درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

کی اثر می کند اوراد؟

این چنین بر دلم افتاد ... به امّید خدا ...
... غم نخور ... می رسد امداد به امّید خدا
 
چه قدَر عقده در این سینه ی ما جمع شده
عقده ها می شود آزاد به امّید خدا
 
دل ما که به خدا تنگ شده، منتظریم
تا که از ما بکند یاد به امّید خدا
 
با دعای «فرج» و «ندبه» ی او مأنوسیم
کِی اثر می کند «اوراد» به امّید خدا؟
 
باید از گندم بد بوی گنه دور شوم
تا شوم یار قلمداد به امّید خدا
 
گِره از کار گِره خورده ی ما باز شود
فرصتی می شود ایجاد به امّید خدا ...
 
... که به دست پسر فاطمه بوسه بزنیم
یک به یک با همه اولاد به امّید خدا
 
خبر آمدنش را همه جا پخش کنید
می رسد لحظه ی میعاد به امّید خدا
 
منتقم می رسد و روز ظهورش حتماً
می شود فاطمه دلشاد به امّید خدا
 
حرم خاکی خورشید و قمرهای بقیع
عاقبت می شود آباد به امّید خدا
 
مثل مشهد وسط صحن بقیع نصب کنیم ...
... دو سه تا پنجره فولاد به امّید خدا
 
لذتی دارد عجب تا که به ما می گوید:
آفرین! دست مریزاد! .... به امّید خدا ...
 
.... وعده ی بعدی ما «شارع بین الحرمین»
دم بگیریم همه با «لک لبّیک حسین»
 
محمّد فردوسی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد