درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

درانتظارمنجی

درانتظارباران نیست آنکه بذری نکاشته

یاران امام زمان (عج): زنان شایسته

زن که به  عاطفی و پر مهر  است می تواند مسئولیت های بزرگی را بر دوش کشد و اثری از خود بر جای گذارد که مردانی بزرگ از انجام دادنش عاجز باشند. زنانی که  شاید نامشان در صفحه های تاریخ گم شده باشد و یا در شناخت و شناسانده شدن آن ها کوتاهی ها و جفاها شده باشد. از زنان بزرگواری مانند آسیه(سلام الله علیها)،  حضرت مریم(س)، هاجر(س) می توان نام برد که تأثیرگذارترین زنان تاریخ قبل اسلام بودند. بزرگوارانی هم چون حضرت خدیجه(س)، حضرت زهرا(س)، حضرت زینب(س)، دختران امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) و امام حسین(ع) و حضرت معصومه(س)  که بخشی از زنده نگه داشتن نام امامت و ولایت مرهون آن هاست. این وظیفه مهم نمی تواند بر زمین بماند و بعد از گذشت سال ها از تاریخ هزار و اندی اسلام در آخر الزمان هم زنانی هستند که به تأسی از الگوهایشان، در گرد آقایشان جمع می شوند و به اذن خداوند، امام زمانمان مهدی موعود(عج) را یاری می رسانند.

امام محمد باقر(علیه السلام) می فرمایند:
"به خدا سوگند که سیصد و ده و اندی نفر می آیند که در میان آن ها پنجاه زن هست و در مکه گرد می آیند."(1)

***


یاران امام زمان(عج)، مجموعه یادداشت هایی است که به ویژگی های یاران آن امام(ع) می پردازد
کلید واژه: ویژگی یاران امام زمان(ع)، یاران امام زمان(ع)، 313 یار امام زمان(ع)، روایات مهدوی، احادیث مهدوی، وقایع آخر الزمان، منجی آخرالزمان، مهدویت
 
پی نوشت
1. بحار الانوار، ج 52، ص 223. . الزام الناصب، ص 176. 

تابوت کودکی هایش

 

 

جنازه پسرشان را که آورده بودند چیزی جز دو سه کیلو استخوان نبود. پدر سرش را بالا گرفت و گفت:
"حاج خانوم جان، غصه نخوری ها! دقیقا وزن همون روز هاییِ که خدا بمون هدیه دادش."


شباهت های ظهور و قیامت: نزدیک بودن

«همانا آن ها آن را دور می بینند و ما نزدیک می بینیم.»
فراز پایانی و حسن ختام دعای عهد بیان کننده ی اعتقاد ما به نزدیک بودن ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه  الشریف) است. همچنان که همین مسئله با همین ادبیات در قرآن کریم هم مورد تأکید و تأیید قرار گرفته است.

خداوند در سوره معارج فرموده است: «إنَّهم یَرونهُ بعیداً و نراهُ قریباً: آنان آن روز را بعید و دور می‌دانند و‏ ما آن را ممکن و نزدیک می‌دانیم(1).»

گذشته از این آیه حتماً تا به حال بارها این شعار مسلمانان را شنیده اید: «نصرُ مِنَ الله و فتحٌ قریب». این شعار بخشی از آیه ی 31 سوره صف است: «و نعمت دیگری که دوست دارید به شما خواهد رسید و آن یاری از سوی خداوند و پیروزی نزدیک است.»

علی بن ابراهیم قمی در تفسیر خود، ذیل این آیه گفته است: «یعنی فی الدّنیا بفتحِ القائم (علیه‌السلام): مقصود پیروزی در این دنیا به سبب فتح و پیروزی حضرت قائم [است](2).»

قیامت نزدیک است
در مقالات قبلی به این موضوع پرداختیم که زمان دقیق برپایی قیامت از اسرار الهی است و فقط در حیطه ی علم الهی می گنجد، اما این موضوع باعث نمی شود که آیات قرآن و روایات معصومین (ع) در مورد زمان آن، صحبتی نکرده باشند.

چنانچه خداوند در قرآن صراحتاً بیان می کند که زمان برپایی قیامت نزدیک است: «اقْترَبَتِ الساعَهُ...: قیامت بسیار نزدیک شد..(3).»

مفسران در مورد آیات مرتبط با نزدیکی ظهور معتقدند هر حادثه‌ای که وقوع آن حتمی باشد نزدیک تلقی می‌شود به خصوص که بعد از پیامبر اکرم (ص) هیچ پیغمبری نخواهد بود و آن حضرت را پیامبر آخر الزمان می‌خوانند که دوران رسالتش به قیامت پیوسته است(4).

علامه طباطبایی در مورد آیات 6 و7 سوره معارج که در قسمت اول تأویل مهدوی آن را آوردیم، گفته اند که منظور آیه این است که کافران عذاب قیامت را دور می بینند و خداوند نزدیک(5).

 

پی نوشت:
1.       آیه 6و7؛
2.       سیمای حضرت مهدی(ع) در قرآن، 111-113؛
3.       سوره قیامت، آیه1؛
4.       مقاله شباهت های ظهور و قیامت1، سید مهدی حائری قزوینی، http://noorportal.net/180/182/200/1002.aspx؛
5.       تفسیر المیزان، ج20، ص؟

میلاد حوراء

شب معراج بود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به آسمان چهارم بردند، جبرئیل اذان می گفت و میکائیل اقامه. پس به پیامبر (ص) گفتند: حرکت کن.
حضرت (ص) لحظه ای درنگ کردند و فرمودند: اى جبرئیل! من جلو بیفتم در حالى که تو در حضور من هستى؟؛ او پاسخ داد: بلى، خداوند عزوجل پیامبران مرسلش را بر ملائکه ى مقربینش برتری داده است.منبع:  khamenei.ir
 
رسول خدا (ص) راه افتادند و براى اهل آسمان چهارم نماز خواندند.  پس ایشان سمت راستشان را نگاه کردند و ابراهیم (ع) را در باغى از باغهاى بهشت دیدند که گروهى از فرشتگان در آن جمع بودند.

بعد هم رفتن به سوی آسمان پنجم و ششم. در آنجا ندایی آمد: ای محمد! پدرت ابراهیم پدر نیکویى است و برادرت على برادر نیکویى است.
حالا به موعد دیگری رسیده بودند و جبرئیل دستان رسول خدا (ص) را گرفت و وارد بهشت شدند. رسیدند به درختی از نور که در پاى آن درخت دو فرشته به زینت و زیور آراسته بودند.
حضرت (ص) فرمودند: حبیبم جبرئیل! این درخت براى کیست؟
او گفت: براى برادرت على بن ابى طالب (علیه السلام) و این دو فرشته براى او زینت و زیور کرده اند.
پس پیامبر خدا (ص) جلو رفتند و رطبى از کره نرم تر و از مشک خوشبوتر و از عسل شیرین تر برداشتند و خوردند و آن خرما در صلب ایشان نطفه ای ایجاد شد. (1)

***
 
زنان قریش و بنی هاشم، حضرت خدیجه (س) را برای وضع حملش کمک نکردند و خدیجه (س) ناراحت و غمگین بود که ناگهان چهار خانم گندم گون و بلند قد که گویى از زنان بنى هاشمند، داخل شدند. حضرت خدیجه (س) که این ها را دید، ترسید(2)

یکى از آنان گفت: اى خدیجه!، غمگین مباش، ما از جانب پروردگارت به سوى تو آمده ایم و خواهران تو هستیم.
یکی یکی جلو آمدند و خود را معرفی کردند: من ساره ام و این آسیه دختر مزاحم، که در بهشت رفیق و مصاحب تو است و این مریم دختر عمران، و این کلثوم خواهر موسى بن عمران است. خداوند ما را فرستاده تا کارهایی را که زنان هنگام زایمان نیازمند آنند، انجام دهیم. سپس یکى به جانب راست، و دیگرى طرف چپ، و سومى روبرو، و چهارمى پشت سر خدیجه (س) نشستند.(3) و ده نفر از حورالعین، که با هر کدام طشت و آفتابه اى از بهشت، که در آفتابه آب کوثر بود، حضور یافتند
 
خانمى که پیش رو نشسته بود، فاطمه زهرا (علیهاالسلام) را گرفت و با آب کوثر شست و دو پارچه که از شیر سپیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود، بیرون آورد. یکى را به بدنش پیچید و با دیگرى سرش را پوشاند.(4)

و آن چهار خانم گفتند: اى خدیجه، فاطمه را در حالى که طاهره و مطهره و زکیه و با میمنت است بگیر، که در او و نسلش برکت است.(5)

***

حالا رسول خدا (ص) هر وقت دلشان حال و هوای بهشت را می کرد، حوراء انسیه را در آغوش می گرفتند و می فرمودند: فاطمه حوراء انسیه است. وقتى من مشتاق بهشت مى شوم بوى فاطمه را استشمام مى کنم.(6)

پی نوشت:
1.      الموسوعه الکبرى عن فاطمه الزهراء علیهاالسلام: ج 2 المطاف الاول ح 8 از علل الشرائع و دلائل الامامه.
2.      بحارالانوار، ج 43، ص 2.
3.      بحارالانوار، ج 43، ص 3.
4.      همان
5.      بحارالانوار، ج 43، ص 3، از روایت 1.
6.      الموسوعه الکبرى عن فاطمه الزهراء علیهاالسلام: ج 2 المطاف الاول ح 8 از علل الشرائع و دلائل الامامه.

منابع به نقل از کتاب اما دخترم فاطمه، مناقب و مصائب حضرت زهرا (علیها السلام) از زبان پیامبر اکرم (ص؛ ام نرجس؛ با تصرف و تلخیص.

اعتبار خدا

 
گفت: عباس آقا با این درآمدت زندگیت می چرخه؟
گفتم: خدا رو شکر، کم وبیش می سازیم. خدا خودش می رسونه.

گفت : حالا ما دیگه غریبه شدیم لو نمی دی!
گفتم: نه یه خورده قناعت می کنم گاهی اوقات هم کار دیگه ایجور بشه انجام می دم، خدا بزرگه نمی ذاره دست خالی بمونم.

گفت: نه. راستشو بگو.
گفتم: هر وقت کم آوردم یه جوری حل شده. خدا رزاقه، می رسونه.

گفت: ای بابا ما نامحرم نیستیم. راستشو بگو دیگه!
گفتم: حقیقتش یه نفر توی بازار هست هر ماه یه مقدار پول برام میاره کمک خرجم باشه.

گفت: آهان. ناقلا دیدی گفتم. حالا شد یه چیزی. حالا فهمیدم چطور سر می کنی.
گفتم مرد حسابی سه بار گفتم خدا می رسونه باور نکردی یک بار گفتم یکی می رسونه باور کردی. یعنی خدا به اندازه یه بنده ی خدا پیش تو اعتبار نداره؟