درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

بر آستان اجابت

مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری از استادش، مرحوم آیت الله سیّدمحمّد فشارکی نقل می‌کند که به هنگام شیوع وبا در «سامرّاء» ایشان فرمود:من حکم کردم بر زنان و مردان از شیعیان سامرّاء که زیارت عاشورا بخوانند و ثواب آن را هدیه نمایند به روح مطهّر حضرت نرجس خاتون، والده ماجده حضرت حجّت(ع) و او را در نزد فرزندش شفیع قرار دهند تا ایشان نیز در نزد خداوند شفاعت نمایند و من ضامن می‌شوم که هرکس این عمل را انجام دهد، مبتلا به بیماری وبا نشود. همه شیعیان به این حکم عمل کردند و هیچ کس مبتلا به وبا نشد.


بر آستان اجابت

 

••• مطمئن‌ترین و نزدیک‌ترین راه برای اجابت دعا
همه امامان، کشتی نجاتند؛ لیکن کشتی امام حسین(ع) سریع‌تر است.
همه ائمّه(ع) مشعل هدایتند؛ ولی مشعل اباعبدالله الحسین(ع) پرفروغ‌تر است. همه اولیای الهی درهای رحمت پروردگارند؛ امّا درِ رحمت امام حسین(ع) فراخ‌تر است.
همه شهیدان راه حقّ شفابخشند؛ لیکن شفابخشیِ امام حسین(ع) گسترده‌تر است.
همه پیشوایان الهی اعجازگرند؛ ولی معجزات امام حسین(ع) همگانی‌تر است.
امام حسین(ع) هرچه داشت، در طبق اخلاص نهاد و همه را یک‌جا، در راه خدا داد.
خدا نیز به او پاداشی فراخور خداوندی‌اش عطا فرمود: شفا در تربت او، استجابت دعا تحت قبّه او و دوای هر دردی را در گروی یک نگاه او قرار داد.
یکی از وسایل مهم و مجرّب برای توسّل به حضرت سیّدالشّهداء(ع)، «زیارت عاشورا» است.
زیارت عاشورا و مداومت بر آن، بسیار سهل و آسان است. هر کسی در هر مکان و در هر زمانی می‌تواند با دلی پاک و نیّتی صادق به درگاه او روی آورد و این زیارت را طبق دستور امام(ع) بخواند و مشکلش را حل شده بیابد.
چقدر فراوانند کسانی که اولاددار نمی‌شدند، با زیارت عاشورا صاحب اولاد شدند! به بیماری سخت و کمرشکنی چون سرطان مبتلا بودند، از برکت زیارت عاشورا بهبودی یافتند! سرپناهی نداشتند و در پرتوی زیارت عاشورا صاحب خانه و کاشانه شدند!
وه چقدر بسیارند کسانی که یک عمر از درد هجران سوختند، با زیارت عاشورا به کعبه مقصود و قبله موعود رسیدند!

 

••• آثار معجزه‌آسای زیارت عاشورا
آثار معجزه‌آسای زیارت عاشورا در این صفحات نمی‌گنجد؛ ولی به حکمِ
آب دریا را اگر نتوان کشیـد
به قدر تشنگی باید چشید
به نمی از یمِ بیکران آن اشاره می‌کنیم:
1. مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری از استادش، مرحوم آیت الله سیّدمحمّد فشارکی نقل می‌کند که به هنگام شیوع وبا در «سامرّاء» ایشان فرمود:
من حکم کردم بر زنان و مردان از شیعیان سامرّاء که زیارت عاشورا بخوانند و ثواب آن را هدیه نمایند به روح مطهّر حضرت نرجس خاتون، والده ماجده حضرت حجّت(ع) و او را در نزد فرزندش شفیع قرار دهند تا ایشان نیز در نزد خداوند شفاعت نمایند و من ضامن می‌شوم که هرکس این عمل را انجام دهد، مبتلا به بیماری وبا نشود.
همه شیعیان به این حکم عمل کردند و هیچ کس مبتلا به وبا نشد.
این مطلب به قدری روشن بود که سنّی‌ها از روی شرمساری، مرده‌های خود را شبانه دفن می‌کردند و به «حرم مطهّر عسکریّین(ع)» می‌آمدند و می‌گفتند:
ما به شما درود می‌فرستیم؛ آن‌گونه که شیعیان می‌فرستند.1
2. در عهد زعامت مرحوم آیت الله حاج سیّدمحمّد حجّت کوه‌کمری، قحطی و گرانی سختی پدید آمد. آن مرحوم به چهل نفر از طلّاب مهذّب و متدیّن  دستور داد که به «مسجد جمکران» مشرّف شوند و در پشت‌بام مسجد به صورت دسته‌جمعی، زیارت عاشورا را با صد سلام و صد لعن و «دعای علقمه» را بخوانند. آنگاه به حضرت موسی‌بن جعفر(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت علی‌اصغر(ع) متوسّل شوند، رفع گرانی و نزول باران را از خداوند بخواهند.
چهل تن از طلبه فاضل و متدیّن به امر مرجعیّت اعلای تشیّع به میعادگاه عاشقان شرفیاب شدند؛ زیارت عاشورا را طبق دستور آن مرجع آگاه انجام دادند و مسجد جمکران را به قصد «قم» ترک کردند. هنوز به دِه «جمکران» نرسیده بودند که بارانِ رحمت سیل‌آسا فرو ریخت و طلّاب، ناچار شدند که لباس‌های خود را در آورند، کفش‌های خود را به دست بگیرند و از میان سیلاب‌ها عبور کنند.2
3. داستان همسرِ صالحه استاد اشرف حدّاد را همه شنیده‌اند که به زیارت عاشورا مداومت داشت. در شب اوّل رحتلش، سه بار امام حسین(ع) به دیدارش تشریف‌فرما شدند و در بار سوم، امر فرمودند که عذاب را از اهل آن قبرستان بردارند.3
4. سیّد احمد رشتی هنگامی که از قافله عقب ماند و از زندگی دست شست، توسّل فراوان نمود. سرانجام به محضر کعبه دل‌ها تشرّف یافت. حجّت خدا بعد از فرمان نماز شب و «جامعه کبیره» فرمود:
«شما چرا عاشورا نمی‌خوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا.»4
5. مرحوم میرزا ابراهیم محلّاتی، عموی محروم آیت‌الله حاج شیخ بهاءالدّین محلّاتی، در شب 24 صفر 1336 ه‍ .ق. در «شیراز» رحلت کرد. در همان شب مرحوم شیخ مشکور در «نجف اشرف» حضرت عزرائیل(ع) را در رؤیا دید و از او پرسید: از کجا تشریف می‌آورید؟ فرمود: از شیراز، از قبض روح میرزا ابراهیم محلّاتی می‌آیم.
از وضع آن مرحوم در عالم برزخ پرسید؛ فرمود: در بهترین حالت است. خداوند هزار فرشته موکّل فرموده که از او اطاعت کنند.
پرسید: از کجا ایشان به این مقام رسیده‌اند؟ فرمود: او سی سال تمام بر زیارت عاشورا مداومت داشت.
شیخ مشکور خوابش را برای میرزا محمّدتقی شیرازی نقل کرد. او به شدّت گریه نمود. گفت: خواب است. فرمود: بلی؛ ولیکن خوابِ شیخ مشکور است.
فردای آن روز، تلگرافی از شیراز رسید و صادقه بودن رؤیای شیخ مشکور بر همگان ثابت شد.5
6. مرحوم شیخ صدرا بادکوبه‌ای که بر زیارت عاشورا مداومت داشت، در 11 شعبان 1392ه‍ ‌.ق. درگذشت. پس از بیست و سه سال هنگامی‌که قبر شریفش در موقع تخریب «وادی السّلام» توسط رژیم عفلقی شکافته شد، پیکر پاکش، تر و تازه پدیدار گردید.6
7. مرحوم حاج شیخ حسن فرید که داستان سامرّاء را از مرحوم حائری شنیده بود، به گرفتاری سختی مبتلا می‌شود. از روز اوّل محرّم شروع به خواندن زیارت عاشورا می‌کند. روز هشتم از برکت آن زیارت، به صورت خارق العادّه‌ای مشکلش حل می‌شود.7
8. بانویی که تا بیست سال بعد از ازدواج، اولاددار نمی‌شد، با مداومت بر زیارت عاشورا ـ به مدّت چهل روز ـ صاحب فرزند شد.8
9. مرحوم آقا نجفی اصفهانی می‌نویسد:
دو چلّه زیارت عاشورا جهت مطالب مشروع خواندم و نتیجه گرفتم.9
10. مرحوم حاج شیخ عبدالنّبی عراقی که کتاب ارزشمندی در کیفیت مداومت بر زیارت عاشورا نوشته، انگیزه نگارش این کتاب را برآورده شدن حاجتی به برکت زیارت عاشورا معرفی می‌کند که به نظر ایشان محال عادی بوده است.
در شیوه‌ای که ایشان بیان فرموده، سه روز روزه گرفته می‌شود، روز سوم غسل زیارت کرده، به صحرا رفته، به خواندن زیارت عاشورا پرداخته می‌شود.10

••• کیفیّت ختم زیارت عاشورا
امّا بهترین کیفیّت زیارت عاشورا بر اساس روایتی که شیخ طوسی(ره) در «مصباح المتهجّد» و ابن قولویه در «کامل الزّیارات» از امام‌صادق(ع) نقل کرده‌اند، به قرار زیر است:
1. غسل زیارت کردن در اوّل روز؛
2. رفتن به صحرا یا محلّی مرتفع؛
3. اشاره کردن به سوی «کربلا»؛
4. لعن فراوان بر قاتلان امام حسین(ع) نمودن؛
5. تکبیر گفتن؛
6. زیارت «امین‌الله» یا زیارت ششم امیرالمؤمنین(ع) را خواندن؛
7. دو رکعت نماز زیارت به جای آوردن؛11
8. زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام خواندن؛
9. دو رکعت نماز زیارت به جای آوردن؛
10. دعای علقمه خواندن.
امام صادق(ع) تضمین کرده است که هر کس این زیارت را به این کیفیّت بخواند، زیارتش قبول، سعی‌اش مشکور، دعایش مستجاب، حاجتش روا و سلامش به محضر سیّدالشّهداء(ع) واصل گردد. آنگاه پس از آنکه پاداش زیارت عاشورا را هزار هزار حج، هزار هزار عمره و هزار هزار جهاد در محضر رسول خدا(ص) بیان می‌کنند، می‌فرمایند:
«اگر بتوانی در همه عمر، همه روزه این زیارت را بخوانی، انجام بده، که همه این پاداش‌ها از آنِ تو خواهد بود.»
و در پایان می‌فرمایند: «هرگاه تو را حاجتی پیش آید، این زیارت را با این دعا بخوان و به این وسیله به سوی خدا توجّه کن که البتّه حاجتت برآورده می‌شود و بی‌گمان خداوند خلف وعده‌ نمی‌کند.»12
با توجّه به نکات یاد شده، بر همه ما لازم است که مشکلات خود را با توسّل به ائمّه اطهار(ع) و به خصوص از رهگذرِ مداومت بر زیارت عاشورا حل کنیم و از فیوضات بیکران این زیارت غفلت نکنیم.

••• راه آســـان
صحیح‌ترین، معتبرترین، کامل‌ترین و جامع‌ترین کیفیّت ختم زیارت عاشورا همان است که از مصباح المتهجّد شیخ طوسی(ره) نقل کردیم؛ امّا برای کسانی که می‌خواهند همه روزه توفیق ختم زیارت عاشورا پیدا کنند، ولی زمان آنها برای چنین کاری کفاف نمی‌دهد، راه آسانی هست که صاحب کتاب «الصّدف المشحون» با سلسله اسنادش از امام هادی(ع) روایت کرده است. بر اساس این نقل، می‌توان جمله لعن را یک‌بار خوانده، فقط جمله «اللّهمّ العنهم جمیعاً» را صد بار گفت.
همچنین جمله سلام را یک بار خوانده، فقط جمله «السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى أَوْلَادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَیْن‏» را صد بار گفت.13
آیت الله شبستری نیز این متن را از شیخ طوسی(ره) نقل کرده و شرح داده که صاحب «الذّریعه» نیز به آن اشاره نموده است.14

••• آداب ختـــم
همه ختومات از جمله ختم زیارت عاشورا آدابی دارند که رعایت آنها شایسته است:
1. با وضو باشد؛
2. رو به قبله باشد؛
3. با توجّه کامل انجام پذیرد؛
4. به قصد قربت باشد؛
5. به دور از هر گونه ریا و تظاهر انجام پذیرد؛
6. در صورت امکان در اماکن مقدّسه و مشاهد مشرّفه انجام شود؛
7. در صورت امکان، در ساعت معیّن انجام شود؛
8. در صورت امکان، در مکان معیّن انجام پذیرد؛
9. بدون تکلّم در وسط باشد؛
10. با تن پاک، جامه نظیف، به دور از لقمه شبهه‌ناک باشد.
در مورد ختم زیارت عاشورا، علاوه بر آداب یاد شده، رعایت چند نکته دیگر مناسب است:
1. غسل زیارت کرده باشد؛
2. رو به سوی کربلا باشد؛
3. در صحرا، پشت بام، جای مرتفع، زیر آسمان باشد؛
4. متن زیارت را با صد لعن، صد سلام و سجده انجام دهد؛
5. قبلاً زیارت امین الله یا زیارت ششم امیرمؤمنان(ع) را بخواند؛
6. دو رکعت نماز زیارت به جا آورد؛
7. دعای علقمه را بخواند؛
8. بر قاتلان امام حسین(ع) لعنت فراوان کند؛
9. آن را به نیّت تعجیل در امر فرج انجام دهد؛
10. برای تعجیل در امر فرج دعا کند و حدّاقل بگوید:

«اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَیْنِ اشْفِ صَدْرَ الْحُسَیْنِ وَ اطْلُبْ بِثَارِهِ اللَّهُمَّ انْتَقِمْ مِمَّنْ قَتَلَهُ وَ أَعَانَ عَلَیْه‏»15


پی‌نوشت‌ها:
1. این داستان به خطّ مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری در نزد نگارنده موجود است.
2. این داستان را به نقل از شاهدان عینی در کتاب «کریمه اهل بیت»، ص 481 آوردیم.
3. این واقعه را صاحب «شفاء الصّدور» در ج 1، ص 126 با سند معتبر نقل کرده است.
4. این تشرّف و این فرمان را مرحوم نوری در نجم الثّاقب، ص 342 بدون واسطه از سیّد احمد رشتی نقل کرده است.
5. شرح حال آن فقید سعید در کتاب «مردی بزرگ از خطّه فارس» به تفصیل آمده و این داستان در منابع فراوان، از جمله «داستان‌های شگفت»، ص 344 آمده است.
6. مشروح این داستان را در کتاب «اجساد جاویدان»، ص 355 آوردیم.
7. داستان‌های شگفت، ص 458.
8. زیارت عاشورا و آثار شگفت، ص 32.
9. سیاحت شرق، ص 380.
10. نگارنده گوید: شیخ طوسی سه روز روزه را در زیارت وارث نقل فرموده است. [مصباح المتهجّد، ص 717].
11. شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص 781.
12. شیروانی، الصّدف المشحون، ص 199.
13. شبستری، اللّؤلؤ النضید، ص 140.
14. آقا بزرگ طهرانی، الذّریعه، ج 15، ص 29.
15. کفعمی، البلد الأمین، ص 280

 

ولادتی که جهان را تکان داد ...

زمانی که پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) متولد شدند، در دنیا اتفاقاتی افتاد که نشان از بزرگی و عدالت گستری و حقانیت حضرت محمد مصطفی (ص) بود. به طوری که برخی نشانه های کفر و ظلم و ساحری و جادوگری، در آن روز شکستند و برای مدتی ناتوان شدند. این وقایع را در حدیثی که از حضرت اباعبدالله جعفر صادق(علیه السلام) نقل شده است می خوانیم:

وقتی رسول خدا (ص) متولّد شد شیطان (از رفتن به) آسمانهای هفتگانه ممنوع شد؛ و شیاطین به واسطه ستارگان رانده شدند...

سپس فرمودند:

«صبح آن روزی که پیغمبر به دنیا آمده بود، بت ها، در حالی که همگی با صورت به زمین افتاده بودند، وارد صبح شدند؛ و در آن شب ایوان کسری لرزید و چهارده کنگره اش افتاد، و آتش های (آتشکده های فارس) که از هزار سال پیش از آن خاموش نشده بود، خاموش شد.»

سپس فرمودند:

«و طاق کسری از میان شکست، و در آن شب، نوری از طرف حجاز انتشار یافت، بعد درخشید تا به مشرق رسید...

و علم کاهنان گرفته شد و جادوی جادوگران نابود شد و هیچ شیطانی (از آنها که رفیق کاهنین بودند) در عرب باقی نمانده مگر این که از (رفتن نزد) رفیقش ممنوع شد.»

آنگاه فرمودند: «آمنه فرمود: به خدا قسم! فرزندم به دنیا آمد... سر به طرف آسمان بلند کرد و به آسمان نظر انداخت. سپس از او نوری بیرون آمد که همه چیز برای او روشن شد؛ در آن پرتو از گوینده ای شنیدم که می گفت، «تو سرور و آقای مردمان را به دنیا آوردی، او را محمّد نام گذار.»

 

محمد بن احسن الحرالعاملی - اثبات الهداة، ترجمه احمد جنتی، ج1، ص 533

مبارک ترین مولود اسلام

«علی بن اسباط» (1) با ورود محمّد بن علی(علیه السلام) تمام قد از جا برخاست و به چهره ی جوان او لبخند زد. در  خاطرش بود که این چهره را آخرین بار زمانی دیده بود که در آغوش علی بن موسی(ع)، بیدار و هشیار به اطرافش نگاه می کرد. آنگاه به یاد آورد که وقتی از امام رضا (ع) پرسیده بودند: «این همان مولود مبارک است که پس از شما امامت از آن اوست؟» امام پاسخ داده بود: «آرى، همان مولود مبارک است که در اسلام با برکت ‏تر از او زاده نشده است‏.» (2)

علی بن اسباط، خیره خیره ابن الرّضا(ع) را نگریست. چشمانش را از موهای حلقه حلقه و پر پیچ تیره ی امام به صورت نمکین و گندمگون او دوخت و شباهتش به امام رضا(ع) در ذهنش مجسّم شد. (3) قامت متوسّط و معتدل او را از نظر گذراند تا بتواند شرح دقیقی از امام شیعیان به شیعیان مصر برساند.

نگاه خیره خیره و طولانی علی(ع) با سخن امام جواد به پایان رسید: «اى على! همانطور که خداوند دربارة نبوّت، احتجاج و استدلال نموده است، در مورد امامت نیز استدلال کرده است. خداوند مى‏فرماید: وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا؛ و به او در کودکی حکمت بخشیدیم.» (4) و همچنین مى ‏فرماید: «زمانی که به سنّ رشد رسید» (5) و زمانی که به بلوغ چهل سالگی رسید [به او حکمت عطا کردیم» (6). پس فرقى نمى ‏کند؛ ممکن است که خداوند به یکى در کودکى حکمت عطا کند و به دیگرى در چهل سالگى.» (7)
 
پی نوشت:
1.       علی بن اسباط از موثق ترین راویان حدیث است که محضر چهار امام از امام صادق(ع) تا امام جواد(ع) را درک کرده است. او ابتدا فطحی مذهب (معتقد به امامت اسماعیل افطح (فرزند امام صادق(ع)) بود؛ ولی در انتهای عمر با مذهب جعفری از دنیا رفت. (رجال کشّی، مؤسسة النشر الاسلامی التابعه لجامعة المدرسین بقم المشرفه‏، ص 252.)
2.        مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، زندگانى حضرت جواد و عسکریین علیهم السلام ( ترجمه جلد 50 بحار الأنوار) - تهران، اسلامیه، چاپ: دوم، 1364، ص8؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور 3/5.
3.       عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 242؛ به نقل از کتاب  «اعجوبه اهل البیت شرحى جامع از زندگى امام جواد علیه السلام»،
4.       مریم: 12.
5.       یوسف: 22.
6.       احقاف: 15.
7.       قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، جلوه‏هاى اعجاز معصومین علیهم السلام - ایران ؛ قم، دفتر انتشارات اسلامى‏، چاپ: دوم، 1378، ص 309

فدک، نمادی از حقانیت و مظلومیت اهل بیت(علیهم السلام)

در بخشی از زیارت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در روز غدیر می خوانیم:
"....موضوع شگفت انگیزتر و مصیبت هولناک تر، پس از انکار حق تو، غصب فدک از صدیقه طاهره، حضرت زهرا(سلام الله علیها)، سرور زنان است؛ پس از آن که گواهی تو و دو بزرگوار از نسل تو و عترت مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) را رد کردند؛ در حالی که خدای متعال درجه شما را بالا برد و منزلت شما را بر امت برتری داد و فضیلت شما را آشکار کرد و از آلودگی زدود و پاک و پاکیزه نمود..."
فتح خیبر و فدک
در سال هفتم هجرت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) سپاه اسلام موفق شدند طی فتوحات خود، قلعه خیبر را که در دژهای استوار یهودیان بود، فتح کنند.  دلاوری های امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در این فتوحات مشهور است. همین که خیبر فتح شد و یهودبان  در برابر اسلام و مسلمانان تسلیم شدند،  خبر سقوط خیبر با آن عظمت به یهودیان فدک که از ساکنان قلعه ها و مزارع آن خطه بودند، رسید؛ برای همین رعب و وحشتی در دل آن ها افتاد و پیش از آن که سپاه اسلام راهی فدک شود، نمایندگانی نزد پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرستادند و اراضی و باغ های فدک را به پیامبر اسلام(ص) مصالحه کردند. همان طور که قبلا گفتیم یهودیان فدک، به لحاظ سیاسی و اجتماعی تابع خیبریان بوده اند.(1)

واگذاری فدک به حضرت زهرا(سلام الله علیها)
چنان که در روایات بی شماری آمده است، رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان حیات خود، فدک را به حضرت زهرا(سلام الله علیها) واگذار کردند و این سه سال قبل از رحلت پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بود؛ یعنی همان ایامی که فدک به تصرف آن حضرت(ص) درآمد.

امام محمد باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:
"همین که آیه کریمه به پیامبر دستور داد که حق ذوی القربی؛ یعنی خویشاوندان پیامبر، مسکین و ابن سبیل را بدهد،آن حضرت، فدک را به فاطمه داد و سه سال قبل از وفات حضرت، در دست فاطمه(س) بود."(2)

ابوبکر و مصادره فدکپس از ماجرای سقیفه و تصاحب خلافت، نخستین اقدام خلیفه این بود که فدک را از تصرف حضرت زهرا(سلام الله علیها) خارج کرد. از این رو دستور داد وکیل حضرت(س) را از فدک اخراج کنند و آن را به بیت المال بدهند. چون این اقدام غاصبانه ابوبکر بدون هیچ گونه دلیل شرعی و قانونی بود، برای اثبات  و توجیه غصب فدک، به جعل احادیث دست زد تا بتواند خلافت و حکومت نامشروع و غاصبانه خود را ثابت کند.

نکته جالب توجه آن است که ابوبکر، برای مالکیت فدک از حضرت زهرا(سلام الله علیها) شاهد خواستند. با وجود این، هنگامی که ابوبکر شاهد خواست، حضرت زهرا(سلام الله علیها)، حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)، حسنین(علیهم السلام) و ام ایمن را به گواهی فراخواند؛ اما خلیفه شهادت این بزرگواران را رد کرد که این بزرگ ترین اهانت به ساحت مقدس آل الله بود که"قرآن" به طهارت و صدق و عصمتشان گواهی داده و آیه تطهیر در شأن ایشان نازل شده است و همه راویان، اعم از شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که آیه تطهیر جز برای این خاندان نازل نشده و به همین خاطر است که در زیارت غدیر حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) این اقدام، مصیبتی بزرگ تر از غصب خلافت خوانده شده است؛ زیرا اکر غصب خلافت بک ظلم آشکار بوده؛ اما رد شهادت صدیقه امت، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و صدیق اکبر، حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) و دو سبط پیامبر(علیهم السلام) از بعد معنوی خسارتی بود جبران ناپذیر، اهانتی آشکار، پشت سر انداختن آیه تطهیر؛ نادیده گرفتن مقامات و فضایلی که رسول گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) برای حضرت علی(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) و حسنین(علیهم السلام) گفته بود و دوست و دشمن و خود لیهم السلام) گفته بود و دوست و دشمن و خود ابوبکر بدان گواهی داده اند.
 
غصب فدک، یک ماجرای صرفا سیاسی و برای خلافت ابوبکر و عمر بود و قصدی جز خانه نشین شدن حجت خدا، امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) نداشتند. آن ها میخواستند دست اهل بیت(ع) را از مال دنیا خالی کنند تا پشتوانه حرکتی برای مقابله با غاصبان نداشته باشند و زمینه را برای بازپس گیری خلافت از دست غاصبان، نداشته باشند.
 
دفاع حضرت زهرا(س) و شکایت به جمع
پس از آن که ابوبکر به استناد احادیث به تصرف فدک اقدام کرد، حضرت با جمعی از زنان بنی هاشم راهی مسجد شدند و در حالی که ابوبکر با جمعی از مهاجرین و انصار در آن جا حضور داشتند؛ حضرت زهرا(س) ناله ای سردادند و همه اهالی مسجد به گریه افتادند و پس از سکوت حاضرین، خطبه خود را شروع کردند و از نعمت رسالت رسول خدا(ص) و فلسفه احکام سخن گفتند. مردم را از خطر رجعت جاهلیت آگاه کردند و در فرازهایی از خطبه خود، مسأله میراث خود از رسول خدا(ص) را عنوان کردند و محرومیت از ارث پدر را حکم جاهلیت خواند و مردم را برای سکوتشان در برابر این جریان نکوهش کردند.


 
 
پی نوشت
1. معجم البلدان، ماده فدک.
2. مجمع البکافیان، اصول کافی، ج 1، ص 443.
 منبع: بدانید من فاطمه هستم، تالیف و تدوین واحد پژوهش مؤسسه فرهنگی موعود عصر(ع)، نشر موعود عصر(ع)، گفتار نهم، فدک، نمادی از حقانیت و مظلومیت اهل بیت(علیه السلام)، صص 251 به بعد.
 

فدک از آغاز تا به حال

ماجرای تاریخی فدک از جمله مسائلی است که هم زمان با رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و از روزهای نخستین تاریخ اسلام تاکنون مطرح بوده است؛ مسئله ای فراموش نشدنی است و باید آن را یکی از دردناک ترین فرازهای تاریخ برشمرد. هر چند طرح این مسئله، مانند بسیاری از مسائل تاریخی دیگر، با آثار عملی همراه نیست و در حال حاضر، سرزمین فدک در"صحرای حجاز" و در دل بیابان ها، حره ها، سنگ های سوخته و پاره ای نخلستان های اطراف" مدینه طیبه" گمنام افتاده و کسی در مالکیت آن، دعوا و مرافعه ای ندارد؛ اما لازم دیدیم این نماد"حقاقیت و مظلومیت اهل بیت(علیهم السلام)" را معرفی کنیم.
موقعیت جغرافیایی و سابقه فدک
فدک از جمله روستاهای"حجاز" و حوالی"خیبر" است که با"مدینه طیبه" دو یا سه روز فاصله دارد که به مقیاس حال، به 130 کیلومتر می رسد. سرزمینی آباد و پر آب که از نخلستان ها و محصولات فراوانی برخوردار بود. بیشتر مردم این سرزمین به کشاورزی و کارهای دستی مشغول بودند و شهرت خرما و بافته های فدک  در کتب تاریخی ذکر شده است.
فدک با پیشینه تاریخی، منزلگاه طایفه"بنو مُره" از قبیله بزرگ و مشهور عرب، به اسم"غطفان" است.

فدک با خیبر ده کیلومتر فاصله دارد و به لحاظ این که خیبر مرکز عمده یهودیان بوده، مردم آن از نظر اجتماعی و مذهبی تابع یهودیان خیبر بودند. قلعه مشهور قدیمی فدک به"الشمروخ" شهرت داشته که در حقیقت حصن و قلعه فدک بوده است.

در قرن سوم هجری قمری، این روستا مسیر و منزلگاه مسافران"مدینه" بوده که در حال حاضر این موقعیت خود را از دست داده است.

موقعیت کنونی فدک  این منطقه امروزه به"الحائط" مشهور است که تابع" امارت حائل" است و دقیقا در مرز شرقی خیبر دارای موقعیت مشخصی است. تا پایان سال 1975 میلادی، این منطقه شامل 21 روستا و دارای 11000 نفر جمعیت بوده و سکنه الحائط بیش از 1400 نفر نبوده است. فدکی که پوشیده از نخلستان ها و پرآب ترین چاه ها است در کنار گرم ترین و خشک ترین سرزمین است.
فدک یا همان حائط بی هیچ نشانی از تاریخ لا به لای همان نخلستان ها مظلومانه گم شده است و امروزه در بین مردم آن جا از جایگاهی برخوردار نیست....

مشخصات فدک و نخل های آن در خصوص حجم درآمد کشاورزی و نخلستان های فدک، پس از آن که در تصرف رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) قرار گرفت، گزارش هایی به ثبت رسیده است. برخی می گویند، نخلستان هایش در قرن ششم هجری قمری، معادل نخلستان های"کوفه" بوده است.(1)

ابن ابی الحدید می نویسد: "وقتی عمر بر نیمی از فدک با یهودیان مصالحه کرد، از مال عراق پنجاه هزار درهم به آنان داد."(2)

از اینجا می توان علت واگذاری این سرزمین پر حاصل را به حضرت زهرا(سلام الله علیها) از طرف رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و به امر پروردگار پی برد. بدیهی است که با زندگی زاهدانه ای که ، اهل بیت(علیهم السلام) داشتند، آنان را برای معیشت شخصی به این مبلغ نیازی نبوده و حکمت دیگری در این امر مهم باید باشد که شاید بتوان گفت، هدف از این واگذاری، داشتن بنیه مالی و توان اقتصادی جهت اداره حکومت اسلامی بوده است که باید در خاندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مستقر می شد که عاملان سقیفه به ناحق و با غصب حق امام  آن را برای خلافت خود می خواستند.
لعن الله علی القوم الظالمین

پی نوشت:
1. صدر، محمد باقر، فدک در تاریخ، ص 27.
2. شرح نهج البلاغه، ج 4، ص 108.
منبع: بدانید من فاطمه هستم، تالیف و تدوین واحد پژوهش مؤسسه فرهنگی موعود عصر(ع)، نشر موعود عصر(ع)، گفتار نهم، فدک، نمادی از حقانیت و مظلومیت اهل بیت(علیه السلام)، صص 251 به بعد.