مفهوم رجعت
رجعت در لغت به معنای «بازگشت» بکار می رود و در اصطلاح به بازگشت گروهی از مردگان به این جهان هم زمان با قیام جهانی حضرت مهدی ـ ارواحنا فداه ـ گفته می شود، و طبعاً بازگشت این گروه قبل از فرا رسیدن رستاخیز خواهد بود. روی این اصل گاهی از رجعت در شمار رویدادهای قبل از قیامت یاد می شود و گاهی در زمره حوادث مربوط به ظهور مهدی منتظر مذکور می گردد.
ولی باید دانست که مسأله رجعت از دیدگاه شیعه رویدادی است مستقل از دو موضوع یاد شده (قیامت و ظهور حضرت مهدی(علیه السلام))، اگر چه بین هر سه موضوع پیوند زمانی برقرار است.
اما برخی نویسندگان مسلمان در عین اینکه برخی از آیات قرآن و روایات از بازگشت گروهی از انسانها به دنیا پیش از برپائی رستاخیز گزارش می دهند، در گذشته و حال در کتاب های خود به نقد اصل رجعت پرداخته، شبهاتی پیرامون آن وارد کرده اند .
البته عالمان بزرگ هرگز اینگونه اعتراضات را بدون پاسخ نگذارده، پرچم مقدس دفاع از آرمانهای اصیل اعتقادی را بر دوش کشیده اند.
امکان رجعت (از دیدگاه برهان)
قبل از بیان ادلّه رجعت بیان می کنیم که اصلا چنین امری ممکن است یا خیر؟
باید دانست که مسأله رجعت به جهان مادی با مسأله حیات مجدّد در روز رستاخیز کاملا مشابهت دارد. با این تفاوت که رجعت محدودتر بوده و قبل از قیامت به وقوع می پیوندد; امّا در قیامت همه انسانها برانگیخته شده زندگی ابدی خود را آغاز می کنند.
بنا بر این کسانی که امکان حیات مجدّد را در روز رستاخیز پذیرفته اند، باید رجعت را که زندگی دوباره در این جهان است ممکن بدانند: و از آنجا که روی سخن ما با مسلمانان است و مسلمانان اعتقاد به معاد را از اصول شریعت خود می دانند، به ناچار باید امکان رجعت را نیز بپذیرند.
معاد از نظر یک فرد مسلمان معاد جسمانی است، حال اگر چنین بازگشتی در آن مقطع زمانی (قیامت) مقرون به اشکال و مانع نباشد، طبعاً قبل از قیامت نیز اشکالی نخواهد داشت.
قرآن و رجعت
قرآن کریم در دهها آیه بر مسأله رجعت به طور مستقیم یا غیر مستقیم صحّه می گذارد که این آیات را می توان به چند گروه تقسیم کرد: (لازم به ذکر است که در این مقاله مختصر فقط به بیان آدرس آیات اکتفا می کنیم ; علاقمندان می توانند به تفاسیر مخصوصاً تفاسیر روایی مثل برهان، نورالثقلین و... یا کتاب شیعه و رجعت تألیف آیت الله طبسی نجفی ـ رحمه الله ـ مراجعه نمایند)
گروه 1: آیات مربوط به امکان رجعت
از آیاتی که ممکن بودن رجعت را بیان می کنند می توان به دو آیه اشاره نمود:
الف: آیه 260 سوره بقره که در آن به امکان زنده شدن حیوانات و وقوع آن در دنیا توسط حضرت ابراهیم(علیه السلام)تصریح می نماید.
ب: آیه 8 سوره طارق که قدرت خداوند را بر زنده کردن مردگان بیان می فرماید.
گروه 2: آیات مربوط به وقوع رجعت
برخی از آیات نمونه هایی از زنده شدن مردگان را در دنیا و در میان امتهای گذشته را برای رفع تفکر بعید شمردن آن از ذهن مردم، بیان می دارد:
1 ـ آیه 55 و 56 سوره بقره (زنده شدن گروهی از بنی اسرائیل که توسط صاعقه مرده بودند)
2 ـ آیه 72 و 73 سوره بقره (زنده شدن مقتول بنی اسرائیل به واسطه گاو بنی اسرائیل)
3 ـ آیه 243 سوره بقره (زنده شدن هزاران نفر از بنی اسرائیل)
4 ـ آیه 259 سوره بقره (زنده شدن عزیر پیامبر)
5 ـ آیه 49 سوره آل عمران و آیه 110 سوره مائده (زنده شدن مردگان توسط حضرت عیسی(علیه السلام))
گروه 3: آیاتی که به رجعت تفسیر شده اند
برخی آیات به ضمیمه روایات متعدد به رجعت تأویل و تفسیر شده و برخی از این روایات، داستان زنده شدن برخی مردگان در گذشته و برخی در صدر اسلام ثابت می کنند مانند ذوالقرنین، اسماعیل صادق الوعد و...
در این قسمت فقط به بیان آدرس آیات از گروه سوم اشاره می شود:
(2) سوره بقره: آیه 3
(3) سوره آل عمران: 82، 82 / 157، 158 / 185
(5) سوره مائده: 20
(7) سوره اعراف: 96 / 157
(9) سوره توبه: 33 / 111
(10) سوره یونس: 39 / 50 / 51
(14) سوره ابراهیم: 5
(16) سوره نحل: 22 / 38
(17) سوره اسراء: 8 ـ 4 / 72
(18) سوره کهف: 83 / 22 / 37
(19) سوره مریم: 54
(20) سوره طه: 124
(21) سوره انبیاء: 95 / 105
(22) سوره حج: 41
(23) سوره مؤمنون: 77 / 93، 94
(24) سوره نور: 55
(15) سوره حجر: 36
(26) سوره شعراء: 4
(27) سوره نمل: 82 / 83
(28) سوره قصص: 6 و 5 / 85
(32) سوره سجده: 21 / 27
(36) سوره یس: 13 / 14
(38) سوره ص: 43 ـ 41
(40) سوره مؤمن: 11 / 46 / 51 / 77
(43) سوره زخرف: 28
(44) سوره دخان: 10
(45) سوره جاثیه: 14
(46) سوره احقاف: 15
(48) سوره فتح: 28
(50) سوره ق: 41، 42
(51) سوره ذاریات: 13 و 14 / 22 و 23 / 60
(52) سوره طور: 47
(53) سوره نجم: 53
(60) سوره ممتحنه: 13
(61) سوره صف: 9
(68) سوره قلم: 16
(70) سوره معارج: 4 و 5
(72) سوره جن: 24 تا 27
(74) سوره مدثر: 1 و 2 / 35 و 36
(78) سوره نباء: 18 / 40
(79) سوره نازعات: 6 تا 14
(80) سوره عبس: 17 تا 23
(91) سوره شمس: 14 و 15
(92) سوره لیل: 1 و 2
(93) سوره ضحی: 4
(102) سوره تکاثر: 3 و 4
در پایان این قسمت فقط اشاره ای بسیار کوتاه و مختصر به دو آیه از آیات بخش سوّم می نماییم:
الف: آیه 83 سوره نمل
در این آیه که می فرماید: «و آن روز که از میان هر امت گروهی را که آیات ما را تکذیب می کنند، محشور می کنیم...» به روشنی گواه بر عدم حشر همه انسانها دارد.
آیه مورد بحث به یکی از حوادث پیش از رستاخیز اشاره دارد (نه قیامت)، زیرا:
اولا) در روز قیامت همه انسانها برانگیخته خواهند شد بنابر این آیه مذکور را نمی توان بر قیامت منطبق دانست.
ثانیاً) در آیه قبل (82) یکی از شرایط قبل از قیامت یعنی خروج «دابة الارض» به مردم معرفی شده و طبعاً حادثه حشر گروهی معین از میان مردم مربوط به همان زمان است نه قیامت.
ثالثاً) در چند آیه بعد یعنی آیه (87) همین سوره سخن از دمیدن در صور به میان آمده که پیش از قیامت است.
پس این سه قرینه نشان می دهد که برانگیخته شدن و زنده شدن گروهی از انسانهای تکذیب کننده آیات الهی قبل از قیامت است و با کمک روایات متوجه می شویم که این همان رجعت اصطلاحی است.
ب: آیه 11 سوره مؤمن
که در بیان سخن گناهکاران می فرماید: «می گویند: پروردگارا! دو بار ما را میراندی و دو بار ما را زنده کردی اینک به گناهانمان اعتراف کردیم...»
با استفاده از روایات متعدد فهمیده می شود که یکی از دو زنده شدن در رجعت و دیگری در رستاخیز و یکی از دو مردن در دنیا و دیگری در رجعت است.
احادیث و رجعت
بی تردید احادیث و روایات متعدد تصریح به اصل رجعت و جزئیات آن می نماید که روایات فراوانی در ذیل آیات قرآن و تفسیر آنها وارد شده که نمونه های آن گروه سوم از آیات بود که ذکر آن گذشت.
در اینجا فقط به چند حدیث کوتاه ـ که در بخش گروه سوم آیات نیامده است ـ اشاره مختصری می کنیم:
الف) مأمون خلیفه عباسی از حضرت رضا(علیه السلام) پرسید: یا ابا الحسن در مورد رجعت چه می فرمایید؟
امام(علیه السلام) فرمود: رجعت درست است و در میان امت های پیشین هم بوده است و قرآن از آن سخن گفته است و پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: در این امت همه آنچه در امتهای گذشته رخ داده است بی کم و کاست همانگونه رخ خواهد داد. (لازم به ذکر است که در ذیل آیه 11 سوره انشقاق احادیث مشابه حدیث مذکور از پیامبر بصورت تفسیر وارد شده بطوری که در کتب معتبر اهل سنت مانند صحاح هم نقل شده است).
ب) امام صادق(علیه السلام) فرمودند: هر کس بازگشت دوباره ما را به دنیا باور نکند، از ما نیست.
ج) از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که هر کس به هفت موضوع اقرار کند، مؤمن است که یکی از آنها «رجعت» است در اینجا مناسب است بصورت فهرست گونه دعاها و زیارت هایی که در آنها به نوعی بحث رجعت مطرح گردیده اشاره شود که برای تحقیق بیشتر، علاقمندان باید به منابع مراجعه فرمایند:
1 ـ دعای سوم شعبان بسم الله الرحمن الرحیم اللهم انی اسالک بحقّ... اقبال ص 689
(آنجا که می فرماید:... همان که در ان رجعت به نصرت الهی یاری می شود... و در بازگشتش کامیابی با اوست و جانشینان از فرزندان او که پس از قائمشان و غیبت او باز می گردند تا خونهای به نا حق ریخته شده را خونخواهی می کنند...)
2 ـ دعای افتتاح اللهم انی افتتح الثناء همان کتاب، ص 58
3 ـ دعای شبهای ماه رمضان اللهم بک و منک اطلب... همان کتاب، ص 24 و 39
4 ـ دعای دیگر در ماه رمضان اللهم برحمتک فی الصالحین... همان کتاب، ص 61
5 ـ توفیق یاری دین خدا اللهم انی اسألک... همان کتاب، ص 61
6 ـ دعای بیست و سوم هر ماه اللهم کن لولیک... همان کتاب، ص 85
7 ـ درود بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) انّ الله و ملائکته... همان کتاب، ص 97
8 ـ دعای شب دوم ماه رمضان اللهم ارزقنی همان کتاب، ص 118
9 ـ دعای روز سیزدهم ماه رمضان اللهم انّی ادینک... همان کتاب، ص 144
10 ـ دعای سیزدهم صحیفه اللهم انّ الظّلة... همان کتاب، ص 146
11 ـ دعای پنجم صحیفه و ان تجعل وفاتی... همان کتاب، ص 431
12 ـ دعای روز هیجدهم اللهم انا نشهد... 165
13 ـ دعای روز نوزدهم اللهم انک اعلمت... همان کتاب، ص 170
14 ـ دعای روز نوزدهم رمضان اللهم انی اسألک... همان کتاب، ص 189
15 ـ دعای روز بیستم اللهم انی اسألک... همان کتاب، ص 192
16 ـ دعایی از صحیفه اللهم انی اسألک... همان کتاب، ص 193
17 ـ دعای بعد از نماز عید فطر اللهم انی اسألک... همان کتاب، ص 293
18 ـ دعای روز عرفه اللهم صل علی محمد و آل محمد همان کتاب، ص 353
19 ـ دعایی از بحارالانوار اللهم صل علی محمد و آل محمد بحار ج 20 ص 293
20 ـ دعای عید غدیر اللهم انی اسألک... اقبال ص 349
21 ـ دعا در عاشورا اللهم ارحم... اقبال ص 569
22 ـ دعای بعد از زیارت در سرداب ... فان توفّیتنی... بحار ج 22 ص 240
رجعت در زیارات ائمه
1 ـ زیارت رسول خدا از راه دور (ج22 بحار ص 25)
(آنجا که عرض می کنیم:... من از آنانی هستم که به برتری شما اعتقاد داشته و به رجعت شما اقرار می نماید، من قدرت خدا را انکار نمی کنم...)
2 ـ زیارت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در مدینه (همان ص 27)
3 ـ زیارت امیرمؤمنان(علیه السلام) (همان ص 48)
4 ـ زیارت وداع امیرالمؤمنین(علیه السلام) (همان ص 53)
5 ـ زیارت سوم حضرت (همان ص 63)
6 ـ زیارت چهارم حضرت (همان 69)
7 ـ زیارت پنجم حضرت (همان 70)
8 ـ زیارت ششم حضرت (همان 73)
(آنجا که عرض می کنیم: درود بر تو ای کسی که دارای بازگشت و رجعتی... من به آمدن تو یقین دارم به بازگشت شما مؤمنم و منتظر فرمان تو و چشم براه دولت تو هستم.)
9 ـ زیارت هفتم حضرت (همان ص 74)
10 ـ زیارت حضرت در شب مبعث (همان ص 84)
11 ـ زیارت مسلم بن عقیل (همان ص 98)
12 ـ آداب تربت امام حسین(علیه السلام) (همان ص 145)
13 ـ زیارت مطلقه امام حسین(علیه السلام) (همان ص 150)
14 ـ زیارت دیگر (همان ص 153)
15 ـ زیارت دیگر (همان ص 156)
16 ـ زیارت دیگر (همان ص 160)
17 ـ زیارت دیگر (همان ص 160)
18 ـ زیارت دیگر (همان ص 162)
19 ـ زیارت شهدا (همان ص 163)
20 ـ زیارت وارث (همان ص 167)
21 ـ زیارت مطلقه امام حسین(علیه السلام) (همان ص 170)
22 ـ دعای بعد از نماز زیارت (همان ص 172)
23 ـ زیارت حضرت اباالفضل(علیه السلام) (همان ص 173)
24 ـ زیارت مطلقه امام حسین(علیه السلام) (همان ص 175)
25 ـ زیارت مطلقه دیگر (همان ص 177)
26 ـ زیارت وداع آن حضرت (همان ص 178)
27 ـ زیارت مطلقه دیگر (همان ص 181)
28 ـ زیارت حضرت اباالفضل(علیه السلام) (همان ص 185)
29 ـ زیارت وداع امام حسین(علیه السلام) (همان ص 186)
30 ـ زیارت عاشورا (همان ص 189)
31 ـ دعای بعد از نماز زیارت (همان ص 193)
32 ـ زیارت دیگر (همان ص 194)
33 ـ نقل دیگر (همان ص 195)
34 ـ زیارت عیدین (همان ص 209)
35 ـ زیارت ادریسیّه (همان ص 200)
36 ـ زیارت اربعین (همان ص 202)
37 ـ زیارت امام رضا(علیه السلام) (همان ص 227)
38 ـ زیارت امام عسکریین(علیه السلام) (همان ص 232)
39 ـ دعای بعد از زیارت (همان ص 233)
40 ـ زیارت امام حسن عسکری(علیه السلام) (همان ص 233)
41 ـ زیارت دیگر برای عسکریین(علیه السلام) کتاب جامع عباسی شیخ بهایی (ره)
42 ـ دعای بعد از نماز زیارت بحار ج 22 ص 234
43 ـ زیارت دیگر (همان ص 236)
44 ـ زیارت حضرت حجت(علیه السلام) (همان ص 238)
45 ـ زیارت دوم (همان ص 258)
46 ـ زیارت سوم (همان ص 260)
47 ـ زیارت چهارم (همان ص 260)
48 ـ زیارت پنجم (السلام علی الحق الجدید...)
49 ـ زیارت ششم (الله اکبر...)
50 ـ زیارت هفتم (اسلام علیک یا حجة الله فی ارضه...)
51 ـ زیارت جامعه معروف (ج 22 بحار ص 269)
52 ـ زیارت جامعه غیر معروف (ج 22 بحار)
53 ـ زیارت جامعه سوم (همان ص 286)
54 ـ زیارت جامعه چهارم (همان ص 291)
55 ـ زیارت جامعه پنجم (اقبال، مصباح)
56 ـ زیارت جامعه ششم (ج 22 بحار ص 296)
57 ـ زیارت جامعه هفتم (ج 22 بحار ص 296)
رجعت کنندگان کیانند؟
با دقت در احادیث اهل بیت معلوم می شوداز یک طرف از علماء و شهداء و صلحا و ائمه اطهار(علیهم السلام) و حتی بعضی از انبیاء (خوبان در درجه بالا) و از طرف دیگر عده ای از افراد کافر (در حد بالای کفر) رجعت خواهند نمود.
رجعت انبیاء
از روایات بدست می آید که از میان پیامبران، پیامبر گرامی اسلام و هفتاد پیامبر که از آن جمله حضرت اسماعیل فرزند حزقیل پیغمبر است رجعت می کند.
حضرت امام حسین(علیه السلام) در میان یاران خود که با او بودند می آید و هفتاد پیامبر نیز به ترتیبی که مبعوث شدند به همراه حضرت موسی بن عمران با او هستند آنگاه حضرت قائم(علیه السلام) خاتم را بهامام حسین(علیه السلام) می سپارد و اوست که غسل دادن و کفن کردن و حنوط وی را عهده دار می گردد و او را در آرامگاه خویش به خاک می سپارد.(1)
رجعت ائمه(علیهم السلام)
ائمه(علیهم السلام) رجعت خواهند فرمود و یکی بعد از دیگری زمام حکومت اسلامی را در جهان بر عهده می گیرند. مؤید این مطلب روایات فراوانی است که فقط برای نمونه به روایتی از امام سجاد(علیه السلام) در تأویل آیه 85 سوره قصص اشاره می کنیم که فرمودند:
یعنی پیامبر با شما و امیرمؤمنان و امامان اهل بیت(علیهم السلام) در عصر ظهور به دنیا باز می گردند.(2)
اولین امام بعد از امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ که رجعت می فرماید امام حسین(علیه السلام) می باشند که باز هم احادیث فراوانی بر آن دلالت دارد.
رجعت صلحا و شهداء و علماء
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«رجعت برای همه مردم نیست بلکه برای گروههایی خاص است: مؤمنان خالص و کافران خالص.»(3)
امامام معصوم(علیهم السلام) شیعیان خود را به دعا دستور داده اند که از خدا بخواهند که آنان را پس از ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) به دنیا باز گرداند تا آنان روزگار پر شکوه حکومت او را درک نمایند. (مثل سفارش به دعای عهد).
رجعت دشمنان حق
طبق حدیثی که از امام صادق(علیه السلام) گذشت، کافران خالص هم به دنیا باز می گردند تا گوشه ای از سزای اعمال ننگین خود را ببینند که بدین وسیله مؤمنین شکوه اسلام و ذلت و خواری سران کفررا خواهند دید و احساس عظمت برای اسلام خواهند کرد و دل ایشان شاد خواهد شد.
در دعای ندبه می خوانیم، کجاست آن کسی که انتقام خون انبیاء الهی و خون پاک سیدالشهداء را بگیرد.
در پایان یاد آور می شویم که مسأله رجعت و ظهور امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه ـ دو رویداد مستقل از یکدیگرند. البته بر اساس روایات موجود، بین ظهور حضرت مهدی منتظرـ عجل الله تعالی فرجه ـ و وقوع رجعت پیوند زمانی وجود دارد، ولی این پیوند هرگز نشانه اتحاد و یگانگی دو مسأله نمی باشد.
برخی شبهات رجعت
بعضی افراد نا آگاهانه یا مغرضانه به رجعت اشکالاتی وارد کرده اند، البته وقتی با دلایل قطعی، رجعت ثابت شد دیگر جایی برای اشکال نخواهد ماند برخی از شبهات به معاد جسمانی بازگشت دارد که پاسخ آنها همان پاسخهایی است که در معاد جسمانی داده می شود غیر از این دسته فقط به دو اشکال به عنوان نمونه پاسخ داده می شود:
1) رجعت با تناسخ چه تفاوتی دارد؟
پاسخ: نظریه «تناسخ» بر اساس انکار قیامت پی ریزی شده و پیروان این مکتب، پاداش و کیفر اعمال و رفتار را منحصر به دنیا می دانند.
چکیده این عقیده آن است که: «جهان آفرینش پیوسته در گردش است و هر دوره ای تکرار دوره پیشین بوده و این گردش و تکرار پایان ندارد. روح هر انسانی پس از مرگ بار دیگر به دنیا باز می گردد، و این بازگشت مبتنی بر کردار و رفتار پیشین اوست. اگر در روزگار گذشته به کارهای نیک و شایسته دست زده، دوران بعد را با شادی و خوشی سپری می کند، و اگر مرتکب اعمال ناروا و زشت شده، گرفتار حزن و اندوه می گردد.»
از این بیان به روشنی می توان فهمید که تناسخ هیچگونه سازگاری و مشابهت با رجعت ندارد.
منتقدان به رجعت هرگز منکر قیامت نیستند، بلکه یقین به وقوع این رستاخیز بزرگ همگانی دارند. آنان هیچگاه از تکرار بی نهایت دوره های آفرینش گفتگو نمی کنند. و از همه مهمتر آنکه بنا بر عقیده رجعت هرگز روح انسان به جسم شخص دیگر منتقل نمی شود، بلکه روح شخص رجعت کننده به جسم خود او تعلق می یابد.
قائلان به تناسخ بازگشت انسان را به این جهان به عنوان معاد تلقّی کرده و این بازگشت را درباره همه افراد بشر باور دارند.
در حالی که معتقدان به رجعت، تنها بازگشت گروهی بس انگشت شمار به این جهان را معتقدند پس از آن بار دیگر به سوی قیامت شتافته دوباره محشور خواهند شد.
2) آیا قرآن، عقیده رجعت را نفی می کند؟!
می گویند: قرآن در آیه 95 سوره انبیاء بازگشت کفّار را به جهان نفی می کند:
«بر اهالی سرزمینی که نابودشان کردیم، بازگشت نیست.»
از این آیه و مفهوم آن چنین استنباط می شود که بازگشت گروه نابود شده ـ که طبعاً کافرند ـ ممنوع است.
در پاسخ سه نکته را یاد آور می شویم:
1 ـ در این آیه بازگشت همه کافران ممنوع شمرده نشده، بلکه تنها از گروهی سخن می گوید که به عذاب الهی گرفتار و نابود شده اند، بنابر این با این آیه نمی توان بر ممنوع بودن بازگشت همه کافران استدلال نمود.
2 ـ قرآن بازگشتی را که در آن با اعمال صالح، گذشته را جبران کنند ممنوع اعلام می کند و ممنوعیّت این رجعت بر ممنوع بودن رجعت به شکل دیگر که در آن امکان عمل صالح و میدان برای کار نیست، دلالت ندارد، چرا که در آیه قبل، از مؤمنان نیکوکار سخن به میان آمده که پاداش اخروی اینان از بین نخواهد رفت و تلاشهایشان در پیشگاه الهی ثبت می شود.
سپس در آیه بعد از کفّاری یاد می کند که در اثر گناه و نافرمانی هلاک شده اند. آنگاه اعلام می دارد که بازگشت این گروه به دنیا ممکن نیست. بدیهی است که مفهوم جمله این است که کافران و بد کاران در عالم آخرت بهره ای ندارند و به پاداش دست نمی یابند. و نیز نمی توانند برای جبران کارنامه سیاه خود بار دیگر به دنیا باز گردند.
3 ـ آیه یاد شده فقط از کفّار سخن می گوید، و درباره رجعت دیگر انسانها سکوت کرده است. با توجه به این نکات معلوم می شود که استدلال به این آیه بر ممنوعیّت اصل رجعت شگفت آور است. زیرا هدف از رجعت انجام عمل صالح و جبران گذشته کافران و تبهکاران نیست. بلکه آنان بدین جهت به دنیا باز گردانده می شود که شکوه و عظمت مؤمنان را ببینند و سر افکنده شده بر گذشته تاریک خود افسوس خورند، یا از مشاهده این شوکت و جلال به خشم آیند.
نظر شیعه درباره رجعت
مکتب تشیّع بر اساس پیروی از قرآن و خاندان رسالت، استوار است. بدیهی است که در شناخت و دریافت معارف اسلامی باید به این دو گوهر گرانبها چنگ زد.
شیعه این اعتقاد را نه از پیش خود ساخته، بلکه بنیانگزار آئین اسلام در سخنان گهربار خود پیوسته بر آن تأکید ورزیده است که قطعیت آن احادیث بسیار، بر هیچ مسلمانی قابل انکار نیست.
علامه مجلسی (ره) شمار روایات رجعت را نزدیک به دویست حدیث معرفی کرده و مانند شیخ حر عاملی (ره) معتقد به تواتر آنها شده است.
بسیاری از بزرگان در کتب خود به اجماع شیعه امامیه بر حقانیت رجعت تأکید نموده اند که از آن جمله اند: شیخ طبرسی در مجمع البیان(4) ابن بابویه قمی در اعتقادات، سید مرتضی علم الهدی و...
پس شیعه با پیروی از قرآن و پیامبر و ائمه معصومین که ـ بیان کننده اسلام اصیل هستند ـ رجعت را جوهر اعتقاد جدایی ناپذیر و مسلّم و ضروری خود می داند و نه تنها آنرا برای خود موجب ضعف نمی داند بلکه باعث افتخار خود قلمداد می نماید.
برگرفته از سایت www.emammahdi.com