درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

سفیر آفتاب

سلمان پیرمردی را می بیند که گویا از رحلت پیامبر شادمان است. او بالای منبر می رود. این چه کسی بود که تا به حال او را در میان اصحاب ندیده بود و نمی شناخت؟ بعد افراد دیگری به عنوان امیرالمؤمنین با خلیفه ی پیشنهادی بیعت می کنند. سلمان نزد امام علی (علیه السلام)، رفت و به ایشان گزارش داد. حضرت می پرسد، اولین نفر که بیعت کرد، که بود؟ سلمان خصوصیات پیرمرد را می گوید. حضرت می فرماید او ابلیس بوده که بعد از ناامیدی در روز غدیر، امروز خوش حال شده و به انحراف در امت، امیدوار است.

سلمان نا آرام است؛ چطور می شود آرام گرفت، در حالی که حق و حقیقت را کنار زده و باطل را بر کرسی نشانده اند هر جا می رود و به هر کس که می رسد، ناراحتی اش را ابراز می کند و می گوید اگر با علی بیعت می کردید، نعمتهای خداوند، از آسمان زمین بر شما فرو می بارید.
سلمان از خشم به زبان فارسی گفت: «کردید و نکردید...»

***

«سفیر آفتاب» کتاب کوتاه و کوچکی است که ماجرای اولین شیعه ی ایرانی، سلمان فارسی را به طور مفصل بیان و در انتها، به نقش ایرانیان در اسلام و در هنگامه ی ظهور حضرت مهدی (عج)، اشاره می کند. به عبارت دیگر، همانطور که نویسنده ی کتاب، بر جلد کتاب نقش کرده است، محتوای این کتاب، «شیعه ی ایرانی از سلمان فارسی تا نسل سلمان» است.

«مصطفی ورمرزیار» مولف این کتاب، با استفاده از روایات، نقش سلمان فارسی را در وقایع مهمی چون غدیر و سقیفه  به تصویر کشیده است و او را الگوی نمونه ای برای شیعیان ایرانی می داند.

در بخش سوم این کتاب، نقش ایرانیان در پیشرفت علوم اسلامی و در بخش پایانی کتاب، مختصری از نقش ایرانیان در ظهور امام عصر (عج) بیان شده است.
 
نام کتاب: سفیر آفتاب
نشر: شکوفه ی یاس
مولف: مصطفی ورمرزیار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد