بخش دوم از سلسله مقالات یاری امام زمان(عج):
یاری قلبی:
همانگونه که شکر دارای سه مرحله ی قلبی ، زبانی و عملی است یاری امام عصر علیه السلام با توجه به نسبت مستقیمی که با شکر برقرار میکند دارای سه مرتبه خواهد بود .
نخستین و اساسیترین این مراحل یاری قلبی است : انسان شاکر چگونه میتواند قلباً یاور امام خود باشد ؟ اگر انسان در درون خود معرفت نسبت به اسم و اوصاف امام پیدا کند و در پی آن محبت مولایش را به دل بگیرد ، مسلماً مراتب مهمی از یاوری قلبی را به دست آورده است .
پس از این پایه گذاری که محبت و معرفت میکنند ، پاک سازی درون از زشتیها و رذائل اخلاقی جایگاهی منحصر به فرد دارد معرفت صحیح نسبت به امام علیه السلام ، روح و عصارهی دین است و اگر کسی بخواهد به ثمره ی عملی بندگی خدا برسد ، باید این ریشه را در ضمیر خود استوار کند . شناخت دین ، در واقع وابسته به معرفت صحیح یافتن نسبت به امام علیه السلام است که گوهر دین را تشکیل میدهد و حکمتی که خداوند در آیات قرآن از آن به « خیر کثیر » یاد میکند ، همین است .
امام باقر علیه السلام در تفسیر حکمت چنین می فرمایند :
معرفه الإمام و اجتناب الکبائر التی اوجب الله علیها النار (1)
معرفت امام و پرهیز از گناهانی که خدا کیفر آنها را آتش قرار داده است .
اگر کسی امامش را درست بشناسد ، در واقع به میوه و ثمرهی معرفت خدا و پیامبر دست یافته است و این گونه دریافت آنها و حرکت از ثمره به ریشه چندان دشوار نخواهد بود . این حکمت در واقع فهمی عمیق را در مسائل دینی نصیب فرد می کند که در روایات از آن با عنوان « تفقه » یاد میشود .
تفقه در فرهنگ شیعی ما تا آنجا اهمیت دارد که عبادت بدون آن را عبادتی بیخیر معرفی کردهاند در واقع کسی که در دین به فقه دست می یابد ، با توجه به معرفت عمیقی که در دل راسخ نموده است به هیچ گونه تزلزلی در دین خود راضی نمی شود و پای اعتقاد خود محکم می ایستد .
امام صادق علیه السلام فرمودهاند :
إذا اراد الله بعبد خیراً فقه فی الدین (2)
اگر خدای برای بندهای خوبی بخواهد او را در دین صاحب فهم عمیق میکند .
اگر خدا خیر کسی را بخواهد ، برای او شرایطی فراهم میکند که در دین تفقه پیدا کند در روایت دیگری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودهاند :
« اف بر مسلمانی که در هفته روزی را قرار ندهد که درآن روز امر دینش را تفقه کند و از آن سوال نماید .» (3)
روشن است که پیگیری فقهی که ما را به آن سفارش کردهاند ، به مفهوم وجوب آموختن فقه اصطلاحی و حوزوی نیست ، چرا که در احکام ، ما را به تقلید فرا خواندهاند و اگر افرادی این وظیفه را به عهده بگیرند ، از گردن دیگران ساقط است .
اما آنچه مورد سفارش قرار گرفته ، اولاً تقلید آگاهانه است و اینکه بدانیم چرا و در چه محدودهای و از چه کسی و با چه ملاکهایی تقلید میکنیم .نکتهی اساسی تر این است که ما در اعتقادات خود که توحید و نبوت و امامت است به درک صحیح و فهم عمیق و بیخدشه دست بیایم هر کس باید دراصول اعتقادی خود فقیه شود ، یعنی به گونهای نسبت به خدای فطری خویش و امام و پیامبر خود آگاهی و معرفت پیدا کند که این بصیرت اجازهی ورود هیچ آفت و تردیدی را به درون او ندهد . اگر کسی از روی فقاهت موحد شود ،هیچ شبههای او را نمیلرزاند . فقاهت ، نتیجهی اعتقاد برخاسته از معرفت صحیح است و در این طریق ، شاگردی از کسانی که معارف اهل بیت علیهم السلام را در دسترس دارند و نیز مطالعه ، پی جویی و جستجو ، این ارمغان را خواهد آورد و إن شاء الله خداوند معرفت صحیح را به دنبال آن مقدمات به ما اعطا خواهد نمود .
تهذیب قلب - یاری قلبی
هر چه این معرفت ریشه بدواند و این ریشه پایدارتر شود ، اقبال آدمی به نافرمانی مولایش کمتر خواهد بود در این صورت نیمهی دوم حکمت نیز نصیب فرد خواهد شد . قلب انسان در اثر معصیت و نافرمانی خداوند غبار و زنگار می گیرد و به بیماری مبتلا میگردد و این بیماری ، معرفت انسان را نیز خدشهدار می کند اگر این نقطههای سیاه جان بگیرند قلبی آلوده به جای خواهد ماند که از طهارت معرفت ، بهرهای نخواهد گرفت .پس تهذیب قلب ، به دنبال جلوگیری عملی از نافرمانی خداوند حاصل خواهد شد .اگر قلب انسان از گناه پر شود و با توبهی حقیقی از آلودگی زدوده نگردد ، دل انسان زیر و رو میشود و آن وقت قلبی که گره خردهی محبت امام است، خدای نکرده با یک گناه و لذت شهوی ، امامش را میفروشد و خود را از یاری او محروم میکند .
ناصر امام ، باید قلبی پاک و عملی پاکیزه داشته باشد وگرنه اساساً عمل زشت و قلب زنگار گرفته ، این فرصت و قابلیت را از او سلب میکنند که بخواهد پای در طریق یاری امامش بگذارد .
خداوند متعال به داود علیه السلام فرمود :
« ... یاران خود را از دوست داشتن شهوتها بترسان ! زیرا کسانی که به شهوات دنیوی دل بسته باشند دلهایشان از من ( خدا ) پوشیده و محروم است .» (4)
دوستی امام – یاری قلبی
دوستی و محبت امام نیز خود راهی دیگر برای یاری قلبی انسان است ، چرا که قلب لبریز از محبت ، بقیهی اعضا و حالات انسان را مطابق خواست الهی تنظیم میکند و اعمال انسان نیز مطابق این محبت قلبی روح و ارزش مییابند محبت ، مراتب بعدی یاری امام را نیز شکل میدهد و طاعت امام را آسان و خواستنی خواهد کرد .
رسول خدا صلی الله علیه وآله به امیرالمومنین علیه السلام فرمودند :
« مثل تو مثل سوره قل هو الله احد است . کسی که یک بار آن را بخواند مثل این است که یک سوم قرآن را خوانده و کسی که دوبار آن را بخواند مانند این است که دو سوم قرآن را خوانده وکسی که سه بار آن را بخواند ، مثل این است که همهی قرآن را خوانده باشد و همین طور است که تو را با قلبش دوست داشته باشد نظیر یک سوم پاداش اعمال بندگان را برده است ، و کسی که تو را با قلبش دوست بدارد و با زبانش زیارت کند مانند این است که دو سوم پاداش اعمال بندگان را برده ، و کسی که تو را با قلبش دوست بدارد و با زبان و دستش یاری کند ، معادل پاداش همهی اعمال بندگان را برده است .» (5)
یاری زبانی - پاکسازی زبان
مرتبهی دیگر یاری امام علیه السلام یاری زبانی ایشان است که نخستین گام در این مرتبه ، پاک کردن زبان خواهد بود . به فرمودهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :
« ایمان هیچ بندهای درست ( بدون انحراف) نمیشود مگر آن که قلب او درست باشد ، و قلبش درست نمیشود مگر آن که زبانش درست شود .» (6)
بنابراین آنچه سلامت قلب انسان را رقم میزند ، زبان سالم است . کسی که میخواهد با زبان خود امامش را یاری کند ،نباید نسبت به این امر کلیدی بیتفاوت باشد انسانی که با چنین نیتی زبان خود را حفظ و حراست کند ، قلبش را از تباهی و انحراف نجات داده و با مراقبت از زبانش ، اجرا یاری کردن امامش را نیز برده است . در این راه ، پرهیز از گناهانی که گریبانگیر زبان آدمی میشود بسیار کارساز است . جلوگیری از غیبت َ، دروغ ، آزار دیگران ، آشکار ساختن راز دیگران ، افترا و تهمت ، ناسزا ،سخن لغو و بیهوده و بیجا گفتن و .... زبان آدمی را آمادهی این یاوری میکند . دراین طریق خصوصاً برای مادرانی که وظیفهی خطیر تربیت فرزند را به دوش می کشند ، مساله حساس تر است .
پس از این تهذیب ، باید در پی راهکارهایی بود که مستقیم و یا غیر مستقیم این محبت درکام جان فرزندان بنشیند و با گوشت و خون آنان درآمیخته شود . رفتار و سلوک ما باید به گونهای باشد که فرزندانمان روحیهی مهدوی را از ما استشمام کنند وقتی مهر مادری و رفتار مهدوی به هم آمیخته شد ، به واسطهی عشقی که میان مادر و فرزند برقرار میشود این محبت به راحتی در جان او نفوذ میکند درحقیقت ، مادر با فداکاری و ایثار و لطف خود از یک سو و با ترغیب و تربیت و تذکر به امام عصر علیه السلام از سوی دیگر میتواند فرزند را امام زمانی بار بیاورد .
در این باب توجه به ابعاد مختلف وجود فرزند حتی از ابتدای زمان بارداری مورد نیاز است . به گونهای که می توان گفت فرایند تربیت از آنجا آغاز میشود . زبان ما با ذکر دائمی برخاسته از محبت قلبی ، میتواند اقبال نسبت به امام عصر علیه السلام را در لوح دل فرزند حک کند و این نقش ماندنی را در زمان باروری فرزند ، به ثمرات فراوانی بدل سازد مورد توجه است میتوان پله به پله با استفاده از راههایی که مناسب سن و ظرفیت فرزندان است ، این معرفت را به آنها منتقل کرد . خواندن داستانهای مربوط به ائمه علیهم السلام و شرح مظلومیت آنها در قالب حکایات تاریخی ، به همراه بردن فرزندان در مراسم اعیاد و وفیات ائمه علیهم السلام و نیز به همراه بردن بچهها در سفرهای زیارتی و فرصت تنفس در آن فضا را به آنها دادن ،راههای دیگری است که دنبال کردن آنها ، شناخت امام علیهم السلام و نیز به همراه بردن بچهها در سفرهای زیارتی و فرصت تنفس در آن فضا را به آنها دادن ، راههای دیگری است که دنبال کردن آنها ، شناخت امام علیه السلام را در دل فرزندان ما نهادینه می کند کودکان را باید در معرض پیامهای حاوی معرفت اهل بیت علیهم السلام قرار داد تا گوش جان آنها و فطرت پاکشان این پیغامها را برگیرد و بذر کاشته شده در وجودشان ، آرام آرام جوانه زند و سر برآورد و میوه و ثمر دهد .
پی نوشتها :
(1) تفسیر عیاشی ، ج1 ، ص 151.
(2) بحارالانوار ، ج1 ، ص217.
(3) بحارالانوار ، ج1 ، ص176.
(4) بحارالانوار ، ج78 ، ص313.
(5) بحارالانوار ، ج27 ، ص94.
(6) بحارالانوار ، ج71 ، ص287.