آنها وارد فردوس شدند. دختری را دیدند که روی تختی
نشسته بود و تاجى از نور بر سر و دو گوشواره از نور در گوش داشت و بهشت از
نور چهره اش روشن شده بود.
آدم که از دیدن دختر تعجب کرده بود، رو به جبرئیل کرد و گفت: حبیبم جبرئیل! این دختر که بهشت از زیبایى چهره ی او روشن شده کیست؟
جبرئیل پاسخ داد: این فاطمه (س) دختر محمد پیامبر (ص)، از فرزندان توست که در آخرالزمان خواهد آمد.
آدم گفت: این تاجى که بر سر دارد چیست؟
- شوهرش على بن ابى طالب است.
آدم پرسید: این دو گوشواره که در گوش دارد چیست؟
جبرئیل گفت: دو فرزندش حسن و حسین است.
آدم دوباره سوال کرد: حبیبم جبرئیل! آیا آنان پیش از من خلق شده اند؟
جبرئیل جواب داد: آنان در علم پوشیده ى خدا موجود بودند، چهار هزار سال قبل از آنکه تو آفریده شوى.
منبع: کشف الغمه: ج 1 ص 456 به نقل از کتاب الآل ابن خالویه به نقل از پیامبر (صلى الله علیه و آله)