گفت: عباس آقا با این درآمدت زندگیت می چرخه؟
گفتم: خدا رو شکر، کم وبیش می سازیم. خدا خودش می رسونه.
گفت : حالا ما دیگه غریبه شدیم لو نمی دی!
گفتم: نه یه خورده قناعت می کنم گاهی اوقات هم کار دیگه ایجور بشه انجام می دم، خدا بزرگه نمی ذاره دست خالی بمونم.
گفت: نه. راستشو بگو.
گفتم: هر وقت کم آوردم یه جوری حل شده. خدا رزاقه، می رسونه.
گفت: ای بابا ما نامحرم نیستیم. راستشو بگو دیگه!
گفتم: حقیقتش یه نفر توی بازار هست هر ماه یه مقدار پول برام میاره کمک خرجم باشه.
گفت: آهان. ناقلا دیدی گفتم. حالا شد یه چیزی. حالا فهمیدم چطور سر می کنی.
گفتم
مرد حسابی سه بار گفتم خدا می رسونه باور نکردی یک بار گفتم یکی می رسونه
باور کردی. یعنی خدا به اندازه یه بنده ی خدا پیش تو اعتبار نداره؟