه بختی دخترشان را تأیید کرده اند.

خلاصه شب هنگام، تمام بزرگان شهر در خانه ی آنها جمع شدند تا شاید بتوانند فضیل را منصرف کنند. اما هرچه نشستند، فضیل نیامد که نیامد...
اما ماجرا از این قرار بود که فضیل، هنگامی که برای بردن دختر می رفت، از یکی از خانه ها صوت قرآن شنید. ایستاد و کمی گوش کرد تا به این آیه رسید:
أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ... (1) (آیا براى آنان که ایمان آورده اند وقت آن نرسیده است که دلهایشان به یاد خدا سر سپارد؟!)

فضیل با شنیدن این آیه، آنقدر منقلب شد که راهش را از همانجا کج کرد و با چشم گریان، به سمت خرابه ای رفت. در چند قدمی آنجا، از پشت دیوارها، صدای عده ای را شنید. نزدیکتر رفت و گوش داد. از حرفهایشان فهمید که از ترس راهزنی او، در خرابه پنهان شده اند و منتظرند تا نزدیک طلوع آفتاب راه افتند. حرفهای آنها، دل فضیل را بیشتر سوزاند. با خودش گفت در همه ی عمر، مردم را اینطور از خود هراسانده ام... داخل خرابه رفت و با صدای بلند گفت: به راهتان ادامه دهید که فضیل دیگر هیچ کاروانی را غارت نخواهد کرد... فضیل توبه کرده... آن فضیلی که می شناختید مرده است...

بعد از آن ماجرا، فضیل با سختی بسیار، اکثر کاروانهایی که غارت کرده بود را پیدا کرد و مالشان را برگرداند و از طرف باقی آنها هم رد مظالم داد. بعد از آن، به کوفه رفت و شروع به خواندن احادیث کرد و سپس به مکه رفت و یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) شد.


پی نوشت:
1.      سوره حدید، آیه 16.


منبع:
رهاورد خرد (ترجمه تحف العقول)، ص: 377؛ به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث.

اسم رمز ما: امّن یجیب

جمعه همین که رنگ هوا تیره می شود
چشم همه به راه شما خیره می شود
 
هر بار کار این همه دل خسته و دچار
کم کم به شب کشیده و یک هفته انتظار
 
تا هفته های بعد و همین اشتیاق ها
دلهای بی قرار و همین اتفاق ها
 
این روزمرّگی به درازا کشیده است
آقا ظهور کن که زمانش رسیده است
 
کی مکّه غرق شادی و شور تو می شود؟
کی مکه مفتخر به حضور تو می شود؟
 
تقویم ها به شوق شما برگ می خورند
سهم کدام جمعه ظهور تو می شود
 
امن یجیب چندم ما دلشکسته ها
یک روز اسم رمز عبور تو می شود
 
ظلمت کنار می رود و بعد آسمان
سرشار از تلاوت نور تو می شود
 
آقا چگونه شرح دهم انتظار را
این دردهای شعله ور بی شمار را
 
ای صاحب تمامی این اتحادها
برپا کننده ی همه ی عدل و دادها
 
برخیز و زنده دار به دلها امید را
برچین بساط این همه شمر و یزید را
 
این شام تیره را به طلوعی تمام کن
بردار ذوالفقار علی (ع) را قیام کن
 
اصغر صالحی

مد از نوع موبایل

«یه موبایل دیدم مدلش جدید و کیفیتش هم عالیه، امکاناتش توپ و دوربینش هم 15 مگاپیکسل، فکر نکنم هنوز مدل اون توی بازار اومده باشه بریم یه قیمت بگیریم ببینیم چند؟» این دیالوگ 2 جوان به قول خودمان عشق موبایل است که یکی از تفریحاتشان گشت و گذار در موبایل فروشی‌های شهر است.
سعید دانشجوی دانشگاه علمی کاربردی و علی هم فعلاً پشت کنکوری است، تقریباً 19 ساله است و علی عطش و اشتیاق بیشتری برای تعویض و خرید موبایل‌های گران قیمت نشان می‌دهد. او درباره علاقه مفرطش به موبایل می‌گوید: روز به روز مدل‌ها متنوع‌تر و با کیفیت‌تر می‌شوند البته این حرکت طبیعی است چون تکنولوژی هم حرکت رو به جلو دارد.

سعید که گویا در این زمینه حرفه‌ای شده است ادامه می‌دهد: رقابت سر گوشی‌های همراه بسیار زیاد شده است حرف اصلی ما در دانشگاه حول و حوش خرید موبایل می‌چرخد. هر فردی به دنبال بهترین مدل گوشی همراه است، یک جورایی دغدغه همه بچه‌ها همین شده. البته به نظرم بحث در مورد گوشی‌های همراه بهتر از کارهایی است که شاید سلامتی را به خطر بیندازد.

زمانی که بحث به تفریحات کشیده می‌شود می‌پرسم بهتر نیست به جای این وسیله به دنبال سرگرمی‌های سالم‌تر و جذاب‌تر بروید؟ سعید می‌گوید: «ای بابا سن ما دیگه برای بازی‌های بچگانه مناسب نیست در ضمن همین تلفن‌های همراه کلی بازی‌های متنوع دارند که از هزار بازی بهتر است».

وی به تکنولوژی موجود در بعضی گوشی‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: اتصال به اینترنت، گوش کردن آهنگ و ضبط صدا و بازی‌های متنوع در گوشی‌های جدید حسابی وقتمان را پر می‌کند.

زمانی داشتن موبایل آرزوی خیلی از جوانان بود، دیدن تلفن همراه در دستان بعضی جوانان وسوسه‌ای را در دیگران ایجاد می‌کرد اما حالا تنوع گوشی‌های همراه به قدری گسترش یافته که دیگر دغدغه جوانان تهیه گوشی نیست بلکه خرید بهترین و با کیفیت‌ترین گوشی آرزویشان شده است.

متاسفانه با ورود پیشرفت و تکنولوژی در کشور شاهد بروز آسیب‌های اجتماعی شده‌ایم، چشم و هم چشمی در میان جوانان، رواج انتشار عکس‌های مستهجن و غیراخلاقی، دوستی‌های پیامکی و هزاران مشکل دیگر تنها گوشه‌ای از تهدیدات این تکنولوژی نوین است.

یکی از جامعه‌شناسان با اشاره به مقوله مد و مدگرایی اظهار می‌کند: مد در واقع تغییر یک سری حالاتی است که در حال حاضر به گوشی‌های همراه نیز رخنه پیدا کرده و افراد را مورد تاثیر قرار داده است.

فرهاد طهماسبی تاثیر گرفتن دوستان از یکدیگر را مهم می‌داند و می‌افزاید: جوانان در این دوره به جای این‌که از افراد با تجربه تاثیر بگیرند بیشتر از دوستان و همسالان خود تاثیر می‌پذیرند و همین امر در وسوسه کردن آنان برای تعویض و خرید گوشی‌های همراه تاثیر بسیاری گذاشته است.

نقش موثر خانواده در کنترل جواناناز آنجایی که بیشتر جوانان پول تو جیبی خود را از پدر و مادرشان دریافت می‌کنند خانواده می‌تواند فرزندشان را از تبعات گوشی‌های همراه آگاه کند و تا حدودی بر رفتار آنان کنترل و نظارت داشته باشند.

به گفته این جامعه‌شناس خانواده‌ها می‌توانند با کنترل کردن مخارج فرزندان خود تا حدی از این آسیب اجتماعی کم کنند در عوض می‌توانند با پس‌انداز کردن پول برای آینده‌شان برنامه‌ریزی داشته باشند.

عده‌ای از کارشناسان معتقدند ظهور تکنولوژی در هر کشور در وهله اول تبعات منفی بسیاری بر جا خواهد گذاشت و متاسفانه مسئولان امر هنوز نتوانسته‌اند راهکار مفیدی برای رفع و محو آسیب‌های اجتماعی در این بخش پیدا کنند.

اکبر مولایی صاحب یکی از موبایل فروشی‌های شلوغ است؛ وی می‌گوید: اکثر گوشی‌هایی که می‌فروشم قیمت بالایی دارند و مشتری‌هایم جوانان هستند.

یک کارشناس ارشد برنامه‌ریزی آموزشی با مهم عنوان کردن آسیب‌های اجتماعی ناشی از رواج تلفن‌های همراه اظهار می‌کند: دستیابی به پیشرفت، فناوری، توسعه اجتماعی و تبادل اطلاعات در میان افراد گاهی تاثیرات و بازخوردهای منفی روی جوانان می‌گذارد که متاسفانه روز به روز شاهد افزایش آن در جامعه هستیم.

الهه پورمحمدباقر به سودجویی عده‌ای از افراد اشاره و تصریح می‌کند: فناوری در زمان حال با توجه به نیازهای افراد ایجاد شده است و در همه حال توجه به حال افراد را در اولویت قرار می‌دهد، تکنولوژی که در گوشی‌های همراه به کار رفته با توجه به نیازها و خواسته‌‌های جوانان است.

فرهنگ استفاده از تکنولوژی

مدل‌های جدید تلفن همراه با قیمت‌های سر به فلک کشیده خواب را از برخی جوانان گرفته است به نحوی که همه تلاش خود را برای دستیابی به مدل‌های جدید‌تر گوشی به کار می‌گیرند.

گرچه در حال حاضر با شرایط موجود در جامعه عدم استفاده از موبایل تا حدی غیرممکن شده است از این‌رو با این اوصاف و با استقبال زیاد افراد از این فناوری، وظیفه خانواده‌ها و کارشناسان برای آموزش و آگاه کردن جوانان برای استفاده از این وسیله ارتباطی دو چندان شده است. این موضوع در خصوص خانواده ها بسیار با اهمیت تر است.