درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

مهدی(ع)، خزانه دار علم خدا

فکر کنید چند روزیست که برای شما در زندگی خصوصیتان مشکلی پیش آمده و ذهنتان درگیر آن موضوع است. از قضا در همان ایام شما در کلاسی شرکت می کنید و بدون اینکه با استاد در رابطه با مشکلتان صحبت کرده باشید، استاد در اثناء حرف هایش، جواب سوال های ذهنی شما را می دهد و راه حل خوبی هم پیشنهاد می کند؛ حالا شما در این لحظه که فکر کرده اید حتماً استاد ذهن شما را خوانده، چه احساسی دارید؟ آیا از این به بعد به بزرگی این استاد و کلاس هایش معتقد می شوید؟

حالا بیایید کمی سطح فکرمان را از کلاس درس بالاتر ببریم و روزگاری را تصور کنیم که با امامی زندگی می کنیم که خزانه دار علم خداوند(1) و آگاه به غیب زمین و آسمان(2) است. به نظر شما زندگی با مردی که همه ی حاجت های ما را بی آنکه به زبان بیاوریم، می داند و می تواند با گوشه ی چشمی همه را برآورده کند، چه مزه ای دارد؟  

به قول امام صادق(ع)، ائمه(ع) هر گاه و در هر زمینه ای که بخواهند، می دانند.(3)، البته اصلاً دور از عقل نیست که امامی که هر صبح و شام اعمال ما به او عرضه می شود، با تمام نیازهای بندگان هم آشنا باشد.

با نگاهی به داستان های تشرفات به محضر حضرت مهدی(ع)، می توانیم مصادیق جالبی از علم حضرت(ع) به غیب را مشاهده کنیم که باعث تعجب اشخاص ملاقات کننده هم شده است. برای مثال در تشرف عیسی بن مهدی جوهری، که در بیابان دچار مریضی سختی شده بود و در همان حال، بی آنکه کسی بداند، هوس خرما و ماهی کرده بود، از آنجا که حضرت مهدی(ع) از افکار اشخاص با خبرند، توسط خادمشان برایش سفره ای از ماهی و شیر و خرما چیدند و هم چنین در ماجرای تامین نیازهای شیخ حیدر علی که طلبه ای ساده بود و پدرش او را به خاطر سختی های زندگی طلبگی، تحقیر می کرد، نیز می بینیم که امام (ع) از غیب خبر می دهند و به او می فرمایند: فردا صبح، خاکه برای شما می آورم. اعتقاد شما باید بیش از این ها باشد. به پدرتان بگویید، این قدر غرغر نکن، ما بی صاحب نیستیم، سپس ادامه می دهند: روی تاقچه بالای صندوقخانه، یک شمع گچی است که دو سال پیش آن را خریده ای و یادت رفته است. آن را بردار و امشب را سر کن.(اینجا را بخوانید:شما بی صاحب نیستید.)
  پی نوشت:
1.       اصول کافى، ج1، ص 273، روایة2
2.       همان، ص377
3.       همان، ص382 ،روایت1

نظرات 1 + ارسال نظر
لیلی سه‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 06:01 ق.ظ http://asemane-tabdar.blogsky.com/

سلام.
با تشکر از شما برای این مطلب بسیار زیبا.
ان شاالله ک هر چ زودتر ظهور انجام بشه تا همه ی مردم دوران طلایی عمرشون رو با منجی گری حضرت مهدی عجل الله درک کنن ان شاالله
راستی این خاکه ک نوشتین ب چ معناس؟!

خاکه ذغال بوده بوده که زمانی بجهت بارش برف تو اصفهان قیمتی و گران شده بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد